به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، جدیدترین خبرهای جهان را در این بسته خبری بخوانید.
تولید برق این بار با پنلهای خورشیدی فضایی
مطالعهای جدید نشان میدهد که استفاده از پنلهای خورشیدی مستقر در فضا تا سال ۲۰۵۰ میتواند تا ۸۰ درصد از نیاز انرژی تجدیدپذیر زمینمحور اروپا را کاهش دهد. این پژوهش که توسط محققانی از کالج کینگ لندن و با بهرهگیری از یک مدل دقیق رایانهای شبکه برق قاره اروپا انجام شده است، نشان میدهد این سامانههای خورشیدی فضایی علاوهبر کاهش قابلتوجه هزینههای کامل سیستم برق آرایی اروپا تا ۱۵ درصد، میتوانند استفاده از باتریها برای ذخیره انرژی را بیش از دوسوم کاهش دهند.
پنلهای خورشیدی فضایی که در این مطالعه مد نظر بودهاند، بر اساس طراحی ناسا و با الهام از فناوری هلیواستات ساخته شدهاند. در این فناوری، رفلکتورهایی شبیه آینه، نور خورشید را در مدار زمین جمعآوری و آن را به ایستگاههای زمینی منتقل میکنند، سپس این انرژی به برق تبدیل و در شبکههای برق اروپایی توزیع میشود.
مدل شبیهسازیشده شامل ۳۳ کشور اروپایی است و تقاضا، تولید و ذخیره انرژی برق را بهمنظور پیدا کردن کمهزینهترین راهکارها برای پاسخگویی به نیازهای برقی آینده اروپا بررسی میکند. وقتی این مدل امکان استفاده از سامانههای خورشیدی فضایی را بر اساس پیشبینی ظرفیت انرژی اعلامشده توسط ناسا وارد کرد، نتایج نشان داد که این سامانهها میتوانند تا ۸۰ درصد از تأمین انرژی تجدیدپذیر زمینمحور را جایگزین کنند.

یکی از نقاط ضعف بزرگ نیروگاههای خورشیدی زمینی، وابستگی مستقیم آنها به شرایط جوی و نبود پایداری انرژی است که منجر به تأمین ناپیوسته انرژی میشود. سامانههای خورشیدی فضایی بهدلیل موقعیت خارج از جو زمین، میتوانند با تولید انرژی مداوم در مقیاس گیگاوات، بهعنوان یک منبع انرژی متمرکز و پایدار عمل کنند.
با این حال محققان یادآور شدهاند که چالشها و موانع خاص فضا همچون ازدحام در مدار، احتمال قطعی انتقال انرژی، تغییرات در فرایند ارسال انرژی تحتتأثیر شرایط فضایی و مواردی از این دست میتوانند بر عملکرد و قابلیت اطمینان این سامانهها تأثیرگذار باشند. هزینه تولید، پرتاب و نگهداری این سامانهها در حال حاضر بسیار بالاست و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ با پیشرفتهای فناوری این هزینهها کاهش پیدا کند تا کاربرد اقتصادی آنها ممکن شود.
زندگی پایدار با معماری نوآورانه و هوشمند
در دنیای امروز که جهان با چالشهای متعددی از جمله تغییرات اقلیمی، رشد سریع شهرنشینی، بحرانهای طبیعی و کمبود منابع روبهروست، معماری خانهها به حوزهای نوآورانه و حیاتی در صنعت ساختمان تبدیل شده است. معماران و مهندسان در سراسر جهان با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته، مواد پایدار و طراحیهای هوشمند، سکونتگاههایی را خلق میکنند که علاوهبر تأمین نیازهای انسانی، هماهنگی عمیقی با محیط زیست دارند و میتوانند پاسخگوی بحرانهای جهانی باشند.
یکی از شاخههای مهم این نوع معماری، ساختمانهای سبز و پایدار است که با استفاده از مواد قابل بازیافت و انرژیهای تجدیدپذیر ساخته میشوند. این ساختمانها علاوه بر زیبایی ظاهری، کارآمدی بالایی در مصرف انرژی و حفظ محیط زیست دارند. نمونههای شاخص این دسته، خانههای زمینی مایکل رینولدز هستند که از لاستیکهای بازیافتی، شیشه و سایر مواد در دسترس ساخته شدهاند.
این خانهها بهصورت خودکفا عمل و با بهرهگیری از انرژی خورشیدی، جمعآوری و ذخیره آب باران و سیستمهای گردش آب، زندگی پایدار را ممکن میکنن. ساختمانهایی همچون بوسکو ورتیکال (Bosco Verticale) در میلان نیز با دیوارهای سبز و باغهای سقفی نهتنها به زیبایی شهری کمک میکنند، بلکه نقش مهمی در کاهش دمای محیط و بهبود کیفیت هوا دارند.

پیشرفت فناوریهای هوشمند، تحول بزرگی در ساخت و مدیریت خانهها ایجاد کرده است. شرکت ICON با استفاده از چاپ سهبعدی، خانههایی با کیفیت بالا و هزینه پایین تولید میکند که میتوانند به سرعت ساخته شوند. همچنین ساختمانهای مجهز به اینترنت اشیا (IoT) و هوش مصنوعی قادرند با سیستمهای خودکار، نور، دما، امنیت و مصرف انرژی را بهینه کنند و راحتی بیشتری برای ساکنان فراهم آورند. زندگی سیار و بدون مرز نیز با افزایش کاربران دورکار و علاقهمندان به سبک زندگی متحرک، به سرعت در حال رشد است.
استفاده خلاقانه از کانتینرهای قدیمی در پروژه کانتینرسیتی ( Container City) لندن، تبدیل این فضاها به واحدهای مسکونی، اداری و فرهنگی را ممکن ساخته است. همچنین خودروهای مسکونی و کمپرهای هوشمند که سبک زندگی ونلایف (vanlife) را برای افراد دورکار و گردشگران دیجیتال فراهم میکنند، نمونههای دیگری از این روند هستند.
در مناطقی با شرایط اقلیمی سخت، ساختمانهای زیرزمینی و زمینپوش گزینهای مناسب برای سکونت محسوب میشوند. هتل آنگورو در کوبر پدی استرالیا نمونهای از این نوع معماری است که در برابر گرمای شدید صحرا مقاومت میکند. خانههای با سقف خاکی (Bermed Houses) نیز با استفاده از خاک بهعنوان عایق حرارتی، مصرف انرژی را کاهش میدهند و محیطی مطبوعتر فراهم میآورند.

با این وجود در شرایط بحرانی همچون زلزله، سیل یا جنگ، سرعت ساخت پناهگاههای اضطراری اهمیتی حیاتی دارد. در این زمینه ساختمانهای مدولار و پیشساخته بهعنوان راهحلی سریع و کارآمد مطرح شدهاند. برای مثال معمار ژاپنی شیگرو بان با استفاده از لولههای کاغذی مقاوم، پناهگاههایی سبک و مقرونبهصرفه برای مناطق آسیبدیده طراحی کرده است. پناهگاههای ای کیا (IKEA Better Shelter ) نیز که قابلیت نصب سریع دارند و مجهز به سیستمهای خورشیدی هستند، در بسیاری از مناطق تحت حمایت سازمان ملل مورد استفاده قرار میگیرند.
خانههای کوچک یا تاینی هومها (Tiny Homes) نیز با تمرکز بر حداقلگرایی و قابلیت حمل آسان، راهکاری مناسب برای کاهش هزینههای مسکن و افزایش جابهجایی جمعیت محسوب میشوند. با افزایش سطح آبهای جهان و کاهش فضای قابل استفاده در خشکی، طراحی ساختمانهای شناور و ساحلی به حوزهای جذاب در معماری تبدیل شده است. پروژه اوشنیکسسیتی (Oceanix City) نمونهای از مجتمعهای مدولار شناور محسوب میشود که در برابر سیل و توفان مقاوم است و زندگی پایدار را در محیطهای آبی ممکن میکند. مجتمع Schoonschip در آمستردام نیز نمونهای موفق از زندگی پایدار در محیط آبی است که با بهرهگیری از انرژی خورشیدی و مدیریت هوشمند آب، الگویی نوین ارائه میدهد.
میدهد.

معماری نوآورانه در حوزه اجتماعی بهویژه در مبارزه با بیخانمانی نیز نقش مهمی ایفا میکند؛ پروژههایی همچون کامیونیتی فرست ویلیج (Community First! Village)در آستین تگزاس، با ایجاد فضایی امن و اجتماعی به بازگشت بیخانمانان به زندگی عادی کمک میکنند. طرح ویکیهاوس ( WikiHouse) نیز با ارائه معماری متنباز و امکان ساخت خانه با قطعات CNC بدون نیاز به متخصص، ساخت مسکن را تسهیل میکند. در حوزه ایدههای آیندهنگرانه، ساختمانهایی ساخته شده از بامبو نمونهای از استحکام و زیبایی هستند که با استفاده از مواد طبیعی ساخته شدهاند. ساختمانهای تخریبپذیر زیستی نیز که با مواد ارگانیک همچون قارچ (مایسلیوم)، جلبک و همپکریت (ترکیب الیاف چوبی گیاه کنف شاهدانه با آهک) ساخته شدهاند، پس از پایان عمر مفید خود بهطور کامل تجزیه میشوند و به حفظ محیط زیست کمک میکنند.
کلیدهای نوآوری در معماری خانههای آینده شامل استفاده از مواد پایدار همچون همپکریت، بامبو و لاستیک بازیافتی، خودکفایی انرژی با بهرهگیری از انرژی خورشیدی، بادی و زمینگرمایی، تولید دیجیتال از طریق چاپ سهبعدی و طراحی هوشمند، مشارکت جامعه در فرآیند طراحی و ساخت و مقاومت در برابر بحرانهای اقلیمی همچون سیل، زلزله و آتشسوزی است. معماری نوآورانه سرپناهها نهتنها بهدنبال زیبایی و کاربری است، بلکه به حل مسائل جهانی میپردازد. این طراحیها با تلفیق هنر، فناوری و پایداری، الگویی برای زندگی آینده ارائه میکنند؛ زندگیای که در تعادل با طبیعت، هوشمندی و انسانیت است.

گلوگاهها در مسیر انرژی پاک؛ خاموشیهای گسترده ۲۰۲۵
در سال ۲۰۲۵، جهان با چالشهای جدی و پیچیدهای در زمینه تأمین و انتقال انرژیهای تجدیدپذیر روبهرو شده است که تهدیدی بزرگ برای اهداف کاهش انتشار کربن و پایداری شبکههای برق به شمار میرود. با افزایش سهم انرژیهای خورشیدی و بادی در تولید برق، زیرساختهای شبکههای انتقال و توزیع برق بهشدت تحت فشار قرار گرفتهاند و این فشار روزبهروز بیشتر میشود. کشورهای پیشرفتهای همچون ایالات متحده، کشورهای اروپایی، استرالیا و چین که سرمایهگذاریهای گستردهای در حوزه انرژی پاک انجام دادهاند، اکنون با مشکلاتی از جمله کمبود تجهیزات حیاتی و ناتوانی شبکه در مدیریت تغییرات ناگهانی تولید انرژی روبهرو هستند.
یکی از مشکلات بزرگ، کمبود شدید ترانسفورماتورها است که نقش اصلی را در انتقال برق با ولتاژ مناسب و تضمین پایداری شبکه ایفا میکنند. این کمبود که بهدلیل محدودیتهای تولید، افزایش تقاضا و تأخیر در زنجیره تأمین به وجود آمده، موجب شده است زمان انتظار برای دریافت این تجهیزات به بیش از سه سال برسد. این موضوع بهویژه در مناطقی که زیرساختهای برق آنها بهدلیل بلایای طبیعی آسیب دیده است، تأثیرات بسیار جدی دارد و موجب توقف یا کندی اجرای پروژههای انرژی تجدیدپذیر میشود. آژانس بینالمللی انرژی هشدار داده است در صورت رفع نشدن این گلوگاهها، سالانه بیش از ۲۰۰۰ ترابایتساعت انرژی پاک از دست خواهد رفت که معادل تولید برق سالانه آمریکا و چین است.

از سوی دیگر، تغییرات اقلیمی و افزایش دمای جهانی موجب شده است شبکههای برق در فصول گرم سال بیش از پیش تحت فشار قرار گیرند. موجهای گرمای شدید در تابستانهای اخیر، کشورهای مختلف را به خاموشیهای گسترده کشانده است که نمایانگر ضعف شبکههای برق در تحمل شرایط بحرانی و اوج مصرف است. این خاموشیها نهتنها موجب نارضایتی عمومی شده است، بلکه امنیت اقتصادی و اجتماعی را نیز تهدید میکند.
بهمنظور مقابله با این بحرانها، کارشناسان بر ضرورت سرمایهگذاریهای گسترده در تقویت زیرساختهای شبکه برق تأکید میکنند. بهویژه باید ظرفیت ذخیرهسازی انرژی افزایش پیدا کند و فناوریهای نوینی همچون «نیروگاههای مجازی» به کار گرفته شوند که توانایی مدیریت هوشمند مصرف و تولید برق را دارند. این فناوریها میتوانند با تنظیم دقیق جریان برق و کاهش اوج مصرف، از بروز خاموشیهای ناگهانی جلوگیری و پایداری شبکه را تضمین کنند. توسعه فناوریهای جدید در ساخت ترانسفورماتورها و بهبود زنجیره تأمین آنها نیز از جمله اقدامات ضروری برای کاهش این گلوگاهها است.
بحرانهای فعلی شبکههای برق جهان، نشاندهنده این است که بدون بازنگری جدی در سیاستهای انرژی، اصلاح زیرساختها و افزایش هماهنگی بین بخشهای مختلف صنعت برق، رسیدن به اهداف اقلیمی و تضمین تأمین انرژی پایدار در آینده نزدیک غیرممکن خواهد بود. این مسئله نیازمند همکاری همهجانبه دولتها، شرکتهای خصوصی و سازمانهای بینالمللی است تا بتوانند ضمن رفع موانع فعلی، مسیر را برای آیندهای پاکتر و پایدارتر هموار کنند.
فشار بیسابقه گردشگری بر جزایر معروف جهان + اینفوگرافی
گردشگری یکی از بخشهای مهم اقتصادی در بسیاری از کشورهای جهان محسوب میشود، اما فشار ناشی از حضور پرتعداد گردشگران نسبت به جمعیت محلی بهویژه در بعضی مناطق کوچک و جزیرهای، نگرانیهایی را بههمراه دارد. دادههای ارائه شده توسط سازمان جهانی گردشگری (UN Tourism) نشان میدهد که نسبت تعداد گردشگران سالانه به جمعیت ساکن، معیاری مهم برای سنجش شدت تأثیر گردشگری بر یک مقصد است.
بر اساس این آمار، کشورها و سرزمینهای کوچک بیشترین نسبت گردشگر به جمعیت را دارند. آندورا با بیش از ۵۲ گردشگر به ازای هر نفر ساکن در صدر این فهرست قرار گرفته است. جذابیتهای تفریحی این منطقه همچون پیستهای اسکی موجب شده گردشگری در آن رونق فراوانی داشته باشد. پس از آن ماکائو با نسبت ۲۴ گردشگر به ازای هر فرد محلی در جایگاه بعدی قرار دارد.
جزیرهها و مناطقی همچون تورکس و کایکوس، آروبا و جزایر ویرجین بریتانیا نیز هر یک میزبان بیش از ۱۰ گردشگر به ازای هر ساکن محلی هستند. این مناطق به صنعت مهماننوازی، پذیرش کشتیهای کروز و گردشگری لوکس وابستهاند، اما این وابستگی زیاد موجب شده است در رویارویی با بحرانهای جهانی همچون همهگیریها و بلایای طبیعی آسیبپذیر باشند.

بهرغم اینکه کشورهای کوچک بیشترین نسبت گردشگر به جمعیت را به خود اختصاص دادهاند، بعضی کشورهای دارای جمعیت متوسط همچون اتریش و یونان نیز شاهد این نسبت هستند و به ازای هر یک نفر جمعیت ساکن حداقل سه گردشگر دارند. کشور آلبانی نیز با پذیرش بیش از ۱۱ میلیون بازدیدکننده در سال، تنها کشور با جمعیت قابلتوجه در میان مقاصد با نسبت بالای گردشگر به جمعیت بالا محسوب میشود.
نمونهای بارز از این وضعیت کشور مالت است که سالانه بیش از ۳.۵۶ میلیون گردشگر را میپذیرد، بنابراین گردشگران آن بیش از ۶ برابر جمعیت محلیاش هستند. کشور واتیکان که حدود ۸۰۰ سکنه دارد نیز سالانه پذیرای بیش از ۶ میلیون گردشگر است و به این ترتیب نسبت گردشگر به جمعیت آن حدود ۷۵۰۰ به یک است که نسبتی کمنظیر محسوب میشود. بهدلیل اندازه و ماهیت ویژه واتیکان، این کشور در مقایسههای رسمی سازمان ملل لحاظ نشده است.
گردشگری یک منبع درآمد قابلتوجه است و فرصت شغلی فراوانی ایجاد میکند، اما فشار بیشازحد گردشگران میتواند منجر به وابستگی اقتصادی زیاد، مشکلات زیرساختی، افزایش هزینههای زندگی و تغییرات فرهنگی شود. بنابراین مدیریت هوشمندانه و برنامهریزی دقیق برای توسعه پایدار گردشگری بهویژه در کشورهای کوچک و اقتصادهای جزیرهای ضروری است تا از فرصتهای اقتصادی بهره کامل برده و در عین حال کیفیت زندگی و فرهنگ بومی حفظ شود.

چگونه طراحی شهری نوین زندگی محلهها را دگرگون میکند؟
با پیشرفت روزافزون شهرها در سراسر جهان، سال ۲۰۲۵ بهعنوان سالی کلیدی در عرصه طراحی شهری مطرح شده است. در این سال، معماران و برنامهریزان شهری تمرکز خود را بر بازآفرینی فضاهای محلهای بهعنوان کانونهایی پایدار، فراگیر و تلفیقشده با فناوریهای نوین گذاشتهاند تا به ارتقای کیفیت زندگی، تقویت ارتباطات اجتماعی و حفظ محیط زیست کمک کنند. فضاهای محلهای نه تنها محل گذران اوقات فراغت و تعاملات اجتماعی هستند، بلکه نقش مهمی در سلامت جسمی و روانی شهروندان، ترویج حس تعلق و افزایش کیفیت زندگی ایفا میکنند.
فرایبورگ: پیشگام طراحی پایدار و احیاگر شهری
فرایبورگ یکی از پیشگامان جهانی در زمینه طراحی شهری پایدار است که با رشد جمعیت و افزایش تراکم شهری روبهرو بود اما به جای گسترش بیرویه، تمرکز خود را بر توسعه شهری متراکم و دوستدار محیط زیست گذاشت. این شهر با اتخاذ سیاستهای پیشرو در حوزه طراحی پایدار و شهری اکولوژیک، به مدل برجستهای در مدیریت فضاهای محلهای تبدیل شده است.
در این شهر، ایجاد شبکهای گسترده از فضاهای سبز محلهای از جمله پارکها، باغهای اشتراکی، و بامهای سبز بهطور هدفمند در برنامهریزی شهری گنجانده شده است. این فضاها ضمن کاهش اثرات تغییرات اقلیمی، امکان دسترسی آسان ساکنان به محیطهای طبیعی را فراهم میکنند. تحقیقات نشان داده است حضور در چنین محیطهایی بهطور قابل توجهی استرس و اضطراب را کاهش میدهد.

