به گزارش خبرگزاری ایمنا، افت ۴۰ درصدی نمودار بارشها در حالی بحرانیترین سال آبی ایران را رقم زده که با مشکلاتی همچون کاهش شدید منابع آب زیرزمینی، فرونشست زمین در دشتهای مهم و خشکی رودخانهها همراه شده و اهمیت تأمین و مدیریت منابع آب را به اولویت نخست کشور تبدیل کرده است.
از دهه ۸۰ تاکنون بحران آب در بخشهای محیط زیست، کشاورزی، شرب و صنعت سایه انداخته و بر خلاف انتظار کارشناسان برای از راه رسیدن سالهای ترسالی، دامنه خشکسالی گستردهتر شده و به استانهای شمالی کشور نیز کشیده شده است. دلایلی از جمله شرایط آب و هوایی، اقلیمی و مدیریت نادرست منابع در ایجاد و شدت گرفتن بحران آب در ایران نقش دارند که موجب شده در دو دهه اخیر متوسط بارندگی از ۱۵۴ میلیمتر در سال به ۱۵۰ میلیمتر کاهش پیدا کند.
در این شرایط، رعایت نشدن استانداردهای مصرف در بخشهای کشاورزی، صنعتی و حتی شرب باعث شده سایه خشکسالی بر رودخانهها، دشتها و حتی منابع آب زیرزمینی سنگینتر شود. استفاده از روشهای آبیاری غرقابی، بارگذاری بیش از اندازه بر منابع محدود آب برای مصرف شرب و آبی که در کارخانهها، کارگاههای تولیدی و معادن مصرف و آلوده شده و به عنوان آب غیر قابل استفاده از چرخه خارج میشود بحران آب را پیچیدهتر میکنند.
در سال جاری وارد پنجمین سال خشکسالی شدهایم شرایطی که به گفته عیسی بزرگزاده؛ سخنگوی صنعت آب کشور، مدیریت منابع را به شدت پیچیده میکند زیرا زیرساختها توسعه یافته، اما چالش در الگوی مصرف است.
وی معتقد است در سالهای گذشته سرمایهگذاریهای قابل توجهی در توسعه زیرساختهای آبرسانی انجام شده است و بیش از ۹۹ درصد جمعیت کشور به آب شرب دسترسی دارند. شبکه آبرسانی شهری و روستایی در بسیاری از نقاط کشور حتی از میانگین جهانی جلوتر است. برای مثال در کشور حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار کیلومتر شبکه لولهکشی وجود دارد با این حال سخنگوی صنعت آب کشور ریشه اصلی بحران را در نوع توسعه و مصرف میداند زیرا مصرف بیش از ۹۰ درصد آب در بخش کشاورزی نشان میدهد که دچار یک الگوی توسعه پرمصرف و ناپایدار شدهایم؛ با توجه به اینکه تولید ماده خشک به ازای هر متر مکعب آب، در ایران تقریباً نصف استاندارد جهانی است.
محمود یزدانی، کارشناس انرژی و آب در گفتوگو با خبرنگار ایمنا از چالشهای تأمین آب در اقلیم خشک و کویری ایران و راهکارهای مدیریت منابع محدود سخن میگوید. متن این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
ایمنا: با نزدیک شدن به فصل گرما بسیاری از مسئولان آب را مسئله نخست کشور معرفی کردهاند، این موضوع چه تأثیری در مدیریت منابع محدود کنونی دارد؟
یزدانی: موضوع آب همیشه مسئله اول کشور بوده است ما از آنجا که همیشه منابع آب در دسترس شهروندان بودند، این اطمینان را داشتیم که پس از باز کردن هر شیری احتمال جریان آب در آن وجود دارد و این موضوع تبدیل به یک خواسته و انتظار همیشگی شده است در حالی که اکنون ما باید به این مرحله از بلوغ برسیم که هر آن ممکن است شیری را باز کنیم و پشت آن آبی نباشد.
