داستانی از بازماندگان رنج، مقاومت و امید در نسل‌کشی بوسنی‌های مسلمان

نسل‌کشی سربرنیتسا در تابستان ۱۹۹۵، با قتل‌عام بیش از هشت هزار مرد و پسر بوسنیایی مسلمان توسط نیروهای صرب بوسنی، یکی از تاریک‌ترین فجایع انسانی اروپا پس از جنگ جهانی دوم بود و بازماندگان این فاجعه با مقاومت و امید، امروز صدای بی‌صدای هزاران قربانی‌ با شرایط مشابه همچوت بحران غزه‌اند.

به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، در تابستان ۱۹۹۵ در دل جنگ سه‌ساله بوسنی که پس از فروپاشی یوگسلاوی شعله‌ور شده بود، شهری کوچک به نام سربرنیتسا به صحنه‌ای از هولناک‌ترین نسل‌کشی اروپا پس از جنگ جهانی دوم تبدیل و در آن جهنمی واقعی بر پا شد؛ جایی که بیش از ۸۰۰۰ مرد و پسر بوسنیایی مسلمان به دست نیروهای صرب بوسنی به‌شکل دسته‌جمعی قتل‌عام شدند. این شهر که زمانی منطقه‌ای امن و تحت حفاظت سازمان ملل بود، در یازدهم جولای همان سال به تصرف نیروهای صرب درآمد و سربازان هلندی حافظ صلح، به جای حفاظت از مردم، آن‌ها را به دست قاتلان سپردند. این کشتار که به‌عنوان نسل‌کشی سربرنیتسا شناخته می‌شود، نه‌تنها زخمی عمیق بر پیکره بالکان نهاد، بلکه وجدان جهانی را نیز به چالش کشید.

اما در میان این تاریکی، داستان‌هایی از مقاومت و امید نیز زاده شد و در قلب این فاجعه، هزاران نفر تلاش کردند از مسیر جنگل‌های اطراف فرار کنند، هرچند بسیاری اسیر و کشته شدند. زنان و کودکان نیز از شهر و روستاهای اطراف اخراج شدند. ندزاد آودیچ، نوجوانی ۱۷ ساله و عاشق جغرافیا، به‌همراه هزاران نفر دیگر، در میان بارش گلوله و برف شب‌های سرد به دل جنگل‌های اطراف سربرنیتسا زد و جان سالم به در برد. او که به گفته خود جغرافیا را برای عشق به آن می‌خواند، به جبر روزگار جغرافیای بقا را آموخت و در دل جنگل‌های بوسنی برای زندگی جنگید. ندزاد و دو بازمانده دیگر، با عبور از مسیر مرگ که هزاران نفر در آن اسیر و کشته شدند، امروز صدای بی‌صدای هزاران قربانی آن دوران هستند. این بازماندگان امروز با نوشتن خاطرات، سخنرانی در مجامع بین‌المللی و گفت‌وگو با رسانه‌ها، تلاش می‌کنند تا از تکرار فجایعی همچون سربرنیتسا جلوگیری کنند.

امروز، سی سال پس از آن فاجعه، هزاران نفر در دره‌ای سرسبز در پوتوچاری گرد هم آمدند تا یاد و خاطره قربانیان را گرامی بدارند. در این مراسم، بقایای تازه کشف‌شده قربانیان، پس از سال‌ها انتظار خانواده‌ها، به خاک سپرده شدند. خانواده‌هایی همچون خانواده حسیب عمرویچ و زید آودیچ که سال‌ها چشم‌انتظار یافتن حتی قطعه‌ای از عزیزشان بودند تا بتوانند مرگ او را باور کنند. اشک‌ها و دعاها در میان ردیف‌های سنگ‌قبرهای سفید، گواهی بر درد و امیدی است که هرگز خاموش نشد و نمی‌شود.

طی سه دهه گذشته دانشمندان پزشکی قانونی و نهادهای بین‌المللی تلاش‌های بسیاری به کار گرفتند تا بقایای قربانیان را پیدا کنند. تاکنون بیش از شش هزار قربانی در محل یادبود پوتوچاری به خاک سپرده شده‌اند، اما بیش از هزار نفر هنوز مفقود هستند.

