بازی با گرسنگان؛ وحشت اسرائیل از فروپاشی رویای صهیونیسم

مهم‌ترین عناوین روزنامه‌های امروز _شنبه چهارم مرداد_ را در ادامه می‌خوانید.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانه‌های آزاد، روزنامه‌ها و مطبوعات در هر جامعه‌ای از ارکان توسعه و دموکراسی به‌شمار می‌آید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را به‌صورت روزانه در دستور کار خود دارد.

روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ناهید ۲ در قلب فضا جا گرفت» نوشت: «حسن سالاریه، رئیس سازمان فضایی ایران و معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ۲۶ فروردین ماه ۱۴۰۴ در گفت‌وگوی اختصاصی با روزنامه ایران، از برنامه‌ریزی برای حداقل ۲ پرتاب خارجی و ۴ تا ۵ پرتاب داخلی تا پایان سال، در قالب نقشه راه ۱۰ ساله فضایی کشور خبر داد و عنوان کرد که ماهواره‌های ظفر، پایا و ناهید ۲ با ۲ پرتاب خارجی، در مدار قرار خواهند گرفت. حالا با پرتاب موفقیت‌آمیز ماهواره ناهید ۲ با پرتابگر سایوز روسی از پایگاه فضایی وستوچنی روسیه، یکی از این وعده‌ها محقق شده است. سالاریه پس از پرتاب ماهواره ناهید ۲ هم در گفت‌وگو با شبکه خبر گفت: «ماهواره ناهید ۲ در مسیر توسعه فناوری‌های ارتباطات فضاپایه و ماهواره‌های مخابراتی کشور، به صورت بومی‌طراحی و ساخته شده و اولین ماهواره‌ای است که از این خانواده در مدار قرار گرفته است. قرار است در گام اول با تست‌ها و آزمون‌هایی که در زیرسیستم‌های مختلف این ماهواره انجام می‌شود، فرآیند طراحی و ساخت زیرسیستم‌ها با دقت ارزیابی و تست شود و در ادامه مسیر، برنامه توسعه فضایی ایران برای ماهواره‌های مخابراتی ارتفاع بالا(GEO) انجام شود.»

وی از نمونه دوم این ماهواره خبر داد که بزودی توسط پرتابگر داخلی پرتاب می‌شود و افزود: «نسل بعدی این ماهواره یعنی ناهید ۳ هم با قابلیت‌های بالاتر پهنای باند بیشتر در فرآیند طراحی و ساخت قرار گرفته است.» معاون وزیر ارتباطات با بیان اینکه برای اولین بار ارتباطات در باند فرکانسی Ku که امکان دادن ارتباطات پهن باند را برای کشور فراهم می‌کند، در مدار به صورت عملیاتی تست می‌شود که وی این تکنولوژی را بسیار ضروری دانست.

این ماهواره به سفارش سازمان فضایی ایران و به دست متخصصان و محققان صنعت فضایی ایران در سازمان فضایی کشور و پژوهشگاه فضایی وزارت ارتباطات و فناوری ارتباطات، با همراهی و همکاری شبکه‌ای از شرکت‌های دانش‌بنیان کشور ساخته شده است. ماهواره ناهید ۲ وزنی در حدود ۱۱۰ کیلوگرم دارد و با پرتاب آن به فضا، عملاً یکی از گام‌های کلیدی ایران در مسیر توسعه ارتباطات ماهواره‌ای، شکل‌دهی به منظومه‌های مخابراتی در مدارهای پایین (LEO) و همچنین برنامه‌ریزی برای ماهواره‌های مدار بالا (GEO) برداشته شد.

با استقرار این ماهواره در مدار، فناوری بومی‌ارتباطات در باند Ku برای اولین بار تحت آزمون عملیاتی در مدار قرار می‌گیرد. همچنین مجموعه‌ای از فناوری‌های پیشرفته فضایی همچون کنترل وضعیت سه‌محوره، ارتباطات دوطرفه در باندهای فرکانسی مختلف، مدیریت داده و توزیع توان در این پروژه مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت.

حسن سالاریه، رئیس سازمان فضایی ایران پیش از این دلیل طراحی ماهواره ناهید ۲ را رسیدن به مدار بالا (GEO)و ماهواره‌های مخابراتی ارتفاع بالا عنوان کرد و یادآور شده بود: «پس از انجام ارزیابی کامل زیرسیستم‌های این ماهواره و صحه‌گذاری طراحی‌ها، عملکرد تمامی‌بخش‌ها مورد تأیید نهایی قرار گرفت و ماهواره ناهید ۲ آماده پرتاب شد.» وی افزود: «عمر عملیاتی ماهواره «ناهید ۲» برای دو سال برنامه‌ریزی شده است.»

