چرا هزینه مقاومت از سازش کمتر است؟

اگر تقابل ایران و رژیم صهیونیستی را فقط به‌ عنوان یک نزاع سیاسی معاصر یا نتیجه مذاکرات هسته‌ای تقلیل دهیم از درک ماهیت وجودی و تمدنی این درگیری بازمی‌مانیم. این تقابل، ریشه در یک نزاع تاریخی و تمدنی دارد که از صدر اسلام تا دوران امپراتوری‌های باستانی ایران و حتی پیش‌تر، قابل مشاهده است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، در جهانی که تحولات سیاسی و نظامی با شتابی بی‌سابقه در جریان است، فهم درست مسائل کلان سیاسی و تمدنی، بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد؛ یکی از کلیدهای این فهم، نگاه تاریخی و جامع به موضوعات است که از تقلیل‌گرایی و ساده‌انگاری مسائل جلوگیری می‌کند. در مواجهه با چالش‌های بزرگی مانند تقابل ایران با رژیم صهیونیستی یا تجاوزات این رژیم در مناطقی چون غزه، لبنان و سوریه، نادیده گرفتن عمق تاریخی و تمدنی این تقابل‌ها، ما را به تحلیل‌های ناقص و راه‌حل‌های ناکارآمد سوق می‌دهد.

تاریخ نه تنها آینه‌ای برای بازتاب گذشته است، بلکه نقشه‌راهی برای آینده است؛ اگر تقابل ایران و رژیم صهیونیستی را فقط به یک نزاع سیاسی معاصر یا نتیجه مذاکرات هسته‌ای تقلیل دهیم، از درک ماهیت وجودی و تمدنی این درگیری بازمی‌مانیم. این تقابل، ریشه در یک نزاع تاریخی و تمدنی دارد که از صدر اسلام تا دوران امپراتوری‌های باستانی ایران و حتی پیش‌تر، قابل مشاهده است.

تجاوزات رژیم صهیونیستی در غزه و دیگر مناطق نیز بخشی از یک استراتژی کلان‌تر است که هدف آن تضعیف جبهه مقاومت و حذف اسلام اصیل به‌عنوان یک نیروی تمدنی است؛ نگاه تاریخی به ما می‌آموزد دشمنان، از طریق اتحاد استراتژیک و بهره‌گیری از الگوهای تکرارشونده همواره به‌دنبال تحمیل هژمونی خود بوده‌اند.

ضرورت این نگاه از آن‌جا ناشی می‌شود که فهم درست مسئله، پیش‌نیاز هر راه‌حل مؤثر است. اگر مسئله‌ای به بزرگی یک نبرد تمدنی را به یک اختلاف سیاسی یا نظامی کوتاه‌مدت تقلیل دهیم، راه‌حل‌های ما نیز حداقلی و ناپایدار خواهند بود. نگاه جامع و تاریخی، ما را قادر می‌سازد از تجربه‌های گذشته درس بگیریم، از خطاهای پیشینیان اجتناب کنیم و با اتکا به عقلانیت و پشتوانه‌های تمدنی، در برابر تهدیدات وجودی ایستادگی کنیم.

بر این اساس در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام محمدامین نخعی، طلبه سطح خارج فقه حوزه علمیه، عضو میز تعلیم و تربیت مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی و فرهنگستان علوم اسلامی با بررسی اهمیت نگاه تاریخی و تمدنی، به این پرسش پاسخ می‌دهیم که چگونه این رویکرد می‌تواند به ما در فهم بهتر تقابل ایران با رژیم صهیونیستی در انتخاب مقاومت یا سازش کمک کند که بخش اول این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

چرا هزینه مقاومت از سازش کمتر است؟

ایمنا: مقاومت و سازش همواره در تعابیر قرآنی، ماجراهایی که برای ائمه اطهار (ع) اتفاق افتاده و تقابل جبهه حق و باطل به چشم می‌خورد؛ امروز نیز این تقابل در ایران به پررنگ‌ترین شکل ممکن مطرح شده است؛ یعنی ما در حالی مورد حمله و تجاوز همه‌جانبه قرار گرفتیم که پای میز مذاکره بودیم و می‌خواستیم سایه جنگ را از سر کشورمان رفع کنیم، ولی دیدیم که سازش در برابر طاغوت نتیجه مثبتی نداشت. آیا دچار خطای محاسباتی شده‌ایم؟

