به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سهم ۴۰ درصدی معیشت مردم از مصوبات کابینه» نوشت: «این آماری است که سیدکامل تقوینژاد دبیر هیأت دولت روز گذشته در گفتوگو با «ایرنا» اعلام کرد. اختصاص درصد قابل توجهی از مصوبات دولت به امر معیشت که به معنای قرار داشتن بهبود وضعیت اقتصادی و زندگی اقشار مختلف جامعه در زمره اولویتهای جدی دولت پزشکیان است، در وهله اول تلاشی است برای پاسخگویی به مطالبات جامعه در این باره.
اما نسبتی نیز با وفای به عهد رئیس جمهوری دارد که تحقق عدالت اجتماعی و کاهش فشار اقتصادی به اقشار آسیبپذیر را در زمره اهداف خود از به دست گرفتن سکان قوه اجرایی کشور اعلام کرده بود. بر همین اساس تلاش برای افزایش امنیت معیشت، عدالت در توزیع منابع و ارتقای شاخصهای رفاه اجتماعی بویژه برای اقشار آسیبپذیر از محورهای مهم سیاستگذاری دولت چهاردهم بود. در نگاهی به مصوبات کلیدی دولت در این زمینه نیز مواردی همچون «اختصاص بودجه و اعتبارات قابل توجه به حوزههایی همچون پرداخت یارانه نقدی، کالابرگ و مستمری خانوارهای نیازمند حمایت»، «اجرای قانون جهش تولید مسکن و ساخت بیش از ۶۴۶ هزار واحد مسکونی»، «افزایش حداقل حقوق کارکنان دولت متناسب با تورم سالیانه»، «پرداخت کسورات رتبهبندی معلمان بازنشسته» و «تخصیص اعتبارات از محل مسئولیت اجتماعی وزارت نفت برای حوزههای آموزشی، بهداشت، ورزش، راه و جاده، آبرسانی و خدمات عمومی در روستاها و مناطق محروم» انجام شده است.
همچنانکه تلاش دولت برای تمرکززدایی و تفویض اختیار به استانداران با هدف ایجاد و تقویت عدالت جغرافیایی و توسعه مناطق کمتر برخوردار در دستور کار دولت بوده است. دبیر هیأت دولت نیز به پشتوانه همین اقدامات و با اشاره به اهمیت موضوع اقتصاد و معیشت مردم برای شخص رئیس جمهوری و دولت چهاردهم، تأکید کرد: «موضوعات اساسی همچون معیشت مردم، با بیش از ۴۰ درصد، بخش مهمی از مصوبات دولت را به خود اختصاص داده است چرا که معیشت مردم، توجه به اقشار کمدرآمد، حفظ قدرت خرید آنان، مبارزه با فقر و بیعدالتی و توجه به مناطق کمتر برخوردار از مهمترین برنامههای دولت در سال اول فعالیت بوده است.
با این حال آنچه اقدامات و رویکرد دولت چهاردهم را با همه تلاشهایی که در دولتهای گذشته برای تحقق همین اهداف انجام شده متفاوت ساخته است، «مسألهمحور» ی است.»
دبیر هیأت دولت با بیان اینکه دولت چهاردهم تلاش میکند موضوعات اساسی و کلان را در دستور کار خود قرار دهد، در توضیح این مسألهمحور بودن، گفت: «نگاه دولت تنها به آئیننامه و مسائل روزمره دستگاهها نیست بلکه ما مسألهیابی میکنیم و برای حل آنها از کارشناسان و نخبگان درون و برون دولت کمک میگیریم. در طول هفته بیش از یکهزار نفر ساعت کار کارشناسی در کمیسیونهای تخصصی، فرعی و اصلی دولت صورت میگیرد که حاصل آن در جلسات روزهای یکشنبه و چهارشنبه دولت مطرح و به بحث گذاشته میشود.
