به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «نقشه گنج اتمی اسرائیل در تهران» نوشت: «با گذشت ۴۸ ساعت از اعلام دسترسی و انتقال اسناد سری رژیم صهیونیستی به جمهوری اسلامی ایران، دیروز شورای عالی امنیت ملی کشورمان بیانیهای صادر کرد که ماهیت بخش عمدهای از این اسناد به کلی سری به دست آمده را روشن میکرد. براساس بیانیه دیروز شورای عالی امنیت ملی، اکنون میتوان گفت که جمهوری اسلامی ایران به اطلاعات تأسیسات هستهای رژیم صهیونیستی، البته نه تأسیسات عمدتاً شناخته شده، بلکه به اطلاعات تأسیسات هستهای پنهان این رژیم دست یافته است.
برهمین اساس، شورای عالی امنیت ملی در بیانیه دیروز خود، هشدار داد که درصورت هرگونه تعرض به تأسیسات هستهای جمهوری اسلامی ایران، در یک اقدام مبتنی بر رویکرد مقابله به مثل، تأسیسات هستهای رژیم صهیونیستی هدف قرارخواهند گرفت. این تهدید به مقابله به مثل را میتوان تحولی مهم ارزیابی کرد، تحولی که نشان میدهد زین پس رژیم صهیونیستی نمیتواند همچون سالهای گذشته، از تهدید حمله به تأسیسات هستهای جمهوری اسلامی ایران به عنوان ابزار استفاده کند. البته ابزاری که بیش از همه قرار بود روی طرفهای غربی اثربگذارند، نه طرف ایرانی.
در بیانیه شورای عالی امنیت ملی کشورمان، پس از اشاره به دستاورد اطلاعاتی بزرگ اخیر، مبنی بر خارج کردن اسناد و اسرار هستهای رژیم صهیونیستی و انتقال آنها به ایران، آمده است: «این غنیمت و دستاورد بزرگ اطلاعاتی بخش مهمی از طراحی هوشمند و اقدامات خاموش و بیهای و هوی نظام مقدس اسلامی در برابر جنجالهای دشمنان است، که بخش مهم دیگر آن را، مجاهدت شبانهروزی و بیادعای نیروهای مسلح برای ایجاد توان عملیاتی متناسب با ضعفها و قوتهای رژیم اشغالگر صهیونیستی و حامیان آن تشکیل میدهد.»
شورای عالی امنیت ملی تأکید کرد: «امروز دسترسی به این اطلاعات و تکمیل چرخه اطلاعاتی - عملیاتی، رزمندگان اسلام را قادر ساخته است که تعرض احتمالی رژیم صهیونی به تأسیسات هستهای کشور را بلافاصله با تهاجم به تأسیسات هستهای پنهان او و هرگونه شرارت در مورد زیرساختهای اقتصادی و نظامی را دقیقاً متناسب با نوع تجاوز، مقابله به مثل نمایند.»
به این ترتیب، مشخص میشود که اهمیت اطلاعات و اسرار به دست آمده در چیست، یعنی در آن چیزی که بخش پایانی بیانیه شورای عالی امنیت ملی بیان کرده است: «امروز دسترسی به این اطلاعات، رزمندگان اسلام را قادر ساخته که تعرض احتمالی رژیم صهیونی به تأسیسات هستهای کشور را بلافاصله با تهاجم به تأسیسات هستهای پنهان او و هرگونه شرارت در مورد زیرساختهای اقتصادی و نظامی را دقیقاً متناسب با نوع تجاوز، مقابله به مثل نمایند.» و نشان میدهد که علاوه بر تأسیسات هستهای پنهان، زیرساختهای اقتصادی و نظامی دیگر هم شناسایی شده و در تیررس قرار دارند.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آمریکا در آتش و خون ترامپ میخواست ایران را به آشوب بکشد!» نوشت: «در حالی که ترامپ با اعمال سیاستهایی، دنبال راهاندازی آشوب و بلوا در کشورمان بود، آمریکا را به آشوب کشاند! گزارشها نشان میدهند، جنگ خیابانی بین معترضان به سیاستهای مهاجرتی کاخسفید با پلیس و نیروهای گارد ملی تشدید شده و همزمان ترامپ هشدار داده قصد عقبنشینی ندارد و میخواهد «شورشیان» را با مشت آهنین خرد کند!
