به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اف ۳۵ تا آستانه سقوط رفت» نوشت: «یکی از سوالات جدی در مورد مسائل اخیر منطقه، علت پایان حملات آمریکا به یمن است. چه شد که ترامپ ناگهان تصمیم گرفت صرفاً در ازای تضمین اینکه حملهای به کشتیهای آمریکایی نشود این حملات را متوقف کند و اسرائیل را به حال خود رها کند؟
روزنامه نیویورک تایمز روز سهشنبه هفته گذشته به وقت آمریکا در صفحه ۸ خود مقالهای را به قلم ۴ خبرنگار و با مشارکت یک خبرنگار دیگر خود منتشر کرد که در آن واقعیتهای جالبی در پاسخ به این سوال آمده بود: طرح اولیه حمله به یمن را ژنرال مایکل کوریلا پیش از دوران ترامپ آماده کرده بود. هفت تا هشت ماه حمله به پدافند هوایی و سپس ترورهایی نظیر آنچه رژیم اشغالگر در لبنان انجام داد.
بایدن با این طرح موافقت نکرد چرا که معتقد بود چنین طرحی باعث میشود جایگاه انصارالله در جامعه جهانی ارتقا پیدا کند. با وجود حمایت وزیر دفاع و مشاور وقت امنیت ملی آمریکا، ترامپ مخالفت کرد و صرفاً با یک حمله ۳۰ روزه موافقت کرد.
در روز سی و یکم ترامپ خواهان گزارش پیشرفت کار شد. با وجود ۱۱۰۰ حمله نظامی، پیشرفتی حاصل نشده بود. ایالات متحده حتی برتری هوایی بر حوثیها ایجاد نکرده بود. نیروهای انصارالله یمن هفت پهپاد آمریکایی MQ-9 Reaper را سرنگون کرده بودند و حملات ایالات متحده تنها در ماه اول، حدود ۱ میلیارد دلار سلاح و مهمات را سوزاند. علاوه بر این دو فروند F/A-18 Super Hornet 67 میلیون دلاری از ناو هواپیمابر پرچمدار آمریکا که وظیفه انجام حملات علیه حوثیها را بر عهده داشت، (به گفته نیویورک تایمز) به طور تصادفی از ناو به دریا سقوط کردند. از سوی دیگر انصارالله در طول بمباران شدید، بسیاری از پناهگاهها و انبارهای سلاح خود را تقویت کردند. ارزیابی جامعه اطلاعاتی آمریکا این بود که «مقداری تخریب» در توانایی حوثیها وجود دارد، اما این گروه به راحتی میتواند بازسازی شود.
علاوه بر این، ژنرال دن کین، رئیس جدید ستاد مشترک ارتش آمریکا، نگران بود که یک کمپین گسترده علیه حوثیها، منابع نظامی را از منطقه آسیا و اقیانوسیه دور کند. و مهمتر از همه اینکه چندین مقام آمریکایی گفتند که چندین فروند F-16 و یک جت جنگنده F-35 آمریکایی تقریباً توسط پدافند هوایی حوثیها مورد اصابت قرار گرفتند.
در اینجا باید به سراغ مقاله نشنال اینترست برویم که این کلمه «تقریباً» را توضیح داده است: «یک موشک زمین به هوای انصارالله از نوع(SAM) به سختی از کنار یک جنگنده نسل پنجم F-35 آمریکایی، جواهر تاج موجودی جنگندههای ایالات متحده، گذشت و این جنگنده مجبور شد برای جلوگیری از اصابت موشک، اقدام به فرار کند.»
به نوشته نیویورک تایمز پس از مجموعه این رویدادها، دیگر طاقت ترامپ تمام شد و پس از ارائه پیشنهادی از سوی عمان، آتشبس با انصارالله یمن را پذیرفت.
