به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تقویت پشتوانه منطقهای مذاکرات هستهای» نوشت: «در روزهایی که منطقه در تب و تاب تحولات دیپلماتیک قرار دارد، سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران راهی عربستان سعودی شد؛ سفری در آستانه چهارمین دور مذاکرات غیرمستقیم تهران و واشنگتن که قرار است به میزبانی عمان برگزار شود. مقصد نخست، جده بود؛ جایی که عراقچی با «فیصل بن فرحان»، همتای سعودی خود دیدار کرد و گفتوگوهایی کلیدی درباره آینده روابط دوجانبه و آخرین روند تحولات مرتبط با مذاکرات هستهای ایران و آمریکا داشت.
عراقچی پیشتر از سفر خود به عربستان و قطر به عنوان بخشی از رایزنیهای منطقهای ایران در آستانه مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا خبر داده بود. او هدف این سفرها را مشورت با کشورهای منطقه و اطلاعرسانی درباره روند مذاکرات عنوان و تأکید کرد که پایداری هر توافق احتمالی، به درک و در نظر گرفتن نگرانیها و منافع مشترک کشورهای همسایه وابسته است.
عراقچی همچنین اعلام کرد که در قطر در چهارمین همایش «گفتوگوهای ایران و اعراب» حضور خواهد داشت؛ همایشی که به میزبانی مرکز مطالعات الجزیره و با مشارکت شورای همکاری خلیج فارس و شورای راهبردی روابط خارجی ایران برگزار میشود و هدف از آن، تقویت مفاهمه و کاهش تنشها در روابط منطقهای است. وزیر امور خارجه شامگاه دیروز از جده مستقیماً راهی دوحه شد تا در چهارمین دوره اجلاس «گفتوگوی ایران و کشورهای عربی» شرکت کند.
سفرهای دیپلماتیک عراقچی پیش از هر دور از مذاکرات، دیگر به روندی مستمر تبدیل شدهاند. او پیشتر نیز به مسکو و پکن سفر کرده، با مقامات ارشد این کشورها رایزنی داشته و در تماسهای مکرر با چهرههایی چون رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مواضع ایران را در قبال برنامه هستهای تشریح کرده بود. این رایزنیها تنها در راستای گفتوگو نیست، بلکه بخشی از استراتژی گستردهتری است که با هدف ایجاد اجماع منطقهای و بینالمللی برای پشتیبانی از مواضع ایران و کاهش اثرگذاری فشارهای ایالات متحده در میز مذاکرات صورت میگیرد.
عراقچی در سفر روز گذشته خود به جده و دوحه حامل این پیام مشخص بود که ایران آماده گفتوگویی سازنده است، اما بر اصول خود پای میفشارد. این در حالی است که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بهویژه عربستان سعودی، با دقت تحولات مذاکرات را دنبال میکنند، چرا که سرنوشت این گفتوگوها مستقیماً با معادلات امنیتی منطقه گره خورده است. این سفرهای منطقهای نشانهای روشن از عزم ایران برای گسترش دیپلماسی چندجانبه و تقویت پشتوانه منطقهای خود پیش از ورود به یک مرحله حیاتی از مذاکرات است.
مذاکرات مسقط قرار است روز یکشنبه برگزار شود. نماینده آمریکا در این دور، استیو ویتکاف فرستاده ویژه رئیسجمهور ایالات متحده خواهد بود و گفتوگوها همچون گذشته با میانجیگری عمان و به صورت غیرمستقیم پیش خواهد رفت.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ادامه مذاکرات فقط بعد از پوزش ترامپ» نوشت: «۱- بسیاری از رسانههای مطرح آمریکایی نظیر «آسوشیتدپرس»، «دیلی میل»، «سیانان» و… تاکید کردهاند که ترامپ در سفر پیشروی به منطقه قصد دارد نام تاریخی خلیج فارس را که سابقهای چند هزار ساله دارد، به «خلیج عربی» تغییر بدهد! این گزارش نهفقط تاکنون تکذیب نشده است، بلکه برخی از مقامات آمریکایی نیز در مصاحبهها و نوشتههای خود بر آن تاکید ورزیدهاند که یکی از بارزترین و شرمآورترین آنها را میتوان در مصاحبه اخیر سناتور «تام کاتن» آدرس داد. او در واکنش به خبرنگاری که در سوال خود از نام خلیجفارس استفاده کرده بود، میگوید؛ سوال خود را تصحیح کنید، خلیج عربی!
