به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آتش اختلاف در اقلیم کردستان» نوشت: «درگیریهای گسترده در اقلیم کردستان عراق، شمال این کشور را در آستانه یک بحران قرار داده است. روز چهارشنبه، یک منبع امنیتی به خبرگزاری بغداد الیوم گفت، بر اثر درگیریهای عشایری در اقلیم کردستان عراق، شمار قربانیان به دو کشته و ۱۱ زخمی، از جمله نیروهای امنیتی و غیرنظامیان افزایش یافته است. این منبع توضیح داد: «درگیریهایی که بین افراد قبیله هِرکی و نیروهای امنیتی رخ داد، تاکنون به کشتهشدن دو نفر و زخمی شدن ۱۱ نفر دیگر با جراحات مختلف منجر شده است.» او افزود که برخی از زخمیها از نیروهای امنیتی هستند و به بیمارستانهای اربیل منتقل شدهاند.»
به گفته این منبع، درگیریها پس از تلاش نیروهای امنیتی برای اجرای حکم بازداشت در منطقه خبات تشدید شد که با مقاومت اعضای قبیله مواجه گردید و باعث افزایش تنش در منطقه شد.
خبرنگار بغداد الیوم نیز گزارش داد: «جاده ارتباطی بین کویر و اربیل همچنان توسط اعضای قبیله مسدود شده تا از ورود نیروهای کمکی امنیتی به خبات جلوگیری شود.» او افزود که نیروهای نخبه همچنان در اطراف منطقه مستقر هستند و تلاش میکنند ثبات را برقرار کنند.
یک منبع محلی نیز به خبرگزاری رسمی عراق (واع) گفت که نزاع مسلحانه بین عشیره هِرکی و نیروهای امنیتی در شهرستان خبات از توابع استان اربیل روی داده که تعدادی کشته و زخمی داشته و چندین خودروی نیروهای امنیتی نیز به آتش کشیده شدهاند. این منبع مدعی شد: «علت اصلی منازعه و درگیری بر سر آبیاری زمینهای کشاورزی پس از تغییر مسیر یکی از شاخههای فرعی رود زاب بزرگ بوده است.» او خاطرنشان کرد: «رهبر عشیره هرکی از سایر عشایر استان اربیل درخواست کرد برای حمایت از آنها وارد عمل شوند.»
این در حالی است که تلاشهای خبرنگار خبرگزاری عراق برای گفتوگو با مقامات امنیتی برای روشنشدن جزئیات حادثه راه به جایی نبرد.
در همین ارتباط، خبرگزاری کردپرس در تشریح وقایع درگیریهای سهشنبه شب نوشت: «درگیریهای مسلحانه میان نیروهای حزب دموکرات کردستان و عشیره هرکی در منطقه خبات اربیل که با تلاش ناکام برای دستگیری خورشید هرکی، چهره ارشد این عشیره شعلهور شد، به بحرانی عمیق در اقلیم کردستان عراق تبدیل شده است.» این تنشها که ریشه در اختلافات ملکی با عشیره گوران داشته و به نارضایتیهای معیشتی و شکافهای سیاسی دامن زده، وحدت داخلی اقلیم را به چالش کشیده و پیامدهای گستردهای برای ثبات منطقهای به همراه داشته است.
این درگیریها مشروعیت حزب دموکرات کردستان در مناطق تحت کنترل خود، بویژه اربیل و قلادزی را شدیداً تضعیف کرده است. فراخوان جوهر محیالدین هرکی برای خیزش ملی و شتافتن برای کمک به خورشید هرکی نشاندهنده نارضایتی گسترده از سیاستهای حزب دموکرات کردستان بوده که با اتهامات فساد مالی و سوءمدیریت تشدید شده است. ویدیوهایی که به دست کردپرس رسیده، نشان میدهد پس از فراخوان جوهر هرکی، عشیره سورچی که متحد عشیره هرکی هستند نیز به فراخوان پاسخ داده و در منزل خورشید هرکی حضور یافتهاند. همچنین تلویزیون کانال هشت عراق در خبری اعلام کرد: «هیأتی از حزب دموکرات کردستان به منظور مذاکره با خورشید هرکی به دیدار این شخصیت رفته است.»
منابع محلی تصریح کردند، این درگیریها ریشه در اختلافات تاریخی میان عشیره هرکی و گوران بر سر زمین و املاک دارد اما برخی تحلیلگران معتقدند این بحران خصوصاً با توجه به سابقه جدایی و بازگشت خورشید هرکی به این حزب نشان از تعمیق شکافهای درونحزبی در حزب دموکرات کردستان است.
