به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سهضلعی انتخابات ۱۴۰۳» نوشت: «انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم همچنان که برگزاریاش غیرمنتظره و زودهنگام بود، نتیجه آن هم در ابتدا چندان قابل پیشبینی نبود. تأیید صلاحیت مسعود پزشکیان با توجه به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، روزنه امیدی بود برای تحولخواهان و بخش زیادی از کنشگران سیاسی که از روند سیاسی و مدیریت قوه مجریه رضایت نداشتند. حمایتها از مسعود پزشکیان به واسطه مواضع منتقدانه، صادقانه و شفاف بتدریج بیشتر و بیشتر شد. پزشکیان اگر چه صبغه اصلاحطلبی داشت و نامزد مورد حمایت جبهه اصلاحات شد، موج حمایتها از وی اما محدود به این گفتمان سیاسی نماند. بخش قابل توجهی از اصولگرایان میانهرو و اعتدالیها هم با دغدغههای مشترک پای کار آمدند. اینها همه در شرایطی بود که به گفته بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان سیاسی، پاشنه آشیل کمپین انتخاباتی پزشکیان، شرکت حداقلی مردم پای صندوقهای رأی بود؛ نگرانی و دغدغهای که البته بیمورد هم نبود. نرخ مشارکت مردم در چند انتخابات گذشته به این نگرانی دامن میزد. در ادامه اما با به میدان آمدن بخش زیادی از کنشگران سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به همراه روشنفکران و فعالان مدنی، امیدها برای پیروزی پزشکیان تقویت شد.
مواضع تنها نامزد اصلاحطلب انتخابات و بویژه آنچه به عنوان صداقت در گفتار و رفتار پزشکیان یاد میشد، کارگر افتاد و در میان همه نگرانیها و بیمها، پزشکیان در مرحله اول انتخابات در ۸ تیر رأی اول را از آن خود کرد. رقابت حالا به اوج خود رسیده بود. سعید جلیلی و مسعود پزشکیان یک هفته فرصت داشتند تا طرفداران بیشتری را مجاب به رأی دادن به خود کنند. انتخابات در مرحله دوم عموماً با مشارکت کمتری همراه است و این امتیازی برای اردوگاه رقیب با نامزدی سعید جلیلی بود.
در فرصت یک هفتهای تا مرحله دوم انتخابات، اما کمپین انتخاباتی مسعود پزشکیان توانست بر خلاف پیشبینیها تعداد بیشتری از مردم را مجاب کند که پای صندوقهای رأی بیایند. مشارکت ۴۰ درصدی مرحله اول که به ۵۰ درصد رسید خیال طرفداران پزشکیان هم از نتیجه راحت شد، چنانکه در نهایت هم او برنده یک ماراتن نفسگیر شد. مأموریت اول رئیسجمهوری جدید چنانکه در ایام تبلیغات انتخابات بر آن تأکید کرده بود، تشکیل دولت «وفاق ملی» بود برای پایان دادن یا حداقل کاستن از تنشهای داخلی و تلاش برای ایجاد یک اجماع داخلی بر سر مسائل کلان و ملی. جمعبندی پزشکیان از ابتدا هم روشن بود؛ تا اختلافات داخلی و دو قطبیسازیهای مرسوم برقرار است، تصمیمسازی برای حل مشکلات بنیادین کشور هم میسر نخواهد بود.
حالا یک سال از آن انتخابات گذشته است و اتفاقاً در آستانه همین یکسالگی که نمود یک انسجام داخلی پای صندوقهای رأی بود، جامعه ایران شاهد تقویت این انسجام داخلی در برابر تجاوز رژیم اسرائیل به کشور بود. دولت چهاردهم با آنکه تنها یک سال مصدر امور اجرایی بوده، اما تحولات داخلی، منطقهای و بینالمللی زیادی را به خود دیده که آخرین آن جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اسرائیل است. طبیعی است که در ارزیابی منصفانه از عملکرد دولت نیمنگاهی هم به این تحولات تحمیلشده باشد. در همین چهارچوب گروه سیاسی در گفتوگو با کارشناسان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به این مهم پرداخته که راز موفقیت پزشکیان در انتخابات زودهنگام سال گذشته- که به طور طبیعی فرصت آمادهسازی برای ورود به عرصه هم محدود بود- چه بود؟ چگونه کمپین انتخاباتی او توانست بخش زیادی از قهرکنندگان با انتخابات را مجاب کند که در دور دوم پای صندوقهای رأی حاضر شوند؟ و در نهایت اینکه چرا و چگونه «وفاق ملی» به ایده اصلی پدیده انتخابات ۱۴۰۳ و اولویت دولت چهاردهم بدل شد؟