معاون وزیر ارتباطات البته یادآور شد که در گام بعدی، تلاش‌هایی برای افزایش عمر عملیاتی این ماهواره صورت خواهد گرفت. به گفته سالاریه، به طور معمول ماهواره‌هایی که در مدارهای پایین قرار می‌گیرند، برای مدت حدود پنج سال برنامه‌ریزی می‌شوند و برای مدارهای بالاتر نیز عمر بیش از ۱۰ سال هدفگذاری شده است. رئیس سازمان فضایی درباره چرایی استفاده از پرتابگر روسی سایوز هم یادآور شد: «این ماهواره‌بر از درجه اطمینان بالایی برخوردار است و از پرتابگرهای پراستفاده در جهان محسوب می‌شود و بسیاری از کشورها از آن بهره می‌گیرند.»

وحید یزدانیان، رئیس پژوهشگاه فضایی ایران نیز با تأکید بر اینکه ماهواره ناهید ۲ با تلاش متخصصان پژوهشگاه فضایی ایران وابسته به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و با همکاری شرکت‌های دانش‌بنیان و دانشگاه‌های کشور طراحی و ساخته شده است، پیش از این گفته بود: «سیستم‌های تغذیه نیروی ماهواره ازجمله پنل‌ها و سنسورها همگی به دست متخصصان داخلی طراحی شده که یکی از عملکردهای این ماهواره «رله تلفنی» است؛ یعنی ارتباطی از زمین با ماهواره برقرار می‌شود و این ماهواره مخابراتی، ارتباط ما را به نقطه دیگری منتقل کند که به این ترتیب می‌توان از این قابلیت، در مناطق صعب‌العبور یا در زمان وقوع حوادث غیر مترقبه بهره گرفت.»

موفقیت در این بخش هم مرهون نگاه سازمان فضایی به هموار شدن راه ورود بخش خصوصی به صنعت فضایی کشور است. حسن سالاریه رئیس سازمان فضایی کشور در گفت‌وگو با «ایران»، این موضوع را جزو اولویت‌های دولت چهاردهم ذکر و عنوان کرد: «پس از شکل گرفتن اکوسیستم یا زیست‌بوم بخش خصوصی، دولت هم باید با استفاده از همه ظرفیت‌هایش ازجمله مذاکرات بین‌المللی و دیپلماسی فناوری، برای ورود شرکت‌ها به بازارهای بین‌المللی کمک کند که وزارت ارتباطات در دولت چهاردهم به این موضوع در قالب پیگیری دیپلماسی فعال فناوری اهتمام ویژه دارد.»

بازی با گرسنگان؛ وحشت اسرائیل از فروپاشی رویای صهیونیسم

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «حضور حماسی مردم در راهپیمایی «جمعه‌های خشم و نصر» با اعلام انزجار از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه» نوشت: «نمازگزاران جمعه در سراسر کشور با حضور پرشور و حماسی در راهپیمایی «جمعه‌های خشم و نصر»، همبستگی عملی خود با ملت فلسطین و مظلومان جهان و انزجار و تنفر عمیق خود از باند آدمکش صهیونیستی و حامی اصلی آن، آمریکای جنایتکار را به نمایش گذاشتند.

قحطی شدید، گرسنگی، تشنگی، آوارگی، قتل عام، بی‌پناهی، بمباران و مرگ کودکان، حکایت هر روزه مظلوم‌ترین و غریب‌ترین مردمان کره زمین است و دردها و فشارهای بی‌سابقه بر بیش از ۲ میلیون انسان، همه مسلمانان و آزادیخواهان را به فریاد و اقدام دعوت می‌کند.

بی‌شک مردم مظلوم غزه، در این شب‌ها و روزها سخت‌ترین ایام تاریخ این سرزمین را تجربه می‌کنند و در سکوت برخی دولت‌های عربی و اسلامی و در بی‌توجهی همه نهادهای مدعی بین‌المللی، هم‌اکنون غزه در آستانه کشتاری بی‌سابقه با بزرگ‌ترین قحطی تاریخ معاصر قرار گرفته و این قتلگاه انسانی، نمایش تمام‌عیار یک فاجعه بشری است که در آن، رژیم سفاک صهیونیستی با وقاحتی بی‌مثال، مرزهای بقا را هر روز تنگ‌تر می‌کند و در این سرزمین محصور، گرسنگی تحمیلی و محاصره سرزمینی و انهدام کامل زیرساخت‌های حیاتی، به ابزاری برای شکنجه جمعی و سازوکار کشتار سیستماتیک تبدیل شده است.