همچنین نارضایتیهای معیشتی ناشی از بحران پرداخت حقوق کارمندان و توقف صادرات نفت اقلیم از مارس ۲۰۲۳ به این تنشها دامن زده که در تظاهرات قلادزی نیز مشهود است.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «حضور رهبری تجلی اقتدار و استقامت!» نوشت: «بازتاب گسترده حضور رهبر انقلاب با قامتی استوار در مراسم عزاداری شب عاشورا در رسانههای جهانی و قطع ناگهانی برنامههای عادی برخی شبکههای خبری منطقه و پخش مستقیم حضور ایشان، بیسابقه بود و رهبران جهان را به حیرت واداشت و صهیونیستها و سران آمریکا و اروپا را در شوک دیگری برد. این نشان از پیامدهای مهمی در تحولات منطقه و جهان در میانه جنگ تمام نشده علیه ایران دارد. تحلیلگران و رسانههای دنیا اکنون روی چند گزاره مهم متمرکز شدهاند که حضور رهبری نشان داد: اولاً همچنان تهدید جمهوری اسلامی برای اسرائیل تا محو کامل آن پابرجاست. ثانیاً ترامپ، قمار را باخت و با گرفتار شدن در گرداب «ایران گیت» دیگری، وضعیت برای او بسیار پیچیدهتر شده است. ثالثاً برنامه موشکی و هستهای و غنیسازی ایران سر جایش باقی مانده است و راه برای فعالیتهای هستهایاش هموارتر شد. رابعاً ایرانیها شکست نخوردند و طرح ۲۴ ساعته و حداکثر یک هفتهای سقوط جمهوری اسلامی و نابودی ایران و جبهه مقاومت شکست خورد. خامسا تهدید سایه جنگ بر سر ملت ایران خنثی شد و بازدارندگی خود را از دست داد و آمریکاییها و اروپاییها دیگر نمیتوانند از این حربه برای ترساندن ملت ایران و به هم ریختن اقتصاد ایران استفاده کنند. سادسا ایران کنتور را برای آمریکاییها و اروپاییها صفر کرد و دیگر مذاکره با آنها از نظر ملت ایران بیمعنا شد و یقین کردند این موشک است که تضمینکننده به رسمیت شناختن آسایش و حقوق و امنیت است. سابعاً رهبر ایران نه در پناهگاه که در کمینگاه مشغول طراحی محو اسرائیل در صورت هر حماقت دیگری بعد از با خاک یکسان شدن تلآویو و حیفا بود، و اکنون پس از این طراحی، حضورش فریاد «هل من مبارز» بود!
رهبر انقلاب فروردین ۱۴۰۲ فرمودند: «[میگویند] به حرفهای رهبری گوش نکنید، حرفهایش تکراری است. تکراری است؟ سالهاست که دشمن با صدای بلند اعلام میکند که میخواهیم جمهوری اسلامی را به زانو در بیاوریم. رهبری در مقابل میگوید «غلط میکنید»؛ این تکرار نیست؛ این استقامت است.» حال پس از این استقامت عاشورائی و شجاعت حیدری رهبر ایران در جنگ اخیر که جهان را به تحسین و حیرت و دنیای استکبار را به وحشت واداشته است، رهبران مردمی و سیاسی جهان از سر غرور و غیرت و حتی آمریکا و چند کشور خبیث اروپایی از سر ترس و نگرانی به دنبال این هستند که «باید تحقیق کرد تا راز شجاعت و استقامت ایرانیان و رهبر آن را بفهمیم» و اکثراً آشکارا و برخی در خفا تاکید میکنند «آیه الله خامنهای استقامت و شجاعت باورنکردنی از خود نشان داد چون ایران اولین کشوری است که پاسخ حمله دو کشور هستهای را با حمله داد»!
عدم حضور رهبر انقلاب در دو شب اول و حضورشان در شب عاشورا؛ هر دو بدترین خبر برای آمریکا و اسرائیل بود. اولین پیام ذکاوت و هوشیاری و داشتن تحلیل دقیق از اهداف دشمن و شرایط منطقه و تحولات پیشرو از سوی رهبر معظم انقلاب بود و دریافتند که با رهبری به غایت هوشمند روبهرو هستند. دومین پیامی که برگزاری مراسم عزاداری امام حسین (ع) در بیت رهبری با حضور سران قوا و تمام مسئولین نظامی و کشوری و مردم ارسال شد این بود که موضع ایران همان موضع امام حسین (ع) یعنی مقاومت و استقامت در مقابل مستکبران بدون هیچگونه سستی و عقبنشینی است. قبلاً رهبر معظم انقلاب به طور صریح بیان داشتند که «حادثه کربلا حادثهای نیست که بشود جلویش را گرفت، اجتنابناپذیر میشود، امروز به برکت ملت هوشیاری مثل ملت ایران و انقلاب بزرگ اسلامی آمریکا قادر نیست بر دنیای اسلام حادثهای مثل حادثه صلح امام حسن را تحمیل کند. من به شما عرض میکنم که اگر دشمن زیاد فشار بیاورد، حادثه کربلا اتفاق خواهد افتاد». حضور رهبری در شب عاشورا تجسم عینی از جا کندنِ درِ قلعه خیبر و ضربه جبرانناپذیری به حیثیت سیاسی - رسانهای دشمن از جنس ضربه امیرالمؤمنین در خندق، و معادلهساز بود؛ و همانگونه که رسول خدا (ص) فرمود «ضربهًْ علیٍّ یوم الخندق افضل من عبادهًْ الثقلین»، محاسبات دو سوی میدان را با امیدآفرینی در یک طرف و ایجاد ترس عظیم در طرف دیگر دگرگون کرد.
