به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، هر فرد روزانه بیش از ۲۳ هزار بار تنفس انجام میدهد و در هر دم و بازدم، هوا را به ریهها وارد میکند تا اکسیژن جذب و دیاکسیدکربن دفع شود. این عمل غیرارادی و ضروری، حس بویایی تأثیرگذار را نیز فعال میسازد که فرایندی بسیار تأثیرگذار در زندگی فرد است. برخلاف تصور رایج که بویایی حسی فرعی است، این حس پلی مستقیم میان محیط و عمیقترین واکنشهای احساسی انسان محسوب میشود. بوها قدرتی منحصربهفرد دارند که خاطرات زنده را به یاد میآورند، احساس آرامش یا انزجار فوری ایجاد میکنند و حالت احساسی را در لحظه تحت تأثیر قرار میدهند.
توانایی بوها در شکلدهی به فضاها، جو و خاطرات، اساس نوعی طراحی است که با عنوان «طراحی محیطی با استفاده از رایحه» شناخته میشود. هدف اصلی این مدل طراحی، برانگیختن واکنشهای احساسی در محیطهای فیزیکی است. این استراتژی حسی در حوزههای معماری، فروشگاهها، هتلها و حتی سازمانهای رسمی بهسرعت در حال گسترش است. طراحی محیطی با استفاده از رایحه فراتر از افزودن عطر به فضا است؛ این فرایند انتخاب هدفمند بوهایی است که با هویت مکان هماهنگ است، احساسات مطلوب را در کاربران ایجاد و پیام برند یا هدف پروژه را تقویت میکند.
برخلاف بینایی که نیازمند تمرکز و جهت است، حس بویایی بهصورت گسترده عمل میکند. رایحه محیط را به شکلی نامرئی اما ملموس پر میکند، قادر به تغییر خلقوخو، فعالسازی خاطرات و آمادهسازی بدن برای هوشیاری، آرامش یا تحریک است. معماری معاصر بیش از پیش بر این باور است که فضا نه فقط با چشمها بلکه با تمام بدن باید تجربه شود.

بو؛ ابزاری در معماری رایحهمحور
معماری رایحهمحور ارتباط تنگاتنگی با طراحی حسی دارد؛ حوزهای که هر پنج حس بینایی، شنوایی، لامسه، چشایی و بویایی را در خلق فضا وارد میکند. در این زمینه، بازاریابی چندحسی به بررسی نحوه شکلدهی ادراک مصرفکننده، ایجاد پیوندهای احساسی و تأثیرگذاری بر تصمیمگیری از طریق محرکهای حسی هماهنگ میپردازد. بو بخش اساسی تجربه فضایی را تشکیل میدهد که میتواند خاطرات و احساسات را با شدت بینظیری برانگیزد؛ معماری از طریق بو بیشتر از شکل یا رنگ خاطرهانگیز میشود.
نمونههای کلاسیک این قدرت را نشان میدهند: بوی ذرت بوداده در سینماها لذت را به یاد میآورد و تماشاچیان را تشویق به خرید میکند و بوی نان تازه در سوپرمارکتها حس گرما و وفاداری بیشتر مشتری را ایجاد میکند. مطالعات علمی نشان دادهاند که رایحهها بهطور قابلتوجهی رفتار انسان را تحت تأثیر قرار میدهند و بخشهای مغزی مرتبط با حافظه، احساسات و تصمیمگیری را فعال میسازند. رایحههای خوشایند میتوانند زمان حضور افراد در فضاهای تجاری را افزایش دهند، تمایل به خرید را بالا ببرند و حتی برداشتهای ذهنی از دما، وسعت و تمیزی را تغییر دهند.
برای مثال، در محیطهای درمانی استفاده از روغنهای ضروری همچون اسطوخودوس و ترنج با کاهش اضطراب و استرس در بیماران پیش از عمل جراحی مرتبط است، همانطور که در آزمایشهای بالینی تصادفی اثبات شده است و در دفاتر کاری، رایحههای ملایم با افزایش تمرکز، بهرهوری و رفاه عمومی مرتبط هستند. این یافتهها پتانسیل معماری رایحهمحور را بهعنوان ابزاری استراتژیک برای خلق محیطهایی دلپذیرتر، کاربردیتر و عاطفیتر تقویت میکند.

