به گزارش خبرگزاری ایمنا از یزد، هوا آرام بود و نسیمی سبک میان درختان کوچک و کویر خشک میوزید، زمانی که قدم به حیاط مسجد جامع فهرج گذاشتم، مسجدی که در عمق تاریخ خوابیده بود، هنوز نفس میکشید و داستانهای هزار سالهاش را برای هر رهگذری که بخواهد بشنود، بازگو میکرد.
دیوارهای خشتی مسجد با همان رنگ خاک کویر و نقشهایی که انگار از دل دوران ساسانی بیرون آمده بودند، به من خوشآمد گفتند، برایم جالب بود که بدانم این بنا چگونه این همه سال را تاب آورده است، در همین حال دانیال سلیمانی، دهیار روستای فهرج که با افتخار همراهیام میکرد، شروع به صحبت کرد و هر جملهاش همچون قطعهای از پازل تاریخ این بنا بود: «کتبیهای که تاریخ دقیق ساخت مسجد را مشخص کند وجود ندارد، اما با بررسی سبک ساخت، ابعاد خشتها و تزئینات به کار رفته در بنا، میتوان ادعا کرد که این مسجد در کنار چند مسجد دیگر، احتمالاً جزو اولین مساجد ایران به شمار میآید.»
هرچند آنجا خبری از نماز جماعت منظم نبود، سلیمانی توضیح داد که این مسجد هنوز جایگاه ویژهای در قلب مردم دارد: «مسجد جامع فهرج حدود ۲۰ تا ۳۰ سال است که نماز جماعت مداومی ندارد، اما گاهی فرشی پهن میشود و افراد محلی و علاقهمندان برای حضور در مکانی معنوی به آنجا میآیند، در دوران کرونا فرش مسجد جمعآوری شده بود و مراسم نماز جماعت برگزار نمیشد، پیشنماز ثابتی هم وجود ندارد و تنها روضهها یا مراسمهای خاص در این مکان برگزار میشود.»

خشتی به بلندای تاریخ هزار ساله
هرچه بیشتر در این فضا قدم میزدم، بیشتر پی میبردم که این بنا تنها یک ساختمان تاریخی نیست، بلکه شاهدی زنده بر استمرار ایمان و هنر مردمی است که از دل خاک و باد و خورشید کویر، این اثر را ساخته و حفظ کردهاند، سلیمانی که نگهداری و مرمت را بخشی حیاتی از زندگی این بنا میدانست، با صداقت میگوید: «هیچ بنای خشتی سالمی بدون مرمت و نگهداری مداوم پابرجا نخواهد ماند، بناهای خشتی همواره با مرمت پابرجاست و بدون نگهداری و حفاظت دائمی، نمیتوانند دوام بیاورند.»
او ادامه میدهد: «در دورههای اخیر مرمتهای حفاظتی انجام شده است؛ بخشهایی از سقف که فروریخته بود، مرمت شده و سمپاشی موریانه نیز در قسمتهای آسیبدیده انجام شده است، بررسی ناودانها، تعویض کاهگل پشتبام هر چند سال یک بار و رفع مشکلات نما به علت شستهشدن کاهگل بر اثر باران، نیاز دائمی این بناهای خشتی است.»
قدمزنان به سوی بخشهایی از مسجد رفتم که تزئیناتش چشمنوازی میکرد، دهیار فهرج درباره اصالت معماری این مسجد به نکات عمیقی اشاره میکند: «سبک معماری، نوع طاقها، جرزها و ضخامت آنها، شکل برخی از تزئینات و ابعاد خشتها همگی نشاندهنده قدمت بالای بنا هستند، این ویژگیها معمولاً در دورههای پیش از اسلام و اوایل دوره اسلامی مورد استفاده قرار میگرفتهاند.»
او با اشاره به طاقهای دایرهای شکل مسجد که با طاقهای تیزهدار متداول دوره اسلامی تفاوت دارند، میگوید: «این نوع طاقها تقریباً مربوط به دوره پیش از اسلام هستند. البته باید توجه داشت که یک سبک معماری تا زمانی که سبک جدیدی جایگزین آن نشود، ادامه پیدا میکند. تنها چون این سبک در دوره ساسانی رواج بیشتری داشته، به آن سبک ساسانی میگوییم.»