تقوینژاد در ارائه آماری از این کار کارشناسی و نخبگانی دولت برای کشف و راهحلجویی مسائل، اعلام کرد که در یک سال گذشته بیش از ۱۰۰ جلسه هیأت دولت و بیش از یکهزار جلسه کمیسیونهای اصلی، فرعی و تخصصی با حضور اعضای دولت برگزار شده است. جلساتی که ماحصلشان طرح و پیگیری بیش از ۹۰۰ مسأله در دولت بوده است. این همه در حالی است که دولت چهاردهم بر اساس مواد مصوب قانون برنامه هفتم توسعه مکلف به تدوین و تصویب بیش از ۲۰۰ آئیننامه اجرایی بوده است. تقوینژاد در این باره با بیان اینکه تصویب آئیننامههای قانون برنامه در دولت چهاردهم، نسبت به سایر دولتها بالاترین رشد را داشته است، اعلام کرد: «۷۵ درصد از آئیننامههای تکلیفی دولت تاکنون تصویب شده و در کمیسیونها در حال سیر فرآیند رسیدگی است.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دوقطبیسازی جریان نفوذ برای به حاشیهبردن مشکلات مردم» نوشت: «طیف سیاسی که مدعی وفاق و همگرایی در جامعه است به بهانههای مختلف، موجبات شکاف و دوقطبیسازی جامعه را فراهم و ضمن دامن زدن به وجوه افتراق بر این دست از مسائل تاکید میکند.
جریان غربگرا که در کارزار انتخابات بدون برنامه مشخص و حساب شده، مدعی حل مسائل کشور شد و راهحل مشکلات را در وفاق و همگرایی خلاصه و محدود کرد؛ امروز برای فرار از پاسخگوی و توجیه عملکرد ضعیف مدیرانش، عدم توانمندی در مدیریت و حل و فصل مسائل اداری را به بستر اجتماعی کشانده تا با هوچیگری از عواقب کوتاهیها بگریزد.
اخیراً، لغو کنسرت همایون شجریان که بر اثر بیتدبیری معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رخ داد، زمینه بهرهبرداری سیاسی و دوقطبیسازی جامعه را برای مدعیان اصلاحات فراهم کرد.
پیروان این فرقه سیاسی سابقه قشربندی، تجزیه و تقسیم جامعه را به انحاء مختلف در کارنامه خود ثبت کردهاند؛ انتشار مطالبی چون «تغییر پارادایم» و بیانیههای حاشیهساز نمونهای از این دست به حساب میآید؛ مدعیان اصلاحات در سطح کلان ترفند «politics distraction» را به عنوان راهگریز در نظر دارند، بدین شرح که با انحراف افکار عمومی، ایجاد حاشیه و دوقطبیسازی جامعه، سیاستهای کلان خود را در اختفا، سکوت، سکون خبری و بدون مزاحمت عملی میکنند؛ به عنوان نمونه قطعی برق، کمبود آب، افزایش قیمتها و کوتاهی دولت در ساماندهی معیشت مردم با خبر «لغو کنسرت شجریان» به حاشیه رفت.
به هر ترتیب، این طیف سیاسی که درماندگی و عجز مدیران را با هوچیگری جبران و جامعه را به هر بهانهای ملتهب و سرخورده میکند؛ اخیراً با تمسک به «لغو کنسرت شجریان» افکار عمومی را متشنج و مأموریت دوقطبیسازی جامعه را عملی کرد، تا از این رهگذر ضمن بهرهبرداری از احساسات عمومی علیه منتقدین دولت، بر کوتاهیهای خود سرپوش بگذارد و یک رویداد فرهنگی را به صحنه مجادله و نبرد سیاسی تبدیل کند.
در همین راستا، روزنامههای اصلاحطلب همچون گذشته با دادن آدرس غلط همپالگیهای خود را «معصوم» و مبرا از خطا معرفی و با اصرار بر مقصرجویی، «لغو کنسرت» را از یک مسئله دست چندم به مسئله اصلی تبدیل کردند.
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت با واکنش به لغو کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی تهران با انتشار پیامی در فضای مجازی نوشت: موضع دولت از زمان اعطای مجوز به فرزند خلف خسروآواز ایران روشن است؛ برگزاری کنسرت با حضور میلیونی مردم که تقویتکننده اتحاد ملی است. تجربه جشنهای دهکیلومتری پس از جنگ نشان داد که این خواستهها شدنی است. اگر همه نهادها دست به دست هم بدهند.