حمیدرضا جلاییپور در گفتوگو با «ایران» مطرح کرد
کدامیک از وعدههای پزشکیان برای مردم قابل اعتنا و توجه بود که آنها را به انتخاب وی به عنوان رئیسجمهوری ایران وا داشت؟
یکی همان دعوا نمیخواهم بود. دیگری شایستهسالاری در مدیریت کشور بود و دیگر اینکه رسماً به مردم گفت که من با «تحمیل پوشش» و «سبک زندگی» مخالف هستم. الان که یک سال میگذرد و شرایط کشور پس از جنگ تحمیلی دوم در وضعیت «تعلیق جنگ» قرار دارد و ممکن است هر لحظه دوباره جنگ را از سر بگیرد، حداقل سه انتظار از دولت پزشکیان وجود دارد. یکی اینکه حکومت و جامعه برای مقاومت در برابر تجاوزات احتمالی دشمن صهیونیستی آماده و مجهزتر باشند. انتظار دوم اینکه قاطبه مردم ایران در جنگ تحمیلی دوم سرفراز وارد شدند و دولت از این فرصت استفاده کند و مهمترین شکاف کشور را که شکاف دولت ملت است کاهش دهد. کاهش این شکاف بودجه نمیخواهد بلکه باید تصمیمسازان را تشویق کند که اجازه بدهند مردم زندگی خود را بکنند. وعدهها چه شد؟ رفع فیلترینگ چه شد؟ دوباره پیامکفرستان فعال نشوند، به تبعیضها در گزینشها پایان دهند. انتظار سوم اینکه در شرایط جنگی فعلی، آمادگی در برابر دشمن حیاتی است. اما در عین حال راه عبور از این شرایط جنگی از طریق دیپلماسی و مذاکره میگذرد. دولت همچنان دستگاه دیپلماسی را تا تحقق دو هدف، شایسته است جدی بگیرد. یکی «توقف تضمین شده» جنگ و دوم «رفع تحریمها» است.
محمد خوش چهره؛ کارشناس مسائل اقتصادی
در بررسی عملکرد اقتصادی دولت مسعود پزشکیان، باید به این نکته توجه کنیم که شرایط مختلف اقتصادی، از جمله تحریمهای شدید و محدودیتهای بینالمللی، باعث شده است که برخی اهداف و برنامهها با دشواریهایی مواجه شوند. برنامههای پنجساله که تحت عنوان برنامههای توسعه ملی تدوین شدند، بهرغم تلاشهای فراوان، در بسیاری از موارد نتوانستهاند به اهداف تعیینشده دست یابند. یکی از مشکلات اساسی این برنامهها، آرزوهای غیرواقعی و خوشبینیهای بیش از حد در تعیین اهداف بوده است. به طور مثال، یکی از شاخصهای کلیدی در این برنامهها نرخ رشد اقتصادی و تولید ناخالص داخلی بود. با این حال، طی سالهای گذشته، بسیاری از اهداف اقتصادی مانند رشد اقتصادی ۶ تا ۸ درصد، تحقق نیافتهاند و در عمل، رشد اقتصادی کاهش یافته است. این امر نشاندهنده مشکلات اساسی در پیشبینی منابع مالی، درآمدهای مالیاتی و پیشبینیهای درآمدی از صادرات نفت و گاز است که بهطور خوشبینانهای در برنامهها لحاظ شدهاند.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آقای پزشکیان مشاوران خود را عوض کنید!» نوشت: «دیروز، متن مصاحبه آقای پزشکیان، رئیسجمهور محترم کشورمان با «تاکر کارلسون» خبرنگار آمریکایی منتشر شد. خبرگزاری دولت (ایرنا) و سایت پرزیدنت وابسته به دفتر رئیسجمهور در آغاز گزارش خود نوشتهاند: «رئیسجمهور در گفتوگویی با «تاکر کارلسون» خبرنگار آمریکایی مواضع کشورمان درخصوص همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، جنگ اخیر با رژیم صهیونیستی و شرایط ایران برای ازسرگیری احتمال مذاکرات با آمریکا را تشریح کرد»! که با عرض پوزش باید گفت؛ اظهارات آقای پزشکیان در این مصاحبه با
«مواضع کشورمان» فاصلهای پرناشدنی دارد! جناب ایشان مواضع برخی از مشاوران غربگرای خود را بیان کردهاند و نه مواضع ایران عزیز و سربلند را (!).
برخی از آنچه رئیسجمهور محترم در این مصاحبه مطرح کردهاند نه فقط با شخصیت شناخته شده ایشان همخوانی ندارد، بلکه با مواضع بارها اعلام شده رئیسجمهور درباره آمریکا، رژیم صهیونیستی، جنگ ۱۲ روزه اخیر و… نیز ناهمخوان است. متن مصاحبه جناب پزشکیان با خبرنگار آمریکایی در کیهان امروز آمده است. از این روی در محدوده این نوشته کوتاه تنها به چند نمونه از مصاحبه ایشان که با مواضع رسمی نظام ناهمخوان است اشاره میکنیم. بخوانید!