گروسی قبل از تجاوز به ایران ادعایی میکند و گزارشی میدهد تا زمینهساز حمله به ایران شود و بعد از حمله اذعان میکند «ما هیچ برنامهای که نشاندهنده حرکت به سمت تولید سلاح هستهای در ایران باشد، ندیدهایم»! کمااینکه قبل از این نیز بیش از ده بار خود آژانس اتمی بر عدم انحراف فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران تاکید و نهادهای اطلاعاتی آمریکا به آن اذعان کرده بودند. تامر هیمن افسر اطلاعاتی رژیم صهیونیستی هم اذعان میکند «ایران در آستانه هستهای شدن نیست»! روزنامۀ انگلیسی گاردین هم با بیان اینکه «نه ادارۀ اطلاعات آمریکا و نه سازمان ملل، هیچکدام ادعای نتانیاهو مبنی بر تسلیحاتی شدن برنامۀ هستهای ایران را تأیید نکردند»، تیتر میزند «آمریکا و اسرائیل بر اساس یک دروغ به ایران حمله کردند»! رسانههای خود آمریکا نیز خطاب به ترامپ میگویند «خودت که بیش از ۴۰ هزار دروغ در دوران ریاست جمهوریات گفتهای، چگونه آیتالله را به عدم صداقت در مورد جنگ متهم میکنید؟ این لحظهای باورنکردنی است»! با وجود این، دولتهای اروپایی نهتنها حاضر به محکوم کردن تجاوز به ایران نشدند بلکه بهطور مشمئزکنندهای دفاع مشروع ایران را محکوم و اعلام کردند ما کنار اسرائیل ایستادهایم و با مکانیسم ماشه علیه ایران اقدام میکنیم! این واقعیت قانون جنگل است که فریدریش مرتس صدراعظم آلمان بهخوبی و بیپرده و خلاصه در یک جمله بیان کرد که «اسرائیل کار کثیف را از طرف همه ما و برای همه ما انجام میدهد»! و ترامپ هم با خباثت تمام مدعی سردمداری این دنیای کثیف و قانون جنگل شده است! لذا با جنگ اخیر، ملت ایران بهخوبی درک کردند که در این دنیا، قانون جنگل حاکم است و اگر قدرتمند نباشد نمیتواند به حیات خودش ادامه دهد و اراده کرده است با رهبری مقتدر به اذن الهی ایران قوی بماند و تا آخر بماند.»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «معجزه یمنی در آتشبس غزه» نوشت: «در حالی که اسرائیل در حال بررسی سناریوهای احتمالی برای جلوگیری از شلیک موشکها از یمن است، یمنیها به فاصله کمتر از ۲۴ ساعت دومین کشتی مرتبط با رژیم صهیونیستی را هم در دریای سرخ غرق کردند تا با عملی کردن تاکتیک غرق کشتیها در دریای سرخ، محاصره دریایی اسرائیل شکل و شمایلی جدید به خود بگیرد. صنعا گفته تا قبل از پایان جنگ غزه کشتیهای به مقصد اسرائیل امنیت نخواهند داشت.