۲- «استیو ویتکاف»، نماینده ویژه ترامپ در مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا که -به گفته تیم مذاکرهکننده کشورمان- تاکنون از خط قرمز ما در مذاکرات عبور نکرده بود، دو روز قبل در مصاحبه با «برائت بار نیوز» با تغییر لحن یکصد و هشتاد درجهای، گفته است: «هیچگونه برنامه غنیسازی در ایران نباید ادامه یابد و سه سایت اصلی نطنز، فردو و اصفهان باید بهطور کامل برچیده شوند… ایران باید فوراً سطح غنیسازی اورانیوم را کاهش دهد، مواد هستهای را به خارج از کشور منتقل کند و برنامه هستهای خود را به یک برنامه صرفاً غیرنظامی تبدیل نماید… ایران به فناوری غنیسازی برای داشتن یک برنامه هستهای غیرنظامی نیاز ندارد… در صورت عدم نتیجهبخشی مذاکرات روز یکشنبه آینده، مسیر گفتوگو متوقف خواهد شد و ما بهناچار مسیر دیگری را در پیش خواهیم گرفت… اگر ایران این اشتباه را مرتکب شود که میتواند در مذاکرات زمان را به تعویق بیندازد، جایگزین بدی در انتظار آنها خواهد بود؛ درست همانطور که رئیسجمهور ایالات متحده گفته است»!
۳- موضوع مذاکرات غیرمستقیم اخیر، موازنه صلحآمیز بودن فعالیت هستهای کشورمان از یکسو و لغو تحریمها از سوی طرف مقابل بود ولی آمریکا همزمان با آغاز مذاکرات و در طول آن، تحریمهای تازهای به تحریمهای قبلی افزود. روز چهارشنبه ۲۰ فروردین و در آستانه دور اول مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان، وزارت خزانهداری آمریکا پنج نهاد و یک شخص را به بهانه فعالیت در صنعت هستهای ایران، تحریم کرد! یک هفته بعد (چهارشنبه ۲۷ فروردین) و در آستانه دور دوم مذاکرات در رُم، یک پالایشگاه، یک شرکت و چند نفتکش مرتبط با جمهوری اسلامی ایران را تحریم کرد! روز سهشنبه، دوم اردیبهشتماه و در آستانه دور سوم مذاکرات در مسقط، وزارت خزانهداری آمریکا چند شرکت و مرکز مرتبط با نفت خام و گاز مایع ایران را تحریم کرد. آمریکا روز پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ماه، سه روز قبل از دور چهارم مذاکرات، در تازهترین نمونه از تحریمها، یک پالایشگاه نفت و سه بندر در چین را تحریم کرد. در گزارش وزارت خزانهداری آمریکا آمده است این تحریمها با هدف «افزایش فشارها بر شرکتهای واردکننده نفت ایران» اعمال شده است!
۴- ادعای ترامپ برای تغییر نام خلیجفارس اگرچه در عرصه عمل پشیزی ارزش ندارد و ترامپ و دار و دسته اراذل و اوباش او حقیرتر از آنند که توان تحریف تاریخ و تغییر جغرافیای شناخته و تثبیتشده هزارانساله جهان را داشته باشند. ولی ادعای احمقانه او نقض آشکار حاکمیت ملی جمهوری اسلامی ایران و اهانت رذیلانه به مردم شریف و غیرتمند امروز ایران و همه ایرانیانی است که قرنهای متمادی در این سرزمین زیسته و به آن دل بسته بودند و دل بستهاند.
۵- این سکه تقلبی اما، روی دیگری هم دارد و آن -به زعم ترامپ و اراذل و اوباشی که اطراف او جمع شدهاند- تحقیر ملت و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است! آن هم در حالی که مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در جریان است و به دور چهارم خود رسیده است. اکنون این پرسش در میان است که آیا آمریکا برای مذاکرات یاد شده اهمیتی قائل است؟! پاسخ مثبت به این سوال در خوشبینانهترین حالت، «سادهلوحانه» است. چرا؟! زیرا تمامی شواهد و مستندات موجود که به بخشی از آن اشاره شد، کمترین تردیدی باقی نمیگذارد که مذاکرات از نگاه آمریکا فقط یک ترفند موذیانه است و دستکم سه هدف همسو ولی جداگانه را دنبال میکند.