ایشان میفرمایند: «ما بر سر میز مذاکره بودیم. در حال گفتوگو بودیم و رئیسجمهور آمریکا برای ایجاد صلح ما را دعوت کرده بود. در آن جلسه به ما گفتند تا زمانی که ما اجازه ندهیم، اسرائیل حمله نخواهد کرد. اما در جلسه ششم، در حالیکه ما همچنان در حال مذاکره بودیم، عملاً روی میز مذاکره بمب انداختند و دیپلماسی را نابود کردند». ایشان به درستی از انفجار میز مذاکره که نشانه «ماهیت فریبکارانه» آن است خبر میدهند، ولی با کمال تعجب در ادامه میگویند: «ما با مذاکره مشکلی نداریم»! و اضافه میکنند که: «امیدواریم پس از عبور از این بحران، باز بتوان به میز مذاکره بازگشت»! باید گفت؛ جناب پزشکیان در حالی که خودتان از انفجار میز مذاکره سخن میگوئید، ابراز امیدواری درباره بازگشت دوباره به میز مذاکره
غیر از نادیده گرفتن جنایت آمریکا و پذیرش دوباره فریب مذاکره و «تله» بودن آنچه مفهوم دیگری میتواند داشته باشد؟!
بعد از تاکید بر اینکه «ما با مذاکره مشکلی نداریم»! میفرمایند: «اما فجایعی که رژیم صهیونیستی در منطقه و کشور ما رقم زده، از جمله ترور و به شهادت رساندن فرماندهان ما در خانههایشان -که جنایت جنگی محسوب میشود- و شهادت دانشمندانمان همراه با خانواده و فرزندانشان، کشتار بیگناهان و بمباران زنان باردار، وضعیت را بحرانی کرده است».
جناب پزشکیان! تمامی مقامات آمریکایی و مسئولان رژیم صهیونیستی، از ترامپ و نتانیاهو گرفته تا وزرای خارجه و جنگ و… با صراحت تاکید میکنند که حمله رژیم صهیونیستی به ایران نه فقط با هماهنگی، بلکه با مشارکت آمریکا و اسرائیل بوده است. آنوقت شما طوری سخن میگوئید که انگار آمریکا از همه جا بیخبر بوده و اسرائیل با حمله خود باعث برهم زدن مذاکرات شده است؟!
آقای پزشکیان! این سخن با شخصیت شما ناهمخوان است و صد البته به دیدگاه ویرانگر برخی مشاوران حضرتعالی شباهت عجیبی دارد!
آقای رئیسجمهور! مگر آمریکا به سایتهای هستهای ما حمله نکرد؟! و مگر دهها بمب ۱۳/۷ تنی را برای انهدام سایتهای اصفهان و نطنز و فردو به کار نگرفت؟! این را که دیگر خود ترامپ هم با صراحت بیان کرده است! جنابعالی چه اصراری دارید که آمریکا را تبرئه کنید؟! گوئی به شکایت از اسرائیل نزد آمریکا رفتهاید! و گلایه میکنید که رژیم صهیونیستی با حمله به ایران و شهادت فرماندهان و دانشمندان و مرد و زن و کودک این مرز و بوم «بحران» آفریده و حضرتعالی منتظرید تا «این وضعیت بحرانی» خاتمه یابد تا دوباره به میز مذاکره بازگردید! جناب پزشکیان به مشاورانتان عتاب کنید و تاکید بفرمائید که ادامه مذاکره با آمریکا «اگر خیانت نباشد، حتماً حماقت» است و آنها را -چه یک نفر و چه چند نفر- از خود برانید. به مصلحت شماست.
از قول نماینده آمریکا در مذاکرات فرمودهاید: «در آن جلسه به ما گفتند تا زمانی که ما اجازه ندهیم، اسرائیل حمله نخواهد کرد. اما در جلسه ششم، در حالیکه ما همچنان در حال مذاکره بودیم، عملاً روی میز مذاکره بمب انداختند و دیپلماسی را نابود کردند»! در این باره باید به دو نکته اشاره کرد؛ اول؛ این سوال از حضرتعالی مطرح است که چه کسی روی میز مذاکره بمب انداخت؟! مگر آمریکا دست به این اقدام مزورانه نزد؟! اگر پاسختان مثبت است که نمیتواند مثبت نباشد! چرا به گونهای سخن میگوئید که انگار روح آمریکا هم از این بمباندازی بیخبر بوده است و حالا جنابعالی از یک کانون ثالثی به آمریکا شکایت بردهاید؟! و چنانچه آمریکا را عامل انفجار میز مذاکره میدانید، که نمیتوانید ندانید! بعد از این [به قول شما] بحران، قرار است با چه کسی دوباره به مذاکره بنشینید (!) با همان که میز مذاکره را منفجر کرده است؟! جلالخالق!
