یکی از کارهای مهم شهید بهشتی کادرسازی و پیدا کردن نیروهای جوان، باانگیزه و قوی بود

حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰ یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین وقایع سیاسی و امنیتی سال‌های آغازین جمهوری اسلامی بود؛ واقعه‌ای که منجر به شهادت آیت‌الله بهشتی و ده‌ها تن از اعضای مؤثر حزب جمهوری اسلامی شد. بسیاری از افراد حاضر در آن زمان از جوانانی بودند که شهید بهشتی ان‌ها را برای مسئولیت تربیت کرده بود.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰ یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین وقایع سیاسی و امنیتی سال‌های آغازین جمهوری اسلامی بود؛ واقعه‌ای که منجر به شهادت آیت‌الله بهشتی و ده‌ها تن از اعضای مؤثر حزب جمهوری اسلامی شد. این انفجار علاوه بر ضربه انسانی، تأثیر قابل توجهی بر روند تحولات سیاسی و ساختار تصمیم‌گیری در کشور داشت؛ واقعه‌ای که تأثیرات گسترده‌ای بر روند تثبیت جمهوری اسلامی بر جای گذاشت. در این حادثه هفتاد و دو تن دیگر به همراه آیت الله بهشتی به شهادت رسیدند یا مجروح شدند.

سید جلال ساداتیان معاون سازمان بهزیستی وقت، از حاضران در زمان انفجار جلسه حزب جمهوری و از بازماندگان این حادثه در هفتم تیر ۱۳۵۸ در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: پس از انفجار بود که بیهوش شدم و زیر آوار به‌هوش آمدم، موج انفجار بسیار شدید بود و بسیاری از حاضران را تحت تأثیر قرار داد. حادثه ساعت ۹ شب اتفاق افتاد و من ساعت ۱۲ شب از آوار بیرون آمدم.

وی افزود: در ابتدای کار چیزی به یاد نداشتم، آن لحظه گفتند شهید بهشتی از جلسه سالم بیرون آمده‌، یعنی آن موقع به من نگفتند که حادثه منجر به شهادت شده، اما وقتی مرا به بیمارستان بردند فهمیدم؛ چندین بار زیر آوار به هوش می‌آمدم و دوباره به دلیل کمبود اکسیژن زیر آوار بیهوش می‌شدم تا اینکه در نهایت مرا از آن‌جا بیرون آوردند، کتف من از کار افتاده بود، پرده‌های گوشم پاره و سرم شکسته بود.

معاون سازمان بهزیستی کشور در آن زمان ادامه داد: در آن جلسه قرار بر این بود که درباره وزیر بازرگانی و بازرگانی خارجی صحبت شود، اما به‌دلیل اینکه در فاصله خرداد تا تیر ۱۳۵۸ بنی‌صدر عزل شده و درگیری با سازمان منافقین در کشور بیش‌تر شده بود، موضوع جلسه تغییر پیدا کرد؛ شهید بهشتی نظرخواهی کرد و گفت: «با توجه به حوادث اخیر آیا اجازه می‌دهید که تغییر دستور بدهیم و درباره ریاست‌جمهوری صحبت کنیم؟» همه موافق بودند.

ساداتیان مطرح کرد: این جلسه هماهنگی بین قوا بود، برخی از قضات و معاونین قوه قضائیه، تعدادی نمایندگان مجلس و تعدادی وزرا و معاونین اجرایی و کارمندان خود حزب جمهوری حضور داشتند؛ شهید بهشتی در آن جلسه گفت: «نظر امام این نیست که رئیس جمهور از روحانیون باشد، بنابراین بهترین فردی که می‌شناسیم آقای رجایی است که در نخست وزیری خوب عمل کرده است.» او داشت صحبت می‌کرد که انفجار صورت گرفت.

وی درباره ویژگی‌های شاخص شهید بهشتی تصریح کرد: شهید بهشتی، مردی با تفکر بلند، بینش قوی و ایمانی استوار بود؛ نقش ایشان در قوه قضائیه، شکل‌گیری قانون اساسی، انسجام‌بخشی به قوای مختلف در کشور و ایجاد نظم در نظام و انقلاب نشان‌دهنده درایت و دانایی ایشان است؛ او سال‌ها در آلمان زندگی کرده بود و زبان آلمانی، انگلیسی و عربی را به خوبی می‌دانست، به طوری که به آلمانی فلسفه تدریس می‌کرد.