به گزارش تسنیم، حمله وحشیانه نظامیان صهیونیست به تجمع آوارگان فلسطینی منتظر دریافت آرد و صف غذا، تنها گوشه‌ای از این استیصال و ددمنشی است. این رژیم پلید، اکنون در سکوت شرم‌آور جامعه جهانی، کمر به کشتار مردم فلسطین با ابزار گرسنگی و تشنگی بسته است و فاجعه روز به روز

عمیق‌تر می‌شود و این وضعیت، مسئولیت تاریخی ملت‌ها برای ایستادگی در کنار حقیقت را بیش از پیش سنگین می‌سازد.

دیروز، مردم غیور و نمازگزاران جمعه در سراسر کشور با حضور پرشور خود در راهپیمایی «جمعه‌های خشم و نصر»، پس از اقامه نماز عبادی- سیاسی جمعه همبستگی عملی خود با ملت فلسطین و مظلومان جهان و انزجار و تنفر عمیق خود از باند آدمکش صهیونیستی و حامی اصلی آن، آمریکای جنایتکار را به نمایش گذاشتند.

قطعنامه پایانی: کشورهای اسلامی شمال آفریقا به‌خصوص مصر با اقداماتی چون انسداد خطوط لجستیکی به رژیم صهیونیستی، الگوی بازدارندگی دریایی یمن را تکرار کنند

در قطعنامه پایانی این راهپیمایی تأکید شد: ما مردم غیور ایران از کشورهای اسلامی شمال آفریقا به‌خصوص مصر انتظار داریم با اقداماتی چون انسداد خطوط لجستیکی و مسیرهای دریایی به رژیم صهیونیستی، الگوی بازدارندگی دریایی یمن را تکرار کنند و وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، باید این مطالبه راهبردی را در قالب دیپلماسی منطقه‌ای مقاومت پیگیری کند.

متن کامل این قطعنامه بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

قال رسول‌الله (صلی الله علیه و آله): «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادِی یا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم»

کسی که صدای انسانی را بشنود که فریاد می‌زند: ای مسلمانان به دادم برسید و کمکم کنید، و پاسخ نگوید، مسلمان نیست.

در شرایطی که فریاد استغاثه زنان، کودکان و مردم مظلوم در غزه، از دلِ محاصره‌ای ظالمانه و در آستانه‌ِ قحطی تاریخی و کشتار سیستماتیک، گوش جهانیان و مدعیان حقوق بشر را کر و بی‌اعتبار ساخته، ملت مسلمان و انقلابی ایران، بار دیگر با حضور آگاهانه و پرشور در راهپیمایی سراسری جمعه‌های خشم و نصر و با فریاد رسا، سکوت، بی‌تفاوتی و همراهی با این جنایت هولناک را محکوم می‌کند و مسئولیت تاریخی خود را در قبال «کربلای غزه»، به عنوان یک تکلیف انسانی، اسلامی و الهی به‌جای می‌آورد. ما راهپیمایان امروز، با اعلام حمایت قاطع از مقاومتِ مظلومانه مردم غزه، راهبردها و خواسته‌های عملیاتی خود را اعلام و از تمامی نهادها و دستگاه‌ها می‌خواهیم رویکردی فعال، مسئولانه و اثربخش ایفا نمایند:

۱. ما خواستار شکل‌گیری یک جبهه هم‌افزای رسانه‌ای بین‌المللی در حمایت از مردم غزه و شکستن محاصره خبری هستیم و از صداوسیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، خبرگزاری‌ها و رسانه‌های بین‌المللی می‌خواهیم با بسیج ظرفیت‌های خبری، فرهنگی و مجازی، بهره‌گیری از ظرفیت‌های دیپلماسی رسانه‌ای، تولید روایت بدیل، مهندسی افکار عمومی و پوشش مستمر از مسائل مردم غزه را در صدر فعالیت‌های خود قرار دهند و در فرآیند بازسازی تصویر مظلومانه غزه در افکار عمومی جهان پیشگام باشند.

ما مردم غیور ایران از کشورهای اسلامی شمال آفریقا به‌خصوص مصر انتظار داریم با اقداماتی چون انسداد خطوط لجستیکی و مسیرهای دریایی به رژیم صهیونیستی، الگوی بازدارندگی دریایی یمن را تکرار کنند و وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، باید این مطالبه راهبردی را در قالب دیپلماسی منطقه‌ای مقاومت پیگیری کند.

۸. ما اعتقاد داریم تحریم هدفمند شرکت‌های همکار با رژیم صهیونیستی باید به یک نهضت عمومی تبدیل شود و وزارت صمت، اتاق بازرگانی، سازمان حمایت از مصرف‌کننده و رسانه‌ها باید با اطلاع‌رسانی شفاف، این حرکت را راهبری کنند. ما ملت بزرگ ایران، با فریادی رسا اعلام می‌کنیم اگر تاریخ امروز میان «حمایت» و «سکوت» ما را مخیر کرده است، ما راه حمایت، اقدام و ایستادگی را برگزیده‌ایم و غزه تنها نیست و ما تا آخر ایستاده‌ایم.»

