نقالی؛ نمایش کهن ایرانی که هنوز جان می‌بخشد

در روزگاری که صحنه‌های تئاتر پر از نور و جلوه‌های مدرن شده است، نقالی همچون شمعی فروزان از گذشته می‌آید؛ هنری که با صدا و دست‌افشانی، جهان اسطوره‌ها و قهرمانان را زنده می‌کند. این نمایش کهن ایرانی، نه‌تنها آیینه‌ای از تاریخ و ادبیات، بلکه گنجینه‌ای است که هنر قصه‌گویی ونمایشگری را در هم می‌آمیزد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، نقالی یکی از شاخص‌ترین و اصیل‌ترین گونه‌های نمایشی ایرانی است که ریشه‌هایش به هزاران سال پیش بازمی‌گردد. برخلاف تئاتر مدرن که بر بازیگران متعدد، طراحی صحنه و جلوه‌های بصری تکیه دارد، نقالی تنها به یک عنصر کلیدی وابسته است: نقال. نقال همان کسی است که با صدای پرطنین، حرکت‌های حساب‌شده دست و نگاه نافذش، داستان‌های حماسی و عاشقانه را جان می‌بخشد.

پیشینه و جایگاه فرهنگی

این هنر کهن، بیشترین شهرت خود را از شاهنامه‌خوانی گرفته است. از قهوه‌خانه‌های قدیمی گرفته تا میدان‌های شهر و حتی دربار شاهان، نقالی همواره پای ثابت محافل ایرانی بوده است. مردم گرد نقال جمع می‌شدند تا روایت‌هایی از دلاوری رستم، عشق زال و رودابه یا نبردهای سهراب و اسفندیار بشنوند. این آئین نه فقط سرگرمی، بلکه راهی برای انتقال ارزش‌ها، تاریخ و هویت ایرانی بوده است.

یونسکو در سال ۲۰۱۱ نقالی ایرانی را در فهرست میراث معنوی بشریت ثبت کرد؛ اقدامی که نشان می‌دهد این هنر نه فقط برای ایرانیان، که برای کل جهان فرهنگی ارزشی والا دارد.

نقالی؛ نمایش کهن ایرانی که هنوز جان می‌بخشد

ویژگی‌های نمایشی نقالی

نقالی یک نمایش تک‌نفره است؛ اما تماشاگر هرگز احساس کمبود نمی‌کند. نقال با تغییر تُن صدا، گاه در نقش پهلوانی خشمگین، گاه در جایگاه شاهی مغرور و گاه در مقام عاشقی دل‌سوخته فرو می‌رود. همین تغییرات صوتی و بیانی، مخاطب را به سفری میان شخصیت‌ها می‌برد.

یکی دیگر از عناصر مهم در نقالی، ابزار و نمادها است. نقال‌ها معمولاً با یک «چوبدست» یا «ترکه» روی صحنه ظاهر می‌شوند. این چوب، گاهی نیزه رستم، گاه پرچم سپاه ایران و زمانی هم صرفاً نشانه‌ای برای تاکید کلام است. لباس نقال معمولاً ساده است، اما ردایی فاخر یا کلاهی خاص می‌تواند شأن حماسی روایت را برجسته کند.

تفاوت نقالی با تئاتر مدرن

اگرچه نقالی و تئاتر، هردو در قالب نمایش تعریف می‌شوند، اما نقالی به زبان ساده‌تری با مردم ارتباط برقرار می‌کند. در تئاتر، تماشاگر شاهد بازی گروهی و صحنه‌آرایی پیچیده است، اما در نقالی همه چیز در کلام و تخیل اتفاق می‌افتد. به همین دلیل است که این هنر به‌رغم سادگی، قدرتی شگرف دارد؛ چرا که مخاطب خود تبدیل به کارگردان ذهنی می‌شود و صحنه‌های روایت را در خیال می‌سازد.

نقالی؛ نمایش کهن ایرانی که هنوز جان می‌بخشد

نقالی امروز؛ بازخوانی یک میراث

با وجود تغییر سبک زندگی و کاهش حضور قهوه‌خانه‌ها، نقالی هنوز زنده است. هنرمندان جوانی در ایران و حتی خارج از کشور، این هنر را بازخوانی می‌کنند؛ برخی با بهره‌گیری از موسیقی و جلوه‌های بصری، و برخی وفادار به شکل سنتی هستند. جشنواره‌های فرهنگی و هنری نیز در سال‌های اخیر بخشی را به اجرای نقالی اختصاص داده‌اند تا نسل جدید، طعم اصیل این هنر را بچشد.

نقالی، تنها یک شیوه روایت داستان نیست؛ بلکه آیینه‌ای از حافظه تاریخی و فرهنگی ایران است. هر بار که نقالی بر زبان می‌آید، انگار صدای فردوسی و پژواک قهرمانان باستانی دوباره زنده می‌شود. این هنر، همچون نخ نقره‌ای است که گذشته و امروز را به هم پیوند می‌زند و یادآور می‌شود که نمایشگری در ایران، ریشه‌ای عمیق و پرشکوه دارد؛ ریشه‌ای که اگر پاس داشته شود، همواره جان خواهد بخشید.

در این میان، تأسف‌بار است که گاهی در فضای پرهیاهوی شبکه‌های اجتماعی، افرادی بی‌هیچ شناخت و آگاهی، به بزرگان فرهنگ و ادب این سرزمین بی‌ادبانه می‌تازند. آن دخترکی که این روزها با کلماتی ناشایست فردوسی بزرگ را به تمسخر گرفته، نه فقط به یک شاعر، بلکه به ریشه‌های هویت ملی ما بی‌حرمتی کرده است. فردوسی ستون فقرات زبان فارسی است و بی‌توجهی یا توهین به او، یعنی بریدن شاخه‌ای که خودمان بر آن نشسته‌ایم. انتقاد اگر از سر دانایی و پژوهش باشد، ارزشمند است؛ اما دشنام و تمسخر، نشانه‌ی بی‌مایگی و تهی‌دستی در اندیشه است.

زنده باد ایران و زنده باد فرهنگ حماسی این سرزمین.

نقالی؛ نمایش کهن ایرانی که هنوز جان می‌بخشد

کد خبر 898496

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.