طی سالهای اخیر بهویژه پس از پیدا شدن سروکله دونالد ترامپ، کم نبودند کارشناسان و نظریهپردازان غربی که درباره آینده آمریکا ابراز نگرانی کردهاند؛ هشدار درباره وقوع جنگ داخلی، تشدید خشونتهای سیاسی، تشدید قطببندی سیاسی، هشدار درباره حرکت آمریکا به سمت فاشیسم و اقتدارگرایی، گسترش نژادپرستی و… بهوفور از سوی کارشناسان و رسانهها و نظریهپردازان برجسته غربی مطرح شده است. بازگشت مجدد ترامپ به قدرت را بسیاری، نقطه کانونی تشدید همه این بحرانها در جامعه آمریکا میدانند. طی پنج ماهی که از بازگشت ترامپ به قدرت میگذرد اقدامات وی باعث بروز آشوب و بلوا در داخل و بیرون از این کشور شده است. نکته مهمی که در این میان وجود دارد این است که دولت ترامپ طی ۵ ماه گذشته به شدت امید بسته بود همزمان با تشدید تحریمها علیه ایران، کشورمان دچار آشوب و بلوا خواهد شد تا در سایه آن بتواند، سیاستهای مخرب خود را پیش ببرد. برخی گزارشها نیز میگفتند، برای اردیبهشت و خردادماه، برنامهریزی کرده بودند. اما تیر این توطئه نیز به فضل الهی، کمانه و به خود آمریکا اصابت کرد. اکنون که در حال مطالعه این گزارش هستید، آمریکا درگیر یک جنگ داخلی تمامعیار، به خاطر حماقتهای ترامپ است.
براساس گزارشها جرقه اولیه آغاز اعتراضات سراسری علیه سیاستهای مهاجرتی ترامپ، از شهر مرزی «الپاسو» در تگزاس شعلهور شد. پنجشنبه گذشته، ویدئویی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که در آن مأموران اداره مهاجرت و گمرک آمریکا (ICE) در حال بازداشت خشونتآمیز یک مادر مهاجر در مقابل چشمان فرزند خردسالش بودند. این ویدئو که بهسرعت میلیونها بازدید در توئیتر و تیکتاک دریافت کرد، موجی از خشم عمومی را برانگیخت. به گزارش مهر به نقل از رسانههای آمریکایی در کمتر از ۲۴ ساعت، گروههای حقوق بشری، اتحادیههای دانشجویی و فعالان اجتماعی در شهرهایی چون آستین، دنور و شیکاگو فراخوان تجمع دادند. آنچه ابتدا در قالب تجمعات آرام و کوچک آغاز شد، بهسرعت به تظاهرات گسترده و بعضاً متشنج انجامید. شهروندان با شعارهایی چون «مهاجرت جرم نیست»، «نه به سیاست تبعیض»، و «آمریکا خانه همه است»، خیابانها را تسخیر کردند. در روزهای بعد، دامنۀ اعتراضات به دهها شهر دیگر گسترش یافت. در لسآنجلس، نیویورک، فیلادلفیا و سانفرانسیسکو، معترضان مقابل ساختمانهای فدرال، دفاتر اداره مهاجرت (ICE) و مراکز بازداشت تجمع کردند. بسیاری از این اعتراضات با دخالت پلیس به خشونت کشیده شد و دهها نفر بازداشت شدند. با خروج اوضاع از کنترل طی ۲ روز گذشته ترامپ بدون درخواست و حتی اطلاعِ فرماندار کالیفرنیا، دستور اعزام ۲ هزار نیروی گارد ملی را به لس آنجلس صادر کند. اقدام ترامپ برای فعالسازی حدود ۲۰۰۰ نیروی گارد، برای اولینبار از سال ۱۹۶۵ بود که به این شکل صورت میگرفت.