۶- اول: ترامپ یک انسان [نمای] خودشیفته است و به یک پادشاه دیکتاتور بیشتر شبیه است تا یک رئیسجمهور(!) تا آنجا که علاوه بر بسیاری از صاحبنظران، مخالفان او نیز در تظاهرات گسترده خود علیه ترامپ، شعار «ما شاه نمیخواهیم … No Kings» را بر زبان و تابلو نوشتههای خود دارند. ترامپ مذاکره را فقط برای مذاکره میخواهد و نه حل و فصل مسائل فیمابین و با این انگیزه که به نیروهای مقاومت و ملتهای آزاده این تلقی (بخوانید توهم) را القا کند که الگوی ایستادگی آنها در برابر استکبار نیز، سرانجام راهی جز تن دادن به مذاکره نداشت! خوشبختانه این ترفند با هوشمندی مثالزدنی جمهوری اسلامی ایران که «مذاکره غیرمستقیم» را جایگزین مذاکره مورد نظر ترامپ کرد، خنثی شده است. بخشی از رجزخوانیهای ترامپ برای پُر کردن این خلأ صورت میپذیرد.
۷- دوم: برخلاف اظهارات پیدرپی ترامپ و برخی دیگر از مقامات آمریکایی که به گزینه نظامی روی میز اشاره میکنند، نه آمریکا و نه رژیم صهیونیستی توان مقابله نظامی با جمهوری اسلامی ایران را ندارند و به خوبی میدانند که اگر دست به حماقت بزنند، با هزینه سنگین و غیرقابل تحملی روبهرو خواهند شد. به عنوان نمونه -و فقط یک نمونه از دهها نمونه مشابه دیگر- به یادداشت دو ماه قبل ریچارد نفیو در نشریه آمریکایی «فارن افرز» توجه کنید. او ضمن آنکه از کارآمدی تحریمها علیه ایران ابراز ناامیدی میکند، درباره حمله احتمالی به ایران نیز مینویسد: «پیامدهای حمله نظامی به ایران بسیار سنگین است و در آن، احتمال شکست و تضعیف اعتبار آمریکا وجود دارد. حمله به تأسیسات هستهای ایران نیز بیاثر است، چرا که دانش هستهای ایران بومی است و نه وارداتی». ریچارد نفیو تاکید میکند که «مذاکره، تنها راه برای مقابله و مهار ایران است»!
۸- و سوم: که باید آن را اصلیترین هدف حریف تلقی کرد، به گروگان گرفتن شرایط اقتصادی و معیشت مردم از طریق شرطی کردن و گره زدن آن به مذاکرات است. از هنگام شروع مذاکرات تاکنون شاهد نوسانات فراوان در قیمتها، نرخ ارز و… هستیم. جریان آلودهای را میتوان آدرس داد که در این عرصه فعال است و متأسفانه با مانع چندانی نیز روبهرو نیست! در اینباره اشاره به هشدارهای چندباره رهبر معظم انقلاب خواندنی و عبرتگرفتنی است. از جمله، حضرت ایشان در ۲۶ فروردینماه سال جاری هشدار میدهند که: «سعی کنید مسائل کشور را به این گفتوگوها گره نزنید؛ این تأکید من است. اشتباهی که در برجام کردیم، اینجا تکرار نشود. آنجا ما همهچیزمان را منوط کردیم به پیشرفت مذاکرات، یعنی کشور را شرطی کردیم. خب سرمایهگذار وقتی که کار کشور منوط به مذاکره باشد، سرمایهگذاری نمیکند دیگر، معلوم است، میگوید ببینیم عاقبت مذاکرات به کجا میرسد.»