آب تنها محصولی است که جایگزین ندارد. ناترازی های انرژی نیز نشان میدهد کشوری هستیم که بالاتر از میانگینهای جهانی بالاتر در همه شاخصها و حاملها انرژی مصرف میکنیم. باید روزی برسد مثل اکنون که گفته شده بحران آب همیشگی و بحران نخست کشور است به این موضوعات توجه کنیم. درست است که بحران آب سالهای سال وجود داشته و ما چندان به آن اهتمام نداشتیم و اهمیت نمیدادیم، به محض اینکه بارندگی اتفاق افتاده، ذهن فریب خورده است که شاید دیگر منابع آب احیا شدند در حالی که چنین موضوعی درست نیست.
ایمنا: مشکل اینجاست که در ناترازیهای دیگر مثل برق و گاز میتوان جایگزین پیدا کنیم به عنوان مثال از سوختهای فسیلی یا نور طبیعی استفاده کنیم اما درباره ناترازی آب چه اتفاقی افتاده و باید چه کنیم؟
یزدانی: نخست اینکه باید بدانیم اقلیم کشور ما گرم و خشک است نباید فراموش کنیم که ما در فلات مرکزی خودمان گرمترین نقطه کره زمین را داریم. در فلات مرکزی همچون استان اصفهان، یزد و بخشی از استان تهران، قم و مرکزی، گرمترین نقاط را در گستردهترین فلات کشور یعنی حوضه آبریز مرکزی داریم. این موضوع با بیان باید چند عدد و آمار روشنتر میشود.
نخست باید نگاهی به میانگین بارشهای جهانی داشته باشیم و آن را با میانگین بارش کشور خودمان مقایسه کنیم همچنین مصرف جهانی را ببینیم و با مصرف خانوار خود مقایسه کنیم. سرانه بارندگی در دنیا بین ۸۰۰ تا ۸۵۰ میلی متر برآورد میشود که این رقم در مقایسه با کشور خودمان یعنی بین ۲۲۰ تا ۲۵۰ میلیمتر حکایت از آن دارد که بر اساس استاندارد، یک چهارم بارندگی جهان را داریم که در چند سال اخیر به ویژه در نیم دهه گذشته و پنج سال اخیر همین اندک بارندگیها را هم نداشتیم زیرا میزان بارندگی کشور به منفی ۴۷ درصد رسیده است و هنگامی که ناترازی در تأمین آب وجود دارد مصرفکنندگان به سمت برداشت از منابع آب زیرزمینی رفتند که این کار نیز پیامدها و چالشهای بعدی را به دنبال دارد زیرا برداشت از منابع آب زیرزمینی به معنای استفاده از مخزن ذخیره طبیعی است که این کار منجر به فرونشست و در مراحل بعدی باعث رانش گسلها خواهد شد و موضوعات بعدی که دوست نداریم درباره آن بحث کنیم.
ایمنا: تغییرات اقلیمی چقدر در کاهش بارندگی مؤثر بوده است؟
یزدانی: میتوان گفت که سالهای گذشته در موضوعات اقلیمی دخالت کردیم. به طور کلی چند عامل در ایجاد تغییرات اقلیمی دخالت دارد از جمله تغییرات آب و هوایی، افزایش دما متأثر از صنعتی سازی و کاهش میزان بارش در نیم قرن اخیر که تأثیر مهمی بر منابع آبی و کشاورزی و محیط زیست داشته و کمبود آب باعث شده تولیدات کشاورزی و افزایش فشار بر منابع آبی اتفاق بیفتد. به استناد آمار رسمی در مدت نیم قرن اخیر با کاهش سالانه ۷۸ صدم میلیمتر بارندگی رو بهرو هستیم یعنی در یک برههای از زمان یعنی ابتدای دهه ۷۰ که پربارشترین سرانه بارندگی را داشتیم و بین ۳۲۰ تا ۳۳۰ میلی متر بارندگی داشتیم اما از اواسط دهه ۸۰ بارش به شدت کاهش پیدا کرد و به حدود ۱۳۰ میلی متر رسید.
