به گزارش خبرگزاری ایمنا، طی هفتههای گذشته، تنشهای نظامی میان ایران و رژیم صهیونیستی به اوج خود رسید و با حملات مستقیم اسرائیل به خاک ایران و واکنش متقابل تهران، یکی از حساسترین نقاط ژئوپلیتیکی منطقه بار دیگر دستخوش بیثباتی شد.
در پی این تحولات، حریم هوایی ایران بهطور موقت بسته شد و بسیاری از پروازهای خارجی به حالت تعلیق درآمد، این وضعیت هزاران گردشگر ایرانی حاضر در ترکیه را در مسیر بازگشت با مشکل روبهرو کرد، مسافرانی که بیشتر برای مقاصد تفریحی، درمانی یا خانوادگی به شهرهایی همچون وان، استانبول یا آنتالیا رفته بودند و راهی برای بازگشت نداشتند.
در همین حال، گروهی از شهروندان ترکیه که در ایران اقامت موقت داشتند یا در حال سفر بودند نیز، بهدلیل لغو پروازها امکان بازگشت به کشور خود را از دست دادند.
این شرایط، بار دیگر شکنندگی حملونقل هوایی هنگام بحران و وابستگی بیشازحد زیرساختهای تردد خارجی به مسیرهای پروازی را آشکار کرد، در چنین بستری بازگشایی تدریجی مسیرهای زمینی و ریلی، بهویژه خط ریلی تهران-وان، جریان عادی زندگی میان دو کشور را گشود.
خط قطار فوقالعاده تهران-وان که از اسفند ۱۴۰۲ وارد مدار عملیاتی شده بود، مجدد از روز جمعه پیشرو حرکتهای خود را از سر خواهد گرفت، این قطار ساعت ۱۲:۳۰ از تهران حرکت میکند و دو روز در هفته آینده ساعت ۲۱:۰۰ از وان به کشور بازمیگردد.
این سفرها از آن جهت اهمیت دارد که مردم این کشور حملات رژیم صهیونیستی را محکوم کرده بودند و در مقابل دشمن با فضاسازی علیه ایران تلاش داشت موج مهاجرت از ایران به ترکیه را نشان دهد، اینکه جنگ ایران را بههم ریخته است در حالی که اداره مهاجرت ترکیه در واکنش به بحران اخیر تأکید کرد که با وجود افزایش ترددهای موقت، هیچگونه جهش معناداری در نرخ مهاجرت ایرانیان به ترکیه ثبت نشده است.
این آمار، گواهی بر آن است که بیشتر سفرها با هدف گردشگری موقت صورت گرفته است و مسافران در جستوجوی بازگشت به کشور خود و نه برنامهریزی برای اقامت یا مهاجرت بودهاند.
در چنین فضایی، قطار تهران-وان نقشی فراتر از وسیلهای برای جابهجایی ایفا میکند، این خط ریلی با برخورداری از امکاناتی همچون خدمات گمرکی و گذرنامهای در مرز کاپیکوی، فضای مناسب استراحت، تهویه مطبوع، سرو غذای گرم و ایمنی بالا، نهتنها باری از دوش مسافران برمیدارد، بلکه بهعنوان سازوکاری حیاتی در رویارویی با بحرانهای منطقهای مطرح میشود.
نزدیکی شهروندان به مرز زمینی رازی و امکان ادامه مسیر زمینی در کمتر از ۹۰ دقیقه، این خط را به گزینهای راهبردی برای تردد دو کشور بدل کرده است، اما مسئله به همینجا ختم نمیشود و دادههای آماری منتشر شده توسط مؤسسه آمار ترکیه نشان میدهد که سال ۲۰۲۴، بیش از ۳٫۲ میلیون گردشگر ایرانی وارد خاک ترکیه شدهاند، رشد بیش از ۳۰ درصد نسبت به آمار سال ۲۰۲۳ که در آن حدود ۱٫۹ میلیون ایرانی از ترکیه بازدید کرده بودند.
این رشد چشمگیر ایران را به چهارمین کشور تأمینکننده گردشگر برای ترکیه پس از روسیه، آلمان و بریتانیا تبدیل کرده است و بهوضوح میتوان دریافت که جریان گردشگری میان دو کشور تنها تابع تحولات مقطعی نیست، بلکه بازتابی از یک ساختار پایدار اجتماعی و فرهنگی است.
اشتراکات فرهنگی، مذهبی و تاریخی، زبانهای مشترک در مناطق مرزی، سبک زندگی مشابه و تعاملات فرهنگی شکلگرفته میان ساکنان مناطق غربی ایران و شرق ترکیه، حس آشنایی فرهنگی را تقویت کرده است.