آنچه مسلم به نظر میرسد این است که در هوا، مانند زمین، داشتن سیستمهای گرانتر و پیشرفتهتر، دسترسی آزاد یا موفقیت بدون وقفه را تضمین نمیکند. سیستمهای با فناوری پایین میتوانند به طور قابل اعتمادی مانع اثربخشی سیستمهای با فناوری بالا شوند.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «جیغهای نیابتی!» نوشت: «دیروز آقای پزشکیان رئیسجمهور محترم کشورمان در «مجمع گفتوگوی تهران» که با حضور میهمانان خارجی تشکیل شده بود، با تاکید بر این گزاره که هرگز در مقابل زورگویی و باجخواهی آمریکا عقبنشینی نمیکنیم، گفت: «اگر از همین امروز انرژی از خلیجفارس منتقل نشود، آنها [آمریکا و اروپا] فلج خواهند شد». آقای پزشکیان در این بخش از سخنان عزتمندانه خود، دشمنان ایران اسلامی را به بستن تنگههرمز تهدید کرده است. تنگهای که دومین آبراه پر ترافیک جهان است و روزانه نزدیک به ۱۸ میلیون بشکه نفت که معادل ۴۲ درصد نفتخام حمل شده جهان است از این تنگه عبور میکند. درباره این بخش از سخنان دیروز آقای دکتر پزشکیان که با توجه به تهدیدها و تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان، میتواند برای دشمنان جمهوری اسلامی ایران اقدامی تلافیجویانه و حرکتی پشیمانکننده باشد، گفتنیهایی هست. بخوانید!
در این میان نکته در خور توجهی هست که از یک حرکت مرموز و مشکوک داخلی حکایت میکند و انتظار آن است که مسئولان اطلاعاتی و امنیتی در پی کشف آبشخور این حرکت مرموز و ضدایرانی باشند. نکته آنکه هرگاه کیهان بر ضرورت استفاده از اهرم یادشده پرداخته است، بلافاصله با دو حرکت به ظاهر متفاوت و در نهایت همسو روبهرو بودهایم. از یکسو، رسانهها و برخی از مقامات غربی و صهیونیستی به شدت از طرح موضوع ابراز عصبانیت همراه با نگرانی کردهاند و از سوی دیگر، غربگرایان و برخی از مدعیان اصلاحات، زبان و قلم به استهزا گشوده و کوشیدهاند این اهرم قدرتمند را نادیده بگیرند! به بیان دیگر باید گفت که پادوهای داخلی غرب، به نیابت از آمریکا و اسرائیل جیغ میکشند!
حالا به نکته مهمی توجه کنید که پادوهای داخلی دشمن و جریان سیاسی غربگرا هرگز به آن کمترین اشارهای نمیکنند، و آن اینکه: در تیرماه ۱۳۹۷ آقای روحانی رئیسجمهور وقت در واکنش به تهدید آمریکا و اروپا مبنی بر جلوگیری از صادرات نفت ایران خطاب به غربیها گفت؛ «کسی که اندکی سیاست بفهمد، نمیگوید جلوی صادرات نفت ایران را میگیریم. تنگههای زیادی داریم؛ تنگه هرمز فقط یکی از آنهاست». بعد از این اظهارنظر آقای روحانی، رهبر معظم انقلاب فرمودند؛ «سخنان رئیسجمهور در سفر اخیر به اروپا مبنی بر اینکه «اگر نفت ایران صادر نشود، نفت هیچ کشوری در منطقه صادر نخواهد شد» سخنانی مهم و حاکی از سیاست و رویکرد نظام است. وظیفه وزارت امور خارجه پیگیری جدی اینگونه مواضع رئیسجمهور است».
و در همان هنگام شهید بزرگوار سپهبد قاسم سلیمانی در نامهای خطاب به آقای روحانی نوشت: «آنچه از فرمایشات حضرتعالی در رسانهها منعکس شد، مبنی بر اینکه اگر نفت جمهوری اسلامی ایران صادر نشود، تضمینی برای صدور نفت کل منطقه نمیباشد و بیانات بسیار ارزشمندی که در موضع جمهوری اسلامی ایران نسبت به رژیم صهیونیستی فرمودید، مایه مباهات و افتخار است… دست شما را برای ایراد این سخنان بموقع، حکیمانه و صحیح میبوسم و برای هر سیاستی که مصلحت نظام اسلامی باشد، در خدمت هستیم».