۹- و بالاخره، امروز، قرار است چهارمین دور مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در مسقط برگزار شود و سوال این است که با توجه به آنچه گذشت و عبور خصمانه و آشکار حریف از همه خط قرمزهایی که رسماً ترسیم و اعلام شده بود، ادامه مذاکرات عاقلانه و هوشمندانه است؟! بدون کمترین تردیدی باید گفت برای دفاع از هویت نظام، حاکمیت ملی و شخصیت مورد اهانت قرار گرفته مردم این مرز و بوم، باید ادامه مذاکرات را به پوزش رسمی ترامپ از نظام و مردم ایران و نفی اظهارات خصمانه استیو ویتکاف، نماینده ویژه او در مذاکرات موکول کرد و در غیر این صورت، باید برای حفظ حرمت نظام و احترام به مردم از ادامه مذاکرات خودداری کنید.»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دور چهارم با چماق!» نوشت: «مذاکرهکننده اصلی آمریکا قبل از دور چهارم مذاکرات که امروز برگزار میشود، با تهدید گفت که «هیچ برنامه غنیسازی در ایران نباید باقی بماند. نطنز، فردو و اصفهان باید بهطور کامل تعطیل شود». خبرگزاریهای امریکایی گزارش کردهاند که در دور چهارم بهرغم دور قبلی تیم فنی حضور ندارد و آمریکا فقط میخواهد یک جواب از ایران بشنود! ظاهراً جواب ایران باید یکی از میان این دو، «تعطیل میکنیم» یا «تعطیل نمیکنیم» باشد و آمریکا میخواهد آن را به دو واژه «پس صلح و توافق» یا «پس جنگ» تعبیر و تفسیر کند. این دیگر اسمش مذاکره نیست، چماق است! آمریکا اگر مرد جنگ با ایران بود، نیمقرن فرصت داشت تا در زمان ضعیفتر بودن ایران چنین کند نه حالا که به طرفهالعینی با دوستان منطقهای ایران آتشبس میکند و نفسی تازه میکشد!
رئیس تیم مذاکرهکننده آمریکا طی اظهاراتی با چاشنی ادعا و تهدید، خواستههای کاخ سفید از مذاکرات غیرمستقیم با ایران را تشریح کرد. چنین موضعگیری، آنهم در شرایطی که پیش از این، مذاکرات به تعویق افتاده بود و ایران نیز همچنان بر چارچوب مدنظر خود تأکید دارد، عملاً مذاکرات را در دور چهارم، به نقطهای رسانده است که در این نقطه، پاسخ پرسشهایی درباره چشمانداز پیش رو و اینکه آیا اصلاً روند جاری میتواند ادامه داشته باشد و به نتیجه برسد، روشن خواهد شد.
استیو ویتکاف، چهره خبرساز روزهای گذشته، در آستانه دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم هستهای میان تهران-واشنگتن، رشته اظهاراتی داشته که از یکسو، بوی تمایل به تعامل با ایران دارد و از سوی دیگر، به وضوح به معنای خط و نشان کشیدن و تهدید طرف ایرانی است. فرستاده ویژه دونالد ترامپ در امور خاورمیانه که ریاست تیم مذاکرهکننده امریکایی را هم بر عهده دارد، روز پنجشنبه طی گفتوگویی با وبگاه «برایتبارتنیوز» گفت: «ما از ایران دعوت میکنیم که عضوی از جامعه ملتها شود. آنها مردمی باهوش، کوشا، با پیشینه تاریخی غنی و توانمند هستند. من دوستان ایرانی زیادی دارم که نویسنده، پزشک، وکیل و افراد فوقالعادهای هستند.» ویتکاف گفت: «ما به ایران میگوئیم شما میتوانید یک کشور بهتر باشید. میتوانیم با شما تجارت و روابط استراتژیک داشته باشیم، اما نمیتوانید عامل تحریککننده باقی بمانید.» مذاکرهکننده ارشد آمریکا با ایران تأکید دارد که هیچگونه برنامه غنیسازی در ایران نباید ادامه یابد و سه سایت اصلی نطنز، فردو و اصفهان باید بهطور کامل برچیده شوند.
ویتکاف مدعی است که ادامه ندادن هیچگونه برنامه غنیسازی یعنی پایان کامل برنامه نظامی هستهای ایران، چرا که ایران به فناوری غنیسازی برای داشتن یک برنامه هستهای غیرنظامی نیاز ندارد. اظهارات تند ویتکاف باعث شد پرونده خالی از تجارب دیپلماتیک او، این روزها بیش از پیش خودنمایی کند و البته به اینجا ختم نشد. او ادعا کرد: «ایران امروز بسیار شکنندهتر از ۱۰ سال پیش است، زمانی که در دوران اوباما توافقی حاصل شد. من معتقدم که ایران گزینهای جز پذیرش شروط ما برای توافقی که منجر به انهدام کامل برنامه نظامی هستهایاش شود، ندارد.» ویتکاف افزود: «آزمایش اراده رئیسجمهور ترامپ از سوی ایران اقدامی ناپخته خواهد بود. ما توافق ضعیف را نمیپذیریم و اگر توافق پیشنهادی به اندازه کافی قوی نباشد، از آن خارج خواهیم شد. در صورت عدم نتیجهبخشی مذاکرات روز یکشنبه آینده، مسیر گفتوگو متوقف خواهد شد و ما بهناچار مسیر دیگری را در پیش خواهیم گرفت.» علاوه بر اینها، رجزخوانی ویتکاف دارای ادعاهای تکراری است: «در آینده نزدیک، قصد داریم بر ایران فشار بیشتری وارد کنیم تا از حمایت مالی و تسلیحاتی گروههایی نظیر حماس، حزبالله و انصارالله یمن دست بردارد. همچنین احتمال دارد مذاکرات بهتدریج به حوزههای فرهنگی و اقتصادی نیز گسترش یابد.»