بازی با گرسنگان؛ وحشت اسرائیل از فروپاشی رویای صهیونیسم

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اتحاد در میدان معجزه ملت ایران بود» نوشت: «حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به مناسبت چهلمین روز شهادت جمعی از هم‌میهنان، سرداران با کفایت نظامی و دانشمندان برجسته هسته‌ای کشور توسط رژیم خبیث و جنایتکار صهیونی، پیامی صادر کردند. متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

ملت سرافراز ایران!

چهلمین روز شهادت جمعی از هم‌میهنان عزیزمان، که در میان آنان سرداران با کفایت نظامی و دانشمندان برجسته هسته‌ای بودند، فرا رسید. این ضربه را گروه حاکم خبیث و جنایتکار صهیونی که دشمن رذل و عنود ملت ایران است وارد آورد. بی‌شک فقدان فرماندهانی، چون شهیدان باقری و سلامی و رشید و حاجی‌زاده و شادمانی و دیگر نظامیان، و دانشمندانی، چون شهیدان طهرانچی و عباسی و دیگر دانشمندان، برای هر ملتی سنگین است. اما دشمن ابله و کوته‌بین به هدف خود نرسید. آینده نشان خواهد داد که هر دو حرکت نظامی و علمی شتابنده‌تر از گذشته به سمت افق‌های بلند پیش خواهد رفت ان‌شاءالله.

شهیدان ما خود راهی را برگزیده بودند که گمان دستیابی به مرتبه والای شهادت در آن کم نبود و سرانجام به آنچه آرزوی همه فداکاران است رسیدند؛ بر آنان گوارا باد؛ اما ناگواری آن برای ملت ایران به‌ویژه خانواده‌های شهیدان و به ویژه کسانی که آنان را از نزدیک می‌شناختند سخت و تلخ و سنگین است. در این حادثه نقاط درخشانی را نیز به‌روشنی می‌توان دید. اولاً تحمل و صبوری و استحکام روحیه بازماندگان که در نوع خود جز در تحولات جمهوری اسلامی ایران دیده نشده است. ثانیاً استقامت و ثبات دستگاه‌های زیر امر شهیدان، که نگذاشتند این ضربه سنگین، فرصت‌ها را سلب و در حرکت آنان وقفه ایجاد کند؛ و ثالثاً شکوهِ پایداری معجزه‌آسای ملت ایران که در اتحاد و استحکام روحی و عزم راسخ آنان بر ایستادگی یکپارچه در میدان به ظهور رسید. ایران اسلامی در این حادثه یک بار دیگر استواری بنیان خود را نشان داد. دشمنان ایران آهن سرد می‌کوبند. ایران اسلامی به توفیق الهی روز به روز قوی‌تر خواهد شد باذن‌الله.

مهم آن است که ما از این حقیقت و از تکلیفی که از سوی آن بر دوش ماست غفلت نکنیم. حفظ اتحاد ملی وظیفه یکایک ما است. شتاب لازم در پیشرفت دانش و فناوری در همه بخش‌ها وظیفه نخبگان علمی است. حفظ عزت و آبروی کشور و ملت، تکلیف بی‌اغماض گویندگان و قلم‌زنان است. مجهز کردن روزافزون کشور با ابزارهای حراست از امنیت و استقلال ملی، وظیفه فرماندهان نظامی است. جدیت و پیگیری و به نتیجه رساندن کارهای کشور وظیفه همه دستگاه‌های مسئول اجرایی است. هدایت معنوی و نورانی کردن دل‌ها و توصیه به صبر و سکینه و ثبات مردمی وظیفه حضرات روحانی است؛ و حفظ شور و شوق و شعور انقلابی وظیفه یکایک ما و به ویژه جوانان است. خدای عزیز رحیم همگان را موفق بدارد. درود بر ملت ایران و سلام بر جوانان شهید، بر بانوان و کودکان شهید، و بر همه شهیدان و داغداران آنان.»

بازی با گرسنگان؛ وحشت اسرائیل از فروپاشی رویای صهیونیسم

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «آتش علیه آتش‌بس» را برگزید و نوشت: «دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا بار دیگر با اظهاراتی تهدیدآمیز علیه جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) تلاش کرد این جنبش را عامل اصلی شکست مذاکرات آتش‌بس اخیر معرفی کند. ترامپ در تازه‌ترین موضع‌گیری خود اعلام کرد: «من از ابتدا گفته بودم وقتی تعداد اسرا به ۱۰ یا ۲۰ نفر آخر برسد، حماس دیگر حاضر به توافق نخواهد بود؛ چون در این صورت نه اهرم فشاری دارد و نه هیچ حفاظتی». وی افزود: «ما تعداد زیادی اسیر را آزاد کردیم، حتی بیش از آنچه کسی تصور می‌کرد اما حالا که فقط چند نفر باقی مانده‌اند، حماس دیگر انگیزه‌ای برای توافق ندارد. فکر می‌کنم از این لحظه به بعد، آنها یکی‌یکی شکار خواهند شد». ترامپ با لحنی تهدیدآمیز گفت: «حماس واقعاً دنبال توافق نیست. به نظر من آنها می‌خواهند بمیرند! آنها خوب می‌دانند اگر آخرین اسیر را آزاد کنند، بعدش چه اتفاقی برای‌شان خواهد افتاد».

