تروریسم نیابتی؛ پروژه ناامنی پس از جنگ

مهم‌ترین عناوین روزنامه‌های امروز _یکشنبه پنجم مرداد_ را در ادامه می‌خوانید.‌

به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانه‌های آزاد، روزنامه‌ها و مطبوعات در هر جامعه‌ای از ارکان توسعه و دموکراسی به‌شمار می‌آید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را به‌صورت روزانه در دستور کار خود دارد.

روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تروریسم نیابتی علیه انسجام ملی» نوشت: «صبح روز گذشته (چهارم مرداد ماه) گروهک تروریستی جیش‌الظلم با حمله‌ای مسلحانه و انفجاری به ساختمان دادگستری کل سیستان و بلوچستان در خیابان آزادی زاهدان، ۶ نفر را به شهادت رساند و ۲۲ نفر دیگر را مجروح کرد. روابط عمومی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه پاسداران، اعلام کرد که اکثر شهدا از شهروندان عادی هستند و در میان شهدا یک زن بلوچ و نوزاد ۶ ماهه نیز دیده می‌شوند. قربانیان این حمله تروریستی محدود به اطراف دادگستری زاهدان نماند. قدیر رفیعی‌نسب، برادر شهید حسین رفیعی‌نسب که در حمله جیش‌الظلم به شهادت رسید، پس از شنیدن خبر شهادت برادرش، دچار حمله قلبی شد و درگذشت. طبق اعلام حجت‌الاسلام علی موحدی‌راد، رئیس کل دادگستری استان سیستان و بلوچستان، ماجرای این حمله تروریستی از این قرار بود که یک گروه مسلح قصد ورود به ساختمان دادگستری زاهدان را داشت که با هوشیاری عوامل انتظامی و حفاظت از ورود این افراد به ساختمان جلوگیری شد. پس از آن عوامل تروریست با به کارگیری سلاح و پرتاب کردن نارنجک جنگی درگیری مسلحانه را آغاز کردند که منجر به شهادت ۶ نفر از هموطنانمان، از جمله یک نوزاد و یک مادر شد.

طبق اعلام دادگستری استان، سه نفر از تروریست‌ها که مجهز به جلیقه انفجاری و نارنجک جنگی بودند، از سوی نیروهای نظامی به هلاکت رسیدند. همچنین در جریان این درگیری، سه نفر از سربازان و عوامل انتظامی حفاظت دادگستری هم به شهادت رسیدند. رئیس کل دادگستری استان سیستان و بلوچستان اضافه کرد که عناصر این عملیات تروریستی جلیقه انفجاری و نارنجک جنگی همراه داشتند. این امر نشان می‌دهد که تروریست‌ها به دنبال انجام عملیات انتحاری و کشتار مردم بی‌گناه بودند.

چند ساعت قبل از عملیات تروریستی در زاهدان، یک پایگاه سپاه پاسداران در منطقه سردشت استان آذربایجان غربی نیز مورد حمله تروریستی قرار گرفت. این حمله تروریستی منجر به شهادت یک بسیجی به نام میثم‌کبیری شد. تا لحظه تنظیم گزارش، هیچ گروهکی مسئولیت آن را برعهده نگرفته اما این دو حمله، با توجه به فاصله زمانی کوتاه و ماهیت مشابه، نمی‌تواند تصادفی باشد و شواهدی از هماهنگی میان آنها وجود دارد. نزدیکی زمانی این حملات (کمتر از ۲۴ ساعت) و استفاده از روش‌های مشابه، مانند تیراندازی و تجهیزات انفجاری، نشان‌دهنده الگوی عملیاتی مشترکی است که احتمال برنامه‌ریزی هماهنگ را تقویت می‌کند. گرچه گروهک تروریستی جیش‌الظلم مسئولیت حمله زاهدان را بر عهده گرفت، اما هیچ گروهی حمله به پایگاه نظامی سپاه پاسداران در سردشت را برعهده نگرفته است. هرچند به نظر می‌رسد که این اقدام از سوی گروهک‌های تجزیه‌طلب انجام گرفته است. این ظن زمانی تقویت می‌شود که بدانیم گروهک‌های تجزیه‌طلب غرب کشور نیز مثل جیش‌الظلم، مورد حمایت و پشتیبانی سرویس‌های اطلاعاتی خارجی، بویژه موساد هستند.

به نظر می‌رسد هدف اصلی این حملات که در ظاهر جداگانه، اما در پشت پرده از یک جا هدایت شده‌اند، تضعیف انسجام ملی است که در جریان جنگ اخیر اسرائیل علیه ایران تبلور یافت.

حملات تروریستی زاهدان و سردشت، بویژه پس از ناکامی اسرائیل در جنگ برای ایجاد ناامنی پایدار و پیشبرد پروژه تجزیه ایران، تلاشی برای جبران این شکست از طریق نیروهای نیابتی است. این حملات با هدف قرار دادن اماکن حساس مانند دادگستری و پایگاه نظامی، به دنبال ایجاد حس ناامنی مداوم و کاهش تمرکز ایران بر تهدیدهای خارجی است. شهادت غیرنظامیان، نشان دهنده ماهیت غیرانسانی این اقدامات است که حتی مردم عادی را هدف قرار می‌دهد. در شرایط کنونی که حفظ انسجام ملی بیش از هر زمان دیگری ضروری است، این حملات تلاشی برای جلوگیری از تداوم وحدت ملی هستند.

