به گزارش خبرگزاری ایمنا، در میانه تجاوز بیسابقه رژیم صهیونیستی به خاک جمهوری اسلامی ایران و همزمان با فاجعه انسانی در غزه و جنوب لبنان که طی آن هزاران غیرنظامی بیدفاع زیر باران بمبارانها و تخریب سیستماتیک زیرساختها قرار گرفتند، سوالات بنیادینی درباره نقش شرکتهای بزرگ فناوری در تسهیل و تقویت این عملیاتها بهوجود آمده است. فناوری امروز تنها مجموعهای از ابزارهای بیطرف نیست؛ بلکه بهواسطه نحوه طراحی، تأمین مالی، پیادهسازی و تأمین زیرساختهایش، میتواند خود به بازیگری تأثیرگذار در منازعات و جنگهای مدرن تبدیل شود. در ادامه، با بررسی چند محور اصلی، تلاش میکنیم تصویر جامعتری از این همپیمانی پیچیده فناوری و ماشین جنگی اسرائیل ترسیم کنیم و نشان دهیم چرا نیاز به نظارت و مسئولیتپذیری بینالمللی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
مشارکت زیرساختی و ابری: اَبَرساختارِ فرماندهی و کنترل پروژه «Nimbus» و همگرایی گوگل-آمازون
از سال ۲۰۲۱ دو غول فناوری جهان یعنی گوگل و آمازون تحت پروژهای با نام «Nimbus» شروع به ارائه خدمات ابری ویژه به نهادهای نظامی و اطلاعاتی اسرائیل کردند. این خدمات شامل موارد زیر میشود:
- دسترسی به هزاران هسته پردازشی برای تحلیل زنده تصاویر ماهوارهای و پهپادی
- زیرساخت مقیاسپذیر ذخیرهسازی داده برای پشتیبانی از حجم بالای ویدئوها و لاگهای امنیتی
- ابزارهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی برای تشخیص سریع الگوهای رفتاری مشکوک و ردیابی تحرکات افراد
پس از عملیات «طوفانالاقصی» در اکتبر ۲۰۲۳، مصرف این سرویسها به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرد. بهگفته منابعی همچون آسوشیتدپرس و گاردین، تصمیمگیریهای لحظهای در میدان نبرد (از تعیین منطقه بمباران گرفته تا هماهنگی یگانهای زمینی) بر بستر همین اَبَرساختارهای ابری انجام میشود. آنچه این همکاری را چالشبرانگیز میکند، بیاعتنایی مدیریتهای گوگل و آمازون به اعتراضهای گسترده کارکنان و نهادهای حقوق بشری است؛ اعتراضهایی که خواستار توقف فوری هرگونه مشارکت در پروژههای نظامی شدهاند، اما با مقاومت شرکتها و ادامه قراردادهای پرمنفعت روبهرو شدهاند.
Azureِ مایکروسافت و «دیوار دیجیتال»
مایکروسافت نیز با توسعه مراکز داده ابری «Azure» در مناطق اشغالی، سهم بسزایی در ذخیره و پردازش دادههای نظامی اسرائیل دارد. قراردادهای محرمانه این شرکت با وزارت جنگ اسرائیل، به یگانهای نظامی امکان میدهد:
- میلیونها فایل شنودشده از مکالمات تلفنی، پیامرسانها و شبکههای اجتماعی را در ابعادی وسیع آرشیو کنند.
- دادههای بیومتریک (چهره، اثر انگشت، اسکنهای عنبیه چشم) را در بانکهای اطلاعاتی یکپارچه نگهداری و بازیابی کنند.
- با استفاده از ابزارهای تحلیل زمانی و مکانی، نقشه حرکت مردمی را در مناطق اشغالی رسم و برای عملیاتهای امنیتی و نظامی به کار گیرند.
این تمرکز شرکتهای ابری بر ارائه زیرساخت به طرحهای نظامی، یک سوال اساسی را مطرح میکند: آیا فناوری ابر که پیش از این مترادفِ نوآوری در کسبوکار و خدمات عمومی بود باید در خدمت پروژههای ساختارمند سرکوب و اشغال قرار گیرد یا باید از چارچوبهای اخلاقی و حقوق بشری تبعیت کند؟
پالانتیر و هدفگیری دیجیتال: سلاحِ تصمیمسازِ ماشینی
پالانتیر، شرکتی که پس از حملات یازدهم سپتامبر برای تحلیل کلانداده و شناسایی تهدیدهای تروریستی شکل گرفت، امروز از تأمینکنندگان اصلی فناوریهای هدفگیری خودکار برای ارتش اسرائیل محسوب میشود. این شرکت ابزارهایی را در اختیار یگانهای نظامی قرار داده که قابلیتهای اصلی آنها عبارت است از:
- ادغام و تحلیل همزمان دادههای ماهوارهای، پهپادی، شنود رادیویی و اطلاعات انسانی (HUMINT)
- الگوریتمهای یادگیری ماشینی برای شناسایی و اولویتبندی اهداف
- داشبوردهای لحظهای برای تصمیمسازان میدانی که بهصورت خودکار پیشنهادات حمله را ارائه میکند.