این سخنان در حالی مطرح شد که تنها یک روز پیش، «استیو ویتکاف»، فرستاده ویژه ترامپ در امور غرب آسیا، با انتشار پستی در شبکه اجتماعی ایکس، اعلام کرد: «پس از آخرین واکنش حماس که به وضوح نشان‌دهنده عدم تمایل این جنبش به دستیابی به آتش‌بس در غزه است، تصمیم گرفتیم تیم خود را برای مشورت از دوحه به خانه بازگردانیم». اما جنبش حماس در واکنش به این موضع‌گیری اعلام کرد از اظهارات «منفی» ویتکاف متعجب است، چرا که به گفته این جنبش، مواضع اخیر حماس از نگاه میانجیان، سازنده و مثبت ارزیابی شده و می‌توانست راه را برای دستیابی به توافقی جامع هموار کند.

به باور تحلیلگران، سخنان صریح ترامپ نه‌تنها تداوم سیاست فشار حداکثری واشنگتن علیه مقاومت فلسطین را نشان می‌دهد، بلکه یک اعتراف آشکار به بی‌ارزش بودن هرگونه تضمین آمریکایی پس از آزادی آخرین اسیر صهیونیست محسوب می‌شود.

تجربه سال‌های اخیر – چه در پرونده جنگ اوکراین و چه در مذاکرات هسته‌ای غیرمستقیم با ایران – نشان داد دولت ترامپ همواره با تاکتیک «فریب، تهدید و عقب‌نشینی ناگهانی» تلاش می‌کند طرف مقابل را در موضع ضعف و بی‌اعتمادی نگاه دارد. اکنون نیز همین الگو در قبال حماس تکرار شده است. واقعیت آن است که حماس، برخلاف القائات واشنگتن، یک گروه صرفاً تاکتیکی برای چانه‌زنی نیست، بلکه با ساختار منسجم امنیتی- نظامی و عقبه اجتماعی گسترده در غزه، اولویت اصلی خود را بقای سیاسی و ادامه مقاومت می‌داند. از همین رو، مقامات آمریکایی هرگز نتوانسته‌اند در چارچوب دیپلماسی تهدیدآمیز، این جنبش را به توافقی مطابق میل تل‌آویو و واشنگتن وادار کنند.

اظهارات اخیر ترامپ علاوه بر آنکه خط بطلانی بر ادعای بی‌طرفی آمریکا در مذاکرات آتش‌بس غزه کشید، بار دیگر نشان داد واشنگتن حتی در حساس‌ترین پرونده‌های انسانی نیز اولویت نخست خود را امنیت رژیم صهیونیستی می‌داند؛ امنیتی که به گفته ترامپ، تنها در گرو «شکار تک‌تک رهبران حماس» تأمین خواهد شد. اکنون باید دید مقاومت فلسطین در برابر این تهدیدات، چه رویکردی در میدان نبرد و دیپلماسی اتخاذ خواهد کرد.»

بازی با گرسنگان؛ وحشت اسرائیل از فروپاشی رویای صهیونیسم

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «بازی با گرسنگان» را برگزید و نوشت: «تصمیم تاریخی و جنجالی فرانسه برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین، نقطه عطفی در سیاست خارجی اروپا و عرصه مناقشه خاورمیانه محسوب می‌شود. اما مشخص نیست این اقدام تا چه اندازه می‌تواند از سطح نمادگرایی سیاسی فراتر رود و به تغییر واقعی در وضعیت ملت فلسطین و روند صلح منطقه‌ای بینجامد. با اعلام رسمی امانوئل مکرون مبنی بر شناسایی کشور فلسطین در نشست پیش‌روی مجمع عمومی سازمان ملل، فضای دیپلماتیک اروپا و منطقه وارد مرحله تازه‌ای شد. این تصمیم، که در بحبوحه اوج‌گیری بحران انسانی غزه و بن‌بست مذاکرات آتش‌بس اتخاذ شد، جایگاه فرانسه را در صف نخست حامیان راه‌حل دودولتی تثبیت می‌کند. مکرون با تأکید بر لزوم عملی‌شدن این راه‌حل و ناکامی طرفین در پذیرش آن گفت: «نه اسرائیل و نه حماس خواهان دو دولت نیستند، به همین دلیل ما باید برای تحقق آن بکوشیم».