نخعی: این‌که در تحلیل‌ها و بررسی مسائل با عینک تاریخ، مسائل کلان سیاسی و تمدنی را نگاه کنیم بسیار مهم است؛ بررسی تاریخی و سیر تطورات تاریخی مسائل، نیاز به سطحی از رشد یافتگی دارد.

امتداد تجاوزهای رژیم صهیونیستی به نبردی تاریخی میان نیروهای خیر و شر و منحصر نکردن آن به اتفاقات سیاسی سال‌های گذشته اهمیت زیادی دارد؛ ما با یک مسئله پرسابقه تاریخی مواجه هستیم؛ تقلیل دادن مسئله امروزی به یک اتفاقی سیاسی سر مذاکرات هسته‌ای یا تنها برای نامشروع دانستن نام اسرائیل، یک خطای محاسباتی است.

اول باید بفهمیم مسئله چیست، اگر مسئله را درست متوجه شویم و ادراک کنیم در تدبیر و حل مسئله دست‌مان بازتر خواهد بود؛ بسیاری از پاسخ‌ها و تدابیر ما در عرصه سیاسی و نظامی ناظر به فهم نادرست مسئله یا تقلیل مسئله‌ای بزرگ است.

ایمنا: چرا تقابل کنونی ریشه در یک نزاع وجودی و تمدنی دارد؟

وقتی یک دعوای مستمر تاریخی و تمدنی را به حادثه‌ای سیاسی با افق ده ساله تقلیل دهیم، معلوم است که تدابیرمان نیز حداقلی می‌شود

نخعی: وقتی یک دعوای مستمر تاریخی و تمدنی را به حادثه‌ای سیاسی با افق ده ساله تقلیل دهیم، معلوم است که تدابیرمان نیز حداقلی می‌شود؛ بنابراین باید به فهم درست مسئله توجه کنیم؛ قرآن کریم نه‌فقط به عنوان یک متن مذهبی، بلکه به‌عنوان یک متن ایدئولوژیک، مهم و تأثیرگذار اتمام حجت کرده است که من این آیه را به عنوان سرلوحه تحلیل‌های خود قرار داده و از آن به‌عنوان مرجع میراث مشترک مذاهب مختلف اسلامی استفاده می‌کنم.

قرآن می‌گوید: «وَلَنْ تَرْضَی عَنْکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَی حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللَّهِ هُوَ الْهُدَی وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ؛ هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد مگر آنکه پیروی از آئین آنها کنی. بگو: راهی که خدا بنماید به یقین راه حق تنها همان است؛ و البته اگر از میل و خواهش آنها پیروی کنی بعد از آنکه طریق حق را دریافتی، دیگر از سوی خدا یار و یاوری نخواهی داشت.»

قرآن در این آیه از دو نکته رونمایی می‌کند؛ یکی اتحاد استراتژیک میان نیروهای مسیحی و یهودی در مقابل اسلام در هر مکان و موقعیت؛ فرقی نمی‌کند ایران، مدینه، کوفه یا… باشد، البته منظور یهودیت و مسیحیت تحریف‌شده است؛ بر این اساس اتحاد میان نیروهای شیطانی مسیحیت و یهودیت از دیرباز باهم بوده که قرآن برای این اتحاد استراتژیک از کلیدواژه نصارا و یهود استفاده می‌کند، این نقطه کانونی اتمام حجتی است که قرآن با ما می‌کند.

در مرحله بعدی می‌گوید این اتحاد سیاه بین نیروهای مسیحی و یهودی از شما راضی نخواهد شد، در اینجا از واژه «لن» استفاده کرده؛ یعن هیچ‌گاه این اتحاد کلان از شما راضی نخواهد شد مگر آنکه تسلیم شوید؛ یعنی زمانی از توطئه، جنگ و مبارزه با شما دست برمی‌دارد که شما تسلیم شوید. هدفی که قرار داده یک چیز بیش‌تر نیست، آن هم این‌که شما زیر پرچم آن‌ها قرار بگیرید.