سونگدو: شهر هوشمند و فناوریمحور
سونگدو بهعنوان یک «شهر هوشمند» و یکی از پیشرفتهترین پروژههای طراحی شهری در جهان، از ابتدا بهصورت یک منطقه اقتصادی ویژه طراحی شده است که تمام زیرساختها و فناوریها در آن بهطور یکپارچه و هوشمندانه عمل میکنند. این شهر با نصب هزاران حسگر اینترنت اشیا توانسته است بهطور لحظهای اطلاعات مربوط به مصرف انرژی، ترافیک، کیفیت هوا و مدیریت پسماند را جمعآوری و پردازش کند.
فضاهای باز و عمومی در سونگدو از طراحی انعطافپذیری برخوردارند و میتوانند بهسرعت با نیازهای مختلف اجتماعی و فرهنگی تغییر کنند. بهعنوان مثال میدانها و پارکها برای رویدادهای محلهای، بازارهای محلی یا فعالیتهای ورزشی کاربردهای متفاوتی پیدا میکنند. این انعطافپذیری در کنار فناوری هوشمند، محیطی امن، کارآمد و دلپذیر برای ساکنان ایجاد کرده است که به ارتقای تعاملات اجتماعی و ایجاد حس تعلق کمک میکند. فضاهای سبز و پارکها با امکاناتی نظیر شارژ وسایل الکترونیکی، وایفای رایگان و ایستگاههای دوچرخهسواری مجهز شدهاند.

آمستردام: شهری با محلههای فراگیر، مشارکتی و سازگار با اقلیم
آمستردام شهری با تاریخی غنی و معماری با ارزش است که همزمان با حفظ میراث فرهنگی، به نوآوریهای طراحی شهری برای مقابله با چالشهای زیستمحیطی و اجتماعی پرداخته است. تراکم جمعیت بالا و مشکلات ناشی از تغییرات اقلیمی بهویژه افزایش سطح آب دریا، دو چالش عمده این شهر هستند که نیاز به تدابیر خلاقانه و جامعهمحور دارند.
در طراحی شهری آمستردام، توجه ویژهای به ایجاد فضاهای عمومی انعطافپذیر شده است که امکان استفاده همزمان برای فعالیتهای فرهنگی، تفریحی و اجتماعی را فراهم میآورند. میدانها، پارکها و مسیرهای دوچرخه بهگونهای طراحی شدهاند که امکان برگزاری رویدادهای محلی، نمایشگاههای هنری، بازارهای روز و فضاهای بازی کودکان را داشته باشند. شبکه حملونقل عمومی و مسیرهای دوچرخهسواری گسترده در این شهر، اولویت استفاده از خودروهای شخصی را بهشدت کاهش دادهاند.

نیویورک: طراحی مبتنی بر تجربه و فناوریهای تطبیقی
بازسازی منطقه هادسون یاردز بهعنوان یکی از پروژههای بزرگ شهری در نیویورک، نمونه بارزی از بهرهگیری همزمان از فناوریهای نوین و طراحی شهری منعطف است که با تمرکز بر ایجاد فضاهای اجتماعی متنوع، به شکل قابل توجهی کیفیت فضاهای محلهای را ارتقا داده است. این منطقه ترکیبی از فضاهای مسکونی، تجاری، تفریحی و فرهنگی را در خود جا داده که بهصورت یکپارچه و با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته طراحی شده است.
در این پروژه، استفاده گسترده از هوش مصنوعی و اینترنت اشیا امکان رصد دقیق میزان استفاده از فضاهای عمومی، کنترل نور، دما و مصرف انرژی را فراهم میآورد. این دادهها به مدیریت بهینه فضاها کمک میکنند و موجب افزایش آسایش و جذابیت محیط برای ساکنان و بازدیدکنندگان میشوند. برای مثال، سیستمهای هوشمند نورپردازی و تهویه مطبوع بر اساس تعداد افراد حاضر و شرایط آبوهوایی بهصورت خودکار تنظیم میشوند تا هم مصرف انرژی کاهش پیدا کند و هم آسایش کاربران ارتقا داده شود.
بارسلونا: تلفیق هنر، فرهنگ و فضاهای عمومی در محلهها
پروژه سوپر بلوکها در بارسلونا انقلابی در طراحی محلهها ایجاد کرده است؛ این پروژه با محدود کردن تردد خودروهای شخصی داخل محلهها، فضاهای شهری را برای استفادههای اجتماعی، فرهنگی و تفریحی بازآفرینی کرده است. به این ترتیب، خیابانها به فضاهایی امن و آرام تبدیل شدهاند که مردم میتوانند آزادانه در آنها قدم بزنند، بازی کنند و در فعالیتهای فرهنگی شرکت کنند. بارسلونا همچنین از استراتژیهای کاهش ترافیک و توسعه حملونقل پایدار بهره میبرد. مسیرهای دوچرخهسواری گسترده، سیستم حملونقل عمومی کارآمد و فضاهای پیادهرو محور، بخشی از این برنامه هستند که به حفظ محیط زیست و ارتقای رفاه اجتماعی کمک میکنند.

شهر مصدر: نماد نوآوری در انرژی و مدیریت منابع
شهر مصدر واقع در بیابانهای امارات، به رویکرد منحصربهفردش در زمینه انرژی و مدیریت منابع شناخته میشود. این شهر توانسته است با بهرهگیری از فناوریهای نوین و استراتژیهای بومی، چالشهای اقلیم بیابانی را به فرصت تبدیل کند. یکی از شاخصترین اقدامات، تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر است؛ حدود ۳۷ درصد انرژی مورد نیاز شهر از طریق مزارع خورشیدی و پنلهای نصب شده بر بام ساختمانها تأمین میشود. علاوه بر این، ساختمانهای مصدر با فناوریهای پیشرفتهای همچون سیستمهای کنترل رطوبت، تهویه هوشمند و عایقبندی قوی طراحی شدهاند که موجب کاهش چشمگیر مصرف انرژی میشوند.
کپنهاگ: سرآمد زندگی شهری پایدار و فرهنگ پویا
کپنهاگ در سال ۲۰۲۵ بهعنوان قابلسکونتترین شهر جهان شناخته شده است؛ این موفقیت نتیجه ترکیبی از ثبات سیاسی، خدمات سلامت برجسته، فرهنگ پویا، آموزش با کیفیت و زیرساختهای پیشرفته است. اما محور اصلی موفقیت کپنهاگ، تعهد جدی به بیطرفی کربن، توسعه حملونقل فعال و ایجاد فضاهای عمومی سبز و پایدار است که فضای محلهها را به مکانهایی سالمتر، جذابتر و صمیمیتر تبدیل کرده است.
یکی از تأثیرات مستقیم حرکت به سوی کربنصفر، بهبود قابل توجه سلامت عمومی شهروندان است. کاهش آلودگی هوا و سر و صدا موجب کاهش بیماریهای تنفسی و قلبی عروقی شده و کیفیت کلی زندگی را ارتقا داده است. بهروزرسانی ساختمانها با تکنولوژیهای صرفهجویی در انرژی نیز فضای داخلی سالمتر و راحتتری برای ساکنان فراهم آورده است.
۲۰ سال برق رایگان با توربین شهری جدید
انرژیهای تجدیدپذیر نقش بسیار مهمی در زندگی میلیونها نفر در سراسر جهان ایفا میکنند. از دستگاههایی که انرژیشان را از پنلهای خورشیدی میگیرند تا صنایع گستردهای که از مراکز باد انرژی دریافت میکنند، این منابع پایدار و سبز به بخشی از زندگی روزمره تبدیل شدهاند و نمایانگر آیندهای دوستدار محیط زیست هستند. علاوهبر اینکه این انرژیها از منابع طبیعی نشأت میگیرند، بسیاری از فناوریهای مرتبط با آنها نیز از طبیعت الهام گرفتهاند. در همین راستا، معمار معروف «رنزو پیانو»، با الهام از یک حشره، پروژهای نوآورانه در زمینه انرژی بادی طراحی کرده است که میتواند تعریفی نوین از این فناوری ارائه کند.
این توربین بادی شبیه به سنجاقک طراحی شده و نکته مهم در طراحی آن، الهام گرفتن از آیرودینامیک ویژه سنجاقکهاست که به کمک آن توانستهاند مقاومتی بالا در برابر بادهای شدید ایجاد کنند. سنجاقکها هنگام پرواز در بادهای قوی تعادل و پایداری خود را حفظ میکنند و این ویژگی الگویی برای طراحی پرههای عمودی توربین جدید شده است.

ارتفاع این توربین حدود ۲۰ متر و قطر پرههایش حدود ۳۵ سانتیمتر است. هنگامی که دو پره کنار هم قرار میگیرند، قطر کلی به ۱۶ متر میرسد. این پرههای عمودی برخلاف توربینهای سنتی که اغلب افقی هستند، علاوهبر مقاومت بالا بهطور کامل بیصدا هستند و همین موجب شده این توربینها برای محیطهای شهری و نصب در کنار خانهها بسیار مناسب باشند، چراکه فضای کمی اشغال میکنند.
طراحی این توربین تنها جنبه زیبایی ندارد و به حل مشکلات فنی همچون کاهش آلودگی صوتی و رفع خطرات برای پرندگان کمک میکند؛ به این ترتیب این فناوری نه تنها کارآمد بلکه بهطور کامل سازگار با محیط زیست است.
توربین بادی مبتکرانه حاضر به اندازهای انرژی تولید میکند که برق یک خانه را برای ۲۰ سال تأمین کند. مزیت دیگر آن توانایی کار در سرعتها و جهتهای مختلف باد است، بنابراین در بسیاری از مواقع که توربینهای معمولی ناکارآمدند، این توربین قابل استفاده است. البته هزینه نگهداری این توربین نسبت به سایر مدلها کمی بیشتر است، اما مزایای آن در کارایی و سازگاری با مناطق شهری آن را یک گزینه ایدهآل برای آینده انرژیهای تجدیدپذیر تبدیل کرده است.

این پروژه نوآورانه نشان میدهد که آینده انرژیهای تجدیدپذیر در الهامگیری از طبیعت نهفته است. همانگونه که توربین حاضر با الهام از یک حشره، فناوری نوینی در انرژی بادی عرضه کرده است، دانشمندان و مهندسان در سایر بخشها نیز با استفاده از الگوهای طبیعی همچون درختان و ساختارهای جنگلها، پروژههای خلاقانه دیگری را به اجرا درآوردهاند. نمونههای شگفتانگیز دیگر شامل باغهای فوتوولتائیک عمودی است که با هدف خودکفایی انرژی طراحی شده و میتواند چشمانداز شهری مناطق مختلف جهان را تغییر دهد.
معماری چینی در خدمت طبیعت و زندگی روستایی
مرکز اجتماعی دریفتوود که در ساحل آبگیر روستای لیوگانگ استان شینیانگ چین واقع شده است، با بهرهگیری از چشمانداز «سهسوی طبیعت: کوه، مزرعه و آب» به یکی از نمونههای برجسته معماری بومیگرا در چین بدل شده است. این آبگیر که نقش حیاتی در آبیاری زمینهای کشاورزی دارد، با تغییرات فصلی سطح آب روبهروست و زندگی روزمره روستاییان حول محور آن شکل گرفته است. مرکز اجتماعی دریفتوود با هدف ایجاد فضایی مشترک برای اهالی روستا در فصلهای غیرکشاورزی طراحی شده و شامل اتاق چای، سالن مطالعه و تالار گردهمایی است.
طراحی این مرکز با حفظ خطوط کشت و پوشش گیاهی بومی، بهگونهای انجام شده است که ساختمان بهطور طبیعی در چشمانداز کشاورزی ادغام شود. مسیر خاکریز کنار آبگیر بهعنوان محور گردش معماری انتخاب شده و پلان ساختمان از دو سوی آن گسترش یافته است تا به امتداد مسیر طبیعی تبدیل شود.

ساختار اصلی بنا از چوب با اتصالات فلزی تشکیل شده است و سقف شیبدار آن توسط چهار تیر منحنی شکل پشتیبانی میشود. این فرم منحنی، همراستا با پیچوخم خاکریز، به پایداری سازه کمک کرده و فضای داخلی را بدون ستون و مانع طراحی کرده است. در دو انتهای ساختمان، دیوارهای شیشهای منحنی به سمت کوه فینیکس و آبگیر باز میشوند و چشمانداز بیرونی را به درون میکشانند. ورودیها در امتداد خاکریز قرار دارند و بازدیدکنندگان ابتدا از فضای گذار با سقف کوتاه عبور میکنند و سپس وارد تالار مرتفع و بدون ستون میشوند.
حین عبور از فضای داخلی، مناظر کوهستان، مزرعه و آبگیر از طریق قابهای معماری بهطور پیوسته بازتعریف میشوند. در ضلع غربی، درهای تاشو امکان اتصال کامل به تراس بیرونی را فراهم کردهاند و مرز میان داخل و خارج را محو میسازند تا نور و نسیم آزادانه در فضا جریان پیدا کنند. فرم منحنی سقف، که از مسیر دایک الهام گرفته، با انطباق بر خطوط زمین و پاسخ به تغییرات سطح آبگیر، به نوعی دیالوگ میان معماری و طبیعت تبدیل شده است.

طراحی این مرکز روستایی بر پایه اصول معماری زمینهگرا و با تأکید بر همزیستی با بستر طبیعی شکل گرفته است. فرم بنا بهگونهای تعریف شده است که بهجای تقابل با توپوگرافی موجود، آن را بازتاب دهد و به امتداد ارگانیک خاکریز کنار آبگیر تبدیل شود. این انتخاب، نهتنها به انسجام بصری پروژه با چشمانداز پیرامونی کمک کرده، بلکه مسیر گردش معماری را نیز بهصورت طبیعی از دو طرف گسترش داده است. انتخاب مصالح بومی، حفظ خطوط کشت و پوشش گیاهی موجود و جهتگیری بازشوها به سوی مناظر شاخص منطقه، در راستای تقویت پیوند میان زندگی کشاورزی و فضای معماری صورت گرفتهاند. این پروژه نمونهای از تلفیق هوشمندانه عملکرد، زمینهگرایی و زیباییشناسی در طراحی معماری روستایی معاصر بهشمار میرود.
کاهش مصرف انرژی در شهرها با سیمان فوقسرد
پژوهشگران دانشگاه جنوبشرقی چین نوعی سیمان نوین با قابلیت خنککنندگی خودکار توسعه دادهاند که تحت عنوان «سیمان فوقسرد» شناخته میشود. این سیمان بهجای جذب نور خورشید، آن را بهطور مؤثر بازتاب میدهد و میتواند دمای خود را در طول روز تا ۵.۴ درجه سانتیگراد پایینتر از سیمان معمولی نگه دارد.
این موفقیت از طریق فناوری متاسرفیس (فراسطح) مهندسیشده و اصلاح ترکیب شیمیایی ذرات کلینکر سیمان حاصل شده است که ساختار بلورینی با بلورهای منعکسکننده اترینگایت (ettringite) در ابعاد مختلف ایجاد میکند. این ساختار با حفرههای سلسلهمراتبی توانسته است ۹۶.۲ درصد نور مرئی و ۹۶ درصد امواج مادون قرمز خورشید را بازتاب دهد و تابش حرارتی بالایی داشته باشد که به خنک نگاه داشتن سیمان کمک میکند.
آزمایشهای میدانی روی سقف ساختمانها در شرایط دمایی بیش از ۳۸ درجه سانتیگراد نشان داد که دمای سطح این سیمان در ساعات اوج تابش خورشید، حدود ۵.۴ درجه کمتر از سیمان معمولی است؛ یعنی سیمان معمولی تا دمای ۵۹ درجه سانتیگراد گرم میشود. قابلیتهای مکانیکی سیمان فوقسرد نیز بسیار بالاست؛ این ماده در برابر نیروهای فشاری، خمشی، سایش، چسبندگی، شرایط محیطی سخت همچون مایعات خورنده، تابش فرابنفش و چرخههای یخزدگی و ذوب مقاومت فوقالعادهای دارد و در طولانیمدت خصوصیات نوری و مکانیکی خود را حفظ میکند.

از نظر زیستمحیطی و اقتصادی، استفاده گسترده از این سیمان نوین میتواند به کاهش چشمگیر مصرف انرژی در سیستمهای تهویه، کاهش انتشار گازهای گلخانهای و حرکت به سمت اهداف کربنمنفی کمک کند. مطالعات مبتنی بر ارزیابی چرخه عمر و یادگیری ماشین نشان میدهند که این سیمان با فرآیند تولید کمهزینه و قابلیت تولید در مقیاس وسیع، جایگزین مقرونبهصرفه و عملی برای سیمانهای سنتی خواهد بود.
تحقیقات میدانی و مدلسازیهای جامع در بیش از ۱۰۰ شهر جهان، از جمله هفت شهر با اقلیمهای مختلف همچون بمبئی هند، نیامی نیجر، هایکو و چونگچینگ در چین، راکهمپتون و سیدنی در استرالیا و میامی آمریکا، نشان دادهاند که این سیمان میتواند بهطور مؤثری انتشار کربن را کاهش دهد و کنترل دمای داخلی ساختمانها را بهبود بخشد.
راهکارهای نوین مدیریت پسماند در شهرهای موفق جهان
بر اساس آمار بانک جهانی، سالانه بیش از دو میلیارد تن زباله شهری در جهان تولید میشود که بهطور متوسط نزدیک به یک کیلوگرم زباله به ازای هر نفر در روز است. این میزان در کشورهای توسعهیافته به بیش از ۴.۵ کیلوگرم میرسد. مشکل اصلی تنها حجم بالای زباله نیست، بلکه نحوه مدیریت آن است؛ زیرا حدود یکسوم زبالهها در محلهای دفن ناایمن رها میشوند که تهدیدی جدی برای محیط زیست و سلامت انسانها محسوب میشود.
پسماند صفر به معنای جلوگیری از تولید زباله در مرحله اول و کاهش هرچه بیشتر آن است. این رویکرد به جای چرخه مصرف و دور انداختن، بر اقتصاد چرخشی تأکید دارد که در آن، مواد و محصولات تا حد امکان دوباره استفاده، تعمیر، بازیافت و کمپوست میشوند. انجمن پسماند صفر سه اصل اساسی را توصیه میکند: کاهش و استفاده مجدد، طراحی محصولات برای قابلیت بازیافت و تفکیک صحیح زبالهها.
این رویکرد برخلاف روشهای سنتی مدیریت پسماند که بر دفن و سوزاندن زباله تمرکز دارند، بر حفظ مواد در چرخه مصرف و کاهش تولید اولیه زباله تأکید میکند. به همین دلیل، اقتصاد چرخشی بهعنوان اصل اساسی به سوی توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست شناخته میشود.

