به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دوشنبههای دولت ایران» نوشت: «در روزهایی که تغییرات اقلیمی و بحرانهای محیط زیستی، همکاری گسترده بینالمللی را ضروری ساخته است؛ دیپلماسی منطقهای شاهد تحرکی از جنس پویایی و توسعه روابط راهبردی دو کشوری بود که از پیوندهای تمدنی – تاریخی مستحکمی برخوردارند.
محمد رضا عارف معاون اول رئیسجمهور که پنجشنبه گذشته در صدر هیأتی بلند پایه و به دعوت رسمی نخستوزیر تاجیکستان به «دوشنبه» سفر کرده بود، علاوه بر سخنرانی در «کنفرانس بینالمللی حفاظت از یخچالهای طبیعی»، در دیدارهای دو جانبه و بازدیدهای از پیش برنامهریزی شده این سفر، همکاریهای مشترک تهران و دوشنبه و تحکیم جایگاه ایران در نهاد منطقهای «اکو» را پیگیری کرد. عارف پیش از عزیمت به تاجیکستان اعلام کرده بود که «توسعه روابط جمهوری اسلامی ایران با تاجیکستان در زمره اولویتهای اول روابط سیاست خارجی ایران قرار دارد و در دولت روند رو به رشدی را طی کرده است.»
سفر دو روزه مسعود پزشکیان رئیسجمهوری به تاجیکستان در اواخر دی ماه سال گذشته و برگزاری هفدهمین اجلاس کمیسیون همکاریهای مشترک نقطه عطفی در روند توسعه روابط دو کشور بود. در این سفر در غالب کمیسیون مشترک همکاریهای دو کشور ۱۳ سند همکاری بالغ بر ۴۵۰ میلیون دلار بین ایران و تاجیکستان به امضا رسیده بود.
عارف که در بدو ورود به پایتخت تاجیکستان از سوی نخستوزیر و دیگر مقامات ارشد این کشور مورد استقبال قرار گرفت، در اولین برنامه کاری به گفتوگو و رایزنی با «قاهره رسولزاده» نخستوزیر تاجیکستان نشست. در پی این دیدار و در حضور مقامات عالی دو کشور، ۴ سند و یادداشت تفاهم همکاری مشترک در حوزههای اقتصادی، تجاری، علم و فناوری و گردشگری امضا و تبادل شد. همکاری میان مؤسسات کار و تأمین اجتماعی ایران و تاجیکستان، تأسیس مرکز فناوری مشترک، همکاری راهآهن ایران و تاجیکستان و تسویه مطالبات شرکت فراب از وزارت انرژی تاجیکستان تفاهمنامههایی بود که به امضا رسید.
معاون اول رئیسجمهوری کشورمان و نخستوزیر تاجیکستان همچنین بیانیه مشترکی را امضا کردند که نقشه راهی برای پیگیری اجرای توافقات قبلی و جدید محسوب میشود. مقامات عالی دو کشور در نشستی خبری اعلام کردند، دو کشور از نظر روابط سیاسی در بهترین شرایط هستند.
عارف در سخنانی طی این نشست، مواضع مشترک ایران و تاجیکستان در عرصه منطقهای و جهانی و همچنین همکاریهایشان در اتحادیههای منطقهای را نویدبخش توسعه روابط فیمابین در همه زمینهها دانست و بر لزوم رسیدن به تراز تجاری متعادل و انتقال تجارب علمی ایران به تاجیکستان تأکید کرد.
وی با تأکید بر اهمیت پیوندهای عمیق فرهنگی، تاریخی و زبانی ایران و تاجیکستان تصریح کرد: «کمیته عالی مشترک زبان، ادبیات، فرهنگ و تمدن پارسی با حضور اندیشمندان نهادهای فرهنگی و مجامع علمی دو کشور تشکیل شود تا با مقابله با روند هویتزدایی، ظرفیتهای مردمان ایران و تاجیکستان و سایر علاقهمندان به فرهنگ پارسی در سراسر جهان را در این مسیر ساماندهی و تقویت کند.» معاون اول رئیسجمهوری تأکید کرد: «جمهوری اسلامی ایران اعتقاد به روابط متعادل و نه یکسویه دارد و باید با شناخت ظرفیتهای یکدیگر، به تراز تجاری متعادل برسیم.»