همچنین، علی احمدنیا، رئیس امور اطلاعرسانی دولت در حساب کاربری خود در فضای مجازی ابراز داشت: به اطلاع شهروندان محترم میرساند، هیئت دولت در جلسه امروز با اجماع کامل از برگزاری کنسرت استاد همایون شجریان حمایت کرد. اولویت برگزاری این رویداد میدان آزادی است و در صورت عدم امکان تأمین شرایط لازم توسط نهادهای مسئول، ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی بهعنوان محل جایگزین تعیین شد.
چنانچه جریان مدعی اصلاحات حتی به ظاهر دغدغه وفاق ملی دارد، باید حول محور همبستگی ملی و معیشت مردم برنامهریزی کند نه اینکه با بهرهبرداری از یک رویداد فرهنگی، مقاصد جناحی را دنبال کند؛ لازم به ذکر است که ادامه این روند و سیاست، به بیاعتمادی عمومی و افزایش شکافهای اجتماعی منجر خواهد شد.
در مجموع باید اذعان داشت که دوقطبیسازی یک روش مقطعی و کوتاهمدت برای پوشاندن نقصان و ضعف مدیریت است؛ تجربه گذشته نیز نشان داده که این رویکرد در نهایت موجب سرخوردگی عمومی، عدم باور به سیاستهای کلان و ناامیدی میان آحاد ملت خواهد شد.
به بیانی دیگر، افکار عمومی وقتی متوجه میشود مسائل اصلی مانند گرانی، مسکن، اشتغال و خدمات اجتماعی در پس پرده به حاشیه رفته و با ایجاد جوّ خبری پنهان شده است، بیش از پیش نسبت به کارآمدی جریان مدعی اصلاحات دچار تردید خواهند شد؛ منتها این عملکرد ضعیف هربار با شعارهای بزک شده و عبارت پرطمطراق جبران میشود.
گفتنی است، این جریان سیاسی در حالی خود را مدافع آزادی و هنر معرفی میکند که در عمل به جای دفاع از حقوق واقعی مردم، به دنبال کسب پایگاه اجتماعی و سرمایه سیاسی از هر رخداد فرهنگی است. تأکید بیش از اندازه بر لغو یک کنسرت، آن هم در شرایطی که سفره مردم کوچکتر از هر زمان شده، نشانه روشنی از اولویتسازی غلط و غفلت از اولویتهای واقعی جامعه است.»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دست بلند ایران مقابل هر گونه ماجراجویی» نوشت: «به موازات تلاشهای دستگاه دیپلماسی کشور برای کنترل تنشها و پیشگیری از ماجراجویی دشمنان، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران براساس رسالت ذاتی خود مسیر قدرتافزایی و آمادگی دفاعی را با جدیت و بدون لحظهای غفلت دنبال میکنند. اظهارات اخیر فرماندهان ارشد نظامی کشور گواهی روشن از این واقعیت است که ایران نهتنها آماده دفاع، بلکه دارای دست برتر در هرگونه جنگ احتمالی است و همین آمادگیهاست که میتواند دشمن را در پیگیری اهداف خصمانه عقب براند و مانع از جنگ شود.
در پیام سردار سرلشکر علی عبداللهی، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء، که برای نخستین بار پس از انتصاب وی در این سمت و به مناسبت میلاد پیامبر اعظم (ص) و آغاز هفته وحدت، صادر شده، نکاتی کلیدی درباره آمادگی و انسجام نیروهای مسلح مطرح شده است. این مقام ارشد دفاعی با اشاره به تجربه جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، تصریح کرد: «نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با تأسی از آموزههای الهامبخش و وحدتآفرین قرآن و اسلام عزیز و تحت زعامت فرماندهی معظم کل قوا حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای و بر اساس وظایف ذاتی خود همواره در آمادگی کامل برای حفاظت از کیان کشور، امنیت ملی و دستاوردهای انقلاب اسلامی به سر میبرند و نسبت به قبل از جنگ تحمیلی اخیر آمادهتر و از دستاوردهای بالاتر و بیشتری برخوردار هستند.»
