به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پزشکیان در خانه دوست» نوشت: «مسعود پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران، ظهر دیروز به دعوت رسمی «هیثم بن طارق» سلطان عمان به مسقط سفر کرد؛ سفری که همه کارشناسان داخلی یا منطقهای، اهمیت آن را فراتر از یک دیدار دیپلماتیک دو همسایه ارزیابی میکنند. کارشناسان بر این باورند که این سفر، هم نشاندهنده عمق استراتژیک روابط ایران و عمان است که در نقش آفرینی این کشور در مذاکرات هستهای نمود یافته است و هم با توجه به میانجی شدن عمان در این مذاکرات، مباحثات دو کشور در این سفر اهمیت دوچندانی مییابد.
این درحالی است که این همسایه جنوبی، در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی، همواره پلی برای گفتوگوهای حساس ایران با کشورهای دیگر، از کشورهای حوزه خلیج فارس تا آمریکا بوده است. درعین حال، آنگونه که از اظهارات رئیس جمهوری بر میآید، این سفر فرصتی برای تقویت همکاریهای دو جانبه در حوزههای اقتصادی، انرژی و حملونقل نیز هست، همچنان که باید به مسأله تداوم نقش عمان در تسهیل مذاکرات منطقهای و بینالمللی نیز نگاه ویژهای داشت.
بر این اساس، سفر پزشکیان به مسقط نمادی از اعتماد متقابل و تمایل دو کشور به همکاریهای گستردهتر است. بویژه اینکه امضای ۱۸ سند همکاری میان مقامهای دو کشور در جریان حضور پزشکیان در مسقط، بیانگر این است که اگر روابط دو همسایه تاکنون بیشتر جنبه سیاسی و دیپلماتیک داشت، حالا جنبه اقتصادی آن هم پررنگتر خواهد شد. باتوجه به این تحولات است که ناظران معتقدند روابط تهران و مسقط نه تنها دوستانه، بلکه راهبردی است و میتواند نقشی حیاتی برای امنیت و توسعه منطقه داشته باشد.
رئیس جمهوری کشورمان پیش از عزیمت به عمان، در گفتوگویی، این سفر را در راستای سیاستهای کلی مقام معظم رهبری و تلاشهایی برشمرد که تاکنون یعنی در ادوار دولتهای مختلف برای تقویت همکاریها و ارتقای سطح روابط با همسایگان صورت گرفته است. مسعود پزشکیان با بیان اینکه تلاش دولت بر این است که «بهترین روابط را در تمام زمینههای ممکن از جمله عرصههای علمی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و تجاری با همسایگان داشته باشد»، افزود: «علاوه بر اینها گفتوگو درباره مسائل مربوط به منطقه و تقویت صلح و آرامش، بررسی وضعیت جاری در غزه و رسیدن به یک زبان و نگاه مشترک در این عرصهها از جمله اهداف این سفر است.»
پزشکیان در بخش دیگری از سخنان خود، بر ضرورت تسهیل روند مبادلات اقتصادی، تسهیلگری تجاری و گسترش همکاریهای فیمابین در حوزههای دفاعی و امنیتی تأکید کرد. وی همچنین با اشاره به نقش فعال و سازنده سلطنت عمان در روند مذاکرات غیرمستقیم، اظهار کرد: «از تلاشهای خوب کشور دوست و برادر عمان، در مسیر میانجیگری در موضوع مذاکرات قدردانی میکنیم و امیدواریم این روند به نتایج خوبی منجر شود.» وی با تأکید بر جایگاه راهبردی عمان در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گفت: «جمهوری اسلامی ایران در مورد عمان اعتماد کامل دارد؛ این اعتماد، مسئولیت دو طرف را برای تقویت روابط و پیگیری تفاهمات سنگینتر میکند.»
سلطان هیثم بن طارق نیز در این دیدار با استقبال از سفر هیأت بلندپایه جمهوری اسلامی ایران، گفت: «امروز عمان بدون وابستگی به نفت و گاز و با تمرکز بر تقویت مبادلات تجاری، در وضعیت مناسبی قرار دارد.» سلطان عمان افزود: «با شما موافقم که اگر مسیر فعالیت تجار گشوده شود، شاهد جهشی معنادار در روابط دو کشور خواهیم بود. روابط بنادر ایران و عمان باید توسعه یابد و ظرفیت ریلی شمال به جنوب ایران نیز از منظر تجاری برای ما بسیار مهم است.» وی با اشاره به روابط امنیتی و نظامی موجود میان دو کشور، تصریح کرد: «در حوزه مذاکره نیز مسقط با جدیت مسیر را پیگیری میکند و موفقیت جمهوری اسلامی ایران را موفقیتی برای منطقه میداند. باید حمایت بیشتری از همکاریها در حوزه انرژی میان دو کشور صورت گیرد و ما از هرگونه همکاری با ایران بویژه در حوزههای نظامی و منافع مشترک استقبال میکنیم.»