به گزارش «جوان»، دیروز یک فیلم نزدیک به پنجدقیقهای از غرق شدن کشتی «مجیک سیز» یا همان «جادوی دریاها» به دست یمنیها در دریای سرخ، شبکههای اجتماعی را درنوردید، فیلمی که ابتدای آن با نزدیک شدن قایقهای حامل سربازان دریایی یمن به این کشتی و اخطارهای مکرر برای تخلیه آن شروع میشود و دقایقی بعد، چند سرباز یمنی را نشان داده که روی عرشه این کشتی میروند، ظاهراً مواد منفجره در چند جای آن کار میگذارند و لحظاتی بعد، در حالی که همه سرنشینان آن تخلیه شدهاند، کشتی مجیک سیز از چند نقطه منفجر میشود. فیلم سپس، فرورفتن آهسته کشتی باری در دریای سرخ را نشان میدهد که ظاهراً با استفاده از پهپاد، تصویربرداری شده و سپس در حال فرو رفتن در آب، و غرق کامل، به طور کامل شکسته میشود. ساعاتی بعد، گزارش شد که یمنیها دومین کشتی به نام Eternity C را هم در ۵۰ مایل دریایی جنوب غربی بندر حدیده یمن، غرق کردهاند که البته تا لحظه تنظیم این خبر، فیلمی از آن منتشر نشده است. گفته میشود این کشتی هدف پهپادهای دریایی و قایقهای تندرو مجهز به نارنجکانداز قرار گرفت که به پل فرماندهی و موتورخانه آن آسیب جدی وارد شده و این حمله باعث از کار افتادن کشتی و قطع ارتباطات آن شد. گای الستِر، خبرنگار اسرائیلی دیروز در پستی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «فوری: کشتی دیگری در دریای سرخ در حال غرق شدن است، پس از آنکه هفته جاری هدف حمله نیروهای حوثی قرار گرفت».
در حالی که حدود ۱تریلیون دلار تجارت جهانی از مسیر دریای سرخ انجام میشود، «مهدی المشاط»، رئیس شورای عالی سیاسی یمن روز سهشنبه بر آزادی کشتیرانی برای همه به استثنای رژیم صهیونیستی و حامیان آن در جنگ علیه غزه تأکید کرد و گفت که یمن هیچ تمایلی ندارد تا به کسانی که ارتباطی با حمایت از دشمن صهیونیستی ندارند، حمله کند. وی تصریح کرد که یمن مرکز عملیات انسانی برای هماهنگی با شرکتهای کشتیرانی به منظور پرهیز از آسیبها تا حد امکان، ایجاد کرده است. یمنیها میگویندکه کشتی مجیک سیز متعلق به شرکتی بوده که در طول هفته گذشته سه بار کشتیهایش به بنادر فلسطین اشغالی سفر کرده بودند. نیروهای مسلح یمن گفته که این کشتی که «پس از بیتوجهی به هشدار ممنوعیت تردد در بندرهای اسرائیل هدف حمله قرار گرفته بود، کاملاً در دریا غرق شد.» یحیی سریع هم گفته است: «بارها به آنها هشدار داده بودیم که حق عبور از دریای سرخ و دریای عرب را ندارند و این کشتی هشدارهای ما را نادیده گرفته است.» او گفته است: «مسئولیت این عملیاتها بر عهده آنها است، چون هشدارهای ما را جدی نگرفتند. کشتیهای اسرائیلی هدف مشروع ما هستند و عملیاتهایمان تا عمق سرزمینهای اشغالی ادامه خواهد داشت.»
انصارالله یمن تا چند روز قبل، بیشتر به اخطار دادن یا آسیب جزئی کشتیهای به مقصر بنادر اسرائیلی متمرکز بود ولی حالا وارد فاز تخریب کامل و غرق کردن کشتیهایی شده که به سمت اسرائیل میروند. انصارالله یمن بارها اعلام کرده که حملاتش به کشتیها در حمایت از فلسطین و بهویژه برای توقف جنگ در غزه است. یک ناظر منطقهای میگوید: «پس از هر شکست یا تأخیر در روند آتشبس (بهویژه مخالفتهای مستقیم نتانیاهو)، یمنیها سطح حملات دریایی را افزایش دادهاند.» در حالی که تاکتیک غرق کشتیها در دریای سرخ با امتناع بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی از آتشبس پیشنهادی همزمان شده، یک نمودار که با کمک نرمافزار چت جیپیتی تهیه شده، نشان میدهد که در دورههای قبل نیز همین روند صادق بوده است: افزایش حملات حوثیها همزمان با شکست مذاکرات آتشبس (مارس و جولای ۲۰۲۴) بهوضوح مشهود است. در ماههایی که اسرائیل آتشبس را رد کرده یا مذاکرات متوقف شدهاند، مانند ژانویه، مارس و جولای، حملات انصارالله بهشدت بالا رفتهاند و در دوره «آتشبس موقت» (می ۲۰۲۴)، حملات کاهش یافتهاند که نشانهای قوی از فشار یمنیها برای قبول آتشبس از سوی اسرائیل است. تیبو دنامیل، پژوهشگر وابسته به کرسی شول در تجارت بینالملل در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS) در واشینگتندیسی میگوید: «حوثیها حملات خود به کشتیها در دریای سرخ را به عنوان اقدامی برای همبستگی با فلسطینیها به تصویر میکشند. آنها امیدوارند که هزینههای اختلالات تجاری، دولتهای غربی را تشویق کند تا اسرائیل را برای پذیرش آتشبس در غزه تحت فشار قرار دهند.