این حرکت فرانسه در حالی انجام می‌شود که فشارهای جهانی بر دولت بنیامین نتانیاهو به سبب ابعاد فاجعه‌بار جنگ در غزه روزبه‌روز افزایش می‌یابد. تل‌آویو بلافاصله واکنش تندی نشان داد و این تصمیم را «پاداش تروریسم» خواند. هم‌زمان آمریکا نیز که همواره مهم‌ترین متحد اسرائیل بوده، با لحنی بی‌سابقه، شناسایی فلسطین توسط فرانسه را «توهین به قربانیان حملات حماس» و «ابزاری تبلیغاتی به سود این گروه» دانست.

با این حال، اقدام فرانسه از منظر دیپلماتیک اهمیت بالایی دارد؛ زیرا برای نخستین‌بار یکی از اعضای گروه هفت و از قدرت‌های دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل، کشوری به نام فلسطین را به رسمیت می‌شناسد. بیش از ۱۴۰ کشور پیش از این چنین اقدامی کرده بودند اما همراهی فرانسه، موج جدیدی در اروپا و غرب به راه انداخت و زمینه را برای پیوستن دیگر کشورهای تأثیرگذار به این مسیر فراهم کرد. در ماه‌های اخیر، اسپانیا، ایرلند، اسلوونی و نروژ نیز گام مشابهی برداشته‌اند.

تصمیم دولت مکرون با واکنش‌های متفاوتی در داخل فرانسه همراه بود. فرانسه بیشترین جمعیت اقلیت مسلمان و همچنین یهودیان را در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا دارد. نتایج تازه‌ترین نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد فقط ۲۲ درصد از فرانسوی‌ها موافق شناسایی فوری و بدون قید و شرط کشور فلسطین هستند، در حالی که ۳۱ درصد مخالف‌اند و ۴۷ درصد مشروط به خلع سلاح حماس و آزادی کامل گروگان‌های اسرائیلی موافق این اقدام‌اند. این ارقام بیانگر احتیاط و تردید جامعه فرانسه نسبت به پیامدهای چنین تصمیمی است. در عرصه سیاسی نیز اختلاف‌ها جدی است. جناح راست و حتی برخی از اعضای دولت ائتلافی مکرون، این تصمیم را شتاب‌زده و اشتباه تاریخی می‌دانند و معتقدند اولویت باید «منافع ملی فرانسه» باشد، نه ورود به بحران‌های خارجی. از سوی دیگر، احزاب چپ، سبزها و جریانات رادیکال چپ که خود را «ترقی‌خواه» می‌دانند، این تصمیم را یک «پیروزی اخلاقی» و نشانه‌ای از رویکرد انسانی و ارزش‌محور مکرون معرفی می‌کنند. ژان-لوک ملانشون، رهبر چپ رادیکال، از آن به عنوان «موفقیتی برای صلح و عدالت» یاد کرد.

این تقابل‌های سیاسی دولت مکرون را در آستانه انتخابات آینده در موقعیت شکننده‌ای قرار داده و برخی تحلیلگران معتقدند او با هدف بازیابی حمایت مسلمانان فرانسه و کسب اعتبار در سطح بین‌المللی، چنین اقدامی را در پیش گرفته است. اختلافات شدید درون کابینه، استعفاها و نارضایتی وزرای راست‌گرا، تصویر بی‌ثباتی و شکاف سیاسی را در پاریس تقویت می‌کند.

در حالی که فرانسه و شماری از کشورهای اروپایی سعی دارند به بحران غزه پایان دهند، واقعیت در میدان همچنان تلخ و پیچیده است. غزه در آستانه فروپاشی کامل قرار دارد؛ صدها هزار نفر بی‌خانمان شده‌اند، کمبود شدید آب و غذا و دارو جان هزاران غیرنظامی را تهدید می‌کند و سازمان ملل بارها وضعیت را «فاجعه‌بار» توصیف کرده است. سازمان ملل و اسرائیل، هرکدام طرف مقابل را مقصر نرسیدن کمک‌ها و محموله‌های امدادی به دست ساکنان باریکه غزه می‌دانند.

تلاش‌های دیپلماتیک برای دستیابی به آتش‌بس، طی ماه‌های اخیر، با شکست‌های مکرر روبه‌رو شده است. آخرین دور مذاکرات، که با میانجیگری قطر و مصر و حضور آمریکا در جریان بود، با خروج ناگهانی تیم آمریکایی به رهبری استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ، عملاً متوقف شد. ویتکاف اعلام کرد حماس «تمایلی به توافق ندارد» و افزود: «ما اکنون گزینه‌های جایگزین را بررسی خواهیم کرد تا گروگان‌ها را بازگردانیم و ثباتی نسبی برای مردم غزه ایجاد کنیم».