به این ترتیب سفر دو روزه عارف به تاجیکستان، با محوریت توسعه روابط راهبردی، تقویت پیوندهای تمدنی، پیگیری اسناد همکاری، حضور فعال در اجلاس بینالمللی زیستمحیطی، و تحکیم جایگاه ایران در نهادهای منطقهای مانند اکو، گامی مهم در جهت دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی بود. سفری که در آن یک بار دیگر اراده سیاسی مشترک ایران و تاجیکستان برای توسعه روابط و تبدیل آن به مدل موفقی از پیوند دیپلماسی، علم، فرهنگ و اقتصاد میان کشورهای همزبان مورد تأکید قرار گرفت.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ادعای لغو تحریمها و آینده مبهم سوریه!» نوشت: «شادی برخی از مردم سوریه در میدان اموی دمشق با اعلام لغو تحریمهای آمریکا ذهنها را به سال ۹۴ برد که با امضای برجام برخی در داخل به همراه دستگاه پروپاگاندای آمریکایی- غربی ادعا کردند تحریمهای علیه ایران بالمره لغو و درهای سرمایهگذاری غرب به روی ایران باز شد، و برخی هم در خیابانهای تهران به ابراز شادی پرداختند! آمریکا از یکسو با داعش و تروریستهای تکفیری و از سوی دیگر با تحریمهایش به عنوان دو لبه هماهنگ یک قیچی، سوریه را ویران و اکنون نیز این کشور را در مقابل تجاوزات هر روزه اسرائیل رها کرده است. حال مدعی لغو تحریمها و فراهم کردن رفاه و آسایش برای مردم سوریه شده است! اعلام چنین خبرهایی برای مردمی که تحت فشارهای اقتصادی ظالمانه ناشی از تحریمها قرار دارند، در کوتاه مدت امیدبخش است، اما از منظر سیاسی – اقتصادی واقعیت، چیز دیگری و بدون تردید یکی از تحولات سیاسی – رسانهای فریبکارانه در فضای پساجنگ است.
سوریه در سه مرحله در سالهای ۱۹۷۹ و ۲۰۰۳ و ۲۰۱۹ با تصویب قوانینی از سوی کنگره آمریکا از جمله «Syria Accountability Act » و قیصر «Caesar Act» تحت شدیدترین تحریمهای حمایت از تروریسم و سلاحهای کشتارجمعی و نقض حقوق بشر و جنایات جنگی قرار گرفت و این تحریمها بخشهای وسیعی از اقتصاد سوریه را شامل شد. نکته مهم اینکه با وجود این محدودیتهای شدید، واردات نفت از سوریه مشمول تحریمها نشد؛ برای همین هنوز آمریکاییها بر چاههای نفت سوریه تسلط دارند، ولی هرگونه واردات به سوریه تحریم شد!
وزارت خزانهداری آمریکا مجوز «تعلیق تحریمها علیه سوریه» و وزارت خارجه آمریکا هم «معافیت ۱۸۰ روزه» را صادر کرده است. لغو اکثر تحریمها نیاز به مصوبه کنگره دارد و ترامپ قادر به لغو و یا تعلیق آنها از جمله قانون سزار که تحریمهای ثانویه را نیز دربر میگیرد، نیست. در نتیجه ترامپ فقط میتواند تحریمهایی را که دولت ایالات متحده وضع کرده، و نیاز به مصوبه کنگره ندارد، با صدور یک «فرمان اجرایی» بلافاصله لغو کند که البته این کار را هم نکرده و فقط ادعای تعلیق موقت برخی از آنها را کرده است.