ورود نیروهای گارد ملی به لسآنجلس نیز اوضاع را آرام نکرده و مجموعه تصاویر و فیلمهای منتشر شده در رسانهها و شبکههای اجتماعی از وضعیت آخرالزمانی شهر حکایت دارد. تصاویر و ویدئوهای منتشر شده نشان میدهد که گویی یک نیروی نظامی به شهر حمله کرده است. رسانههای تصویری و مکتوب و همچنین شبکههای اجتماعی دیروز تصاویری از سومین روز آشوب و هرجومرج ناشی از اعتراضات مردمی بهخصوص در ایالت کالیفرنیا منتشر کردند. پلیس برای متفرق کردن مردم به سمت جمعیت گاز اشکآور شلیک و دهها نفر را دستگیر کرد، اما معترضان همچنان حاضر به ترک خیابانها نشده و با پلیس درگیرند. پلیس لسآنجلس شب یکشنبه در شبکههای اجتماعی اعلام کرد که کل منطقه مرکز شهر لسآنجلس به عنوان منطقه «تجمع غیرقانونی» اعلام شده است. مقامهای آمریکایی میگویند در اعتراضات مهاجرتی روز یکشنبه در مرکز لسآنجلس، ۲۷ نفر به اتهاماتی چون پرتاب کوکتل مولوتف به سمت مأموران و راندن موتورسیکلت به داخل صف نیروهای پلیس بازداشت شدهاند. علیرغم استقرار گارد ملی نیز رسانههای آمریکایی میگویند که اعتراضات همچنان ادامه دارد و نه تنها متوقف نشده بلکه شدیدتر هم شده است.
اعتراضها به سانفرانسیسکو نیز کشیده شده است. براساس گزارشها معترضان در شهر سانفرانسیسکو که به امید ابراز حمایت صلحآمیز از معترضان مدافع حقوق مهاجران در لسآنجلس گردهم آمده بودند، با پلیس ضدشورش درگیر شدند و اعتراضات به خشونت کشید. به گزارش ایرنا، روزنامه نیویورکتایمز نوشت: «تظاهرات در سانفرانسیسکو عصر یکشنبه (به وقت محلی) آغاز شد. معترضان ابتدا در یک گردهمایی مسالمتآمیز و آرام، همبستگی خود را با معترضان در لسآنجلس به نمایش گذاشتند اما این تجمع با آغاز درگیری فیزیکی برخی معترضان و مأموران پلیس در خیابان مرکزی این شهر بهسرعت به خشونت کشید…»
یک رسانه آمریکایی نیز عملکرد رئیسجمهور این کشور در برخورد با اعتراضات خیابانی در کالیفرنیا را مورد انتقاد قرار داد و خاطرنشان کرد: «آمریکا دیگر کشوری با ثبات نیست و روزبهروز بیثباتتر میشود. به گزارش ایسنا، روزنامه نیویورکتایمز در گزارش خود نوشته است: روز شنبه، پس از آنکه اعتراض علیه دستگیری مهاجران از سوی مأموران مهاجرت و گمرک به خشونت کشیده شد، دولت واشنگتن طوری واکنش نشان داد که گویی این کشور در آستانه جنگ است.»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «گروسی سوخت قطعنامه ضدایرانی شد» نوشت: «مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بعدازظهر دیروز و پس از نشست شورای حکام، با رویکردی متفاوت که میتواند چراغ سبزی برای صدور قطعنامه علیه ایران محسوب شود، مجموعهای از ادعاها را درباره برنامه هستهای ایران مطرح کرد که مسائلی اعم از عدم تأیید صلحآمیز بودن برنامه هستهای، ناخرسندی از مواضع تهران در انتقاد از گزارش آژانس و جانبداری ضمنی از رژیم صهیونیستی را در بر میگرفت. این در حالی است که سخنگوی وزارت خارجه، صبح دوشنبه با انتقاد از سیاسیکاری و ابعاد مختلف رویکرد غیرسازنده آژانس، تأکید کرد که طرفهای مقابل باید بدانند که در صورت تقابل، همکاری بیشتری از جانب ایران صورت نخواهد گرفت.