این تصویر واقعی و قرآنی است؛ هر تصویری غیر از این تصویر، خطا است و ما را دچار خطای محاسباتی در فهم میدان می‌کند.

ایمنا: آیا این استراتژی میان نیروهای مسیحی و یهودی منحصر به زمان نزول قرآن نیست؟

نخعی: این فرض خطا است؛ قرآن کریم به عنوان یک سند تاریخی و فرا تاریخی پیش روی ماست و به ما می‌گوید این اتحاد دائمی است و تا وقتی آن‌ها از بین نروند، اتحادشان وجود دارد.

در زمان پیغمبر (ص) این اتحاد میان نصرانی‌های نجران و یهودیان شام در مقابل مدینه‌الرسول بود؛ امروز نیز همان اتحاد استراتژیک میان مسیحیت تحریف‌شده در آمریکا و یهودیت در اسرائیل دوباره تشکیل شده و ما این اتحاد را می‌بینیم.

آیا این اتحاد کنونی مانند زمان نزول قرآن هدف و نتیجه‌اش چیزی جز «حتی تتبع ملتهم» است؟ فهم قرآنی ما می‌گوید غایت و هدف این اتحاد چیزی جز این نیست؛ ما نباید فهم‌های قرآنی خودمان را در یک گذشته تاریخی منحصر کنیم؛ بر این اساس ما شاهد اتحاد میان نیروهای مسیحی و یهودی (یعنی اسرائیل) علیه مرکزیت اسلام اصیل که تبلورش جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی است، هستیم.

ایمنا: بر اساس گفته‌های شما یهود و نصاری بر این اساس هدف‌گذاری کرده‌اند که تا مسلمانان تسلیم نشوند، کوتاه نمی‌آیند، اقدام برای سازش با یهود و نصاری چه معنی‌ای دارد؟ آیا سازش به این معناست که آن‌ها از موضع‌شان کوتاه می‌آیند؟

نخعی: خیر، قرآن قاطعانه می‌گوید آن‌ها عقب‌نشینی نمی‌کنند؛ در اینجا سازش به معنای زمان دادن به طرف مقابل برای طراحی یک تاکتیک جدید با همان استراتژی واحد علیه خودش است.

یعنی زمانی که با اینها وارد مذاکره می‌شوید در قبال عقب نشینی‌ها امتیازاتی بسیار کوچک مانند چند شکلات به شما می‌دهد. آیا در این شرایط خطر طرف مقابل از بین می‌رود؟ خیر. طرف مقابل از جهت دیگر به شما حمله می‌کند؛ چه زمانی این خطر از بین می‌رود؟ زمانی که از اعتقادات و باورهای خود دست برداری؛ یعنی بگویی من ایرانی نیستم، مسلمان نیستم و از هویتم دست بر می‌دارم.

در این صورت سازش، جواب می‌دهد؛ سازشی که موجودیت تو را تغییر دهد و جزئی از طرف مقابل کند؛ در غیر این صورت هر سازشی که اتفاق بیفتد، منجر به تجدید قوا در طرف مقابل می‌شود.

این آیه و تحلیل میدانی از وقایع امروز می‌گوید با یک جنگ وجودی میان این اتحاد (یعنی یهود و نصاری) با اسلام مواجه هستیم؛ جنگ وجودی یعنی یا تو باید باشی یا من باید باشم. در جنگ وجودی، دو پادشاه در یک اقلیم نخواهند ماند؛ این را طرف مقابل یعنی یهود و نصاری هدف‌گذاری کرده است؛ با این حال ما در نقطه ضعف نیستیم؛ قرآن به ما می‌گوید: می‌خواهند نور خدا را با دهان‌هایشان خاموش کنند در حالی که خدا کامل کننده نور خود است، گرچه کافران خوش نداشته باشند.