روز گذشته در حضور مسعود پزشکیان و سلطان عمان، ۸ سند همکاری میان مقامات عالیرتبه دو کشور امضا شد. این اسناد با هدف نهادینهسازی همکاریهای دوجانبه و گسترش روابط در حوزههای حقوقی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، دفاعی، رسانهای، فناوری، انرژی و معدن، میان مسئولان دو کشور به امضا رسید. همچنین در حاشیه این مراسم، از تمبر یادبود مشترک جمهوری اسلامی ایران و سلطنت عمان بهعنوان نمادی از پیوندهای فرهنگی و تاریخی دو کشور رونمایی شد.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «۵ دور مذاکره درباره غنیسازی؛ لغو تحریمها کجای مذاکرات است؟!» نوشت: «پنج دور مذاکره غیرمستقیم بین ایران و آمریکا صورت گرفته که غنیسازی، بحث اصلی آن بوده است. حال آنکه تیم مذاکرهکننده ایران باید خواستههای اساسی از جمله در حوزه اقتصاد، همچون برداشتهشدن عملی و مؤثر تحریمها، بهویژه در حوزه بانکی را مطالبه کند. مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا با وساطت عمان، برخلاف آنچه در فضای رسانهای القا میشود، صرفاً مذاکرات «هستهای» نیست، بلکه مذاکره درباره رفع نگرانی ادعایی غربیها پیرامون صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران، در قبال «لغو مؤثر و پایدار تحریمهای اقتصادی» است؛ بنابراین ایران در مذاکره غیرمستقیم با آمریکا، مطالبات مشخصی را باید روی میز بگذارد. درخواستهایی که هموزن امتیازاتی که میدهد، باشد. در حوزه اقتصادی، در حال حاضر آزادسازی منابع مالی بلوکهشده ایران به عنوان مطالبه مطرح میشود که بسیار ناچیز است.
مطالبات از جمله در حوزه اقتصاد باید اساسی و کلان باشد؛ به عنوان مثال، درخواستهای اساسی مثل تعهد به برداشتن تحریمهای بانکی، باز شدن مسیر سوئیفت و چرخه نقل و انتقال دلار، رفع تحریمهای حوزه انرژی و به طور کلی، لغو تمام تحریمها باید جزو مطالبات ایران باشد. ضمن اینکه امتیازات ارائهشده ایران باید بهصورت مرحلهای و در ازای دریافت امتیازات هموزن و قابل راستیآزمایی باشد. آمریکاییها اینبار نباید بتوانند با دوگانهسازی دولت- کنگره، رفعنشدن تحریمها را به گردن کنگره بیندازند و بر همین اساس، باید لغو تحریمها بر اساس تعهد دستگاه حاکمه آمریکا باشد و نه فقط دولت ترامپ.
با این حال، پنج دور مذاکره غیرمستقیم بین ایران و آمریکا صورت گرفته که غنیسازی، بحث اصلی آن بوده است! برخی رسانههای مدعی اصلاحطلبی هم در رویهای عجیب به جای اینکه خواستههای اساسی ایران از مذاکرات را مطالبه کنند، مطالبات آمریکا همچون کاهش سطح غنیسازی را مطرح و برجسته میکنند! همین پاس گلهای غربگرایان، باعث شده آنها جرئت کنند خواستههای محالی چون کنار گذاشتن غنیسازی در کشور را به زبان بیاورند. غربگرایان، همصدا با آمریکاییها سعی در القای این گزاره دارند که راهکار حل همه مشکلات کشور در مذاکره و رفع تحریم است و بر همین اساس، از موضع ضعف میگویند باید همه خواستههای غربیها در برابر کمترین دستاوردها نیز تمکین شود؛ یعنی دقیقاً همان رویکردی که در برجام دنبال کردند. حال آنکه ایران در دولت شهید رئیسی اثبات کرد که میتواند حتی در اوج تحریمها، امورات کشور را اداره کند.