اقدام ترامپ قبل از اینکه یک تحول راهبردی باشد، انگیزههای سیاسی پشت آن قرار دارد و بیش از آنکه صرفاً در چارچوب انسانی یا اقتصادی باشد، برای تغییر در آرایش ژئوپلیتیک غرب آسیا؛ بهویژه طرح عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل و تضعیف نفوذ ایران است. فضاسازی آمریکاییها و غربیها درخصوص لغو تحریمهای سوریه یکی دیگر از فریبکاریهای آنهاست، چرا که اولاً در سفر ترامپ به عربستان تصمیم لغو تحریمهای سوریه را «جامع و بدون شروط خاص» اعلام کردند، اما ترامپ حتی در سخنرانیاش در ریاض از واژه «توقف» یا «تعلیق» تحریمها سخن گفت، نه از «لغو» آنها! اکنون نیز از شروط خاص و موقتی بودن سخن میگویند. این همان فریبکاری بود که در برجام ابتدا ادعا کردند لغو تحریمها، و بعد مجبور شدند اذعان کنند که «لغو در هیچ کجای برجام نیامده است»! لذا اگر بر فرض در ادعای خود صادق باشند، فقط شامل تعلیق موقت و نه لغو تحریمها، و شامل برخی تحریمهای جزئی و نه همه آنها میشود. ثانیاً فریبکاری آمریکاییها این است که با ادعای معافیتهای کوتاه مدت و وعده لغو تحریمها در آینده! چماق را بالای سر سوریه حفظ کرده و مجموعهای از شروط سخت را پیش پای دولت سوریه گذاشتهاند که اساساً دولت کنونی سوریه هیچگاه نمیتواند آنها را برآورده کند و یا شرایط ژئواکونومیکی و ژئواستراتژیکی و ژئوپلیتیکی سوریه اجازه تحقق آنها را نمیدهد. ثالثاً براساس اطلاعیه وزارت خزانهدارای آمریکا این مجوز تحریمهای مربوط به نقض حقوق بشر یا سازمانهای به گفته آمریکا تروریستی و همچنین تحریم مبادلات تجاری سوریه با روسیه، ایران و کره شمالی را شامل نمیشود. رابعاً قانون سزار که تحریمهای ثانویه را نیز دربر گرفته؛ نه تنها دولت سوریه، بلکه از یکسو تمامی طرفهایی را که با آن همکاری میکنند شامل میشود و از سوی دیگر حتی مانع از آن شده و میشودکه خود سوریها در بازسازی کشورشان مشارکت کنند و این وضعیت حتی با تعلیق برخی تحریمهای دیگر همچنان مانع جدی در پیش روی مردم سوریه است.
خامساً این فضاسازیها در حالی صورت میگیرد که برخلاف وعده ترامپ دولت آمریکا هیچ اقدام روشنی درخصوص سازوکار ادعای لغو (تعلیق) تحریمها انجام نداده است، تا جایی که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا رسماً اعلام کرد «جدول زمانی برای لغو تحریمهای سوریه وجود ندارد و ترامپ دستورات اجرایی را بعداً صادر خواهد کرد»! سادساً با وجود تجاوزات و اشغالگریهای رژیم صهیونیستی در سوریه در سایه ناتوانی و انفعال جولانی، ترامپ ادعای تعلیق تحریمها را در واقع تبدیل به ابزاری برای باجگیری از سوریها و تسریع حرکت آنها به سمت قطار سازش با اشغالگران صهیونیست کرده است. سابعاً ادعای لغو تحریمها قابلیت برگشتپذیری فوری دارند و حتی وزارت امور خارجه انگلیس تأکید کرده است، ما به اعمال فشار بر دولت سوریه برای اطمینان از پایبندی به تعهدات آن ادامه خواهیم داد! تاسعاً سوریه علاوه بر تحریمهای آمریکا با تحریمهای سازمان ملل حتی علیه خود جولانی نیز مواجه است و مانعی برای مشارکت و تعامل بینالمللی با سوریه باقی خواهد ماند. همچنین تحریمهای اروپا نیز که از سال ۲۰۱۱ به تدریج و به طور فزایندهای بر سوریه اعمال شدهاند، هنوز پابرجا هستند و