به گزارش خبرگزاری ایمنا، مجید نادرالاصلی، رئیس کمیسیون ویژه آب و مناطق کمبرخوردار شورای اسلامی شهر اصفهان در یادداشتی به بهانه خبر افتتاح پروژه انتقال آب خلیج فارس از طریق استانهای یزد و کرمان به صنایع اصفهان نوشت: «بعد از سلام و تحیت و آرزوی بهترینها و سرافرازانه ترین پیروزیها برای امت اسلام و مردم بزرگ ایران مقتدر و پیشتازان انقلاب و دفاع مقدس و جنگ تحمیلی آمریکا علیه مردم غیرتمند کشورمان، بهویژه اهالی بزرگ آستان اصفهان.
خبری خوب، بعد از یک تلاش بیوقفه و جهادی در اجرای شبکه خط انتقال آب به قطر ۲۰۰۰ میلیمتر و بهطول حدود ۵۷۰ کیلومتر از منطقه سیرجان تا ورودی شهرستان ورزنه و انشعاب آن به دو سوی شمال و جنوب اصفهان برای بهرهمندی صنایع بزرگ استان اصفهان بسیار خوشایند است و برای مردم اصفهان میتواند ارزشهایی داشته باشد، لیکن در این زمینه نکتههایی است که بهعنوان فردی، مطلع و البته مطالبهگر باید به استحضار همگان رسانده شود:
یکم:
با ارج نهادن به همه خادمان و تلاشگران و مدیران ادوار اصفهان، عرض میشود این پروژه که در حقیقت نام اصلی آن انتقال آب دریای، عمان بهصورت مستقیم به اصفهان است و ایجاد واسطه بر آن مفسدههایی را بر آن مترتب میکند، ولی علیایحال بدانیم، اگر چه مطالعاتی در این زمینه جهت اجرای طرح در دولتهای گذشته انجام شده است، اما همه مراحل اجرایی شامل طراحی، محاسبه، تخصیص، منابع مالی، مسائل فنی و تخصصی، خرید، نصب، تجهیزات، لوله، انتخاب پیمانکاران فراوان و نیروها کار متعدد و بهکارگیری انواع و اقسام دستگاههای سنگین راهسازی و حفاری و جوشکاری، حملونقل و دهها و صدها اقدام دیگر در زمان دولت شهید بزرگوار، رئیسجمهور خادم، شهید جمهور «رئیسی بزرگوار مظلوم» و نمایندگان او انجام و به انتها رسید و باقیمانده کار به دست عزیزان بزرگوار مسئول کنونی تمام و این روزها به بهرهبرداری خواهد رسید.
دوم:
این طرح در یک حرکت جهادی از اواسط سال ۱۴۰۱ شمسی کلنگزنی و در کمتر از دو سال بالغ بر ۵۷۰ کیلومتر حفاری و لولهگذاری شد و تجهیزات آن از محل اعتبارات اعضای شرکت تأمین آب صفه اصفهان خریداری و به مرور نصب و به مرحله افتتاح نزدیک شد که در میانه راه و با یک اطلاع رسانی زودهنگام متولیان وقت (موسوم به صنعت آب کشور) اصفهان را با افتتاح این پروژه بی نیاز از آب دانستند و مشکلاتی را ایجاد کردند. البته هر چند موضوع انتقال آب دریا یه فلات مرکزی از جمله اصفهان از علایق مدیریت عالی کشور بوده و هست، اما این نوع پروژهها با توجه به نبود تکنولوژی شیرینسازی کامل و استفاده از آن برای نیازمندیهای کشاورزی، شرب و حتی محیط زیست در کشور و بالتبع اصفهان قابل استفاده نیست و صرفاً مورد استفاده در صنعت استان است.
اگر چه این انتقال میتواند گره کور بهرهبرداریهای فراوان صنایع استان از بستر و مجاری و سفرههای زیرزمینی زایندهرود را حل کند و میزان برداشت از زایندهرود را به صفر متمایل کند، ولی در اما و اگرهایی برای صنایع موجه است، همگان نیک میدانند اگر چه تعدادی از صنایع مهم و مادر کشور در استان اصفهان مستقر است، اما همه منافع مادی، مالی، درآمدی و نیروی انسانی برای کل کشور است، ولی عمده خسارات زیست محیطی و فرسایشی روح و روان و آلودگیها و بیماریهای آن به همسایگانش نصیب میشود.
