۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۲
رویاهایی که با دود خاکستر می‌شوند

آتش اعتیاد بی‌رحم‌تر از آن است که سن و سال یا جنسیت بشناسد، پیر و جوان، زن و مرد، حتی کودک را می‌تواند مبتلا کند؛ اگر لحظه‌ای غفلت کنی، پیش از آنکه بفهمی شعله‌هایش به جانت افتاده و همه رویاهایت را یکی‌یکی می‌سوزاند و چیزی جز خاکستر از آرزوهایت باقی نمی‌گذارد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از کردستان، چندین بار او را در گوشه و کنار شهر با سر و وضع ژولیده دیده بودم، یک کوله پشتی کهنه و رنگ و رو رفته بر روی دوشش بود و داخل سطل زباله‌ها را می‌گشت.

آخرین بار زمستان سال پیش بود که از نزدیک او را دیدم. شب سردی بود، با گروه خیریه برای بی‌خانمان‌ها غذا برده بودیم. در تاریکی شب گوشه‌ای نشسته بود. نزدیکش شدم، غذا را از دستم گرفت. نامش را پرسیدم، با صدایی آرام و گرفته گفت: «رویا».

قد بلند، چشم‌های رنگی و موی بوری داشت، شاید ۲۵ ساله بود اما اما رد سیاهی مصرف مواد، سن او را بیشتر جلوه می‌داد، از او پرسیدم که چرا در دام اعتیاد افتاده است، گفت اهل یکی از شهرستان‌های همجوار است و برای ادامه تحصیل در دانشگاه به شهر سنندج آمده است، اما گرفتار اعتیاد شده و دیگر به شهرش بازنگشته بود، چون خانواده‌اش یک دختر معتاد را به هیچ وجه قبول نمی‌کردند.

رؤیا با رؤیای ادامه تحصیل و حتماً در آینده رسیدن به شغل و درآمد و استقلال مالی پا به این شهر گذاشته بود اما این رویاها داشت با دود اعتیاد خاکستر می‌شدند.

از او خواستم که به کمپ ترک اعتیاد بانوان مراجعه کند تا از این زندگی سخت نجات پیدا کند، اما قبول نکرد و کمپ را دوست نداشت.

پس از لحظاتی سکوت، بلند شد و در تاریکی شب ناپدید شد… شاید رفت تا راهی بیابد برای اینکه چگونه فرداها موادش را جور کند یا چگونه با نداری، تنهایی و درد کنار بیاید.

هنوز هم گاهی در گوشه و کنار شهر او را می‌بینم، همان دختر ژولیده، همان «رؤیای» بی رؤیا، در حال گشتن میان سطل‌های زباله…

رویاهایی که با دود خاکستر می‌شوند

گورستان‌های قدیمی، مامنی امن برای معتادان متجاهر

چند وقت پیش هم گذرم به یکی از قبرستان‌های قدیمی و متروکه شهر سنندج افتاد. سکوت غریب و سنگینی فضا را پر کرده بود؛ شاخه‌های درختان خشکیده بود و قبرها سنگ مزار نداشتند و اسم‌هایشان را در دل خود پنهان کرده بودند.

در همین خلوت وهم‌آلود، چیزی از دور توجهم را جلب کرد؛ آلونکی کهنه و وصله‌پینه‌شده در گوشه‌ای از گورستان. تکه‌پارچه‌ها، لباس‌های کهنه، نایلون‌های پاره و هر چیز بی‌ارزشی، کنار هم گرد آمده بودند تا سرپناهی برای زیستن بسازند.

نزدیک‌تر که شدم، زنی را دیدم با جسمی بسیار لاغر و نحیف، با چشمانی که در گودی صورت استخوانی‌اش بیش از حد بیرون زده بود.

پوست صورت و دست‌هایش، به رنگ سیاه درآمده بود که سال‌ها اسارت در بند مصرف مواد مخدر را نشان می‌داد، اسمش را که پرسیدم، گفت: "دریا هستم".

پرسیدم اینجا چه می‌کنی؟ سرش را پایین انداخت و گفت: مدتی است که اینجا زندگی می‌کنم.

دلیل روی آوردن به مصرف مواد مخدر را پرسیدم. نگاهی به دوردست انداخت و آرام شروع کرد: هشت سال پیش، با هزار امید و آرزو عروس شدم. فکر می‌کردم وارد خانه‌ی بخت شده‌ام، اما خیلی زود فهمیدم شوهرم مصرف‌کننده مواد مخدر است. ابتدا پنهانی می‌کشید، اما کم‌کم در خانه هم مواد مصرف می‌کرد.

من هم ناخودآگاه کشیده شدم به همان مسیر. ابتدا از کشیدن مواد لذت می‌بردم اما بعداً شاید برای اینکه از او عقب نمانم، یا شاید برای اینکه فراموش کنم.

دریا ادامه داد: وابستگی همسرم به مواد بیشتر و بیشتر شد، دیگر سر کار هم نمی‌رفت. برای تأمین هزینه مواد، وسایل خانه را یکی‌یکی می‌فروخت.

رویاهایی که با دود خاکستر می‌شوند

اعتیادی که بنیان خانواده‌ها را نشانه گرفته است

آخرین بار که رفت، دیگر برنگشت. نه آن روز، نه فردا و فرداهای دیگر، من ماندم و اعتیادی که هر لحظه به جانم چنگ می‌انداخت.