«آژانس هرگز کشوری را متهم نمیکند. آژانس پس از بررسی، اطلاعرسانی میکند. آژانس اطلاعات مورد نیاز خود را از ایران دریافت نکرده، در نتیجه نمیتوانیم صلحآمیز بودن برنامه هستهای این کشور را تأیید کنیم. این حفره اطلاعاتی باعث شده برخی از کشورها نظرات خاصی داشته باشند.» این را رافائل گروسی دیروز در جمع خبرنگاران و در پاسخ به سؤالی درباره خواست تروئیکای اروپایی و آمریکا برای صدور قطعنامهای ضدایرانی در طول نشست شورای حکام به زبان آورد. گروسی که هرازچندگاهی راهی ایران میشود و با اظهاراتی نهچندان شفاف به سوالات رسانهها پاسخ میدهد، روز دوشنبه پس از نشست اولیه شورای حکام، برای نخستین بار ایران را به نقض تعهدات خود متهم کرد. او در پاسخ به سؤالی درباره گزارش خود علیه ایران و ادعای او درباره وجود تأسیسات هستهای گزارش نشده در ایران و انجام آزمایشات تسلیحاتی در این تأسیسات، گفت: «طبق ارزیابی آژانس، تا اوایل سالهای ۲۰۰۰ از این تأسیسات استفاده شده است. ذرات و اطلاعاتی پراکنده برای شکلگیری چنین تفکراتی وجود دارد. اما هیچ اطلاعاتی وجود ندارد که این تأسیسات به برنامهای هستهای مرتبط باشند.» مدیرکل آژانس، درباره انتشار گزارش این نهاد در سال ۲۰۱۵ علیه تأسیسات و احتمال وجود برنامه تسلیحاتی هستهای در ایران هم گفت: «بهطور کلی این گزارش منتشر شده است.»
تازهترین موضعگیریهای گروسی که لحن تند آن در پس اظهاراتی به ظاهر دیپلماتیک پنهان نیست، عملاً زمینه را برای صدور قطعنامه شدید و ارجاع به شورای امنیت هموار میکند و این چیزی نیست غیر از همان که یک شبکه خبری اتریشی به آن اشاره داشته یعنی تهیه پیشنویس قطعنامه با هدف تأیید نقض تعهدات ایران به آژانس بینالمللی انرژی اتمی. مدیرکل آژانس در پاسخ به سؤالی درباره انتقاد ایران از گزارش خود علیه برنامه هستهای این کشور و درخواست تهران برای تصحیح گزارش، با اعلام اینکه ایران، بیانیهها و اتهامات تندی منتشر کرده است، گفت که این مسئله بسیار فنی است و در بیشتر مواقع، این موضوعات براساس شواهد بهدست آمده یا نظرات آژانس است. وی در عین حال که مدعی شد با طرح چنین سؤالاتی، در طول روند نگارش گزارش، به کشور مذکور اجازه پاسخگویی و طرح سوال داده میشود، اما در عین حال اذعان کرد: «این موضوع متفاوت است. دادههای بهدست آمده نیازمند تحلیل یا برداشت خاصی نیستند. متأسفانه این موضوعات که به سالهای گذشته بازمیگردد، توانستیم تأیید کنیم که اطلاعات آژانس در دست مقامات ایرانی قرار دارد که بسیار بد است.» او اضافه کرد: «این موضوع به ارزیابی ما از همکاری ایران با آژانس مرتبط است. شورای حکام از من خواست تا گزارشی جامع درباره ایران و موضوعات متعدد مربوط به این کشور، از جمله نحوه همکاری ایران با آژانس تهیه کنم. به باور من چنین اقدامی از جانب ایران در تضاد با مواضع این کشور و ماهیت همکاری است.»