گروه‌های تروریستی ضدایرانی، مانند جیش‌الظلم، با سوءاستفاده از مشکلات مناطق مرزی مانند سیستان و بلوچستان، همواره سعی در ایجاد ناامنی و تحریک تنش‌های داخلی داشته‌اند. این گروه‌ها با ادعای دروغ دفاع از حقوق اهل سنت، به دنبال جلب حمایت اقشار محلی و ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت هستند. این در حالی است که نظام اسلامی (بویژه با روی کار آمدن دولت چهاردهم) بارها بر توسعه این مناطق تأکید کرده است. انتصاب منصور بیجار به‌عنوان اولین استاندار اهل تسنن سیستان و بلوچستان، نماد بارز توجه دولت پزشکیان به منطقه جنوب‌شرق کشور بود. در راستای خنثی‌سازی اقدام ضدملی جیش‌الظلم بود که مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان، با صدور پیامی حمله تروریستی به دادگستری زاهدان را محکوم کرد. در پیام مولوی عبدالحمید آمده است: «بنده این حمله ناجوانمردانه که به یک مکان عمومی و غیرنظامی صورت گرفته و افراد بی‌سلاح از جمله یک زن و کودک جان خود را از دست داده‌اند غیرشرعی می‌دانم و آن را بشدت محکوم می‌کنم.» امام جمعه مسجد مکی زاهدان تأکید کرد: «اقدامات مسلحانه به هیچ وجه به نفع مردم سیستان و بلوچستان نیست و هرگونه ناامنی به ضرر منافع مردم استان است.»

تروریسم نیابتی؛ پروژه ناامنی پس از جنگ

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «موازنه برتری قدرت موشکی بر قدرت جنگنده‌ها» نوشت: «بنیاد یهودی امور امنیت ملی که به اختصار (Jinsa) خوانده می‌شود، دو روز پیش گزارشی منتشر کرد و در آن نوشت «در جریان جنگ اخیر رژیم اسرائیل علیه ایران ۱۴ درصد از موشک‌های دفاعی تاد (tad)

نابود شده‌اند» و این در حالی است که یک گزارش معتبر منابع دیگر اسرائیلی بیانگر آن است که این رژیم از میانه جنگ ۱۲ روزه ناگزیر گردید سیاست جیره‌بندی را درباره به‌کارگیری این موشک‌ها به اجرا بگذارد که این بدان معناست که تا اواسط جنگ، لااقل نیمی از ۶۰۵ موشک دفاعی تاد که اسرائیل کمی قبل از آغاز جنگ اخیر برای دفاع از تأسیسات حساس خود از آمریکا گرفته، مصرف شده‌اند. موشک‌های تاد با آنکه پیشرفته‌ترین سیستم دفاعی دنیا به حساب می‌آیند در نهایت نتوانستند در مقابل اکثریت شلیک‌های ایران کار عمده‌ای انجام بدهند. بعضی از مراکز اسرائیلی گفته‌اند سامانه‌های دفاعی اسرائیل از جمله موشک‌های تاد تنها توانسته‌اند ۳۵ درصد موشک‌های ایران را رهگیری و مهار نمایند و این در حالی است که همین پژوهشگاه یهودی (جینسا) می‌گوید تعداد موشک‌های شلیک‌شده از سوی ایران ۵۴۱ فروند بوده است.

دو روز پیش رسانه‌های اسرائیلی نوشتند به‌تازگی به آنان اجازه پخش تصاویر اصابت موشک‌های ایران و حجم تخریب‌ها داده شده است. در یکی از فیلم‌های منتشر شده نشان می‌دهد چندین موشک ایران به پالایشگاه حیفا (از جمله اتاق کنترل آن) اصابت کرده و آن را به آتش کشیده است.

آنچه در گزارش جینسا که در سایت دانشگاه ایالت واشنگتن دی‌سی منتشر شده و نیز آنچه در گزارش‌های سایر منابع اسرائیلی یا مرتبط با این رژیم مطرح شده، چندان عجیب نیست. واقعیت این است که تاکنون هیچ سیستم دفاعی هر چند پرقدرت و چندلایه بوده نتوانسته است برای کشور صاحب آن، ایمنی کامل ایجاد نماید. اصابت متوالی موشک‌های ایران به مناطق حساس رژیم اسرائیل از جمله به پایگاه حساس اطلاعاتی نواتیم و نیز اصابت موشک‌های ایران به پایگاه العدید که دارای پیشرفته‌ترین لایه‌های دفاعی بوده‌اند، بیانگر این موضوع و در نهایت بیانگر «نسبی بودن بازدارندگی» می‌باشد.

بعضی گمان کرده‌اند بازدارندگی یک کشور در برابر کشور دیگر در صورتی است که «کشور الف» به درجه‌ای از توانمندی آفندی و پدافندی رسیده باشد که «کشور ب» جرأت حمله به آن را نداشته باشد و حال آنکه می‌دانیم کشورهایی مثل آمریکا و روسیه که دارای قدرتمندترین ارتش‌ها و برترین جنگ‌افزارهای نظامی هستند هم قادر به صیانت مطلق از نیروها و پایگاه‌ها و کشور خود در برابر دشمنان که گاهی از آنان بسیار کوچک‌تر هم می‌باشند، نشده‌اند. روسیه دو ماه پیش از سوی اوکراین مورد حمله پهپادی قرار گرفت و نتوانست همه تجهیزات مهاجم که بعضاً تا عمق ۵۰۰۰ کیلومتری روسیه نفوذ کرده بودند را دفع نماید. یا آمریکا با وجود برخوردار بودن از انواع جنگ‌افزارهای آفندی و پدافندی، در معرض تهاجم دشمنان خود قرار گرفته و نتوانسته از پایگاه‌ها و نیروهای خود، به‌طور مطلق حفاظت نماید. در همین یک سال گذشته، چند بار به پایگاه‌های آمریکا در «یرموک اردن»، «عین‌الاسد عراق» و «العدید قطر» حمله شده است. کما اینکه نیروهای نظامی یمن بارها به ناوهای جنگی و کشتی‌های تجاری آمریکا در اقیانوس هند و دریای سرخ حمله کرده‌اند و آمریکا نتوانسته از طریق اعمال قدرت نظامی، آنها را از ادامه حملات باز دارد مگر زمانی که در پای میز مذکره و از طریق توافق به چیزی رسیده باشد. بنابراین در بحث بازدارندگی که مقوله بسیار مهمی می‌باشد و خداوند متعال هم بر آن تأکید فرموده است، هدف‌گیری، دفع مطلق حملات دشمن و یا ممانعت مطلق از وقوع درگیری نیست. بازدارندگی در معنای متعارف نظامی، این است که یک کشور به درجه‌ای از توانمندی و درجه‌ای از مدیریت نظامی رسیده باشد که دشمن در هنگام مواجهه با آن، ناگزیر به محاسبه انواعی از موضوعات باشد و تحت هر شرایطی جرأت حمله به آن را نداشته باشد.