اگرچه تحریمهای آمریکا با هدف اختلال در جریانهای ارزی ایران، باعث کاهش منابع، افزایش هزینهها و تأخیر در انتقال ارز شده، اما به نتیجهای که خواسته آمریکا بوده، نرسیده و ایران، راههایی برای ادامه مسیر خود یافته است. با این حال، آمریکا به دلیل تهدیدهای مختلفی که با آن مواجه است، نیاز دارد که پرونده هستهای ایران را به سرانجامی برساند؛ بنابراین، آمریکا نیازمند واقعی مذاکرات است، اما امثال مارکو روبیو؛ وزیر خارجه ایالاتمتحده یا «بلوغ» فهم این مسائل را ندارند یا اینکه با مشاهده وادادگی جریان غربگرا در ایران، به خود جرئت میدهند خواستههایی محال را مطرح کنند. بازار ارز ایران، بیش از آنکه از تحریم ملتهب شود، از سیاستگذاری و اقدامات داخلی است که دچار بیثباتی میشود. در یکی دو سال اخیر شاهد بودیم که تا قبل از روی کار آمدن همتی در وزارت اقتصاد، بازار ارز با وجود تنشهای سیاسی- نظامی داخلی و خارجی بیسابقه، ثبات نسبی داشت، اما اصرار او بر تکنرخی کردن ارز، بدون آمادهسازی زمینهها، ثبات بازار ارز را بههم ریخت و با کنار رفتن او، ثبات نسبی به بازار بازگشت.
واقعیت این است که تحریم برای ما صرفاً یک مانع نبوده، بلکه تبدیل به یک دانشگاه شده است. مدیران ایرانی یاد گرفتند که با روشهای خلاقانه، مشکلات نقل و انتقال پول، بیمه، ضمانتنامه و حتی تأمین تجهیزات را حل کنند. از تجارت تهاتری گرفته تا شبکهسازی در بازارهای تازه و حتی توسعه همکاریهای سهجانبه، همه را تجربه کردهاند و امروز شرکتهای بزرگ ایرانی در مصاف با رقبای منطقهای کم نمیآورند. بانک مرکزی اعلام کرده که با استفاده از روشهای ابتکاری، روابط بانکی با کشورها ممکن شده که یک نمونه آن در اتصال شبکه بانکی ایران و روسیه رونمایی شد و به عنوان الگو، قابل تعمیم به سایر کشورها است.
در بسیاری از کشورها، کیفیت و تخصص مهندسان ایرانی شناختهشده است. ایران، پروژههایی در عراق، سوریه، ونزوئلا، عمان، برخی کشورهای آفریقایی و آسیای مرکزی اجرا کرده که نماد شکست سیاستهای تحریمی است و بسیاری از کشورها بهرغم کارشکنی آمریکا، خواهان همکاری میشوند. ایران باید همچنان بر توانمندسازی شرکتهای خود، استانداردسازی پروژهها و توسعه دیپلماسی اقتصادی متمرکز شود. با این فرآیند، بهتدریج ضعفهای ساختاری کاهش مییابد و جایگاه ایران در بازارهای جهانی دوباره احیا خواهد شد.
تحلیلگران بینالمللی با دقت روندهای اقتصادی ایران را زیر ذرهبین دارند؛ روندهایی که برخلاف پیشبینیهای اولیه ترامپ و مشاورانش، نهتنها باعث منزوی شدن ایران نشد، بلکه شرایطی کمنظیر برای صادرات خدمات فنی و مهندسی کشور فراهم ساخت. اگر تیم مذاکرهکننده ایرانی، به جای اینکه تحت تأثیر القائات غربگرایان قرار بگیرد، با چنین مبانی متقنی پشت میز مذاکره حاضر شود، میتواند با صدای بلند، مطالبات ما را از مذاکرات اعلام و بر آن پافشاری کند.»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ماه عسل امریکای ترامپ با روسها در آستانه زوال» نوشت: «دونالد ترامپ که قصد داشت جنگ اوکراین را از طریق روابط حسنه با همتای روس خود پایان دهد، با گذشت چند ماه از تصدی قدرت در کسوت رئیسجمهور و رد و بدل کردن پیامهای متعدد با کرملین و موضعگیریهای مثبت درباره پایان جنگ جاری، حالا در مسیر دور شدن از حلوفصل بحران قرار گرفته تا جایی که قصد دارد تحریمهایی را علیه مسکو اعمال کند.