هزینه کرایه خانه را نداشتم و بیرون آمدم از آنجا، دیگر نه خانه‌ای مانده بود، نه سرپناهی، خانه پدری هم جایم نبود چون زن‌بابایم هم فهمیده بود که به اعتیاد روی آورده‌ام و چند وقت پیش عذرم را خواسته بود.

با صدایی خسته گفت: ناچار شدم به این قبرستان پناه بیاورم. روزها ضایعات جمع می‌کنم و می‌فروشم، تا خرج مواد و خورد و خوراکم را تأمین کنم.

پرسیدم چرا به کمپ ترک اعتیاد نمی‌روی؟ گفت از کمپ خوشم نمی‌آید. دوست دارم اگر قرار است ترک کنم، در بیمارستان بستری شوم.

در نگاهش چیزی فراتر از خستگی بود، دریایی خشک‌شده از آرزوهایی که طوفان اعتیاد آن‌ها را با خود برده بود.

دهه‌های قبل بسیار به ندرت دیده می‌شد که زنان درگیر مصرف مواد مخدر شوند، اما چندین سال است که مصرف دخانیات و شیوع مواد مخدر در میان بانوان نیز رشد فراینده‌ای داشته و کارشناسان امر از زنانه شدن برخی از آسیب‌های اجتماعی ابراز نگرانی می‌کنند.

پایین آمدن سن مصرف مواد مخدر نیز یکی دیگر از نگرانی‌هایی است که سال‌های اخیر نمود بیشتری داشته، تا جایی که مصرف مواد مخدر به زیر ۱۵ سال هم کشیده شده است.‌

رویاهایی که با دود خاکستر می‌شوند

پایین آمدن سن شروع مصرف مواد مخدر

نمونه این مسئله، پسری ۱۸ ساله بود که برای گرفتن غذا به آشپزخانه گروه خیریه آمده بود، درگیر شدن با اعتیاد با او کاری کرده بود که به زور صحبت می‌کرد و حال و روز خوشی نداشت.

تازیانه اعتیاد، قد بلند او را در اوج جوانی خمیده کرده بود و حتی رعشه بر تنش انداخته و تعادل خود را به زور نگه داشته بود.

به دیوار پست سرش تکیه داده و چشم‌هایش نیمه باز بود، پرسیدم چرا به مصرف مواد مخدر روی آوردی؟ دلیلش را دوستانش ذکر کرد و گفت: از ۱۲ سالگی مصرف کننده مواد مخدرم و الان دیگر مواد صنعتی شیشه مصرف می‌کنم.

در مورد خانواده‌اش پرسیدم گفت که پدرم چند بار من را برای ترک اعتیاد به یکی از کمپ‌های شهرستان‌های استان برده است، اما بعد از بازگشت دوباره به سمت آن رفته‌ام چون ترک مواد مخدر برایم بسیار سخت است.

زیاد نمی‌توانست صحبت کند اما فهمیدم که درس و مدرسه را رها کرده بود و بجز گشتن در داخل سطل آشغال‌های سطح شهر کار دیگری نمی‌کرد و اینچنین در اوج جوانی انگار سقف آرزوهایش به زمین چسبیده بود.

رویاهایی که با دود خاکستر می‌شوند

آمار دقیقی از مصرف‌کنندگان مواد مخدر در کردستان وجود ندارد

علی محمدپناه، دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر کردستان به خبرنگار ایمنا می‌گوید: آمار دقیقی از مصرف‌کنندگان مواد مخدر در استان کردستان وجود ندارد، اما شواهد نشان می‌دهد که در لایه‌های پنهان و زیر پوست شهر، موارد متعددی از اعتیاد وجود دارد.

وی می‌افزاید: اگرچه کردستان جزو استان‌های پاک کشور در حوزه مواد مخدر محسوب می‌شود، اما روند افزایشی اعتیاد به‌ویژه در شهرستان سنندج نگران‌کننده است.

دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر کردستان ادامه می‌دهد: اعتیاد، پایه همه آسیب‌های اجتماعی است و فرد را به سمت سایر معضلات اجتماعی نظیر سرقت، خشونت، ترک تحصیل و بیکاری سوق می‌دهد.

محمدپناه با اشاره به فعالیت ۱۶ کمپ ترک اعتیاد در استان، اضافه می‌کند: یکی از این مراکز کمپ ماده ۱۶ است که مختص ساماندهی معتادان متجاهر بوده و در شهر سنندج فعالیت دارد.

وی خاطرنشان می‌کند: در حال حاضر حدود ۲۵۰ نفر با حکم دادستانی در کمپ ماده ۱۶ نگهداری می‌شوند و می‌توانند به مدت سه تا شش ماه از خدمات رایگان این مرکز بهره‌مند شوند.

دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر کردستان بر ضرورت مشارکت همه دستگاه‌های متولی برای کاهش آسیب‌های اجتماعی از جمله اعتیاد تأکید می‌کند و می‌گوید: مسئولیت‌پذیری جمعی در این زمینه الزامی بوده و نباید نسبت به این موضوع بی تفاوت بود.

به گزارش ایمنا، کاهش اعتیاد در جامعه نیازمند تلاشی همگانی است؛ خانواده‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها، ادارات و نهادهای مرتبط باید همگی احساس مسئولیت کرده و به امر مبارزه با مواد مخدر بپردازند.

گزارش از ویدا باغبانی، خبرنگار ایمنا

کد خبر 863516

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.