به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «این یمن مهارنشدنی» نوشت: «شلیک موشک بالستیک یمن به سرزمینهای اشغالی و اصابت موفقیتآمیز آن در ترمینال فرودگاه بن گوریون، همزمان بهت و هراس اسرائیل را به دنبال داشته است. ارتش یمن در دور تازه حملات خود در دفاع از مردم غزه، شلیکهای صبحگاهی موشکی را آغاز کرده بود و از ۲ مه (۴ روز قبل) چهار موشک بالستیک مافوق صوت «فلسطین ۲» به یافا شلیک کرد.
رسانههای اسرائیلی روز یکشنبه گزارش دادند موشک شلیک شده، در نزدیکی ترمینال ۳ فرودگاه بنگوریون به زمین خورد و باعث بلند شدن ستونهایی از دود، توقف پروازها و حرکت قطارها در آن حوالی شد. به گفته سرویس اورژانس اسرائیل، چندین نفر در این حادثه زخمی شدند.
پس از شلیک موشک از یمن، آژیرهای حمله هوایی در سراسر منطقه مرکزی سرزمینهای اشغالی به صدا درآمد. در این میان نکتهای که برای اسرائیلیها محل بحث و هراس شده این موضوع است که سامانههای دفاع هوایی اسرائیل نتوانستند موشک یمنی را رهگیری کنند.
کانال ۱۲ اسرائیل در این رابطه گزارش داد که نهادهای امنیتی معتقدند که هر دو سامانه دفاع موشکی 3 Arrow (پیکان) و «تاد» (THAAD) نتوانستند جلوی این موشک را بگیرند. برخی منابع امنیتی صهیونیستی به ناتوانی پدافند هوایی این رژیم اذعان کرده و گفتند: «هیچ پدافند هوایی مطلقی وجود ندارد.»
این شکست نگرانیهایی را در داخل اسرائیل نسبت به امنیت فرودگاه بن گوریون ایجاد کرده است، زیرا ترس از این وجود دارد که خطوط هوایی ممکن است در پروازهای خود به این منطقه تجدید نظر کنند. روز گذشته شرکت هواپیمایی فرانسوی «ایرفرانس» و شرکت هواپیمایی آمریکایی «یونایتد ایرلاینز» تمامی پروازهای خود به سرزمینهای اشغالی را لغو کردند.
روزنامه اسرائیلی معاریو حمله موشکی به فرودگاه بن گوریون را «دراماتیک در مقیاس جهانی» توصیف کرد.
سرتیپ «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن روز یکشنبه با صدور بیانیهای اعلام کرد: «در پاسخ به تداوم حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه و در حمایت از ملت فلسطین، یک فروند موشک بالستیک فراصوت بهسوی فرودگاه بنگوریون در منطقه اشغالی یافا (تلآویو) شلیک شد.»
روزنامه جروزالم پست پس از حمله روز گذشته به فرودگاه بن گوریون در گزارشی تحلیلی متوقف کردن یمن را تقریباً غیرممکن دانست.
این روزنامه عبری نوشت: «اسرائیل عموماً در ۱۲ ماه گذشته به حوثیها اجازه داده است تا موشکهای دوربرد را به سمت اسرائیل شلیک کنند، با این فرض که آنها رهگیری خواهند شد. در حالی که اسرائیل در سال ۲۰۲۴ تعداد انگشتشماری حمله تلافیجویانه با استفاده از هواپیماهای جنگی انجام داد، اما از زمان آغاز حملات هوایی ایالات متحده در ۱۵ مارس، اساساً کنار کشیده است. کمپین ایالات متحده علیه حوثیها اکنون حداقل شامل دو ناو هواپیمابر است.»
به نوشته این روزنامه عبری «بیش از ۱۰ سال است که یمنیها تحت حمایت ایران توانستهاند خاورمیانه را با تواناییهای خود غافلگیر کنند. این گروه در یمن به طور ناگهانی وارد صحنه شد و به چالشی بزرگ برای امنیت منطقه تبدیل شد. آنها تهدید کردند که شهر بندری بزرگ عدن را تصرف خواهند کرد و این امر باعث شد عربستان سعودی تعدادی از کشورها را برای مداخله در یمن رهبری کند.»
رسانه اسرائیلی ادامه داد: «با کنار رفتن سعودیها از صحنه، حوثیها در سال ۲۰۲۳ قدرت خود را تثبیت کردند و پس از حمله حماس، به حمله به اسرائیل روی آوردند. آنها با پهپادها و تهدیدات موشکی شروع کردند و با حملات به کشتیها فعالیت خود را گسترش دادند. آنها توانستند برد پهپادها و موشکهای خود را به بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر افزایش دهند تا بتوانند به اسرائیل برسند. در نوامبر ۲۰۲۳، ارتش یمن، کشتی گلکسی لیدر را که ادعا میشد با اسرائیل مرتبط است، توقیف کرد.»