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «نسخه باطله» را برگزید و نوشت: «اتحاد و همبستگی ملی یکی از پیامدهای خوشیمن برای ایران در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه کشورمان بود. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، اجماع و همبستگی ملی یکی از مهمترین عوامل مؤثر در محاسبات دشمن برای توقف جنگ بود. تودههای مردم در جریان جنگ اخیر به یک خودآگاهی جمعی درباره واقعیات مربوط به سیاست بینالملل و از همه مهمتر مؤلفههای مقوم امنیت ملی و همینطور شاخصهای دفاعی کشور رسیدند. تصاویر و فیلمهای مختلف از گوشهگوشه ایران نشان داد اکثریت جامعه با هر تیپ و سلیقه و گرایش، حول یکپارچگی ایران و همین طور حمایت از رهبر انقلاب یکصدا شدند. این خودآگاهی باعث شد جامعه نسبت به مفهوم امنیت ملی و توان دفاعی به برآوردهای دقیق و واقعبینانه برسد. همینطور در جریان این جنگ، افکار عمومی ایرانیان به یک نگرش و درک دقیق و عمیق نسبت به سازوکارها و قواعد و ارزشهای ادعایی بینالمللی رسید و متوجه شد در بزنگاههای مهم مانند حمله غیرقانونی رژیم صهیونیستی به ایران، نهتنها هیچکدام از این قواعد و قوانین و شاخصهای ادعایی نظام لیبرال - دموکراسی کار نمیکند، بلکه واضعان و مدعیان این قوانین و ارزشهای ادعایی، وقتی پای منافعشان در میان باشد، براحتی نسبت به همه این قوانین و ارزشهای ادعایی چشمپوشی کرده و از رژیم متجاوز صهیونیستی حمایت همهجانبه به عمل میآورند. با آشکار و برجسته شدن این واقعیتها بود که شمار زیادی از فعالان و کنشگران سیاسی در خلال و پس از جنگ اخیر، اعتراف کردند خوشبینی آنها به قواعد و سازوکارهای بینالمللی اشتباه بوده است. نکته قابل تأمل دیگر اینکه تعداد زیادی از همین افراد نیز اذعان کردند انتقادات آنها از حاکمیت بویژه در حوزه سیاستهای منطقهای و اهرمهای بازدارندگی در منطقه اشتباه بوده است و آنها با صدای بمبهای رژیم صهیونیستی و آمریکا پی به این واقعیت بردهاند.
به هر حال این آگاهی و خردورزی عمومی و اعترافات صادقانه برخی کنشگران و عناصر سیاسی کشور سبب شد یک نگرش واقعبینانه فراگیر در کشور نسبت به مقوله امنیت ملی؛ همچنین نظام و سازوکارهای بینالمللی ایجاد شود. نکته مهمتر اینکه خودآگاهی به وجود آمده حول حمایت از سیاستهای رسمی نظام و به صورت ویژه، دیدگاهها و انذارهای رهبر انقلاب شکل گرفت. اهمیت همبستگی ملی برساخته خودآگاهی جمعی به قدری است که دلسوزان نسبت به حفظ و حراست این همبستگی ملی؛ نیز پرهیز از بیان و طرح مباحث اختلافافکن تاکید مؤکد دارند. از همین رو، در حالی که واقعیات جنگ یک فرصت مناسب برای شماتت دیدگاههای غلط، انحرافی و هزینهساز علاقهمندان به غرب و باورمندان به رعایت هنجارهای نظام غربی فراهم آورده است اما به واسطه ضرورت حفظ همبستگی ملی و پرهیز از طرح مباحث اختلافافکن، نسبت به سرزنش این افراد و این جریانات اقدام و اهتمامی نشد. با وجود این نجابت حداکثری اما متأسفانه طی روزهای اخیر، صداهایی نادرست، غلط و وحدتشکن از سوی جریان اصلاحات شنیده شد که نشان میدهد این جریان نهتنها از ایدهها و محاسبات گذشته خود درس عبرت نگرفته، بلکه مجدداً تلاش دارد همان ایدههای شکستخورده و پرهزینه را یک بار دیگر تجویز کند. از سوی دیگر مصاحبه اخیر رئیسجمهور با «تاکر کارلسون» که متأسفانه پیام ضعف و مجامله در آن آشکار بود، این نگرانی را ایجاد کرده که در این شرایط بسیار حساس که باید نهایت دقت و هوشیاری را برای حفظ انسجام ملی و تقویت بنیه دفاعی کشور داشت، پالسهای ضعف و عقبنشینی و خدای ناکرده تسلیم از سوی دولت نسبت به دشمن بیرونی، خاصه آمریکا منتقل شود. از این رو در راستای ضرورت حفظ همبستگی و یکصدایی در درون کشور، لازم است نکاتی را صریح و بیپرده خطاب به این جریان یادآور شد.