مسلم این است ارتشی که جنگ را در روز ۲۳ خرداد با یک سری جمع‌بندی‌ها و انگاره‌ها آغاز کرد، به این زودی‌ها نمی‌تواند با همان انگاره‌ها و حساب و کتاب‌ها سراغ گزینه جنگ با ایران بیاید. به عبارت دیگر اسرائیل در روز ۲۳ خرداد با قطعی گرفتن پیروزی سریع خود، جنگ با ایران را کلید زد و به سرعت شکست خورد. این پیروزی روی ستون‌هایی استوار بود که بعد معلوم شد این ستون‌ها خیالی و وهمی هستند. یکی از این ستون‌های خیالی این بود وقتی ضربه سنگینی به چند موقعیت حساس نظام ایران وارد شود، اداره امور از دست رهبر ایران خارج می‌شود. خب این انگاره الان باطل شده است. یکی دیگر از ستون‌های خیالی بود که سیستم رهبری نظامی ایران با یک سلسله ضربات حساب‌شده دچار انفعال شده و به دشمن خود در ضربات پی‌درپی پهلو می‌دهد و دور پیاپی شکست‌های آن رقم می‌خورد. خب این انگاره هم باطل شده است. یکی دیگر از ستون‌های خیالی آن این بود که با اتکا به یک سلسله برتری‌های تکنولوژیک می‌تواند روی سیستم جنگ‌افزار ایران سوار شود و آن را از کار بیندازد. گزارش‌های پس از جنگ که از سوی ارتش اسرائیل منتشر شده می‌گوید درصد این در عمل آن‌قدر نبوده که قدرت دفاعی ایران را مختل کند و یا قدرت تهاجمی ایران را تحت تأثیر جدی قرار دهد.

خب این انگاره سوم هم باطل شده است. ستون خیالی چهارم آن این بود که در ایران ظرفیت ناراضی به عنوان عنصر مکل تهاجم خارجی وارد میدان می‌شود و

پشت جبهه ایران را به آشوب می‌کشد. آنچه اتفاق افتاد، این انگاره را هم باطل کرد. پس اسرائیل نمی‌تواند با جمع‌بندی روز ۲۲ خرداد، اهدافی شبیه اهداف جنگ ۲۳ خرداد تا سوم تیر را در نظر گرفته و به ایران حمله کند.

به عبارت بهتر اسرائیل نمی‌تواند با انگاره «پیروزی بر ایران»، جنگ دوباره‌ای را علیه ایران شروع کند؛ چرا که جنگی با چنین انگاره‌ای راه انداخت و همه توان خود و غرب را برای گرفتن نتیجه، پای کار آورد و شکست خورد. اما این به آن معنا نیست که آمریکا و اسرائیل به دلیل شکست در جنگ ۱۲ روزه، درگیری با ایران را کنار گذاشته‌اند. باید بدانیم که همیشه درگیری با هدف پیروزی بر دشمن اتفاق نمی‌افتد. جنگ می‌تواند با هدف ضربه زدن به دشمن و بازداشتن آن از اقدامات آفندی هم راه بیفتد. کمااینکه بسیاری از جنگ‌ها با این مبنا راه افتاده‌اند. از این‌رو دستگاه نظامی ایران در عین اعتماد به نفس و اتکا به پیروزی در جنگ اخیر و بررسی دقیق نقاط قوت و ضعف خود در این جنگ و ارزیابی دقیق توانایی‌ها و ضعف‌های دشمنان خود، از کید دشمن غافل نیست. اسرائیل و آمریکا نتوانسته‌اند اهداف خود در جنگ ۱۲ روزه را محقق کنند؛ خود این ناکامی می‌تواند دلیل آرایش نظامی تازه آنان در مقابل ایران باشد.

تجربه جنگ ۱۲ روزه ثابت کرد قدرت نظامی ایران از هوشمندی کافی در برابر حرکت دشمن و از توانایی کافی برای ضربه زدن به آن برخوردار می‌باشد. حمله به پایگاه العدید آمریکا و حمله به مرکز حساس نظامی بئرالسبع اسرائیل همزمان و در یک شب صورت گرفت. این هم مانور قدرت و هم مانور اراده بود و لذا نیروی نظامی ایران که طمأنینه خود را به اثبات رسانده است، در صورت مواجه شدن با شرارت جدید با اطمینان بیشتر و ضربه مهلک‌تر شکست بزرگ دیگری را بر دشمن تحمیل می‌کند.»

تروریسم نیابتی؛ پروژه ناامنی پس از جنگ

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «عبور از پزشکیان در اوج انسجام ملی؟!» نوشت: «برخی فعالان سیاسی یا سران احزاب در روز چهلم جنگی که به یک انسجام ملی بی‌نظیر بدل شد، ساز عبور از پزشکیان کوک کرده‌اند! عجیب آنکه این گروه نطق یک روحانی یا پیشنهاد یک فعال سیاسی دیگر را در یک امر جزئی در گوشه‌ای دور از مملکت در بوق می‌کنند و آن را ضد انسجام و وحدت ملی می‌نامند، اما «عبور از پزشکیان» را که کار خودشان است، چنین نمی‌پندارند. محسن هاشمی و عباس عبدی از این جمله‌اند.