دوم؛ فرمودهاید: «در آن جلسه به ما گفتند تا زمانی که ما اجازه ندهیم، اسرائیل حمله نخواهد کرد»! انتظار از حضرتعالی و جناب عراقچی آن بود که این اظهارنظر نماینده آمریکا را با مردم در میان میگذاشتید تا به شما و آقای عراقچی اطمینان میدادند که اظهارات نمایندگان آمریکا هرگز و با هیچ معیاری قابل اعتماد نیست و نتیجه آنکه خودتان و کشور را در تله فریب آمریکا قرار نمیدادید. که دادید!»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «قول ترامپ مثل امضای کری بود!» نوشت: «رئیسجمهور ایران در مصاحبه با یک خبرنگار و مجری معروف امریکایی گفت «آمریکا قول داده بود که اسرائیل حمله نخواهد کرد»! این سخن هرچند در سرزنش مشی خیانتکارانه آمریکا است، اما در بطن و متن خود این انگاره را تقویت میکند که کسانی در ایران به «قول ترامپ» اعتماد کرده بودند، مثل اعتمادی که به «امضای کری» شد! سخنان رئیسجمهور را میتوان تا حدودی مثبت، ولی کمی بیش از مقدار لازم نرم و ملایم توصیف کرد. البته آنجا که در پاسخ به آمادگی ایران برای مذاکره گفت که «مردم» ما در بحران ناشی از ترور فرماندهان و دانشمندان خودشان همراه با زن و بچه و افراد غیرمرتبط دیگر از جمله زنان باردار و کودکان هستند و (برای هرگونه مذاکره جدید) باید از این بحران خارج شوند، حق مطلب تا حدودی ادا شد. شاید ما نباید از رئیسجمهور محترم انتظار داشته باشیم که به شیوه ما و مطلوب ما روزنامهنگاران سخن بگوید، اما معتقدیم حق واقعی مطلب در گفتوگو با یک مجری امریکایی (هرچند این مجری تلاش میکند خود را مستقل و بیطرف نشان دهد) وقتی ادا میشود که آن سخنان برآیند خشم عمومی مردم و بیاعتمادی کامل آنان به آمریکا باشد.
دکتر مسعود پزشکیان در گفتوگویی با «تاکر کارلسون» خبرنگار امریکایی مواضع کشورمان در خصوص همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، جنگ اخیر با رژیم صهیونیستی و شرایط ایران برای از سرگیری احتمال مذاکرات با آمریکا را تشریح کرد.
از شما متشکرم جناب آقای رئیسجمهور. به نظر میرسد اکنون وقفهای در درگیری میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا ایجاد شده است. بهنظر شما، این وضعیت در نهایت چگونه به پایان خواهد رسید و مایلاید این درگیری چگونه خاتمه یابد؟
ما آغازگر جنگ نبودیم و نمیخواهیم جنگی ادامه پیدا کند. از روزی که مسئولیت را بر عهده گرفتهام، شعارم ایجاد وحدت در داخل و برقراری صلح و آرامش با همسایگان و جهان بوده است.
شما از صلح سخن میگوئید، جناب آقای رئیسجمهور. از سوی دیگر، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا نیز معتقد است که حمله اخیر دولت آمریکا به تأسیسات هستهای ایران ناشی از این باور صورت گرفته که جمهوری اسلامی ایران حاضر نیست از برنامه هستهای خود دست بکشد. بهزعم آقای ترامپ، دستیابی به صلح امکانپذیر نخواهد بود، مگر آنکه ایران از ادامه این برنامه صرفنظر کند. آیا مایل هستید که در مسیر رسیدن به صلح، از برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران چشمپوشی کنید؟
واقعیت این است که نتانیاهو از سال ۱۹۹۲ این ذهنیت را القا کرده که ایران به دنبال سلاح هستهای است و هر رئیسجمهوری که در آمریکا روی کار آمده، همین تصور را در ذهن او تقویت کردهاند. او تلاش کرده این دروغ را به رؤسایجمهور آمریکا القا کند که ایران در پی سلاح هستهای است. ما به هیچ وجه به دنبال سلاح هستهای نبودهایم، نیستیم و نخواهیم بود. این، دستور و فتوایی است که از سوی مقام معظم رهبری صادر شده و در همکاری کامل ما با آژانس بینالمللی انرژی اتمی راستیآزمایی شده، اما متأسفانه با رفتار آنها، این روند مختل شد.
گزارشهایی منتشر شده که حکایت از آن دارد، دولت شما بر این باور است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی از تأسیسات هستهای ایران جاسوسی کرده و اطلاعات محرمانه را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داده است. آیا این دیدگاه مورد تأیید شماست و اگر چنین است، آیا مدرکی در این خصوص در اختیار دارید که مایل باشید آن را به جهانیان ارائه دهید؟
در زمینه اعتماد به آژانس، بهدلیل اقداماتی که رژیم صهیونیستی با سوءاستفاده از اطلاعات بازرسیها انجام داد، بدبینیهایی به وجود آمد. با این حال، ما همیشه آماده همکاری بودیم و اجازه دادیم آژانس از تمام مراکزی که تحت نظرش بود، بازدید کند. بیاعتمادی زمانی تشدید شد که گزارش اخیر آژانس به رژیم صهیونیستی بهانه داد تا بدون هیچ مجوزی به مراکز هستهای ما حمله کند. متأسفانه، آژانس حتی حمله به مراکزی که تحت نظارت خودش بود و ما طبق NPT آن را پذیرفته بودیم، محکوم نکرد. این مسئله از منظر حقوق بینالملل قابلقبول نیست و باعث بیاعتمادی بین مردم و قانونگذاران ما نسبت به آژانس شده است.