جنگ اوکراین، یکی از چندین چماقی بود که دونالد ترامپ در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ بر سر جو بایدن کوفت تا جایی که در یک مورد، وعده داد این جنگ را طی ۲۴ ساعت پایان دهد. به نظر میرسید ترامپ قصد دارد بر پایه رابطه شخصی قدرتمندش با ولادیمیر پوتین، گره جنگ را باز کند، اما نه تنها نتوانست امتیازات بزرگی از رئیسجمهور روسیه بگیرد، بلکه پوتین اخیراً در واکنش به حملات کییف، حملات روسیه را تشدید کرده است. تماس تلفنی او و پوتین در ۱۹ مه (۲۹ اردیبهشت) که بیش از دو ساعت به طول انجامید هم نتوانست راهی برای برونرفت از بحران کنونی پیش پای دو طرف بگذارد و اگرچه رئیسجمهور روسیه این مذاکرات را سازنده توصیف کرد، اما تحولات جاری طی یک هفته گذشته نشان میدهد که همچنان شکافها درباره مناقشه اوکراین بین غرب و شرق به اندازهای زیاد است که دو طرف نمیتوانند به نقطه مشترک برسند.
مسکو - واشینگتن اشاره کرده و به نقل از منابع دولتی با اعلام اینکه دونالد ترامپ نشان داده که در حال کنارهگیری از جنگ اوکراین است، نوشت که این اقدام منعکسکننده اظهارات معاون وی مبنی بر آمادگی کامل آمریکا برای خروج از روند مذاکرات صلح اوکراین تلقی میشود. در این گزارش آمده است: «ترامپ به روشنی اعلام کرده که قصد اعمال فشار به روسیه را ندارد، چه برسد به اینکه تحریمهای اقتصادی شدید بر آن اعمال کند.» گزارش والاستریتژورنال، دیگر روزنامه امریکایی حاکی از این است که ترامپ به دلیل ناراحتی از ادامه حملات روسیه به اوکراین و کندی مذاکرات صلح، بررسی اعمال تحریم علیه مسکو را در دستور کار دارد.
یکی از منابع مطلع، در این مورد به والاستریتژورنال گفت که این تحریمها احتمالاً شامل محدودیتهای بانکی جدید نمیشود، اما گزینههای دیگری برای فشار به ولادیمیر پوتین در حال بررسی است که آتشبس ۳۰ روزه مورد حمایت اوکراین، یکی از این موارد است. گزارش اخیر به اظهارات روز یکشنبه رئیسجمهور آمریکا نزدیکتر است. در آن روز، او ضمن اینکه از ادامه حملات روسیه به اوکراین که پاسخی به حملات کییف به زیرساختها بوده، ابراز نارضایتی کرد، از احتمال تحریمهای جدید سخن گفت. به گفته منابع آگاه، ترامپ از مذاکرات صلح نیز خسته شده و اگر تلاش نهایی به نتیجه نرسد، ممکن است آن را کاملاً رها کند. والاستریتژورنال، این تحولات را نشانهای از تیرگی در روابط پر فراز و نشیب آمریکا و روسیه طی ماههای گذشته ارزیابی کرد. اظهارات کارولین لویت، سخنگوی کاخ سفید نیز ناخرسندی ترامپ از شرایط جاری را از منظری دیگر نشان میدهد. بنابر گفته لویت، ترامپ بهوضوح خواهان توافق صلح از راه مذاکره است، اما همه گزینهها را روی میز نگه داشته است.
مقامهای اوکراینی بامداد سهشنبه از پیشروی نیروهای روسیه در استان «سُومی» واقع در شمال شرقی این کشور خبر دادند. اداره نظامی اوکراین در استان سومی طی بیانیهای گفت: «نیروهای روسی کنترل چهار شهر در این استان را به دست گرفتهاند.» در چنین شرایطی، مقامات روسیه هم مواضعی اتخاذ کردند که بویی از آرامش و پایان جنگ ندارد. پوتین نیز در دیدار با گروهی از بازرگانان در کرملین بار دیگر تأکید کرد که موضع روسیه این است که این درگیری، ریشه در حوادث پرتلاطم کییف در اوایل سال ۲۰۱۴ دارد، زمانی که اعتراضات مسالمتآمیز اولیه به شورشها و درگیری با پلیس تبدیل و در نهایت به برکناری «ویکتور یانکوویچ» رئیسجمهور منتخب منجر شد.
رئیسجمهور روسیه گفت: «باید درک کنید که ما کسانی نبودیم که کودتا را در اوکراین سازمان دادیم. غرب همیشه به ما گفته که باید دموکراسی و انتخابات باشد… اما آنها کودتا کردند و در واقع یک کودتای خونین و انگار که این کار طبیعی است.» پوتین، عدم پایبندی اوکراین به توافقنامههای مینسک و حمله به حقوق روسزبانها را «ریشههای اصلی» درگیری دانست و اقدامات کییف را «نسلکشی» توصیف کرد. سرگئی لاوروف دیروز با اشاره به اینکه اوکراین، زیرساختهای نظامی روسیه را هدف قرار میدهد، تداوم حملات به اوکراین همزمان با انجام مذاکرات صلح را امری عادی توصیف کرد. وزیر خارجه روسیه ضمن اشاره به گفتوگوی پوتین و هاکان فیدان درباره بحران اوکراین، اظهار داشت: «موفقیت مذاکرات صلح اوکراین مستقیماً به این بستگی دارد که آنها چقدر موفق به از بین بردن ریشههای درگیری میشوند.»