هاشمی در روزنامه حزبی‌اش «سازندگی» با یادی از مرحوم پدرش (که همیشه جایش را خالی می‌کنند و جز او مصلح و فایده‌مندی نمی‌شناسند و نام نمی‌برند) با برشمردن مخاطراتی برای کشور نوشته است: «در شرایطی چنین حساس وجود یک "شخصیت واسط" که هم مورد وثوق رهبران کشور باشد و هم نزد نخبگان و جامعه بین‌المللی اعتبار داشته باشد، می‌تواند نقش کلیدی در عبور از بحران ایفا کند». گمان نکنید که مثلاً منظور هاشمی و سازندگی کسی مثل علی لاریجانی است. منظور هاشمی از شخصیت واسط، خودش است. گمان می‌کند پزشکیان این‌کاره نیست و او همچون پدرش می‌تواند مورد وثوق آمریکا و اروپا و اعراب و دیگران باشد (هرچند در این ادعا که هاشمی چنین بود، مناقشه فراوان است).

هاشمی در ابتدای مقاله‌اش چنان از «بزنگاه‌های تاریخی» و «پیچیده‌ترین موقعیت‌های راهبردی چهار دهه اخیر» و «فجایع تأخیر در تصمیم‌گیری» سخن گفته که وقتی به پیشنهاد «شخصیت واسط» مورد قبول دنیا می‌رسد، مخاطب احساس می‌کند همین حالا در حال حرکت به سوی ساختمان ریاست‌جمهوری هستند تا از پزشکیان بخواهند کرسی را به شخصیت واسط واگذار کند. به‌هر حال حتی اگر این‌قدرها هم داغ نباشد، سخنان او بوی سه سال صبر تا انتخابات بعدی را نمی‌دهد.

عباس عبدی نیز که خود در شورای راهبری انتخاب پزشکیان بود، در گفت‌وگویی برای چندمین بار و این بار جدی‌تر به رئیس‌جمهور هشدار داده که فقط چند ماه (تا پایان سال) بیشتر وقت ندارد! عبدی در پاسخ به اینکه «چه پیشنهادی برای سه سال باقی‌مانده دولت دارید تا ضعف‌ها برطرف شود؟» می‌گوید: «تا سه سال دیگر؟! تا پایان همین امسال وقت دارند که اصلاحات را انجام دهند. قبلاً در زمان رئیسی دوبار گفته بودم که تا پایان ۱۴۰۳ ولی آمدن آقای پزشکیان فقط توانسته یک سال دیگر به تاب‌آوری سیاست‌های رسمی کمک کند.... دور سه سال را خط بکشید یا امسال یا هیچ‌وقت».

آقای عبدی البته سی سال و بیشتر است که برای نظام فقط چند ماه فرصت قائل است. از زمان روزنامه سلام چنین بود تا اینکه در دوره رئیسی کلاً جمهوری اسلامی را شوره‌زاری بی‌حاصل دانست که «اقدامات رئیسان‌جمهور همانند کاشتن نهال در این شوره‌زار است و فارغ از اینکه چه شخصی و با چه گرایش سیاسی، رئیس‌جمهور است، با دست‌فرمان چهل‌ساله حاکمیت فعلی در ایران دیگر نمی‌توان ادامه داد». شاید بتوان گفت آقای عبدی واقعاً در این ادعای خود صادق بوده است و همین که به پزشکیان هم چند ماه بیشتر فرصت نمی‌دهد یعنی همچنان معتقد است هر رئیس‌جمهوری با هر گرایشی کاری در این شوره‌زار از پیش نمی‌برد. فقط نمی‌توان این ادعاهای ایشان را با ذوق‌زدگی مفرط از تأیید صلاحیت پزشکیان و حضور در شورای راهبری او و نوشتن روزی دو سرمقاله و چند مصاحبه برای علفزارکردن این شوره‌زار در یک‌سبد جمع کرد!

وانگهی بی‌ثباتی در رویه‌ها موجب می‌شود هشدارهای آنان را صادقانه فرض نکنیم. آقای عبدی خود در سال‌های اخیر، از منتقدان شرکت در انتخابات بود و بعضاً رویکردی تردیدآمیز نسبت به اصلاحات در ساختار نشان می‌داد، اما اکنون از درون ساختار مطالبه اصلاح فوری دارد و مجال نفس‌کشیدن هم نمی‌دهد! کسان دیگری که پیش‌تر دنبال «اصلاح‌طلبی خزنده» و «اصلاحات بی‌هزینه» بودند حالا گویا در دوره پزشکیان مظلوم گیر آورده‌اند!

از روز روی‌کارآمدن پزشکیان نوشتم که او به کار اصلاح‌طلبان نمی‌آید، یعنی به کار آن چیزی که آنان در سر دارند. بله نظام به اصلاحات و تغییرات نیاز دارد، اما مدل‌های اصلاح‌طلبی نیز در این سه دهه اخیر کم به کار گرفته نشده و کسی حاضر به دفاع از نتایج آن نیست. شما نیز انسان‌هایی هستید به مانند دیگر کارگزاران نظام مستعد خطا، و اگر معتقدید راهبردهای نظام نتوانسته مشکلات ما (معیشتی، اقتصاد، رفع خطرهای امنیتی و جنگ) را حل کند، صرف این ادعا منطقاً به معنای آن نیست که راهبردهای شما از عهده این مهم برمی‌آید. اگر تغییرات فوری و گسترده شما لحاظ شد تا به‌زعم شما نظام را از آخرین شانسش بهره‌مند کند و از لبه پرتگاه نجات دهد، ولی چنین نشد و اوضاع را بدتر کرد، چنانکه در دهه نود کرد، شما هرگز چیزی را گردن نخواهید گرفت، چنانکه دهه نود را گردن نمی‌گیرید.