موضوع حضور کارشناسان در مذاکرات امروز، یکی دیگر از حاشیهسازیهای آمریکاییهاست. شبکه خبری سیانان گزارشی منتشر کرد با این مضمون که مذاکرات روز یکشنبه در عمان فقط در سطح مقامات ارشد برگزار میشود که نشان میدهد دو طرف به بررسی چارچوبی کلی برای پیشبرد مذاکرات خواهند پرداخت. یک منبع آگاه به سیانان گفت که تیم فنی، که درباره جزئیات فنی توافق مانند رفع تحریمها مذاکره میکند، قرار نیست در این دور حضور داشته باشد. یک منبع آگاه دیگر ادعا کرد که انتظار میرود مذاکرات هم بهصورت مستقیم و هم غیرمستقیم انجام شود. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه به این اخبار واکنش نشان داد: «من میتوانم در مورد هیئت نمایندگی خودمان اظهارنظر کنم. هیئت نمایندگی جمهوری اسلامی ایران متشکل از کارشناسان و متخصصان موردنیاز در این مرحله از گفتوگوها، در خدمت منافع عالیه کشورمان است.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «بیاعتبار» را برگزید و نوشت: «نماینده ویژه دونالد ترامپ در امور خاورمیانه روز جمعه اظهارات تندی را درباره مذاکرات و همینطور خواستههای آمریکا مطرح کرد.
استیو ویتکاف در این اظهارات روی موضوع غنیسازی اورانیوم در ایران تمرکز و تصریح کرد از نظر آمریکا، توافق با ایران زمانی حاصل میشود که برنامه غنیسازی ایران به طور کامل متوقف شود. این اظهارات در حالی است که او پیشتر، صراحتاً از پذیرش حق ایران برای غنیسازی اورانیوم در سطح ۳.۶۷ درصد گفته بود. بر اساس روایت تیم مذاکرهکننده ایرانی، تیم مذاکرهکننده آمریکایی در پشت میز مذاکره نیز صحبتی خلاف این موضع مطرح نکرده بود.
با این حال به مرور، هم ویتکاف و هم ترامپ با تغییر موضع اولیه آمریکا درباره حق غنیسازی در ایران، یکی از شروط توافق با ایران را توقف کل برنامه غنیسازی عنوان کردند. ویتکاف در اظهارات روز جمعه، پا را فراتر نهاد و تهدید کرد در صورتی که ایران در مذاکرات یکشنبه این مطالبه آمریکا را نپذیرد، مذاکرات متوقف شده و آمریکا سراغ گزینه جایگزین خواهد رفت؛ منظور ویتکاف، تهدید ایران به استفاده از گزینه نظامی و حمله به تأسیسات هستهای است.
درباره این تغییر موضع مقامات آمریکایی ۲ دیدگاه وجود دارد:
۱- مصرف داخلی: پس از آنکه ویتکاف در مصاحبه با فاکسنیوز از پذیرش حق غنیسازی ایران صحبت کرد اما تحت فشار انتقادات، مجبور شد این موضع خود را پس بگیرد، همواره این گمانه مطرح بود که تیم ترامپ، این قبیل مواضع، یعنی اظهارنظرهایی درباره غنیسازی در ایران را برای مصارف داخلی و کنترل انتقادات در آمریکا و همینطور لابی صهیونیستی مطرح میکند. بر اساس این گمانه، آنچه باید به عنوان معیار در نظر گرفته شود، مواضع آمریکاییها پشت میز مذاکره است و ایران مواضع خود درباره حق غنیسازی را باید بر اساس مواضع آمریکاییها در مذاکرات تنظیم کند و نه بر اساس اظهارنظرهایی رسانهای آنها.