هرچند اعلام کردهاند آنها را تعلیق میکنیم، اما این حق را برای خود محفوظ نگه داشتهاند که هر لحظه بتواند آنها را بازگردانند. ثامناً ایالات متحده وعده داده بود که بیانیهای مبنی بر حمایت از تمامیت ارضی سوریه صادر خواهد کرد، اما هنوز صادر نکرده است. به همین دلیل در مورد آینده تحریمها و حضور نیروهای ایالات متحده در شمال شرق سوریه چیزی نگفتهاند، که این خود باعث عدم قطعیت در سیاستهای واشنگتن شده است. لذا با وجود وضعیت اقتصادی و ویرانیهای سوریه و با توجه به دولت بیاراده موقت کنونی، جولانی نمیتواند دولتی فراگیر و با ثبات برای اداره سوریه سر و سامان دهد و ادعای لغو تحریمها در حقیقت گرفتن بهانه از دست جولانی است تا عملاً زمینه تضعیف و سقوط او را در راستای طرح تجزیه سوریه فراهم کنند، چراکه از این به بعد دیگر نمیتواند تحریمها را بهانهای برای ناکارآمدی خود بداند. لذا ادعای تعلیق برخی تحریمها اساساً حول محور «ادامه اعمال تحریمها به عنوان ابزاری برای فشار بر دولت جدید سوریه» است.»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دروغ انگلیسی در مسیر توافق!» نوشت: «کار وزارت خارجه ایران شده است تکذیب دروغهای رویترز، خبرگزاری انگلیسی که سابقه دروغ پردازی را به بخشی از تاریخچه غیرقابلانکار خود بدل ساخته است. از فوت رهبری ایران که چند سال پیش منتشر کرد تا حالا که هر خبرش درباره توافق از طرف وزارت خارجه ایران تکذیب میشود یا بعداً حتی از طرف امریکاییها خلاف آن گفته میشود. دیروز سخنگوی وزارت خارجه دو بار خبرسازی رویترز درباره مسائل ایران را تکذیب کرد، یکبار درباره محتوای پیام عربستان به ایران در موضوع توافق با آمریکا و یکبار هم درباره توقف کامل غنیسازی. رویترز مدعی است در سفر وزیر دفاع عربستان به ایران، از مقامات ایرانی خواسته شده که مذاکره با آمریکا را برای پرهیز از حمله احتمالی اسرائیل مدنظر قرار دهند.
خبرگزاری رویترز همچنین به نقل از دو منبع ایرانی نوشت اگر آمریکا حق ایران را برای غنیسازی اورانیوم با اهداف غیرنظامی به رسمیت بشناسد، ایران ممکن است با توقف موقتی فعالیتهای غنیسازی هستهای موافقت کند. این دو خبر تکذیب شد. به نظر میرسد غرب مذاکرات را از طریق رسانهها پیش میبرد، چون به اهمیت آن واقف است، با این وضع وقتی عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران میگوید «مسیر توافق از میز مذاکره میگذرد، نه از طریق رسانهها»، معلوم است که این سخن کافی نیست و دردی را دوا نمیکند. وزارت خارجه ایران نباید یک تکذیبکننده صرف باشد. قبلاً پیشنهاد دادیم که شخص وزیر خارجه با سردبیران روزنامههای اصلی برای هدایت رسانهای مذاکرات گروهی را تشکیل دهد، اما بیتوجهی به این امر کار را به آنجا رسانده است که حالا بیشتر کنشهای وزیر و وزارتخانه مقابل خبرهای تازه، فقط واکنش است تا کنش. مردم نیز خبرهای خارجی را دهها بار بیشتر از خبرهای داخلی میشنوند و تحلیلشان بر همان اساس پیش میرود. «دروغ انگلیسی» در تاریخ کار خودش را با عوام کرده است، حتی خواص را گرفتار خود ساخته. حالا که انگلیس ظاهراً از چرخه مذاکرات خارج است، این دروغها شدیدتر هم خواهد شد. وزارت خارجه باید جز تریبون تکذیبها، تریبون دیگری را هم روشن کند.