معصومه غفاری، کارشناس گردشگری به خبرنگار ایمنا میگوید: گردشگری بهعنوان ابزاری نرم در روابط بینالملل، نقش مهمی در تقویت پیوندهای منطقهای میان ایران و ترکیه ایفا میکند.
وی میافزاید: این صنعت نهتنها تسهیلگر تبادل فرهنگی و اجتماعی است، بلکه بهعنوان مکملی برای دیپلماسی رسمی عمل و فضا را برای گسترش همکاریهای منطقهای فراهم میکند.
این کارشناس گردشگری عنوان میکند: در بستر ژئوپلیتیکی پرچالش غرب آسیا که بیشتر متأثر از تنشهای سیاسی و امنیتی است، گردشگری میتواند بستری غیرسیاسی برای تعامل سازنده فراهم کند.
غفاری تاکید میکند: ایران و ترکیه بهعنوان دو قدرت فرهنگی و تمدنی در منطقه با سرمایهگذاری هدفمند در گردشگری بینالمللی، میتوانند از این ابزار برای کاهش سوءتفاهمها، تعدیل رقابتهای ژئوپلیتیکی و ایجاد روایت مشترک از هویت منطقهای بهره گیرند.
وی عنوان میکند: همکاریهای منظم میان نهادهای گردشگری دو کشور از طریق تدوین تفاهمنامههای چندجانبه، تسهیل صدور روادید و حمایت از پروژههای گردشگری مشترک، در ایجاد معماری همگرایانه در منطقه نقشآفرینی میکند.
این کارشناس گردشگری اظهار میکند: این اقدامات از منظر سیاستگذاری میتواند مکمل سیاستهای فرهنگی و اقتصادی کلان دو کشور باشد و بستری برای ارتقای رویکردهای همدلانه در روابط منطقهای فراهم کند، همچنین با رشد شبکههای اجتماعی، روایتهای گردشگران از تجربههای فرهنگی در ایران و ترکیه، بهطور غیررسمی نقش رسانهای ایفا میکند و فضای عمومی منطقه را به سمت همزیستی و گفتوگوی میانفرهنگی سوق میدهد.
غفاری تصریح میکند: در تحلیل این فرایندها، چارچوبهای نظری متعددی از جمله نظریه قدرت نرم، نظریه همگرایی منطقهای، نظریه دیپلماسی عمومی، نظریه فضاسازی و رویکردهای انتقادی در گردشگری کاربرد دارد، نظریه قدرت نرم که توسط جوزف نای مطرح شد بر نقش جذابیت فرهنگی و تأثیرگذاری غیرمستقیم تأکید دارد در حالی که نظریه همگرایی منطقهای، بر وابستگی متقابل کشورها از طریق همکاریهای نهادی، همچون تسهیل گردشگری، تأکید میکند.
وی اضافه میکند: از سوی دیگر نظریه دیپلماسی عمومی، گردشگری را بهعنوان ابزار تعامل مردممحور در راستای تکمیل سیاست خارجی دولتها میبیند و نظریه فضاسازی نیز با تمرکز بر ساخت اجتماعی-سیاسی فضا، نقش گردشگری در بازتعریف مرزهای هویتی و فرهنگی منطقهای را تحلیل میکند.
این کارشناس گردشگری تاکید میکند: رویکرد گردشگری انتقادی، با تمرکز بر مناسبات قدرت و نابرابری، میتواند در تحلیل محدودیتها و پیامدهای احتمالی پروژههای همگرایانه مفید باشد.
غفاری خاطرنشان میکند: بهطور کلی گردشگری میتواند با اتکا بر پشتوانه نظری چندلایه و سیاستگذاری هوشمندانه یکی از ابزارهای اثربخش در راستای شکلگیری نظم منطقهای مبتنی بر همکاری، درک متقابل، و توسعه پایدار فرهنگی بین ایران و ترکیه باشد.

تأثیر گردشگری بر روابط مردمی و پیوستگی فرهنگی
در کنار این عوامل، نباید از تأثیر عمیق جریان گردشگری بر روابط مردمی و پیوستگی فرهنگی غافل شد، میلیونها ایرانی که طی سالهای اخیر از ترکیه بازدید کردهاند، فراتر از تجربهای تفریحی، با سبک زندگی، سنتها و فرهنگ مردم ترکیه آشنا شدهاند.
این درک متقابل موجب شده است که تصویر ملت ایران در ذهن افکار عمومی ترکیه واقعیتر، انسانیتر و ملموستر باشد؛ حضور شهروندان ترک در بازارها، مناطق تجاری و مناطق مرزی ایران نیز به آشنایی متقابل کمک کرده و نوعی همگرایی فرهنگی را در لایههای اجتماعی دو کشور بهوجود آورده است.
در جریان حملات اخیر رژیم صهیونیستی به خاک ایران، این همگرایی فرهنگی خود را در واکنش افکار عمومی ترکیه بهشکل چشمگیری نشان داد و بسیاری از شهروندان ترک در فضای مجازی با هشتگهایی همچون #SaldırıyaHayır (نه به تجاوز) یا #İranHalkıylaDayanışma (همبستگی با مردم ایران) اقدام اسرائیل را محکوم کردند.
افزون بر آن، مقامات رسمی ترکیه از جمله رئیسجمهور، وزیر خارجه و رئیس مجلس ملی این کشور نیز با صدور بیانیههایی قاطع از حق دفاع ایران سخن گفتند؛ این سطح از واکنش بیسابقه نبود، اما همراستایی افکار عمومی با مواضع رسمی را باید ناشی از پیوندهای فرهنگی دانست که گردشگری نقش مهمی در شکلگیری آن داشته است.
این تعاملات فرهنگی و انسانی بهویژه در شرایط بحرانی، میتواند نیرومندتر از هر توافق رسمی میان دولتها عمل کند و زمانی که شهروندان دو کشور در نقش میزبان و میهمان یکدیگر را تجربه میکنند، مرزها رنگ میبازند و درک عمیقتری از هویت ملی، درد مشترک و سرنوشت منطقهای شکل میگیرد.
به گزارش ایمنا، خط ریلی تهران-وان اگرچه تنها یکی از مسیرهای فیزیکی اتصال دو ملت است، اما بازگشت آن در بحبوحه بحران، نمادی از پیوندی بزرگتر و ریشهدارتر میان مردم ایران و ترکیه دارد، پیوندی که بر پایه اعتماد، تجربه مشترک و همزیستی شکل گرفته است.


نظر شما