معاون وقت سازمان بهزیستی کشور افزود: همه این ویژگی‌ها از او فردی متمایز از دیگران در رهبری و مدیریت ساخته بود و دشمنان به خوبی او را نشانه گرفتند.

ساداتیان گفت: یکی از کارهای مهم شهید بهشتی کادرسازی و پیدا کردن نیروهای جوان، باانگیزه و قوی بود؛ وزرایی که در آن حادثه به شهادت رسیدند مانند شهید فیاض‌بخش، از افرادی بودند که بهشتی در آن زمان شناسایی کرده بود؛ حتی پیش از شکل‌گیری حزب جمهوری اسلامی در جلساتی که در دانشگاه‌های مختلف برگزار می‌کرد، با افراد مستعد ارتباط می‌گرفت و از آن‌ها در اداره کشور استفاده می‌کرد؛ شهید بهشتی با همکاری مرحوم هاشمی رفسنجانی، مرحوم موسوی اردبیلی، شهید باهنر و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حزب جمهوری اسلامی را برپا کرد و توانست با این حزب به اداره امور کشور کمک کند.

وی افزود: تهدیدات و فشارهایی که در آن زمان روی کشور بود، تا حدود زیادی از طریق حزب ایشان و نیروهایی که او شناسایی کرده بود مدیریت می‌شد.

ساداتیان درباره حادثه هفتم تیر اشاره کرد: هفتم تیر خسارت سنگینی برای کشور بود؛ آن زمان یک نفر این شعار را گفت: «دشمن در چه فکریه، ایران پر از بهشتیه.» اما واقعیت این بود که به هیچ عنوان جای چیزی که از انقلاب و نظام گرفته شد، پر نشد؛ شهید بهشتی دومی نداشت، ایران پر از بهشتی نبود. هرکدام از افراد نقش سنگینی داشتند و در جای خود نقش‌آفرینی کردند، اما هیچکدام نتوانستند نقش او را ایفا کنند؛ نیروهایی که در آن جلسه اجماع کرده بودند زیر سایه شهید بهشتی فعالیت می‌کردند، بعد از آن دشمن، سایر ظرفیت‌های انقلاب مانند شهید بهشتی را یکی یکی از انقلاب گرفت؛ مسیر به سوی دیگری میل کرد و بسیار با ایده‌های اولیه فاصله گرفت.

معاون وقت سازمان بهزیستی کشور در خصوص مقایسه شرایط اخیر کشور با آن زمان مطرح کرد: بی‌تردید آن موقع شاخه انقلاب نورسته بود و امکان زمین خوردن انقلاب بیشتر بود؛ آن زمان فکر می‌کردند با انفجار هفتم تیر و ترور سران نظام، دیگر انقلاب را از بین می‌برند، اما این‌طور نشد؛ اما اکنون دیدیم که اسرائیل حمله کرد و ما چند ساعت بعد به راحتی واکنش نشان دادیم و حمله کردیم، خیلی سریع جایگزین‌ها مشخص شدند و روند کار متوقف نشد؛ این نشان‌دهنده توان و قدرت ما در حال حاضر است.

به گزارش ایمنا، روایت سید جلال ساداتیان از حادثه هفتم تیر از یک‌سو ابعاد انسانی و سازمانی آن شب را روشن می‌کند و از سوی دیگر، فرصتی برای تأمل بر روند انقلاب فراهم می‌سازد؛ با گذشت بیش از چهار دهه، این حادثه همچنان محل تحلیل و ارزیابی است؛ نه‌فقط به‌خاطر ابعاد تراژیک آن بلکه به سبب تأثیری که بر مسیرهای بعدی نظام، نوع مواجهه با نیروهای داخلی، و شکل‌گیری نهادهای حاکمیتی گذاشت. بیش از چهل سال از انقلاب اسلامی می‌گذرد و استراتژی دشمن در مقابله با نظام جمهوری اسلامی تغییر نکرده است؛ دشمن فکر می‌کند با حذف سران و فرماندهان ایران می‌تواند این کشور را زمین بزند؛ در صورتی که قواعد بازی در نظام جمهوری اسلامی به گونه‌ای چیده شده که با شهادت افراد تغییری در مسیر رخ نمی‌دهد و سایر افراد می‌توانند با قوت مسیر را ادامه دهند. همچنین انقلاب اسلامی در ملت ایران تفکری نهاده است که با شهادت، ایمان و اراده مردم نسبت به ادامه مسیر نه تنها سست نشده بلکه قوی‌تر خواهد شد.

کد خبر 880047

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.