بنابر این گزارش، دولت ترامپ به دنبال نظامیتر کردن سازمان پیمان آتلانتیک شمالی است و در این میان، شمال اروپا یعنی جایی که مرزهای ناتو به روسیه میرسد، میدان آزمایش این ائتلاف است.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «فتنه علیه قبله نخست» را برگزید و نوشت: «طی روزهای اخیر شهرکنشینان صهیونیست به رهبری وزرای افراطی کابینه نتانیاهو دست به اقدامات بیسابقه و تحریکآمیزی در حریم مسجدالاقصی زدهاند؛ اقداماتی که واکنش تمام گروههای فلسطینی را فارغ از جناحبندی و جهتگیری سیاسی برانگیخته است. نهتنها گروههای فلسطینی، بلکه بسیاری از حکام عرب و شخصیتهای برجسته اسلامی نیز نسبت به اینگونه اقدامات بیتفاوت نبوده و اعتراض خود را اعلام کردهاند، هر چند با توجه به وضعیت کابینه افراطی رژیم اشغالگر، همچنین حمایتهای بیحد و مرز قدرتهای غربی بویژه ایالات متحده، بعید است این اعتراضات راه به جایی ببرد و چنین اقداماتی از سوی شهرکنشینان صهیونیست و وزرای افراطی همچون ایتامار بنگویر ادامه خواهد یافت.
صبح دیروز - سهشنبه - صدها شهرکنشین صهیونیست با حمایت شدید نیروهای پلیس رژیم اشغالگر، از سمت بابالمغاربه به صحنهای مسجدالاقصی یورش بردند. این اقدام پس از فراخوانهای افراطگرایان یهودی برای انجام یورشهای گسترده به مسجدالاقصی به مناسبت سالروز موسوم به «تخریب معبد» انجام شد. به گزارش اداره اوقاف اسلامی قدس اشغالی، ۲۲۵۰ شهرکنشین به صحنهای مسجدالاقصی وارد شده و به صورت تحریکآمیز در این مکان مقدس به گشتزنی پرداختند. همچنین گزارش شده شهرکنشینان در داخل مسجد در منطقه شرقی آن و نزدیکی درهای خارجی، آئینها و رقصهای تلمودی برگزار کردهاند.
اداره اوقاف اسلامی اعلام کرد یکی از شهرکنشینان در جریان این یورشها توضیحاتی توراتی ارائه داد و تعدادی دیگر نیز پرچم رژیم اشغالگر را در مسجد برافراشتند. نیروهای اشغالگر همچنین ورود نمازگزاران مسلمان به صحنهای مسجد را محدود کرده و نیروهای زیادی را در دروازههای مسجد مستقر کردند تا یورش شهرکنشینان به سهولت انجام شود. منابع خبری صهیونیستی نیز گزارش دادند ایتامار بنگویر، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی به مناسبت به اصطلاح سالروز تخریب معبد کذایی با تدابیر شدید امنیتی به مسجدالاقصی یورش برده و با شهرکنشینان افراطی همراهی کرده است. البته این تمام ماجرا نبوده و به گزارش رسانههای عبری و عربی، شهرکنشینان در محوطه مسجدالاقصی دست به رقص و آواز مذهبی تحریکآمیز زده و خواستار تخریب مسجدالاقصی و بنا کردن معبد سلیمان شدند؛ اقدامی تحریکآمیز که به یهودیسازی قدس و مسجدالاقصی تعبیر شده است. شهرکنشینان افراطی صهیونیست و رهبران سیاسی آنها بارها بدون ترس از عواقب بینالمللی، درخواست تخریب مسجدالاقصی و بنای معبد ادعایی را به عنوان هدف اصلی خود مطرح کردهاند و از مدتها قبل از عملیات توفانالاقصی در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ تعرضات به حریم مسجدالاقصی را شدت بخشیده بودند؛ اقدامی که خط قرمز بسیاری از مسلمانان جهان است و کشورهای اسلامی و گروههای فلسطینی بارها نسبت به این اقدام واکنش نشان دادهاند.
