۲۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۲۸
سردار حاجی زاده که بود؟ + تصاویر

آسمان ایران، امروز یکی از نگهبانان وفادار خود، سردار سرافراز امیرعلی حاجی زاده را از دست داده؛ اما خاک، گواهی خواهد داد که چنین مردانی نمی‌میرند، بلکه به تداوم تاریخ، معنا می‌بخشند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، وقتی در آن روزهای ملتهب سال ۱۳۵۹، جوانی از حوالی کرج به جبهه‌های دفاع مقدس قدم گذاشت، شاید کمتر کسی می‌دانست که این تک‌تیرانداز جوان، روزی فرمانده‌ای خواهد شد که آسمان را برای دشمن به جهنم تبدیل می‌کند. سردار امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده‌ای که از دل خاکریزها برخاست و با ایمان، علم و اراده، آسمان ایران را به سپری نفوذناپذیر بدل ساخت، حالا پر کشیده است… اما نه به خاک، که به افلاک.

او نه‌تنها رزمنده‌ای در جبهه‌های جنوب و غرب کشور بود، بلکه شاگردی وفادار در مکتب شهید طهرانی‌مقدم شد؛ مردی که موشک را به زبان اقتدار ایران بدل کرد. حاجی‌زاده همان کسی بود که وقتی دشمن، پهپاد فوق‌پیشرفته آمریکایی را روانه آسمان ایران کرد، آن را با غرور سرنگون ساخت؛ وقتی تروریسم داعش خواب ناامن‌سازی منطقه را می‌دید، با شلیک دقیق‌ترین موشک‌ها خواب از چشمانشان ربود؛ و زمانی که ملت در سوگ حاج قاسم بود، انتقام خون پاک سردار دل‌ها را از پایگاه عین‌الاسد گرفت، تا صدای شکوه ایران در جهان طنین‌انداز شود.

در دوران فرماندهی‌اش بر نیروی هوافضای سپاه، ایران نه‌تنها قدرت موشکی شد، که به جرگه دارندگان موشک‌های هایپرسونیک قدم گذاشت. زیر پرچم فرماندهی او، سامانه‌های بومی، بردهای بلند و دقت‌های میلی‌متری، تعریف تازه‌ای از «بازدارندگی» ساختند. او کسی بود که با صراحت می‌گفت: «اگر رژیم صهیونیستی غلطی بکند، ما تلاویو و حیفا را با خاک یکسان خواهیم کرد.»، «ما منتظر حمله نمی‌مانیم. اگر دشمن بخواهد دست از پا خطا کند، قبل از شلیک‌شان، زیر آتش خواهیم گرفت‌شان.»، «ما رژیم صهیونیستی را به‌عنوان یک تهدید جدی و دائم می‌بینیم؛ همان‌طور که صهیونیست‌ها ما را کابوس همیشگی خود می‌دانند.»، «همه پایگاه‌های آمریکا و اسرائیل در منطقه، در تیررس موشک‌های نقطه‌زن ما هستند.» و....

این‌ها تهدید نبود، حقیقتی بود که در میدان، در عملیات، در هدف‌گیری دقیق و در اقتدار آرام فرماندهی‌اش تبلور یافته بود. برای حاجی‌زاده، موشک فقط ابزار نظامی نبود؛ زبان بازدارندگی و اراده ملتی بود که نمی‌خواست، و نمی‌گذارد، به زانو درآید.

اما حاجی‌زاده فقط یک فرمانده نظامی نبود. او پدری فداکار، معلمی متواضع و انقلابی مؤمن بود که نامش را نه برای شهرت، که برای رضای خدا و سربلندی ملت بر صفحه تاریخ حک کرد. سال‌ها پس از جنگ، همچنان در سنگر علم و اقتدار باقی ماند؛ همان‌گونه که سرداران حقیقی باقی می‌مانند.

و امروز، در غروبی دیگر از تاریخ، وقتی خبر شهادت او در پی تجاوز دشمن رسید، نه فقط قلب ایران، که وجدان آزادگان جهان به درد آمد. شهادت او نه پایان، که آغاز فصلی دیگر از مقاومت است. مردی که خود می‌گفت: «برای آن روز آمده‌ام که شهادت پایانم باشد، نه آرزویم.»

اکنون، آسمان ایران، یکی از نگهبانان وفادار خود را از دست داده؛ اما خاک، گواهی خواهد داد که چنین مردانی نمی‌میرند، بلکه به تداوم تاریخ، معنا می‌بخشند.

سلام بر تو ای سردار دلیر، که با شهادتت نیز همچون زندگی‌ات، ما را به یاد عزت و غیرت انداختی.

کد خبر 875156

برچسب‌ها