جامعه و سیاست، ماشین حساب نیست که بتوان با چهار ادعا و فشاردادن چند دکمه آن را پیش‌بینی‌پذیر کرد. در هشدارهای «یا چنین کن یا کارت و کار نظام تمام است» نوعی آمادگی برای ویرانی مستتر است که این راهبرد را خلاف عقلانیت و اخلاق می‌کند. بهتر است روند تدریجی کمک به بهترشدن اوضاع را در پیش بگیرید و دست از این هشدارهای ویرانگر و قدیمی «آخرین فرصت» بردارید.»

تروریسم نیابتی؛ پروژه ناامنی پس از جنگ

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «روایت موشک‌ها» را برگزید و نوشت: «کانال ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی بتازگی تصاویر و جزئیاتی جدید از حمله موشکی ایران به پالایشگاه حیفا منتشر کرده است. جزئیاتی که در این گزارش منتشر شده، نشان می‌دهد حمله ایران به این پالایشگاه بسیار دقیق بوده است. در حمله به این پالایشگاه که با ۳ موشک انجام شد، برج خنک‌کننده و لوله‌های انتقال سوخت به مخزن مورد اصابت دقیق قرار گرفت. این حمله باعث شد پالایشگاه حیفا از مدار خارج شود و طبق گزارش مقامات صهیونیست، تعمیر و فعالیت مجدد پالایشگاه حداقل ۴ ماه زمان می‌برد.

یکی از نکات مهمی که در گزارش کانال ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی به آن اشاره شد این است که حمله موشکی دقیق ایران، حاوی یک پیام «هشدار جدی» بود. ایران با این حمله نشان داد می‌تواند اهداف خود را به صورت دقیق مورد اصابت قرار دهد. بنابراین انهدام اهداف تعیین شده از سوی ایران قطعی است اما چرا ایران مخازن سوخت پالایشگاه را مورد هدف قرار نداد؟ حمله موشکی دقیق ایران نشان داد مخازن سوخت پالایشگاه، هدف ایران نبوده و این دقیقاً همان پیام هشدار است.

حمله موشکی ایران به پالایشگاه حیفا بامداد یکشنبه ۲۵ خرداد، یعنی ۲ روز پس از آغاز جنگ انجام شد. رژیم صهیونیستی عصر شنبه ۲۴ خرداد با چند پهپاد و ریزپرنده به پالایشگاه بخش خشکی فاز ۱۴ پارس جنوبی حمله کرد که با اقدام به موقع پدافند این منطقه، همه پهپادها و ریزپرنده‌ها منهدم شدند. با این حال، برخورد قطعات یک ریزپرنده‌های منهدم‌شده به جداره یکی از مخازن، منجر به آتش‌سوزی شد که البته این آتش به سرعت مهار شد. حمله رژیم صهیونیستی یک اقدام بسیار خطرناک بود و نشان داد در حال تست ایران برای حمله به پارس جنوبی و از بین بردن زیرساخت‌های انرژی ایران است. چند ساعت پس از این اقدام خطرناک رژیم صهیونیستی، ایران با ۳ موشک، پالایشگاه حیفا را مورد اصابت قرار داد. در واقع این اقدام ایران واکنش مستقیم به اقدام چند ساعت قبل از آن رژیم صهیونیستی در فاز ۱۴ پارس جنوبی بود. ایران با حمله دقیق موشکی به پالایشگاه حیفا، یک «شلیک هشدار» صادر کرد و این پیام واضح را به مقامات رژیم رساند که در صورت تکرار شرارت رژیم صهیونیستی علیه زیرساخت‌های انرژی ایران، بلافاصله مقابله به مثل می‌شود. دقت اصابت موشک‌های ایران نیز بر اعتبار این پیام هشدارآمیز افزود. شلیک هشدار ایران به پالایشگاه حیفا باعث ایجاد یک بازدارندگی مؤثر شد و رژیم صهیونیستی تا پایان جنگ ۱۲ روزه، دیگر به فکر حمله به پارس جنوبی نیفتاد. البته این تنها مقابله به مثل ایران نبود. در طول جنگ ۱۲ روزه، ایران نشان داد بانک اهداف دقیقی از مراکز و تأسیسات رژیم صهیونیستی در اختیار دارد و با استفاده از این قدرت اطلاعاتی، همچنین موشک‌های نقطه‌زن، حملات رژیم به مراکز و تأسیسات خود را به صورت دقیق پاسخ داد.

حمله دقیق ایران به مؤسسه وایزمن نیز در همین راستا ارزیابی می‌شود. اما چرا ایران مؤسسه وایزمن را منهدم کرد؟ رژیم صهیونیستی در حمله شامگاه شنبه ۲۴ خردادماه به تهران که تا ساعت یک بامداد روز یکشنبه ادامه داشت، به ساختمان وزارت دفاع، همچنین ساختمان سازمان پژوهش و نوآوری‌های دفاعی وزارت دفاع (سپند) آسیب وارد کرد.