سردار عبداللهی همچنین با تأکید بر وحدت ملی و ناکامی دشمنان، خاطرنشان کرد: «اتحاد مقدسی که در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه با هوشیاری و هوشمندی ملت قهرمان و منسجم ایران رقم خورد، نه تنها دشمن صهیونیستی و آمریکا را در پیگیری اهداف خصمانه ناکام گذاشت، بلکه جلوهای زیبا و ماندگار از همبستگی ملی ایرانیان را به جهانیان نشان داد.»
قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا بالاترین ساختار نظامی در سلسله مراتب نیروهای مسلح است که مأموریت آن هدایت و راهبری کلان نیروهای مسلح در زمان جنگ و بحران است. سردار شهید سپهبد غلامعلی رشید و پس از ایشان سپهبد شهید علی شادمانی فرمانده این قرارگاه بودند که در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه به شهادت رسیدند و اکنون سکان فرماندهی و مأموریت خطیر این قرارگاه به سرلشکر علی عبداللهی سپرده شده است.
در ادامه این رویکرد دفاعی فعال و هوشمند، سردار علیمحمد نائینی، سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در یک نشست تخصصی، با اشاره به ریشههای راهبردی شکست دشمن در جنگ اخیر، بیان کرد: «در جنگ اخیر، ستون فقرات دکترین امنیت ملی و قواعد بازدارندگی رژیم صهیونیستی فروریخت… این جنگ نمایش قدرت مردمی جمهوری اسلامی ایران، اقتدار فرماندهی عالی جنگ و استحکام نیروهای مسلح بود.» وی تأکید کرد: «به مردم ایران اعلام میکنیم نگران نباشند، اگر جنگی اتفاق افتد، دست برتر و قدرت پاسخ پشیمانکننده داریم، کشور در امنیت کامل قرار دارد و به فضل الهی هیچ تهدیدی، توان بههمزدن آرامش داخلی ما را ندارد.» این سخنان علاوه بر اطمینانبخشی به ملت، حامل یک پیام صریح به دشمنان نیز است: ایران دیگر در موضع واکنش نیست، بلکه ابتکار عمل در میدان دفاعی، اطلاعاتی و روانی را در اختیار دارد. بهویژه آنکه سردار نائینی بهروشنی عنوان کرد: «رژیم متوهم صهیونیستی با روایت ایران ضعیف و محاسبات غلط راهبردی، به ایران تهاجم کرد، فکر میکرد، چند ساعت بعد از حمله نظامی، مردم ایران کشور را تحویل خواهند داد، ولی مردم بلافاصله به خیابانها ریختند و پاسخ کوبنده به دشمن دادند.»
تحلیل این رویداد و پیامدهای آن نشان میدهد که پروژههای دشمنان برای تضعیف امنیت داخلی ایران با شکست روبهرو شده و حتی به عاملی برای انسجام بیشتر مردم بدل شده است. در این میان، تمرکز دشمن بر «جنگ روانی و اقتصادی» بهجای گزینه نظامی، خود اعترافی به ناتوانی نظامی در برابر ایران تلقی میشود. سردار نائینی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: «امروز دشمن برای انتقام از پایداری مردم، بر جنگ اقتصادی و روانی متمرکز است… ما برای اجتناب از جنگ و امنیت پایدار، دائماً ظرفیت بازدارندگی را افزایش میدهیم.»