ژاپن پیشرو در اقتصاد چرخشی و مدیریت پسماند
ژاپن از اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی سیاستهایی پیشرفته برای مدیریت پسماند و اقتصاد چرخشی تدوین کرده است که بر اصول سهگانه کاهش، استفاده مجدد و بازیافت تأکید دارد. این کشور با ایجاد چهارچوبهای قانونی و سازمانی گسترده، توانسته به مدیریت جامع پسماند و پیشبرد اهداف اقتصاد چرخشی دست پیدا کند. یکی از شاخصترین اقدامات ژاپن، اجرای چهارچوب «جامعه چرخشی سالم مواد» است که هدف اصلی آن کاهش تقاضا برای مواد اولیه خام، تشویق به بازیافت و استفاده پایدار از محصولات به همراه کاهش تولید زباله است.
در ژاپن نرخهای بازیافت بسیار بالا است و دفن زبالههای شهری بهطور گستردهای حذف شده و جای خود را به روشهای بازیافت و سوزاندن با بازیابی انرژی داده است. سیاستهای کلیدی همچون مسئولیت گسترده تولیدکننده برای بستهبندیها و دیگر جریانهای پسماند نقش مهمی در افزایش نرخ بازیافت داشتهاند، هرچند در زمینههایی همچون حاکمیت، اجرا و تأمین مالی با چالشهایی روبهرو هستند. این کشور همچنین با استفاده از ترکیبی از سیاستها شامل ممنوعیت دفن زباله، مالیات بر سوزاندن زباله و قوانین زیستمحیطی به کاهش تولید پسماند و افزایش بهرهوری منابع کمک میکند.

آگاهیسازی عمومی و مشارکت سازمانهای غیردولتی نیز به تغییر رفتار مصرفکنندگان جهت همسویی با اهداف اقتصاد چرخشی کمک زیادی کرده است. ژاپن فراتر از مرزهای خود، تخصص و تجارب خود را در حوزه سهگانه کاهش، استفاده مجدد و بازیافت به کشورهای آسیایی منتقل میکند و سرمایهگذاریهای قابلتوجهی در توسعه زیرساختهای مدیریت پسماند انجام داده است که از طریق منابع عمومی و مکانیزمهای مالی نوآورانه برای حمایت از گذار به اقتصاد چرخشی تأمین مالی میشود.
تحول در مدیریت پسماند بارسلونا
مدیریت پسماند و حرکت به سمت اقتصاد چرخشی در اسپانیا به عنوان یکی از اولویتهای کلان زیستمحیطی مورد توجه قرار گرفته است. دولت مرکزی و مقامات محلی با وضع قوانین و برنامههای راهبردی، تلاش دارند تا نرخ بازیافت را افزایش و تولید زبالههای شهری را کاهش دهند. بر اساس برنامههای ملی و منطقهای، پروژههایی برای جمعآوری تفکیکی زبالهها، توسعه مراکز بازیافت، ترویج استفاده مجدد از مواد و افزایش آگاهی عمومی در سطح جامعه اجرا میشود. این اقدامات در کنار تأکید بر مسئولیت تولیدکنندگان و مصرفکنندگان، زمینهساز تحول در سیستم مدیریت پسماند کشور شده است و گامی مهم در جهت تحقق اهداف محیطزیستی و اقتصاد پایدار در اسپانیا بهشمار میآید.
سیستم نوآورانه جمعآوری زبالههای ارگانیک با کیسههای زیستتجزیهپذیر در بارسلونا
بارسلونا به اجرای سیستمی نوین و پایدار برای جمعآوری تفکیکی زبالههای ارگانیک روی آورده که مبتنی بر اصول اقتصاد مدور و حفظ محیط زیست است. این سیستم به منظور کاهش حجم پسماندهای دفنشده در محلهای دفن زباله و همچنین افزایش کیفیت و کمیت بازیافت، با همکاری جامعه محلی و شهرداری راهاندازی شده است.
پیش از آغاز اجرای رسمی این پروژه، کمپینهای گستردهای برای آگاهسازی شهروندان در خصوص اهمیت جدا کردن زبالهها از مبدا با تمرکز ویژه بر زبالههای ارگانیک برگزار شد. شهروندان ابزارهای لازم مانند سطلهای دربسته و کیسههای زیستتجزیهپذیر را دریافت کردند تا فرآیند جداسازی در منازل به آسانترین شکل ممکن انجام شود.
ترکیه پلی بین آسیا و اروپا در مسیر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر
در دنیای امروز که رقابت برای رهبری انرژیهای تجدیدپذیر روزبهروز شدت پیدا میکند، کشوری در همسایگی اروپا توجه جهانیان را به خود جلب کرده است. این کشور علاوهبر اینکه محل یکی از کهنترین سکونتگاههای انسانی جهان است، میزبان بزرگترین نیروگاه خورشیدی اروپاست؛ با این تفاوت که این نیروگاه در قاره اروپا واقع نشده است و بخش عمدهای از آن در آسیا قرار دارد. این نیروگاه وسیع با بیش از سه میلیون و پانصد هزار پنل خورشیدی در منطقهای وسیع در قلب آناتولی ترکیه قرار دارد.
ترکیه پلی میان دو قاره بزرگ آسیا و اروپا محسوب میشود و نهتنها از نظر تمدنی و فرهنگی قدمتی هزاران ساله دارد، بلکه با بهرهبرداری از نیروگاه کاراپینار (Kalyon Karapınar Solar Power Plant)، گوی سبقت را در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر ربوده است. این نیروگاه خورشیدی که در منطقه کاراپینار واقع شده، یکی از بزرگترین و نوآورانهترین پروژههای خورشیدی در جهان بهشمار میرود. ساخت این پروژه گسترده در سال ۲۰۲۰ آغاز شد، ظرف سه سال به بهرهبرداری کامل رسید و اکنون با پوشش دادن مساحتی نزدیک به ۲۰ میلیون متر مربع، سالانه حدود سه میلیارد کیلووات ساعت برق پاک تولید میکند که برای تأمین انرژی حدود دو میلیون نفر کافی است.

این نیروگاه علاوهبر افزایش ۱۵ درصدی ظرفیت انرژی خورشیدی ترکیه، به کاهش سالانه یک میلیون و هفتصد هزار تن انتشار گازهای کربنی کمکی قابلتوجه میکند و به این ترتیب نقشی مهم در پیشبرد اهداف زیستمحیطی این کشور دارد. ساختمان مرکزی این پروژه طراحی منحصربهفردی دارد و نمای آنکه از پنلهای بازتابنده ساخته شده، موجب میشود این ساختمان در میان زمین و آسمان «مخفی» شود و سایه بر پنلها ایجاد کند. همچنین این نیروگاه بهلحاظ معماری محیطی خنکتر در برابر اقلیم سخت منطقه خود دارد که این امر موجب افزایش کارایی و دوام آن میشود.
داخل مجموعه امکاناتی همچون سالن همایش چندمنظوره و رستوران وجود دارد که بهعنوان مرکزی برای همکاری و یادگیری بهکار گرفته شده است. حیاطی با پوشش گیاهان بومی و مقاوم به کمآبی نیز فضای زیبایی را فراهم کرده است که ضمن سازگاری با محیط زیست، به پایداری و کاهش مصرف منابع آب کمک میکند. سقف این حیاط نیز با گیاهان پوشیده شده که بر ارزشهای زیستمحیطی و پایداری نیروگاه افزوده است.
با وجود اینکه این نیروگاه وسیع در قاره آسیا واقع شده است، بهدلیل موقعیت ویژه ترکیه و اثرگذاری فوقالعاده آن در تأمین انرژی بخش اروپایی خود، بهعنوان قلب انرژی اروپا شهرت پیدا کرده است. این پروژه نمادی از تعهد ترکیه به توسعه پایدار و کاهش اثرات مخرب تغییرات اقلیمی است و نشان میدهد که حرکت بهسوی آیندهای سبز تنها محدود به کشورهای اروپایی نیست و آسیا نیز نقش مهم و پررنگی در این مسیر ایفا میکند.

نیروگاه خورشیدی کاراپینار بهعنوان یکی از بزرگترین و پیشرفتهترین مراکز تولید انرژی تجدیدپذیر در جهان، نمونه بارزی از ادغام فناوریهای نوین با طراحیهای پایدار و دوستدار محیط زیست است. ترکیه با این دستاورد بزرگ، نهتنها در عرصه انرژیهای نو تبدیل به بازیگری کلیدی شده، بلکه با توجه به اهمیت موضوع تغییرات اقلیمی، گامهای مهمی در جهت تأمین انرژی پاک و پایدار برداشته است که میتواند الگویی برای کشورهای منطقه و جهان باشد.
تولید برق بدون محدودیت با توربین بادی قابل حمل
دستگاه بادی قابلحمل شاین یک نوآوری در زمینه تولید برق پاک است که بدون نیاز به پنلهای خورشیدی یا سیستمهای باتری بزرگ و گرانقیمت، میتواند در هر مکان و زمانی که باد میوزد، انرژی الکتریکی تولید کند. این محصول با قیمتی حدود ۳۳۰ دلار، به مراتب مقرونبهصرفهتر از ترکیب پنل خورشیدی و باتریهای همراه است و بهویژه برای افرادی که مدام در حال حرکتاند، کوهنوردی میکنند یا به فعالیتهای خارج از منزل علاقهمندند، بسیار کاربردی است.
باتریهای قابلحمل و پاوربانکها بهطور معمول دارای وزن زیاد و خود نیازمند به شارژ هستند که در سفرهای طولانی پراهمیت است. پنلهای خورشیدی نیز هرچند باریک و کوچک باشند، تنها در ساعات آفتابی و با زاویه مناسب خورشید امکان تولید برق را دارند و این محدودیت، استفاده از آنها را در بسیاری از مواقع دشوار میکند. اما شاین این محدودیتها را برطرف کرده است و با بهرهگیری از باد، منبع انرژی مداومتری را در اختیار کاربر میگذارد.
این توربین بادی کوچک، سبک و جمعوجور به اندازه یک بطری آب بزرگ است و به راحتی داخل کولهپشتی جا میگیرد. نصب آن بسیار سریع و آسان است و تنها حدود دو دقیقه زمان میبرد. علاوهبر خود توربین، این بسته شامل یک آنمومتر برای اندازهگیری سرعت باد و کابل USB-A به USB-C به طول ۱۰ فوت است که امکان اتصال راحت دستگاههای مختلف را فراهم میآورد.

توان تولید برق شاین بهطور قابلتوجهی به سرعت باد وابسته است، بهطوری که با دو برابر شدن سرعت باد، توان خروجی آن هشت برابر میشود. این دستگاه میتواند در بادهای سبک با سرعت حداقل ۸ مایل بر ساعت انرژی تولید کند و در سرعت باد ۲۸ مایل بر ساعت به حداکثر راندمان خود برسد که این میزان انرژی برای شارژ همزمان سه گوشی هوشمند در یک ساعت کافی است.
این توربین بادی برای تأمین انرژی دستگاههای الکترونیکی روزمره همچون تلفنهای همراه، تبلتها، ساعتهای هوشمند، چراغ قوه، اسپیکرهای بلوتوثی و دوربینهای دیجیتال طراحی شده است و در بادهای قویتر میتواند ظرف دو ساعت یک لپتاپ را بهطور کامل شارژ کند. سایت همچنین دارای یک باتری داخلی با ظرفیت ۱۲ هزار میلیآمپر ساعت است که امکان ذخیره انرژی تولیدی را فراهم میکند و موجب میشود حتی در مواقعی که باد ضعیف یا قطع شده است، همچنان بتوان دستگاههای هوشمند را شارژ کرد. در بادهای سبک نیز میزان تولید انرژی بهصورت پیوسته و ملایم ادامه دارد تا دستگاههای الکترونیکی همواره شارژ بمانند.
اندازه کوچک و وزن سبک شاین را به گزینهای عالی برای کمپینگ، سفرهای ونلایف، زندگی در کاروانهای مسافرتی و حتی استفاده خانگی در زمان قطعی برق تبدیل میکند. بدنه مقاوم و ضد آب آن موجب میشود این دستگاه در شرایط آبوهوایی نامساعد و طوفانی که بهطور معمول همزمان با قطعی برق رخ میدهد، به خوبی کار کند.

یکی از مهمترین مزایای شاین این است که برخلاف بسیاری از کیتهای خورشیدی که نیاز به خرید باتریهای خارجی و تجهیزات جانبی متعدد دارند، این دستگاه یک سیستم یکپارچه با باتری داخلی فراهم کرده است. از این رو علاوهبر سادهتر و سبکتر بودن، هزینه کمتری نیز دارد. امکان استفاده همزمان از انرژی تولیدی برای مصرف مستقیم و نیز ذخیرهسازی آن، آسانی استفاده را دوچندان کرده است.
تجهیزات الکترونیکی این دستگاه شامل یک کنترلکننده شارژ MPPT با راندمان ۹۵ درصد است که تضمین میکند حتی با تغییرات ناگهانی و متغیر سرعت باد، بیشترین توان ممکن از باد استخراج شود. عملکرد کمصدا و طراحی مینیمالیستی نیز موجب میشود که استفاده روزمره از آن آزاردهنده نباشد.
دستگاه بادی قابلحمل شاین یک راهکار نوآورانه، کارآمد و مقرونبهصرفه برای تأمین انرژی پاک در همهجا و همهزمان بهویژه برای افرادی است که دوست دارند خارج از شهر و در طبیعت وقت بگذرانند یا بهدنبال منبع برق اضطراری در زمان قطعی هستند، این دستگاه ثابت میکند که تولید برق پاک و پایدار، حتی بدون تجهیزات پیچیده و هزینههای سنگین، بهسادگی امکانپذیر است.

اخلاق در طراحی شهری؛ ضرورت تحقق عدالت و رفاه اجتماعی
اخلاق در طراحی شهری به معنای رعایت چندین محور کلیدی است که همگی برای ساختن جامعهای بهتر برای همه مردم ایجاد شدهاند. نخستین و مهمترین اصل در این رابطه توجه به عدالت و فراگیری است؛ به گونهای که نیازهای همه اقشار جامعه، از جمله گروه آسیبپذیر مانند افراد کمدرآمد، معلولان و اقلیتها محترم شمرده شود و فضایی ایجاد شود که برای همه قابل دسترس و دلپذیر باشد.
از سوی دیگر، پایداری محیطی هم یکی از الزامات اخلاقی است که طراحی شهری باید آن را مد نظر قرار دهد. حفظ فضاهای سبز، کاهش آلایندهها و توسعه زیرساختهای پایدار، همگی در چارچوب مسئولیتپذیری محیطزیستی مطرح میشوند تا شهرها بتوانند در برابر تغییرات اقلیمی و فشارهای زیستمحیطی مقاومتر باشند. شفافیت تصمیمگیری و مشارکت مردمی نیز بخشی دیگر از اخلاق در طراحی شهری است؛ فرآیندی که در آن شهروندان و ذینفعان به طور جدی در شکلدهی به طرحهای شهری دخیل شده و صدای آنها شنیده شود، تا طرحها بیشترین تطابق را با نیازها و خواستههای عمومی داشته باشند.
علاوه بر این، امنیت و رفاه ساکنان از طریق طراحی مناسب فضاهای عمومی، کاهش معضلات اجتماعی، افزایش فرصتهای زندگی فعال و تقویت تعاملات، یکی دیگر از وظایف اخلاقی طرحهای شهری است که به ارتقای کیفیت زندگی مردم کمک میکند.

احترام به هویت فرهنگی و حفظ میراث تاریخی نیز از دیگر جنبههای مهم اخلاق در طراحی شهری هستند که باعث ایجاد احساس تعلق و پیوستگی در شهروندان میشوند. تعهد حرفهای و پاسخگویی طراحان و برنامهریزان شهری، به معنای حفظ صداقت، پرهیز از فساد و خودخواهی در تصمیمگیریها است تا طرحها به نفع کل جامعه و نه صرفاً منافع خصوصی باشند.
اخلاق در طراحی شهری نگرشی است که فراتر از مسائل زیباییشناسانه یا اقتصادی، بر ایجاد شهری عادلانه، پایدار و متعادل تأکید دارد؛ شهری که در آن جایگاه انسان و جامعه حفظ شده و ارزشهای انسانی به بهترین شکل ممکن رعایت میشوند. این نگرش، پایههایی برای اعتماد، همکاری و پایداری در زندگی شهری آینده خواهد بود.
در طراحی شهری، نمونههای متعددی وجود دارد که اصول اخلاقی به طور موفقیتآمیز در آنها به کار گرفته شده است که نشان میدهند چگونه میتوان با رعایت عدالت اجتماعی، پایداری محیطی و مشارکت مردمی به شهرهایی منظمتر، پایدارتر و انسانیتر دست یافت.
شهرک پایدار دبی «The Sustainable City» یکی از برجستهترین نمونههای طراحی شهری با تأثیر زیستمحیطی پایین است که به منظور ایجاد تعادل بین زندگی مدرن و حفاظت از محیط زیست ساخته شده است. این شهرک مسکونی به مساحت حدود ۴۶ هکتار در منطقه دبیلند قرار دارد و از سال ۲۰۱۵ میزبان ساکنان خود است.
از ویژگیهای اصلی این پروژه میتوان به تولید انرژی تجدیدپذیر از طریق پنلهای خورشیدی نصب شده روی سقف خانهها و پارکینگها اشاره کرد که انرژی لازم برای روشنایی خیابانها، شارژ خودروهای برقی و سیستمهای آبیاری را تأمین میکند. همچنین سیستمهای پیشرفته بازیافت آب و زباله به منظور کاهش مصرف منابع و حفظ محیط زیست به کار گرفته شدهاند. آب خاکستری جمعآوری شده از منازل پس از تصفیه، برای آبیاری فضاهای سبز شهری استفاده میشود.

عبور از جنگ به آرامش با یک سازه شهری مدرن
اثر هنری «قدرت نرم (SoftPower)» با هنرمندی گرگوری اورخو در فرانسه، نمونهای برجسته از هنر زمینی و المانهای محیطی است که فرم آشنا و شناختهشده کیسههای شنی را بازتعریف میکند. کیسههای شنی بهطور معمول بهعنوان موانع حفاظتی در مناطق جنگی و بحرانها کاربرد دارند و نمادی از فوریت، مقاومت و دفاع بهشمار میروند، اما در این پروژه، سازنده ضمن حفظ فرم کیسهها، ویژگیهای مادی آنها دگرگون کرده و به جای شن، آنها را با هوا پر کرده که این اقدام با حذف وزن عملکردی و تهدید آنها همراه است.
سازه حاضر شامل کیسههایی بادشده و شبیه بالشت است که بهصورت دایرهای کنار هم چیده شدهاند. برخلاف موانع دفاعی سنتی و سنگرهای نظامی که نقش حصار و محدودیت دارند، چیدمان حاضر فضایی درونگرا، باز و دسترسپذیر ایجاد میکند که هدف آن خلق مکانی برای توقف، تأمل و سکون است. تبدیل شکل معمولی و شکننده کیسههای شنی به یک چارچوب فضایی و معماری موقتی، معنای این شیء را از یک نماد خشونت و تهدید بهشکل نمادین دیگری، یعنی قدرت درونی نرم و مقاوم تغییر میدهد.
انتخاب کشور فرانسه بهعنوان محل نصب «قدرت نرم» نیز معنادار است. فرانسه کشوری با سابقه طولانی در تأثیرگذاری فرهنگی جهانی و شناخته شده برای نفوذ غیرنظامی و فرهنگیاش است. اثر هنری حاضر بهشکلی تعاملی با تاریخ و سنت فرهنگی فرانسه ارتباط برقرار میکند و بازتابی از نقش این کشور در گسترش «قدرت نرم» یا نفوذ فرهنگی است که نه بر مبنای نیروی نظامی، بلکه بر پایه حفاظت از ارزشهای انسانمحور و فکری استوار است.