رسانههای بینالمللی این سامانهها را «سلاحهای کشتار جمعی دیجیتال» نامیدهاند؛ چرا که بهجای انسان، ماشین درباره زندگی یا مرگ غیرنظامیان تصمیم میگیرد. علاوه بر این، پژوهشگران هشدار دادهاند که تعصبات احتمالی موجود در دادههای آموزشی (که بیشتر از منابع نظامی و امنیتی اسرائیل تأمین میشود) میتواند منجر به گزینشهای ناعادلانه و هدفگیری سیستماتیک گروههای آسیبپذیر شود.
مدلهای زبانی و همپیمانی با «OpenAI»: تشخیص، پیشبینی و گرفتن تصمیم
با بازنگری سیاستهای «OpenAI» در سال ۲۰۲۳ و برداشته شدن ممنوعیت استفاده نظامی از محصولات این شرکت، مدلهای زبانی پیشرفتهای همچون «GPT-4» نیز به حلقه ابزارهای امنیتی و نظامی اضافه شدند. بر اساس اسناد منتشرشده توسط خبرگزاریهای آنادولو و آسوشیتدپرس، این مدلها:
- مکالمات شنودشده را تحلیل و اطلاعات کلیدی را استخراج میکنند؛
- پیامهای متنی و صوتی را پردازش و سطح تهدید احتمالی گوینده یا نویسنده را تعیین میکنند؛
- در طراحی تاکتیکهای روانی و جنگ شناختی بر ضد گروههای مقاومت بهکار میروند؛
- پیشبینی رفتار جمعیت و برنامهریزی عملیات بر اساس الگوهای هوشمند.
این کاربردهای پیشرفته هوش مصنوعی زبانی، مرزهای اخلاقی استفاده از فناوری را بهشدت جابهجا کرده و هشدار کارشناسان حقوق بشری را بهدنبال داشته است: «چنین مدلهایی اگر در محیطهای متخاصم و بدون نظارت اخلاقی بهکار گرفته شوند، بهسرعت در خدمت فرایندهای کشنده قرار میگیرند، از تصمیمگیری خودکار پهپادی تا برنامهریزی کشتار.»
سختافزار، شبکه و نظارت میدانی: سیسکو، دل و آیبیام
شرکتهای سختافزاری نیز نقش خود را ایفا میکنند:
سیسکو و «قلعه داوود دیجیتال»
سیسکو با احداث مراکز داده زیرزمینی در صحرای نقب و پیادهسازی شبکههای ارتباطی امن در قدس اشغالی، بستری برای انتقال سریع دادههای تصویری، صوتی و کنترلی میان نیروهای ارتش و پلیس رژیم صهیونیستی
دل و زیرساختهای ذخیره و نظارت
شرکت دل با تأمین صدها هزار سرور پرظرفیت، سامانههای NAS و SAN و راهکارهای ذخیرهسازی توزیعشده، نقش اساسی در زیرساختهای اطلاعاتی اسرائیل ایفا میکند، افزون بر این تجهیزات ویدئوکنفرانس و دوربینهای تحت شبکه (IP CCTV) ساخت این شرکت در مناطق اشغالی نصب شده که:
- تصاویر زنده دوربینهای خیابانی، ایستهای بازرسی و مراکز تجمع مردم را با تأخیر بسیار اندک به فرماندهی مرکزی انتقال میدهد.
- با بهرهگیری از نرمافزارهای تحلیلی، چهرههای ثبت شده را شناسایی و ورود و خروج افراد به مناطق مشخص را کنترل میکند.
- صدها ترابایت داده تصویری را در دیتاسنترهای امن ذخیره میکند تا در آینده برای تحقیقات امنیتی یا برنامهریزی عملیاتی مجدد مورد استفاده قرار گیرد.
این حجم وسیع از نظارت تصویری، امکان رصد و بازداشت گسترده را فراهم میکند و به اشغالگران اجازه میدهد هر نوع تجمع یا حرکت غیررسمی مردم را بهسرعت شناسایی و سرکوب کنند.

آیبیام و پروژههای بیومتریک
شرکت آیبیام از طریق پلتفرمهای بیومتریک و سامانههای تشخیص چهرهاش، بارها در اسناد رسمی و رسانهای به همکاری با وزارت مهاجرت و پلیس رژیم صهیونیستی متهم شده است، این شرکت:
- ایستگاههای بازرسی مجهز به اسکن چهره و اثر انگشت را در گذرگاههای ورودی غزه، کرانه باختری و نقاط حساس قدس شرقی مستقر کرده است.