سوم:
از حدود سال ۱۳۷۸ بر اساس یک تفاهم و عقد غیر شرعی مقرر شده است، خط انتقال آبی از محدوده استان اصفهان (باغبهادران و تصفیهنه باباشیخعلی) به استان یزد احداث و در حدود ۹۰ میلیون متر مکعب (و شاید البته کمتر) به وسیله لوله، به استانی که مردمان آن بحمدلله موسوم به مردم متدین، متشرع و با اصالت (و ما هم صد در صد بر این عقیده باورمند هستیم) یعنی استان یزد منتقل و در همان تفاهم مقرر شد که سد سومی در منطقه کوهرنگ از استان. (مردمان ولایتمدار و شجاع و با نسب) چهار محالوبختیاری با حفر تونل انتقال آب بهطول حدود ۲۹ کیلومتر اجرا و در مدت زمان کوتاه برای جبران کسری موجودی منابع آبی اجرا و مورد بهرهبرداری قرار گیرد که مع الاسف عملیات اجرای لولهگذاری حدود ۴۰۰ کیلومتری تا استان یزد در کوتاهترین زمان ممکن انجام و به بهرهبرداری رسید؛ همچنین احداث تونل نیز چنین شد، اما اتمام پروژه و احداث سد آن با اما و اگرهایی روبرو و تا امروز نیز ادامه دارد.
چهارم:
اگرچه آب، انفال است و احکام شرعی خاصی بر آن مترتب است، اما آب زایندهرود از زمانهای دور مربوط به ساکنان حاشیه آن و حقابه داران شرعی و قانونی آن بوده است که دست طبیعت با احیاناً کاهش نزولات جوی و البته بارگذاریهایی بر آن موجب شده است که بهترین نعمت خداوندی و مایه حیات، باعث بروز اختلافاتی برای ساکنان آن باشد که دست درازیهای بشری و نگاههای غیر فنی و غیر تخصصی و علمی بر آتش اختلافات دمیده و موضوع را با بحرانهای اجتماعی روبهرو کرده است که بهترین بهترین گزینه برای رفع این درگیریها خود مردم ذینفع هستند، با این شرط که با انصاف و عدالت در زمانهای پر آبی و کم آبی و ترسالی و خشکسالی برای میزان مصارف تدبیر کنیم.
پنجم و آخر
آب انتقالی از سیرجان که به اشتباه دریا نامیدند، برای مردم کشور که واسطه آن صنایع هستند، بسیار گران است و طبیعتاً دود این وضعیت بر چشمان مصرف کنندههای این صنایع شامل فولاد و اقسام آن، صنایع نفتی و پتروشیمی و سیمان خواهد بود.
بهترین آب گوارای کشور از منطقه به استان شرقی بدون هیچگونه بهایی و برای مصارف عدیده ای از جمله شرب منتقل و بیش از نیاز هم ذخیره میشود، اما اگرچه، همهی هزینه عملیات انتقال آب خلیج فارس با هزینههای استان اصفهان انجام شده، لیکن مابهازای هر متر مکعب آب انتقالی، مبالغی بسیار سنگین باید پرداخت شود که این موضوع دور از عدالت و انصاف و همسایگی و لطف است که خود باید بر آن تدبیر کنند.
قبلها عرض شده است که استان اصفهان با جمعیتی بیش از ۵/۵ میلیون نفر بهرهبردار و مصرفکننده آبی فقط یک مسیر برای تأمین آب آن جمعیت عظیم را دارد و بهجهت لزوم بهره گیری سیستمهای پدافندی، ضرورت جایگزینی طرحهای تأمین آب از اساسیترین نیازهای منطقه است که مدیریت کشور را دعوت بر تدبیر و چارهاندیشی لازم است.
پروژه مهم و داخل استانی آب جنوب استان که با هزینههای صد درصدی داخلی غیر ردیف بودجهای و البته مصارف همگانی از جمله طرحهای حیاتی است که اگر چه در دولت سیزدهم به مراحل نهایی اجرایی آن نزدیک و اقدامات بسیار خوبی انجام شد و مدیران متخصص دولت چهاردهم در استان نیز بر همه مراحل انجام شده صحه گذاردهاند، اما بهدلایلی از جمله راههای تأمین منابع مالی دچار چالش شده است که امید فراوان داریم این بزرگواران بر حل معضلات مستولی و اجرای پروژه را با همان جدیت دنبال و خبر خوش بهرهبرداری را در سال ۱۴۰۵ به مردم نجیب و شریف اصفهان اعلام کنند.
به امید آن روز، دست برادری و صمیمیت و دوستی را همگان بههم بفشاریم تا میهن و کشور را آباد کنیم.»


نظر شما