چرا هزینه مقاومت از سازش کمتر است؟

ایمنا: برای این تقابل مثالی از تاریخ بیاورید.

نخعی: فهم ماجرا از اینجا آغاز می‌شود؛ بر اساس این مقدمه می‌توان با اشاره به شواهد تاریخی از افق ۷۵۰۰ سال اخیر در جنگ میان نیروهای حق و باطل وضعیت خودمان را بررسی کنیم.

در صدر اسلام وقتی پیامبر اسلام وقتی وارد مدینه شد، یکی از جریان‌های موجود و مهم داخل مدینه در کنار انصار، یهود بودند؛ بنی‌قینقاع، بنی‌نضیر و بنی‌قریظه. در گام اول پیغمبر با آن‌ها تفاهم‌نامه می‌نویسد؛ بر اساس این تفاهم‌نامه پیامبر می‌گوید اگر ما وارد درگیری با یک دشمن بیرونی شدیم، شما یعنی یهودی‌ها از پشت به ما خنجر نزنید و به ما کمک برسانید.

آیا یهود به این پیمان خودش عمل کرد؟ به وضوح نه. شواهد تاریخی نشان می‌دهد یهود در جنگ بدر، احد و خندق یکی از جریان‌هایی بوده است که مستقیم و غیر مستقیم بر ضد اسلام عملیات کرده است. به طور کلی شواهد تاریخی نشان می‌دهد مسیحیت و یهود همواره در جهت نابودی موجودیت اسلام متحد شده‌اند.

در جنگ خندق زمانی که سپاه پیامبر برای درگیری با مشرکان مکه وارد عملیات شد، یهودیان از پشت خنجر زده سعی کردند مدینه را ناامن کنندکه پیامبر بعد از اتمام جنگ خندق با یهودیان درگیر می‌شود و آن‌ها را از مدینه خارج می‌کند

در جنگ خندق زمانی که سپاه پیامبر برای درگیری با مشرکان مکه وارد عملیات شد، یهودیان از پشت خنجر زده سعی کردند مدینه را ناامن کنندکه پیامبر بعد از اتمام جنگ خندق با یهودیان درگیر می‌شود و آن‌ها را از مدینه خارج می‌کند.

ایمنا: آیا یهودیان بعد از قضیه اخراج از مدینه ساکت ماندند؟

نخعی: خیر؛ بلافاصله یک جبهه قدرتمند در خیبر تشکیل داده و در قلعه‌ای به ظاهر فتح‌نشدنی و قدرتمند بر ضد مرکزیت اسلام در مدینه شروع به عملیات کردند؛ یعنی خودشان جنگ و عملیات را آغاز کردند و پیامبر مجبور شدند سراغ فتح خیبر بروند؛ اگر دست با کرامت امیرالمومنین نبود، این قلعه فتح‌نشده باقی می‌ماند.

ایمنا: آیا جریان یهود و مسیحیت با ملیت و امپراتوری ایران نیز مشکل داشته است؟

نخعی: رؤیای ملی‌گرایان ما اقتدار ایران است و یکی از نمونه‌های عینی این رؤیا حکومت هخامنشیان است؛ جریان نفوذی یهود در دوران خشایار شاه هخامنشی، دو عنصر عملیاتی و سیاه را در نظام مقتدر هخامنشیان نفوذ می‌دهند؛ در متن کتاب مقدس یهود این اسامی موجود است. به واسطه نفوذ این دو فرد بیش از ۷۰ هزار نفر را می‌کشند و سلاخی می‌کنند.

امروز در کتاب‌هایشان این قتل، ایرانی‌کشی و فاجعه انسانی را با عنوان یک واقعه نمادین سالانه با نام «پوریم» جشن می‌گیرند؛ امروزه هیچ جشنی به اندازه پوریم در بین یهودیان عالم مطرح نیست؛ کینه و عداوت با ملیت ایران را در ذهن و روح کودکان خود بازتولید می‌کنند.