و بالاخره رئیسجمهور محترم کشورمان، جناب آقای پزشکیان باید توجه داشته باشند -و به یقین توجه دارند- که اظهارات هوشمندانه و غیرتمندانه ایشان به قول رهبر معظم انقلاب «سخنانی مهم و حاکی از سیاست و رویکرد نظام است» و «وظیفه وزارت امور خارجه پیگیری جدی اینگونه مواضع است». و به قول شهید سلیمانی عزیز «مایه مباهات و افتخار است» … و البته، برخی از پادوهای دشمن هم در مخالفت با آن و به نیابت از آمریکا و اسرائیل جیغ خواهند کشید!»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «توهم اروپایی ویتکاف» نوشت: «گویا دور پنج مذاکرات که گفته شده قرار است در اروپا برگزار شود، همسو با توهمات اروپاییان که به جریان مذاکرات تزریق میکنند، به ویتکاف نماینده آمریکا نیز این توهم را داده که برخلاف روح و جریان حاکم بر مذاکرات، روی «ظرفیت غنیسازی» ایران خط بکشد! هرچند یک مقام آگاه به «جوان» گفت ویتکاف در مذاکرات پیشین به مذاکرهکنندگان ایرانی گفته آنچه من در این جلسات میگویم ملاک است و اظهارات رسانهای من با اهداف دیگری انجام میشود! این ممکن است، زیرا عباس عراقچی، مذاکرهکننده ایرانی نیز بعد از چندینبار اعتراض به این اختلاف مواضع، اکنون دیگر اظهارات ویتکاف را با یک جمله متقابل پاسخ میدهد و اعتراض شدیدی ندارد! عراقچی که این روزها به دلیل شرکت در جلسات مختلف، بیشتر در دسترس رسانههاست، بلافاصله با این پرسش خبرنگاران روبهرو شد که چه جوابی برای ویتکاف دارید: «او از واقعیتهای مذاکراتی دور است. غنیسازی در ایران ادامه خواهد داشت. درخواستهای غیرواقعی به نتیجه نمیرسد».
سخنان ویتکاف، اما دریدهتر از همیشه است: «حتی اجازه نمیدهیم [در ایران] یکدرصد ظرفیت غنیسازی وجود داشته باشد، زیرا غنیسازی امکان تسلیحاتی شدن را فراهم میکند و ما اجازه نمیدهیم بمبی به اینجا برسد. ما پیشنهادی در اینباره بدون بیاحترامی به ایرانیها تحویل دادهایم». بیاحترامی واقعی این نیست که ادبیات خوب استفاده نکنید، بیاحترامی واقعی خطکشیدن روی حقوق مسلم یک ملت است که یک قانون بینالمللی است.
پاسخ عراقچی اگرچه صریح است، اما نشان از آن دارد که تکرار ادعاهای آمریکا حوصله او را سر برده است! حوصله روزنامهها از این همه هجو، سخن تکراری و ادعاهای بیسرانجام نیز سر رفته است. این خاصیت سیاست است و هرکس که بیشتر حوصله کند، پیروز است.
استیو ویتکاف در تازهترین اظهارات خود با تأکید بر اینکه آمریکا اجازه غنیسازی اورانیوم یک درصدی را هم به ایران نخواهد داد، بار دیگر موضع سختگیرانه واشینگتن را در قبال برنامه هستهای تهران اعلام کرد، اما عراقچی در واکنش تأکید کرد که غنیسازی بدون وقفه ادامه خواهد یافت. اصرار آمریکا بر محرومسازی ایران از حق غنیسازی، ادامه همان توهمات دیرپای اروپایی است که با نادیده گرفتن واقعیتهای هستهای ایران، در پی امتیازگیری بیشتر هستند و این رویکرد نهتنها غیرسازنده است، بلکه مسیر مذاکرات را از تعامل منطقی به سمت تقابل و بنبست سوق میدهد.
