به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ارس مایه حیات دشتهای تشنه میشود» نوشت: «شمارش معکوس برای تکمیل ابرپروژه ملی انتقال آب ارس به تبریز پس از ۱۹ سال بلاتکلیفی آغاز شده تا با توجه ویژه دولت چهاردهم به رفع تنش آبی در کشور، مشکل تأمین آب شهرستانهای جلفا، مرند، شبستر و تبریز تا ۳ سال آینده برطرف شود. طرحی مهم و حیاتی که علاوه بر تأمین آب شرب کلانشهر تبریز، ۲۲ شهر و ۱۶۹ روستا را نیز از مزایای خود بهرهمند کرده و توسعه پایدار منطقه و بهبود کیفیت زندگی را به شهروندان آذربایجان شرقی هدیه خواهد داد. طبق گفته مجری پروژه انتقال آب ارس به «ایران»، از مجموع ۱۴۰ کیلومتر طرح آبرسانی که برای تأمین بخشی از آب آشامیدنی و صنعتی مورد نیاز شهرها و روستاهای استان طراحی شده، ۳۵ کیلومتر اجرا شده و ۱۰۵ کیلومتر دیگر شامل اجرای خطوط انتقال، ایستگاههای پمپاژ، مخازن ذخیره و تصفیهخانه آب باقی مانده است. طبق قرارداد، مدت تکمیل ابرپروژه آبرسانی ارس ۵ سال هدفگذاری شده که در صورت رفع موانع و تزریق اعتبارات مورد نیاز (۳۰ همت)، اجرای آن تسریع پیدا کرده و ظرف ۳ سال آینده به بهرهبرداری خواهد رسید. پروژهای عظیم که با تکمیل آن تا ۲۵ سال از لحاظ تأمین آب شرب در آذربایجان شرقی، مشکلی جدی وجود نخواهد داشت.
کمبود منابع آب زیرزمینی، خشکسالیهای متوالی، کاهش مستمر ذخیره مخازن سدها و استفاده حداکثری از منابع برای تأمین آب شهرها، سالهاست که تأمین آب کافی و بهداشتی آذربایجان شرقی را با چالشهای گسترده مواجه کرده است. دولت برای رفع این مشکل استفاده از آب ارس را به عنوان راهکاری مهم و پایدار در دستور کار قرار داد تا همزمان با کاهش بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از خشک شدن چاهها و قناتها، آب شرب بیش از ۵/۳ میلیون نفر از ساکنان آذربایجان شرقی را تأمین کند.
مطالعات طرح انتقال آب ارس سال ۱۳۸۵ کلید خورد و اجرای آن با اخذ مجوزهای لازم بهصورت سرمایهگذاری (فاینانس) خارجی مورد تصویب قرار گرفت. البته به دلیل تحریمها و عدم تأمین اعتبارات مورد نیاز از محل جذب سرمایه خارجی، اجرای پروژه با کندی مواجه شد. با وجود این طی چند سال گذشته، بخشی از پروژه انتقال آب ارس در قالب طرح و توسعه بهرهبرداری ارس با اعتبار از محل صندوق توسعه ملی با لولهگذاری ۳۵ کیلومتر تا روستای پیراسحاق مرند انجام گرفت؛ سپس با همکاری شرکت آب منطقهای و قرارگاه خاتم الانبیا این لولهگذاری با اعتبار یک همت و به طول۷ کیلومتر تا روستای زال مرند ادامه پیدا کرد.
چندی پیش در جریان بازدید معاون اول رئیس جمهوری از کارگاه خط لوله انتقال آب ارس، اعلام شد که کار اجرای این ابرپروژه با تأدیه و تخصیص بدهی ۲۲۰ میلیون دلاری جمهوری آذربایجان به جمهوری اسلامی ایران از محل اجرای سد «قیزقلعه سی» سرعت گرفته است. «محمدرضا عارف» پس از شنیدن مشکلات و مسائل اجرای این طرح بزرگ آبرسانی، دستورات لازم را برای رفع برخی موانع صادر کرد. به گفته معاون اول رئیس جمهوری، در صورت اتمام این پروژه حدود ۱۸۰ میلیون متر مکعب آب از ارس برای تبریز و دیگر شهرهای استان تأمین میشود که میتواند مشکلات کمآبی منطقه را به مقدار زیادی کاهش دهد.