تنها چند ساعت پس از این حمله رژیم صهیونیستی، ایران یکشنبه ۲۵ خرداد مؤسسه وایزمن را هدف موشک‌های خود قرار داد. در پی این حمله، این مؤسسه منهدم شد. مؤسسه وایزمن یکی از مهم‌ترین مراکز پژوهشی - نظامی رژیم صهیونیستی به شمار می‌رفت که از آن به عنوان مغز صنایع نظامی رژیم صهیونیستی یاد می‌شد. برخی تحلیلگران و رسانه‌های رژیم، این حمله را به عنوان بی‌سابقه‌ترین حمله و خسارت به این رژیم ارزیابی کردند. بر اساس برخی گزارشات، همه پژوهش‌های ۱۲ سال اخیر این مؤسسه در پی حمله ایران از بین رفت. همین‌طور گفته می‌شود این حمله ایران خسارت نیم میلیارد دلاری روی دست رژیم صهیونیستی گذاشت. حمله به مؤسسه وایزمن و ویرانی آن به عنوان یکی از مهم‌ترین اتفاقات در خلال جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران عنوان می‌شود.

رژیم صهیونیستی قوانین سختگیرانه‌ای درباره افشای اخبار مربوط به جنگ تحمیلی علیه ایران اعمال کرده است. سانسور شدید و گسترده اخبار خسارات رژیم صهیونیستی در این جنگ به گونه‌ای است که حتی اعتراض رسانه‌های غربی را نیز در پی داشته. روزنامه تلگراف از جمله رسانه‌هایی است که اخیراً در گزارشی نوشت سانسور گسترده اخبار مربوط به جنگ توسط اسرائیل باعث شده قضاوت درباره نتیجه جنگ ۱۲ روزه پیچیده‌تر شود. در واقع این روزنامه به این نکته مهم اشاره کرد که رژیم صهیونیستی با سانسور شدید اخبار مربوط به خسارات خود در جنگ با ایران، مانع آن می‌شود قضاوت دقیقی درباره میزان خسارات وارد شده به طرفین و به تبع آن، تشخیص پیروز واقعی در این جنگ شکل بگیرد. با این حال پس از آتش‌بس میان طرفین، به مرور انتشار اخبار مربوط به خسارات وارد شده به رژیم صهیونیستی سبب می‌شود قضاوت دقیق‌تری درباره پیروز واقعی جنگ شکل بگیرد.

یکی از این قبیل اخبار، فاش شدن حملات موشکی ایران به ۵ پایگاه مهم نظامی رژیم صهیونیستی است. به واسطه اینکه بسیاری از پایگاه‌های نظامی رژیم صهیونیستی در مناطق حفاظت‌شده قرار دارند و به خاطر عدم دسترسی عموم و سانسور گسترده توسط رژیم صهیونیستی، اخبار و تصاویر مربوط به هدف قرار گرفتن این مراکز در دسترس نیست اما مراکز پژوهشی و دانشگاهی دنیا به واسطه دسترسی‌هایی که به اطلاعات و داده‌های ماهواره‌ای دارند؛ تا حدودی از خسارات واردشده به مراکز نظامی رژیم صهیونیستی باخبر می‌شوند. در همین راستا، اخیراً پژوهشگران دانشگاه ایالتی اورگن با در اختیار گرفتن داده‌ها و اطلاعات ماهواره‌ای، متوجه شدند در جریان جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران، ۵ مرکز مهم نظامی رژیم مورد اصابت موشک‌های ایرانی قرار گرفتند. این پژوهشگران حتی تعداد اصابت موشک‌های ایران به این ۵ مرکز مهم نظامی را نیز اعلام کرده‌اند. در گزارشی که الجزیره به نقل از روزنامه تلگراف منتشر کرده، نوشته شده است این دانشگاهیان گفته‌اند آثار اصابت ۶ موشک به این مراکز نظامی اسرائیل مشخص است.

روایت جنگ بخش مهمی از جنگ است. بخش مهمی از نبرد روایت‌ها در خلال جنگ شکل می‌گیرد اما بخش مهم‌تر، مربوط به پس از جنگ است. در جریان جنگ علیه ایران، رفتار رسانه‌های معروف غرب به وضوح نشان داد آنها در حال یک عملیات روانی گسترده علیه ایران هستند. برخی مانند تایم و اکونومیست، با طرح جلد خود سعی کردند در همان روزهای اول جنگ، تصویر شکست‌خورده از ایران به نمایش بگذارند؛ طرح‌هایی که از هماهنگی دستگاه تبلیغاتی غرب با رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران حکایت می‌کرد.

در این رسانه‌ها نحوه روایت حملات طرفین و خساراتی که به یکدیگر وارد می‌کردند نیز تا حدود زیادی یکطرفه بود. یکی دیگر از مواردی که راهبرد عملیات روانی در عملکرد این رسانه‌ها به وضوح مشخص بود، مربوط به ماجرای حمله آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران بود. عملکرد این رسانه‌ها نشان داد در جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران، رسانه‌های غرب در نقش اسلحه نرم مهاجم ظاهر شدند.

بنابراین می‌توان گفت در خلق روایت واقعی از جنگ، این خود تسلیحات دفاعی ایران هستند که در خط مقدم قرار دارند. موشک‌های دقیق و قدرتمند ایرانی حالا تبدیل به مهم‌ترین واقعیت جنگ تحمیلی علیه ایران شده‌اند. همان‌گونه که گفته شد، این واقعیت مهم جنگ، خود در نقش روایت‌ساز نیز ظاهر شده است.»

تروریسم نیابتی؛ پروژه ناامنی پس از جنگ

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «تروریسم نیابتی» را برگزید و نوشت: «صبح دیروز، ایران در دو نقطه استراتژیک خود؛ زاهدان و سردشت، شاهد حملاتی از نوعی آشنا و درعین‌حال هولناک بود. حملاتی که بیش از آنکه «محلی» و «مقطعی» تلقی شوند، در چارچوب یک سناریوی فراملی قابل تحلیل‌اند؛ سناریویی با رگه‌هایی پررنگ از دخالت بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، به‌ویژه رژیم اسرائیل که در سال‌های اخیر از تحریک ناامنی درون مرزهای ایران ابایی نداشته است.