چند سال پیش، نتانیاهو به رئیس‌جمهور آمریکا کتاب «استر» را هدیه داد؛ شرح حال حادثه پوریم در این کتاب آمده است؛ این موضوع دیگر ایدئولوژیک نیست، بلکه کاملاً ملی است. در زمان خشایارشاه هخامنشی بحث اسلام وجود نداشته؛ بنابراین ما به‌مثابه ایرانی و مسلمان شیعه، هدف هجوم، جنگ و تصرف مسیحیت و یهودیت بوده و هستیم؛ تا زمانی که این را باور نکنیم، دچار ضعف تحلیل و نسخه‌پیچی تقلیل‌گرایان نسبت به صحنه می‌شویم.

عقلانیت حکم می‌کند از تجربه موفق استفاده کنیم؛ بر این اساس وقتی یهود یک بار توانسته با کمک مسیحیت علیه مسلمانان و ایرانیان، فاجعه‌ای انسانی رقم بزند، ممکن است دوباره آن نقشه و طرح را تکرار کند.

در این وضعیت، هرگونه پالس ضعف، تقلیل ماجرا به یک درگیری ساده و اقدام تروریستی، در حداقلی‌ترین حالت نشان ترس و در کلان معنای خیانت به ایران و تشیع می‌دهد؛ چه مسلمان باشیم، چه شیعه باشیم، چه ایرانی میهن‌پرست، باید باور کنیم که ما در مواجهه با جنگی وجودی با یک اتحاد سیاه میان نیروهای مسیحی و یهودی قرار گرفته‌ایم.

ایمنا: پیش‌بینی شما از ادامه این تقابل چیست؟

نخعی: ممکن است در مقاطعی بنا به ضرورت‌های میدانی با توقف‌های جنگی مواجه شویم، ولی نباید فراموش کنیم که طرف مقابل تا حذف کامل اسلام هیچ هدف دیگری ندارد؛ با فرض رسیدن به ثبات با وجود این اتحاد در دراز مدت، فرضی کاملاً غلط و غیر عقلانی است.

البته تصمیم‌گیری در این عرصه به عهده فرماندهان نظامی و حاکمیت است؛ یعنی ممکن است بنا به ضرورت در هر جنگی عقب‌نشینی تاکتیکی وجود داشته باشد؛ اما عقب نشینی استراتژیک، موجب عقوبت الهی است. این جمله رهبر انقلاب است.

این‌که با یک اتحاد طولانی‌مدت با مرکزیت یهود و مسیحیت بتوانیم صلحی پایدار و طولانی ایجاد کنیم و به واسطه آن به توسعه و رفاه برسیم، غیر عقلانی است.

رهبر انقلاب می‌گویند اگر عقب‌نشینی غیر تاکتیکی اتفاق بیفتد، عقوبت الهی در پیش دارد؛ عقوبت الهی یعنی کشته‌شدن افراد مهم و از دست رفتن سرمایه‌های کشور

رهبر انقلاب می‌گویند اگر عقب‌نشینی غیر تاکتیکی اتفاق بیفتد، عقوبت الهی در پیش دارد؛ عقوبت الهی یعنی کشته‌شدن افراد مهم و از دست رفتن سرمایه‌های کشور. ادبیات رهبر انقلاب مبنی بر این‌که عقب‌نشینی غیر تاکتیکی، عقوبتت الهی را در بر خواهد داشت، شواهد قرآنی، روایی و تاریخی بسیاری دارد.

ایمنا: می‌توانید یک مثال بزنید؟

نخعی: بنی اسرائیل زمانی مؤمن بودند و همراه با حضرت موسی (ع) با قدرت و اقتدار توانستند از دست فرعون فرار کنند و با معجزه به آن طرف دریا بروند. خداوند برای آن‌ها در نظر گرفته بود که حکومت الهی تشکیل دهند؛ دستور داده شد وارد سرزمین مقدس شوید، خدا شما را یاری می‌کند و نصرت الهی خواهد آمد.

با این حال آن‌ها از حضرت موسی (ع) برگشتند و ترسیدند؛ ترس بزرگترین ضربه‌ای است که می‌تواند به افراد وارد شود؛ بنی‌اسرائیل ترسیدند و گفتند: ای موسی! تا آنان در آنجایند، ما هرگز وارد نخواهیم شد، پس تو و پروردگارت بروید [با آنان] بجنگید که ما [تا پایان کار] در همین جا نشسته‌ایم.