طبق گفته مجری پروژه انتقال آب ارس، «ضرورت طرح انتقال آب ارس با هدف تأمین بلندمدت نیازآبی شهرستانهای تبریز، مرند، شبستر و جلفا با جمعیتی بالغ بر سه میلیون نفر در افق ۱۴۲۵ شامل ۲۲ شهر از جمله کلانشهر تبریز و ۱۶۹ روستا و مجتمعهای صنعتی واقع در مسیر خط انتقال آب ارس هدفگذاری شده است.»
«رضا الهیاری» تصریح میکند: «اجزای این پروژه شامل، آبگیر و پیشتصفیه با ظرفیت برداشت ۱۸۴.۴ میلیون مترمکعب در سال در حاشیه رودخانه ارس، خط انتقال شامل لوله فولادی ۲۰۰۰ میلیمتری بطول ۱۰۵ کیلومتر و تونل بطول ۵ کیلومتر، تصفیه خانه در دو مدول به ظرفیت کل ۷ مترمکعب در ثانیه با یک باب ایستگاه پمپاژ به ارتفاع پمپاژ ۱۵۰ متر و ۷ باب مخزن به حجم کل ۲۶۰ هزار متر مکعب و نیرورسانی شامل احداث پست برق ۱۳۲/۴۰۰ کیلوولت و خط ۱۳۲ کیلوولت بطول ۷۰ کیلومتر است.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اسنپبک آخرین ماشه برجام، برای جنگ روانی علیه ایران» نوشت: «یکی از موضوعاتی که پس از امضای توافقنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به محور اصلی انتقادات تبدیل شد، سازوکار پیشبینیشده در آن برای حلوفصل اختلافات است که با عنوان «مکانیسم ماشه» شناخته میشود. هدف از طراحی این مکانیسم، ایجاد عاملی بازدارنده برای طرفین توافق بود تا آگاه باشند در صورت عدم پایبندی به تعهدات، درصورتی که یکی از اعضا اعتراضی را مطرح و بر آن پافشاری کند، طی فرآیندی مشخص، امکان لغو کامل توافق و بازگشت به شرایط پیش از آن وجود دارد. این رویداد به معنای فعال شدن مجدد قطعنامههای شورای امنیت خواهد بود. با این حال، اکنون تنها چند ماه تا سررسید روز نهایی توافق برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ باقی مانده است و همین امر موجب شده طرف مقابل، تهدید به اجرای قریبالوقوع مکانیسم ماشه کند تا این قطعنامهها را مجدداً فعال سازد. در این نوشتار، درک صحیح از مکانیسم ماشه، اهمیت قطعنامههای شورای امنیت و تأثیر آن بر مذاکرات جاری با آمریکا مورد بررسی قرار میگیرد.
مکانیسم ماشه تضمین اجرای درست توافق برجام از سوی اعضای آن است. هنگامی که در تیر ۱۳۹۴ برجام بین ایران و کشورهای ۱+۵ امضا شد هر یک تعهداتی را برعهده گرفتند. از سمت ایران اقدامات هستهای همچون اجرای پروتکل الحاقی و نظارتهای ویژه، کاهش سطح غنیسازی اورانیوم، محدودیت در میزان مواد غنیشده، محدودیت در تعداد و نوع سانتریفیوژهای مورد استفاده، بازطراحی راکتور آب سنگین اراک و تعطیلی مرکز غنیسازی در فردو پذیرفته شد. در ازای آن طرف مقابل هم پذیرفت به غیر از تحریمهایی که خارج از محدوده این توافق هستند، بخشی از تحریمهای ایران را لغو و بخشی دیگر را تعلیق کند. همینطور به موجب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که تأییدکننده برجام است مقرر شد تا کلیه قطعنامههای قبلی مرتبط با فعالیت هستهای ایران برای ۱۰ سال موقتاً لغو شوند و اگر طی این مدت همهچیز مطابق برجام به خوبی پیش رفت کلیه قطعنامهها به صورت خودکار و دائمی لغو شوند.