نخستوزیر رژیم صهیونیستی با بیان اظهاراتی تحریکآمیز در تونلی زیر مسجدالاقصی، احساسات مسلمانان را جریحهدار کرد. در اقدامی که با واکنشهای گستردهای از سوی مسلمانان مواجه شد، «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم اشغالگر، روز دوشنبه سالروز اشغال قدس را در تونلی زیر مسجدالاقصی جشن گرفت. او و وزرای کابینهاش این اقدام را به مناسبت سالگرد اشغال بخش شرقی قدس در سال ۱۹۶۷ انجام دادند. نتانیاهو با انتشار تصاویری از خود در این تونل که زیر مسجدالاقصی حفر شده است، گفت: «ما قدس را یکپارچه، کامل و تحت حاکمیت اسرائیل حفظ خواهیم کرد». حفاریهای اسرائیل در اطراف و زیر محوطه مسجدالاقصی، بویژه در منطقه دیوار براق، از دههها پیش آغاز شده و با اهداف مختلفی دنبال میشود.
برخی از این حفاریها با هدف کشف بقایای معبد ادعایی سلیمان نبی (ع) انجام میشود. بر اساس ادعای صهیونیستها، معبد ادعایی سلیمان نبی (ع) در محوطهای قرار داشته که امروز مسجدالاقصی و قبهالصخره در آن واقعند. با این حال، پس از سالها کاوش، شواهدی در این زمینه یافت نشده است. اقدامات صهیونیستها برای حفاری تونل زیر مسجدالاقصی - قبله اول مسلمانان - نگرانیهایی را درباره تأثیر بر ساختارهای تاریخی - مذهبی منطقه ایجاد کرده است. جامعه مسلمانان، بویژه فلسطینیان، نگران هستند این حفاریها میتواند به ساختار مسجدالاقصی آسیب برساند و وضعیت موجود را تغییر دهد. مسلمانان همچنین این اقدامات را به عنوان تلاشهایی برای تغییر هویت تاریخی و مذهبی قدس میدانند. حفاریهای زیر مسجدالاقصی و اقدامات مرتبط با آن، بویژه برگزاری نشستهای رسمی در این مکانها، تنشها را در منطقه افزایش داده است.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «غنیسازی در تنگنا؛ اصرار ترامپ و حقوق تهران» را برگزید و نوشت: «پیشنهادی که پس از دور پنجم مذاکرات هستهای از سوی عمان مطرح شده، بهروشنی از مواضع آمریکا تأثیر گرفته و خواستار توقف سهساله غنیسازی اورانیوم ایران در برابر برداشتن بخشی از تحریمهاست. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه، در نشست خبری دیروز خود، توافق مذکور را تکذیب کرد. این ابتکار، هرچند در ظاهر گامی به سوی مصالحه مینماید، اما به باور طیفی از ناظران در باطن بازتابدهنده اصرار مکرر واشنگتن بر تحقق «غنیسازی صفر» است؛ سیاستی که با حقوق مشروع ایران، ذیل معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) در تعارض است. حال سوال بنیادین آن است که چه انگیزههایی دونالد رامپ را به پافشاری بر این موضع سوق داده است؟ در سطح سیاست داخلی، پذیرش هر توافقی که به احیای برجام، دستاورد دولت اوباما، منجر شود، برای ترامپ هزینهای گزاف به همراه دارد. غنیسازی ۳.۶۷ درصدی که در چارچوب برجام تعریف شده، بهمنزله تأیید ضمنی این توافق است؛ امری که با راهبرد سیاسی او در تضاد قرار میگیرد.
در سطحی عمیقتر، قانون ۱۲۳ ایالات متحده که همکاری هستهای را به کشورهای همسو با واشنگتن محدود میکند، میتواند توضیحدهنده این رویکرد باشد. ایران، با استقلال سیاسی خود، خارج از این بلوکبندی تعریف میشود و سلب حق غنیسازی از تهران، تلاشی برای حفظ هژمونی هستهای آمریکا به شمار میرود. از منظر ژئوپلیتیک، ملاحظات امنیتی اسرائیل نیز نقشی کلیدی ایفا میکند. فشارهای نتانیاهو، عملاً غنیسازی صفر را به عنوان تضمینی برای کاهش تهدیدات ادراکی تلآویو ترویج میکنند. با این حال، این پیشنهاد، با نادیدهگرفتن حقوق ایران، شانس موفقیت محدودی دارد. آینده مذاکرات به یافتن توازنی عادلانه میان حقوق مشروع ایران و نگرانیهای جهانی وابسته است. در پیوست آنچه گفته شد و برای واکاوی دلایل پافشاری واشنگتن بر غنیسازی صفردرصدی، گپوگفتی با رحمن قهرمانپور داریم تا ارزیابی این تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل را در این زمینه جویا شویم.