به رغم اظهارات مقامات ایرانی مبنی بر اینکه توقف غنیسازی اورانیوم خط قرمز بوده و به هیچ وجه بر سر آن مذاکره نخواهند کرد، مقامات کاخ سفید همچنان بر خواستههای جنجالی خود پافشاری میکنند. استیو ویتکاف، فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا به غرب آسیا که در هفتههای اخیر اظهارات متناقضی را درباره مذاکرات هستهای با ایران مطرح کرده است، دیروز هم در گفتوگویی این لفاظیها را تکرار کرد. ویتکاف در گفتوگو با شبکهایبیسینیوز در پاسخ به این سوال که طرح کلی توافقی که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا به دنبال دستیابی به آن با ایران است، چگونه به نظر میرسد، پاسخ داد: «رئیسجمهور صراحتاً گفته است که میخواهد به شکل دیپلماتیک و با گفتوگو این مسئله را حل کند. او تمامی سیگنالها را در این باره نشان داده است. او مستقیماً نامههایی برای رهبر عالی ایران ارسال کرده است. من هم برای انتقال این پیام اعزام شدم و آن را رساندهام.»
در واکنش به اظهارات ویتکاف، سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه ایران دیروز در گفتوگو با خبرنگاران تأکید کرد که غنیسازی در ایران ادامه مییابد. عراقچی با بیان اینکه زمان مذاکرات مشخص شده و به زودی اعلام میشود، تأکید کرد: «اگر طرف امریکایی درخواست غیرواقعی داشته باشد به نتیجه نمیرسیم.» برخلاف ادعای آمریکا، عراقچی همچنین به این مسئله هم اشاره کرد که تاکنون پیام مکتوبی از طرف واشینگتن دریافت نکردهایم.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «لفاظی در صحرای عربی» را برگزید و نوشت: «سرانجام و پس از گمانهزنیهای متعدد پیرامون اهداف و سیاستهای احتمالی دنبال شده از سوی ترامپ در سفرش به سعودی، رئیسجمهور آمریکا و هیأت همراهش روز سهشنبه وارد ریاض شده و با حضور در برنامههای متعدد با مقامات ارشد سعودی دیدار و گفتوگو کردند.
فارغ از توافقهای انجام شده در حوزههای تکنولوژیک، نظامی، فناوری و سرمایهگذاری میان طرفین، آنچه بیش از هر مسألهای ذهن مخاطبان ایرانی را به خود مشغول کرد، اظهارات و گزافهگوییهای گزنده ترامپ در قبال ایران و ایرانیان بود؛ اظهاراتی تند با چاشنی تحقیر که بدون دستاوردی برای طرف آمریکایی، صرفاً فضای مذاکرات حاکم میان طرفین را به تیرگی کشانده و بر میزان بدبینی مذاکرهکنندگان ایرانی به طرف آمریکایی خواهد افزود.
نگاهی به رویکرد ترامپ در قبال ایران دستکم از فردای گفتوگوهای غیرمستقیم عراقچی - ویتکاف گواه آن است که وی با هدف حصول توافق مدنظر خویش، تلویحاً از بیان لفاظیهای گزنده علیه ایران پرهیز کرده بود تا بدان جا که بعضاً از سوی شماری از جریانهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی و رقبای داخلیاش نسبت به بیاعتنایی به سیاست براندازی در ایران مورد انتقاد قرار گرفته بود. برآیند مواضع ترامپ در ریاض نشان میدهد وی بیوقفه و بیپروا از هر فرصتی برای تاختن به ایران بهره برده است. مقایسه وضعیت زندگی شهروندان ۲ سوی خلیجفارس، طرح ادعای تهدید فراگیر ایران برای کشورهای عربی منطقه، دست نهادن بر موضوع حساس نام خلیجفارس و طرح ادعای تلاش تهران برای قبضه آن، یادآوری اختلافات تهران و ریاض در یمن، سوریه و لبنان، متهم کردن ایران به اشاعه تروریسم و منبع اصلی بیثباتی در منطقه، خطر دستیابی ایران به سلاح هستهای برای همسایگان و… کرارا در اظهارات روز سهشنبه ترامپ قابل مشاهده است؛ گویی مخاطب ترامپ در زمان حضورش در شبهجزیره عربستان، بیش از آنکه مقامات، شهروندان و شرکتهای اقتصادی سعودی باشند، مردم و مقامات ایرانی بودهاند.