با توجه به تعهداتی که طرفین برعهده گرفته بودند نیاز بود داوری نیز برای تأیید اجرای کامل این تعهدات تعیین شود. در مورد مباحث فنی وظیفه داوری به آژانس بینالمللی انرژی اتمی واگذار شد اما در مورد رفع تحریمها چه کسی میتوانست چنین داوری نهایی را انجام دهد؟ حتی طرفهای مقابل ایران نیز آژانس و گزارشهای فنی آن را کافی نمیدانستند. در نتیجه، سازوکاری برای رسیدگی به اختلافات احتمالی در اجرای تعهدات در متن برجام گنجانده شد که به مکانیسم ماشه معروف است.
بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام که ذیل عنوان سازوکار حلوفصل اختلافات قرار گرفتهاند به این موضوع اختصاص یافته و به عنوان مکانیسم ماشه شناخته میشوند. سازوکار یاد شده به این شکل است که اگر هر یک از اعضای برجام اعتراضی مبنی بر عدم اجرای بخشی از تعهدات توسط هر کدام از سایر اعضا داشت میتواند شکایتی را مطرح کند. این شکایت در مرحله اول توسط کمیسیون مشترک بررسی میشود. اعضای کمیسیون مذاکرهکنندگان ارشد دولتهای عضو یا معاونان وزرای خارجه هستند. اعضا ظرف مدت ۱۵ روز باید شکایت را بررسی و اختلاف را حلوفصل کنند در غیر این صورت یا باید زمان بررسی را تمدید کنند یا آن را به هیئت وزرای خارجه ارجاع دهند.
در مرحله دوم وزاری خارجه نیز ۱۵ روز مهلت دارند که این اعتراض را بررسی کنند. البته این امکان وجود دارد که در صورت درخواست عضو شاکی و یا عضوی که از آن شکایت شده، یک هیئت مشورتی متشکل از نمایندگان آن دو و نیز یک طرف سوم مستقل تشکیل شود تا همزمان با وزاری خارجه و یا حتی به جای آن اختلاف را بررسی کند. رأی این هیئت غیرالزامآور است و نظر نهایی همچنان با وزاری امور خارجه خواهد بود که در صورت عدم حلوفصل اختلاف یا باید مهلت بررسی را تمدید کنند و یا آن را مجدداً به کمیسیون مشترک ارجاع دهند. در مرحله سوم کمیسیون برای ۵ روز دیگر اختلاف را بررسی میکند و اگر طرف شاکی همچنان اصرار داشت که عدم اجرای تعهدات عضو دیگر مصداق عدم پایبندی اساسی به برجام بوده است شکایت به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده میشود.»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تکلیف غنیسازی» نوشت: «رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار «خانوادههای شهید رئیسی و دیگر شهیدان خدمت» و خانوادههای شهدای مسئول در دهههای اخیر، هدف اصلی از تجلیل و ستایش شهیدان را تدبر و درسآموزی خواندند و با تشریح خصوصیات قلبی، زبانی و عملی رئیسجمهور شهید گفتند: رئیسی عزیز مصداق کامل خصوصیات یک مسئول حکومت الهی بود و با تلاش خستگیناپذیر به «مردم و به آبرو و عزت و اعتبار ملت» خدمت کرد و این راه و روش برای همه ما مسئولان، جوانان و آیندگان درس بزرگی است.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با تذکر به طرف امریکایی مذاکرات غیرمستقیم برای پرهیز از یاوهگویی تأکید کردند: حرفهای امریکاییها درباره اینکه اجازه غنیسازی به ایران نمیدهیم غلط زیادی است و جمهوری اسلامی سیاست و روش خود را در این زمینه دنبال خواهد کرد.