در ادامه تحلیل این روزنامه اسرائیلی آمده است: «یمنیها سرسخت هستند. احتمالاً نیروی هوایی برای متوقف کردن آنها کافی نیست. آیا میتوان خطوط تدارکاتی را قطع کرد؟ آیا میتوان انبارهای موشک را پیدا کرد؟ ارتش یمن مدعی قابلیتهای موشکی مختلفی شده است. در ژوئن ۲۰۲۴، آنها ادعا کردند که یک موشک سوخت جامد جدید به نام «فلسطین» دارند. آنها ادعا میکنند که این یک موشک دو مرحلهای با قابلیتهای «فراصوت» است. موشکهای سوخت جامد سریعتر از موشکهای سوخت مایع هستند. یمنیها همچنین از موشکهای قیام و قادر با سوخت مایع استفاده کردهاند.»
تحلیلگران اسرائیلی از این بابت ابراز نگرانی میکنند که کارزار نظامی اسرائیل و ایالات متحده در حملات گسترده به یمن نتوانسته است ارتش و مقاومت این کشور را درهم بشکند و مسیر آبی کانال سوئز و دریای سرخ را برای کشتیهای اسرائیلی امن کند. حملات آمریکا هم نتوانسته است توان موشکی و تهاجمی صنعا را در هدف قرار دادن سرزمینهای اشغالی تضعیف کند.
روز یکشنبه روزنامه رسمی الثوره چاپ صنعا، به نقل از منبعی در وزارت دفاع یمن اعلام کرد: «یگانهای نظامی که ناو هواپیمابر ترومن آمریکا را همراهی میکنند، در مسیر خروج از دریای سرخ به کانال سوئز رسیدهاند.»
این اتفاق پس از آن رخ میدهد که حملات تدافعی یمن علیه ناوهای آمریکایی حمله کننده به این کشور، منجر به سقوط یک فروند جنگنده اف -۱۸ آمریکایی از روی ناو هری ترومن شد.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «هدف از مذاکره برچیدن کامل برنامه هستهای ایران است!» نوشت: «رئیسجمهور آمریکا در گزافهگویی جدید هدف از مذاکرات را برچیدن کامل برنامه هستهای ایران عنوان کرد. دونالد ترامپ در مصاحبهای مفصل با کریستن ولکر، مجری برنامه «میت د پرِس» از شبکه NBC، گفت هدفش در مذاکرات با ایران، «برچیدن کامل» برنامه هستهای آن کشور است. وی در گزافهگویی جدید خود اظهار داشت: «که حاضر است به استدلالهایی درباره اجازه به ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای گوش دهد، به شرط پایان دادن به برنامه تسلیحات هستهای آن.»
ترامپ همچنین گفت: «فکر میکنم گوش دادن به آن برایم قابل قبول است، میدانید؟ انرژی غیرنظامی، اسمش این است. اما میدانید، انرژی غیرنظامی اغلب به جنگهای نظامی ختم میشود. و ما نمیخواهیم آنها سلاح هستهای داشته باشند. این یک توافق بسیار ساده است.» ترامپ، رئیسجمهور قمارباز و ماجراجوی ایالات متحده، که اکنون در صدمین روز از دور دوم ریاستجمهوریاش، در کاخ خودخواندهاش در مارالاگو لم داده و با ژستی متکبرانه درباره «برچیدن کامل برنامه هستهای ایران» سخن میگوید، گمان میکند که با زبان تهدید، تحریم و شارلاتانیسم سیاسی میتواند ایران را مجبور به معاملهای نابرابر بکشاند.
وی که سابقهاش در خروج یکجانبه و غیرقانونی از برجام همچون داغ ننگ دیگری بر پیشانی تاریخ مفصل خدعههای دیپلماسی آمریکا حک شده، حالا در حالی دم از مذاکره و توافق میزند که تنها در ۱۰۰ روز گذشته، ۱۸۲ تحریم جدید علیه ایران وضع کرده است! کدام عقل سلیمی این تناقض آشکار را نمیبیند؟! همزمان دعوت به گفتوگو میکند و با همان دست، طناب تحریم بر گردن ملت ایران میاندازد! این است تعریف آمریکایی از «دیپلماسی»؟!
وقتی رئیسجمهور آمریکا با لحنی مزورانه میگوید «اجازه میدهد ایران از انرژی صلحآمیز استفاده کند، به شرطی که…» در واقع نقاب از چهره نژادپرستانه و استکباری نظام حاکم بر واشنگتن برمیدارد. کسی که در همان مصاحبه میگوید انرژی غیرنظامی اغلب به جنگهای نظامی ختم میشود، نشان میدهد که نه تنها چیزی از منطق، حقوق بینالملل یا اصول عدم اشاعه نمیفهمد، بلکه با وقاحت تمام، خواست ملتها برای پیشرفت را تهدیدی برای خود تلقی میکند.
آقای ترامپ! ایران کشوری است با تمدنی چندهزارساله و ملتی که در برابر امپراتوریها ایستاده و هرگز زیر بار سلطه نرفته است. شما و مشاورانتان اگر نیمنگاهی به تاریخ بیندازید، خواهید دید که این ملت با زور و تزویر پای میز تسلیم ننشسته و نخواهد نشست. «دیپلماسی» مورد ادعای شما، زمانی معنا دارد که مبتنی بر احترام، منطق و تعامل متقابل باشد، نه باجخواهی، تحریمگری و تهدید.