جناب آقای رئیسجمهور، اجازه میخواهم بهعنوان آخرین پرسش، این سوال را مطرح کنم که در صورت آغاز یک جنگ گستردهتر علیه جمهوری اسلامی ایران، تا چه اندازه احتمال میدهید که متحدان ایران، از جمله چین و روسیه، در حوزههای اقتصادی یا نظامی از ایران حمایت کنند؟ و آیا شما انتظار چنین حمایتی را دارید؟
آنچه برای ما اهمیت دارد، باور به خداوند و اعتقاداتمان است. ما توانایی دفاع از خود را داریم و اگر لازم باشد تا پای جان برای دفاع از کشور و تمامیت ارضیمان ایستادگی خواهیم کرد. ما بهدنبال جنگ نیستیم. بارها گفتهایم که دنبال سلاح هستهای نیستیم. ولی تصوری غلط در ذهن برخی سیاستمداران امریکایی شکل گرفته است؛ تصوری که نتانیاهو با جنگطلبیهایش همچنان تقویت میکند. وقوع هرگونه جنگ در این منطقه، آتش و ناامنی را در سراسر خاورمیانه شعلهور خواهد کرد. اگر رئیسجمهور آمریکا خواهان چنین آیندهای است، میتواند مسیر را ادامه دهد. اما اگر خواهان صلح است – و من نیز اعتقاد دارم باید به سمت صلح و ثبات حرکت کنیم – نباید اجازه دهد رژیم صهیونیستی منطقه را به آتش بکشد. رئیسجمهور آمریکا میتواند با مهار نتانیاهو، به جنگ و خونریزی پایان دهد. این تصمیم، به سیاست رئیسجمهور آمریکا بستگی دارد.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «حمایت بریکس از ایران» را برگزید و نوشت: «نشست اخیر بریکس در شهر «ریودوژانیرو» ی برزیل که قرار بود به موضوعاتی همچون اقتصاد جهانی، چندجانبهگرایی و چالشهای اقلیمی اختصاص یابد، تحت تأثیر رویدادهای منطقهای، به بستری برای محکومیت تجاوز نظامی علیه ایران تبدیل شد که این مساله واکنشهای شدیدی را از سوی ایالات متحده و متحدانش برانگیخت. در بیانیه پایانی اجلاس که با حمایت ۱۱ کشور عضو بریکس (شامل ایران، روسیه، چین، برزیل، هند و آفریقای جنوبی) منتشر شد، حمله نظامی اخیر به خاک ایران بشدت محکوم شد و شرکتکنندگان خواهان «پایان فوری اقدامات تحریکآمیز از سوی هر رژیمی که صلح منطقهای را به خطر میاندازد» شدند.
طبق گزارشهای رسمی، حملات هفتههای گذشته رژیم صهیونیستی به بهانه هدف قرار دادن تأسیسات هستهای ایران، به شهادت صدها غیرنظامی و نظامی ایرانی انجامید؛ حملاتی که توسط بسیاری از کشورهای جهان محکوم شد.
در بند ۲۱ بیانیه نهایی بریکس که پس از نشست سران منتشر شد، حملات نظامی ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ به ایران با این عبارات توصیف شد: «ما حملات نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران را که نقض حقوق بینالملل و منشور ملل متحد است، محکوم میکنیم. حمله عمدی به تأسیسات هستهای صلحآمیز ایران، نقض قوانین بینالمللی و قطعنامههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی محسوب میشود».
اگرچه در بیانیه به آمریکا و اسرائیل به صورت صریح اشاره نشده اما محتوای آن آشکارا به حمله مشترک ۲ رژیم به سایتهای هستهای ایران اشاره دارد. این بیانیه با امضای تمام اعضای بریکس از جمله چین، روسیه، هند، برزیل و آفریقای جنوبی صادر شد.
ولادیمیر پوتین نیز به صورت ویدئوکنفرانس این حمله را به عنوان «نقض فاحش حقوق بینالملل» توصیف کرد و اظهار داشت: اگر منشور ملل متحد همچنان معنای خود را حفظ کرده باشد، چنین اقداماتی نباید بدون پاسخ بماند.