«قدرت نرم» میتواند یک مطالعهی فضایی در بازتفسیر مادی اشیا مرتبط با تعارض تعبیر شود؛ هنری که اشیای متعارف دنیای جنگ را به نمادهایی غیرتهاجمی، خلاق و همدلانه تبدیل میکند. این پروژه هنری دعوتی است به بازنگری در مفاهیم مقاومت، محافظت و دفاع که در قالبی متفاوت و لطیفتر ظاهر شدهاند و به جای تاکید بر خشونت و حصار، بر سکوت، تمرکز و تابآوری تاکید دارد و معنا و تأثیر اشیا پیرامون را در بافتهای فرهنگی و تاریخی مختلف مورد تأمل قرار میدهد.
اثر هنری «قدرت نرم»، بازنمایی نوینی از نمادهای جنگ و صلح است که بهجای دیوار و خشونت، از زبان بالشتکهای پناهگاهی نرم و سبک استفاده میکند. این فرمها تصویری تازه از دفاع و محافظت ارائه میدهند که به سکوت، فرهنگ و مفاهیمی از قدرت درونی شکننده اما مقاوم تکیه دارد.
«قدرت نرم» بهعنوان یادمانی شکننده و موقتی، سازهای معماری است که بنیان آن بر سکون، همدلی و حفاظت از معنا و انسانیت استوار است و نشان میدهد چگونه هنر میتواند شیوهای برای محافظت و تقویت فرهنگ و ذهنیت انسانی باشد. این اثر هنری مفاهیم سنتی مقاومت و دفاع را به زبانی جدید و ظریف تبدیل کرده و یادآور اهمیت حفاظت آرام، روشمند و انسانی از ارزشهای فرهنگی و انسانی در دنیای پرتلاطم امروزی است.
راهکارهای موفقیت مدیریت جمعیت و شهرنشینی در پایتختهای پیشروی جهان
مدیریت جمعیت و شهرنشینی در پایتختها یکی از مهمترین چالشهای توسعه شهری در جهان امروز است. رشد سریع جمعیت شهری و مهاجرتهای گسترده به پایتختها، نیازمند برنامهریزی دقیق، سیاستگذاری هوشمندانه، استفاده از فناوریهای نوین و تأمین خدمات عمومی با کیفیت بالا در حوزههای بهداشت، مسکن و آموزش است بهگونهای که نیازهای مهاجران نیز در آن لحاظ شود. رشد شهری به تأمین کافی زمین و طرحهای زیرساختی نیاز دارد تا از بروز مشکلات ناشی از توسعه ناموزون جلوگیری شود.
ارتقای مناطق حاشیهنشین یکی از راهکارهای کلیدی مدیریت شهری است که به جای نابودی این مناطق، تلاش میکند خدمات پایه، ایمنی و همگرایی اقتصادی را از طریق مشارکت مردم بهبود ببخشد. برای مثال، لندن با اتخاذ نظام برنامهریزی چندلایه و بلندمدت و همکاری میان سازمانهای شهرداری و محلی، مسائل حملونقل، استفاده از زمین و مسکن را دههها پیش برنامهریزی میکند.
پایتختها به دلیل رشد سریع جمعیت شهری با چالش تعادل بین رونق اقتصادی و رفاه اجتماعی روبهرو هستند. فراهم کردن مسکن مقرونبهصرفه و ایمن، نقش مهمی در تقویت تابآوری فردی و اجتماعی در برابر شوکهای اقتصادی و اجتماعی ایفا میکند. شیوههای برنامهریزی شهری با رویکرد طبیعتمحور، همچون تجربه سنگاپور که تنوع زیستی را در زیرساختها ادغام میکند، نمونههای موفقی در حفظ پایداری هستند، همچنین ابتکارات شهر هوشمند با بهرهگیری از فناوریهای دیجیتال موجب بهبود ارائه خدمات، زیرساختها و استانداردهای زندگی شهری شدهاند.

تجربه موفق مدیریت جمعیت و شهرنشینی در لندن، انگلستان
لندن نمونه بارز مدیریت موفق جمعیت و توسعه شهری با برنامهریزی بلندمدت و جامع است که با هماهنگی بین بخشها و سازمانهای مختلف از جمله حملونقل، مسکن و محیط زیست، رشد جمعیتی را به شیوهای کنترلشده و پایدار هدایت میکند. جمعیت لندن در سال ۲۰۲۵ حدود ۹.۲۶ میلیون نفر اعلام شده که نسبت به ۸.۸ میلیون نفر در سال ۲۰۲۰، رشدی سالانه حدود ۰.۹ تا ۱ درصد داشته است. این رشد بهطور عمده ناشی از مهاجرت بینالمللی از کشورهایی همچون هند، نیجریه و رومانی است.
مدیریت جمعیت در لندن بر اساس یک برنامه جامع و راهبردی انجام میشود که هدف آن پذیرفتن رشد جمعیتی داخل محدودههای شهر و در عین حال حفاظت از فضاهای سبز و مناطق حفاظتشده است. برنامههای توسعه شهری به گونهای طراحی شدهاند که ظرفیت کافی برای پذیرش جمعیت جدید فراهم شود و کیفیت زندگی بهتر در تمام مناطق، به ویژه حومه شهر، تضمین گردد.
لندن با میانگین سنی حدود ۳۶ سال و ۱۷.۵ درصد جمعیت زیر ۱۵ سال جمعیت جوانتری نسبت به میانگین ملی دارد. تراکم جمعیت در این شهر حدود ۵۶۹۰ نفر در کیلومتر مربع و در مرکز شهر این تراکم بیش از ۱۱ هزار نفر در کیلومتر مربع است. این شهر به لحاظ تنوع قومی بسیار متنوع است، بهگونهای که ۴۶ درصد جمعیت آن متعلق به گروههای اقلیت هستند و ۴۱ درصد از ساکنان آن خارج از انگلستان متولد شدهاند. با این حال، نابرابری اقتصادی میان مناطق مرکزی و پیرامونی لندن همچنان پابرجاست و هزینه بالای مسکن با میانگین قیمت حدود ۷۰۸ هزار پوند، مشکلاتی همچون ترافیک سنگین و ریسکهای محیطی نظیر سیلاب رودخانه تیمز مطرح هستند.

اداره کل لندن (GLA) برای مقابله با این چالشها، پروژههایی برای افزایش عرضه مسکن اجتماعی و مقرونبهصرفه اجرا میکند. پروژههای زیرساختی عظیمی همچون کراسریل ۲ در دست اجراست تا ارتباطات حملونقلی را بهبود ببخشد، ترافیک را کاهش دهد و از توسعه شهری پشتیبانی کند. سیاستهای نظارتی روی مهاجرت و برنامهریزی دقیق جمعیتی برای تنظیم خدمات بهداشتی، آموزشی و مسکن نیز انجام میشود.
مدلهای موفق توسعه پایدار شهری در اتحادیه اروپا
شهرهای مهم اتحادیه اروپا نظیر پاریس، برلین، مادرید، کپنهاگ و آمستردام، برنامههای خود را بر اساس منشور لایپزیگ برای شهرهای پایدار تنظیم کردهاند که به تعادل میان اهداف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی در یک چهارچوب منطقهای چندقطبی میپردازد. این شهرها با سرمایهگذاریهای هماهنگ، مشارکت ذینفعان و همکاری میان مناطق شهری و روستایی، به ارتقای فضاهای عمومی با کیفیت، همگرایی اجتماعی، بازسازی محلات محروم و توسعه زیرساختهای پایدار پرداختهاند.
کپنهاگ نمونه بارز این رویکرد است؛ جمعیت شهری کپنهاگ در سال ۲۰۲۵ حدود ۱.۴ میلیون نفر است و مرکز شهر حدود ۵۸۳ هزار نفر سکنه دارد. تراکم جمعیتی شهر ۴۴۰۰ نفر در کیلومتر مربع است و نرخ رشد سالانه جمعیت حدود ۰.۷ درصد است. حدود ۷۳ درصد جمعیت از تبار دانمارکی و مابقی از جوامع مهاجر از پاکستان، ترکیه، عراق، لهستان و سایر کشورها تشکیل شدهاند. چالشهای اصلی کپنهاگ شامل مدیریت تراکم بالا با حفظ کیفیت زندگی، تأمین مسکن مقرونبهصرفه و مقابله با ترافیک و تغییرات اقلیمی است.
کپنهاگ برای مقابله با این مسائل، سیاستهای زیستمحیطی قوی را در اولویت قرار داده است. برای مثال، زیرساختهای دوچرخهسواری پیشرفتهای دارد که حدود ۶۲ درصد از مردم برای رفتوآمد از دوچرخه استفاده میکنند. این شهر هدف خود را رسیدن به کربنزدایی کامل تا سال ۲۰۲۵ گذاشته و در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر و بهینهسازی مصرف انرژی ساختمانها و حملونقل پیشگام است.
سیاستهای مسکن ترکیبی و مدلهای تعاونی برای تأمین مسکن مناسب در این شهر اجرا میشود. سیستم حملونقل عمومی متشکل از مترو، اتوبوس و قطارهای سریع، بههمراه شبکه دوچرخهسواری، وابستگی به خودرو را کاهش داده است. برنامهریزی منعطف منطقهبندی و سرمایهگذاری زیرساختی این امکان را فراهم میکند تا رشد جمعیتی تا سالهای آتی بدون از دست دادن ویژگیهای پایداری و کیفیت زندگی ادامه پیدا کند.

پوترایاجایا نماد موفق انتقال پایتخت و توسعه هوشمند، مالزی
پوترایاجایا بهعنوان یک نمونه موفق انتقال پایتخت و مدیریت فشارهای جمعیتی شناخته میشود. این شهر با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته دیجیتال و اصول توسعه پایدار، برنامهریزی کارآمدی برای استفاده از زمین و ارائه خدمات عمومی دارد. جمعیت این شهر در سهماهه نخست سال ۲۰۲۵ حدود ۱۱۹ هزار و ۷۰۰ نفر است و رشد چشمگیری از حدود ۳۰ هزار نفر در سال ۲۰۰۷ داشته است. جمعیت این شهر بهطور عمده از قوم بومی مالایی با سهم ۹۷.۹ درصد تشکیل شده است و اقلیتهای کوچکی از هندیها و چینیها نیز در آن حضور دارند. توسعه پوترایاجایا برای سکونت کارکنان دولت انجام شده است و برنامههای تشویقی برای جلب آنها به این شهر اجرا میشود.
این شهر برای مقابله با چالشهای اصلی از جمله نیاز به برنامهریزی دقیق زیرساختها و مسکن برای پاسخگویی به رشد سریع جمعیت و حفظ تعادل میان کارکرد اداری و نیازهای مسکونی و تجاری، از راهکارهایی همچون برنامهریزی شهری هدفمند، استقرار فناوریهای شهر هوشمند برای خدمات الکترونیکی، استفاده گسترده از فضاهای سبز و توسعه سیستم حملونقل عمومی یکپارچه استفاده میکند. سیاستهای حمایتی دولتی نیز با ارائه وام و یارانه برای تشویق کارکنان به سکونت پایدار در این شهر اجرا میشود. توزیع جمعیت و کاربری زمین بهصورت منطقی در مناطق اداری، مسکونی، تجاری و تفریحی صورت گرفته است تا کارایی و قابلیت زیستپذیری افزایش پیدا کند. پوترایاجایا با تراکم جمعیتی حدود ۲۴۵۰ نفر در کیلومتر مربع، توانسته است با موفقیت به مدیریت جمعیت و توسعه پایدار در سطح ملی کمک کند.

نایپیداو شهر برنامهریزیشده برای کاهش فشار جمعیتی، میانمار
نایپیداو بهعنوان پایتخت اداری میانمار با هدف کاهش فشارهای جمعیتی در یانگون و حمایت از توسعه برنامهریزیشده شهری ایجاد شده است. جمعیت این شهر در سال ۲۰۲۵ حدود ۷۸۸ هزار نفر است که با نرخ رشد سالانه ۴.۰۱ درصد، سالانه حدود ۳۰ هزار و ۴۱۵ نفر به آن افزوده میشود. پیشبینیها نشان میدهد جمعیت تا سال ۲۰۳۰ به حدود ۸۹۶ هزار نفر خواهد رسید. این شهر نسبت به سایر کلانشهرهای میانمار همچون یانگون (بیش از ۵.۸ میلیون نفر) و ماندالای (حدود ۱.۶ میلیون نفر) جمعیت کمتری دارد اما سرعت شهرنشینی در آن بالاست.
از چالشهای عمده نایپیداو میتوان به توسعه زیرساختهای مناسب برای پاسخگویی به ورود سریع جمعیت و ایجاد سیستمهای حملونقل، مسکن و خدمات عمومی کارآمد اشاره کرد. سیاستهای توسعه این شهر شامل تقسیمبندی دقیق شهری با مناطق اداری، مسکونی و تجاری، سرمایهگذاری کلان در راهها و ساختمانهای دولتی و زیرساختهای ارتباطی است.
تمرکز دولت محلی بر ارائه خدمات با کیفیت در حوزه بهداشت، آموزش و امنیت عمومی بهمنظور حمایت از ساکنان و کارمندان دولت است. فضای سبز و قوانین استفاده از زمین بهمنظور حفظ کیفیت محیطی و کنترل اثرات زیستمحیطی در این شهر لحاظ شده است. وسعت ناحیه اداری نایپیداو حدود ۷۰۵۴ کیلومتر مربع است و تراکم جمعیتی آن نسبت به سایر پایتختها پایینتر است که امکان توسعه آتی و برنامهریزی دقیقتر را فراهم میآورد.

بهترین پروژههای برنامهریزی شهری جهان کدامند؟
این روزها تقاضای جهانی برای پروژههای برنامهریزی شهری در حال افزایش است، زیرا تغییرات اقلیمی، شهرنشینی سریع و نیاز برای فضاهای قابلسکونت، شهرها را با چالشهای زیادی روبهرو کرده است. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، اکنون بیش از ۵۵ درصد جمعیت دنیا در مناطق شهری زندگی میکنند و انتظار میرود این رقم تا سال ۲۰۵۰ به ۶۸ درصد برسد. در پاسخ به این روند روبهرشد، نمونههای پیشرو در توسعه شهری در حال بازسازی چشماندازها و بافتهای اجتماعی شهرها هستند. پروژههای مدرن برنامهریزی شهری از آسمانخراشهای سبز میلان گرفته تا میادین عمومی نوآورانه سنگاپور، نهتنها به زیبایی شهرها کمک میکنند، بلکه مواردی همچون پایداری و نوآوری شهر هوشمند را نیز مدنظر قرار میدهند. این پروژهها همچنین میتواند کیفیت زندگی افراد را بهبود بخشند و تأثیر قابلتوجهی بر فرهنگ زندگی آنها داشته باشند. در ادامه به معرفی بهترین پروژههای برنامهریزی شهری جهان در سال ۲۰۲۵ و ویژگیهای منحصربهفرد آنها میپردازیم:

برج عمودی بوسکو، میلان
یک جفت برج مسکونی پوشیده از گیاهان سرسبز در شهر میلان، نمونه پیشروی معماری سبز است که طراحی را با تنوع زیستی در مرکز شهری متراکم ترکیب میکند. این پروژه به اثرات جزیره گرمایی شهری، آلودگی هوا و کاهش تنوع زیستی به روشی زیبا و قابل تکرار میپردازد. پروژه برج عمودی بوسکو نشان میدهد چگونه برنامهریزی شهری میتواند ساختمانهای مرتفع سنتی را به فضاهای سبز زنده و فعال تبدیل کند، بهطوریکه پاسخگوی نیازهای زیستمحیطی باشد. این پروژه به انقلاب در فضای سبز برجها با بیش از ۲۰ هزار گیاه و عملکرد بهعنوان یک جنگل عمودی، مشهور است. پروژه جنگل عمودی به ایجاد یک اکوسیستم شهری کمک میکند که در آن تنوع پوشش گیاهی، محیطی عمودی را به وجود میآورد که توسط حشرات و پرندگان استفاده میشود و میتواند به احیای پوشش گیاهی و حیات حیوانی منجر شود.

اینترلیس، سنگاپور
این مجموعه بههمپیوسته که از بلوکهای مرتفع سنتی فاصله گرفته، شامل تراسهای مشترک و مناطق سبز بهاشتراک گذاشتهشده است. این پروژه انزوا در زندگی عمودی را کاهش میدهد و از طریق حیاطهای مرتفع و فضاهای مشترک، تعامل اجتماعی را تقویت میکند. اینترلیس، مدلهای قدیمی توسعه مسکونی را به چالش میکشد و با روندهای جدید برنامهریزی شهری که بر تجربیات شهری جامع و یکپارچه تمرکز دارد، همسو است. این پروژه که به روستای عمودی از طریق بلوکهای مسکونی روی هم قرار گرفته شهرت دارد، شبکهای گسترده از فضاهای عمومی و زندگی را به تصویر میکشد که با طبیعت اطراف تلفیق شدهاند. اینترلیس علاوهبر اینکه مستقلبودن واحدهای آپارتمانی را باتوجهبه فضای وسیع تأمین میکند، برای هر واحد آپارتمانی دید وسیعی در نظر گرفته و فضاهایی ویژهای به فعالیتهای مشترک اختصاص داده است. در فضای پوشش گیاهی سبز این مجموعه مسکونی نیز امکانات لازم برای تفریح، سپریکردن اوقات فراغت، تعاملات اجتماعی و برگزاری مناسبتهای ویژه فراهم شده است.

پروژه ۸ خانه، کپنهاگ
این پروژه که به شکل حلقههای چندمنظوره طراحی شده است، خانهها، ادارهها و فروشگاهها را با هم ادغام و افراد را به ایجاد تعاملات اجتماعی در طول مسیر عمومی تشویق میکند. ۸ خانه با حذف موانع بین زندگی، کار و فضاهای اجتماعی، بازتابی از تفسیر مدرن توسعه شهری بهشمار میرود که شکل و عملکرد آن به حمایت از ارتباطات انسانی میپردازد. در واقع این پروژه، یک مجموعه مسکونی تجاری و یک ساختار پیوسته به شکل عدد هشت است که شامل خرده فروشیها، فضاهای مسکونی و دفاتر اداری میشود و دو سقف سبز شیبدار آن، تأثیر زیادی در کاهش اثر جزیره گرمایی شهری دارد.