۲- فشار بر ایران برای گرفتن امتیازات بیشتر: در همین نزدیک ۴ ماهی که از شروع به کار دولت دوم دونالد ترامپ میگذرد، این واقعیت نمودار شده که هم ترامپ و هم بیشتر اعضای دولت او، در سیاستگذاری و اظهارنظر بسیار ناپخته و غیرحرفهای عمل میکنند، به گونهای که در برخی موضوعات ناگزیر به اصلاح یا عقبنشینی از موضع پیشین میشوند. مواضع ترامپ نسبت به بحران غزه، ماجرای اوکراین، حمله نظامی به یمن، ماجرای تعرفهها و این آخری، مسائل مربوط به مذاکرات هستهای با ایران، از جمله مواردی است که تزلزل، همچنین تغییر و عقبنشینی از مواضع در آنها دیده میشود. همین موضوع باعث شده این واقعیت تثبیت شود که ترامپ و اطرافیانش در تصمیمات خود برای پروندههای مهم، هم غیرحرفهای، غیرواقعبینانه و شتابزده عمل میکنند و هم بشدت تحت تأثیر انتقادات قرار گرفته و مواضع خود را تغییر میدهند. ماجرای حق غنیسازی ایران نیز در همین راستا قابل ارزیابی است.
ویتکاف در حالی که مذاکرات با ایران هنوز در مراحل ابتدایی قرار داشت، درباره محتوای مذاکرات به فاکسنیوز گفت ایران نیازی به غنیسازی بیشتر از ۳.۶۷ درصد ندارد. این اظهارنظر او به معنای این بود که آمریکا، حق غنیسازی ایران را به رسمیت شناخته است. با این حال اما پس از آنکه انتقادات زیادی نسبت به این اظهارنظر ویتکاف انجام شد، ترامپ جلسهای اضطراری در اتاق وضعیت کاخ سفید برگزار کرد و خروجی این جلسه نیز پست ویتکاف در فضای مجازی بود که موضع خود درباره پذیرش حق غنیسازی ایران را پس گرفت و گفت ایران نباید برنامه غنیسازی داشته باشد.
بر همین اساس بسیاری تحلیلگران معتقدند اظهارنظر جدید ویتکاف نیز در راستای همین رفتار انجام شده است. اما هدف آن چیست؟ بر اساس این گمانه، هدف ترامپ و ویتکاف از این اظهارنظر، اعمال فشار بیشتر بر ایران برای تحمیل نظرات خود و عقبنشینی ایران از مواضع خود درباره برنامه هستهای است. به عبارتی، تیم ترامپ به این باور و برآورد رسیده که ایران تحت فشار بیشتر، ناچار به دادن امتیازات بیشتر خواهد شد. اکنون این سوال مطرح است: این راهبرد تشدید فشار آیا دقیقاً برای تعطیلی برنامه غنیسازی ایران است یا آنها یک پلن جایگزین نیز دارند که در صورت مقاومت ایران و تاکید تیم مذاکرهکننده ایرانی بر انجام غنیسازی در خاک ایران، سراغ موضوعات دیگر رفته و نسبت به آن موضوعات زیادهخواهی کنند. هنوز این موضوع مشخص نیست و باید دید در مذاکرات روز یکشنبه، طرف آمریکایی چه میگوید. در واقع در مذاکرات فردا مشخص خواهد شد آیا دولت آمریکا واقعاً آنچه را که در رسانهها میگوید، پشت میز مذاکره هم میخواهد و روی آن لجاجت میکند یا اینکه این اظهارنظرها را در قالب یک راهبرد فشار برای گرفتن امتیازات بیشتر از ایران مطرح کرده و میکند.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «الگویی برای دیپلماسی اقتصادی منطقهگرا» را برگزید و نوشت: «به گزارش گروه رسانهای شرق، در جهانی که بهسوی ترتیبات منطقهمحور و چندجانبهگرایی اقتصادی در حرکت است، بازگشایی مجدد مسیرهای دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با قدرتهای نوظهور، از اهمیت مضاعفی برخوردار است. برگزاری بیستمین نشست کمیسیون مشترک ایران و هند پس از یک وقفه ششساله، نهتنها یک بازآفرینی در روابط اقتصادی دوجانبه تلقی میشود، بلکه از منظری کلانتر، پیامی معنادار به بازیگران منطقهای و فرامنطقهای ارسال میکند مبنی بر اینکه ایران در حال بازسازی تعاملات اقتصادی خود از موضع اقتدار، ابتکار و ثبات است.