داستانی از بازماندگان رنج، مقاومت و امید در نسل‌کشی بوسنی‎های مسلمان

در سال ۲۰۰۷ دادگاه بین‌المللی دادگستری وقایع سربرنیتسا را نسل‌کشی اعلام کرد؛ نسل‌کشی‌ای که بزرگ‌ترین فاجعه انسانی اروپا پس از جنگ جهانی دوم محسوب می‌شود و نه‌تنها زخمی عمیق بر پیکره بوسنی و بالکان گذاشت، بلکه نمادی از شکست جامعه جهانی در حفاظت از بی‌گناهان و ناکامی نهادهای بین‌المللی در جلوگیری از تکرار چنین فجایعی شد. دادگاه‌های بین‌المللی، رادووان کاراجیچ و راتکو ملادیچ، رهبران صرب بوسنی را به جرم نسل‌کشی به حبس ابد محکوم کردند. در مجموع نزدیک به ۵۰ مقام جنگی صرب بوسنی به بیش از ۷۰۰ سال زندان محکوم شده‌اند و دولت هلند به دلیل قصور در حفاظت از پناهندگان مسلمان در این منطقه مسئول شناخته و به پرداخت خسارت محکوم شد، اما انکار این جنایت توسط بعضی از رهبران سیاسی و اجرا نشدن عدالت کامل، هنوز سایه‌ای سنگین بر سر این منطقه است و نشان می‌دهد نهادهای بین‌المللی در جلوگیری از تکرار چنین فجایعی ناکافی عمل کرده‌اند.

امیر چیچا، مدیر دفتر اسلامی ریلیف بوسنی، با نگاه به فجایع امروز جهان، از جمله غزه، در این رابطه اظهار کرد: «وقتی می‌بینیم در غزه چه اتفاقی می‌افتد، برای ما بسیار دردناک است چون این تجربه را به‌طور کامل درک می‌کنیم.» برای آودیچ نیز غزه یادآور تکرار تاریخ است، او در این بار می‌گوید: «امروز ما قربانیان نسل‌کشی خود را به خاک می‌سپاریم، اما در غزه هم نسل‌کشی در حال وقوع است. نمی‌دانم چه پیامی باید بفرستم؛ هیچ تأثیری بر کسانی که قدرت دارند و می‌توانند کاری کنند، وجود ندارد.» این سخنان یادآور آن است که داستان بازماندگان سربرنیتسا، تنها داستانی از گذشته نیست، بلکه هشداری برای امروز و فرداست.

روایت حاضر داستانی است از رنج بی‌پایان، مقاومت بی‌وقفه و امیدی که حتی در تاریک‌ترین لحظات نیز زنده می‌ماند. بازماندگان سربرنیتسا، با خاطرات تلخ و دردناک خود، همچنان ایستاده‌اند تا یاد قربانیان را زنده نگه دارند و به جهانیان بیاموزند که هیچ‌گاه نباید سکوت در برابر جنایت و ظلم را پذیرفت. آن‌ها نه‌تنها برای زندگی خود جنگیدند، بلکه امروز صدای هزاران نفری هستند که دیگر صدایی ندارند؛ صدایی که باید همیشه شنیده شود.

داستانی از بازماندگان رنج، مقاومت و امید در نسل‌کشی بوسنی‎های مسلمان

بازماندگان سربرنیتسا امروز در خاکسپاری قربانیان خود، در حالی که اشک می‌ریزند، پیام مقاومت و امید را به جهان می‌رسانند؛ پیام زنده نگه داشتن یاد رنج‌ها و مقاومت در برابر فراموشی. روایت بازماندگان نسل‌کشی سربرنیتسا امروز تلنگری است بر وجدان جهانی در رویارویی با بحران انسانی غزه؛ جایی که بیش از ۵۲ هزار فلسطینی، به‌طور عمده زنان و کودکان، در نتیجه جنگ و محاصره شدید جان باخته‌اند و میلیون‌ها نفر آواره شده‌اند. همان‌گونه که بازماندگان سربرنیتسا صدای بی‌صدای قربانیان خود شده‌اند و تلاش می‌کنند از تکرار چنین فجایعی جلوگیری کنند، وضعیت کنونی غزه نیز یادآور ضرورت هوشیاری و اقدام جهانی برای پایان دادن به خشونت و حفظ جان انسان‌هاست. این دو تراژدی انسانی، هر دو نمادی از رنج، مقاومت و امیدی‌اند که نباید فراموش شوند و هشدار می‌دهند که سکوت و انفعال می‌تواند به تکرار درد و مصیبت‌های بی‌شمار منجر شود.

کد خبر 883882

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.