خبرگزاری انگلیسی رویترز در اخباری که یکی از آنها به پیام عربستان به ایران درباره مذاکرات هستهای اشاره دارد، مطالبی را منتشر کرد که همگی در تأیید خواستههای آمریکا از ایران بود. روزنامه والاستریتژورنال هم از برنامه آمریکا برای ارائه برگه شرایط به ایران یاد کرد. تمامی این اخبار که از جانب دستگاه دیپلماسی ایران رد شدند، در یک جهت و آنهم هدف قرار دادن موضوع غنیسازی در ایران شکل گرفتند. غنیسازی اورانیوم یکی از اصلیترین نقاط اختلاف در مذاکرات ایران و آمریکا است و به جرئت میتوان گفت که با چند دور مذاکره، یکی از دلایل اصلی سر نگرفتن توافق میان طرفین، ساز مخالف طرف امریکایی بوده است. اینکه امریکاییها این موضوع را از طریق مجاری رسانهای هم پیگیری میکنند، حالا با انتشار یک رشته اخبار کذب، عیان شده است. در این بین، بیراه نیست اگر به رویترز انگلیسی عنوان «سردمدار خبرسازی درباره مذاکرات هستهای ایران» داده شود. این خبرگزاری غربی فقط در یک مورد و به نقل از منابع آگاه مدعی شد: «وزیر دفاع عربستان سعودی در سفر به تهران، حامل پیام فوری ملکسلمان به سران ایران بود، مبنی بر اینکه پیشنهاد دونالد ترامپ برای مذاکره درباره توافق هستهای را جدی بگیرند، چرا که این فرصت میتواند از خطر جنگ با اسرائیل جلوگیری کند.»
روزنامه والاستریتژورنال، به نوعی دیگر رشته این خبرسازیها را به دست گرفته و اخیراً به نقل از یک مقام ارشد امریکایی مدعی شد که واشینگتن در حال آمادهسازی یک «برگه شرایط» term sheet برای ارائه به ایران است که توقف کامل غنیسازی اورانیوم در ایران را شامل میشود. این مقام امریکایی هشدار داد: «اگر ایران این شرایط را نپذیرد، روز خوبی برای ایرانیها نخواهد بود.» گزارش این روزنامه امریکایی حاکی از این است که ترامپ، هنوز درباره شیوه محدودسازی غنیسازی در ایران تصمیمی نگرفته است. اخبار رویترز و گزارش این روزنامه امریکایی، آنهم در شرایطی که طرف ایرانی هیچگونه چراغ سبزی در زمینه موافقت با خواستههای امریکاییها نشان نداده است، تلاش برای تحمیل نگاههای رئیسجمهور امریکاست که سعی دارد در کوتاهترین زمان ممکن، به توافقی هر چند شکننده و نامطلوب برسد تا افتخار دستیابی به آن را به نام خود بزند. سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه روز پنجشنبه در شبکه اجتماعی ایکس به این مواضع، واکنش نشان داد: «رسانهها همچنان در حال گمانهزنی درباره توافقی قریبالوقوع میان ایران و آمریکا هستند. مطمئن نیستم که واقعاً در چنین نقطهای قرار داشته باشیم.» وزیر خارجه ایران با تأکید بر این نکته که جمهوری اسلامی ایران با صداقت بهدنبال راهحل دیپلماتیکی است که منافع همه طرفها را تأمین کند، نوشت: «این مستلزم توافقی است که همه تحریمها را لغو و حقوق هستهای ایران، از جمله غنیسازی، را محقق کند.» وی افزود: «اما درباره آخرین خبر جعلی علیه دیپلماسی ایران و آمریکا؛ استفاده ابزاری از نام ایران برای حمله به منتقدان داخلی در آمریکا، حتی برای اسرائیل نیز اقدامی بیارزش است.»