سیدعباس عراقچی در سخنرانی خود در اجلاس بریکس بیان کرد جمهوری اسلامی ایران قربانی یکجانبهگرایی خشن بوده و امروز در خط مقدم مقابله با تجاوزگریهای سازمانیافته قرار دارد. سیدعباس عراقچی در سخنرانی خود در نشست بریکس، حملات اخیر را «محصول مصونیت مطلقی دانست که آمریکا و متحدان اروپایی به اسرائیل اعطا کردهاند». وی تاکید کرد: «ما مصمم به مستندسازی جنایات جنگی رژیم صهیونیستی در حمله به ایران هستیم. این رژیم و ایالات متحده باید به دلیل نقض حقوق بینالملل و حقوق بشردوستانه پاسخگو باشند».
وی همچنین در مصاحبه با بیبیسی هشدار داد حمله به تأسیسات هستهای صلحآمیز، حتی تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، «تجاوزی جنایتکارانه و ضربهای مهلک به منشور ملل متحد» است.
وی همچنین از کشورهای عضو بریکس خواست سازوکاری برای مقابله با تحریمهای فرامرزی و اقدامات تهاجمی طراحی کنند. در واکنش به این اظهارات پیشنهاد ایران درباره تشکیل «شورای امنیت جمعی جنوب جهانی» مورد استقبال روسیه و آفریقای جنوبی قرار گرفت.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در بیانیهای منتشر شده در پلتفرم Truth Social هشدار داد کشورهایی که حمایت خود را از بریکس و مواضع ضدآمریکایی اعلام کنند، باید منتظر تعرفههای سنگینتر، تحریمهای گستردهتر و بازنگری اساسی در روابط دوجانبه باشند.
وی به طور مشخص ایران، روسیه، آفریقای جنوبی و امارات را نام برد و اظهار داشت دولتش در حال بررسی امکان وضع تعرفه ۱۰ درصدی بر واردات از این کشورهاست. کارشناسان بر این عقیدهاند این اقدام، به جای یک سیاست صرفاً اقتصادی، بیشتر به عنوان پیامی ژئوپلیتیک برای مهار بلوک جهانی نوظهور قابل ارزیابی است.
شبکه خبری الجزیره تأکید کرد حمایت بریکس از ایران حرکتی «بیسابقه» تلقی میشود و این اقدام را نشانهای از تغییرات اساسی در ساختار قدرت جهانی دانست. برخلاف گذشته که کشورهای جنوب تنها به صدور بیانیههای خنثی اکتفا میکردند، اکنون شاهد موضعگیری مستقیم علیه بازیگران سنتی قدرت مانند ایالات متحده و رژیم صهیونیستی هستیم. واشنگتنپست نیز در تحلیل خود هشدار داد اگر بریکس به بستری برای مشروعیتبخشی به دولتهایی نظیر ایران و روسیه تبدیل شود واشنگتن ممکن است به اتخاذ فشارهای گستردهتر ناگزیر شود.
در همین حال واکنش سریع، تند و هشدارآمیز دولت ایالات متحده نشان میدهد تقابلهای پیش رو صرفاً محدود به حوزه اقتصاد نخواهد بود، بلکه ابعاد ایدئولوژیک و راهبردی نیز نقش پررنگی ایفا خواهد کرد.
روندهای اخیر بریکس گواه آن است این گروه از چارچوب صرفاً اقتصادی عبور کرده و در مسیر تبدیل شدن به یک ائتلاف قدرتمند جهانی قرار گرفته است؛ ائتلافی که هدفش بازتعریف معادلات قدرت و ایجاد تعادل جدید در قرن ۲۱ است. این نشست، موضعگیری جمعی و هماهنگ علیه هرگونه اقدام تجاوزکارانه نسبت به ایران را به نمایش گذاشت و نشان داد اعضای این گروه بر حفظ استقلالخواهی و مقابله با هژمونی تاکید دارند.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «شناخت ملی؛ سرمایهای حیاتی» را برگزید و نوشت: «میزان شناخت یک ملت نسبت به ارزشهای ملی، تهدیدکنندگان ارزشها و نحوه محافظت از ارزشها در برابر تهدید همواره یکی از مهمترین سرمایههای یک دولت در بسیجکنندگی برای دفاع از ملت به حساب میآید. هرقدر شناخت دولت و ملت نسبت به این مؤلفهها به یکدیگر نزدیکتر باشد، تعریف دوست و دشمن در سطح ملی شفافتر شده و پشتوانه قدرتمندی برای دولت در مقابله با تهدیدات علیه منافع و امنیت ملی فراهم میآورد. به جرئت میتوان گفت سرمایه اجتماعی و همراهی ملت مهمترین منبع قدرت برای دولتها به شمار میآید و بر هر ابزار دیگری ارجحیت دارد.
در ایران نیز کارآمدی این عامل مهم بارها به ویژه در پنج دهه اخیر در فرازونشیبهای مهم کشور به اثبات رسیده است. از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون این عامل مهم به عنوان کارآمدترین منبع قدرت جمهوری اسلامی همواره مورد توجه قدرتهای جهانی و منطقهای قرار داشته و آنها با تدارک یک جنگ شناختی تمامعیار، همه تلاش خود را به ایجاد و تعمیق شکاف شناختی میان دولت و ملت معطوف کردند.