اگر خیال کردهاید با تکرار همان سیاستهای پوسیده، میتوانید ما را از حقوق مشروعمان در استفاده صلحآمیز از فناوری هستهای محروم کنید، سخت در اشتباهاید. ما نه چشم امید به لبخند گرگ داریم و نه هراسی از نعرههای توخالی او. این ملت، بارها در برابر چنین هیاهوهایی ایستاده و نشان داده که تنها زبانی که بلد است، زبان مقاومت است، نه التماس.
براساس گزارش روزنامه یدیعوت آحارونوت، منابع آگاه از روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی عمیقاً نگران آسیبهایی هستند که این رژیم در نتیجه ذکر نامش در این جنجال متحمل خواهد شد، چراکه به این صورت این رژیم به گونهای نشان داده میشود که درحال بازی کردن با ترامپ برای کشاندن وی به جنگ با ایران است.
این روزنامه نوشت بهرغم هماهنگی مستحکم میان رژیم صهیونیستی و آمریکا تنشها بین دو طرف همچنان باقی است. مذاکرات با ایران درباره توافق هستهای جدید، تصمیم خارج کردن نیروهای آمریکایی از سوریه و نزدیکی آمریکا با ترکیه برخی از ادله این تنشها است. این روزنامه نوشت برکناری والتز و کاهش جایگاه وی خبر خوبی برای رژیم صهیونیستی نیستند با توجه به این حقیقت که وی به طور کامل در پست خود حامی این رژیم بوده است.»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اتحاد کفتارها در پروژه هلال داود» نوشت: «امریکا و رژیم صهیونیستی سالهاست سناریوهایی را برای تجزیه یا تضعیف ایران و قطع نفوذ ایران در منطقه دنبال میکنند. شواهد نشان میدهد که آنها هرگاه نتوانستهاند ایران را مستقیم در میانه یک جنگ سخت قرار دهند، به ابزار دیپلماسی فرسایشی و جنگ ترکیبی (شامل تحریم، عملیات رسانهای و همچنین تحریکات منطقهای) روی آوردهاند. هدف نهایی، گرفتن رمق اقتصادی، سیاسی و نظامی ایران و در گام نهایی، تحقق پروژهای به نام «هلال داود» است تا هم هلال مقاومت قطع و سپر مقاومت شیعی شکسته شود و هم ایران در انزوا قرار بگیرد. تحولات چند دهه اخیر به خوبی نشان داده است که آمریکا و اسرائیل هر دو به ایران به چشم اصلیترین مانع برای هژمونی کامل صهیونیسم و حفظ سلطه خود بر منطقه غرب آسیا مینگرند. شکست سیاستهای آمریکا در افغانستان، ناتوانی در عراق، پیشروی محور مقاومت در سوریه و لبنان و ایستادگی یمن، همگی نشانگر این است که بدون نقش ایران، توازن منطقه به نفع رژیم صهیونیستی و آمریکا تغییر نمیکند. بنابراین، در راهبرد کلان واشینگتن و تلآویو، هر اقدامی که به تضعیف یا حتی تجزیه ایران بینجامد، به معنای باز شدن راه برای تسلط آنها بر منطقه است. از دید آنها، ایران نهتنها در عرصه نظامی تهدید است، بلکه الگویی برای استقلالطلبی و بیداری اسلامی در سراسر منطقه ساخته است.
برای اجرایی کردن این بحرانآفرینی، آنها سیاست چندمرحلهای پیش گرفتهاند:
اول، تجزیه سوریه و حذف عمق استراتژیک ایران: حمله همهجانبه به سوریه و حمایت از گروههای تروریستی، در وهله اول به خاطر قطع اتصال جغرافیایی محور مقاومت از تهران تا بیروت و غزه بود. دوم، خلع سلاح عراق: حضور داعش، و سپس فشار برای حذف نیروهای مقاومت و خارج کردن ایران از معادلات بغداد، بخشی از سند راهبردی اسرائیل برای دور زدن سپر مقاومت شیعی است. سوم، حمله به یمن و تضعیف انصارالله: حمایت از ائتلاف سعودی با هدف خفه کردن آخرین بازوی مقاومت در جنوب شبهجزیره عرب، بخشی از این پازل بوده است. چهارم، هدف قرار دادن حزبالله: اقداماتی، چون ترور فرماندهان و تحریم، برای از کار انداختن رکن اصلی معادله بازدارندگی علیه اسرائیل در لبنان دنبال شده است. تمام این مراحل بسترسازی برای کوتاه کردن دست ایران از منطقه است تا رژیم صهیونیستی بتواند حلقه هلال داود را، در مقابل «هلال مقاومت» تکمیل کند.