حمله نظامی رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران، یک واقعیت را به وضوح در معرض دید همگان قرار داد؛ اینکه از نگاه آمریکا و اروپا - به طور کلی غرب - مذاکره بخشی از ابزار و امکانات جنگ است. ترامپ نشان داد مذاکرات عراقچی و ویتکاف را به عنوان یک ابزار پوششی در راستای غافلگیر کردن ایران در حمله رژیم صهیونیستی تلقی میکرد. این تلقی البته صرفاً مختص ترامپ نبود.
کما اینکه نقشه حمله به تأسیسات هستهای ایران، حدود یک سال قبل در دولت جو بایدن، به صورت مشترک توسط ارتش آمریکا و ارتش صهیونیستی تمرین شده بود. ترامپ نیز در دیدار اخیرش با نتانیاهو اقرار کرد ارتش آمریکا ۲۰ سال روی ایده حمله به تأسیسات هستهای ایران کار کرده بود. بنابراین حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران را نمیتوان به تصمیم دونالد ترامپ محدود کرد. به هر حال آمریکاییها نشان دادند توان و قدرت نظامی خود را یک اهرم تعیینکننده برای چانهزنی در پشت میز مذاکره میدانند.
مواضع آمریکاییها پس از حمله به ایران نیز موید همین نکته است. آنها حالا پس از انجام این حمله، از موضع بالا و با تکرار مجدد تهدید استفاده از اهرم حمله نظامی، تلاش میکنند ایران را پای میز مذاکره کشانده و امتیازات مدنظرشان را بگیرند. بنابراین کاملاً واضح است از نگاه دولت آمریکا، قدرت و توان نظامی مهمترین و مؤثرترین اهرم و ابزار برای چانهزنی پشت میز مذاکره است. در این سو، یعنی در ایران اما متأسفانه این واقعیت عینی، نزدیک به ۲ دهه از سوی جریان اصلاحطلب انکار میشد. اصلاحطلبان با سادهسازی مسائل و واقعیات مهم مربوط به روابط و سیاست بینالملل، سالها بر این طبل کوبیدند که پایبندی به هنجارهای نظام آمریکایی، مهمترین تکیهگاه حصول یک توافق برد - برد پشت میز مذاکره است. به عبارتی آنها بارها و بارها بر این موضوع اصرار ورزیدند که عقبنشینی از مؤلفههای مقوم امنیت ملی و پارامترهای مؤثر در ارتقای توان بازدارندگی ایران، مهمترین اقدام برای جلب رضایت آمریکاییها جهت امکان توافق و لغو تحریمهاست. به عبارتی، در حالی که طرف مقابل، قدرت نظامی و توان بازدارندگی خود را مهمترین مؤلفه مذاکرات برای ناچار کردن ایران به پذیرش شروط و خواستههای خود میپنداشت، در ایران اصلاحطلبان دقیقاً نقطه مقابل این نگرش را ترویج میکردند و مؤلفههای قدرت دفاعی و قدرت بازدارندگی ایران را موضوعات مزاحم برای انجام توافق میدانستند. از همین رو، با دوگانهسازیهای جعلی مانند دوگانه میدان - دیپلماسی تلاش کردند اقدامات انجام شده برای افزایش قدرت دفاعی و توان بازدارندگی کشور را عامل اخلال در دیپلماسی القا کنند. در همین راستا شروع به نقد سیاستهای منطقهای ایران، خاصه جبهه مقاومت کردند. شعار انحرافی «نه غزه، نه لبنان» دقیقاً در همین راستا مطرح شد؛ شعاری که همان زمان یعنی در بحبوحه فتنه ۸۸ مورد استقبال رسانهها و اندیشکدههای وابسته به رژیم صهیونیستی قرار گرفت. نقد سیاست رسمی ایران برای مقابله با فتنه داعش در سوریه و عراق نیز در همین راستا از سوی این جریان صورت گرفت. آنها حضور ایران در سوریه و عراق و تشکیل گروههای مقاومت در این کشورها را مغایر امنیت و منافع ملی و دخالت در امور داخلی این کشورها قلمداد کردند. از سوی دیگر، جبهه اصلاحات تشکیل جغرافیای مقاومت از ایران تا بیروت و غزه و یمن را عامل تحریک آمریکا و غرب دانست. در حالی که پیروزی بر داعش و ایجاد جبهه مقاومت در بخش زیادی از جغرافیای غرب آسیا منجر به ارتقای قدرت بازدارندگی ایران شده بود، اصلاحطلبان به گونهای وانمود کردند که گویی ارتقای توان بازدارندگی ایران، عامل مزاحم برای توافق با آمریکا و اروپاست. آنها به صورت بیرحمانه حضور ایران در سوریه و تشکیل گروههای مقاومت سوری را مورد انتقاد قرار دادند و معتقد بودند عقبنشینی ایران از این سیاست و از بین بردن جبهه مقاومت، عاملی مؤثر در جلب رضایت آمریکا برای توافق با ایران و لغو تحریمهاست. این رفتار اصلاحطلبان متأسفانه باعث ایجاد ذهنیتها و تحلیلهای غلط در بخشی از جامعه نیز شد.