برگزاری این نشست در کاخ حیدرآباد دهلینو به ریاست مشترک سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران و سوبرامانیام جایشانکار همتای هندی او، نشان از عزم دو کشور برای ورود به مرحلهای جدید از همکاریهای اقتصادی، فناورانه، بندری و گمرکی دارد. عراقچی با تأکید بر پیشینه تمدنی و تاریخی مشترک دو ملت، از وجود روابطی مبتنی بر احترام متقابل و منافع مشترک سخن گفت؛ با این حال، وی صراحتاً اذعان کرد که سطح کنونی همکاریهای اقتصادی متناسب با ظرفیتها نیست و یکی از عوامل این وضعیت، تحریمهای خارجی است.
در سوی مقابل، وزیر خارجه هند نیز ضمن ارجگذاری به مناسبات تاریخی دو کشور و اشاره به سالگرد ۷۵ سالگی روابط دیپلماتیک ایران و هند، این نشست را فرصتی راهبردی برای جبران عقبماندگیهای سالهای گذشته و ارتقا همکاریها در حوزههای کلیدی توصیف کرد. به خصوص که با امضای توافقنامه بلندمدت ۱۰ ساله همکاری ایران و هند در چابهار در اردیبهشت ۱۴۰۳ روابط دو کشور عمق بیشتری پیدا کرده و با سفر عراقچی همزمان با سالروز امضای این توافقنامه، انتظار میرود مناسبات این دو تمدن کهن در حوزههای مختلف گسترش یابد.
در همین راستا و در جریان سفر وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به دهلینو، موضوع انعقاد یک توافق راهبردی بلندمدت میان ایران و هند نیز مورد توجه قرار گرفت و الهی سفیر ایران در هند درباره احتمال انعقاد توافق ۲۵ ساله میان دو کشور، اظهار داشت: «این ایده که روابط نزدیک و خوب خود را با هند چارچوبمند کنیم و پایههای قوی، حقوقی و مطمئنی برای این روابط فراهم شود و یک نقشه راه برای مناسبات ترسیم گردد، هم در طرف ایرانی وجود دارد و هم طرف هندی آن را دنبال میکند.»
احیای این کمیسیون پس از شش سال، در شرایطی که بسیاری از کشورها روابط اقتصادی خود را با ایران به دلیل فشارهای تحریمی محدود کردهاند، از جنبه دیپلماتیک واجد پیام چندلایه به بازیگران منطقهای است. کشورهای جنوب آسیا، آسیای مرکزی و حاشیه خلیج فارس اکنون با مشاهده گسترش تعامل تهران و دهلی، بازنگری در سیاستهای منفعلانه یا خنثی خود را در دستور کار قرار خواهند داد. تجربه تعامل موفق با هند میتواند بهصورت الگویی برای کشورهای دیگر منطقه نظیر پاکستان، سریلانکا، بنگلادش، عمان و حتی عربستان سعودی تبدیل شود که خواهان تنوعبخشی به شرکای اقتصادی خود هستند. در واقع، برگزاری یک نشست راهبردی با کشوری در تراز هند، باعث «چرخش نگاه منطقهای» بهسوی ایران میشود. همانگونه که تعامل اقتصادی با امارات، بستر گفتوگوی اقتصادی با سایر اعضای شورای همکاری خلیجفارس را فراهم کرده، نشست با هند نیز میتواند دینامیک مشابهی را در جنوب آسیا فعال سازد.
این نشست آغازگر همکاریهای ساختار یافته بین دو کشور در زمینههای مختلف از جمله اقتصاد، تجارت، انرژی و تبادلات فرهنگی بود. از آن زمان، کمیسیون مشترک به عنوان بستری کلیدی برای گفتوگو و تقویت شراکت و همکاریهای دو کشور عمل کرده است. در طول سالها، این نشستها منجر به توافقات و همکاریهای متعددی شدهاند که نشاندهنده پویایی روابط بین دو کشور است.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «پیشپرده مذاکراتی ایران و آمریکا» را برگزید و نوشت: «وزیر خارجه ایران روز گذشته در یک مقطع زمانی بسیار حساس و مهم به جده رفت و با مقامات سعودی، از جمله فیصل بنفرحان، همتای عربستانی خود، دیدار و رایزنی کرد.