این روزنامه همچنین با تیتر «رهبر انقلاب تکلیف را کاملاً مشخص کردند» نوشت: عباس عراقچی دیروز در اولین اظهارنظر پس از مراسم بزرگداشت شهدای خدمت در حسینیه امام خمینی (ره) که با موضع رهبر انقلاب درباره مذاکرات هستهای همراه بود، گفت: «آنچه که الان ما شاهد آن هستیم، مواضع کاملاً غیرمعقول و غیرمنطقی توسط امریکاییها و علنی کردن این مواضع است که با پاسخ فوری ما مواجه شد.»
وزیر خارجه ایران گفته که «بحث غنیسازی اصلاً موضوعی نیست که از نظر ما قابلمذاکره باشد و من پاسخ صریح را در چند روز گذشته دادم. امروز هم مقام معظم رهبری تکلیف را کاملاً روشن کردند.» عراقچی گفته که ما برای اصول و مواضع خود که حقوق مردم ایران را تأمین میکند، وارد مذاکره شدیم و به هیچ وجه از این حقوق کوتاه نخواهیم آمد. موضع عراقچی درحالی بیان شده که «استیو ویتکاف»، فرستاده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه روز دوشنبه در کنفرانسی که روزنامه صهیونیستی جروزالمپست آن را برگزار کرد، مدعی شد: دولت ترامپ همچنان مصمم است گروه حماس را شکست دهد، از دستیابی ایران به سلاح هستهای جلوگیری کند و توافقهای ابراهیم را گسترش دهد. ویتکاف با تکرار سخنان رئیسجمهوری آمریکا در خصوص تحولات منطقه در زمان پایان یافتن دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ در ژانویه ۲۰۲۱ مدعی شد: ایران در وضعیت دشواری قرار داشت، نیروهای نیابتیاش از منابع [مالی] محروم بودند و توافقهای ابراهیم نوید دهنده صلح و پیشرفت بود.
موضع وزیر خارجه ایران که با فاصله کمی بعد از سخنان دیروز رهبر انقلاب بیان شد، نشانه ورود مذاکرات به مرحله دشوارتر، در شرایطی است که به گفته «محمد بن عبدالرحمان آلثانی» نخستوزیر و وزیر امور خارجه قطر، دوحه در حال گفتوگو با ایران و عمان برای پرکردن شکاف بین واشینگتن و تهران است. سخنگوی وزارت خارجه به آنچه که «ملاقاتهای خوب وزیر امور خارجه با همتایان خود از عمان و قطر» در حاشیه مجمع گفتوگوی تهران میخواند، اشاره کرده و گفته که «تا جایی که به ما مربوط میشود، هنوز در اینخصوص تصمیم قطعی اتخاذ نشده است. پیشنهادهایی برای زمان و مکان از طرف وزارت امور خارجه عمان مطرح شده، اما تا این لحظه که من خدمت شما صحبت میکنم، زمان و مکان قطعی مشخص نیست.» تحت چنین شرایطی، بخش مهمی از رسانههای غربی موضع بدبینانه رهبری انقلاب به نتیجهبخش بودن مذاکرات را برجسته کردند. رویترز گزارش داده که آیتالله خامنهای خواستههای آمریکا در مذاکرات هستهای را «افراطی و غیرقابل قبول» خوانده و نسبت به نتیجهبخش بودن این گفتوگوها ابراز تردید کرده است. فایننشالتایمز نوشت که آیتالله خامنهای نسبت به نتیجه مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا ابراز بدبینی کرده و گفته است که بعید میداند این گفتوگوها به نتیجهای برسد. الجزیره هم نوشت که آیتالله خامنهای قاطعانه انتقادات آمریکا از برنامه هستهای ایران را رد کرده و گفته است: «ما برای غنیسازی اورانیوم از هیچ کشوری اجازه نمیگیریم.» آسوشیتدپرس هم گزارش داد: «ناظران بینالمللی نگرانی فزایندهای دارند که پیشرفت ایران در غنیسازی هستهای ممکن است به بیثباتی بیشتر در خاورمیانه منجر شود.» تریتا پارسی، کارشناس امور ایران در ریسپانسیبل استیت کرافت هشدار داده که اصرار استیو ویتکاف نماینده تندرو دونالد ترامپ، بر «غنیسازی صفر» بهعنوان خط قرمز در مذاکرات هستهای با ایران تأکید میکند؛ موضعی سختگیرانه که خطر از بین بردن کامل دیپلماسی را در پی دارد.