اظهارات وزیر خارجه ایران، اشارهای نیز به سخنان روز چهارشنبه ترامپ دارد. او در جمع خبرنگاران در پاسخ به این سوال که آیا شما به نخستوزیر اسرائیل در مورد اقداماتی که میتواند مذاکرات را مختل کند، هشدار دادید، اینگونه پاسخ داد: «میخواهم صادق باشم، بله، من این کار را انجام دادم. من به نتانیاهو گفتم که ما به یک توافق و راهحل نزدیک هستیم و ایران خواستار یک توافق است.» او درباره سخنانش به نتانیاهو با تکرار ادعاهای همیشگی خود در عین تمایلش برای دستیابی به توافق با ایران، با بیان اینکه «این یک هشدار نبود» افزود: من به او (نتانیاهو) گفتم چنین اقدامی مناسب نیست. ما مذاکرات بسیار خوبی داریم. میتوانیم به یک سند بسیار قوی دست پیدا کنیم و موضوع را حل کنیم. ممکن است توافق با ایران در چند هفته آینده حاصل شود. این اظهارات پس از آن مطرح شد که روزنامه نیویورکتایمز جزئیاتی از این تماس را منتشر کرد و نوشت که مقامات امریکایی نگران هستند مبادا اسرائیل بدون اطلاع قبلی، دست به حمله به تأسیسات هستهای ایران بزند و فرصتی برای ایالات متحده جهت متقاعد کردن نتانیاهو به انصراف از چنین اقدامی باقی نماند. پایگاه تحلیلی GZERO در گزارشی در تشریح وضعیت کنونی رئیسجمهور آمریکا نوشت: «ترامپ اکنون با همان مسئلهای روبهروست که یک دهه پیش باراک اوباما با آن دستوپنجه نرم میکرد.» وی اضافه کرد رئیسجمهور آمریکا خواهان توافق با ایران است، نتانیاهو از احتمال توافقی تازه بین ایران و آمریکا خوشحال نیست.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «بنبست دولت» را برگزید و نوشت: «ایلان ماسک مدیر عامل شرکت تسلا حدوداً پس از ۱۳۰ روز فعالیت در کاخ سفید به عنوان کارمند ویژه فدرال، روز جمعه از ادامه همکاری با دولت آمریکا انصراف داد.
ایلان ماسک از ابتدای شکلگیری دولت دوم ترامپ، مأموریت ویژهای داشت تا وزارتخانه موسوم به «بهرهوری دولتی» یا DOGE را مدیریت کرده و از میزان هزینههای دولت فدرال کم کند. وی در طول دوران کوتاه فعالیتش توانست با تهدید به اخراج یا پیشنهاد بازنشستگی زودهنگام، حدود ۲۶۰ هزار نفر از کارمندان غیر نامی دولت آمریکا را از دستگاههای دولتی بیرون کند و از میزان هزینههای دولت در این باره کم کند. بر اساس قانون، کارمندان ویژه ایالات متحده میتوانند در هر ۳۶۵ روز، ۱۳۰ روز در دولت فعالیت داشته باشند اما ماسک چند روز قبل از سر رسیدن مهلت مقرر استخدامش، از ادامه فعالیت در دولت ترامپ انصراف داد. این خروج زودهنگام شاید برای برخی رسانهها شگفتی به همراه داشت اما با نگاهی به روند فعالیت ماسک در دولت ترامپ، از حدود یک ماه پیش تاکنون میشد نشانههایی از روند نارضایتی او از اقدامات دولت فدرال را مشاهده کرد که میتوانست به یک خروج جنجالی تبدیل شود. با این حال ایلان ماسک که رسانهها به او لقب «فرزندخوانده ترامپ» را داده بودند، ترجیح داد با جنجال رسانهای کمتری از کاخ سفید خارج شود. وی که در برخی سفرها به همراه رئیسجمهور آمریکا در ایرفورسوان دیده شده بود و تقریباً در همه جا به همراه ترامپ مشاهده میشد، بعد از گذشت نزدیک ۱۳۰ روز، به این نتیجه رسید «وضعیت بروکراسی در آمریکا بدتر از آن چیزی است» که فکر میکرده و «تلاش برای بهبود اوضاع در واشنگتن یک نبرد طاقت فرساست».