اوج تناقضگویی گروسی در راستای تنشآفرینی فضای حاکم بر حلوفصل پرونده هستهای ایران زمانی روشن میشود که او با اعلام اینکه برنامه هستهای ایران تغییر کرده است و برجام برای نوعی از برنامه هستهای ایران طراحی شده بود که دیگر وجود ندارد، گفت که حتی در صورت بازیابی برجام، آن کافی نخواهد بود، چرا که ایران به فناوریهای مختلفی دست یافته است. اما در پاسخ به سوال دیگری درباره ذرات اورانیوم کشف شده در نقاطی از ایران همچون تورقوزآباد، مریوان و لویزان و احتمال فعال شدن ساز وکار ماشه، استفاده از سازوکار موجود در برجام را رد نکرد و گفت: «همه این موضوعات به یکدیگر ربط دارند. آژانس در اقدامات خود منتظر نتایج مذاکرات دوجانبه نخواهد ماند. از آن حمایت خواهیم کرد و هرگاه از آژانس خواسته شود، حاضر به کمک در آن مذاکرات هستیم. رفتار ایران با آژانس تحت تأثیر دیگر روندها (مذاکرات) قرار دارد.» موضعگیریهای گروسی در شرایطی صورت گرفت که اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت خارجه روز دوشنبه در جلسه هفتگی با خبرنگاران داخلی و خارجی که ساعاتی قبل درباره طیفی از آنها موضعگیری کرده بود، درباره فعال شدن سازوکار ماشه گفت: «معتقدم سازوکار ماشه نباید این قدر بزرگنمایی شود، موضوع هستهای ما صلحآمیز است و هیچ بهانه حقوقی و دلیل و مبنای حقوقی برای اینکه موضوع هستهای ایران از دستورکار شورای امنیت در اکتبر ۲۰۲۵ خارج نشود، وجود ندارد و هر اقدامی خلاف این صورت بگیرد یعنی نگاه سیاسی و سیاست زده طرفهای مقابل.» بقایی ادامه داد: «میدانیم اگر بخواهند بهانهای پیدا کنند برای اینکه موضوع را مجدد در سطح شورای امنیت طرح کنند، نیازی به چنین سازوکارهایی نیست. در سال ۲۰۰۶ سازوکاری به نام ماشه وجود داشت و فیالبداهه بهانهای را مطرح و این موضوع را در سطح شورای امنیت طرح کردند.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «داعش علیه حماس» را برگزید و نوشت: «در هفتههای اخیر، حرکات مشکوکی در شهر رفح واقع در جنوب نوار غزه توسط مردم محلی و نیروهای مقاومت گزارش شده است. این تحرکات، همراه با فعالیتهای مسلحانه و بینظمی گسترده، به وضوح نشانههایی از اقدامات پنهان رژیم صهیونیستی را در خود دارد؛ فعالیتهایی که با پوشش ارائه کمک به مردم غزه انجام میشود اما عملاً نتایج مثبتی در پی ندارد، چرا که کمکهای توزیعشده یا به تاراج رفته یا دزدیده شدهاند. در پی این رویدادها، اشغالگران تلاش کردهاند انگشت اتهام را به سوی نیروهای مقاومت غزه نشانه گرفته و آنها را مسبب این بینظمیها معرفی کنند. با این حال، تحقیقات عمیقتر باعث افشای ابعاد پنهان این اتفاقات شده است. بنا بر اسناد و اطلاعاتی که توسط یک پژوهشگر مصری به دست آمده است، رابطه پیچیدهای میان گروه داعش، رژیم صهیونیستی و باند جنایتکار یاسر ابوشباب در پشت پرده این حوادث وجود دارد. عمر سعید، پژوهشگر مصری که این موضوع را بررسی کرده، جزئیات مهمی را درباره ارتباط باند یاسر ابوشباب با سایر گروهها و برخی افراد کلیدی فاش کرده است. این ارتباطها شامل فعالیتهای جاسوسی و درگیریهای نظامی علیه نیروهای مقاومت فلسطینی میشود که ابعاد جدیدی از این حوادث را روشن میکند.
