۱۵ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۶:۵۵
۱۵ خرداد، تیغی بر پرده غفلت

۱۵ خرداد، تنها یک روز در تقویم نیست؛ ضربه‌ای است که خواب دیرینه یک ملت را درید. آن روز، مردم با رهبری امام خمینی (ره)، در برابر رژیمی ایستادند که سال‌ها پرده‌ای از فریب و ترس بر چهره حقیقت کشیده بود. فریادها، خواب تخت‌ها را شکست.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، در نیمه خرداد سال ۱۳۴۲، شهری که سال‌ها مأمن علم و ایمان بود، ناگهان خروشید. قم، با همه سکوت دیرینه‌اش، در برابر آنچه ظلم و تحقیر می‌نامید، ایستاد. اما این خروش نه خودجوش و پراکنده، که به رهبری مردی بود که صدایش بیداربخش قرن شد: امام خمینی (ره).

۱۵ خرداد، تیغی بر پرده غفلت

سخن عاشورا، بغض تاریخ را شکست

در عاشورای ۱۳ خرداد، امام در مدرسه فیضیه، صدایی را آزاد کرد که سال‌ها در گلوی ملت خفه شده بود. بی‌پرده و بی‌پروا، از جنایات سلطنت سخن گفت؛ از خیانتی که در پشت لبخندهای دیپلماتیک پنهان بود؛ از سایه سنگینی که از آن سوی دریاها بر سر کشور افتاده بود. او دست اربابان خارجی و مهره‌های داخلی‌شان را در یک افشاگری بی‌سابقه رو کرد.

۱۵ خرداد، تیغی بر پرده غفلت

یورش به خانه نور؛ آغاز خیزش خونین

در سپیده‌دم ۱۵ خرداد، مأموران شاه به خانه امام در قم یورش بردند. اما آن خانه، دیگر یک خانه نبود؛ قلب تپنده نهضت بود. با دستگیری امام، شعله‌ای در دل مردم زبانه کشید. صدای مردم قم در خیابان‌ها پیچید: «یا مرگ یا خمینی». این شعار، ندای نسلی شد که دیگر سکوت را خیانت می‌دانست.

۱۵ خرداد، تیغی بر پرده غفلت

خیابان‌ها به پا خاستند؛ ملت به میدان آمد

زن و مرد، پیر و جوان، بی‌درنگ به خیابان‌ها آمدند. قم لرزید؛ مأموران، ابتدا عقب نشستند، اما سلاح‌ها بازگشتند. خون جاری شد. از صحن حضرت معصومه (س) تا کوچه‌های خاکی شهر، بدن‌های بی‌جان و زخمی‌ها روی زمین افتادند، اما روح قیام زنده‌تر شد.

آسمان قم شکافته شد؛ سکوت فرو ریخت

هواپیماها دیوار صوتی را در هم شکستند، اما نه برای دفاع، بلکه برای ترساندن. سربازانی از پادگان‌های اطراف، با سلاح و زره، در برابر مردم ایستادند. کامیون‌هایی که شبانه کوچه‌ها را جارو می‌کردند، اجساد و مجروحان را به مقصدی نامعلوم بردند. شهر، زخمی و دردمند، اما بیدارتر از همیشه بود.

۱۵ خرداد، تیغی بر پرده غفلت

قم تنها نماند؛ خروش از شرق تا غرب کشور

نجف، کربلا، کاظمین؛ حوزه‌های علمیه عراق، بلافاصله فریاد اعتراض سر دادند. تلگراف‌ها به سوی جهان روان شد. در داخل کشور، تهران، مشهد، شیراز و دیگر شهرها شعله‌ور شدند. در ورامین، مردم برای دفاع از امام، به سوی پایتخت حرکت کردند. در سه‌راهی، زره‌پوش‌ها منتظر بودند و گلوله‌ها بی‌رحمانه بر سینه‌های خالی نشست.

۱۵ خرداد، تیغی بر پرده غفلت

مردان میدان؛ چهره‌هایی که ایستادند

در قلب تهران، از بازار تا جنوب شهر، جمعیت با فریاد «یا مرگ یا خمینی» به سوی کاخ حرکت کرد. طیب حاج‌رضایی و حاج اسماعیل رضایی، پیشاپیش مردم بودند؛ مردانی که نه دربار را پذیرفتند و نه دلار را. آنان نیز در نهایت با جوخه اعدام روبرو شدند، اما نام‌شان ماند، چونان برگ زرین در تاریخ غیرت.

۱۵ خرداد، تیغی بر پرده غفلت

آوار سکوت؛ اما نه در دل‌ها

اگرچه حکومت نظامی اعلام شد، و اگرچه سرنیزه‌ها بر شهر سایه انداختند، اما شعله در دل‌ها خاموش نشد. شاه، دو روز بعد، خیزش ملت را به توطئه بیگانه نسبت داد. اما همه می‌دانستند دشمن واقعی، همان است که از مردمش هراس دارد، نه بیگانه‌ای که آن‌سوی مرزهاست.

۱۵ خرداد، تیغی بر پرده غفلت

امام، پرچم‌دار بیداری؛ نهضتی که انقلاب شد

در میان همه این آتش و خون، نام امام خمینی (ره) چونان پرچمی برافراشته ماند. او نه تنها رهبر یک قیام، که بیدارگر یک ملت بود. نهضتی که آن روز آغاز شد، ریشه در ایمان، عدالت و آگاهی داشت. از همان‌جا بود که مردم، دیگر به عقب برنگشتند.

قیام ۱۵ خرداد، آغاز راهی شد که به بهمن ۵۷ ختم نشد، بلکه ادامه دارد، تا هر جا که ظلم هست، صدایی از قم برخیزد، و نامی بر زبان‌ها باشد.

کد خبر 872273

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.