- پایگاههای داده متمرکزی برای ذخیرهسازی اطلاعات هویتی فلسطینیان ایجاد کرده که بهمنظور اعطای یا ابطال کارتهای هویتی و اجازه تردد به کار میآید.
- •نرمافزارهایی توسعه داده که با مقایسه لحظهای چهره افراد با بانک اطلاعاتی، امکان شناسایی فوری مظنونان را فراهم میکند.
کارشناسان حقوق بشری هشدار دادهاند که این فناوریهای بیومتریک نهتنها حقوق فردی شهروندان را نقض میکند، بلکه ابزاری برای تحمیل کنترل جمعی و محدود کردن آزادیهای اساسی بهشمار میآید.
یگان ۸۲۰۰ و جنگ سایبری: شبکه شنود و تحلیل داده
یگان ۸۲۰۰ ارتش اسرائیل، با ساختار و تواناییهایی مشابه NSA آمریکا، در مرکز فرایندهای شنود، جاسوسی سایبری و جنگ اطلاعاتی قرار دارد. این یگان با استفاده از زیرساختهای پردازشی تأمینشده توسط شرکتهای بزرگ فناوری:
- ترافیک اینترنتی و تلفنی را در مرزها و درون مناطق اشغالی رصد و آرشیو میکند.
- با کمک الگوریتمهای پردازش زبان طبیعی (NLP)، مکالمات آنلاین، پیامها و ایمیلها را اسکن کرده و اطلاعات کلیدی را استخراج کند.
- حملات سایبری هدفمند علیه شبکههای دولتی، نهادهای مدنی و مراکز حیاتی فلسطینیان را طراحی و اجرا میکند.
- در حوزه جنگ شناختی، عملیات پخش اخبار جعلی و اعمال نفوذ در افکار عمومی فلسطینیان و جوامع منطقهای را پیش میبرد.
پاسخگویی یا سکوت معنادار
مرکز حقوق بشری بینالمللی «Business & Human Rights Resource Centre» مه ۲۰۲۴، بهطور رسمی از شش شرکت بزرگ فناوری (آمازون، گوگل، مایکروسافت، OpenAI، استارلینک و پالانتیر) خواست تا درباره نقش و همکاریهای خود با نهادهای نظامی و امنیتی اسرائیل توضیح دهند. این پرسشنامه شامل موارد زیر بود:
- وجود یا نبود وجود قراردادهای مستقیم و غیرمستقیم با بخشهای امنیتی و نظامی اسرائیل
- شرح دقیق خدمات و فناوریهای ارائهشده
- سازوکارهای داخلی شرکت برای ارزیابی ریسک نقض حقوق بشر
- اقدامات و سیاستهای پیشگیرانه برای ممانعت از سوءاستفاده از فناوریها
تنها پالانتیر به این استعلام پاسخ داد و کلیاتی از تعهدات و سیاستهای اخلاقی خود را اعلام کرد؛ اما پنج شرکت دیگر یا سکوت اختیار کردند یا پاسخهایی مبهم و ناکافی ارائه دادند. این نبود شفافیت:
- اعتماد عمومی و کارکنان معترض را تضعیف کرد.
- گمانهزنیهایی درباره تلاش برای پنهانسازی ابعاد همکاریهای نظامی برانگیخت.
- انتقادات حقوق بشری را تشدید کرد که هشدار میدهند در غیاب سازوکارهای الزامآور بینالمللی، شرکتهای فناوری مشمول «امتیاز مصونیت فناورانه» میشوند و بدون پاسخگویی در پروژههای نقض حقوق بشر مشارکت خواهند داشت.
به گزارش ایمنا تجربه بحران غزه و جنوب لبنان، همراه با تجاوز مستقیم به خاک ایران، نشان داد که فناوری ابری، الگوریتمهای هوش مصنوعی و سیستمهای نظارتی میتوانند به تسلیحات جنگی مرگباری تبدیل شوند. اگر جهان نتواند پیش از گسترش بیشتر این جنگهای دیجیتال، قواعد و نهادهای نظارتی مناسب را بهکار گیرد، آینده درگیریها نه بر سر منابع طبیعی یا ایدئولوژیها، بلکه در بستر دادهها، سرورها و پایگاههای عظیم اطلاعاتی رقم خواهد خورد. در این چشمانداز، هر شهروندی ممکن است تحت رادار دیجیتال قرار گیرد و هر تصمیمی در اتاقهای تاریک سرورخانهها گرفته شود؛ جایی که نه مردم بلکه شرکتهای فناوری و الگوریتمهای هوش مصنوعی فرمان آخر را صادر میکنند. ضرورت دارد که اکنون، پیش از آنکه دیر شود، انسانیت و حقوق بنیادین بهواسطه توسعه بیرویه فناوری فدا نشود.




نظر شما