به گزارش خبرگزاری ایمنا، «شهید» یعنی همیشه حاضر؛ کسی که گواهیاش بر حقیقت یک لحظه و یکبار نیست، بلکه برای همیشه در تاریخ و دلها ثبت میشود، خبرنگاران شهید نیز چنیناند؛ آنها از روایتگران زمین به شاهدان آسمان تبدیل شدند.
این شهیدان رسانه، روزی با دوربین، قلم و دفترچه به جنگ تحریف رفتند و امروز در حرم امن الهی مهمانند. آنها پیام حق را از غدیر تا نینوا و فریاد آزادی را از کوچههای خونین غزه تا سنگرهای مقاومت در برابر داعش رساندند. بیسلاح اما پر از شجاعت، از انقلاب مشروطه تا امروز، نامشان سندی جاودانه بر پیروزی خون بر شمشیر است.
روزنامهنگار شهید از انقلاب مشروطه تا امروز
شیخ احمد تربتی، روحالقدس، متولد ۱۲۸۷ در تربت حیدریه بود. او تا ۲۹ سالگی علم و دانش آموخت و سپس به تهران رفت. با شروع جنبش مشروطه به این حرکت پیوست و قلمش را برای نوشتن مقالههای انتقادی به کار گرفت. استقبال از نوشتههایش موجب شد که با کمک دوستان و نفوذ در دربار، روزنامه خود را تأسیس کند؛ روزنامهای به نام «روح القدس».
این روزنامه علیه محمدعلی شاه قاجار و حکومت استبدادی او صدای اعتراض بلند کرد. تا یک سال و ۲۸ شماره با همین جسارت منتشر شد. محمدعلی شاه به خاطر مطالب تند روزنامه، شکایت کرد و برای نخستین بار در ایران دادگاه مطبوعات برای شیخ احمد برگزار شد. اما آزادیخواهان و علیاکبر دهخدا پشت او ایستادند و تبرئه شد.
پس از به توپ بستن مجلس توسط نیروهای روسی، شیخ احمد با تفنگ از دفتر روزنامه به دفاع برخاست و چند نفر از روسها را کشت و مجروح کرد، اما دستگیر شد. او و همراهانش به باغ شاه برده شدند، شکنجه دیدند و به شهادت رسیدند. جسدش را در چاهی انداختند، اما بعد از پیروزی مشروطهخواهان، جسدش را بیرون آوردند و در تهران دفن کردند. او را نخستین شهید روزنامهنگار ایران مینامند.

حقوق خبرنگار شهید برای نیازمندان
شهید علی نبیپور، سرپرست خبرگزاری ایرنا در یاسوج بود. او در سال ۱۳۵۹ به خبرنگاری پیوست و در آغاز جنگ تحمیلی به جبههها رفت. بارها به جبهههای مختلف اعزام شد و در کنار رزمندگان بود.
پدرش میگوید: «علی چنان عاشق مکتب اسلام بود که حقوق کم خبرنگاریاش را به نیازمندان میداد. او همه درآمدش را صرف کمک به مردم میکرد که وضع مالی خوبی نداشتند.»
شهید علی نبیپور سرانجام در هفتم مرداد ۱۳۶۱ در عملیات رمضان در جنوب شلمچه به شهادت رسید.

از سنگرهای شرافت تا مزار شریف
شهید محمود صارمی، در سال ۱۳۴۷ در روستای چهاربره بروجرد متولد شد. او دوران ابتدایی را در روستا گذراند، سپس به تهران رفت و تحصیلات جغرافیا را آغاز کرد. همزمان با تحصیل، از طریق بسیج دانشجویی راهی جبهه شد و در میان جنگ و دانشگاه، درس خواند.
سال ۱۳۷۵ مسئول دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی در مزارشریف افغانستان شد. در هفدهم مرداد ۱۳۷۷، به همراه هشت نفر از اعضای کنسولگری ایران توسط طالبان به شهادت رسید.
راوی شهید مدافعان حرم
محسن خزایی خبرنگاری بود که همراه مدافعان حرم به خط مقدم میرفت. او یک بار از کمین گروه تروریستی جندالشیطان در زاهدان فرار کرد، اما سرانجام در حلب سوریه در عملیات جبهه مقاومت، بر اثر ترکش خمپاره شهید شد.
خزایی تنها خبرنگار نبود، او با مهارت مداحیاش دل رزمندگان را آرام میکرد و در برخی عملیاتها پس از گزارش، به رزمندگان کمک نظامی میرساند.
در بیستودوم آبان ۱۳۹۵، هنگام تهیه گزارش میدانی عملیات مدافعان حرم در حلب به شهادت رسید.

تازه داماد شهید خبرنگار
احسان ذاکری، از شهدای خبرنگار جنگ دوازدهروزه رژیم صهیونیستی علیه ایران بود، سابقه فعالیت در دفاعپرس و ایکنا داشت. همکارانش او را جوانی با اخلاق، منظم و پرتلاش میدانستند.
احسان که در آستانه عروسی بود، چند روز پیش از مراسم، در حمله به ساختمان بسیج به شهادت رسید.
هدی رجبی، همسرش میگوید: «احسان حافظ کل قرآن بود و مهربانیاش بینظیر بود. همیشه پناه من بود. حتی درباره آشپزی میگفت یک شب من، یک شب تو، برای یادگیری آشپزی کتاب خریده بود تا با هم یاد بگیریم. او هر کاری را با تمام وجود انجام میداد.»

این شهیدان خبرنگار، با چند دفترچه و قلم و دوربین، در تاریکترین و خطرناکترین نقاط، حقیقت را به مردم نشان دادند. آنها مجاهدانی بیصدا هستند که پشت صحنه ایستادهاند و برای رساندن پیام حق از هیچ خطری نمیترسند.
پیام نبی اکرم (ص) در وصف این عزیزان میگوید: «خوشا به حال بندهای که گمنام است و تنها خدا او را میشناسد. اینها چراغهای هدایت و چشمههای دانشند که هر فتنه تاریکی را با وجودشان برطرف میکنند؛ نه حرفهای بیپایه میزنند و نه ریاکارند.»


نظر شما