با این حال، برخی ناظران میگویند که مفصلبندی جملات دیروز رهبری انقلاب به شیوهای نبود که مذاکرات را بینتیجه کند. یک کارشناس که خواست نامش ذکر نشود میگوید: «زبان آیتالله خامنهای به دقت تنظیم شده است تا درهای مذاکره را باز نگه دارد، در حالی که نشان میدهد ایران انتظار منافع ملموسی دارد.» او میگوید که این موضع لزوماً رد دیپلماسی نیست، بلکه خواستههایی برای احترام به حقوق هستهای ایران و نفوذ منطقهای آن را مطرح میکند. تریتا پارسی نیز میگوید: «ترامپ بهزودی به محدودیتهای این رویکرد پی خواهد برد و احتمالاً - دیرهنگام - به سمت تمدید مهلت مذاکرات روی خواهد آورد. اما این چرخش، ایالات متحده را وارد عرصهای بسیار پیچیدهتر خواهد کرد.»
آخرین نظرسنجی دانشگاه مریلند نشان میدهد بیش از دو سوم پاسخدهندگان (۶۹ درصد) گفتند که توافق مذاکرهشدهای را ترجیح میدهند که برنامه هستهای ایران را به اهداف صلحآمیز، با نظارت دقیق، محدود کند، در حالی که تنها ۱۴ درصد گفتند که اقدام نظامی را در تلاش برای نابودی برنامه هستهای ایران ترجیح میدهند؛ ۱۸ درصد گفتند که نمیدانند. در این نظرسنجی سوال شده است که سیاست آمریکا با هدف محدود کردن احتمال توسعه سلاحهای هستهای توسط ایران است و از نظرسنجیشوندگان خواسته که شما کدام مسیر را برای دستیابی به این هدف توسط دولت ترجیح میدهید که ۷۸ درصد از افراد عادی نزدیک دموکراتها از مسیر توافق مذاکره شده حمایت کردند، و حتی ۶۴ درصد از جمهوریخواهان و ۶۷ درصد از مستقلها نیز از این امر حمایت کردند.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «شهید رئیسی و فصل نوین سیاست ایران» را برگزید و نوشت: «پس از روی کار آمدن آیتالله شهید سیدابراهیم رئیسی در سال ۱۴۰۰، بسیاری از ناظران معتقدند سبک مدیریتی و رویکرد شخصی او فصل تازهای در سیاست ایران گشود. این فصل جدید نه در آمارهای اقتصادی یا شعارهای سیاست خارجی، بلکه در شیوه حکمرانی فراجناحی، جوانگرایی در مدیریت و مردمداری صادقانه نمایان شد. هر چند انتخابات ۱۴۰۰ به دلیل ناکارآمدی سیاستهای دولتهای پیشین با مشارکتی نسبتاً پایین برگزار شد اما عملکرد و منش رئیسی در دوران ریاستجمهوری نشان داد او فراتر از جناحبندیهای مرسوم حرکت میکند و کوشید «رئیسجمهور همه مردم» باشد. در ادامه به بررسی ابعاد شخصیتی و مدیریتی او میپردازیم که چنین فضایی را پدید آورد.
یکی از مهمترین ویژگیهای شهید رئیسی رویکرد فراجناحی او در سیاست بود. وی خود را در انتخابات ۱۴۰۰ نامزدی «مستقل» معرفی و تصریح کرد «تیم همکاران خود را از میان افراد شایسته و کارآمد، بدون توجه به جریانهای سیاسی» برخواهد گزید. این بدین معناست که رئیسی تلاش داشت وامدار هیچ حزب یا جناحی نباشد و صرفاً بر مبنای شایستگی افراد تصمیمگیری کند. چنین رویکردی تفاوت آشکاری با برخی دولتهای پیشین داشت که معمولاً ترکیب کابینه و مدیرانشان بازتابدهنده جناح پیروز انتخابات بود.
