به گزارش خبرگزاری ایمنا، رهبر معظم انقلاب اسلامی، از همان روزهای نخستین پس از پیروزی انقلاب در صف اول مردم دیده شدند؛ از همان روز که صدا بلند شد، دشمن کمین کرده بود، بمب را زیر منبر کار گذاشته بود، گلوله را کنار محراب تنظیم کرده بود، اما رهبری نه از جنسِ صندلیهای امنیتی بود، نه اهل عقبنشینی از صف اول. رهبری از همان ابتدا در اوج آتش ایستاده است، دوشادوش مردم.
ششم تیر سال ۶۰
ششم تیر ۱۳۶۰، در مسجد ابوذر که گلوله داغ از میان نوار ضبطشده خطبه بیرون پرید، خیال کرده بودند صدایشان را خاموش کردهاند. دست راستشان از کار افتاد، اما انگار صدایشان از آن روز رساتر شد.
بمب گذاری در صفوف نماز جمعه سال ۶۳
در سال ۱۳۶۳، در اوج التهابات تهران، وقتی که بوی باروت لابهلای صفوف مردم پیچید، صدای انفجار در فضای عبادی بلند شد. نماز نیمهتمام نماند. رهبری در میانه خاک و بوی باروت، باز هم پیشنماز ماند، آنجا که خیلیها میدویدند، رهبری ایستاد.
خط مقدم، رئیسجمهور در میدان
سالهای سخت جنگ تحمیلی، هر بار که عملیات بزرگی در راه بود، آیت الله خامنهای نه در پناهگاه که در کنار رزمندگان دیده میشد، خاک شلمچه، دوکوهه و طلاییه، هنوز رد پای فرماندهی را میشناسد که لباس ریاست جمهوری را با لباس خاکی عوض میکرد، نه برای عکاسها، نه برای پروپاگاندا؛ برای اینکه اعتقاد داشت «مسیر فرماندهی» در میدان، با حضور معنا دارد، نه با دستور از راه دور.

نماز نصر، بعد از خون سید مقاومت
وقتی بمبهای چند تنی محل استقرار سیدحسن نصرالله را نشانه گرفت و مقاومت لبنان به سختترین روزهای خود رسید، آنان که سالها شجاعت را مشق کرده بودند، در سایه تهدید ترور برخاستند. نماز جمعه نصر در قلب تهران، با صدای رهبر انقلاب طنین انداخت و جهان دید که رهبر انقلاب اسلامی نه فقط در تهران، بلکه در جغرافیای جبهه مقاومت، همواره «با اقتدار» ایستاده است.

شب عاشورا، زیر سایه تهدیدها
وقتی تهدیدهای ترامپ و نتانیاهو به اوج رسید، وقتی که تحریم و جنگ روانی دست به دست هم داده بود، چشمها به حسینیه امام خمینی دوخته شد. شب عاشورا بود، شب اشک و تیغ اما آنکه روضه میخواند، نه دلنگران موشک بود، نه مرعوب سایه جنگ. رهبری در همان جای همیشگی، بیجُنبش، بیهراس، علمدار روضه ماند. حسینیه، نه پناهگاه، که میدان مین بود و ایشان، فرمانده ایستاده در خطر.
در کمین دشمن، در کمین شجاعت
دشمن خوب میداند تیرش کجا مینشیند. آنها که ۶ تیر را انتخاب کردند و نماز جمعه را و شب عاشورا را، هدفشان تنها جان نبود؛ پیام بود. اما پاسخ رهبری در این سالها، همواره ایستادن بوده است. نه شعار، نه تعارف. رهبری، پیشگام مسیر شجاعت بوده، نه صرفاً سخنران روز امن.
ستون خیمه انقلاب
چه در قامت ولی فقیه، چه با دوش خاکی رئیسجمهور، چه پشت خاکریز مقاومت، رهبری همواره در تیررس ایستاده است، اما تیر دشمن، هرگز جرأت نکرده صف را بر هم بزند، چون آنکه تکیه بر ایمان دارد، پشت به دشمن نمیکند. ایستاده، نه در سایه امن، که در متن خطر؛ پیشنمازِ خط اول، حتی اگر فرشِ نماز، مینگذاری شده باشد.
و اینک، در حسینیه امام خمینی (ره)، در شب عاشورایی که پر از تهدید بود با وجود چرخیدن سایه جنگ و با زبانهای آخته ترامپ و نتانیاهو، روضه برپا شد. رهبری آمدند. چراغ خاموش نشد. نه به نشانه عادت، بلکه به عنوان پیامی آشکار: «روضه امام حسین تعطیل نمیشود.»
شاید این حضور، پاسخ همان نگاهیست که از ابوذر تا امروز ادامه دارد. پاسخی که اگر در یک بیت خلاصه شود، چنین است:
تو را است معجزه در کف، ز ساحران مهراس، که با یک روضه، تختِ فرعون به لرزه میافتد…
در زمانهای که هیاهوی دشمنان، دیوارها را به وحشت میاندازد، این حضور یعنی تا «حسین» در دل این ملت زنده است، هیچ تهدیدی قرارِ این صف را بر هم نمیزند.


نظر شما