ایلان ماسک با این حال در داخل فضای سیاسی واشنگتن نیز جای مناسبی برای خود پیدا نکرد. مساله اختلافات او با سیاستمداران تا جایی پیش رفت که صدای داد و فریاد و دعوای ایلان ماسک و اسکات بسنت، وزیر خزانهداری تمام بال غربی کاخ سفید را فراگرفت. دعوای این ۲ بر سر این بود که کدامشان باید رئیس بعدی «اداره درآمد داخلی ایالات متحده» را انتخاب کند. ماسک در حالی به داد و فریادهای بسنت پاسخ نمیداد و او را تحقیر میکرد که بدون رضایت او رئیس جدید این اداره را انتخاب و معرفی کرده بود. این فرد اما تنها ۳ روز در سمت خود باقی ماند و وزیر خزانهداری، گزینه مدنظر خودش را برای این کار معرفی کرد!
ایلان ماسک در ابتدا، با سر و صدا زیاد به عنوان یک ناجی برای دولت آمریکا و اقتصاد این کشور به کاخ سفید پا گذاشت اما بعد از ۴ ماه چالش و درگیری با سیاسستمداران جمهوریخواه و دموکرات و در شرایطی که نمیتوانست ائتلافهای لازم سیاسی برای ادامه بقا در فضای سیاسی واشنگتن را برای خودش ایجاد کند و مرتب برخوردهای تحقیرآمیزی با وزرا و سیاستمداران داشت، بتدریج منزوی شد و حضورش در رسانهها و محافل سیاسی کمتر و کمتر شد. پروژههای بزرگ او برای کاستن از هزینههای دولتی معمولاً توسط وزیران بلوکه یا دچار مشکلات قانونی شد. وی با آنکه وعده داده بود صرفهجویی ۲ تریلیون دلاری را برای دولت ترامپ به ارمغان میآورد، در حالی تلاش دارد از مرداب سیاسی واشنگتن فاصله بگیرد که با وجود همه اخراجها و سر و صداهای رسانهای، نتوانست از هزینههای دولت بکاهد. ایلان ماسک معتقد است در همین ۴ ماه، ۱۷۰ میلیارد دلار در هزینههای دولت صرفهجویی کرده است؛ رقمی که بسیاری از رسانهها و کارشناسان اقتصادی آمریکا آن را زیر سوال بردهاند.
با خروج ایلان ماسک از دولت، آینده این وزارتخانه در هالهای از ابهام قرار گرفته است. ترامپ تاکنون جانشینی برای مدیریت این وزارتخانه معرفی نکرده است. کالین گرفی، دیپلمات سابق آمریکایی و استاد حقوق دانشگاه پپردین معتقد است آینده این وزارتخانه بسیار شکننده است.
او به الجزیره گفت: «قدرت این وزارتخانه ناشی از رابطه ویژه بین قدرتمندترین فرد جهان (ترامپ) و ثروتمندترین فرد جهان (ماسک) بود». گرفی هشدار میدهد: «این وزارتخانه احتمالاً با چالشهای جدی مواجه خواهد شد، بویژه با توجه به پروندههای قضائی متعددی که علیه آن تشکیل شده است. هر مدیر جدیدی با شرایط بسیار دشواری روبهرو خواهد بود». گرفی عملکرد این وزارتخانه را به موشکهای ماسک تشبیه میکند که اغلب بلافاصله پس از پرتاب منفجر میشوند. وی تأکید میکند: «برخی تصمیمات را میتوان با پول جبران کرد اما برخی دیگر جان انسانها را به خطر میاندازد.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «۱۰ روز تا توافق؟» را برگزید و نوشت: «روزهای پایانی هفته گذشته با گمانهزنیهای رسانهای درخصوص توافق ایران و آمریکا بر سر پیشنویس یک چارچوب مذاکراتی به پایان رسید. پیشنویسی که به ادعای چند رسانه آمریکایی قرار است در دور بعدی مذاکرات به امضای طرفین برسد. این ادعاها البته با واکنش وزیر خارجه ایران مواجه شد؛ عباس عراقچی با بیان اینکه رسانهها همچنان در حال گمانهزنی درباره توافقی قریبالوقوع هستند، تصریح کرد: «مطمئن نیستم که واقعاً در چنین نقطهای قرار داشته باشیم. مسیر توافق از میز مذاکره میگذرد، نه از طریق رسانهها.» دلیل گمانهزنیها، نزدیک شدن فرآیند مذاکرات ایران و آمریکا به فرصت ۲ ماهه ادعایی از سوی ترامپ و نیز نشست فصلی شورای حکام آژانس ظرف ۱۰ روز آینده است. همزمان با این تحولات، بازوی پژوهشی مجلس در گزارشی اعلام کرد که «شاخص اعتماد مصرفکننده» در بهار امسال با افزایش قابلتوجه ۷۴و احدی نسبت به زمستان گذشته به ۱۳۶و احد رسیده است. کارشناسان هشدار میدهند که بهار خوشبینی میتواند در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات، به خزان اعتماد تبدیل شود.