شهید رئیسی از همان ابتدا کوشید نشان دهد رئیسجمهور همه مردم است، نه یک جناح خاص. به گفته محمد هاشمی (فعال سیاسی اصلاحطلب) رئیسی پس از پیروزی در انتخابات با چهرههای اصلاحطلب تماس گرفت و از آنان هم پیشنهاد و راهحل خواست تا ثابت کند رئیسجمهور همه مردم است. حتی سایتی را معرفی کرد تا هر فرد و گروهی پیشنهادهای خود را برای دولت آینده مطرح کند. این سطح از تعامل با جریانهای مختلف سیاسی آن هم در آغاز به کار دولت، حاکی از عزم او برای تشکیل یک دولت فراگیر ملی بود. غلامرضا مصباحیمقدم (عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام) نیز تأیید میکند رئیسی معتقد به دولت فراجناحی بود و میخواست از همه ظرفیتهای کشور برای اعتلای نظام و حل مشکلات مردم بهره ببرد.
نتیجه چنین نگرشی را میتوان در ترکیب کابینه سیزدهم مشاهده کرد. کابینه پیشنهادی رئیسی شامل ترکیبی از مدیران باتجربه و چهرههای جوانتر بود که از نظر تخصص و تعهد در تراز مطلوبی قرار داشتند. این ترکیب متفاوت که میتوان از آن با تعبیر «پوستاندازی مدیریتی» یاد کرد، نشاندهنده تلاش عملی دولت سیزدهم برای حرکت فراتر از چارچوبهای جناحی بود.
حتی کارشناسان سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب نیز اذعان داشتند ویژگیهای شخصیتی رئیسی ظرفیت تشکیل چنین دولتی را باورپذیر کرده بود؛ چنانکه محمدعلی وکیلی، نماینده اصلاحطلب مجلس دهم بیان کرده بود ویژگیهای لازم برای دولت فراجناحی در آقای رئیسی وجود دارد. به بیان دیگر، شخصیت جامعنگر رئیسی به او امکان داد تا راهبرد وفاق ملی را در پیش گیرد.
سرمایه اجتماعی واقعی رئیسی را باید در عملکرد دولت او و تعامل با همه اقشار و جناحها جستوجو کرد، نه صرفاً آمار روز انتخابات ۱۴۰۰، چرا که تا قبل از آن اساساً سبک سیاستورزی او برای مردم چندان شناختهشده نبود. بویژه انتخاباتی که آمار مشارکتش هم به واسطه عوامل گستردهتری نظیر سرخوردگی از شرایط اقتصادی، همهگیری کرونا و ناکامی تدابیر دولت پیشین کاهش قابل ملاحظهای یافته بود.
در طول ۳ سال خدمت، وی نشان داد کینهتوزی و دعواهای جناحی در روش او جایی ندارد و به دنبال همافزایی همه نیروها بود. شهید رئیسی کینه سیاسی نداشت و هرگز وارد تسویهحساب جناحی نشد. این رفتار مداراجویانه و قانونی، دولت سیزدهم را به دولتی متمایز بدل کرد که رنگ و بویی ملی و فراگیر داشت. همین ویژگیها بود که باعث محبوبیت شهید رئیسی در میان آحاد مردم شد و همه جناحها و شخصیتهای سیاسی به ایشان علاقهمند بودند. به بیان دیگر، رئیسی توانست تا حد زیادی شکاف میان حاکمیت و بخشهایی از جامعه را که در سالهای قبل ایجاد شده بود ترمیم کند و فضایی از اعتماد متقابل به وجود آورد.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «دیپلماسی هنوز فرصتی برای نجات دارد؟» را برگزید و نوشت: «با گذشت چهار دور از مذاکرات هستهای میان ایران و ایالات متحده، پیچیدگیها و ابهامات فراوانی همچنان بر مسیر گفتوگوهای تهران و واشنگتن سایه افکنده است. تأکید بیش از حد دولت دونالد ترامپ بر سلب حق غنیسازی اورانیوم از ایران، نهتنها گرههای موجود را کورتر کرده، بلکه دور پنجم مذاکرات را در معرض تأخیر یا حتی تعلیق قرار داده است. این پافشاری غیرمنطقی آمریکا که در تضاد با حقوق مشروع ایران در چارچوب معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) قرار دارد، مذاکرات را به لبه پرتگاه کشانده و بیم شکست گفتوگوها را بیش از پیش تقویت کرده است. در این میان، تحرکات مخرب برخی بازیگران بینالمللی، بهویژه کشورهای اروپایی و طرح ایدههایی نظیر کنسرسیوم غنیسازی، لایههای جدیدی از پیچیدگی را به این معادله حساس افزوده است.