در گزارشی که ۱۱ اکتبر ۲۰۱۷ منتشر شد، نام یاسر ابوشباب و تعدادی از اعضای گروه وی به میان آمد. این گزارش به فعالیت فلسطینیانی که به داعش پیوستهاند اشاره دارد و نام او در کنار افرادی مانند عصام النباهین، فادی الحجار، مصطفی نواف، نادر بسام، محمد شحده الدلو، عبدالرحمن ابومغیصب و محمد جمال ابودلال ذکر شده است. این افراد با عضویت در داعش و پیوستن به این گروهک تروریست در صحرای سینای مصر، جنایات متعددی را علیه نیروهای مسلح مصری و شهروندان این کشور مرتکب شدهاند. عصام النباهین از جمله افرادی بود که به همراه گروه تحت امرش در اقدامات نظامی علیه ارتش مصر، پلیس و غیرنظامیان شرکت داشت و یاسر ابوشباب نیز در کنار او به عملیات تروریستی میپرداخت. فعالیتهای این گروهک وابسته به داعش البته محدود به مصر نبود و آنها در نوار غزه نیز عملیات مشابهی انجام داده بودند. این افراد همچنین سال ۲۰۱۵ در انفجارهایی که خودروهای فرماندهان کتائب قسام را هدف قرار داد، دست داشتند. پس از افشای ارتباط این افراد با این اقدامات، اعضای گروه به سینا گریختند و به شاخه «ولایت سینا» وابسته به داعش ملحق شدند. در همان زمان، همکاریهایی میان حماس و مقامات مصری برای کنترل مرزها و تبادل اطلاعات آغاز شده بود اما با وجود تلاشهای حماس برای دستگیری این افراد، موفقیتی در این زمینه حاصل نشد.
طبق پژوهشهای انجامشده توسط عمر سعید مصری، ارتش مصر در جریان عملیاتهای گسترده نظامی موفق شد بیشتر اعضای این گروهک شورشی، از جمله ابودلال، الدلو و الحجار را از میان بردارد اما سرنوشت عصام النباهین همچنان تا ژوئن ۲۰۲۳ نامشخص باقی مانده بود. در همان ماه، پلیس غزه اطلاعات مهمی دریافت کرد که نشان میداد النباهین در منطقه النصیرات غزه حضور دارد. به دنبال این سرنخ، نیروهای امنیتی ویژهای به فرماندهی خالد مصلح برای دستگیری او اعزام شدند. با این حال، عملیات آنچنان که انتظار میرفت پیش نرفت. النباهین در این درگیری موفق شد یکی از نیروهای امنیتی غزه را به شهادت رسانده و از محل فرار کند. البته مدتی بعد وی دستگیر و به اعدام با طناب دار محکوم شد اما داستان به همینجا ختم نشد، چرا که با آغاز جنگ اخیر غزه، النباهین موفق به فرار از زندان و بار دیگر از دیدهها پنهان شد. آنچه این فرار را بیشتر شگفتانگیز کرد، حضور او در منطقه رفح، همراه با یک باند جنایتکار تحت فرماندهی یاسر ابوشباب بود. بر اساس گزارشهای امنیتی، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد النباهین و اعضای این باند به شکل غیرمستقیم با نیروهای اشغالگر اسرائیل همکاری میکنند. مهمتر از آن، این گروه در قاچاق کمکهای بشردوستانهای که به غزه ارسال شده بود، نقش داشته و به این ترتیب نگرانیهای بسیاری را در میان مقامات محلی و بینالمللی برانگیختند.