عربستان طی چند روز آینده میزبان اولین سفر خارجی رسمی دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکاست و از این رو سفر عراقچی با هدف تقویت و توسعه بیش از پیش روابط دوجانبه، آن هم یک روز پیش از برگزاری دور چهارم مذاکرات ایران و آمریکا، در دستورکار قرار گرفته است. عراقچی قرار است امروز با ویتکاف، مذاکرهکننده ارشد دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم را برگزار کنند. مذاکراتی که امروز در یک نقطهعطف و تصمیم مهم قرار دارد. عراقچی همچنین عصر دیروز شنبه در اجلاس گفتوگوی ایرانی-عربی در دوحه حاضر شد و بر «روابط مستحکم و منافع متقابل» بین دو طرف تاکید کرد.
اهمیت سفر عراقچی به جده از این جهت است که منطقه ظرف روزهای آینده تحولات و رویدادهای مهمی را پیش روی خود دارد که خروجی آن در ترسیم چشمانداز خاورمیانه بسیار تأثیرگذار است. سفر وزیر خارجه ایران همچنین سه هفته بعد از سفر غیرمنتظره خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان، به ایران انجام گرفت. سفر وزیر دفاع سعودی به ایران در اواخر فروردینماه پس از حدود ۲۷ سال یک نقطهعطف در مناسبات تهران و ریاض بعد از آشتی دیپلماتیک دو کشور در اسفندماه سال ۱۴۰۱ به شمار میرود. خالد در این سفر با رهبر انقلاب دیدار و پیام مکتوب پادشاه را به ایشان تقدیم کرد. لذا به نظر میرسد شاید یکی از دستورکارهای سفر عراقچی به عربستان ارسال پاسخ نامه ایران به ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی، باشد.
ایران و عربستان بعد از هفت سال قطع رابطه با میانجیگری چین روابط خود را از سر گرفتند و این مناسبات بهتدریج مسیر خود را به سمت بازسازی بیشتر و همکاریهای منطقهای بهویژه در رابطه با مساله یمن در پیش گرفته است. عدم همراهی ریاض با پروژه فشار حداکثری آمریکا علیه ایران و هشدارهای سعودی نسبت به هرگونه ماجراجویی نظامی علیه تهران نیز بیانگر آن است که امروز عربستان بیش از هر زمانی به دنبال صلح و ثبات در منطقه و پیگیری روابطی بدون تنش با ایران است. درواقع عربستان با تعریف کلانپروژه ۲۰۳۰ سودای امنیت و توسعه را در پیش گرفته و بهبود روابط با ایران یکی از مؤلفههای کلیدی برای تحقق این چشمانداز آیندهنگرانه است.
درعینحال همکاریهای دو کشور در بحث امنیت منطقه نیز حائز اهمیت است. تهران و ریاض این فرصت را دارند که بر اساس تجربه بیش از یک دهه تنش منطقهای با بازی حاصل جمع صفر که عملاً هیچ برندهای نداشت، بتوانند در فضای بهبود امنیت منطقهای نیز ورود کنند که گام اول آن مدیریت تنش و گام دوم محدودسازی تنش است. پس از تحقق این دو مؤلفه است که تهران و ریاض میتوانند این همکاریها را به یک الگوی امنیتسازی منطقهای تبدیل کنند.
حضور وزیر خارجه ایران در چهارمین همایش گفتوگوهای ایرانی-عربی با عنوان «روابط مستحکم و منافع متقابل» در دوحه قطر نیز در همین قالب قابلبررسی است. این همایش به ابتکار مشترک و مشارکت شورای راهبردی روابط خارجی و مرکز مطالعات الجزیره و با حضور جمعی از مقامات، کارشناسان و پژوهشگران برجسته حوزههای منطقهای و بینالمللی برگزار میشود و تا ۲۲ اردیبهشت ادامه دارد. چالشهای کلیدی غرب آسیا، وضعیت داخلی لبنان، اوضاع سوریه، یمن، مسئله فلسطین و چگونگی تقویت همکاریهای اقتصادی بین ایران و کشورهای عربی از جمله مهمترین موضوعات مورد بررسی در این دور از همایش گفتوگوی ایرانی-عربی خواهد بود. چنین نشستهایی زمینه همکاریهای منطقهای کشورهای عربی و ایران را بیش از گذشته فراهم میکند.»





نظر شما