به گزارش خبرگزاری ایمنا، در حالی که غربِ مدعی تمدن، در گیرودار آشوبهایی تازهساز میان واشنگتن و ورشو و در تنگنای سقوط تدریجی اخلاق سیاسی، دستوپا میزند، ریودوژانیرو این شهر آفتابدیده جنوب زمین میزبان یکی از پرشکوهترین گردهماییهای جهان نوین شد؛ نشستی از تبار «بریکس»، آن صدای برخاسته از درد مشترک ملتهایی که دیگر حاضر نیستند بازیچه نظم پوسیده دلار باشند.
این بار نه نیویورک و نه بروکسل که جنوب جهانی از برزیل تا بنگلادش، خود را به ریو رسانده بودند تا نشان دهند که مرکز ثقل آینده، جایی در حوالی کاخ سفید نخواهد بود. بریکس که روزگاری با نامی مختصر در سایه تحلیلهای ژئوپلیتیکی غرب دیده میشد، حالا به درختی تناور بدل شده است؛ درختی که ریشه در خاک رنجکشیده ملتها دارد و شاخ و برگش به سوی آیندهای بدون سلطه میرود.
نشست اخیر این گروه، در میانه طوفان جنگهای ساختگی و تهدیدهای توییتری کاخ سفید، به روایتی روشن از اراده جهانی بدل شد؛ ارادهای برای عبور از دلار، عبور از دیوارهای تحریم و عبور از دروغهای مصلحتآمیز قدرتهای غربی. بیانیه ۴۶ صفحهای این اجلاس، نهتنها سندی دیپلماتیک، بلکه اعلامیهای است بر پایان دوران یکجانبهگرایی، جهانی که از خاورمیانه تا آفریقا، از اوراسیا تا آمریکای لاتین، دیگر حاضر نیست به لبخندهای نفاقآلود واشنگتن دل ببندد، با بریکس به زبان تازهای سخن گفته است.
در این رابطه با حمیدرضا غلامزاده کارشناس مسائل بینالمللی به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
ایمنا: بریکس چه نقش متفاوتی در نظم جهانی ایفا میکند و چرا این سازمان از سوی آمریکا تهدید تلقی میشود؟
غلامزاده: وقتی از بریکس صحبت میکنیم، در واقع از یکچهارم اقتصاد جهان سخن میگوئیم. ظرفیتهای بریکس بسیار بالاست. این سازمان در مقابل دیگر نهادها قرار نمیگیرد، بلکه میتوان از ظرفیتهای آن در کنار سایر سازمانها استفاده کرد. برای مثال، اکو یک سازمان منطقهای است، اما بریکس ماهیتی فرامنطقهای دارد و عملاً جایگزینی برای گروه هفت کشور صنعتی غربی بهشمار میرود. بریکس با نگاه جنوبمحور جهانی، تلاش دارد کشورهای جنوبی را به یکدیگر پیوند دهد.
حضور کشورهایی چون چین، هند، روسیه، آفریقای جنوبی و دیگر کشورها در این سازمان، جمعیت قابل توجهی را پوشش میدهد. این کشورها در حال توسعهاند و در چارچوبهای غربی نمیگنجند. آنها فرصتهایی نو دارند و همراستا با یکدیگر در مسیر توسعه گام برمیدارند. این مسیر نیازمند همکاری و همافزایی است.
ایمنا: آیا تجربه برخورد آمریکا با موضوع پول واحد بریکس و افزایش تعرفهها نشان میدهد که این سازمان توانسته معادلات قدرت را تغییر دهد؟
غلامزاده: بریکس بدون شک ظرفیتهای اقتصادی ارزشمندی دارد، اینکه این ظرفیتها چقدر عملیاتی هستند، در واکنشهای ترامپ قابل مشاهده است. زمانی که بحث پول واحد بریکس مطرح شد، ترامپ تهدید کرد اگر این پول شکل بگیرد، بر کالاهای وارداتی از کشورهای عضو بریکس تعرفه ۱۰۰ درصدی اعمال میکند. در واکنش به این تهدید، روسیه کمی عقبنشینی کرد و موضوع به برزیل منتقل شد. در اجلاس اخیر نیز روسیه پیشنهاد داد بانک بریکس تشکیل شود و حمایت خود را از آن اعلام کرد.