سخنگوی سپاه در همین زمینه تصریح کرد: یک بخش از جنگ، نبرد ادراکی و روانی است، این نبرد توسط دشمن با حفظ «سایه جنگ بر ایران» ادامه دارد، امروز دشمن برای انتقام از پایداری مردم، بر جنگ اقتصادی و روانی و بیثباتی کشور متمرکز است، ما برای اجتناب از جنگ و امنیت پایدار، دائماً ظرفیت بازدارندگی را افزایش میدهیم، با وجود اینکه ما میدانیم، دشمن توان شروع جنگ جدید ندارد، ولی میخواهد کشور را در فضای جنگی همراه با نگرانی و ملتهب نگه دارد و برای حفظ این فضا دائماً عملیات روانی انجام میدهند.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود با تیتر «جابهجایی تدریجی قدرت جهانی» نوشت: «مانور سیاسی - نظامی هفته گذشته چین به یکی از مهمترین صحنههای نمایش قدرت در ژئوپلیتیک جهانی در سالهای اخیر تبدیل شد. چنین مانورهایی، بویژه وقتی با حضور رهبران کشورهای شرق - از اعضای سازمان همکاری شانگهای گرفته تا بریکس - برگزار میشود، صرفاً یک اقدام نظامی نیست، بلکه کارکردی سیاسی، نمادین و حتی روانی دارد. آمریکا که همچنان قدرت مسلط در عرصه نظامی جهانی به شمار میرود، بیش از همه مخاطب چنین رزمایشهایی است اما پیامدها به اینجا محدود نمیشود و کشورهایی مانند هند و ایران نیز در معرض اثرات مستقیم و غیرمستقیم آن قرار میگیرند.
۱- پیام مستقیم به آمریکا: بازدارندگی و نمایش قدرت
ایالات متحده طی دهههای گذشته ستون اصلی نظم امنیتی در شرق آسیا بوده است. واشنگتن ۲۶۰ پایگاه نظامی در منطقه آسیا - پاسیفیک دارد و نزدیک ۶۰ هزار نیروی نظامی تنها در ژاپن و کرهجنوبی مستقر کرده است. این حضور پررنگ، در عمل به آمریکا امکان داده بر روندهای امنیتی در دریای چین جنوبی، تایوان و شبهجزیره کره تسلط داشته باشد. رزمایش چین در چنین شرایطی در واقع پیامی بازدارنده است. پکن میخواهد به آمریکا نشان دهد دیگر با یک بازیگر منفعل روبهرو نیست. نمایش توان موشکی، قدرت دریایی و شبیهسازی سناریوهای جنگی در اطراف تایوان عملاً نوعی هشدار است. از منظر راهبردی، چین میکوشد این پیام را منتقل کند: هرگونه مداخله مستقیم آمریکا در مناقشات منطقهای، به بهای سنگینی تمام خواهد شد.
۲- تثبیت رهبری چین در شرق
چین تنها به بازدارندگی در برابر واشنگتن بسنده نمیکند. بخش مهمی از رزمایشها با هدف مشروعیتبخشی به رهبری منطقهای چین طراحی شده است. وقتی رهبران کشورهای آسیایی و حتی برخی کشورهای آفریقایی یا آمریکای لاتین در مانورهای نظامی حضور مییابند، عملاً تصویری از «رهبر نوظهور شرق» ساخته میشود. این پیام نمادین اهمیت زیادی دارد. چین میخواهد نشان دهد برخلاف تصویر غرب، یک قدرت صرفاً اقتصادی نیست، بلکه توانسته نقش امنیتی و نظامی خود را هم تثبیت کند. برای ایالات متحده که تاکنون ضامن اصلی امنیت در شرق آسیا شناخته میشد، این یک زنگ خطر واقعی است.
۳- نشانههای جابهجایی قدرت جهانی
پرسش کلیدی این است: آیا این رزمایشها به معنای جابهجایی قدرت است؟
پاسخ را باید در ۲ سطح دید:
نخست سطح نمادین است. هر بار که چین مانوری مشترک با روسیه یا کشورهای آسیایی برگزار میکند، جهان بیشتر به سمت تصویر یک نظام چندقطبی متمایل میشود. دادههای اقتصادی نیز این روند را تأیید میکند؛ چین هماکنون با تولید ناخالص داخلی ۱۸ تریلیون دلاری دومین اقتصاد بزرگ جهان است و در تجارت خارجی بیش از ۱۳۰ کشور شریک نخست یا دوم به شمار میرود.