در تمام این مدت ناترازی در منابع و مصارف وجود داشته داشته یعنی در در دهه ۷۰ که بارندگی به نسبت خوب بود نیز ۵۰۰ میلی متر از سرانه جهانی عقب بودیم چه برسد به اکنون که منفی ۴۷ درصد بارندگی داریم. همه اینها دست به دست هم میدهد تا به این نتیجه برسیم که باید در گذشته چند اتفاق را رقم میزدیم که رقم نزدیم از جمله اینکه ابلاغ الگوی کشت در دولت قبل تازه صورت گرفت در حالی که باید بدانیم کشوری هستیم که سالانه ۱۰۰ میلیارد متر مکعب در کشور آب مصرف میکنیم که معمولاً به یک نسبت بین ۵۵ تا ۴۵ از منابع آب سطحی و زیرزمینی استفاده میشود.
۱۰۰ میلیارد متر مکعب حجم کمی نیست که بیش از ۹۰ درصد آن را در منابع آب کشاورزی هدر میدهیم یعنی کاشت محصولات آببر مثل صیفیجات و هندوانه که هر کیلو ۵ متر مکعب آب مجازی را در خود جا میدهد در کشوری که سرانه بارش کمتری دارد و میزان بارش آن در سالهای اخیر نیز به یک چهارم جهان کاهش پیدا کرده و به تازگی بیش از ۴۷ درصد همان یک چهارم محقق نشده است، آیا باید به سمت کشت غرقابی و محصولات آب بر برویم؟ این دو با هم همخوانی ندارند. ابلاغ الگوی کشت جزو وظایف وزارت جهاد کشاورزی است، همچنین تبدیل آبیاری غرقابی مزارع به آبیاری قطرهای اما موضوعاتی که در سالهای اخیر اتفاق افتاده توجه را به این مسئله جلب کرده است.
در نیم قرن اخیر چنین اتفاقی سابقه نداشته که تنها در شمال کشور که مقداری وضعیت بارندگی بهتر است یعنی استانهای شمالی مازندران گیلان، بقیه مساحت کشور ما درگیر موضوعات تنش آبی شدهاند تا جایی که رئیس جمهور اعلام کرد که بد مصرفها باید بهای تمام شده را نیز بپردازند صحبت درستی است یعنی باید به سمت واقعی کردن تعرفهها برویم.
موضوع واقعی کردن تعرفهها دو رویکرد دارد، مشترکانی که بد مصرف و حتی پرمصرف هستند باید بهای آن را بپردازند. همه کشورهای مدرن دنیا که درگیر این موضوعات شدند، دو رویکرد واقعیسازی تعرفهها و تشویق مشترکانی که الگو را رعایت کردند را در دستور کار قراردادند. در کشور ما نیز این دو باید دارای اهمیت و در همه دولتها باید سرلوحه باشد. بخش نخست موضوع این است که مشترکان بدمصرفی داریم که بهای تمام شده آب را نیز پرداخت نمیکنند به دلیل اینکه حاملهای انرژی در کشور ما بسیار ارزانتر از بهای تمام شده عرضه میشود. این ناترازی در دریافت تعرفه باعث میشود مصرفکننده نهایی که متر مکعب آب را با ریال بسیار ناچیزی استفاده میکند اهتمام چندانی به الگوی مصرف و بهینهسازی نداشته باشد. باید به این نتیجه برسیم کشوری که ۴۷ درصد کمتر از سرانه بلندمدت خود ناترازی در بارندگی دارد حدود ۸۰ لیتر از متوسط جهانی نیز بیشتر مصرف میکند و همیشه در زبان و ادبیات فارسی گفتهایم که چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن اما هم خرجمان بالا است و هم دخلی نداریم.