برندینگ و فناوریهای نوین در طراحی محیطی با استفاده از رایحه
حس بویایی در محیطهای پرتحرک فروشگاهی، بهعنوان کانالی قدرتمند اما کمتر بهرهبرداریشده مطرح است. برندینگ بویایی که توسعه رایحههای اختصاصی به منظور تقویت هویت برند است، با هدف تمایز و ایجاد ارتباطات احساسی پایدار با مخاطبان شکل گرفته است. بعضی برندها رایحههای سفارشی تولید میکنند که جزئی جداییناپذیر از تجربه مشتری محسوب میشود. هتلهای لوکس عطرهای اختصاصی خود را روی ملحفهها و پردهها اسپری میکنند تا جوی سرشار از خاطره برای مهمانان ایجاد کنند. خطوط هوایی رایحههای خاصی را در کابینها به کار میبرند تا استرس پرواز کاهش و راحتی افزایش پیدا کند. خانههای مد حتی عطرهای اختصاصی خود را بهعنوان بخشی از ابزارهای برندینگ حسی مشابه لوگو، شعار یا آهنگ تبلیغاتی ثبت میکنند.
فناوریهای نوین امکان استفاده هوشمند و شخصیسازی شده از بوها را فراهم ساخته است. دستگاههای پخش دیجیتال اجازه میدهند عطرها بر اساس زمان، تراکم جمعیت یا دمای اتاق بهصورت برنامهریزی شده آزاد شوند که هم کارایی و هم تأثیرگذاری را افزایش میدهد. حسگرهای حضور، سیستمهای اتوماسیون و کنترل از راه دور از طریق اپلیکیشنها در فضاهای تجاری و هتلداری رایج شدهاند. طراحی محیطی با استفاده از رایحه همچنین وارد حوزههای دیجیتال شده است. واقعیت مجازی، نمایشگاههای حسی و نصبهای هنری شروع به بهرهگیری از بو بهعنوان یک سطح روایی کردهاند. در تجربیات چندحسی، بو برای افزایش غوطهوری، تحریک احساسات هدفمند یا نشان دادن گذارهای فضایی و زمانی به کار میرود.

مسئولیتپذیری و پایداری در معماری رایحهمحور
با پیشرفت معماری رایحهمحور، چالشهای مرتبط با پایداری و سلامت نیز اهمیت یافتهاند. ترکیب عطرهای طبیعی یا مصنوعی، مسئلهای حیاتی محسوب میشود. رایحههای طبیعی که از گلها، چوبها و ادویهها به دست میآیند بهطور معمول پایدارتر و کمتر مضر هستند، اگرچه گرانتر و کمتر ماندگارند. ترکیبات مصنوعی که در صنعت بهطور گسترده استفاده میشوند، ثبات و کنترل بیشتری دارند اما نگرانیهایی درباره سمی بودن، تأثیرات زیستمحیطی و واکنشهای آلرژیک ایجاد میکنند.
به همین دلیل، چندین کشور مقرراتی برای محدود کردن استفاده از ترکیبات آلی فرار وضع کردهاند که در عطرهای مصنوعی یافت میشوند؛ بهویژه در مکانهای پرتردد یا حساس همچون بیمارستانها، مدارس و ساختمانهای عمومی که کیفیت هوای داخلی برای سلامت ساکنان حیاتی است. در این چهارچوب، معماری رایحهمحور باید فراتر از خلق تجربههای غوطهور و ویژگی متنوع کاربران، از جمله افراد حساس به مواد شیمیایی یا مبتلا به مشکلات تنفسی را لحاظ و استانداردهای فنی کیفیت هوا، ایمنی و دسترسی را رعایت کند.


نظر شما