از سناریوهای شایع، تلاش آمریکا برای کشاندن ایران به مذاکرات فرسایشی و فشار از طریق تحریم، ضمن انجام تهدیدات و تحرکات نظامی مقطعی است. این اقدامات به قصد القای این پیام طراحیشده که «ایران ناچار است سرانجام در پای میز مذاکره امتیاز بدهد».
این سناریو البته از نگاه آمریکا با اسرائیل تفاوتهایی دارد؛ هرچند اسرائیل خواهان اقدامات قاطع نظامی است، اما آمریکا بیشتر به ترکیب فشار اقتصادی و سیاسی برای تغییر رفتار ایران معتقد است. با این حال، هر دو در اهداف راهبردی اشتراک دارند: گرفتن قدرت مانور ایران در منطقه، تضعیف اقتصاد، ایجاد نارضایتی عمومی و در نهایت، تلاش برای حذف نقش ایران در آینده معادلات امنیتی غرب آسیا.
ایران در طول این سالها نشان داده که کلید اصلی ممانعت از اجرایی شدن چنین راهبردهایی، «تابآوری ملی»، «ایجاد انسجام داخلی»، «افزایش عمق راهبردی» و «حضور فعال در دیپلماسی منطقهای» است. شرط اساسی عبور از فاز فشار غربی، افزایش سرمایه اجتماعی داخلی، رو کردن به اقتصاد مقاومتی، و حفظ روحیه مقاومت در محورهای منطقهای است. هر گامی در جهت تقویت این ارکان، پروژه هلال داود و رؤیای از هم پاشیدن ایران و محور مقاومت را تخریب و بیاثر خواهد ساخت.
ملت ایران و دولتمردان باید با هوشیاری نسبت به سناریوهای چندلایه دشمن، هم وحدت داخلی را حفظ کنند و هم پیوند عمیق با جبهه مقاومت و ملتهای منطقه را از دست ندهند. فقط در این صورت توطئههای بزرگی که حتی پشت درهای بسته مذاکرات طرحریزی میشوند، به شکست خواهد انجامید.
«هلال داود» یک اصطلاح تحلیلی است که در سالهای اخیر برای توصیف راهبرد صهیونیستی- امریکایی درباره نظم جدید در غرب آسیا مطرح شده است و نقطه مقابل «هلال مقاومت» به رهبری ایران تلقی میشود. در تحلیلها منظور از هلال داود، بههم زدن محور مقاومت و به جای آن، تشکیل یک زنجیره متحدین یا مناطق نفوذ اسرائیل، شبیه شکل هلال در منطقه است که از تلآویو شروع شده و با پیوند دادن کشورهای عربی، اقلیم کردستان عراق، شمال سوریه و حتی جنوب خلیج فارس، ایران را در یک حلقه محاصره ژئوپلیتیک و راهبردی قرار دهد.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «اخطار فراصوت» را برگزید و نوشت: «صبح دیروز نیروهای مسلح یمن در عملیاتی موشکی بار دیگر قلب سرزمینهای اشغالی را هدف قرار دادند. با افزایش تجاوزات آمریکا و انگلیس به مناطق غیرنظامی یمن در چندین استان این کشور و در حالی که ناو هواپیمابر هری ترومن ایالات متحده به دلیل نگرانی از اقدامات یمنیها در حال آماده شدن برای ترک دریای سرخ است، رسانههای عبری صبح دیروز گزارش دادند یمن یک حمله موشکی به فرودگاه بنگوریون در تلآویو انجام داده است. این حمله باعث شد میلیونها نفر از شهرکنشینان صهیونیست به پناهگاهها پناه ببرند و تعدادی نیز در حین فرار زخمی شدند.
طبق گزارشهای تکمیلی رسانههای صهیونیستی، موشکی از یمن در منطقه ایستگاه سوم فرودگاه بنگوریون در تلآویو فرود آمده و منجر به برخاستن دود شدید از این منطقه و توقف حرکت هواپیماها و قطارها شده است. ارتش رژیم صهیونیستی در ابتدا طبق روال معمول مدعی رهگیری موشک یمنی بود اما تصاویر منتشر شده از فرود موشک در نزدیکی ترمینال فرودگاه قابل کتمان نبود و پس از آن رسانههای این رژیم گزارش دادند سامانههای پدافندی اسرائیل نتوانستند این موشک را مهار کنند. بر اساس گزارش رسانههای عبری، ارتش رژیم صهیونیستی اذعان کرده است با وجود چندین تلاش برای رهگیری، موشک یمنی به منطقه فرودگاه بنگوریون نزدیک شده و تحقیقات درباره این اتفاق همچنان ادامه دارد. شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرده ارزیابی نهادهای امنیتی نشان میدهد سامانههای ضد بالستیک حیتس ۳ و تاد آمریکایی در مهار موشکی که از یمن پرتاب شده بود، شکست خوردهاند. عملیات موشکی یمن همچنین آسیب شدیدی به احساس امنیت نسبی صهیونیستها زد که پس از چند هفته تجاوزات مداوم آمریکاییها به یمن با استفاده از قدرت رسانهای به شهرکنشینان القا شده بود.