ایمنا: منابع آب را چگونه میتوان مدیریت کرد؟
یزدانی: منابع آبی نداریم، یکسری منابع آب زیرزمینی داریم که بیرویه برداشت میکنیم و عددهای متفاوتی در این زمینه اعلام میشود به عنوان مثال در تهران بیش از ۳۲ هزار حفر چاه غیرمجاز وجود دارد که همه آنها از منابع آب زیرزمینی برداشت بی رویه میکنند. مصرفکنندگان نیز بیش از ۸۰ لیتر بالاتر از استاندارد جهانی آب استفاده میکنند که نتیجه وضعیت کنونی است. برای حل این مشکلات باید دو اتفاق را رقم بزنیم، نخست اینکه به مردم برای روشن شدن اذهان اعلام کنیم وضعیت آب بسیار بحرانی است که معتقدم اکنون وضعیت از بحران گذشته و باید نام آن را چالش گذاشت یعنی در کشور خودمان درگیر چالش آب شدیم مثل موضوعی که بین اصفهان و یزد اتفاق افتاد و نارضایتیهایی را به دنبال داشت یا مشکلاتی که بین ما و کشورهای همجوار اتفاق میافتد مثل حقابه هیرمند که مسئولان کنونی افغانستان به رسمیت شناختن خود را با موضوعات آب گره زدهاند.
در دنیای امروز صحبت از این است که جنگ هزاره سوم، جنگ آب است اما میگویم جنگ آب سالهای پیش اتفاق افتاده است، بنابراین اکنون باید بیشتر به این موضوع اهتمام داشته باشیم. همه عوامل از جمله خشکسالیهای پیاپی و کاهش بارش که یک فصل مرطوب در اصطلاح نمیتواند سفرههای زیرزمینی یا مخازن عمیق را دوباره پر کند به همراه چند عامل دخالت دارند که شرایط کنونی را رقم بزنند که محصول جغرافیایی کشور ما است از جمله هوای نامنظم فزاینده به دلیل تغییرات اقلیمی و بارندگیهایی که طور پیوسته و منظم تکرار نمیشوند یعنی مقطعی بارندگی را داریم اما مداوم و مستمر اتفاق نمیافتد همچنین گرم شدن هوا که باعث میشود که طول عمر و منابع ذخیره طبیعی و برفهای کمتر شود. در چنین شرایطی ناگزیریم که به سمت مصرف بهینه حرکت کنیم.
ایمنا: آیا تغییر الگوی مصرف شرب نیازمند سرمایهگذاری در شبکه توزیع و بهینهسازی آن نیست؟
یزدانی: برای اینکه مشترکان شرب مصرف بهینه را رعایت کنند، متولیان امور آب و انرژی کشور باید در کوتاه مدت برای نشتیابی شبکههای توزیع و جلوگیری از هدررفت اهتمام داشته باشند، این مقوله بسیار پیچیدهای است به ویژه در کلان شهرها که شامل شهرهایی در استانهای آذربایجان، اصفهان و شیراز در فلات مرکزی یا ابرشهر تهران میشود که در این کلانشهرها مردم به جز مصرف بهینه، هیچ راه دیگری ندارند همچنین شرکتهای متولی تأمین و توزیع آب باید هدر رفت واقعی خود را کاهش دهند یعنی در کوتاه مدت نشتیابی انجام دهند و با بهرهگیری از شرکتهای دانشبنیان در شناسایی و ترمیم هدرفت اقدام کنند.
عددی که اعلام میشود در خوشبینانهترین حالت ممکن ۲۵ درصد هدررفت داریم که این موضوع البته موافقان و مخالفانی دارد زیرا موافقان از این موضوع صحبت میکنند که هدررفت آب در شبکه باعث میشود که سفرههای آب زیرزمینی ارتزاق کنند در حالی که مخالفان میگویند تأمین آب شهری و انتقال آن به مصرف کننده نهایی بسیار هزینهبر است و این هزینه را میتوانند بابت اصلاح شبکه استفاده کرد.