ویپلازا، کاوناس، لیتوانی
وی -پلازا که زمانی یک میدان پر از خودرو بود، به یک فضای عمومی چندمنظوره و زنده تبدیل شده است که از عابران پیاده، دوچرخهسواران و رویدادهای مختلف حمایت میکند. این بازطراحی جامع، نمونهای برجسته از پروژههای بازسازی شهری است که طراحی انسانمحور و تحرک را در اولویت قرار میدهد. وی پلازا با برنامهریز شهری شامل طراحی فضاهای عمومی چندمنظوره، همسو است و یک فضای پر ترافیک را به یک میدان شهری پویا با عملکردهای متعدد تبدیل میکند.

طرح جامع الحصن، ابوظبی
این پروژه، بازسازی کامل مرکز فرهنگی ابوظبی است که فضای عمومی مدرن را با حفظ آثار تاریخی ادغام میکند. جامع الحصن به این موضوع میپردازد که برنامهریزی شهری بین حفظ میراث سنتی و دسترسی شهری تعادل برقرار میکند. طرح الحصن، سنت و نوآوری را در پروژههای برنامهریزی شهری نشان میدهد. هدف از این پروژه، ایجاد یک مجموعه پایدار است که بر طراحی یکپارچه، ادغام طبیعت و سبک زندگی مجلل تمرکز دارد. جامع الحصن در اطراف مناطق ساحلی و سبز قرار گرفته است و با اولویت قراردادن حفظ محیطزیست و ایجاد یک فضای زندگی لوکس، چشماندازهای بینظیر از شهر را به تصویر میکشد.

تحول شهری الماس، نووی ساد
این پروژه متمرکز بر زندگی عمومی و نوسازی اکولوژیکی است که یک محله تاریخی را برای عابران و ساکنان بازسازی و درعینحال جذابیت آن را حفظ میکند. الماس، تحول آینده برنامهریزی شهری را نشان میدهد؛ جایی که تابآوری اقلیمی، رفاه انسانی و زندگی شهری بهصورت هماهنگ عمل میکنند. این پروژه همچنین گواهی بر وظایف شغلی یک برنامهریز شهری است که محلههای میراثی را بهشکل پایدار و فراگیر بازسازی میکند و اولویت آن عابران پیاده است.
پاداش شهرهای اروپایی به گردشگری مسئولانه
در پی چالشهای ناشی از گردشگری بیشازحد در مقاصد پرطرفدار اروپایی، بسیاری از شهرها در ماههای اخیر با اعمال جریمهها، مالیاتها و محدودیتهای مختلف تلاش کردهاند تا این معضل را کنترل کنند، اما شهر کپنهاگ با رویکردی نوآورانه و متفاوت، الگویی جدید برای تشویق رفتار مسئولانه گردشگران ارائه داده است. این شهر سال گذشته طرح «کپنپی» را راهاندازی کرد که بهجای تحمیل محدودیت، گردشگران را به انجام رفتارهای آگاهانه و دوستدار محیط زیست ترغیب میکند.
هدف اصلی این ابتکار، نشان دادن سادگی اقدامات اقلیمی به مسافران و ترویج گردشگری پایدار است. در این طرح، گردشگرانی که در تمیز نگه داشتن باغهای عمومی همکاری، زبالهها را جمعآوری یا از حملونقل عمومی استفاده میکنند، از مزایایی همچون اجاره رایگان دوچرخه، تورهای قایقسواری و وعدههای غذایی رایگان بهرهمند میشوند. از زمان آغاز این طرح، بیش از ۱۰۰ شهر و سازمان گردشگری در اروپا، آسیا و آمریکای شمالی به آن علاقهمند شدهاند. پس از موفقیت کپنپی، شهرهای برلین، هلسینکی و برمن نیز تمایل خود را برای اجرای برنامههای مشابه اعلام کردهاند.

برلین در حال تنظیم برنامهای برای سال آینده است که بر اساس آن، مسافرانی که با قطار سفر میکنند، اقامت طولانیتری دارند، غذاهای گیاهی مصرف و در فعالیتهای زیستمحیطی شرکت میکنند، با تخفیف ورود به موزهها، وعدههای غذایی رایگان و اجاره دوچرخه رایگان تشویق میشوند و مسافرانی که در برنامههایی همچون پاکسازی محیط زیست و کارگاههای آموزشی شرکت میکنند، بهعنوان مهمانان مورد قدردانی قرار میگیرند. این برنامه از طریق اپلیکیشنهای موبایل و سیستم امتیازدهی، با همکاری کسبوکارهای محلی به اجرا درمیآید.
هلسینکی نیز قصد دارد نسخهای از این طرح را با تمرکز بر گردشگری بازساختی و پروژههای احیای دریای بالتیک اجرا کند که از نظر زیستمحیطی اهمیت بسیار بالایی دارد. در این برنامه، استفاده از حملونقل عمومی و دوچرخهسواری مورد تشویق قرار میگیرد و جوایزی همچون وعدههای غذایی رایگان و تخفیف در تورهای گردشگری برای مسافران مسئولی ارائه میشود که از شیوههای پایدار گردشگری استفاده میکنند. این برنامه در همکاری نزدیک با کشورهای منطقه دریای بالتیک و با هدف همافزایی در پروژههای زیستمحیطی اجرا میشود و بهعنوان الگویی برای توسعه گردشگری مسئولانه و پایدار مطرح است.
برمن نیز با همکاری شرکت راهآهن آلمان کمپینی برای ترویج گردشگری پایدار آغاز کرده است که به مسافرانی که با قطار به این شهر سفر میکنند، بستههای هدیه و کوپنهای تخفیف اهدا میکند. مدیر بازاریابی و گردشگری برمن، استقبال گسترده گردشگران را تأیید کرده و از برنامهریزی برای طرحهای بزرگتر در سال ۲۰۲۶ خبر داده است.
در دیگر نقاط اروپا، مقصدهای کوهستانی آلپ همچون «ویا لاتئا» در ایتالیا و «لس ژه-مورزین» در فرانسه، تخفیف ۲۵ درصدی برای کارتهای اسکی به مسافرانی ارائه میکنند که با قطار وارد این شهرها میشوند. لندن نیز در جولای که بهعنوان ماه بدون پلاستیک شناخته میشود، به شرکتکنندگان در فعالیتهای پاکسازی، نوشیدنی رایگان اهدا میکند. این برنامه با هدف افزایش آگاهی عمومی درباره معضل آلودگی پلاستیک و تشویق مردم به کاهش مصرف پلاستیکهای یکبار مصرف اجرا میشود و بهعنوان فرصتی برای ایجاد فرهنگ زیستمحیطی پایدار در میان ساکنان و گردشگران مطرح است تا بتوانند در کنار لذت بردن از جاذبههای شهری، نقشی مثبت در حفظ محیط زیست ایفا کنند.

در سوئیس، دارندگان کارت «سوئیس تراول پس» بهمعنای گذرنامه مسافرتی سوئیس میتوانند به بیش از ۵۰۰ موزه بهصورت رایگان دسترسی داشته باشند و تا ۵۰ درصد تخفیف در راهآهنهای کوهستانی دریافت کنند. همچنین شرکت «وایلد سوئدن» به مسافرانی که با قطار به منطقه لولهآ در لاپلند سوئد برای دیدن شفق قطبی سفر میکنند، دسترسی رایگان به اسپا و وعده غذایی رایگان در هتل ساووی هدیه میدهد.
منطقه نورماندی فرانسه، برای تشویق سفرهای کمکربن و کاهش انتشار گازهای گلخانهای، تعرفهای کمکربن معرفی کرده است که مزایای قابلتوجهی برای گردشگرانی دارد که بهجای خودروهای شخصی، با وسایلنقلیه عمومی یا پاک سفر میکنند. بر اساس این طرح، بازدیدکنندگانی که با اتوبوس، قطار یا دوچرخه به منطقه میآیند، از تخفیف حداقل ۱۰ درصدی در ورود به حدود ۹۰ جاذبه فرهنگی و گردشگری بهرهمند میشوند. این جاذبهها شامل موزهها، قلعهها، پارکها، باغها و دیگر مکانهای دیدنی مهم منطقه هستند.
این ابتکارات در سراسر اروپا نمایانگر تغییر نگرش به سمت گردشگری مسئولانه و پایدار است که هم از محیط زیست محافظت و هم تجربه سفر را برای گردشگران لذتبخشتر و معنادارتر میکند.
از شهرهای قابلزیست تا شهرهای سبز و پایدار
آمارهای جهانی نشان میدهد که تا سال ۲۰۵۰ حدود ۷۰ درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی خواهند کرد، در حالی که اکنون این رقم نزدیک به ۵۵ درصد است. شهرها به خودی خود مسئول بیش از ۷۰ درصد از انتشار گازهای گلخانهای در جهان هستند و همزمان بیش از ۶۰ درصد ساکنان مناطق ساحلی کمارتفاع در شهرها زندگی میکنند. این مناطق بیشترین آسیبپذیری را در برابر بالا آمدن سطح دریاها، طوفانهای شدید و سایر بلایای طبیعی ناشی از تغییرات اقلیمی دارند.
تهدیدهای جدی از جمله موجهای گرمایی، سیلابها و آتشسوزیهای جنگلی شهرها را درگیر کردهاند و علاوهبر خسارات مالی گسترده، زندگی مردم را نیز به خطر میاندازند؛ حتی شهرهای ثروتمندی همچون سنگاپور و وین نیز از این تهدیدها در امان نیستند. شهرهای جهان امروز در یک دوراهی بزرگ قرار گرفتهاند؛ از یک سو نیاز به توسعه و رشد سریع دارند و از سوی دیگر باید تلاش کنند تا در برابر تغییرات اقلیمی مقاومتر و پایدارتر شوند. دانشگاه مدیریت سنگاپور این موضوع را دوم جولای ۲۰۲۵ در رویداد مهمی با عنوان «گفتوگوهای شهری» در وین، پایتخت اتریش، مورد بحث و بررسی قرار داد.

این گردهمایی که به مناسبت بیستوپنجمین سالگرد تأسیس این دانشگاه برگزار شد، با همکاری سازمان «نوآوری شهری وین» و بهعنوان یکی از برنامههای فرعی مجمع شهرداران در اجلاس جهانی شهرهای ۲۰۲۵ برگزار شد و بیش از ۱۰۰ شرکتکننده از ۲۰ کشور مختلف از حوزههای سیاستگذاری، دانشگاهی و بخشهای خصوصی و دولتی در آن حضور داشتند. یکی از اساتید اقلیم شهری دانشگاه سنگاپور در این رویداد تأکید کرد که سرمایهگذاری در زمینه تابآوری باید دقیق و متناسب با چالشهای ویژه هر شهر انجام شود. در این نشست، راهکارهای نوین متعددی برای ساخت شهرهای سبز و تابآور مطرح شد که مهمترین آنها عبارت است از:
استفاده چندمنظوره از بازسازی زمین
بازسازی زمین نباید تنها به بازیابی مساحت یا ساختوساز محدود شود، بلکه میتواند بهگونهای طراحی شود که همزمان چند کارکرد مختلف از جمله مدیریت آب، توسعه فضای سبز و افزایش تابآوری در برابر بلایای طبیعی را برآورده کند. این رویکرد نیازمند برنامهریزی دقیق برای استفاده بهینه از منابع حاصل از پروژه همچون خاک، فضا و موقعیت جغرافیایی است. برای مثال رودخانه دانوب در شهر وین کانالی در کنار خود دارد که برای افزایش ظرفیت نگهداری آب در زمان سیلاب ساخته شده است. خاک حفر شده در این پروژه برای ساخت «جزیره دانوب» به کار رفته که اکنون به یک فضای سبز بزرگ و محلی برای استراحت و تفریح ساکنان تبدیل شده است.
سنگاپور نیز قصد دارد حدود ۸۰۰ هکتار زمین جدید در سواحل شرقی خود بازسازی کند. این منطقه که «جزیره طولانی» نامیده میشود، علاوهبر افزایش مقاومت در برابر بالا آمدن سطح دریا، محل ایجاد مخزن آب جدید و ساخت مناطق مسکونی و تفریحی خواهد بود.

بهرهگیری از فناوریهای نوین و هوشمندسازی
فناوریهایی همچون هوش مصنوعی، تحلیل دادههای بدون درنگ و مدلهای دوقلوی دیجیتال به مدیران شهری امکان میدهند که رفتار سیستمهای زیستمحیطی و شهری را بهدقت شبیهسازی و پایش کنند. این ابزارها میتوانند پیشبینیهای دقیقی از رویدادهای اقلیمی و طبیعی ارائه دهند و با کاهش زمان واکنش، خسارات را به حداقل برسانند.
وین دارای یک سیستم پیشرفته پایش است که اطلاعات مربوط به سطح آب رودخانه، رطوبت خاک و میزان بارش را بهطور مستمر جمعآوری میکند و به کمک آن پیشبینی دقیقتری از احتمال وقوع سیلاب ارائه میدهد. مدیر مؤسسه شهری دانشگاه سنگاپور در این نشست بیان کرد که هدف نباید هوشمندی مطلق شهرها باشد، بلکه هر شهر باید به اندازه کافی هوشمند باشد؛ یعنی هوشمندی متناسب با مسئله و نیازهای ویژه هر شهر.

مشارکت فعال مردم در برنامهریزی و اجرای اقدامات مقابلهای
شرکت دادن ساکنان در فرایندهای تصمیمگیری و اجرا، نهتنها به بهبود کیفیت و کارایی اقدامات اقلیمی کمک میکند، بلکه منجر به افزایش حس تعلق، مسئولیتپذیری و سازگاری روانی در برابر بحرانها نیز میشود. مشارکت مردمی میتواند از طریق مشورت عمومی، نظرسنجیها و پروژههای محلی شکل بگیرد. در هر دو شهر وین و سنگاپور، مردم بهعنوان اصلیترین ذینفعان در فرایندهای تصمیمگیری و طراحی راهکارها مشارکت داده میشوند تا حس تعلق و آرامش بیشتری در برابر تغییرات اقلیمی داشته باشند.
برای مثال در وین، با مشارکت شهروندان پیشنهاداتی همچون ایجاد «مناطق خنک» برای مقابله با گرما، افزایش فضای سبز شهری و نصب «هتلهای کرم» برای کاهش زباله به اجرا درآمده است. هتل کرم سازهای کوچک و مخصوص است که برای پرورش کرمهای خاکی ساخته میشود تا زبالههای آلی همچون باقیمانده غذا و سبزیجات را به کمپوست تبدیل کنند. در سنگاپور نیز دولت با برگزاری جلسات مشورتی با ساکنان، راهکارهای حفاظتی ساحلی را با توجه به نظرات و نیازهای محلی توسعه میدهد. شهرهای تابآور نهتنها به زیرساختهای فنی نیاز دارند، بلکه باید همبستگی اجتماعی، حملونقل فراگیر و ارتباط بین نسلها را تقویت و فضایی ایجاد کنند که مراقبت و همدلی در آن جریان داشته باشد.

شهرهای آینده باید از «قابلزیست» به «قابلزندگی» تبدیل شوند؛ یعنی علاوهبر حفظ بقا در برابر مخاطرات اقلیمی، کیفیت زندگی ساکنان خود را نیز ارتقا دهند. این امر نیازمند هماهنگی بین سیاستگذاران، فعالان اقتصادی، جامعه علمی و مردم است تا با بهرهگیری از فناوریهای نوین و مشارکت اجتماعی، شهرها را به محیطهایی سبزتر، هوشمندتر و انسانیتر تبدیل کنند.
نگاهی به توزیع واقعی ثروت در جهان + اینفوگرافی
در سال ۲۰۲۴، ثروت سرانه جهانی افزایش ۴.۶ درصدی داشت، اما کشورهایی که از لحاظ ثروت سرانه بالاترین رتبهها را دارند، اغلب کشورهای کوچک و مراکز مالی جهانی همچون هنگکنگ و لوکزامبورگ هستند. هرچند میانگین ثروت در بعضی کشورها بسیار بالاست، بررسی میانه ثروت به ازای هر بزرگسال در کشورهای مختلف جهان نشاندهنده تصویری دقیقتر از توزیع ثروت بین جمعیت است. این شاخص نقطه میانه ثروت را مشخص میکند، یعنی نیمی از جمعیت بزرگسال هر کشور ثروتی بیش از این مقدار و نیم دیگر کمتر از آن دارند. بنابراین ثروت میانه میتواند شکافهای اقتصادی و نابرابریهای توزیع ثروت را بهتر از میانگین ثروت نشان دهد. بهعنوان مثال، در ایالات متحده که همواره رتبه بالایی در میانگین ثروت داشته است، متوسط ثروت میانه حدود پنج برابر کمتر از میانگین ثروت است که این موضوع حاکی از تمرکز شدید ثروت در دست اقلیتی از جمعیت است.

بر اساس گزارش جهانی ثروت UBS در سال ۲۰۲۵، سوئیس همچنان در صدر کشورهای جهان از لحاظ میانگین ثروت هر فرد بزرگسال قرار دارد، بهطوری که این میانگین به حدود ۶۸۷ هزار دلار میرسد، با این حال این کشور از لحاظ ثروت میانه رتبه چهارم را به خود اختصاص داده که این رقم ۲۲۲ هزار دلار است. این تفاوت، نابرابری در توزیع ثروت را نشان میدهد.
ایالات متحده آمریکا با میانگین ثروت ۶۲۰ هزار و ۶۵۴ دلار در جایگاه دوم قرار دارد، اما رتبه آن در ثروت میانه، پانزدهم است و این مقدار ۱۲۴ هزار دلار است. اختلاف قابلتوجه میان متوسط و میانه ثروت در آمریکا گویای وجود نابرابری گستردهای است که چند ثروتمند بسیار برجسته میانگین را بالا بردهاند. نکته قابلتوجه در این گزارش صعود جایگاه آمریکاست که در سال ۲۰۲۴ رتبه چهارم را با میانگین ثروت ۵۶۴ هزار دلار داشت، اما در سال ۲۰۲۵ به رتبه دوم رسیده است. هنگکنگ با متوسط ثروت هر فرد بالغ حدود ۶۰۱ هزار دلار نیز در رتبه سوم قرار دارد.
مطابق با اطلاعات سال ۲۰۲۵، لوکزامبورگ با میانه ثروت ۳۹۵ هزار دلار به ازای هر بزرگسال در صدر جدول این بخش قرار گرفته است. این کشور بهدلیل اقتصاد پیشرفته و توزیع بهنسبت یکنواخت ثروت، جایگاه بسیار برجستهای دارد. استرالیا نیز با ثروت میانه ۲۶۸ هزار دلار در جایگاه دوم قرار گرفته و عملکرد بهنسبت مناسبی در کاهش نابرابری ثروت دارد. از سوی دیگر، ایالات متحده که همواره بهعنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان شناخته میشود، در ردهبندی بر اساس ثروت میانه به رتبه پانزدهم سقوط کرده که این افت قابلتوجه، نشاندهنده گستردگی نابرابری درآمدی و تمرکز ثروت در دستهای کوچک از جامعه است.