اسناد و شواهد موجود از تحرکات نیروهای تکفیری در شهر رفح که سابقه فعالیت زیر پرچم داعش را نیز در کارنامه دارند، نشاندهنده تلاش رژیم صهیونیستی برای تکرار سناریوی سوریه در نوار غزه است؛ سناریویی که طی آن تکفیریهای مخالف محور مقاومت با به قدرت رسیدن در سوریه ظاهری دموکرات به خود گرفته و خواستار صلح و دوستی با رژیم صهیونیستی شدند. این رویداد پس از ناتوانی رژیم صهیونیستی در جایگزینی تشکیلات خودگردان فلسطین در نوار غزه به جای حماس در دستور کار رژیم اشغالگر قرار گرفته است و به نظر میرسد رژیم به دنبال جایگزینی جنبش حماس با گروهی به ظاهر اسلامگرا و جهادی در نوار غزه است که علاقهای به مبارزه با صهیونیستها ندارد.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «سفر هستهای در جاده عربی» را برگزید و نوشت: «دیپلماسی هستهای ایران در سالهای اخیر شاهد نقشآفرینی فزاینده کشورهای عربی بوده است؛ به گونهای که معادلات منطقهای را تحت تأثیر قرار داده است. کشورهای عربی، از جمله عربستان سعودی، امارات و قطر، با میانجیگری در مذاکرات هستهای، به دنبال ایفای نقشی سازنده در کاهش تنشها هستند. حتی مصر که پیشتر کمتر در این حوزه فعال بود، وارد معادلات شده و با حمایت از گفتوگوهای چندجانبه، به تقویت دیپلماسی منطقهای کمک کرده است. تشکیل کنسرسیوم هستهای با مشارکت کشورهای عربی، از جمله پیشنهادهایی است که برای همکاریهای صلحآمیز هستهای مطرح شده و میتواند به اعتمادسازی میان ایران و همسایگان منجر شود.
این کنسرسیوم، با تمرکز بر فناوری هستهای غیرنظامی، فرصتی برای کاهش سوءتفاهمها و تقویت همکاریهای اقتصادی است. ایران، با تکیه بر دیپلماسی فعال و تأکید بر حقوق هستهای خود، از این تحولات برای تحکیم جایگاه منطقهای و خنثیسازی فشارهای غربی بهره میبرد. اما سوال کلیدی اینجاست: چه شد که معادلات عربی تا به این حد با دیپلماسی هستهای ایران در این مقطع گره خورد؟ پاسخ به این پرسش محور گفتوگو با محمد ایرانی است تا از منظر سفیر اسبق ایران در لبنان، اردن و کویت، ابعاد این پیوند و همافزایی بین معادلات عربی و دیپلماسی هستهای ایران را روشن کنیم.
اگرچه در طول سالها و دهههای گذشته کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به سهم خود سعی کردند نقش میانجیگر، واسط و پیغامرسان را در مباحث مربط به ایران و مشخصاً پرونده هستهای کشورمان داشته باشند و دراینبین قطریها، عمانیها و تا حدی اماراتیها پیشقدم بوده و هستند، اما کمتر کسی تصور آن را داشت که معادلات هستهای ایران به جایی برسد که مصر هم در سفر اخیر عباس عراقچی به قاهره، میزبان نشست سهجانبه بدر العاطی، وزیر امور خارجه مصر، رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی و همچنین عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، باشد. واقعاً چه شد که قاهره هم وارد این معادلات شد؟ آیا آنگونه که مطرح است، اکنون مصریها در این معادلات هستهای ایران به دنبال احیای برنامه هستهای خود هستند که سالها خاک خورده است و سعی دارند از نمد کنسرسیوم هستهای برای خود کلاهی ببافند؟
به نظر من مهمتر از موضوع کنسرسیوم هستهای، معادلات خود منطقه خاورمیانه است که باعث شده تقریباً همه کشورها، بهویژه کشورهای عربی و در ادامه مصریها هم به دنبال نقشآفرینی در راستای حمایت از مذاکرات هستهای باشند.