روزهای پایانی هفتهای که گذشت شاهد جدیترین گمانهزنیها درباره توافق قریبالوقوع بین ایران و آمریکا از سوی رسانههای آمریکایی بودیم؛ هرچند وزیر خارجه ایران در نهایت گفت که «مطمئن نیستم» واقعاً در چنین نقطهای قرار داشته باشیم. نزدیک شدن مذاکرات ایران و آمریکا به فرصت ۲ ماهه ادعایی از سوی ترامپ و نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ظرف ۱۰ روز آینده را میتوان دلیل این گمانهزنیها درخصوص امضای پیشنویس توافق بین تهران و واشنگتن دانست.
رئیسجمهور آمریکا روز چهارشنبه با بیان اینکه گفتوگوهای خوبی با ایران داریم، گفت که امکان دستیابی به توافق با ایران «در چند هفته آینده» وجود دارد. همزمان چندین رسانه غربی نیز بر این موضوع تاکید کردند؛ سیانان به نقل از برخی منابع نوشت: «تهران و واشنگتن به توافق نزدیک شدهاند» و احتمال دارد در نشست بعدی توافق مذکور را امضا کنند. لارا روزن، خبرنگار آمریکایی، هم از احتمال نهایی کردن متن چارچوب تفاهم سیاسی توسط ایالات متحده و ایران «پیش از نشست آتی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تاریخ ۹ تا ۱۰ ژوئن» (۱۹ یا ۲۰ خرداد) خبر داد و آن را توافق مسقط نامگذاری کرد.
در بحبوحه این گمانهزنیها، والاستریت ژورنال خبر داد که واشنگتن در حال آمادهسازی «برگه شروط» خود برای ارائه به ایران است که شامل توقف غنیسازی اورانیوم میشود. این در حالی است که مقامات ایران بارها اعلام کردهاند طرحی را که شامل توقف غنیسازی باشد نخواهند پذیرفت. خبرگزاری رویترز نیز روز چهارشنبه گذشته به نقل از دو مقام ایرانی مدعی شد که ایران ممکن است غنیسازی اورانیوم را متوقف کند، مشروط بر اینکه ایالات متحده داراییهای بلوکهشده ایران را آزاد کند و حق تهران برای غنیسازی اورانیوم برای مصارف غیرنظامی را به رسمیت بشناسد. به نوشته این خبرگزاری این توافق در قالب یک «تفاهم سیاسی» میتواند زمینهساز یک توافق جامعتر هستهای شود.
در نهایت بعد از آنکه دونالد ترامپ خواستار شروع مذاکرات هستهای با ایران شد ظاهراً مهلت دوماههای نیز برای به نتیجه رسیدن تعیین کرده است. البته تهران هیچوقت این مهلت و فشار زمانی را نپذیرفته است. این مهلت ظاهراً از ۲۳ فروردینماه و همزمان با اولین دور از گفتوگوهای ایران و آمریکا در مسقط شروع شده و ۲۳ خردادماه نیز به پایان میرسد. لذا یکی از سناریوهایی که مطرح است این است که شاید ترامپ با بیان صحبتهایی درباره رسیدن به توافق قریبالوقوع میخواهد بهنوعی دست به فضاسازی بزند و بگوید که در این مهلت دوماهه به دستاوردهایی با ایران رسیده است.»





نظر شما