دوم سطح واقعی و مادی که پاسخ به آن بهرغم همه پیشرفتهای چین، مثبت نیست. آمریکا با هزینه نظامی سالانه بیش از ۸۰۰ میلیارد دلار (۳ برابر چین) همچنان از نظر توان نظامی جلوتر است. شبکه گسترده پایگاهها و اتحادهای رسمیاش (مانند ناتو، ژاپن و کرهجنوبی) هم جایگزینناپذیر است. بنابراین میتوان گفت رزمایشها نشانه آغاز روند جابهجایی قدرت است، نه پایان آن و چین برای رسیدن به وضعیت جایگزینی قدرت، نیازمند متحدان استراتژیک است. به همین دلیل است که در جریان مانور اخیر، تلاش رئیسجمهور چین آقای شیء برای نمایش نزدیکی استراتژیک بین رهبر کرهشمالی و روسیه بسیار چشمگیر بود.
۴- هند؛ میان جذب یا خنثیسازی
یکی از اهداف پنهان رزمایشهای چین، تحت فشار قرار دادن هند است. دهلینو در موقعیت ژئوپلیتیک حساسی قرار دارد؛ از یک سو عضو بریکس و سازمان همکاری شانگهای است و از سوی دیگر در قالب کواد (QUAD) با آمریکا، ژاپن و استرالیا همکاری امنیتی دارد. برای آمریکا، هند ابزار اصلی موازنه در برابر چین است و برای چین، هند رقیبی استراتژیک با اختلافات مرزی و رقابت دیرینه.
رزمایشهای چین در واقع میخواهد این پیام را منتقل کند: حتی اگر هند در کواد هم حضور داشته باشد، «شرق در حال یکپارچه شدن» است و دهلینو در موقعیت دشواری برای انتخاب قرار خواهد گرفت اما آیا این به معنای خنثیسازی کامل هند است؟ احتمالاً نه! اختلافات مرزی در لداخ، رقابت در اقیانوس هند و بیاعتمادی تاریخی ۲ کشور مانع آن میشود که هند براحتی جذب چین شود. با این حال، هر بار که چین موفق میشود همگرایی شرقی را به نمایش بگذارد، بخشی از اثرگذاری سیاست موازنهگرانه هند کمرنگ میشود.
در نهایت رزمایشهای چین در حضور رهبران شرق بیش از آنکه صرفاً یک اقدام نظامی باشد، نشانهای از تحولات ژرف در نظم بینالمللی است. این مانورها پیامهای متعددی دارد و به آمریکا هشدار میدهد مداخله در شرق آسیا هزینهزا خواهد بود. همچنین نشان میدهد چین در حال تثبیت موقعیت خود به عنوان رهبر امنیتی شرق است و بیانگر آغاز روند جابهجایی قدرت جهان از غرب به شرق است؛ هرچند این روند هنوز تکمیل نشده. علاوه بر این تلاش میکند نقش هند به عنوان موازنهگر واشنگتن را محدود کند. با این حال برای ایران فرصتی فراهم میآورد تا موقعیت خود را در نظم چندقطبی تقویت کرده و در برابر فشار آمریکا ابزارهای بیشتری برای مانور داشته باشد.
به بیان دیگر، این رزمایشها میدان نبرد اصلی نیست، بلکه صحنهای برای جنگ روایتها و رقابتهای نمادین میان شرق و غرب است. با این حال، پیامدهای واقعی آنها بتدریج در سیاست، اقتصاد و امنیت بینالمللی آشکار خواهد شد. شاید بتوان گفت همانطور که رزمایشهای ناتو در دوران جنگ سرد نشانه تثبیت بلوک غرب بود، رزمایشهای امروز چین نیز نشانه بلوغ تدریجی بلوک شرق است؛ بلوکی که میخواهد سهم بیشتری از قدرت جهانی را به دست آورد.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بحران تازه بر سر خلع سلاح حزب الله لبنان» نوشت: «کابینه لبنان ساعاتی پیش برای بررسی طرح ارتش جهت خلع سلاح حزبالله تشکیل جلسه داد و این طرح را تصویب کرد اما وزرای شیعه از جریان حزبالله، جنبش امل و وزیر مستقل فادی مکی با ورود فرمانده ارتش جلسه را ترک کردند و بحران تازهای بر سر سرنوشت سلاحهای حزبالله شکل گرفت.