خداوند آن‌ها را به قیام دعوت و با آن‌ها اتمام حجت کرد؛ به آن‌ها گفت در مقابل دشمنی که آن‌جاست باید مقاومت کنید، نباید با آن‌ها سازش کنید؛ اما آن‌ها به جای فهم ادبیات قیام، از ادبیات قعود استفاده کردند.

ایمنا: چه اتفاقی برایشان افتاد؟

نخعی: به مدت ۴۰ سال دچار سرگردانی و حیرت شدند؛ خداوند آن‌ها را در بیابان تبعید کرد، نمی‌توانستند حتی به یک نقطه آباد برسند؛ سازش در نقطه‌ای که خداوند برای قیام اتمام حجت کرده است، نتیجه‌ای جز این ندارد.

این معادله پیش روی ماست؛ اگر برای مردم ایران تبیین شود و بفهمند باید مقاومت کنند، ولی توجهی نکنند عین جمله امیرالمومنین و خطاب قرآن در مورد بنی‌اسرائیل اتفاق می‌افتد؛ یعنی حیرت و سرگردانی که در آن هیچ رفاهی نیست.

اگر جنگ وجودی باشد با سازش در طولانی‌مدت هیچ چیز به دست نمی‌آوریم؛ فقط ممکن است از حالتی عملیاتی که در ان قدرتمند باشیم به حالت عملیاتی دیگری که در ضعف قرار داریم منتقل شویم؛ بنابراین روشن است که هزینه مقاومت از هزینه سازش کمتر است.

ایمنا: اگر مقاومت کنیم چه اتفاقی می‌افتد؟

نخعی: سراسر تاریخ تقابل بین نیروهای حق و باطل در این ۸۵۰۰ سال از حضرت آدم با شیطان شروع شده و تا امروز ادامه دارد. این است که ما صراحتاً در هیچ زمانی در نقطه‌ای نبوده‌ایم که از جهت تکنولوژی، ابزار، تجهیزات و نفرات نسبت به رقیب‌مان تفوق داشته باشیم.

همیشه طرف مقابل، فرعون‌ها، نمرودها و مستکبرین بوده‌اند که روی کاغذ از نظر تجهیزات و نفرات از ما قدرتمندتر بوده‌اند؛ ولی اگر ما پس از اتمام حجت خدا در راه مقاومت و قیام، کوتاه نیاییم و عقب‌کشی نکنیم، وعده‌ای به ما داده شده که به آن‌ها داده نشده است؛ آن هم نصرت الهی است؛ نصرت الهی را شوخی نگیرید. تکیه به هایپرسونیک و موشک‌ها بدون التفات به نصرت الهی و خدا ضعف می‌آورد.

ما جز خدای متعال و خزائن او چیزی نداریم؛ قرآن می‌گوید همه خزینه‌های زمین و آسمان در اختیار خداست؛ عقلانیت اقتضا می‌کند که انسان به کسی که همه خزائن آسمان و زمین در اختیارش است، اعتماد و توکل کند؛ حتماً نگرانی و تشویش وجود دارد، در این شرایط اگر انسان به کسی جز پروردگاری که تمام آسمان‌ها و زمین در اختیارش است، پناه ببرد عقلانی است؟ نمی‌خواهم بگویم که نباید به تجهیزات مانند موشک‌ها توجه کنیم، حرف من این است که حتی زمانی که در حال شلیک هستی یا درباره تجهیزات حرف می‌زنی، باید به این آیه قرآن توجه کنی: وَمَا رَمَیتَ إِذ رَمَیتَ وَلَکِنَّ ٱللَّهَ رَمَی.

بپذیریم و باور کنیم که در یک جنگ وجودی هستیم و پشتوانه جز خدای متعال و غیرت ایرانی مردم نداریم؛ با این دو پشتوانه جلو برویم و منتظر نصرت الهی باشیم.

ادامه دارد…

کد خبر 876146

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.