اردیبهشت ۱۴۰۲ را میتوان نقطه عطفی در معادلات منطقه غرب آسیا قلمداد کرد. مقطعی که دولت پیشین جمهوری اسلامی ذیل ارتقای مناسبات با همسایگان و با میانجیگری چین، اقدام به برقراری مناسبات دیپلماتیک با عربستان سعودی کرد. برآیند روابط تهران و جهان عرب گواه آن است که طرفین در طول ۲ سال اخیر به میزان چشمگیری در مسیر همگرایی گام نهادهاند. ناکامی ریاض در دستیابی به اهداف از پیش تعیینشده در جنگ یمن، توأمان با تداوم بحران در سوریه، لبنان، فلسطین و عراق و تداوم سیاست خصمانه ایالاتمتحده علیه ایران درباره پرونده هستهای ایران، تهران و ریاض را به سوی مصالحه و آشتی منطقهای سوق داد.
ریشه تمایلات ریاض برای دگرگونی در سیاست خارجیاش به وقوع بهار عربی در منطقه و بیاعتنایی دولت وقت آمریکا در حمایت از خودکامگان حاکم بر سرزمینهای عربی بازمیگردد. پافشاری اوباما بر مهار چین ذیل سیاست هندوپاسفیک و کاهش اهمیت خاورمیانه نزد مقامات کاخ سفید، بیش از پیش بر دامنه نارضایتی شیخنشینهای عرب افزود؛ امری که مقامات سعودی را به سوی برقراری توازن در سیاست خارجی خود سوق داد. انعقاد قراردادهای نظامی با چین، هند و روسیه و عضویت ریاض در پیمان بریکس، واکنشی بود که محمد بنسلمان در پاسخ به سیاست خارجی واشنگتن اتخاذ کرد. حملات لفظی بایدن علیه بنسلمان پس از وقوع قتل خاشقجی و انتقادات فزاینده به نقض حقوق بشر در یمن از سوی ائتلاف عربی به رهبری سعودی و خروج انصارالله از لیست گروههای تروریستی از سوی دولت پیشین آمریکا، عملاً زمینه تحولی بنیادین در سیاست خارجی عربستان را رقم زد.
در چنین بستری دولت سعودی ضمن ایجاد توازن در سیاست بینالمللی خود، در پی کاهش تخاصم در منطقه و افزایش همگرایی در روابطش با تهران گام نهاد.
لفاظیهای روز گذشته ترامپ علیه ایران و متهم کردن کشورمان به مداخله در امور اعراب با طرح مباحثی واهی چون نقش آمریکا در جلوگیری از اشاعه تروریسم صادره از سوی ایران به منطقه و ترسیم کشورمان به عنوان منبع بیثباتی در خاورمیانه و گره زدن چنین ادعاهایی به حمله هفتم اکتبر حماس به سرزمینهای اشغالی با هدف ایجاد جبههای واحد متشکل از اعراب و رژیم صهیونیستی جهت مقابله با آنچه بلندپروازیهای ایران نامیده میشود انجام شده است. به واقع از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، مقامات کاخ سفید و رژیم صهیونیستی با دمیدن بر شکافهای مذهبی در منطقه، تهران را به جای رژیم اسرائیل در جایگاه خصم کلیدی اعراب منطقه به تصویر کشیدهاند.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «دیپلماسی به وقت اروپا» را برگزید و نوشت: «نشست اخیر ایران با تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه، آلمان) در استانبول، بار دیگر نقش اروپا در مذاکرات هستهای ایران را به کانون توجهات بازگرداند. پس از چهار دور مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان، که سازنده توصیف شده، این نشست نشانهای از تلاش اروپا برای حفظ جایگاه خود در دیپلماسی هستهای است. محدودیتهای نفوذ اروپا، بهویژه پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، پرسشهایی درباره توانایی این قاره برای میانجیگری مؤثر ایجاد کرده است.