حدود ساعت ۸:۳۰ صبح، زمانی که ساختمان دادگستری زاهدان روز خود را آغاز می‌کرد، یک تیم مسلح تروریستی در پوشش ارباب‌رجوع تلاش کرد وارد ساختمان شود. بنا بر اعلام رسمی، این تیم سه‌نفره از همان آغاز به سلاح گرم، نارنجک جنگی و جلیقه انفجاری مجهز بوده و هدفی روشن داشته‌اند: حمله به نماد حاکمیت قضائی جمهوری اسلامی در یکی از پرچالش‌ترین استان‌های کشور.

هرچند با هوشیاری نیروهای انتظامی، از ورود این تیم به داخل ساختمان جلوگیری شد، اما درگیری مسلحانه بلافاصله به خارج از ساختمان کشیده شد؛ درگیری‌ای که به شهادت دست‌کم شش نفر، از جمله یک نوزاد کمتر از یک سال، یک زن حدوداً ۶۰ ساله و سه نفر از نیروهای انتظامی انجامید. بیش از ۲۰ نفر دیگر نیز زخمی شده‌اند. درحالی‌که رسانه‌های رسمی، از جمله خبرگزاری تسنیم، این حمله را به گروهک «جیش‌العدل» که «در ادبیات خبری ایران جیش‌الظلم نامیده می‌شوند» نسبت داده‌اند، سردار دلیری، جانشین فرمانده انتظامی استان، آشکارا انگشت اتهام را به سوی رژیم صهیونیستی نشانه رفت و گفت: «این تیم تروریستی وابسته به رژیم صهیونیستی بود و با هدف ایجاد رعب و بی‌ثباتی وارد عمل شده بود». بر پایه گزارش‌های رسمی، همه اعضای این تیم در جریان عملیات کشته شدند. با این حال، منابع امنیتی از ادامه ردیابی شبکه‌های پشتیبانی، لجستیکی و مالی این عملیات خبر داده‌اند؛ موضوعی که دادستان کل کشور نیز در بیانیه‌ای ویژه به آن اشاره کرده و دستور پیگیری فوری آن را صادر کرده است.

در ساعات ابتدایی روز شنبه، صدها کیلومتر آن‌سوتر و در نوار مرزی شمال غربی کشور، یک پایگاه بسیج در نزدیکی روستای اَغَلان سردشت هدف تیراندازی تروریست‌ها قرار گرفت. در جریان این حمله که با سلاح سبک انجام شد، میثم کبیری، نیروی بسیجی این پایگاه، به شهادت رسید و یک نفر دیگر زخمی شد. گرچه مسئول روابط‌عمومی سپاه شهدای آذربایجان غربی از اعلام نام گروه مهاجم خودداری کرد، اما با نگاهی به الگوی حملات پیشین، رد پای گروه‌های مسلح وابسته به پژاک یا دیگر گروهک‌های نیابتی در این ماجرا دور از ذهن نیست.

از نگاه امنیتی، دو حمله هم‌زمان در دو سوی جغرافیای ایران، یک تصادف نیست. الگوی عملیات، نوع تسلیحات، هدف‌گیری مراکز نمادین «یکی دادگستری و دیگری پایگاه نظامی» و زمان‌بندی اجرا، همه حاکی از آن است که این حملات بخشی از یک طرح بزرگ‌تر برای تشدید فشار روانی و اجتماعی بر ایران‌اند. در هفته‌های گذشته، نهادهای رسمی بارها از افزایش تحرکات اطلاعاتی اسرائیل در مرزهای شرقی و غربی کشور سخن گفته‌اند. پرونده‌های مربوط به جاسوس‌های وابسته به موساد، ترورهای نافرجام و کشف خانه‌های تیمی در سیستان‌وبلوچستان و کرمانشاه، همگی مؤید آن است که رژیم اسرائیل، پس از ناکامی در اجرای پروژه «آشوب‌سازان ۱۲ روزه»، به فاز تازه‌ای از عملیات نیابتی روی آورده است؛ فازی که به‌جای عملیات پرهزینه و مستقیم، از ظرفیت گروه‌های پراکنده و شبه‌نظامی استفاده می‌کند و هدف اصلی آن، گشودن جبهه روانی در داخل مرزها و شکستن اعتماد عمومی به نهادهای حافظ امنیت است.

نباید فراموش کرد که حمله به دادگستری زاهدان، در کنار عملیات‌های تروریستی مکرر در زاهدان مانند تخریب بانک‌ها، شلیک به مردم و حمله به کلانتری‌ها، ادامه همان «الگوی آشوب ترکیبی» است که طراحی آن را پیش‌تر در پروژه‌های جنگ رسانه‌ای، عملیات شناختی و تحریم‌های هدفمند شاهد بوده‌ایم. اما آنچه این بار ماجرا را متفاوت می‌کند، ابعاد انسانی حادثه است که اگر روزی حمله به سربازان وطن و پایگاه‌های مرزی بود، در ماه‌های گذشته از جمله حمله دیروز به کشتار مردم عادی رسیده است و در حمله تروریستی دیروز کشته‌شدن یک نوزاد، زخمی‌شدن مادر و شهادت یک زن مسن بلوچ، بار احساسی این حادثه را از یک حمله صرفاً تروریستی به یک جنایت عمومی علیه مردم بی‌گناه تبدیل کرده است؛ مسئله‌ای که بی‌شک افکار عمومی را درگیر خواهد کرد.