با ورود ژنرال رودولف حَیْکَل فرمانده ارتش به جلسه وزرای وابسته به حزبالله و امل به همراه فادی مکی وزیر مستقل شیعه ابتدا از سالن خارج شدند و سپس کاخ نخستوزیری را ترک کردند. آنها یک ماه پیش هم در اعتراض به تصمیم دولت برای واگذاری مسئولیت تدوین طرح خلع سلاح به ارتش، جلسه کابینه را ترک کرده بودند. یک مقام حزبالله که نخواست نامش فاش شود گفت: «این طرح بر پایه تصمیمی غیرقانونی استوار است و ما حاضر به بحث درباره امری نیستیم که اساساً مشروعیت ندارد.»
از زمان برقراری آتشبس به میانجیگری آمریکا در نوامبر سال گذشته، فشارهای داخلی و خارجی برای خلع سلاح حزبالله افزایش یافته است. مقامات حزبالله اعلام کردهاند تا زمانی که اسرائیل از پنج تپه استراتژیک در خاک لبنان عقبنشینی نکند و حملات هوایی روزانه را متوقف نسازد، حاضر به تحویل سلاحهای سنگین نیستند. ارتش لبنان در ماههای اخیر مقادیر زیادی سلاح و مهمات را در جنوب رود لیتانی جمعآوری کرده، اما موشکهای سنگین و پهپادهای حزبالله همچنان پنهان ماندهاند. منابع سیاسی میگویند فرمانده ارتش از تعیین جدول زمانی برای خلع سلاح خودداری کرده، زیرا اجماع داخلی وجود ندارد و اسرائیل هم تعهدی به عقبنشینی یا توقف حملات نداده است.
جنگ اسرائیل و حزبالله که از هشتم اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد، در سپتامبر همان سال به جنگی تمامعیار بدل شد. طبق گزارش بانک جهانی، این جنگ بیش از چهار هزار کشته در لبنان بر جای گذاشت، از جمله صدها غیرنظامی و خساراتی معادل ۱۱ میلیارد دلار وارد کرد. حزبالله در این جنگ بهشدت تضعیف شد و بیش از یک سال درگیری مرزی ادامه یافت. با وجود آتشبس نوامبر ۲۰۲۴، اسرائیل همچنان حملات روزانه انجام میدهد که تاکنون بیش از ۳۰۰ کشته پس از آتشبس برجای گذاشته است. نیروهای اسرائیلی نیز همچنان پنج نقطه مرزی را در جنوب لبنان اشغال کردهاند.
روزهای منتهی به جلسه جمعه با تشدید حملات اسرائیل به جنوب لبنان همراه بود. وزارت بهداشت لبنان اعلام کرد روز پنجشنبه چهار نفر کشته و ۱۷ نفر زخمی شدند که چهار کودک هم در میان آنان بودند. وزارت خارجه لبنان با صدور بیانیهای این حملات را محکوم کرد و خواستار فشار جامعه بینالملل بر اسرائیل برای توقف نقض حاکمیت شد. ارتش اسرائیل مدعی شد اهداف حزبالله را هدف گرفته، از جمله یک انبار در روستای انصاریه که به گفته تلآویو تجهیزات مهندسی برای بازسازی و «پیشبرد طرحهای تروریستی» در آن نگهداری میشد؛ در حالی که خبرنگار آسوشیتدپرس در محل تنها بولدوزرها را یافت. نیروهای حافظ صلح سازمان ملل (یونیفل) هم گزارش دادند پهپادهای اسرائیلی چهار نارنجک نزدیک نیروهایشان انداختند.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دیدار غیرمنتظره در دوحه» نوشت: «همزمان با آغاز فرآیند فعال شدن مکانیزم ماشه از سوی اروپا، تحرکات دیپلماتیک نیز بین ایران و تروئیکا افزایش یافته است. عراقچی، وزیر خارجه ایران و کالاس، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پنجشنبهشب در یک دیدار غیرمنتظره در دوحه بر سر مکانیسم ماشه با یکدیگر گفتوگو کردند. رایزنیهایی که اگرچه والاستریت ژورنال آن را با توجه به زمان باقیمانده ناکافی خوانده، اما میتوان آن را اولین گام عملی و ملموس پس از یک دوره تماسهای تلفنی برای دستیابی به یک توافق «تمدید چندماهه» بر سر قطعنامه ۲۲۳۱ ارزیابی کرد. همراستا با این تحول، سومین دور گفتوگوهای ایران و آژانس در وین برای دستیابی به یک چارچوب جدید همکاری برگزار شد. این تحولات نشان میدهد که تهران و سه پایتخت اروپایی بهرغم تنشها و اختلافات، همچنان به مسیر دیپلماسی پایبند هستند. اگرچه این مسیر برای اروپا حیاتیتر است، آنگونه که نشریه فارنپالیسی توصیه کرده است، اروپا باید از ماشه بهعنوان ابزاری برای بازگشت به دیپلماسی استفاده کند؛ در غیر این صورت عامل فروپاشی دو دهه دیپلماسی در زمینه پرونده هستهای ایران خواهد بود.