ایمنا: با توجه به هشدار وزارت نیرو درباره کاهش ۴۰ درصدی بارشها و قرار گرفتن در بحرانیترین سال آبی به نظر شما احتمال جیرهبندی آب چقدر زیاد است؟
یزدانی: بحث جیرهبندی آب یک امر طبیعی است ما در زندگی روزمره نیز همین موضوع را مدیریت میکنیم زیرا برای امرار معاش با درآمد خودمان باید هزینههایی را بپردازیم و آنها را اولویتبندی کنیم وقتی که منابع آب و ورودی به سدها کم میشود باید در مصرف و توزیع نیز اثرات کاهشی داشته باشد بنابراین ممکن است به این اضطرار برسیم البته وزارت نیرو قول را داده که با تعدیل فشار و هیدرولیک شبکه اجازه نخواهد داد که این اتفاق بیفتد و ما نیز در شرکتهای آب و فاضلاب چنین موضوعی را دنبال نخواهیم کرد که کار به جیرهبندی آب شرب برسد اما در صورتی که شهروندان رعایت نکنند، شرایط اضطرار ایجاد میشود و راه دیگری باقی نمیماند جز اینکه به صورت بخشی این کار را انجام دهیم.
ایمنا: کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی به عنوان بزرگترین مصرفکننده نیازمند چه اقداماتی است؟
یزدانی: درباره کشاورزی نیز اشاره کردم که ما بیش از ۹۰ درصد حجم آبی که در اختیار داریم در بخش کشاورزی مصرف میشود اگر به ابلاغ الگوی کشت اهتمام بورزیم که جزو وظایف تکلیفی جهاد کشاورزی است، گامی در جهت اصلاح وضعیت کنونی است ولی در صورتی که این موضوع را رقم نزنند در آینده با تهدیدات غذایی و تولید نیز روبه رو خواهیم شد و چاره دیگری نخواهیم داشت مگر اینکه به سمت این برود که کشاورز نباید هر آنچه تمایل دارد را بکارد بلکه آن محصولی که به صرفه و صلاح استان باید کشت شود. تاکنون برخی اقدامات را انجام دادند اما حجم این اقدام با توجه به چالشی که ابرچالشی که درباره موضوعات آبی پیش رو داریم جوابگوی حل مسئله نخواهد بود مگر اینکه کشاورز را با ابزارهای قانونی به سمتی هدایت کنیم که از هر کشتی که تمایل دارد جلوگیری کنند و آن کشت به صلاح هر منطقه انجام شود.
ایمنا: در کنار مدیریت مصرف آب آیا امکان یافتن منابع آبی جدید با راهکارهایی همچون باروری ابرها یا اجرای طرحهای انتقال آب وجود دارد؟
یزدانی: موضوع باروری ابرها را رد نمیکنیم اما به عنوان اینکه یک امر بدیهی اثبات نشده است. تحقیقاتی انجام شده و کشورهای همسایه ما نیز در این موضوع خیلی جلوتر نیستند. در همسایگی خودمان ترکیه قرار دارد که خاستگاه و جغرافیای سرزمینش با سرانه بارش حدود ۵۰۰ میلیمتری همراه است که بیش از سه برابر بارندگی کنونی ما است در حالی که ما در کشور خودمان بیش از ۱.۷ کیلومتر وسعت داریم و در منطقه شمال کشور هنگامی که از یک تونل خارج شویم، تغیرات اقلیم و آب و هوای را به خوبی احساس میشود چه برسد به اینکه در یک مرز طولانی دو منطقه با هم مقایسه شوند.