برترین کشورهای جهان بر اساس میانگین ثروت به ازای هر نفر
سوئیس ۶۸۷,۱۶۶ دلار
ایالات متحده ۶۲۰,۶۵۴ دلار
هنگ کنگ ۶۰۱,۱۹۵ دلار
لوکزامبورگ ۵۶۶,۷۳۵ دلار
استرالیا ۵۱۶,۶۴۰ دلار
دانمارک ۴۸۱,۵۵۸ دلار
سنگاپور ۴۴۱,۵۹۶ دلار
نیوزیلند ۳۹۳,۷۷۳ دلار
هلند ۳۷۰,۶۹۷ دلار
نروژ ۳۶۸,۴۱۰ دلار
کانادا ۳۶۵,۹۵۳ دلار
بلژیک ۳۴۹,۴۰۴ دلار
بریتانیا ۳۳۹,۷۰۰ دلار
سوئد ۳۳۴,۳۹۱ دلار
تایوان ۳۱۲,۰۷۵ دلار
برترین کشورهای جهان بر اساس میانه ثروت به ازای هر نفر
لوکزامبورگ ۳۹۵,۳۴۰ دلار
استرالیا ۲۶۸,۴۲۴ دلار
بلژیک ۲۵۳,۵۳۹ دلار
هنگ کنگ ۲۲۲,۰۱۵ دلار
دانمارک ۲۱۶,۰۹۸ دلار
نیوزیلند ۲۰۷۷۰۷ دلار
سوئیس ۱۸۲۲۴۸ دلار
بریتانیا ۱۷۶۳۷۰ دلار
کانادا ۱۵۱۹۱۰ دلار
فرانسه ۱۴۶۰۱۷ دلار
نروژ ۱۴۲۵۰۱ دلار
هلند ۱۳۱۸۹۶ دلار
اسپانیا ۱۲۶۲۹۰ دلار
ایتالیا ۱۲۴۴۷۳ دلار
ایالات متحده ۱۲۴۰۴۱ دلار

این آمار اهمیت توجه به شاخص میانه ثروت را در کنار میانگین ثروت نشان میدهد تا درک واقعیتری از وضعیت اقتصادی و نابرابریهای هر کشور فراهم کند. این دادهها به سیاستگذاران کمک میکنند تا تدابیری هدفمند و مؤثر برای کاهش نابرابریها و ارتقای عدالت اقتصادی اتخاذ کنند. بررسی و تحلیل این شاخصها نقشی حیاتی در فهم درستتر از وضعیت رفاه و توزیع ثروت در جوامع مختلف ایفا میکند.
استراتژیهای جذب سرمایه و اشتغال پایدار در شهرهای موفق
بعضی شهرهای جهان، بهدلیل رشد سریع کسبوکارهای نوپا، ظرفیت بالای نوآوری و اکوسیستمهای حمایتی فراگیری که دارند، بهعنوان قطبهای اصلی کارآفرینی در سال ۲۰۲۵ شناخته شدهاند. در صدر این شهرها منطقه خلیج سانفرانسیسکو در آمریکا قرار دارد که با ایجاد بیش از ۱۷۳ هزار کسبوکار کوچک جدید، بهدلیل فرهنگ فناوری عمیق، حجم زیاد سرمایهگذاری ریسکپذیر و نیروی کار بسیار ماهر، یکی از برترین قطبهای جهانی است.
لسآنجلس با رشد ۵۰ درصدی، یک مرکز موفق و پویای کارآفرینی بهشمار میرود و توسط صنایع متنوع و شبکههای نوآوری قوی در این شهر مورد حمایت سرمایهگذاران قرار میگیرد. دنور نیز با ترکیب متوازن کیفیت زندگی و رشد کسبوکار، با نرخ ۵۶ درصد رشد، به مرکز جلب استارتآپها و کارآفرینانی تبدیل شده است که کیفیت زندگی را به فرصتهای اقتصادی ترجیح میدهند.
لندن، نیویورک، بوستون، پکن و شانگهای دیگر شهرهای پیشرو در حوزه کارآفرینی هستند که روشهای متعددی برای جذب و سازماندهی سرمایه بهکار میگیرند. یکی از رویکردهای کلیدی این شهرها، ایجاد منابع سرمایه محلی است که شامل سرمایه اولیه، کمکهزینههای مالی و وامهای با بهره پایین میشود. این منابع تحت نظارت کمیتههای تخصصی و چند رشتهای مدیریت میشوند تا بهرهوری و فراگیری بیشتری داشته باشند. از طرف دیگر، روشهای مالی نوآورانهای همچون تأمین مالی جمعی به شهروندان امکان میدهد تا در استارتآپهای محلی سرمایهگذاری کنند که به ایجاد حس مالکیت و ارتقای همبستگی اجتماعی میانجامد.

بعضی شهرها همچون سانفرانسیسکو، نیویورک، لندن و برلین شبکههایی از سرمایهگذاران موسوم به «فرشته» تشکیل میدهند تا بهوسیله برگزاری سمینارها و رویدادهای شبکهسازی، اعتماد و آگاهی میان سرمایهگذاران و کارآفرینان را افزایش دهند. انجمن سرمایه فرشتگان آمریکای شمالی (ACA) بزرگترین شبکه در این حوزه است که بیش از ۱۵ هزار عضو فعال و ۲۵۰ گروه سرمایهگذاری را گرد هم آورده است. شبکههای سرمایهگذاران جهانی آنلاین همچون AIN نیز بستری را برای ارتباط و همکاری بین سرمایهگذاران و استارتآپها در سراسر جهان فراهم میکنند.
شفافیت و دسترسی آسان به اطلاعات درباره سرمایهگذاران و گزینههای سرمایهگذاری از دیگر عوامل مهم کاهش موانع جذب سرمایه است. برای مثال در شهرهایی همچون سانفرانسیسکو حضور فعال سرمایهگذاران ریسکپذیر، رشد سریع کسبوکارها را تسهیل و این فضا را برای جذب سرمایههای بزرگ فراهم میکند.

شهرهای موفق برای ایجاد اشتغال پایدار، سیاستها و برنامههایی را پیادهسازی میکنند که ایجاد شغل را با ارتقای کیفیت زندگی و افزایش تابآوری نیروی کار تلفیق میکند. در این راستا ایجاد محیطهای کاری فراگیر و سالم که برنامههایی حمایتی برای سلامت کارکنان، کاهش فرسودگی شغلی و ترویج تعادل میان زندگی و کار را ارائه میکنند، بسیار مؤثر است. نمونههایی از این برنامهها در کشورهایی همچون هلند با استفاده از مربیگری و برنامهریزی مشارکتی میان سازمانهای دولتی و صنایع اجرا شده است.
این شبکهها که با همکاری سازمانهای دولتی، مؤسسات آموزشی و بخش خصوصی تشکیل میشوند، کارآفرینان را در مسیر دسترسی به منابع مالی، ارتقای مهارتهای مدیریتی و بازاریابی و توسعه کسبوکارهای نوآورانه هدایت میکنند. یکی از شبکههای برجسته در این زمینه، «شبکه کسبوکار اروپایی» فعال در هلند است که به کارآفرینان کمک میکند تا نهتنها بودجه مورد نیازشان را جذب، بلکه به بازارهای بینالمللی نیز دسترسی پیدا کنند. همکاری بین بخشی میان دولت، شرکتها، مراکز تحقیق و توسعه و سازمانهای اجتماعی به توسعه راهکارهای اشتغال مقیاسپذیر کمک میکند.
کارآفرینیهای مرتبط با محیط زیست و اجتماع همچون کشاورزی شهری در ژوهانسبورگ، در ایجاد شغل و پایداری شهری نقش کلیدی ایفا میکنند. آموزش و توانمندسازی کارآفرینان از طریق برنامههای آموزشی، فراهمکردن ارتباطات بازار و تشویق فرهنگ نوآوری، پایههای رشد پایدار را تشکیل میدهد. علاوهبر این، بهرهگیری از فناوری و زیرساختهای پیشرفته شهری، از جمله اینترنت پرسرعت و فناوریهای شهر هوشمند، بستر مناسبی برای رشد کسبوکارهای نوین و ایجاد اشتغال فراهم میکند.

سانفرانسیسکو، پایتخت جهانی استارتآپها
منطقه خلیج سانفرانسیسکو بدون شک پایتخت جهانی استارتآپها و گردش سرمایه در حوزه هوش مصنوعی و فناوریهای پیشرفته است که در سال ۲۰۲۴ بیش از ۱۵ هزار استارتآپ و سرمایهگذاری بیش از ۹۷ میلیارد دلار سرمایه ریسکپذیر جذب کرد. با وجود تغییراتی که پس از پاندمی کووید -۱۹ در مدلهای کاری ایجاد شد، تمرکز این منطقه همچنان بر کسبوکارهایی است که از نظر سرمایه کارآمد و دارای تأثیر بالا باشند. این اکوسیستم بر تعامل میان نیروی کار فنی سطح بالا، سرمایهگذاری ریسکپذیر قدرتمند، بنیانگذاران باتجربه و مؤسسات تحقیقاتی برجسته بنا شده است.
نیویورک، مرکز مالی و فناوری جهان
نیویورک بهعنوان دومین شهر برتر استارتآپی جهان، با بیش از ۹ هزار استارتآپ در سال ۲۰۲۵ جایگاه خود را مستحکم کرده است. نرخ رشد سالانه فعالیتهای استارتآپی در این شهر به ۲۵.۵ درصد میرسد که حتی از سانفرانسیسکو پیشی گرفته است. اکوسیستم نفوذپذیر نیویورک تلفیقی قدرتمند از خدمات مالی پیشرفته و فناوری نوین است که در حوزههایی همچون هوش مصنوعی، فناوری مالی (فینتک) و فناوریهای سبز بسیار فعال عمل میکند.
لندن، قلب فناوری و نوآوری اروپا
لندن در سال ۲۰۲۵ برای سومین سال متوالی، عنوان بزرگترین اکوسیستم استارتآپی اروپا و سومین اکوسیستم برتر جهان را به خود اختصاص داده است. در این شهر بیش از ۸۹۰۰ شرکت نوپا فعال هستند که بهطور عمده در حوزههای فینتک، فناوریهای نرمافزاری و صنایع اجتماعی پیشرو هستند. رشد سالانه اکوسیستم استارتآپی لندن بیش از ۲۹.۸ درصد گزارش شده که از قویترین نرخهای رشد در میان کل شهرهای جهان است.
لسآنجلس، قطب تجارت الکترونیک
لسآنجلس یکی دیگر از برجستهترین شهرهای جهان در حوزه کارآفرینی و فناوری محسوب میشود. این شهر بیش از ۶۱۰۰ استارتآپ فعال دارد که تمرکز بسیاری از آنها بر حوزههای تجارت الکترونیک، اینترنت اشیا و فناوریهای حملونقل است. این اکوسیستم با رشد پایدار و مستمر، بهسرعت در حال توسعه است و به یکی از بهترین مناطق برای جذب سرمایه و استعدادهای نوآور تبدیل شده است.
پکن، قطب نوآوری آسیا با رشد بیسابقه استارتآپها
پکن در سال ۲۰۲۵ جایگاه پنجم جهانی را در رتبهبندی اکوسیستمهای استارتآپی به خود اختصاص داده و پس از چند سال حضور در رتبه ششم، بار دیگر به جمع پنج شهر برتر جهان بازگشته است. این شهر با نرخ رشد چشمگیر بیش از ۲۵ درصد، یکی از سریعترین اکوسیستمهای نوآوری و فناوری در آسیا و جهان بهشمار میرود.
اکوسیستم استارتآپی پکن شامل بیش از چند هزار شرکت نوپاست که در حوزههای فناوری پاک، هوش مصنوعی، رباتیک، بیوتکنولوژی و اقتصاد دیجیتال فعالیت دارند. دولت چین با سیاستهای حمایتی همچون معافیتهای مالیاتی، فراهم کردن زیرساختهای نوین، ایجاد مراکز شتابدهی و صندوقهای سرمایهگذاری دولتی، فضایی ایدهآل برای رشد و توسعه استارتآپها فراهم آورده است.

آینده کار در سال ۲۱۰۰؛ چشماندازی نو از محیط کار و شغلها
طی ۱۰۰ سال گذشته، تحولات شگرفی در شیوه انجام کار و شکل محیطهای کاری رخ داده است. پیشرفتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، بهویژه اختراع اینترنت، نقش محوری در تغییر ساختارهای شغلی ایفا کردهاند. این روند بهگونهای است که پیشبینی میشود تا سال ۲۱۰۰، تغییرات حتی عمیقتر و گستردهتری رخ دهد و دنیای کار به کلی متحول شود.
اتوماسیون و انقلاب در شیوه انجام کارها
اتوماسیون به معنای استفاده از سیستمهای هوشمند و روباتیک برای انجام وظایف تکراری و زمانبر است. انتظار میرود در سال ۲۱۰۰ بسیاری از کارهای روتین و یکنواخت بهطور کامل توسط ماشینها و الگوریتمهای هوشمند انجام شود. این تحولات به آزادسازی نیروی انسانی برای تمرکز بر فعالیتهای خلاقانه و استراتژیک منجر خواهد شد که فناوری هنوز توانایی انجام آنها را ندارد.

پایان ساعات کاری استاندارد
یکی از رویکردهای قدیمی در مدیریت منابع انسانی، تعیین ساعات کاری ثابت و محدود است. با پیشرفت فناوریهای ارتباطی و افزایش قابلیتهای دورکاری، سازمانها به سمت مدلهای کاری منعطفتر حرکت کردهاند. پیشبینی میشود که در سال ۲۱۰۰، مفهوم ساعت کاری ثابت و متمرکز منسوخ شود و افراد با توجه به زمانبندی شخصی و بهرهوری خود، کار خواهند کرد.
کار از راه دور؛ انقراض دفاتر کار
با گسترش اینترنتهای فوق سریع همچون نسل ۶ یا ۷ فناوریهای بیسیم و فناوریهای واقعیت افزوده و مجازی (AR/VR)، محیطهای کاری بهصورت دیجیتالی و فراگیر شکل میگیرند. افراد قادر خواهند بود بدون نیاز به حضور فیزیکی در دفتر کار، در فضاهای مجازی با کیفیت تصویر و صدا بسیار بالا با همکاران خود ارتباط برقرار کنند. این تغییر علاوهبر کاهش هزینههای نگهداری دفاتر، موجب بهبود کیفیت زندگی و افزایش رضایت شغلی افراد خواهد شد.

بازگشت به ساختارهای قبیلهای در محیط کار
با حذف ساختارهای سلسلهمراتبی خشک، شرکتها به سمت تیمهای خودگردان و مدلهای همکاری افقی پیش خواهند رفت. این رویکرد که در پیشصنعتی بودن قبایل ریشه دارد، منجر به افزایش حس تعلق، مشارکت و مسئولیتپذیری کارکنان میشود. فناوریهای مدیریت دانش و پلتفرمهای ارتباطی در تسهیل این فرایند نقش اساسی خواهند داشت و موجب شکلگیری شبکههای کاری پویا و انعطافپذیر میشوند.
بازنشستگی به مفهوم امروزی منسوخ میشود
بهواسطه افزایش طول عمر و سلامت جسمانی افراد، مرزهای سنی برای بازنشستگی تغییر خواهد کرد. به جای بازنشستگی اجباری، افراد دورههای متناوبی از استراحت، بازآموزی و توسعه مهارتهای جدید خواهند داشت. فناوریهای آموزش مجازی و یادگیری ماشین نقش کلیدی در این روند ایفا میکنند و به افراد کمک میکنند تا بهروزرسانی مهارتها را با کیفیت بالا و در هر سنی تجربه کنند.

هوش مصنوعی؛ از حال تا آینده
هوش مصنوعی امروزی بیشتر مبتنی بر یادگیری ماشین و الگوریتمهای پردازش دادههای عظیم است که به شکل محدود قادر به انجام وظایف مشخص هستند، اما هوش مصنوعی واقعی یا «هوش عمومی مصنوعی(AGI) » که قابلیت درک و تصمیمگیری مشابه انسان را داشته باشد، در چند دهه آینده ممکن است به واقعیت بپیوندد. این نوع هوش مصنوعی میتواند نقش رهبری در سازمانها داشته باشد و بهعنوان مشاور و همکار در حل مسائل پیچیده عمل کند.
همکاری پیشرفته بین انسان و هوش مصنوعی
در آینده، هوش مصنوعی بیشتر وظایف تکراری و مبتنی بر تحلیل دادهها را بر عهده خواهد گرفت و انسانها را قادر میسازد تا به جنبههای خلاقانه، راهبردی و اجتماعی کار بپردازند. این همکاری شامل استفاده از سیستمهای توصیهگر، تحلیل پیشبینی و پشتیبانی تصمیمگیری در محیطهای کاری خواهد بود. هوش مصنوعی بهعنوان یک شریک هوشمند عمل خواهد کرد و با یادگیری مداوم، کارایی و نوآوری را افزایش خواهد داد.

تیمهای کوچک و تخصصی
شرکتها به کمک دادهکاوی و الگوریتمهای هوشمند، افراد را بر اساس مهارتها، سبکهای کاری و ویژگیهای روانشناختی بهصورت بهینه در تیمهای کوچک سازماندهی خواهند کرد. این تیمها که تخصصهای مکمل دارند، کارایی و هماهنگی بیشتری نسبت به تیمهای بزرگ و نامتمرکز خواهند داشت. چنین مدل سازمانی موجب افزایش خلاقیت، رضایت شغلی و کاهش تعارضات میشود.
آینده کار؛ زنان پیشرو
تحولات اجتماعی و آموزشی موجب شده است که زنان در بسیاری از مناطق جهان نسبت به مردان از تحصیلات عالی بیشتری برخوردار باشند. پیشبینی میشود این روند افزایش پیدا کند و زنان نقش برجستهتری در رهبری و تخصصهای کلیدی صنعت ایفا کنند، همچنین حضور گستردهتر زنان در بخشهای فناوری و مدیریتی، تنوع و فراگیری را در محیط کار بهبود میبخشد.

فاصله حقوقی جنسیتی همچنان پابرجاست
با وجود پیشرفتهای اجتماعی، شکاف دستمزد میان زنان و مردان به دلایل پیچیدهای از جمله تبعیض سیستماتیک، تفاوت در نوع مشاغل و ساعات کاری هنوز پابرجاست. طبق گزارشهای بینالمللی، این شکاف ممکن است تا بیش از دو قرن دیگر بهطور کامل برطرف نشود. برای رفع این معضل، نیاز به سیاستهای سختگیرانه، فرهنگسازی و نظارت دقیق در سازمانها احساس میشود.
کاهش ساعات کاری و افزایش زمان تفریح
با افزایش بهرهوری ناشی از فناوری و اتوماسیون، ساعتهای کاری هفتگی کاهش خواهد یافت و به حدود ۳۰ ساعت در هفته میرسد. این کاهش ساعات کاری به بهبود کیفیت زندگی و افزایش رضایت شغلی منجر خواهد شد و زمان بیشتری برای فعالیتهای فرهنگی، هنری و تفریحی فراهم میآورد. سازمانها نیز با توجه به تحقیقات علمی، بهرهوری را بر اساس خروجی و کیفیت کار به جای ساعت کاری ارزیابی خواهند کرد.