شناسایی فلسطین از سوی فرانسه و متحدانش، با توجه به واقعیت موجود، بیش از هر چیز بعد نمادین و سیاسی دارد. اگرچه چنین تصمیمی می‌تواند فشار دیپلماتیک بر اسرائیل را افزایش دهد و زمینه را برای مطرح‌شدن پرونده فلسطین در محافل بین‌المللی و نهادهای حقوق بشری فراهم کند، اما تجربه دهه‌های گذشته نشان داده که بدون اراده واقعی برای تغییر شرایط میدانی، این قبیل شناسایی‌ها عملاً به بهبود ملموس وضعیت مردم فلسطین منجر نمی‌شود. تا امروز بیش از ۱۴۰ کشور فلسطین را به رسمیت شناخته‌اند اما تشکیل دولت واقعی فلسطینی و پایان اشغال همچنان دست‌نیافتنی مانده است. اسرائیل حاضر به عقب‌نشینی از مواضع خود نشده و جامعه جهانی نیز نتوانسته است مکانیسمی مؤثر برای اجرائی‌کردن این تصمیمات پیدا کند. حتی اقدامات نمادین پارلمان اروپا و محکومیت‌های مکرر سازمان ملل نیز عملاً تأثیر عینی و فوری بر روند میدانی نداشته‌اند.»

بازی با گرسنگان؛ وحشت اسرائیل از فروپاشی رویای صهیونیسم

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «جادوی زنگزور در بازی قدرت‌ها» را برگزید و نوشت: «هفته گذشته دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده ادعا کرد که توافق صلح بین ارمنستان و آذربایجان قریب‌الوقوع است. او تلاش‌های دیپلماتیک دولت خود را این‌گونه ستود: «ارمنستان و آذربایجان. ما در آنجا جادو کردیم و [این توافق] بسیار نزدیک است؛ البته اگر نگوییم قبلاً توافق شده است.»

اظهارات او به پیشنهاد ایالات متحده برای اجاره جاده‌ای ۴۳ کیلومتری از استان سیونیک در جنوب ارمنستان به یک شرکت خصوصی آمریکایی به مدت ۱۰۰ سال اشاره داشت که توماس باراک، سفیر ایالات متحده در ترکیه نیز درمورد آن سخن گفته بود (دنیای‌اقتصاد روز چهارشنبه اول مردادماه ۱۴۰۴ در گزارشی با عنوان «محرومیت ۹۹ ساله؛ از حرف تا عمل» به این مساله اشاره کرده و به جزئیات فاش‌شده از سوی یک نشریه اسپانیایی اشاره کرده بود). این طرح به‌عنوان یک «راه‌حل خلاقانه» برای بن‌بست بین آذربایجان و ارمنستان تلقی می‌شود. باکو خواستار کریدور زنگزور است؛ مسیری زمینی که از خاک ارمنستان عبور می‌کند تا به منطقه نخجوان آذربایجان و ترکیه متصل شود.

«الدار ممدوف» تحلیلگر غیرمقیم در «مؤسسه کوئینسی» بر این باور است که یکی از محورهای مهم طرح آمریکا این است که این دو کشور قفقاز با وجود اختلافات فراوان، در یک چیز وجه مشترک دارند: کاهش نفوذ روسیه در منطقه. استقبال از آمریکا در چنین فضایی قابل بررسی است. در عین حال، با توجه به ادعاهای گذشته علی‌اف مبنی بر اینکه سیونیک «سرزمین باستانی آذربایجان» است و تهدیدهای او برای تصرف آن با زور، ارمنستان به درستی خواسته‌های او را مقدمه‌ای برای الحاق می‌داند. «برندا شفر» از بنیاد نومحافظه‌کار «دفاع از دموکراسی‌ها» (از مدافعان سرسخت الحاق‌گرایی آذربایجان با روابط نزدیک با دولت باکو) صلح ارمنستان و آذربایجان را یک «کریدور ناتو» از ترکیه به آسیای مرکزی می‌داند.