واقعیت این است که اقلیم کشور ما گرم و خشک است باید تاکید کنم که کشور ما در منطقه نیمه خشک قرار ندارد بلکه اقلیم گرم و خشک دارد و به همین دلیل پیشینیان ما تا این اندازه به حفظ منابع آب اهتمام داشتند و موضوع قناتها و اقدامات دیگری که در هزاران سال پیش اتفاق افتاد بر این اساس بوده است.
موقعیت جغرافیایی کشور ما به گونهای است که سرانه بارندگی کمی دارد و موضوع باروری ابرها نیز یک بحث تحقیقاتی است که تاکنون زیاد عمومیت پیدا نکرده است اما موضوع استفاده از ابزارهای کاهنده مصرف شرب باید سالها پیش اتفاق میافتاد که اکنون با همکاری وزارت نیرو، شرکتهای آب و فاضلاب کلان شهرها و وزارت صمت تفاهم نامههایی در حال امضا است تا مصرف کننده نهایی را تشویق به استفاده از ابزارهای مصرف آب کنند و در کوتاهمدت چاره دیگری جر این اقدامات نداریم.
ایمنا: منابع جدید مانند انتقال آب از دریا چقدر مؤثر است؟
یزدانی: به جز منابع آب زمینی و بارندگی، منبع آب دیگری در کشور ما وجود ندارد اما درباره ابرپروژه انتقال ایران رود که برای تأمین آب مصرفی صنایع در دستور کار است که بخشی به استان سیستان بلوچستان و بخش دیگر به استانهای مرکزی، یزد و اصفهان اختصاص دارد، آب انتقال یافته برای مصرف صنایع در نظر گرفته شده نه برای شرب زیرا انتقال آب دریا برای مصرف شرب بسیار بسیار هزینهبر است و اکنون نیز بزرگترین آب شیرین کن موجود در منطقه متعلق به ایران است که در بوشهر قرار دارد.
ایمنا: آیا احیای قناتها در شرایط کنونی امکانپذیر است؟
یزدانی: آبخوانها و قنات به خودی خود احیا نمیشوند بلکه هنگامی که یک منبع آبی را از منابع آب زیرزمینی استقراض کنیم، یعنی به صورت کوتاهمدت آبی را از منابع آب زیرزمینی برداشت میکنیم باید آن را برگردانیم ولی در سالهای گذشته بارندگی نداشتیم که بخواهیم آب را به طبیعت برگردانیم به همین دلیل حقابه محیط زیست را رعایت نکردیم زیرا نیاز آبی انسانها نیز تأمین نمیشود که سراغ بخشهای دیگر از جمله حقابه محیط زیست برویم. در صورتی که آبخوانها حتی به روشهای مصنوعی تغذیه شوند، میتوانند قناتها را فعال کنند ولی اکنون آب را از منابع آب زیرزمینی برداشت میکنیم و این پنجمین سال متوالی است که این برداشت اتفاق میافتد اما حقابه محیط زیست را نمیدهیم. امیدواریم خداوند تفضل کند و باران رحمت خود را نازل کند تا از این موضوعات بحرانی که در آن هستیم خارج شویم.
ایمنا: آیا میتوان پیشبینی کرد که چشمانداز خشکسالی شدید تا چه زمانی ادامه دارد؟
یزدانی: احتمال ادامه شرایط خشکسالی وجود دارد، فقط در شهری مثل تهران این موضوع در نیم قرن اخیر سابقه نداشته است که وارد پنجمین سال کاهش بارش شویم و بهطور معمول پس از دو سال خشکسالی، ترسالی اتفاق میافتاد، چند دهه است که فلات مرکزی درگیر خشکسالی است اما در تهران که حاشیه کوه البرز قرار گرفته و از منابع طبیعی استفاده میکند، این خشکسالی بیسابقه است چه برسد به فلات مرکزی و بخش جنوبی کشور، بنابراین چارهای جز این نداریم که مصارف آب در بخشهای مختلف را مدیریت کنیم و چشم امید به باران رحمت الهی در فصل بارش داشته باشیم.
نظر شما