جناب قهرمانپور، گفتوگو را از پیشنهاد جدید مطرحشده پس از دور پنجم مذاکرات هستهای آغاز کنیم. آنطور که یک منبع دیپلماتیک مطلع از پرونده به روزنامه «ریپوبلیکا» گفته، گویا پیشنهاد مطرحشده از سوی عمانیها که در حقیقت بسته خود آمریکاییها تلقی میشود، ناظر بر «توقف برنامه غنیسازی اورانیوم ایران به مدت سه سال در ازای برداشتهشدن بخشی از تحریمها» است که این پیشنهاد هم به نحوی همان درخواست آمریکاییها برای لغو غنیسازی در ایران، البته به صورت موقت است. با این حال و فارغ از اینکه این پیشنهاد در نهایت چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد، میخواهم این پرسش بنیادین را مطرح کنم که به چه دلیل یا دلایلی، دونالد ترامپ تا به این اندازه اصرار دارد که توافق با تهران حتماً با محوریت غنیسازی صفر درصد به نتیجه برسد؟ آیا موضوع به حفظ امنیت اسرائیل بازمیگردد یا آنکه ترامپ نمیخواهد متهم به احیای برجام به عنوان دستاورد اوباما و دموکراتها شود؛ چون پذیرفتن غنیسازی ۳.۶۷ درصد در ایران با هر خوانش سیاسی، قطعاً به معنای احیای برجام خواهد بود که ترامپ از آن حذر دارد. در سطح تحلیلی دیگر، میتوان اینگونه برداشت کرد که به دلیل قانون ۱۲۳، اساساً آمریکا فقط به کشورهایی اجازه برخورداری از چرخه کامل سوخت هستهای میدهد که در جبهه آنها قرار بگیرد و چون میداند ایران قطعاً در این بلوکبندی تعریف نمیشود، به همین دلیل بر سلب حق غنیسازی از تهران تأکید دارد.
هرکدام از نکاتی که گفتید، میتواند دلایل فشار دولت ترامپ بر سلب حق غنیسازی از ایران باشد، اما به باور من گزینه دومی که به آن اشاره کردید، گزینه درستتری به نظر میرسد. یعنی دونالد ترامپ به دنبال آن است که به توافقی متفاوت از برجام به عنوان دستاورد اوباما و دموکراتها دست پیدا کند؛ چون دونالد ترامپ اتفاقاً با زیر سوال بردن این توافق و نامیدن برجام به عنوان بدترین توافق تاریخ آمریکا، اکنون نمیتواند دوباره آن را احیا کند و به همین دلیل سعی دارد به توافقی بالاتر از برجام برسد. درباره قانون ۱۲۳ که شما پرداختید، قطعاً این قانون شامل ایران نمیشود. آمریکا بیش از ۴۰ سال است با ایران همکاری هستهای ندارد. این قانون شامل کشورهایی مانند امارات متحده عربی میشود که با ایالات متحده همکاری هستهای دارد. موضوع حفظ امنیت اسرائیل هم یک توجیه یا بهانه است. لذا به نظر من درستترین گزینه این است که دونالد ترامپ سعی دارد با تعلیق حق غنیسازی در ایران، عنوان کند به توافقی جامعتر، بهتر، قویتر و پایدارتر از برجام رسیده است.
از نظر فنی برای حل مشکل غنیسازی در ایران این امکان وجود دارد که هم ایران غنیسازی خود را ادامه بدهد و هم آمریکاییها با افزایش بازرسی و اقدامات نظارتی مطمئن شوند برنامه هستهای ایران به سمت اهداف نظامی نخواهد رفت. لذا در شرایطی که راهحل فنی وجود دارد، عدم پذیرش آن از سوی دونالد ترامپ صرفاً میتواند دلایل سیاسی داشته باشد و مهمترین دلیل سیاسی هم این است که ترامپ نمیخواهد متهم به این شود که سند برجام به عنوان میراث دوره اوباما و دموکراتها را دوباره احیا کرده است؛ سندی که خود ترامپ آن را بدترین توافق آمریکا میدانست و با همین توجیه هم از آن خارج شد.