طبق گزارشات رسانههای عبری از محل فرود و اصابت موشک یمنی، عمق گودالی که بر اثر اصابت مستقیم موشک ایجاد شده است به ۲۵ متر میرسد؛ مسألهای که وحشت و حیرت مقامات امنیتی صهیونیست را به همراه داشته است، زیرا اگر این کلاهک ناشناخته چند متر آنطرفتر و در ترمینال فرودگاه اصابت کرده بود، دهها کشته روی دست رژیم صهیونیستی باقی گذاشته بود؛ تهدیدی که بسیار زود تأثیر خود را بر صهیونیستها گذاشت و آنها را مجبور به بستن فرودگاه بنگوریون کرد. پلیس رژیم صهیونیستی بلافاصله پس از اصابت موشک راههای منتهی به فرودگاه را بست و از شهرکنشینان خواست به این فرودگاه مراجعه نکنند. از سوی دیگر موجی از لغو پروازهای بینالمللی از سوی شرکتهای هوایی خارجی به مقصد فرودگاه بنگوریون به راه افتاد.
شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد برخی شرکتهای هواپیمایی از جمله لوفتهانزا و دیگر ایرلاینهای سوئیسی، استرالیایی و آلمانی تصمیم به تعلیق یا لغو پروازهای خود به مقصد تلآویو گرفتهاند. همچنین خطوط هوایی سوئیس و اتریش نیز خبر دادهاند در ساعات آینده هیچ پروازی به سرزمینهای اشغالی نخواهند داشت. شبکه ۱۳ این رژیم نیز گزارش کرده است دلیل اتخاذ این تصمیمها افزایش نگرانیها درباره امنیت فرودگاه و ناکارآمدی سامانههای پدافند هوایی این رژیم در مقابله با موشکها بوده است. شرکتهای هواپیمایی درخواست بررسی دوباره وضعیت امنیتی پیش از هرگونه پرواز به این منطقه را مطرح کردهاند. این موج گسترده لغو پروازها، ضربهای جدی به تصویر امنیتی رژیم صهیونیستی در سطح بینالمللی وارد میکند؛ تصویری که میلیاردها دلار از جیب مالیاتدهندگان آمریکایی برای ایجاد آن در هفتههای گذشته هزینه شده بود.
پس از عملیات موفقیتآمیز نیروهای مسلح یمن در هدف قرار دادن عمق سرزمینهای اشغالی با موشکی هایپرسونیک و جدید آن هم در دل روز، رسانههای رژیم اشغالگر بشدت دچار وحشت شده و شروع به مواخذه سیستم پدافندی گرانقیمت و شکستخورده خود کردند؛ انتقاداتی که نشاندهنده میزان وحشت صهیونیستها از یک جنگ واقعی و تمامعیار است. این اصابت پس از آن رخ داد که صهیونیستها به خیال خود دیگر مانعی برای ادامه جنایات خود در نوار غزه نداشتند و مشغول فراخواندن نیروهای ذخیره خود برای گسترش اشغالگری و کشتار در نوار غزه بودند؛ اقدامی که پس از راحتی خیال نسبی از سوریه و لبنان در مرزهای شمالی قرار بود انجام شود تا اشغالگری و پاکسازی قومی صهیونیستها در غزه ادامه یابد اما با عملیات موشکی دیروز یمنیها محاسبات رژیم صهیونیستی تغییر کرد و آنها را از عملیاتهای بعدی یمنیها ترساند.
نیروهای مسلح یمن در حالی عملیات موشکی صبح روز یکشنبه را انجام دادند که طی ۲۴ ساعت قبل از فرود موشک در کنار فرودگاه بنگورین ۱۸ حمله هوایی وحشیانه از سوی آمریکاییها در یمن انجام شده بود؛ عملیاتهایی که آمریکاییها مدعی موفقیتآمیز بودن آنها هستند و پس از هر دور تجاوز هوایی و بمباران یمن مدعی میشوند تسلیحات و تجهیزات نظامی و پدافندی نیروهای مسلح یمن را هدف قرار دادهاند اما پس از هر دور با پاسخ انتقامی یمنیها در لایههای مختلف روبهرو میشوند. این عملیات همچنین در شرایطی انجام شد که پیش از آن جنبش انصارالله یمن درگیری با آمریکاییها را یک سطح بالاتر برده و اعلام کرده بود تا اطلاع ثانوی حمل نفت ایالات متحده از طریق دریای سرخ ممنوع است. مرکز هماهنگی عملیات بشردوستانه یمن (HOCC) اعلام کرد این محدودیتها که از ۱۷ مه اعمال میشود، پاسخی به حملات ۱۷ آوریل ایالات متحده به بندر نفتی رأس عیسی است. این اقدام یمنیها در کنار رونمایی از موشک هایپرسونیک جدیدشان و هدف قرار دادن فرودگاه بنگوریون و تهدیدات بیفایده صهیونیستها نشاندهنده شکست تقسیم کار صهیونیستها و آمریکاییهاست.