ایران از ابتدای مذاکرات غیرمستقیم با ایالات متحده که با میانجیگری عمان در مسقط و رم برگزار شده، بر حفظ حقوق هستهای خود تأکید کرده است. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در واکنش به اظهارات اخیر کارولین لویت، سخنگوی کاخ سفید که بار دیگر بر خط قرمز آمریکا مبنی بر توقف کامل غنیسازی در ایران تأکید کرد، موضعی قاطع اتخاذ و تأکید کرد: «هرچقدر این مواضع را تکرار کنند، تغییری در اراده ما ایجاد نمیشود. غنیسازی حق مسلم ایران است و ما به آن ادامه خواهیم داد». این اظهارات، پاسخی صریح به استیو ویتکاف، مذاکرهکننده ارشد آمریکا بود که در مصاحبهای با شبکه ایبیسی مدعی شد: «ما حتی یک درصد ظرفیت غنیسازی را به ایران نخواهیم داد». این رویکرد غیرسازنده آمریکا که با فشارهای اسرائیل و مواضع تند نتانیاهو همراستا به نظر میرسد، مذاکرات را عملاً به بنبست کشانده است.
به گفته یک مقام ایرانی که نخواست نامش فاش شود، «ایران نمیخواهد در مذاکراتی شرکت کند که نتیجه آن از پیش شکستخورده باشد. اگر هدف جلوگیری از دستیابی به سلاح هستهای است، راهحلهایی وجود دارد، اما غنیسازی صفر به معنای نادیدهگرفتن حقوق ملت ایران است». این اظهارات نشاندهنده عمق شکاف میان دو طرف است، جایی که ایران بر حفظ دستاوردهای علمی و فنی خود اصرار دارد و آمریکا با پافشاری بر خواستهای غیرواقعبینانه، عملاً مذاکرات را به بازی مار و پله تبدیل کرده است.
در این بین برخی ناظران مانند سیدحسین موسویان، مذاکرهکننده سابق هستهای ایران، با انتقاد از روند فعلی، بر لزوم مذاکرات مستقیم تأکید کرده و هشدار داده است که «ادامه گفتوگوهای غیرمستقیم و مذاکره از طریق رسانهها، به جای اتاقهای بسته، نتیجهای جز بنبست نخواهد داشت». او معتقد است که «اگر مذاکرات از ابتدا بهصورت مستقیم انجام میشد، احتمال بروز چنین وضعیت آشوبناکی کمتر بود». این دیدگاه، ضرورت بازنگری در رویکردهای دیپلماتیک را برجسته میکند، بهویژه زمانی که مواضع علنی واشنگتن پس از هر دور مذاکره تغییر میکند و اعتماد تهران را به جدیت طرف مقابل خدشهدار میکند.