سلیمانی با نگاهی پر از افتخار به تزئینات مسجد میافزاید: «علاوهبر این، ما تزئیناتی همچون محراب خورشیدی، نقوش زیگوراتمانند و نیلوفر آبی (لوتوس) را در معماری بنا داریم که در دورههای پیش از اسلام رایج بوده و در دورههای پس از اسلام نیز با تغییراتی مورد استفاده قرار گرفتهاند، بسیاری از تزئینات دوره اسلامی، ادامه و تغییریافته تزئینات پیش از اسلام هستند.»

مسجدی که در دل مردم هنوز نفس میکشد
مراسم نوری که از میان پنجرهها به درون مسجد میتابید، حال و هوای معنوی فضا را دوچندان میکرد. دانیال درباره ابعاد خشتها هم نکتهای جالب میگوید: «در دورههای پیش از اسلام، ابعاد خشتی بسیار بزرگتر بودهاند. هرچه به دورههای اسلامی و معاصر نزدیکتر میشویم، ابعاد و ضخامت خشتها کمتر میشود، مثلاً اگر در دوره قاجار ابعاد خشت ۲۰ در ۲۰ با ضخامت ۵ سانتیمتر باشد، در مسجد جامع فهرج ابعاد خشت ۳۸ در ۳۸ با ضخامت ۷ یا ۸ سانتیمتر است که نشاندهنده قدمت بسیار بالای بناست.»
اما شاید بزرگترین چالش در حفظ چنین بناهای خشتی، مقابله با تخریب انسانی است، دانیال به نصب شیشههای محافظ در بخشهایی از مسجد اشاره میکند: «این شیشهها برای حفاظت از تزئینات و قسمتهای قدیمی بنا در برابر یادگارینویسی یا خراشیدن بخشهای رنگی، بهویژه درهایی که با گل اُخرا تزئین شدهاند، نصب شدهاند تا جلوی آسیب بیشتر گرفته شود.»
مسجد جامع فهرج حالا بیشتر از همیشه برای همه گروههای مردم قابل دسترس شده است، دهیار درباره اقدامات مناسبسازی توضیح میدهد: «رمپهایی برای تسهیل عبورومرور ویلچر به داخل مسجد ایجاد شده است. با این رمپها، گردشگران و افراد دارای معلولیت میتوانند به راحتی وارد مسجد شوند.»
همزمان با این نگاه محافظتی، برنامههای بزرگی برای آینده مسجد تدارک دیده شده است: «کار ثبت جهانی مسجد فهرج زیر نظر اداره کل میراث فرهنگی در دست اقدام است و ما منتظر خروجی مطالعاتی هستیم. مرمتهای اضطراری که نیاز فوری داشتند، انجام شدهاند، اما سایر مرمتها بر اساس برنامهای که از پرونده ثبت جهانی مسجد خواهد آمد، انجام خواهد شد. این اقدامات توسط وزارت میراث فرهنگی و دفتر ثبت تهران انجام میشود.»
در ادامه گفتم از شنیدهها درباره طبقههای زیرزمینی مسجد که دهیار فهرج به من میگوید: «بر اساس تاریخ شفاهی و گفتههای برخی از قدیمیهای فهرج، پلهای وجود داشته و یک طبقه زیرزمینی نیز بوده، اما جزئیات آن مشخص نیست. فعلاً مجوزی برای کاوشهای باستانشناسی نداریم و این نیاز به درخواست اداره کل میراث فرهنگی از پژوهشگاه میراث فرهنگی تهران و صدور مجوز از آنجاست.»
سلیمانی با اشاره با افزایش آمار بازدید گردشگران از این بنا میگوید: «این رشد نتیجه اقدامات مرمتی، رسانهای شدن و کاندیداتوری فهرج در لیست روستاهای هدف گردشگری بوده است، استان یزد در تهیه پرونده، انجام مرمتها، آمادهسازی مسیرها، نورپردازی و تبلیغات اینترنتی همکاری داشتند که تأثیر زیادی روی استقبال گردشگران گذاشت.»
وی میافزاید: «سال جاری حتی در نقشههای گردشگری یزد نیز بخشی برای معرفی فهرج دیده شد، راهنمایان گردشگری در مسجد مستقر بودند و نظرات مردم را جمعآوری میکردند. ما هم بخشی از رضایتها را در شبکههای اجتماعی منتشر کردیم و مشکلات را میشنیدیم و برای رفع آنها تلاش میکردیم.»
دهیار فهرج با افتخار ادامه میدهد: «برنامههای مختلفی قبل و بعد از نوروز موجب شده تا بسیاری از ساکنان استان یزد با فهرج آشنا شوند و به بهانههایی همچون روز معماران، حلقههای گردشگری، تورهای دانشآموزی و اردوهای مختلف، به فهرج آمدهاند و اینگونه توانستهایم مسجد جامع فهرج را بیشازپیش معرفی کنیم و گردشگران بیشتری جذب کنیم.»