عملیات دیروز یمنیها نشان داد تجاوزات به یمن بینتیجه بوده و حتی بالعکس منجر به استفاده یمن از موشکهای پیشرفتهتر شده است؛ موشکهایی که کیفیت آنها ارتقا پیدا کرده و حتی توانایی هدف قرار دادن ناوهای هواپیمابر آمریکایی را نیز دارند و علاوه بر این تواناییها، یمنیها همچنان توان هدف قرار دادن هر نقطه از سرزمینهای اشغالی را دارند.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «گرسنگی به مثابه سلاح در غزه» را برگزید و نوشت: «ما واقعاً گرسنهایم. کسانی را میشناسم که برای چندین روز حتی نان هم برای خوردن نداشتهاند. من و بچههایم بیشتر از دو هفته است نانی را میخوریم که از آرد فاسد تهیه شده.
این فقط یکی از صدها روایت از گرسنگی اهالی غزه است که روزانه در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود. حمله پهپادی روز جمعه به یک کشتی حامل کمکهای انساندوستانه در نزدیکی آبهای مالت که به سمت غزه در حرکت بود، نشان داد که در تلآویو استفاده از گرسنگی بهمثابه سلاحی علیه جمعیت دومیلیونو ۳۰۰ هزار نفری این باریکه، جدی است.
اسرائیل از بیش از دو ماه پیش، دور تازهای از محاصره غزه را آغاز کرده که در آن ورودیها به غزه کاملاً مسدود شدند. نهادهای حقوقبشری و ارگانهایی که با ارسال خدمات بشردوستانه در بیش از یک سال اخیر به کاهش آلام مردم غزه کمک میکردند، حالا دیگر دستشان کاملاً بسته است. کشتی که روز جمعه مورد حمله قرار گرفت، تعدادی از فعالان سرشناس محیط زیست را همراه داشت. اتفاقی که به نظر میرسید برای آن برنامهریزی شده تا مانع از حمله اسرائیل شود و تلآویو را تحت فشار قرار دهد؛ بااینحال، چنین اتفاقی نیفتاد.
«نمیخواهم فرزندانم از گرسنگی بمیرند»؛ این مهمترین جملهای است که مادران در غزه به زبان میآورند. آنها دیگر به دنبال غذای مغذی برای نوزادان یا کودکان خود نیستند. تصویر کودک چهارماههای که از گرسنگی جان داده، نشان میدهد که مادران در جنگی بیامان برای نجات جان فرزندانشان هستند و تعداد کسانی که مغلوب این جنگ میشوند کم نیست. اوضاع در شمال غزه وخیمتر است؛ مواد غذایی برای نوزادان یا کودکان در حال رشد وجود ندارد و بسیاری از آنها از اختلال در رشد رنج میبرند.
تولد نوزادانی با وزن بسیار کم، کوتاهقدی و تأخیر در رشد و کمخونی از مشکلات رایج در میان کودکان غزه است. این وضعیت سخنرانی ایهود اولمرت، نخستوزیر سابق اسرائیل در سال ۲۰۰۶ را به یادمان میآورد که گفته بود: «ایده این است که فلسطینیان را به رژیم غذایی اجباری بفرستیم، ولی آنها را از گرسنگی نمیکشیم».
در ماه آوریل بیش از سههزارو ۶۰۰ کودک به دلیل سوءتغذیه به بیمارستان و مراکز درمانی منتقل شدند؛ اما همین مراکز هم حالا دیگر منابع کافی برای نجات آنها را در دسترس ندارند. تصاویری که رسانه فرانسوی لو پاریزین منتشر کرد، نشان میداد که بخشی از فلسطینیها در ساحل از گوشت لاکپشتها تغذیه میکنند تا زنده بمانند.
بیایید نگاهی به آماری بیندازیم که میتواند هر انسانی را وحشتزده کند؛ ۸۲ درصد از زمینهای کشاورزی در غزه نابوده شدهاند، از درختان زیتون که نماد فلسطین است چیز زیادی باقی نمانده و ۷۵ درصد آنها سوختهاند و دامها قتلعام شدهاند. این آمار نشان میدهد که اهالی این ناحیه حتی در صورت پایان جنگ، با قحطی دستوپنجه نرم خواهند کرد و به آب سالم دسترسی نخواهند داشت.
نهادهای بینالمللی، از سازمان ملل گرفته تا صلیب سرخ جهانی، در مورد اینکه بحران انسانی در غزه شدت پیدا کرده و میتواند به یک فاجعه بزرگتر منتهی شود، هشدار میدهند. روند اتفاقات نشان میدهد بهزودی کمیته بینالمللی صلیب سرخ دسترسیاش را به غذا و دارو با هدف ارسال به غزه از دست خواهد داد. همین حالا تصاویر منتشرشده از معدود مراکزی که در غزه اندکی نان با آرد فاسدشده را به دست اهالی باریکه میرسانند، نشان میدهد که آنها برای تکهای نان یا اندکی غذای فاقد پروتئین یا مواد ضروری برای بدن، باید ساعتها در صف بمانند.
