به گزارش خبرگزاری ایمنا، خلیجفارس فقط یک نام روی نقشه نیست؛ سندی است مهرخورده از تاریخِ حماسه، خون، و ایستادگی. از سواحل مرجانی بوشهر تا صخرههای سرخ هرمز، خلیجی گسترده است که نه فقط جغرافیا که تاریخ را در خود جا داده است. این آبراه، مرز نیست؛ آئینه هویت ایرانیست. دریا اینجا همیشه فارس بوده، چون در حافظهاش تنها زبان شمشیر ایرانی و سرفرازی مردان پارس حک شده است.
تاریخِ موجهای مقاوم
خلیجفارس نه فقط نامی در جغرافیا که سندی زنده از تاریخ ایستادگی و هویت ایرانی است. در روزگارانی نهچندان دور، پرتغالیها همچون صدفی سمی، خود را به دل این آبهای نیلگون چسباندند و ۱۱۷ سال بر جزایر جنوبی ایران سایه انداختند، اما شمشیر غیرت ایرانی، بهفرمان شاهعباس و به دستان امامقلیخان، این بند را گسست و دهم اردیبهشت را در تقویم تاریخ، به روز آزادسازی آبراه ایرانی بدل ساخت. از آن پس، این روز نماد رهایی، مقاومت و حیات خلیجی شد که از نفس مردم ایران جان میگیرد.
این خلیج سومین پهنه بزرگ جهان است، اما اول در دلها. نه فقط بهخاطر وسعت، بلکه بهدلیل عمق پیوندش با زندگی، اقتصاد و تاریخ ما، جایی که نامش از «دریای پارس» تا «خلیجفارس» در تمام اسناد تاریخی ماندگار شد و شرقشناس شهیری چون سرآرنولد ویلسن نوشت: «در زمانی که مدیترانه هنوز در گهواره تاریخ بود، خلیجفارس گهواره تمدن بود.»

شاهراهی با قلب نفت
در روزگار ما این آبراه نهتنها جغرافیای قدرت بلکه موتور محرکه اقتصاد جهان است. ۶۰ درصد ذخایر اثباتشده نفت، ۳۰ درصد تجارت جهانی انرژی و قریب یکسوم گاز طبیعی زمین، در همین منطقه جریان دارد. خلیجفارس دیگر فقط حلقهای برای اتصال شرق و غرب نیست؛ خودش یکی از دو سر حیاتی تبادلات اقتصادی دنیاست. جهان امروز برای تأمین ۶۵ درصد نیاز نفتیاش به این خلیج وابسته است و همینجاست که چشم طمع قدرتهای خارجی خیره مانده، از جنگ جهانی دوم تا کنون با بهانههای تازهای مثل مبارزه با کمونیسم یا تضمین امنیت انرژی.
در دورههای پیشین تأمین امنیت شرکتهای نفتی دلیلی برای حضور خارجیها شد. سپس جنگ سرد و مهار شوروی، بهانهای دیگر بود. امروز هم کشورهای کوچک منطقه، پیمانهای نظامی با بیگانگان بستهاند تا حضور قدرتهای فرامنطقهای را مشروع جلوه دهند. اما حقیقت روشن است؛ تسلط بر این آبراه، تعادل استراتژیک جهان را تغییر میدهد.
از نفت تا ناو
این پهنه تنها با واژهها مقدس نشده؛ با خونهاست که «خلیجفارس» مانده است. مردم بوشهر در طول ۳۰۰ سال گذشته، بارها در برابر ابرقدرتها ایستادهاند، میرمهنا در ۲۵۰ سال پیش، پرتغالیها و هلندیها را از خارک بیرون کرد. رئیسعلی دلواری ۱۰۹ سال پیش با فتوای علمای بوشهر، علیه انگلیسیها قیام کرد، در دوران دفاع مقدس نیز این خلیج، سنگر ایستادگی شد؛ جایی که دریانوردان با لنجهای خود به جبههها آذوقه، سلاح و روحیه رساندند.
چه کسی میتواند از خاطر ببرد آن روزی را که ناوهای مغرور آمریکایی خیال کردند جزایر خلیج فارس میدان بیپاسخ قدرتنماییشان است؟ اما شناورهای تندروی نیروی دریایی سپاه، نه فقط ایستادند، بلکه خروشیدند. پاسخ ایران تهاجم نبود؛ طوفان بود، ناوچههای نیروی دریایی ایران، بیاعتنا به هیبت پوشالی ناوهای دشمن، به میدان آمدند و غرور آمریکا را در آبهای نیلگون خلیجفارس غرق کردند.

نامی که هیچکس نمیتواند پاک کند
خلیجفارس فقط یک نام نیست؛ یک بیانیه است علیه فراموشی. آبراهی که شوریاش طعم غیرت دارد و هر قطرهاش بازتابی است از قرنها رنج و مقاومت. هیچ نقشه تحریفشدهای نمیتواند این حقیقت را پاک کند. تا وقتی صدای شهیدانش در موجها میپیچد، خلیجفارس، خلیجفارس خواهد ماند.
امروز پرچم اقتدار ایران در آبهای نیلگون جنوب، با حضور پرصلابت نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برافراشته مانده است؛ دو بازوی استراتژیک که نهتنها حافظ امنیت خطوط حیاتی انرژی و تجارت هستند، بلکه بر جزایر سهگانه و تمامیت خلیجفارس سایهای از صلابت و بازدارندگی افکندهاند، و اما آنان که از آن سوی آبها، نام جعلی بر خلیج مینهند یا در رؤیای تملک جزایر ایرانی در خوابند، بهتر است برگهای تاریخ را ورق بزنند، شاید بفهمند اینجا سرزمین رگهای غیرت است، نه کاغذهای دیپلماتیک بی حقی که با جوهر دلار امضا میشود.

یادداشت از: سید ابوالفضل مدنی، سرویس سیاست ایمنا



نظر شما