با توجه به شواهد میدانی، رژیم اسرائیل با حمایت مالی و اطلاعاتی از گروه‌هایی مانند «جیش‌الظلم» به دنبال تبدیل مناطق مرزی ایران به کمربند بی‌ثباتی است. تلاش برای جذب افکار عمومی محلی از طریق شعارهای قومیتی یا مذهبی و هم‌زمان بهره‌گیری از عملیات رسانه‌ای در بستر فضای مجازی، مکمل این اقدامات میدانی است. بنابراین در شرایط کنونی هوشیاری اطلاعاتی در مرزها و توسعه امنیت پایدار در عمق جغرافیای شرقی کشور اولویتی راهبردی است. بازدارندگی فعال از طریق پاسخ قاطع به حامیان مستقیم و غیرمستقیم این اقدامات باید بدون تعارف در دستور کار باقی بماند و در نهایت، ایران باید هم‌زمان با اجرای عملیات‌های نظامی و پاسخ به اقدامات تجاوزکارانه دشمن، روایت‌سازی امنیتی را نیز در دست گیرد تا افکار عمومی داخلی و خارجی بدانند که این اقدامات تروریستی، حلقه‌ای از زنجیره فشار اسرائیل برای توقف پیشرفت و بازدارندگی ایران است. امنیت، مقدمه توسعه است و امروز مرزهای ایران، نه‌فقط خط جغرافیایی، بلکه خط مقدم نبرد با پروژه‌های رعب‌آفرینی اسرائیل در قالب جنگ نیابتی هستند.»

تروریسم نیابتی؛ پروژه ناامنی پس از جنگ

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «روز خونین زاهدان» را برگزید و نوشت: «حمله تروریستی روز گذشته به دادگستری زاهدان منجر به شهادت ۶ نفر و مجروح شدن ۲۲ نفر از هموطنان شد. بر اساس گزارش‌ها، گروهک تروریستی جیش‌الظلم مسؤولیت این حمله تروریستی را بر عهده گرفته است. وزیر کشور دستور پیگیری این حادثه را صادر کرده است.

حمله تروریستی صبح روز گذشته به دادگستری مرکز سیستان و بلوچستان، ۶ شهید و ۲۲ مجروح برجا گذاشت. به گفته رئیس کل دادگستری استان سیستان و بلوچستان، بیشتر مجروحین حمله به دادگستری زاهدان، مردم عادی بودند از جمله یک مادر و نوزاد هفت ماهه بلوچ که در این حمله تروریستی به شهادت رسیدند. همچنین در این حمله تروریستی سه نفر از سربازان و عوامل انتظامی حفاظت دادگستری هم به شهادت رسیده‌اند. عملیات مقابله با حمله تروریستی به ساختمان دادگستری در نهایت با هلاکت ۳ تروریست به پایان رسید. براساس اطلاعیه قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه سه نفر از تروریست‌هایی که به هلاکت رسیدند مجهز به جلیقه انتحاری بودند.

در پی این حمله صدای تیراندازی و درگیری‌ها برای ساعتی در شهر زاهدان شنیده می‌شد. برخی گزارش‌ها این گروه مسلح تروریستی را وابسته به گروهک جیش‌الظلم و برخی دیگر وابسته به رژیم صهیونیستی معرفی کرده است. با این حال به گزارش تسنیم و فارس، گروه تروریستی جیش‌الظلم روز گذشته با صدور بیانیه‌ای مسؤولیت این حمله را پذیرفته است. این نخستین بار نیست که این گروه دست به حملات تروریستی در کشور میزند. سابقه حملات تروریستی این گروه به سال ۹۱ باز می‌گردد. در جدیدترین این حملات، تیرماه امسال نیز این گروه تروریستی به یک خودروی نیروی انتظامی در چابهار حمله کرده بود که منجر به شهادت سه مأمور نیروی انتظامی شد.

اما در پی وقوع حادثه تروریستی دیروز در دادگستری شهرستان زاهدان، محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهور در پیامی ضمن محکومیت این حادثه، با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران همواره قربانی تروریسم بوده است، تاکید کرد: انتظار است نهادهای امنیتی و انتظامی پیگیری‌های لازم را در خصوص این حادثه انجام داده و ضمن پیشگیری از وقوع حوادث مشابه گزارش جامعی را به اطلاع افکار عمومی برسانند. او همچنین تصریح کرد: از وزارت بهداشت و کادر سختکوش درمان نیز می‌خواهم تمام مساعی خود را برای بهبود مصدومان به کار ببندند.

آن‌طور که رئیس کل دادگستری استان سیستان و بلوچستان روز گذشته در گفت‌وگو با ایسنا در مورد چگونگی این حادثه تروریستی روایت کرده است: صبح دیروز یک گروه مسلح قصد ورود به ساختمان دادگستری زاهدان را داشت که با هوشیاری عوامل انتظامی و حفاظت از ورود این افراد به ساختمان جلوگیری شد و پس از آن عوامل تروریست با به کارگیری سلاح و پرتاب کردن نارنجک جنگی درگیری مسلحانه را آغاز کردند. موحدی‌راد با اشاره به اینکه با درگیری صورت گرفته درگیری به خارج از ساختمان دادگستری ادامه پیدا کرد که متأسفانه در تیراندازی عوامل تروریست به سمت مردم یک نوزاد کمتر از یک سال به شهادت رسید و مادر وی مجروح شد، گفت: بیشتر شهدا و مجروحان این حمله تروریستی از مردم عادی هستند.

وی در مورد دیگر شهدای این حمله تروریستی گفت: در میان شهدا یک خانم حدوداً ۶۰ ساله بلوچ که هنوز هویت وی شناسایی نشده است، دیده می‌شود. وی در ادامه با اشاره به اینکه عناصر این عملیات تروریستی جلیقه انفجاری و نارنجک جنگی همراه داشته‌اند، گفت: با اعلام قرارگاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سه نفر از تروریست‌ها به درک واصل شده‌اند.»

تروریسم نیابتی؛ پروژه ناامنی پس از جنگ

کد خبر 888651

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.