نهادی مانند آشپزخانه مرکزی جهان که از سال ۲۰۰۱ به این سو، در بحرانهای انسانی دست به تهیه و ارائه کمکهای غذایی به کسانی میزد که در میان انواع بحرانها گیر افتادهاند، احتمالاً بهزودی دیگر نمیتواند کاری برای اهالی غزه کند.
گفته میشود آخرین ذخیره غذای باقیمانده برای توزیع در آشپزخانههای غزه به پایان رسیده و از این پس مشخص نیست که مواد غذایی مورد نیاز چطور باید تأمین شود. اما مشکل فقط این نیست. به گفته صلیب سرخ، نابودی خودروهای تخلیه فاضلاب و تخریب شبکه آبرسانی، خطر ابتلاء به بیماریهای خطرناک را افزایش داده و در شرایطی که اغلب بیمارستانهای غزه به دلیل حملات اسرائیل تخریب شده و بیمارستان صحرایی هم داروی لازم را ندارد، وضعیت بهشدت وخیم است. همزمان با این هشدارها یونیسف هم دست به کار شده و هشدارهایی را در مورد اینکه کودکان غزه به دلیل کمبود غذا با خطر مرگ مواجه شدهاند، صادر کرده است. مدیر اجرایی این نهاد به موضوع مهمی اشاره کرده و میگوید: زمینهای کشاورزی در غزه نابود شدهاند و دریایی که پیش از این اهالی در آنجا به صید ماهی میپرداختند، محدود شده و همین موضوع آنها را با گرسنگی شدید مواجه کرده است.
اشغال، محاصره کامل و بمباران مداوم؛ این تنها چیزی است که از هفتم اکتبر به این سو نصیب فلسطینیهای ساکن غزه شده است. جنگ با سلاح گرسنگی قدمتی به اندازه تاریخ دارد و به عنوان اقدامی علیه بشریت و نوعی از جنایت جنگی شناخته میشود. براساس قطعنامه ۲۴۱۷ شورای امنیت سازمان ملل، گرسنگیدادن به غیرنظامیان به عنوان یک روش جنگی محکوم است. طبق کنوانسیون چهارم ژنو که در سال ۱۹۴۹ تصویب و از اکتبر ۱۹۵۰ لازمالاجرا بوده، طرفین یک مخاصمه باید به حفاظت از افراد غیرنظامی دست بزنند. برخی از سناریوها میگویند اسرائیل اقدام به ایجاد قحطی در شمال غزه زده کرده که حالا این قحطی با کمبود شدید مواد غذایی خود را بیش از هر زمان دیگری نشان داده است. با وجود هشدارهایی که اکتبر سال گذشته برای افزایش کمکها به مردم باریکه داده شد، اسرائیل ابتدا مانع از گسترش کمکها شد و بعد با تنگترکردن دایره محاصره، عملاً از گرسنگی برای هدفی که آزادی گروگانها و نابودی حماس دانسته میشود استفاده کرد.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «وارونگی مهاجرت در آمریکا» را برگزید و نوشت: «سیاستهای ترامپ، لیبرالها را فراری داده و مهاجرت از آمریکا به اروپا را تشدید کرده است. درخواستهای شهروندان ایالاتمتحده برای گذرنامههای ایرلندی، بریتانیایی، فرانسوی و اسپانیایی در دو ماه اول امسال به بالاترین سطح خود در یک دهه گذشته رسیده است.
وقتی دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده تصمیم گرفت برای دومینبار وارد کاخ سفید شود، دوریس دیویس و سوزی بارتلت، تصمیمی گرفتند که محل زندگیشان را تغییر بدهند. گفته بودند اگر او برنده شود، آنها به خارج از کشور نقل مکان میکنند. این زوج گفتند که در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ حاضر بودند به او یک شانس بدهند، اما برای بار دوم با نگرانی شاهد بازگشت او به قدرت بودند؛ چراکه وی بهدنبال پایان دادن به مجموعهای از سیاستهایی است که هدف آنها ارتقای برابری نژادی و حقوق افراد بوده است.
به گزارش رویترز، دیویس، یک مشاور آموزشی ۶۹ ساله، از خانهشان در حومه شهر نیویورک گفت: «ما عاشق این کشور هستیم؛ اما عاشق چیزی که به آن تبدیل شده است، نیستیم. وقتی هویت شما مورد حمله قرار میگیرد، یک حس شخصی ازخشم و ناامیدی در شما برانگیخته میشود.» اکنون، آنها با یک وکیل مهاجرت برای ارزیابی گزینههای موجود در اروپا مشورت میکنند. این زوج بیشتر به پرتغال و اسپانیا علاقهمند هستند، سبک زندگی جنوب اروپا آنها را جذب کرده و به دنبال ویزای کوچنشینی دیجیتال یا بازنشستگی هستند. بارتلت، ۵۲ ساله، بازنشسته است. دیویس که از ترک جامعه محلی خود متاسف است، گفت: «این نقل مکان مرا ناراحت میکند. اما این وضعیت، از نظر سیاسی و اجتماعی، غیرقابل قبول نیز هست.»