تهدیدات ترامپ خود نشانهای از ظرفیت بالای بریکس است، شب گذشته هم تهدید کرد اگر کشوری به بریکس بپیوندد، تعرفه ۱۰ درصدی برایش اعمال میشود. این بهطور دقیق نشان میدهد آمریکا نگران گسترش بریکس است، همین اجلاس نشان داد که ۱۰ کشور دیگر بهعنوان شریک به بریکس اضافه شدند؛ کشورهایی همچون بولیوی، کوبا و اندونزی. بریکس پلاس و این شرکای جدید، تهدیدی برای منافع آمریکا محسوب میشوند.
بهیقین ورود کشورهایی همچون امارات و مصر به بریکس نشان میدهد این بسترهای چندجانبه میتوانند به حل منازعات و حتی کاهش رقابتهای منطقهای کمک کنند. بهخاطر منافع مشترک، امکان همکاری در چنین فضاهایی افزایش پیدا میکند و اختلافها کمتر آزاردهنده میشود. این فضا فرصتی برای عبور از تناقضها و حرکت بهسوی منافع مشترک است.
ایمنا: عملکرد ایران در تعامل با بریکس را چگونه ارزیابی میکنید و آیا غیبتهای پیاپی مسئولان ما در اجلاسها، نشانه کماهمیتی این نهاد در سیاست خارجی فعلی است؟
غلامزاده: ساختار دیپلماسی ما تاکنون برنامه عملیاتی و طراحی مشخصی برای حضور در بریکس نداشته است، دو ماه پیش عراقچی در نشست وزرای بریکس شرکت نکرد و دلیل آن را سفر به جمهوری آذربایجان عنوان کرد. در نوبت دوم هم بهطور شخصی در اجلاس حاضر نشدند. این نشان میدهد که دستگاه دیپلماسی برنامهریزی جدی در این زمینه ندارد.
اگر دلیل غیبت، امنیت باشد، باید گفت همین هفته گذشته مسعود پزشکیان درباره نگرانی امنیتی در آذربایجان اظهارنظر کرد و خودش با الهام علیاف تماس گرفت، بنابراین امکان حضور آنلاین برای عراقچی وجود داشت، بهنظر میرسد که ما از عمد بهدنبال کاهش حضور در بریکس هستیم، شاید بهدلیل نگاه برخی افراد به مذاکره با آمریکا، گویا هنوز امید دارند بتوانند با آمریکا به توافقی برسند و از آن سود ببرند، در حالی که ممکن است دوباره اشتباه برجام تکرار شود.
ایمنا: در برابر یکجانبهگرایی فزاینده غرب، بریکس و سازمانهای مشابه تا چه اندازه میتوانند آینده چندجانبهگرایی جهان را تضمین کنند؟
غلامزاده: شاید چون این دستاورد متعلق به دولت شهید رئیسی است، در دولت فعلی چشمانداز خاصی برای آن در دستگاه دیپلماسی دیده نمیشود، حتی در باره سازمان اکو هم که مسعود پزشکیان شرکت کرد، با وجود تمام حواشی، بهنظر نمیرسد این سازمان برای دولت فعلی اولویت داشته باشد. دبیرخانه اکو در تهران است، اما حتی در دورههای گذشته هم فعالیت جدی نداشتیم. درست است که دولت رئیسی سیاست همسایگی را تقویت کرد، اما دولت مسعود پزشکیان تاکنون اقدام خاصی در این راستا نداشته است.
لاوروف گفته بود که چندجانبهگرایی یک الزام است، نه انتخاب. در جهانی که یکجانبهگراییِ امثال ترامپ غالب شده، پاسخ به این شرایط تنها حرکت بهسوی چندجانبهگرایی است. چندقطبی شدن جهان به معنای ظهور ابرقدرتهای جدید نیست، بلکه به معنای شکلگیری ائتلافهای چند کشوری است که در آن قدرت توزیع میشود. حتی ممکن است در آینده، شرکتها جای کشورها را در قدرت بگیرند، بنابراین چندجانبهگرایی مسیر ناگزیر آینده است.



نظر شما