رهبری؛ نقش انگیزشی و منعطف
رهبری در آینده به معنای سنتی آنکه مبتنی بر قدرت و سلسلهمراتب باشد، تغییر میکند و به نقشی انگیزشی و الهامبخش تبدیل خواهد شد. رهبران بیشتر نقش تسهیلگر و حمایتکننده خواهند داشت و بر ایجاد انگیزه، اعتماد و همکاری در تیمها تمرکز میکنند. این رویکرد انعطافپذیر موجب میشود که افراد بیشتری در فرایند تصمیمگیری مشارکت داشته باشند و فرهنگ سازمانی مبتنی بر اعتماد شکل بگیرد.
پیشرفتهای بیوتکنولوژی و زندگی طولانیتر
پیشرفتهای چشمگیر در حوزههای بیوتکنولوژی، ویرایش ژن و فناوریهای پزشکی شخصیسازی شده، موجب افزایش قابلتوجه طول عمر سالم و کاهش بیماریهای مزمن خواهد شد. انتظار میرود افراد در سنین بالاتر نیز توان جسمانی و ذهنی بالایی داشته باشند و بتوانند به فعالیتهای حرفهای ادامه دهند. این تغییرات ساختار نیروی کار را دگرگون خواهد کرد و نسلهای مختلف با هم در محیط کار حضور خواهند داشت.

استعمار فضا و ایجاد کلونیهای جدید
با توسعه فناوریهای حملونقل فضایی و زیرساختهای زیستمحیطی، انسانها قادر خواهند بود در سیارات و قمرهای دیگر زندگی کنند. این تحولات موجب ایجاد صنایع و مشاغل جدیدی در زمینههای کشاورزی فضایی، ساختوساز، منابع معدنی فضایی و مدیریت محیط زیست خواهد شد. این کلونیها به مثابه جوامع مستقل با ساختارهای اقتصادی و اجتماعی نوین شکل خواهند گرفت.
هنر؛ قلمرویی که فناوری قادر به جایگزینی نیست
هنر بهعنوان یک حوزه خلاقانه و بیان احساسات انسانی، برخلاف مشاغل دیگر که بهسرعت توسط فناوری جایگزین میشوند، همچنان نیازمند درک و تجربه انسانی باقی خواهد ماند. هوش مصنوعی میتواند در فرایندهای تولیدی کمک کند، اما خلق اثر هنری اصیل و معنادار همچنان در انحصار انسان خواهد بود. این حوزه بهعنوان بازماندهای از فرهنگ و هویت انسانی به قوت خود باقی خواهد ماند.

مشاغل جدید؛ فرصتهایی که امروز نمیشناسیم
با پیشرفت فناوری و تغییرات ساختاری در اقتصاد جهانی، بسیاری از مشاغل فعلی بهصورت کامل توسط روباتها و سیستمهای هوشمند جایگزین میشوند. در عین حال، مشاغل جدیدی ظهور خواهند کرد که نیازمند خلاقیت، تعامل انسانی و تخصصهای بینرشتهای هستند. در ادامه دو نمونه از مشاغل جدید آینده معرفی شده است:
آیندهنگران: پیشبینی کنندگان آینده
آیندهنگران متخصصانی هستند که با تحلیل دادههای جاری و مدلسازی روندها، سعی در پیشبینی وضعیتهای آینده دارند. آنها از ابزارهای مختلفی نظیر تحلیل روندهای تکنولوژیک، اقتصادی و اجتماعی بهره میبرند تا تغییرات ممکن در محیط کار و جامعه را پیشبینی کنند. استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی در تحلیل دادهها نیز به آنها کمک میکند تا سناریوهای دقیقتر و جامعتری ارائه دهند.
نوستالژیست
در جهانی که با سرعت بسیار زیاد تغییر میکند، شغل نوستالژیست به حفظ و بازخوانی تاریخ، فرهنگ و ارزشهای انسانی میپردازد. این افراد با استفاده از فناوریهای واقعیت مجازی و دادهکاوی، خاطرات جمعی را بازسازی و منتقل میکنند تا پیوند انسان با گذشتهاش حفظ شود. اهمیت این نقش در حفظ هویت و حس انسانیت بسیار حیاتی خواهد بود.

متخصص حملونقل خودران
با گسترش وسایل نقلیه خودران، این فناوری نیازمند یکپارچهسازی دقیق با سیستمهای حملونقل سنتی و زیرساختهای شهری است. متخصصان این حوزه وظیفه طراحی، نظارت و بهینهسازی شبکههای حملونقل خودران را بر عهده دارند تا ایمنی، کارایی و تطابق آنها با محیطهای مختلف تضمین شود. این تخصص تلفیقی از مهندسی، فناوری اطلاعات و مدیریت سیستمهای حملونقل خواهد بود.

تحلیل سهم کشورهای بزرگ در بازار سهام جهانی + اینفوگرافی
بازار سهام جهانی با ارزشی بیش از ۱۲۷ تریلیون دلار، یکی از بزرگترین و مهمترین بخشهای اقتصاد جهان محسوب میشود. این ارزش کل بازار، نمایانگر نقش حیاتی بازارهای سهام در اقتصادهای مدرن است، جایی که از والاستریت در آمریکا تا بورس شانگهای در چین، شرکتها و سرمایهگذاران در سازوکارهای مالی جهانی فعالیت میکنند. سهم عمده این بازار به ایالات متحده اختصاص دارد؛ آمریکا با ارزش ۶۲.۲ تریلیون دلار، نزدیک به نیمی از کل ارزش بازار سهام جهان را در اختیار دارد که از سال ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ با ۷ درصد افزایش، بزرگترین رشد در میان کشورهای مختلف را تجربه کرده است.
نگاهی به سابقه تاریخی سهم ایالات متحده آمریکا در بازار سهام جهانی نشان میدهد که این سهم در اوایل دهه ۱۹۷۰ به اوج خود یعنی حدود ۷۰ درصد رسید، اما در دهه ۱۹۸۰ و به دلیل حباب قیمتی داراییها در ژاپن، این درصد کاهش پیدا کرد. پس از آن سهم ایالات متحده آمریکا دوباره افزایش داشت تا با بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۹ روبهرو شد و اندکی کاهش پیدا کرد؛ اما طی ۱۵ سال اخیر بهطور مداوم رشد کرده و از ۳۰ درصد به ۴۹ درصد رسیده است.

پس از آمریکا، چین دومین بازار بزرگ سهام جهان است که با ارزش ۱۱.۸ تریلیون دلار جایگاه مهمی دارد، هرچند اندازه بازار سهام این کشور بیش از پنج برابر کوچکتر از آمریکا است. سهم بازار سهام چین در مقایسه با سهم این کشور در تولید ناخالص داخلی جهانی کمتر است که بهطور عمده دلیل آن محدودیتهای مالکیت خارجی و گستردگی شرکتهای دولتی محسوب میشود که بهطور آزاد در بورس معامله نمیشوند.
اتحادیه اروپا با سهمی نزدیک به ۹ درصد در جایگاه سوم از بازار سهام جهانی قرار دارد، اما با وجود این جایگاه، سهم اتحادیه اروپا در فاصله سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ حدود ۲ درصد کاهش داشته که دلایل آن را میتوان در نوسانات سیاسی، چشماندازهای کمرمق رشد اقتصادی و خروج سرمایه از بازارهای سهام این منطقه جستوجو کرد.
این دادهها نشان میدهد که بازار سهام جهانی بیشتر در آمریکای شمالی متمرکز است و سرمایهگذاران با درک این توزیع جغرافیایی میتوانند تنوعبخشی موثرتری در پرتفوی خود ایجاد و با تنظیم تخصیص جغرافیایی سرمایهگذاریهای خود، ریسکها را کاهش دهند و بازده بهینهتری کسب کنند. این تحلیلها و آمارها ابزاری ارزشمند برای تصمیمگیریهای سرمایهگذاری هوشمندانهتر در فضای پیچیده و متغیر اقتصاد جهانی خواهند بود.

شهرهای هوشمند و سبز؛ پیشگامان توسعه پایدار و زیست شهروندی
در دنیای امروز که شهرها با بحرانهای زیستمحیطی، رشد بیرویه شهرنشینی و چالشهای اجتماعی روبهرو هستند، بعضی شهرها توانستهاند با بهرهگیری از فناوریهای نوین، سیاستگذاری هوشمندانه و مشارکت فعال شهروندان، به الگوهایی جهانی در زمینه توسعه پایدار شهری و حفاظت از زیست شهروندی تبدیل شوند.
فرایبورگ: الگویی جامع از همافزایی فناوریهای سبز و مشارکت اجتماعی
فرایبورگ، شهری در جنوب غربی آلمان، بهعنوان یکی از پیشگامان جهانی در توسعه پایدار شهری شناخته میشود. این شهر با تلفیق فناوریهای انرژی تجدیدپذیر، طراحی ساختمانهای کممصرف، حملونقل سبز، مدیریت هوشمند پسماند، مدیریت هوشمند آب و زیرساختهای دیجیتال توانسته است مدلی منسجم از پایداری زیستمحیطی و اجتماعی ارائه دهد. در فرایبورگ بیش از ۴۰۰ سامانه خورشیدی روی بامها، نماها و زیرساختهای عمومی نصب شده است که سالانه بیش از ۱۰ میلیون کیلوواتساعت برق تولید میکنند. بسیاری از خانهها انرژی مازاد بر مصرف خود تولید میکنند و آن را به شبکه برق بازمیگردانند تا از آن درآمد کسب کنند. در کنار انرژی خورشیدی، نیروگاههای زیستتوده با استفاده از پسماندهای آلی، جنگلی و کشاورزی، بیوگاز و برق تولید و به گرمایش منطقهای کمک میکنند. توربینهای بادی کوچک و نیروگاههای برقآبی رودخانهای، سبد انرژی تجدیدپذیر این شهر را تکمیل میکنند.
فرایبورگ در حوزه ساختوساز، استانداردهای سختگیرانهای را اعمال میکند و تمام ساختمانهای جدید باید مطابق با معیارهای «خانه غیرفعال» ساخته شوند تا مصرف انرژی اولیه برای گرمایش، سرمایش، تهویه و آب گرم به حداقل برسد. ساختمان شهرداری فرایبورگ نمونهای بارز از این رویکرد است که با بهرهگیری از پنلهای خورشیدی، گرمایش و سرمایش زمینگرمایی، تهویه با بازیابی حرارت و تنظیم دمای هوشمند، نه تنها مصرف انرژی ندارد بلکه تولیدکننده انرژی است.

از سال ۲۰۰۹ تمام ترامواهای این شهر با انرژی تجدیدپذیر کار میکنند و با ایجاد بیش از ۴۰۰ کیلومتر مسیر دوچرخهسواری، مناطق بدون خودرو و محدودیت سرعت زیر ۳۰ کیلومتر بر ساعت، وابستگی به خودروهای شخصی بهشدت کاهش پیدا کرده است.
فرایبورگ همچنین در مدیریت پسماند و اقتصاد چرخشی نوآوریهای قابلتوجهی داشته است. کارخانههای مدرن بازیافت، پسماندهای آلی و باقیمانده را به سوختهای جایگزین، بیوگاز و انرژی گرمایی تبدیل میکنند. فرایند متانسازی زبالههای آلی نیز نقش مهمی در تولید انرژی پایدار ایفا میکند.
این شهر با استفاده از کنتورهای هوشمند، مدیریت ترافیک دیجیتال، پایش محیطی و تحلیل دادهها، تابآوری شهری را افزایش داده است. پروژه «داده، فضا، فرایبورگ» با اتصال دادههای حملونقل و توسعه شهری در زمان واقعی، برنامهریزی شهری را بهینه کرده است. فرایبورگ با بهرهگیری از جمعآوری آب باران، بامهای سبز، سنگفرشهای نفوذپذیر و تالابهای نگهدارنده، روانابهای سطحی را کنترل و از منابع زیرزمینی محافظت میکند. سامانه فاضلاب این شهر نیز با بازیافت آب باران، نقش مهمی در حفظ منابع آبی ایفا میکند.
فرایبورگ با میزبانی مراکز تحقیقاتی همچون «مرکز پایداری» و مؤسسه فرونهافر، به قطب نوآوری در زمینه توسعه مواد پایدار، سامانههای انرژی و فناوریهای سبز تبدیل شده است. این مراکز نهتنها به رشد اقتصاد سبز محلی کمک میکنند بلکه بستری برای پژوهشهای پیشرفته در حوزه پایداری فراهم کردهاند. فرایبورگ با این مجموعه اقدامات، به الگویی جهانی در همافزایی فناوری، سیاستگذاری و مشارکت اجتماعی برای توسعه پایدار شهری تبدیل شده است.

بارسلونا: همافزایی فناوریهای هوشمند با زیستپذیری شهری
بارسلونا، پایتخت فرهنگی و اقتصادی منطقه کاتالونیا در اسپانیا، با بهرهگیری از فناوریهای شهر هوشمند و اینترنت اشیا، توانسته است به یکی از موفقترین نمونههای توسعه پایدار شهری در اروپا تبدیل شود. این شهر با استفاده از حسگرها، دادههای لحظهای و زیرساختهای دیجیتال، نهتنها ردپای کربنی خود را کاهش داده بلکه کیفیت زندگی شهروندان را نیز ارتقا داده است.
کپنهاگ: پیوند تعهد اقلیمی با زیرساختهای سبز و نوآوری همگانی
کپنهاگ، پایتخت دانمارک، بهعنوان یکی از موفقترین نمونههای برنامهریزی شهری پایدار در سطح جهانی شناخته میشود. این شهر با هدف دستیابی به بیطرفی اقلیمی، توسعه زیرساختهای سبز شهری و ایجاد مشارکتهای عمومی-خصوصی، توانسته است مدلی منسجم و چندلایه از پایداری، تابآوری و عدالت شهری ارائه دهد. کپنهاگ در اقدامی بلندپروازانه، هدف کاهش ۸۰ درصدی انتشار دیاکسید کربن نسبت به سال ۲۰۰۵ را تا سال ۲۰۲۵ تعیین کرد و موفق شد این هدف را پیش از موعد محقق کند. این موفقیت حاصل رویکردی جامع در کاهش انتشار گازهای گلخانهای در بخشهای انرژی، حملونقل، مدیریت پسماند و مسکن است که با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، کاهش وابستگی به خودرو و ارتقای بهرهوری انرژی در ساختمانها صورت گرفته است.
بانکوک: تحول شهری پایدار با حکمرانی باز و مشارکت چندبخشی
بانکوک، پایتخت تایلند، با اتخاذ رویکرد حکمرانی باز و بهرهگیری از دادههای باز و همکاری میان دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی، گامهای مهمی در مسیر تحول پایدار شهری برداشته است. پروژه «بانکوک سبز ۲۰۳۰» بهعنوان طرحی جامع برای توسعه زیرساختهای سبز، ارتقای فضاهای عمومی و رشد تابآور شهری طراحی شده و نشاندهنده تعهد این شهر به عدالت، پایداری و بهبود شرایط زندگی همه ساکنان است.

رتبهبندی کشورهای جهان با بیشترین کالری سرانه + اینفوگرافی
نظارت بر میزان عرضه کالری در سطح ملی ابزاری حیاتی برای برقراری تعادلی میان تأمین غذایی کافی و پیشگیری از مشکلات سلامت عمومی بهشمار میرود. درک تفاوت بین کالری عرضهشده و کالری مصرفی به سیاستگذاران کمک میکند تا راهنماییهای تغذیهای دقیقتر، برنامههای کاهش هدررفت و حمایتهای اجتماعی موثرتری طراحی کنند.
رتبهبندی کشورهای جهان بر اساس میانگین کیلوکالری روزانه
بلژیک، اروپا: ۳۹۱۴
ایالات متحده آمریکا: ۳۸۷۵
ایرلند، اروپا: ۳۸۴۴
ترکیه، آسیا: ۳۷۸۵
اتریش، اروپا: ۳۷۶۰
لهستان، اروپا: ۳۷۵۵
رومانی، اروپا: ۳۷۱۷
عربستان سعودی، آسیا: ۳۷۰۷
ایتالیا، اروپا: ۳۶۶۷
ایسلند، اروپا: ۳۶۰۵
مقدونیه شمالی، اروپا: ۳۵۸۲
دانمارک، اروپا: ۳۵۸۰
آلمان، اروپا: ۳۵۷۳
کانادا، آمریکا: ۳۵۷۲
تونس، آفریقا: ۳۵۴۰
مجارستان، اروپا: ۳۵۳۰
فرانسه، اروپا: ۳۵۰۵
نروژ، اروپا: ۳۴۹۰
استرالیا، اقیانوسیه: ۳۴۶۸
هلند، اروپا: ۳۴۶۸
بلاروس، اروپا: ۳۴۶۲
پرتغال، اروپا: ۳۴۶۱
چین، آسیا: ۳۴۵۴
لوکزامبورگ، اروپا: ۳۴۵۳
کره جنوبی، آسیا: ۳۴۴۴
روسیه، اروپا: ۳۴۳۳
سوئیس، اروپا: ۳۴۳۲
الجزایر، آفریقا: ۳۴۲۵
کرواسی، اروپا: ۳۴۲۲
آلبانی، اروپا: ۳۴۰۸
بوسنی و هرزگوین، اروپا: ۳۳۹۸
یونان، اروپا: ۳۳۸۹
برزیل، قاره آمریکا: ۳۳۸۴
چک، اروپا: ۳۳۶۸
فنلاند، اروپا: ۳۳۶۰
اسپانیا، اروپا: ۳۳۵۶
آرژانتین، قاره آمریکا: ۳۳۵۵
آذربایجان، آسیا: ۳۳۴۸
سوئد، اروپا: ۳۳۴۷

ارقام حاضر مجموع کالریهای عرضهشده در سیستم غذایی یک کشور و مصرف واقعی کالری توسط افراد را نشان میدهد و هدررفت غذا در مراحل فروش و مصرف در آن لحاظ نشده است. اندازهگیری میانگین کالری عرضهشده در یک کشور تصویر کلی از وضعیت کشاورزی، واردات، یارانههای غذایی و ترجیحات مصرفکننده ارائه میدهد. بالاتر بودن قابلتوجه کالری عرضهشده از نیاز متوسط روزانه ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ کالری، نشانگر بروز مشکلات سلامت عمومی همچون چاقی، دیابت و بیماریهای قلبی-عروقی در آینده است و سطح پایین عرضه کالری ناامنی غذایی یا وجود مشکلات در زنجیره تأمین را نشان میدهد.
اطلاعات حاضر بر اساس دادههای سازمان ملل متحد و پردازش توسط سایت جهان ما در داده ( Our World in Data) ارائه شده است. این آمار، متوسط کالری غذایی تولیدشده، واردات و عرضه کلی کشورها را شامل میشود.
بلژیک با متوسط عرضه حدود ۳۹۱۴ کالری به ازای هر نفر در روز، بالاترین میزان کالری غذایی را در میان کشورهای جهان داشته است که بخش زیادی از آن ناشی از مصرف بالای محصولات پرکالری همچون نان، پنیر و شکلات است. ایالات متحده آمریکا با ۳۸۷۵ کالری بعد از آن قرار دارد که این جایگاه نشاندهنده کشاورزی پیشرفته و حجم بالای مصرف در این کشور است. اروپا در این رتبهبندی ۲۷ جایگاه از ۴۰ کشور برتر را به خود اختصاص داده که نشانهای از ریشهدار بودن کشاورزی دامی و یارانههای گسترده در این منطقه است.