مردم روستا، نگهبانان بیادعای میراث جاویدان فهرج
در همان صبح آرامی که کویر با نرمی نور بازی میکرد، بعد از دیدار و صحبتهای صمیمی با دهیار روستا به دیدار یکی دیگر از حافظان این بنای تاریخی رفتم؛ کسی که نهتنها بهعنوان یک مقام، بلکه از سر دلسوزی و عشق به میراث، در حفظ مسجد جامع فهرج نقش ایفا کرده است. وقتی زیر سایه طاقهای خمیده مسجد ایستاده بودیم، معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی با نگاهی عمیق به دیوارهای خشتی مسجد به من میگوید: «مشارکت مردم روستا و وجود هیئت امنای مردمی و محلی در حفظ و نگهداری مسجد جامع فهرج بسیار مؤثر بوده، این مسجد همواره مورد توجه مردم و مسئولان بوده و با توجهات مداوم میراث فرهنگی، اعتبارات آینده نیز برای آن پیشبینی شده است.»
او وقتی درباره برنامههای آینده صحبت میکرد، در صدایش امید شنیده میشد؛ امید به ماندگاری چیزی که فراتر از خشت و گل است، چیزی شبیه روح، ادامه میدهد: «بحث نورپردازی داخلی مسجد، نصب تابلوهای معرفی بنا، و مرمت بخشهایی از کف و بدنه که دچار فرسودگی شدهاند، در برنامههای آینده میراث فرهنگی قرار دارد.»
حرفش را که شنیدم، یاد شبهایی افتادم که نورپردازی درست میتواند زیبایی معنوی این مسجد را تا اعماق قلب گردشگرانی که از دور و نزدیک میآیند، بکشاند. بهویژه زمانی که بر سردر ورودی یا محراب خورشیدی آن، نوری ملایم بتابد و سکوت کویر، صدای ایمان را منعکس کند.
معاون میراث فرهنگی، همانجا در کنار شبستان مسجد، درحالیکه دستی بر دیوار کاهگلی کشید، به ویژگیهایی اشاره کرد که مسجد جامع فهرج را به الگویی برای دیگر مساجد بدل کرده است: «دسترسپذیری بنا، یکی از اقدامات مهم ما در سال گذشته بود. این اقدام موجب شد تا بنا برای تمام افراد و اقشار جامعه قابل دسترس باشد.» راست میگفت، همین رمپهایی که دانیال هم دربارهشان صحبت کرده بود، نشانه کوچکی از یک دغدغه بزرگ بود: احترام به شأن و حق ورود همه مردم، از سالمندان گرفته تا افراد دارای معلولیت، به یک بنای تاریخی، به یک مرکز معنوی.
وقتی از او درباره ارزش معماری این بنا پرسیدم، با لحنی همراه با ستایش پاسخ میدهد: «معماری ویژه و سلامت بسیار بالای این بنا با توجه به قدمت آن، ستودنی است، این مسجد با قدمتی بیش از هزار سال، باوجود اینکه یکی از سالمترین و قدیمیترین مساجد ایران شناخته میشود، با کمترین دخل و تصرف و مداخله حفظ شده و تا امروز به دست ما رسیده است.»
در نگاهش درک عمیقی از زمان موج میزد؛ انگار این خشتها را نهتنها به چشم مادهای معماری، بلکه به چشم برگهایی از تاریخ میدید:: «این مسجد علاوهبر ارزش معماری و قدمتی که دارد، بهعنوان یک الگوی سالم و مدلی قابل مطالعه برای شناخت سایر مساجد، بهویژه مساجد تاریخی ایران، مورد بررسی قرار میگیرد. این امر ارزش بنا را دوچندان میکند.»
آن روز، وقتی در میان این دو گفتوگو ایستاده بودم، یکی از زبان دهیار و دیگری از زبان میراثبان رسمی، دریافتم که چه پیوندی عمیق میان مردم، مسئولان، تاریخ، خاک و ایمان در این مسجد وجود دارد. اینجا نهتنها یک مکان مذهبی یا یک اثر ثبتشده، بلکه موجودی زنده است، تنفس میکند، زخمی میشود، درمان میشود و همچنان ایستاده، خشتبهخشت، دلبهدل.


نظر شما