در واقع بیانیه جبهه اصلاحات نشان میدهد آنها همچنان معتقدند برای برونرفت از این وضعیت، باید قید مؤلفههای قدرت بویژه قدرت نظامی و بازدارندگی را زد و برای جلب رضایت آمریکاییها تلاش کرد. این همان نسخهای است که ۲ دهه است اصلاحطلبان تجویز میکنند و در هر بزنگاه، از ضرورت انجام و اجرای آن میگویند.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «دیپلماسی در وقت اضافه» را برگزید و نوشت: «شامگاه سهشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ (هشتم جولای ۲۰۲۵)، سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، در جریان سفری کوتاه به جده، با محمد بنسلمان، ولیعهد و رئیس هیئت وزیران، فیصل بنفرحان، وزیر امور خارجه و خالد بنسلمان، وزیر دفاع عربستان سعودی دیدار کرد. این سفر که در مسیر بازگشت عراقچی از اجلاس سران بریکس در برزیل انجام شد، گامی مهم در راستای تداوم تنشزدایی و تقویت روابط دوجانبه میان تهران و ریاض بود. مذاکرات انجامشده که به گفته اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، «ثمربخش» بوده، بر توسعه همکاریهای دوجانبه و بررسی تحولات منطقهای متمرکز بود.
در دیدار با محمد بنسلمان، عراقچی بر عزم ایران برای گسترش روابط با عربستان براساس حسن همجواری و منافع متقابل تأکید کرد. او ضمن قدردانی از موضع مسئولانه ریاض در محکومیت تجاوز نظامی اسرائیل و آمریکا علیه ایران در جنگ ۱۲ روزه، این اقدامات را نقض آشکار منشور ملل متحد و رژیم منع اشاعه هستهای خواند که امنیت منطقه را به خطر انداخته است.
مسئول سیاست خارجی ایران خواستار موضعگیری منسجم کشورهای منطقه علیه توسعهطلبی رژیم صهیونیستی شد. بنسلمان نیز با ابراز رضایت از روند رو به رشد روابط دو کشور، بر تعهد رهبری عربستان به توسعه همکاریها در همه عرصهها تأکید کرد. او ضمن محکومکردن تجاوز به تمامیت ارضی ایران، امنیت منطقه را در گرو همکاری کشورهای منطقه دانست و آمادگی ریاض برای استفاده از ابزارهای دیپلماتیک برای کاهش تنشها را اعلام کرد.
در ادامه شاهد دیدار فیصل بنفرحان و عراقچی بودیم که وزیر امور خارجه کشورمان از میزبانی ارزشمند عربستان در مراسم حج و مساعدت در بازگشت حجاج ایرانی پس از مشکلات ناشی از تجاوز اسرائیل قدردانی کرد. او با اشاره به اجماع منطقهای در محکومیت اقدامات اسرائیل، مسئولیت مشترک کشورهای منطقه برای مقابله با جنگافروزی رژیم صهیونیستی را خاطرنشان کرد و تداوم نسلکشی در فلسطین و حملات به لبنان و سوریه را عامل اصلی ناامنی منطقه دانست.
فیصل بنفرحان نیز با تأکید بر موضع اصولی عربستان در محکومیت تجاوز به ایران، بر ضرورت تلاش برای جلوگیری از تشدید تنشها و آمادگی ریاض برای همکاری در این مسیر تأکید کرد.
دیدار عراقچی با خالد بنسلمان، وزیر دفاع عربستان نیز بر تقویت همکاریهای امنیتی و دفاعی متمرکز بود. عراقچی سفر اخیر خالد به تهران را گامی مؤثر در پیشبرد همکاریهای دوجانبه دانست و تجاوز اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران را جنایتی نابخشودنی خواند. خالد بنسلمان ضمن تسلیت شهادت جمعی از شخصیتهای نظامی و غیرنظامی ایران، بر ضرورت همکاری منطقهای برای مقابله با عوامل ناامنساز تأکید کرد.