درخواستهای ایالات متحده برای گذرنامههای ایرلندی در دو ماه اول امسال به بالاترین سطح خود در یک دهه گذشته رسید. طبق دادههای وزارت امور خارجه ایرلند، میانگین درخواست ماهانه در ژانویه و فوریه نزدیک به ۴۳۰۰ مورد بود که نسبت به سال گذشته حدود ۶۰ درصد افزایش داشته است. در فرانسه، دادههای دولتی نشان داد که درخواستهای ویزای طولانیمدت از سوی آمریکاییها در سه ماه اول سال ۲۰۲۵ به ۲۳۸۳ مورد رسیده است؛ درحالیکه این رقم در مدت مشابه سال گذشته در مجموع ۱۹۸۰ مورد بوده است. از ژانویه تا مارس، مقامات فرانسوی ۲۱۷۸و یزای طولانیمدت اعطا کردهاند؛ درحالیکه این رقم در سال قبل ۱۷۸۷ مورد بوده است. درخواستهای گذرنامههای بریتانیایی در سهماه آخر سال ۲۰۲۴ - آخرین دورهای که دادهها برای آن در دسترس است - با ۱۷۰۸ درخواست ارائهشده، رکوردی بیسابقه در دو دهه گذشته بهجا گذاشت. شرکتهای جابهجایی و وبسایتهایی که به افراد در مهاجرت کمک میکنند، میگویند که در هر مقطع زمانی در سالهای اخیر، تعداد قابل توجهی از آمریکاییها با استناد به مسائلی از جمله اختلافات سیاسی و خشونت مسلحانه، به مهاجرت به خارج از کشور علاقه نشان دادهاند. مارکو پرمونیان، مشاور مهاجرت ایتالیایی و بنیانگذار سازمان کمک به شهروندی ایتالیا گفت که انتخاب جو بایدن، رئیسجمهور دموکرات، در سال ۲۰۲۰ منجر به افزایش علاقه، عمدتاً از سوی رایدهندگان جمهوریخواه نیز شده بود.
اما بیشتر شرکتهای جابهجایی که رویترز با آنها صحبت کرد، گفتند که از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید، علاقه به این شرکتها افزایش یافته است و بسیاری از مشتریان نگرانی خود را در مورد جهتگیری سیاستها و مسائل اجتماعی ابراز کردهاند.
برخی از ستارههای هالیوود، از جمله «الن دِ دِجنرس» و «رزی اُدانل»، مجریان برنامههای تاکشو، پس از انتخاب مجدد ترامپ در ماه نوامبر، ایالات متحده را ترک کردند و توجه رسانهها را به خود جلب کردند. تئا دانکن، بنیانگذار شرکت خدمات مهاجرتی «Doing Italy» مستقر در میلان گفت که از زمان انتخابات تقریباً هر روز از آمریکاییهای عادی که به دنبال اطلاعات هستند، درخواستهایی دریافت کرده است. دانکن گفت: «مردم در مورد آنچه اتفاق میافتد و آنچه قرار است اتفاق بیفتد، مطمئن نیستند.» در بریتانیا، یک شرکت وکلای مهاجرت به نام «سرویس مشاوره مهاجرت» اعلام کرد که شاهد افزایش بیش از ۲۵ درصدی درخواستها از سوی ایالات متحده بوده است.
موانع زیادی برای مهاجران بالقوه وجود دارد. «Relocate.me»، یک پلتفرم جابهجایی، برخی از موانع را شناسایی کرده است: «مشکلات در یافتن شغل در خارج از کشور، محدودیتهای کار از راه دور، حقوق پایینتر در اروپا و سیستم مالیاتی ایالات متحده - که از شهروندان خود بر اساس درآمد جهانی مالیات میگیرد.» با این حال، برای کسانی که اقدام میکنند، گزینههای ویزای متعددی وجود دارد. «ویزای کوچنشینان دیجیتال» برای کارگران از راه دور در کشورهایی مانند پرتغال، اسپانیا و ایتالیا محبوب است. به گفته شرکتهای جابهجایی، ویزای بازنشستگی، مجوز کار و ویزای دانشجویی نیز تقاضای زیادی دارند. گزینه خرید ملک برای دریافت ویزای طلایی، دیگر در پرتغال امکانپذیر نیست و این طرح در اسپانیا نیز پس از آنکه این سیستم بهدلیل دامن زدن به بحران مسکن مقرون به صرفه مورد انتقاد قرار گرفت، در ماه آوریل به پایان رسید. ربکا کابالرو، از شرکت توسعه املاک و مستغلات اسپانیایی گیلمار گفت که آنها شش ماه قبل از پایان این طرح، با موجی از علاقه از سوی مشتریان آمریکایی مواجه شده بودند. کابالرو گفت: من از سه مشتری که برای ویزای طلایی خانه خریده بودند، حتی بدون اینکه به دیدنم بیایند، سرمایهگذاری دریافت کردم.»





نظر شما