به باور ممدوف، روسیه، پیشنهاد ایالات متحده را تلاشی برای بیرون راندن خود از قفقاز جنوبی می‌داند؛ برداشتی که به نظر می‌رسد ایروان تمام تلاش خود را برای عملی کردن آن انجام می‌دهد. با این حال، مسکو هنوز اهرم‌های قابل توجهی دارد: از مرز ارمنستان محافظت می‌کند، یک پایگاه نظامی در این کشور دارد و بر بخش‌های وسیعی از اقتصاد و زیرساخت‌های آن تسلط دارد. با این حال، چرخش غرب‌گرایانه ایروان تاکنون بیشتر بر لفاظی استوار بوده تا اقدامات ملموس. نیروهای مرزی روسیه چگونه می‌توانند با یک کریدور تحت کنترل آمریکا همزیستی داشته باشند؟ آیا واشنگتن برای محافظت از آن نیرو مستقر خواهد کرد و خطر درگیری با نیروهای روسی در ارمنستان را به جان می‌خرد؟ و آیا ایالات متحده اصلاً قدرت و اراده سیاسی لازم برای اجرای چنین توافقی را دارد؟ ممدوف بر این باور است که این طرح در بهترین حالت، یک پیش‌نویس اولیه است که نیاز به مذاکرات فشرده با همه بازیگران منطقه‌ای دارد. در بدترین حالت، یک ترفند جذاب دیگر در تلاش دست نیافتنی ترامپ برای دریافت جایزه صلح نوبل است.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا می‌گوید ایالات متحده از «جادو» برای گرد هم آوردن ارمنستان و آذربایجان برای یک توافق صلح استفاده کرده است. «شأن متیوز» در گزارشی در «میدل ایست‌آی» نوشت، در ماه مه، استیو ویتکاف، فرستاده ترامپ به خاورمیانه گفت که ارمنستان و آذربایجان می‌توانند پس از توافق بین خود، به «توافق‌نامه ابراهیم» بپیوندند. سپس، در ماه ژوئیه توماس باراک، دیگر دوست خوب ترامپ (سفیر آمریکا در ترکیه و فرستاده ویژه ترامپ در امور سوریه) گفت که ایالات متحده آماده است تا اجاره ۱۰۰ ساله یک کریدور ترانزیت استراتژیک در مرز ارمنستان را امضا کند. تلاش ترامپ برای زدن مُهر خود بر یک توافق‌نامه صلح از طریق معاملات اقتصادی و توافق‌نامه ابراهیم در حالی صورت می‌گیرد که قفقاز جنوبی در حال تغییر است.

روسیه، قدرت بزرگ تاریخی منطقه در میدان‌های نبرد اوکراین گرفتار شده و اعتبارش به‌عنوان ضامن امنیت در سال ۲۰۲۳ (زمانی که آذربایجان در یک حمله برق‌آسا کنترل قره‌باغ کوهستانی را از ارمنستان پس گرفت)، تضعیف شد. ارمنستان مسیحی برای حمایت در برابر آذربایجان به روسیه متکی بود. ایران هم روابط خود را با ارمنستان عمیق‌تر کرده و از پیوندهای امنیتی اسرائیل با باکو نگران است و یک درگیری ۱۲ روزه با اسرائیل را پشت سر گذاشته و در تلاش برای تجدید قوا است. با توجه به این مساله، به نظر می‌رسد جایگاه ترکیه در منطقه در حال افزایش است. آمریکا نیز نشان داده است که می‌تواند با ترکیه به‌عنوان قدرت خارجی مسلط در سوریه همکاری کند.

به نظر می‌رسد ایده کریدور زنگزور به توافق معدنی که ترامپ در ماه آوریل با اوکراین امضا کرد، نزدیک‌تر است. آذربایجان، صادرکننده بزرگ گاز، آن نوع ثروتی که ترامپ برایش ارزش قائل است به رخ می‌کشد؛ درحالی‌که ارمنستان فقیر است. ارزش قفقاز جنوبی برای ایالات متحده این است که این منطقه توسط مسیرهای تجاری، از جمله کریدور میانی که هدف آن اتصال آسیا و اروپا با دور زدن روسیه و ایران است، در هم آمیخته شده است. «پیتر فرانکوپان»، متخصص مسیرهای تجاری در دانشگاه آکسفورد می‌گوید که اداره این کریدور توسط یک طرف سوم «در اصل ایده بدی نیست»، اما با موانعی روبه‌رو است. او گفت: «اول، پیشنهاد ایالات متحده این است که این یک تلاش تجاری است؛ به این معنی که باید برای سودآوری اداره شود. بنابراین یک اپراتور باید واضح و مطمئن باشد که می‌تواند بازگشت سرمایه داشته باشد.» در ژانویه، ارمنستان نیروهای خود را جایگزین نیروهای روسی در گذرگاه مرزی جنوبی خود (با ایران) کرد. مسکو پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ناظر بر این گذرگاه بود. فرانکوپان، نویسنده کتاب «جاده‌های ابریشم» افزود: «روسیه احتمالاً به هرگونه حضور ایالات متحده [در کریدور]، چه تجاری و چه غیر آن، واکنش بدی نشان خواهد داد.»

بازی با گرسنگان؛ وحشت اسرائیل از فروپاشی رویای صهیونیسم

کد خبر 888268

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.