با این حال، محدودیتهای نفوذ اروپا، بهویژه پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، موجب پرسشهایی درباره توانایی این قاره برای میانجیگری مؤثر شده است.
نشست روز جمعه در کنسولگری ایران در استانبول، که با حضور کاظم غریبآبادی و مجید تختروانچی از ایران و مدیران سیاسی تروئیکای اروپایی برگزار شد، گامی برای بازتعریف نقش اروپا در مذاکرات هستهای بود. غریبآبادی این گفتوگوها را «سازنده» خواند و بر عزم مشترک برای حفظ دیپلماسی تأکید کرد. کریستین ترنر، دیپلمات انگلیسی، نیز با تأیید تعهد به گفتوگو، از پیشرفت مذاکرات ایران و آمریکا استقبال کرد. این موضعگیریها نشاندهنده تمایل اروپا برای جلوگیری از حاشیهنشینی در مذاکراتی است که میتواند ایران را به اقتصاد جهانی بازگرداند. ایران، با دیپلماسی هوشمندانه خود، از این نشست برای تقویت موضعش در مذاکرات موازی با واشنگتن بهره برده و نشان داده آماده تعامل چندجانبه برای حفظ حقوق هستهای و لغو تحریمهاست.
با این حال، نفوذ اروپا از زمان خروج یکجانبه آمریکا از برجام کاهش یافته است. تئو ننچینی، استاد دانشگاه گرنوبل، معتقد است تروئیکای اروپایی پس از سال ۲۰۱۸، به دلیل تبعیت از مواضع آمریکا، نتوانستهاند سیاست منسجمی در قبال ایران تعریف کنند. این وابستگی، اعتماد ایران به وعدههای اروپا را تضعیف کرده است. یک منبع ایرانی که نخواست نامش فاش شود، به شبکه تیآرتی گفت اروپا پس از خروج آمریکا از برجام، نتوانست به تعهدات خود عمل کند و این سابقه، مقامات ایرانی را نسبت به مذاکرات بدون حضور آمریکا بدبین کرده است. با وجود این، ایران با رویکردی عملگرایانه، از کانالهای دیپلماتیک با اروپا برای تقویت جایگاه خود استفاده میکند.
یکی از مسائل حساس در نشست استانبول، مکانیسم ماشه در برجام بود که به امضاءکنندگان اجازه میدهد در صورت نقض توافق، تحریمهای سازمان ملل را بازگردانند. این بند، که در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت درج شده، در اکتبر ۲۰۲۵ منقضی میشود. دیپلماتهای اروپایی هشدار دادهاند در صورت عدم حصول توافق جدید تا اوت، ممکن است این مکانیسم را فعال کنند. با این حال، برخی ناظران معتقدند تروئیکای اروپایی احتمالاً از این اهرم استفاده نخواهد کرد، مگر آنکه تحولات غیرمنتظرهای رخ دهد. این تردید، نشاندهنده محدودیت نفوذ اروپا و نگرانی آنها از تشدید تنشها در غیاب حمایت آمریکاست.