اما در حالی که این جنگ شناختی انسجام و اتحاد ملی و نیز قدرت بسیجکنندگی دولت در ایران را هدف قرار داده و قرار بود در هر تهاجم نظامی احتمالی میزان تابآوری و همراهی ملت با دولت را به حداقل برساند، در عمل شاهد وقوع نتایج معکوس بودیم. به بیان دیگر تهاجم غیرقانونی و ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان و هدف قراردادن غیرنظامیان و کیان کشور نه تنها شکافهای موجود آنچنان که دشمن انتظار داشت پازل مهاجمان را تکمیل نکرد بلکه با پرکردن شکافهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی قومیتی، پیروزی راهبردی چشمگیری را در عرصه شناختی برای ایران رقم زد. در ادامه به برخی از آنان اشاره میشود.
از آنجا که بخشهای قابل توجهی از جامعه به ویژه متولدین دهههای ۷۰، ۸۰ و ۹۰ از خاطرات دهه ۶۰ فاصله گرفته و درکی درست و واقعی از جنگ و ناامنی ندارند، قادر به برقراری ارتباط ذهنی با ضرورت ایجاد آمادگی و سرمایهگذاری در بسیاری از حوزههای نظامی، دفاعی و امنیتی نبوده و طبیعتاً نسبت به برخی سیاستها در این رابطه انتقاد داشتند. وقوع تهاجم و تجاوز نظامی توسط دشمن خارجی برای آنان که جنگ و ویرانی را صرفاً برای همسایه تصور میکردند، وجود چنین تهدیداتی را عینیت بیشتری بخشید. در این رابطه لازم است بدنه و نخبگان جامعه بدانند که تهاجم و تجاوز، محدود به عراق، اسرائیل یا آمریکا و نیز مقطع زمانی خاصی نبوده و کشور میبایست همواره از آمادگی لازم برای مقابله با تجاوز و تعدی هر مهاجم خارجی برخوردار باشد.
تعدی رژیم صهیونیستی به تمامیت ارضی ایران و هدف قراردادن مناطق مسکونی، بیمارستانها و سایر زیرساختهای غیرنظامی در تهاجم نظامی، آن هم در شرایطی که دولت تمام توان خود را به دفاع مسالمتآمیز از حقوق مردم ایران در پشت میز مذاکره غیرمستقیم با آمریکا معطوف کرده بود، تردید عده کثیری از بدنه و نخبگان جامعه پیرامون خصومت رژیم صهیونیستی با مردم ایران را به یقین تبدیل کرد. در حالی که مقامات رژیم بارها طی ماههای اخیر تلاش داشتند با ایجاد اختلال شناختی خود را در کنار مردم ایران و در برابر جمهوری اسلامی نشان دهند، تجاوز به ارزشهای ملی ایران و حمله به غیرنظامیان خلاف این را ثابت کرد و اسرائیل را در دایره دشمنان ایرانیان در سراسر دنیا از هر سلیقه، مذهب و قومیت قرار داد. در نقطه مقابل جبهه حامی ایران و منتقد اقدام متجاوز اعم از دولتها، گروهها، سلبریتیها و… در دایره دوستان مردم ایران تعریف شدند.
یکی از موضوعات چالشبرانگیز طی این سالها که تا حد زیادی به بدنه جامعه سرایت کرده بود، مسئله حمایت ایران از جبهه مقاومت بهویژه در لبنان، سوریه، عراق و یمن بوده است. این موضوع که بارها توسط معترضان مطرح شده و حتی در برخی شعارهای اعتراضی نیز گنجانده شده بود، محصول شکاف شناختی میان ملت و دولت بر سر ضرورت ایجاد و حفظ عمق استراتژیک در محیط پیرامونی ایران است. تجاوز و تهاجم مستقیم نظامی اسرائیل و آمریکا به ایران در فاصله کوتاهی از تضعیف حزبالله و سقوط حکومت بشار اسد در سوریه به خوبی از کارآمدی جبهه مقاومت در ایجاد بازدارندگی حکایت میکند. وقوع این جنگ به خوبی نشان داد که چگونه پس از تضعیف جبهه مقاومت، میدان نبرد از شمال سرزمینهای اشغالی و در اطراف پایگاههای نظامی آمریکا در عراق و سوریه به عمق کشور در تهران، اصفهان، تبریز، کرمانشاه و… کشیده شده است.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «کدام توافق دائمی با ایران؟» را برگزید و نوشت: «رئیسجمهور آمریکا در شرایطی روز دوشنبه میزبان نخستوزیر اسرائیل بود که بار دیگر به دنبال میانجیگری برای توافق صلح در غزه است و از احتمال به توافق رسیدن بر سر یک توافق دائمی با ایران سخن میگوید.