اگر موضوع کنسرسیوم هم در میان باشد، آثار و جنبههای مثبت آن بیشتر است یا تبعات منفی؟ یعنی بیشتر باید از جنبه سلبی به ورود مصر به معادلات هستهای ایران نگاه کرد یا منظر ایجابی؟
به نظر من ورود قاهره هم مانند دیگر کشورهای عربی به معادلات هستهای ایرانی واقعاً آثار مثبتی دارد و بیشتر باید از جنبه مثبت و ایجابی به آن نگاه کرد. درست است که در طول سالها و دهههای گذشته، سطحی از رقابت سیاسی و دیپلماتیک بین ایران و مصر وجود داشته، اما اکنون معادلات منطقه تغییر پیدا کرده و مصریها سعی میکنند در راستای منافع خود هم که شده، این مذاکرات بین ایران و آمریکا تداوم پیدا کند تا مانع از ناامنی منطقهای در خاورمیانه شود. پس اگر قاهره به معادلات هستهای ایران ورود کرده، صرفاً مسئله ایران و مصر و موضوع هم فقط محدود به کنسرسیوم نیست، بلکه موضوع امنیت منطقه غرب آسیا در میان است. پس بحث، یک بحث منطقهای و حتی بینالمللی است.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «وین در انتظار پاسخ تهران» را برگزید و نوشت: «شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حالی برای صدور قطعنامه علیه ایران با محوریت تروئیکای اروپایی خیز برداشته است که نیم نگاهی هم به پاسخ تهران به طرح پیشنهادی آمریکا دارد. قرار است پاسخ ایران ظرف چند روز آینده نهایی و اعلام شود.
با گذشت ۱۰ روز از ارسال پیشنهاد واشنگتن به تهران از طریق وزیر خارجه عمان و همزمان با شروع نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، خبرگزاری تسنیم اعلام کرد که قرار است ایران طی دو روز آینده رسماً به پیشنهاد آمریکا برای توافق با ایران پاسخ دهد و این پاسخ به صورت مکتوب و از مجاری دیپلماتیک خواهد بود.
سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران نیز روز گذشته در نشست هفتگی ضمن تأیید این مساله گفت: «ما طرح پیشنهادی خودمان را بهزودی از طریق عمان ارائه میکنیم که طرحی معقول و منطقی است و توصیه داریم طرف آمریکایی این فرصت را قدر بداند.» اسماعیل بقایی درباره طرح آمریکا هم گفت که هر طرحی که منافع و ملت ایران را در خودش لحاظ نکرده باشد، چه در حوزه انرژی هستهای به شمول غنیسازی و چه به لحاظ خاتمه تحریمها، از نظر ما قابلقبول نیست.
با اینکه هنوز مشخص نیست پاسخ ایران دربردارنده چه عناصری است، خبرگزاری تسنیم جزئیاتی از آن را منتشر کرده و مینویسد: شنیده شده ایران در پاسخ به آمریکا، پیشنهادی را برای توافق مطرح خواهد کرد که در آن ضمن حفظ اصل غنیسازی در خاک ایران، اقداماتی از سوی تهران برای رفع نگرانیها و ادعاهای آمریکا در ازای رفع مؤثر تحریمها مطرح خواهد کرد. بر اساس این گزارش، ایران همچنین آمادگی خود را برای برگزاری دور بعدی مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا در صورت حفظ خطوط قرمز ایران، اعلام خواهد کرد.
شنبه هفته گذشته بود که بدرالبوسعیدی، وزیر خارجه عمان، طی سفری کوتاه پیشنهاد آمریکا را به ایران ارائه کرد. گفته شده در این پیشنهاد آمریکا نهتنها بحث رفع تحریمها مطرح نشده، بلکه از ایران خواسته شده که داخل خاک خود غنیسازی نداشته باشد. از دیگر مسائل مطرحشده نیز تشکیل یک کنسرسیوم هستهای مشترک بود. اکنون با آغاز نشست شورای حکام که قرار است در آن قطعنامه ضدایرانی تروئیکای اروپا با حمایت آمریکا علیه ایران تصویب شود، تهران اعلام کرده تا یکی دو روز آینده پاسخ پیشنهادی خود را به آمریکا ارائه خواهد کرد.
گزارشها حاکی از آن است که آمریکا قرار است از قطعنامه ضدایرانی تروئیکای اروپا در شورای حکام حمایت کند. این در حالی است که واشنگتن مذاکرات غیرمستقیمی با میانجیگری عمان با ایران برای حلوفصل مساله برنامه هستهای آن پیش میبرد و مقامهای آمریکایی گفتهاند دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، رویکردی دیپلماتیک را نسبت به ایران اتخاذ کرده است.»





نظر شما