با نزدیک شدن به موعد اسنپبک یا همان بازگشت تحریمهای سازمان ملل که سه کشور اروپایی بر آن پافشاری میکنند، رایزنیها بین ایران و تروئیکای اروپایی و همچنین مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا شدت گرفته است. علاوه بر دیدار غیرمنتظره سیدعباس عراقچی با کایا کالاس در دوحه، روز گذشته یک هیأت ایرانی برای دور سوم گفتوگوها با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به وین سفر کرد؛ تحولاتی که بیانگر بازگشت تهران و پایتختهای اروپایی به دیپلماسی در دقایق پایانی ماراتن نفسگیر اسنپبک است.
لارنس نورمن، خبرنگار روزنامه والاستریت ژورنال، با اشاره به این تحولات نوشت: «سفر هیأت فنی ایران به وین پس از گفتوگوهای پنجشنبهشب عراقچی با کایا کالاس در دوحه انجام میشود.» همچنین رضا نجفی، سفیر و نماینده دائم ایران در وین، روز گذشته از ادامه گفتوگوهای ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی خبر داد؛ دیدارهایی که نشان میدهد طرفین به دنبال چارچوب تازهای برای همکاریها پس از طرح مجلس برای تغییر فاز همکاریها با آژانس است.
نورمن در این رابطه مدعی شد اکنون یک هفته از آغاز مهلت ۳۰ روزه «اسنپبک» گذشته و تاکنون هیچ نشانهای مبنی بر تغییر مسیر و جلوگیری از اجرایی شدن «اسنپبک» در اواخر سپتامبر دیده نمیشود. در ادامه دیپلماسی ایران برای جلوگیری از فعالسازی اسنپبک، عباس عراقچی با وزرای خارجه یونان، اسلوونی و سیرالئون، ۳ کشور عضو غیردائم شورای امنیت، گفتوگو کرد. برای ممانعت از بازگشت تحریمها به ۹ رأی اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت نیاز است. به نظر میرسد رأی چین، روسیه، الجزایر و پاکستان در همراهی با ایران قطعی است و تهران تلاش میکند رایزنیهای فعالی را برای متقاعد کردن سایر اعضا دنبال کند.
طی دیدار عراقچی با مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، راجع به آخرین تحولات مرتبط با موضوع هستهای ایران، بهویژه با توجه به اقدام غیرمسوولانه و ناموجه سه کشور اروپایی جهت بازگرداندن قطعنامههای لغوشده شورای امنیت، و همچنین روند تعامل ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بحث و تبادل نظر شد. طبق بیانیه وزارت خارجه ایران، عراقچی ضمن تاکید بر غیرقانونی و ناموجه بودن اقدام سه کشور اروپایی در این خصوص، مسؤولیت مهم نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور سیاست خارجی بهعنوان «هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام» را یادآوری و تصریح کرد انتظار میرود این نهاد در راستای ایفای وظیفهای که طبق برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ بر عهده آن نهاده شده است در جهت انجام مسؤولیت خود و خنثیسازی تحرکات علیه دیپلماسی ایفای نقش کند. عراقچی همچنین با اشاره به پایبندی مستمر ایران به مسیر دیپلماسی، تاکید کرد که ایران در این موضع خود جدی و ثابتقدم است.»



نظر شما