ایران با آگاهی از این محدودیتها، مذاکرات را با دقت پیش میبرد. دیپلماسی ایران که بر حفظ دستاوردهای هستهای و رفع تحریمها متمرکز است، توانسته با ایجاد توازن بین گفتوگوهای عمان و استانبول، فشارهای اروپا را مدیریت کند. این رویکرد، نهتنها از فعالسازی مکانیسم ماشه جلوگیری، بلکه اروپا را به ادامه گفتوگو ترغیب کرده است. نشست استانبول از این منظر، فرصتی برای ایران بود تا با تأکید بر دیپلماسی، از حاشیهنشینی اروپا به نفع خود بهره ببرد.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «تهران؛ میزبان گفتوگو» را برگزید و نوشت: «روز گذشته تهران میزبان مهمانان شرکتکننده از ۵۳ کشور جهان در «مجمع گفتوگوی تهران» بهعنوان یک فروم بینالمللی بود؛ اجلاسی که سرنوشت و آینده منطقه را نه در اتاقهای فکر قدرتهای فرامنطقهای، بلکه در پایتختهای منطقه جستوجو میکند. مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت خارجه بهعنوان مجری این نشست، مهمانانی را از کشورهای مختلف، شامل وزرا و سفرای عرب خلیج فارس، نمایندگان سازمان ملل، منطقه قفقاز و … برای همفکری درخصوص رایزنی درباره آینده خاورمیانه گرد هم آورده است.
البته حواشی مجمع روز گذشته از خود آن خبرسازتر و مهمتر بود؛ سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه در حاشیه این نشست با بیان اینکه «احتمالا زمان دور بعدی مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا بهزودی مشخص خواهد شد» اعلام کرد که در دیدار با وزیر خارجه عمان پیام مکتوبی از سوی آمریکا دریافت نکرده است. حضور وزیر خارجه عمان در تهران این شائبه را ایجاد کرده بود که وی حامل پیام مکتوب رئیسجمهور آمریکا به ایران است که در روزهای گذشته محل گمانهزنیهای رسانهای بوده است.
عراقچی در ادامه تاکید کرد که در دیدار با بدر البوسعیدی، وزیر خارجه سلطاننشین عمان، در مورد مسائل دوجانبه، منطقهای و مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا صحبت و آخرین وضعیت را مرور کرده است.
وی افزود: «احتمالا زمان دور بعدی مذاکرات بهزودی مشخص خواهد شد، روز آن تقریباً مشخص است ولی باید قطعی شود و احتمالاً بهزودی اعلام میشود.» با توجه به اظهارات استیو ویتکاف، فرستاده آمریکا در امور خاورمیانه، در گفتوگو با «ایبیسی»، دور پنجم در اروپا برگزار میشود.
همزمان یک منبع آگاه تأیید کرد که دور جدید مذاکرات ایران و آمریکا هفته آینده در ایتالیا برگزار خواهد شد. ویتکاف همچنین گریزی به بحث غنیسازی زد و مدعی شد: «غنیسازی اورانیوم» یک «خط قرمز بسیار بسیار روشن» برای دولت ترامپ است. وی افزود: «ما نمیتوانیم چنین چیزی را بپذیریم. چون غنیسازی زمینهساز تسلیحاتی شدن است.» این ادعای ویتکاف با واکنش عراقچی مواجه شد و وزیر خارجه گفت: «فکر میکنم ایشان از واقعیتهای مذاکراتی کاملاً به دور است و غنیسازی در ایران ادامه پیدا میکند.»
مجید تختروانچی، معاون سیاسی وزیر خارجه، هم در حاشیه نشست تاکید کرد که ما در مورد کنسرسیوم هستهای صحبتی نکردهایم، ولی ایدههایی در این زمینه مطرح شده است. تختروانچی در جمع خبرنگاران گفت: «اگر کار به جلو برود و این موضوع به صورت جدی مطرح شود ممکن است آن را بررسی و نظر خود را بیان کنیم.» همچنین در حاشیه مجمع گفتگوی تهران نشستی با حضور وزیران خارجه ایران، عمان و قطر برگزار شد.
به گفته کارشناسان، این مجمع با توجه به تعداد مهمانان شرکتکننده در آن، بستری بینظیر برای دیپلماسی غیررسمی فراهم میکند. این رویداد با ۴۰ پنل تخصصی، پخش زنده جلسات و پوشش ۵۰ رسانه خارجی، نقش ایران را بهعنوان کنشگری مسؤول و پیشرو در دیپلماسی منطقهای و جهانی برجسته کرده و فضایی برای اجماع و تبیین نظم نوین منطقهای ایجاد میکند.»





نظر شما