او در پستی در شبکه ایکس، این دیدار را فرصتی برای بررسی جنبههای مختلف همکاریهای دوجانبه و تحولات منطقهای توصیف کرد. این دیدارها که در سایه آتشبس شکننده پس از جنگ ۱۲ روزه انجام شد، نشاندهنده عزم مشترک تهران و ریاض برای تثبیت روابط در نظم جدید خاورمیانه است. موضعگیری قاطع عربستان علیه تجاوزات اسرائیل و تأکید بر دیپلماسی، نشانهای از تغییر رویکرد ریاض از تبعیت کامل از سیاستهای ضدایرانی آمریکا به سوی توازنسازی منطقهای است. این تحول، فرصتی برای ایران و عربستان فراهم میکند تا با همکاری، ثبات و امنیت منطقه را تقویت کنند.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «دیپلماسی جهانی در چنبره چاپلوسی» را برگزید و نوشت: «چاپلوسی به همان اندازه که آشکار بود، مؤثر نیز بود. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، روز دوشنبه (۱۶ تیرماه) در حالی که پشت میز شام در «اتاق آبی» کاخ سفید نشسته بود، تکهکاغذی به ترامپ داد.
درحالیکه دوربینهای خبری برای ثبت این لحظه در حرکت بودند، نتانیاهو گفت: «میخواهم نامهای را که برای کمیته جایزه نوبل ارسال کردم، به شما تقدیم کنم. این نامه شما را برای جایزه صلح نامزد میکند. کاملاً شایسته آن هستید و باید آن را دریافت کنید.» ترامپ این حرکت نتانیاهو را «بسیار معنادار» اعلام کرد، اگرچه مدتهاست میگوید که اعتقاد دارد کمیته نوبل هرگز این جایزه را به او نخواهد داد.
مایکل دی. شییر در گزارشی برای نیویورکتایمز نوشت، تلاش برای چاپلوسی، مدرکی است که نشان میداد بسیاری از رهبران جهان ترامپ را درک کردهاند. ستایش فراوان از رئیسجمهور آمریکا بهترین راه برای مدیریت اوست؛ حتی اگر کاملاً مشخص نباشد که این گپوگفت منجر به مزایای ملموس برای کشورهایشان میشود.
مارک کارنی، نخستوزیر کانادا، پس از یک بار «قلدر» خواندن ترامپ، ماه گذشته از «رهبری شخصی» او بر ایالات متحده تمجید کرد. مارک روته، دبیرکل ناتو، یک پیام متنی خصوصی برای ترامپ فرستاد و در آن از «اقدام قاطع» او در ایران که «واقعا خارقالعاده بود» تمجید کرد و در نشستی حضوری با ترامپ او را «بابا» نامید. حتی ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، که در ماه فوریه شاهد فریادهای خشمگینانه در دفتر بیضیشکل کاخ سفید بود، برای ترمیم روابط بههمریخته خود با رهبر آمریکا در تلاش است.
به گفته مقامهای هر دو کشور، دیدار این دو نفر در واتیکان در ماه آوریل بسیار روانتر و بدون هیچ جنجالی پیش رفت. روز دوشنبه (۱۶ تیرماه) ترامپ موافقت کرد که ارسال برخی سلاحها به اوکراین را که فقط یک هفته پیش متوقف شده بود، از سر بگیرد. این تغییر موضع در بحبوحه بهبود روابط با زلنسکی و پس از تماس تلفنی با پوتین که ترامپ آن را ناامیدکننده خواند، رخ داد.
سَم ادواردز، دانشیار تاریخ سیاسی مدرن در دانشگاه لافبورو در بریتانیا، گفت که ترامپ باعث تغییر شکل دیپلماسی جهانی شده است. او گفت: «ما اغلب دیپلماسی را بهعنوان یک تلاش بزرگ و گسترده در نظر گرفتهایم. دیپلماسی در مورد ارتباط نهادها با یکدیگر است. در این مورد خاص، این یک بازی روانی است.»
او افزود: «بازی روانی یعنی چه؟ یعنی اینکه شما با هدایا میآیید، بهنوعی ادای احترام میکنید تا احترام، حمایت و لطف آن رئیس را به دست آورید.» بااینحال، تحلیلگران سیاسی، دیپلماتها و دیگران که تعاملات بینالمللی را دنبال میکنند، میگویند که «انجام بازی روانی» با اعلام عمومی تحسین همیشه جواب نمیدهد، بهخصوص با رهبری مانند ترامپ که تصمیمگیریهایش اغلب بیثبات است.
ترامپ بارها، چه در ملاءعام و چه در خلوت، شکایت کرده که هنوز جایزه صلح را دریافت نکرده است. او یک بار در رسانههای اجتماعی نوشت: «من هر کاری هم بکنم، جایزه صلح نوبل را دریافت نخواهم کرد.» مشخص نیست که اقدام نتانیاهو برای نامزدی ترامپ - آن هم در شرایطی که نخستوزیر اسرائیل توسط دادگاه بینالمللی کیفری به جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت در نوار غزه متهم است - به پرونده ترامپ کمک کند.»





نظر شما