با این حال عرضه بالا همواره بهمعنای مصرف بالای واقعی نیست، برای مثال فرانسه گرایش به مصرف وعدههای غذایی سبکتر در اندازههای کوچکتر دارد، اگرچه عرضه کالری در آن افزایش داشته است. همچنین سیاستهای اتحادیه اروپا در زمینه کاهش هدررفت مواد غذایی میتواند شکاف بین کالری عرضهشده و مصرفشده را افزایش دهد. یکی از نکات جالب گزارش حاضر رتبه عربستان سعودی است که باوجود محدودیت اراضی کشاورزی، با تکیه بر واردات غذا و یارانههای دولتی توانسته عرضه کالری بالایی معادل ۳۷۰۷ کالری در روز داشته باشد.
عرضه زیاد کالری اغلب با افزایش میزان چاقی همراه است، برای مثال در ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی بیش از ۳۰ درصد جمعیت بزرگسال به چاقی مبتلا هستند که این امر پیامدهای سلامت جدی در پی دارد. باید توجه داشت که کالری عرضهشده بهطور معمول بیشاز مصرف واقعی است، چراکه در کشورهای پردرآمد حدود یکسوم کالریهای قابل استفاده هرگز مصرف نمیشود و هدر میرود. این هدررفتها علاوهبر زیان اقتصادی، فشار قابلتوجهی بر محیط زیست و منابع طبیعی از جمله با مصرف بیشازحد از زمین، آب و افزایش انتشار گازهای گلخانهای وارد میکند.
مطالعات نشان میدهد که کاهش میزان هدررفت غذایی میتواند تا ۸ درصد از انتشار گازهای گلخانهای کشاورزی بکاهد. از سوی دیگر، در کشورهای با عرضه کالری پایین، افزایش میزان کالری عرضهشده اهمیت حیاتی در مبارزه با سوءتغذیه دارد.

پروژههای بزرگ عمرانی جهان در ۲۰۲۵
شهرهای جهان در سال ۲۰۲۵ شاهد آغاز یا تکمیل مجموعهای از پروژههای عمرانی بیسابقه هستند که در حوزههای توسعه شهری، انرژیهای تجدیدپذیر، زیرساختهای حملونقل، سلامت و فناوری دیجیتال اجرا میشوند تا چشمانداز تازهای از زندگی شهری، انرژی پایدار و فناوری هوشمند را به نمایش بگذراند. این پروژهها با سرمایهگذاریهای کلان، طراحیهای نوآورانه و بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته، مسیر آینده توسعه پایدار و تحول زیرساختی را ترسیم میکنند. در ادامه بعضی از بزرگترین پروژههای عمرانی معرفی میشود.
شهر اقتصادی ملک عبدالله؛ عربستان سعودی
شهر اقتصادی ملک عبدالله در ساحل دریای سرخ عربستان، بهعنوان یکی از بزرگترین پروژههای توسعه شهری جهان در حال تکمیل است. این شهر با سرمایهگذاری بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار و در زمینی به وسعت ۱۷۳ کیلومتر مربع طراحی شده است تا ظرفیت اسکان دو میلیون نفر را داشته باشد. شهر اقتصادی ملک عبدالله شامل بندر پیشرفته ملک عبدالله، مناطق صنعتی تخصصی در حوزههای لجستیک، داروسازی و تولید، محلههای مسکونی مدرن، مراکز آموزشی بینالمللی و جاذبههای تفریحی است. زیرساختهای شهر هوشمند، شبکههای دیجیتال پرسرعت، سیستمهای خنککننده منطقهای، انرژی خورشیدی و کارخانههای مجهز به رباتیک و هوش مصنوعی از جمله فناوریهای بهکاررفته در این پروژه هستند.

جبیل ۲؛ عربستان سعودی
پروژه جبیل ۲ توسعهای گسترده از شهر صنعتی جبیل است که با سرمایهگذاری ۸۰ میلیارد دلاری در زمینی به مساحت ۶۲۰۰ هکتار اجرا میشود. این طرح با تمرکز بر صنایع پتروشیمی، حملونقل و محیط زیست، شامل بزرگراههای ششخطه، پلهای متعدد، تأسیسات تولیدی پیشرفته و زیرساختهای هوشمند است. استفاده از مصالح بادوام، تجهیزات ساختوساز خودکار و سیستمهای پایش زیستمحیطی از ویژگیهای فنی این پروژه است که نقش مهمی در ارتقای جایگاه عربستان در بازار جهانی پتروشیمی ایفا خواهد کرد.

دبیلند؛ امارات متحده عربی
پروژه دبیلند در قلب دبی، با سرمایهگذاری ۶۴.۳ میلیارد دلار و در زمینی به وسعت ۲۷۷ کیلومتر مربع بهعنوان یک مجموعه تفریحی، فرهنگی و ورزشی عظیم در حال توسعه است. این پروژه شامل بیش از ۵۰ پارک موضوعی، شهرهای ورزشی، مراکز خرید، اقامتگاههای لوکس، موزهها و مراکز فرهنگی است. بهرهگیری از حملونقل هوشمند، ساختمانهای ماژولار، پایش با پهپاد و گواهینامههای ساختمان سبز از جمله فناوریهای بهکاررفته در این مجموعه است که جایگاه امارات را بهعنوان قطب گردشگری جهانی تثبیت میکند.

مزرعه بادی امپایر؛ نیویورک، ایالات متحده
در سواحل لانگ آیلند، پروژه مزرعه بادی امپایر با سرمایهگذاری سه میلیارد دلار در حال احداث است. این مزرعه بادی فراساحلی از توربینهای عظیم، کابلکشی زیرآبی با حداقل آسیب زیستمحیطی، مدلسازی دیجیتال دوقلو و نگهداری پیشبینیشده با هوش مصنوعی بهره میبرد. این پروژه بخشی از راهبرد ملی ایالات متحده برای گذار به انرژیهای تجدیدپذیر محسوب میشود. توربینهای مورد استفاده در این پروژه بسیار قدرتمند با ظرفیت تولید ۱۵ مگاوات انرژی برای هر واحد است. هر چرخش کامل این توربینها قادر است برق مورد نیاز یک خانه در نیویورک را برای حدود ۱.۵ روز تأمین کند. ظرفیت تولید این مزرعه بادی در مجموع به حدود ۲.۱ گیگاوات میرسد که برای تأمین برق بیش از یک میلیون خانوار نیویورکی کافی خواهد بود.

سازه کروی باغ میدان مدیسن؛ لاسوگاس، ایالات متحده
در شهر لاسوگاس، ساخت استادیوم کروی مدیسن با سرمایهگذاری ۲.۳ میلیارد دلار و ظرفیت ۲۰ هزار نفر شروع شده و در حال تکمیل است تاتجربهای بینظیر از سرگرمیهای چندرسانهای ارائه دهد. این سازه با ابرنمایشگر LED، فناوریهای واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، تجربههای چهاربعدی، طراحی آکوستیک سفارشی و نصب رباتیک ساخته میشود و نقطه عطفی در صنعت سرگرمی جهانی بهشمار میرود.

ورزشگاه تیم ایز؛ لاسوگاس، ایالات متحده
ورزشگاه جدید تیم بیسبال «اوکلند اتلتیکس» با سرمایهگذاری ۱.۸ میلیارد دلار در زمینی به مساحت ۱۵ هکتار در لاسوگاس احداث شده است. این ورزشگاه ۳۳ هزار نفری، علاوهبر مسابقات ورزشی، میزبان رویدادهای اجتماعی و همایشها خواهد بود و با پنلهای خورشیدی، تهویه کممصرف، چمن هوشمند و مدیریت جمعیت دیجیتال تجهیز شده است. ساخت ورزشگاه با استفاده از اجزای پیشساخته و مدلسازی اطلاعات ساختمان انجام میشود و زمان بهرهبرداری از آن برای ابتدای سال ۲۰۲۸ برنامهریزی شده است.

خط انتقال برق بردمن به همینگوی؛ اورگان، ایالات متحده
در ایالت اورگان، پروژه خط انتقال برق بردمن به همینگوی با سرمایهگذاری ۱.۶ میلیارد دلار و به طول ۴۸۰ کیلومتر، با هدف افزایش ظرفیت انتقال برق و پایداری شبکه در شمال غرب آمریکا اجرا خواهد شد. این پروژه شامل خطوط فشار قوی هوایی و زیرزمینی، نقشهبرداری با پهپاد، سیمکشی خودکار و شبکه هوشمند با کنترل تطبیقی است و زیرساختی حیاتی برای ادغام انرژیهای تجدیدپذیر در شبکه برق منطقهای بهشمار میرود.

بندر نئوم؛ عربستان سعودی
در امتداد ساحل دریای سرخ، بندر نئوم با سرمایهگذاری دو میلیارد دلار و در چندین کیلومتر مربع از اراضی ساحلی، بهعنوان بخشی از شهر هوشمند نئوم طراحی شده است. این بندر شامل ساخت دیوارهای اسکله به طول بیش از ۳ کیلومتر، محوطههای کانتینری خودکار، سیستمهای مبتنی بر اینترنت اشیا و هوش مصنوعی و فناوریهای دریایی پیشرفته برای لایروبی و مدیریت کشتیهای عظیم است. هدف این پروژه، تبدیل نئوم به قطب لجستیک جهانی و تسهیل تجارت بینالمللی است.

پردیس سلامت اکلس، یوتا، ایالات متحده
پردیس سلامت اکلس در دره غربی دانشگاه یوتا با سرمایهگذاری ۸۵۵ میلیون دلار و در زمینی با مساحت بیش از ۷۰ هزار متر مربع، بهمنظور ارتقای خدمات درمانی و تحقیقاتی در حال ساخت است. این مرکز شامل بیمارستان، کلینیکهای تخصصی با ۲۰۰ اتاق معاینه، آزمایشگاههای تحقیقاتی و زیرساختهای پزشکی از راه دور است و با نورپردازی هوشمند، مصالح کمکربن، طراحی ضدعفونیکننده و سیستمهای تشخیص با هوش مصنوعی تجهیز خواهد شد. بخش اورژانس مجهز به فرودگاه بالگرد به منظور انتقال سریع بیماران خواهد بود. بهرهبرداری کامل از مجموعه برای سال ۲۰۲۸ برنامهریزی شده است.

مرکز داده متا؛ اوهایو، ایالات متحده
مرکز داده متا در ایالت اوهایو، با سرمایهگذاری ۵۵۰ میلیون دلار و در چندین هکتار از اراضی صنعتی، بهعنوان زیرساختی حیاتی برای رایانش ابری و ذخیرهسازی داده طراحی شده است. این مرکز با بهرهگیری از سیستمهای خنکسازی تبخیری، ذخیرهسازی انرژی حرارتی، بهینهسازی بار کاری با هوش مصنوعی و امنیت سایبری فیزیکی، نقش مهمی در پشتیبانی از اقتصاد دیجیتال ایفا میکند.

ادغام فناوریهای نوین در مدیریت شهری؛ تحولی در تجربه زندگی
در دهههای اخیر فناوریهای نوین همچون اینترنت اشیا، دوقلوی دیجیتال، واقعیت افزوده، هوش مصنوعی مولد، محاسبات ابرداده و الگوریتمهای یادگیری ماشین بهتدریج به بخشی جداییناپذیر از محیطهای شهری تبدیل شدهاند و تحولی بنیادین در نحوه طراحی، مدیریت و تجربه زندگی در شهرها رقم زدهاند. این فناوریها نهتنها امکان تعامل بیشتر و بهتر را میان شهروندان و مدیران شهری فراهم آوردهاند، بلکه به بهینهسازی منابع، افزایش پایداری و ایجاد فضاهایی منعطف، سازگار و شادتر در شهرها کمک میکنند. ادغام فناوریهای پیشرفته در زندگی شهری آیندهای نویدبخش را ترسیم میکند که در آن شهرها نهتنها هوشمندتر و پایدارتر، بلکه انسانیتر و پاسخگوتر به نیازهای ساکنان خود خواهند بود.
دادههای جمعآوریشده از حسگرهای اینترنت اشیا شامل اطلاعاتی درباره ترافیک، کیفیت هوا، میزان نور و صدا، مصرف آب و میزان پرشدگی سطلهای زباله هستند و دادهها را در زمان واقعی به سامانههای مرکزی ارسال میکنند تا توسط الگوریتمهای هوش مصنوعی و تحلیل دادهها برای مدیریت بهینه شهری و تصمیمگیریهای بهتر مورد استفاده قرار گیرند. برای مثال، چراغهای ترافیکی میتوانند بسته به جریان ترافیک بهصورت خودکار تنظیم شوند و روشنایی خیابانها بر اساس حضور افراد تنظیم شود تا ضمن صرفهجویی در مصرف انرژی، بهرهوری افزایش و کیفیت زندگی شهروندان ارتقا پیدا کند.

با پیشرفتهای چشمگیر در فناوریهای ارتباطی، نسلهای جدید شبکههای بیسیم همچون ۵G و ۶G امکان انتقال دادهها با سرعت بسیار بالا و تأخیر بسیار کم را فراهم آوردهاند. این فناوریها به همراه محاسبات لبهای که پردازش دادهها را نزدیک به محل تولید آنها انجام میدهد، در مدیریت زیرساختهای شهری نقش کلیدی بازی میکنند. به کمک این فناوریها، امکان کنترل و مدیریت لحظهای سامانههای ترافیکی، خودروهای خودران، سیستمهای اعلام هشدارهای ایمنی و سایر اپلیکیشنهای حساس به تأخیر میسر میشود.
برای مثال شهر سنخوزه، بزرگترین شهر در دره سیلیکون و یکی از پیشروترین شهرهای جهان در زمینه پیادهسازی سیستمهای حملونقل هوشمند است. این شهر با بهرهگیری از اینترنت پرسرعت و فناوریهای مدرن اینترنت اشیا و هوش مصنوعی توانسته است شبکهای از خودروهای خودران را در محیط شهری خود به حرکت درآورد و مدیریت کند. یکی از کلیدیترین اقدامات در سنخوزه، سیستم «اولویت سیگنال مبتنی بر هوش مصنوعی» است که به اتوبوسها و خودروهای خودران اجازه میدهد تا با ارتباط مستقیم به چراغهای راهنمای ترافیکی، چراغ سبز دریافت کنند یا مدت زمان چراغ قرمز به حداقل برسد تا جریان ترافیک به صورت پیوسته و روان حرکت کند.

کاربرد واقعیت افزوده در زندگی شهری
واقعیت افزوده بهعنوان پلی میان دنیای دیجیتال و محیط واقعی، کاربردهای متعددی در حوزه شهری دارد. از جمله مهمترین آنها میتوان به مشارکت فعالتر شهروندان در فرایندهای برنامهریزی شهری اشاره کرد. با استفاده از اپلیکیشنهای واقعیت افزوده، ساکنان میتوانند تغییرات پیشنهادی در محلههای خود را بهصورت تصویری و در محیط واقعی مشاهده کنند. به این ترتیب، آنها پیشنمایشی از طراحیهای آینده خیابانها، پارکها یا زیرساختهای جدید خواهند داشت و این تجربه ملموس موجب افزایش انگیزه برای مشارکت در تصمیمگیریها میشود. این فناوری به برنامهریزان و مسئولان امکان میدهد تا پیش از اجرای طرحها، سناریوهای مختلف طراحی را با جزئیات مشاهده و تأثیرات آنها را ارزیابی کنند که این امر به تصمیمگیریهای آگاهانهتر و همکاری بهتر میان دولت، کارشناسان و شهروندان میانجامد. افزون بر این، واقعیت افزوده با آسانسازی ارتباطات و مشارکت، سهم قابلتوجهی در ارتقای کیفیت و پایداری توسعههای شهری دارد.
بازیوارسازی؛ ایجاد انگیزه و مشارکت فعال شهروندان
بازیوارسازی بهعنوان روشی برای افزایش انگیزه و مشارکت شهروندان وارد عرصه توسعه شهری شده است. این رویکرد که عناصر بازی همچون امتیازدهی، چالشها، رقابتها و جوایز را به فعالیتهای روزمره وارد میکند، موجب میشود مردم با علاقه بیشتری در فرایندهای شهری مشارکت کنند. شهروندان از طریق پلتفرمهای بازیوارسازی شده، قادر خواهند بود به شکل تعاملی و حتی در قالب رقابتهای شهری، مشکلات شهر را گزارش کنند، پیشنهادات خود را ارائه دهند و در رأیگیریها شرکت کنند. این سازوکار ضمن افزایش مشارکت عمومی، اطلاعات ارزشمندی را برای تصمیمگیران فراهم میآورد و حس تعلق و مسئولیتپذیری اجتماعی را میان مردم تقویت میکند. افزون بر این، رویکرد بازیوارسازی موجب شفافیت بیشتر در تصمیمگیریهای شهری میشود و با بهرهگیری از فناوریهای واقعیت مجازی، امکان شبیهسازی و آزمایش طرحها و نوآوریها را بدون ریسک دنیای واقعی فراهم میآورد.

با وجود مزایای فراوان استفاده از فناوریهای نوین در شهرسازی و طراحی شهری، چالشهایی نیز پیش روی شهرها و مدیران آنها قرار دارد. یکی از مهمترین مشکلات، دسترسی نابرابر گروههای جامعه به فناوریهای دیجیتال است که ممکن است موجب حذف برخی گروهها از فرایندهای مشارکتی شود. بهکارگیری این فناوریها در مقیاس گسترده مستلزم سرمایهگذاریهای کلان، همکاری بینبخشی و نیروی انسانی متخصص است.
جمعآوری حجم بالایی از دادهها، نیازمند تضمینهای جدی برای حفظ حریم خصوصی و امنیت اطلاعات شهروندان است تا سوءاستفادههای احتمالی به حداقل برسد. با افزایش حجم دادههای شهری و اهمیت حفاظت از اطلاعات شخصی، فناوری بلاکچین بهعنوان راهکاری امن برای اشتراکگذاری دادهها، مدیریت هویت دیجیتال و ایجاد سامانههای شفاف حکمرانی مطرح شده است. از بلاکچین برای ثبت مالکیت زمین، برگزاری انتخابات دیجیتال و ارائه خدمات به شهروندان بهصورت امن بهره گرفته میشود.


نظر شما