در این بین سفر آقای پزشکیان به عمان را در این امتیازدهی و امتیازگیری چگونه ارزیابی میکنید؟
ما در شرایطی قرار داریم که هرگونه تحرکی میتواند کمککننده باشد. همانگونه که قبلتر سلطان عمان به روسیه رفت و درباره پرونده هستهای با طرف روسی مذاکره کرد، قطعاً سفر آقای دکتر پزشکیان به عمان هم میتواند در این شرایط کمککننده باشد. طبیعتاً دیدارها، مذاکرات و بحثهایی که درباره پرونده هستهای با طرفهای عمانی انجام میشود، میتواند تأثیر خود را بگذارد، اما لزوماً به معنای آن نیست که با یک سفر رئیسجمهور ایران میتوان توافق را در دسترس دید یا تصور کنیم که کل رویکرد ایران با این سفر تغییر پیدا میکند.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «شراکت پایدار با همسایه میانجی» را برگزید و نوشت: «روابط ایران و عمان را میتوان تجلی تمام و کمال سیاست همسایگی در منطقه پرآشوب خاورمیانه دانست. روابطی تاریخی با اشتراکات فرهنگی، تماسهای سطح بالای سیاسی و همکاری اقتصادی در حال ظهور که مسعود پزشکیان را راهی سفری دوروزه به این سلطاننشین کرده است. این سفر در اوج مذاکرات ایران و آمریکا به میزبانی و میانجیگری عمان انجام میشود و طبیعتاً یکی از محورها و دستورکارهای گفتوگو میان مقامات دو کشور را تشکیل میدهد.
در روزهای گذشته خبرها و گمانههای زیادی درخصوص پیشنهادها و راهکارهای مسقط برای برونرفت ایران و آمریکا از مساله غنیسازی مطرح شده که طبیعتاً در این سفر و با توجه به حضور سیدعباس عراقچی وزیر خارجه مورد تبادل نظر قرار خواهد گرفت.
فراتر از این زمینه مهم که طبیعتاً در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات و شکلگیری توافق میتواند سیاست و روابط همسایگی میان ایران و دولتهای عربی خلیج فارس را بیش از پیش تقویت کند و سایه تهدید و تنش را از سر منطقهای که در حال پوستاندازی و گذار به دوران جدیدی از تجارت و فناوری است، بردارد، خود روابط دوجانبه ایران و عمان است که ظرفیتهای قابلتوجه و نهفتهای دارد که میتواند در بستر همین فضای موجود نیز رشد و توسعه پیدا کند.
در این چارچوب مسعود پزشکیان با دعوت رسمی سلطان هیثم بن طارق آل سعید و با شلیک ۲۱ گلوله توپ توسط گارد ویژه تشریفات در قصر سلطنتی «العلم» عمان مورد استقبال قرار گرفت. این سفر پاسخی به پیام سلطان عمان است که در سفر وزیر خارجه این کشور به تهران در تاریخ ۱۰ دیماه ۱۴۰۳ تقدیم رئیسجمهور ایران شد. پیش از این هیثم بن طارق ۶ خرداد ۱۴۰۲ به تهران سفر کرده بود.
پزشکیان در جریان دیدار با سلطان عمان، با تاکید بر آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای گسترش همکاریها با عمان در همه زمینهها و با اشاره به نقش فعال و سازنده سلطنت عمان در روند مذاکرات غیرمستقیم، اظهار کرد: از تلاشهای خوب کشور دوست و برادر عمان، در مسیر میانجیگری در موضوع مذاکرات قدردانی میکنیم و امیدواریم این روند به نتایج خوبی منجر شود. وی با تاکید بر جایگاه راهبردی عمان در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گفت: جمهوری اسلامی ایران به عمان اعتماد کامل دارد؛ این اعتماد، مسؤولیت دو طرف را برای تقویت روابط و پیگیری تفاهمات سنگینتر میکند.
رئیسجمهور با قدردانی از مواضع صریح سلطنت عمان در حمایت از مردم فلسطین تصریح کرد: از مواضع خوب شما درباره مساله غزه و حمایت از مظلومان صمیمانه تشکر میکنیم. پزشکیان در بخش دیگری از سخنان خود بر ضرورت تسهیل روند مبادلات اقتصادی، تسهیلگری تجاری و گسترش همکاریهای فیمابین در حوزههای دفاعی و امنیتی تاکید کرد.
سلطان عمان با قدردانی از حسن اعتماد رهبر معظم انقلاب اسلامی به نقش میانجیگرانه عمان تاکید کرد: ما در این روند، هیچ منفعت و مصلحت شخصی را دنبال نمیکنیم و صرفاً با نیت خیرخواهانه وارد شدهایم. مطمئن باشید که مواضع ایشان که از سوی شما به ما منتقل میشود، با دقت و احترام کامل مورد توجه و پیگیری ما قرار میگیرد.»





نظر شما