بااینحال باید تصریح کرد که فارغ از انجام مذاکرات مستقیم یا غیرمستقیم، در صورت شکست روند طیشده پس از چهار دور گفتوگو در رم و مسقط، مسئولیت آن بهطورکامل بر عهده زیادهخواهیهای دولت ترامپ خواهد بود. اصرار بر غنیسازی صفر درصدی که در حقیقت نقض آشکار تعهدات بینالمللی و حقوق ایران تحت NPT است، نهتنها مذاکرات را به مخاطره انداخته، بلکه پیامدهای گستردهتری برای ثبات منطقهای و دیپلماسی جهانی به همراه خواهد داشت. ایران بارها اعلام کرده که برنامه هستهایاش صرفاً برای مقاصد صلحآمیز است و آماده همکاری با نهادهای بینالمللی، از جمله آژانس بینالمللی انرژی اتمی، برای تضمین شفافیت است. اما سلب کامل حق غنیسازی، خط قرمزی است که تهران هرگز از آن عبور نخواهد کرد.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «احتمال تحریم هدفمند تلآویو» را برگزید و نوشت: «فشارهای بینالمللی بر اسرائیل بهدلیل حمله نظامی جدیدش به غزه که صدها کشته تنها در چند روز گذشته بر جای گذاشته، در حال افزایش است.
«نادین ابراهیم» و «کارا فاکس» در گزارش دیروز برای سیانان نوشتند، رهبران بریتانیا، فرانسه و کانادا روز دوشنبه تهدید کردند که اگر اسرائیل حمله نظامی جدید خود را متوقف نکند و همچنان مانع ورود کمکها به غزه شود، «اقدامات مشخصی» از جمله تحریمهای هدفمند انجام خواهند داد.
درست زمانی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا منطقه را بدون امضای آتشبس و توافق گروگانگیری ترک کرد، اسرائیل حمله زمینی ویرانگر جدیدی را در غزه آغاز کرد. ارتش اسرائیل اعلام کرد که نیروهایش بهعنوان بخشی از عملیات «ارابههای گیدئون» به شمال و جنوب غزه منتقل شدهاند. این عملیات زمینی پس از روزها حملات هوایی سنگین به نوار غزه انجام شد که به گفته مقامات بهداشتی، تمام خانوادهها را از بین برده است.
اسرائیل اعلام کرده که اجازه ورود «مقدار اولیه غذا» به این منطقه محاصرهشده را خواهد داد؛ اقدامی که بنیامین نتانیاهو بهطور ضمنی به دلیل فشار شدید متحدان خود به آن اشاره کرد و روز دوشنبه، آژانس اسرائیلی که محمولههای کمکرسانی به غزه را تأیید میکند، اعلام کرد که پنج کامیون وارد این منطقه محاصره شده شدهاند. با این حال، تام فلچر، رئیس کمکهای سازمان ملل، این محموله را «محدود» و «قطرهای در اقیانوس آنچه که بهشدت مورد نیاز است» توصیف کرد. روز دوشنبه، نتانیاهو گفت که اسرائیل قصد دارد «کنترل کل نوار غزه را به دست گیرد».
گزارشگران سیانان بر این باورند که اگر نتانیاهو محاصره ۱۱ هفتهای غزه را لغو نکند، ممکن است حمایت نزدیکترین متحدان خود، از جمله ایالات متحده را از دست بدهد. رهبران بریتانیا، فرانسه و کانادا از اسرائیل خواستهاند عملیات نظامی خود در غزه را متوقف کند و اجازه ورود کمکهای بشردوستانه را بدهد. در بیانیه مشترکی از سوی این رهبران آمده است: «اگر اسرائیل حمله نظامی مجدد را متوقف نکند و محدودیتهای خود را بر کمکهای بشردوستانه لغو نکند، ما اقدامات مشخصتری را در پاسخ انجام خواهیم داد.» آنها هشدار دادند که این اقدامات میتواند شامل تحریمهای هدفمند باشد. در یک بیانیه مشترک جداگانه در روز دوشنبه، وزرای امور خارجه ۲۳ کشور، از جمله فرانسه، آلمان، ایتالیا و بریتانیا و نمایندگان اتحادیه اروپا از اسرائیل خواستند که فوراً اجازه «از سرگیری کامل» کمکها به غزه را بدهد و سازمان ملل و سازمانهای بشردوستانه را قادر سازد «بهطور مستقل و بیطرفانه برای نجات جان انسانها تلاش کنند.»





نظر شما