نخستوزیر اسرائیل دو هفته بعد از تهاجم نظامی به ایران در دفتر بیضیشکل کاخ سفید با ترامپ وارد رایزنی شد. پیش از دیدار ترامپ و نتانیاهو که دوشنبهشب به وقت تهران انجام شد، رئیسجمهور آمریکا از کار با رژیم صهیونیستی روی دستیابی به توافق دائم با ایران خبر داده بود. ترامپ بامداد دوشنبه مدعی شد که ایالات متحده در حال کار روی مسائل زیادی با اسرائیل است و یکی از آنها احتمالاً یک توافق دائمی با ایران باشد. مشخص نیست ترامپ درباره چه توافقی صحبت میکند.
رئیسجمهور آمریکا روز شنبه مدعی شد که ایران با بازرسیها در ارتباط با برنامه هستهای خود و همچنین دستکشیدن از غنیسازی اورانیوم موافقت نکرده است. طبق گزارش رویترز، ترامپ در مسیر بازگشت از نیوجرسی به واشنگتن و در گفتوگو با خبرنگاران در هواپیمای ریاستجمهوری، مدعی شد که برنامه هستهای ایران بهصورت دائم به عقب برگشته اما ایران ممکن است در مکان دیگری آن را از سر بگیرد.
تهران و واشنگتن پیشتر از تاریخ ۱۲ آوریل پنج دور مذاکره برگزار کردند اما دور ششم به دنبال حمله تجاوزکارانه اسرائیل به ایران در ۱۳ ژوئن لغو شد. در این بین اختلافات دو طرف درباره غنیسازی در داخل خاک ایران همچنان یکی از گرههای کور هرگونه مذاکرات احتمالی است. البته با توجه به شرایط پیشآمده و تلاشهای کشورهای عربی حوزه خلیجفارس برای کاهش تنشها در منطقه شاید درنهایت ایران و آمریکا به مدلی برای توافق دست پیدا کنند که راه آن البته از مسیر تأمین شروط تهران محقق میشود.
دونالد ترامپ با گره زدن آشکار کمکهای نظامی آمریکا به پروندههای قضائی نتانیاهو، بیسابقهترین نوع دخالت در امور داخلی اسرائیل را رقم زده و عملاً قوه قضائیه این کشور را تحت فشار قرار داده است؛ اقدامی که آشکارا به سود نخستوزیر اسرائیل تمام میشود. ترامپ همچنین نشان داده که قصد دارد دامنه توافقات ابراهیم را گسترش دهد. دولت سوریه تأیید کرده است که گفتوگوهای مستقیم و غیرمستقیم، با میانجیگری امارات، میان دمشق و تلآویو در جریان است. بااینحال، مانند بحث آتشبس در غزه، تلاشها برای ورود سوریه به قطار عادیسازی بیشتر رنگوبوی یک مانور سیاسی به خود گرفته است.
در شرایطی که بازیگران منطقهای، خصوصاً کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، با نگرانی تحولات شکننده میان تهران و تلآویو را رصد میکنند، برخی رسانههای اسرائیلی گزارش دادهاند که نتانیاهو تلاش میکند در این سفر از ترامپ مجوز حمله مجدد به ایران را بگیرد. تقابل ۱۲ روزه اخیر با ایران، موقعیت سیاسی نتانیاهو را تقویت کرده است. پس از آنکه نتانیاهو در ۱۱ ژوئن بهسختی توانست از سد رأی عدماعتماد عبور کند و ضعف سیاسیاش آشکار شد، جنگ با ایران بار دیگر موقعیت او را تقویت کرده است. برخی ناظران بر این باورند که افزایش قدرت و استقلال سیاسی نتانیاهو شاید او را به سمت پایان دادن به جنگ غزه سوق دهد؛ چراکه اکنون کمتر از گذشته ناگزیر به جلب رضایت افراطیترین اعضای ائتلاف خود است. بااینحال، گروهی دیگر هشدار میدهند که همین اعتمادبهنفس جدید، ممکن است نخستوزیر اسرائیل را به سمت سیاستهای تهاجمیتر در سطح منطقه سوق دهد و در نهایت، بیثباتی بیشتری برای خاورمیانه رقم بزند.
در نهایت، ممکن است دیدار روز دوشنبه چیزی فراتر از یک شوی سیاسی پرسروصدا و بیمحتوا نباشد؛ آن هم در شرایطی که اسرائیل با تکیه بر تسلیحات آمریکایی، همچنان مردم غزه را در محاصره و زیر بمباران نگه میدارد. تا زمانی که ایالات متحده فشار واقعی و ملموسی برای توقف عملیات نظامی غیرقانونی، پایان دادن به جنایات و حرکت بهسوی صلح و تحقق حقوق فلسطینیان وارد نکند، این دیپلماسی پرهیاهو نهتنها گرهای از بحرانها باز نخواهد کرد، بلکه صرفاً بر تنشها و بنبستهای موجود خواهد افزود.»





نظر شما