به گزارش خبرگزاری ایمنا، در سرزمین دیپلماسی، واژهها گاهی لباس عوض میکنند. آنچه امروز بهعنوان «دیدار» از آن یاد میشود، هنوز با «مذاکره» فاصله دارد؛ نه به دلیل مکان یا مضمون، بلکه به دلیل غیبت ارادهای دوطرفه در تبادل امتیاز؛ روایتهای درونی از روند تازه دیدارها نشان میدهد که این فرایند، دستکم از منظر طرف آمریکایی، بیشتر شبیه معاملهای از پیش تعریفشده است تا گفتوگویی که در آن دو طرف کفههای ترازوی دیپلماسی را متوازن کنند.
در نگاه ایالات متحده آنچه در جریان است نه مذاکره، بلکه آزمونی برای سنجش میزان تبعیت ایران از خواستههای یکجانبه است، گزاره «دریافت در برابر اعطا» جایش را به «پذیرش یا واکنش» داده است. همین نگاه موجب شده است که مسیر این نشستها تا رسیدن به تعریف واقعی مذاکره، همچنان مبهم و چندپاره باقی بماند.
در این میان، آنچه میتواند این جلسات را از سطحی بیاثر به مذاکرهای معنادار ارتقا دهد، ارائه دستور کار روشن و صریح از سوی طرف ایرانی است. بازگشت به پرونده تحریمها، تعلیق فعالیتهای ویژه هستهای یا حتی بازنگری در بعضی زیرساختها، سناریویی است که پیشتر هم دیدهایم. مسئله، نه در اصل گفتوگو، بلکه در وزن و جهت آن است.
با این حال تا زمانی که طرف مقابل حاضر نیست بهصراحت بپذیرد ادامهدهنده مسیر پیشینیان خود در کاخ سفید است، نمیتوان انتظار داشت چیزی بیش از دیدارهای تشریفاتی از دل این جلسات بیرون بیاید. این دوگانه باید دگرگون شود: از «مذاکره یا جنگ» به «مذاکره برای رفع تحریم» و این تغییر نه فقط بازی با واژهها بلکه ضرورتی برای نجات مفهوم مذاکره از ابتذال نمایشی است.
از سوی دیگر، توافق خوب، نه بر سفره خواهش و نگرانی، بلکه بر بستر قدرت چیده میشود. آنچه اکنون از ایران در ذهن طرف مقابل نقش بسته، تصویری شکننده است: کشوری که گویا از ترس جنگ یا زیر فشار اقتصادی، تن به گفتوگو داده است. اما این تصویر، اگر اصلاح نشود، مسیر هرگونه توافقی را به بنبست میکشاند. مذاکرهای که از دل بازنمایی ضعف آغاز شود، در نهایت هم چیزی جز دیکتهنامهای امضاشده نخواهد بود.
واقعیت آن است که در این بازی، طرف آمریکایی متن را نوشته و منتظر امضا است و اگر تغییری در متن و تصویر ایجاد نشود، احتمال رسیدن به نتیجه، فارغ از خوب یا بد بودنش، منتفی خواهد بود. مذاکرهای که در چارچوب طراحیشده واشنگتن شکل بگیرد، شاید بیشتر به سرنوشت کییف شبیه شود تا به توافقی عادلانه و پایدار.
ضرورت تعهد متقابل در مذاکرات ایران و آمریکا
علیرضا محرابی، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با اشاره به مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا اظهار کرد: مذاکره میتواند زمینهای را فراهم کند تا دو طرف به گفتوگوهای همراستا بپردازند و برنامه مشخص و مدونی را ترسیم کنند، با این حال میزان تنظیم این برنامه مشخص و مدون و قرار گرفتن آن در توافق هر دو طرف، از موضوعاتی است که پس از شکلگیری روند مذاکره قابل بحث خواهد بود.
وی تاکید کرد: مذاکره فینفسه خوب است، اما اینکه در ادامه چه رویکردی حاصل شود و دو طرف چه برنامهای را دنبال کنند، از موضوعاتی است که در ادامه مذاکرات به آن پرداخته میشود.
کارشناس مسائل بینالملل یادآور شد: ما طی سالهای گذشته و در مورد موضوعات مختلف با آمریکاییها مذاکره کردهایم، اما بسیاری از این مذاکرات به نتیجه مشخص و مورد توجه هر دو طرف بهویژه ما ایرانیها نرسید، همچنین شاهد بودیم که ترامپ پس از امضای برجام از آن خارج شد.
وی با تاکید بر اینکه برای حفظ منافعمان در این دوره از مذاکرات و اطمینان از اینکه آمریکا به تعهداتش عمل خواهد کرد، باید به همان میزان که امتیاز میدهیم، امتیاز بگیریم، گفت: به هر میزانی که آمریکاییها متعهد میشوند، ما نیز باید تعهدات خود را انجام دهیم.
محرابی با تاکید بر لزوم رویکردی که امتیازات را بهصورت یکجانبه ارائه ندهد، گفت: با چنین رویکردی آمریکاییها باید در طول مذاکرات به همان میزان که از ما امتیاز میگیرند، به ما نیز امتیاز دهند. شاید با این رویکرد بتوانیم به یک مذاکره دقیق برسیم و در طول آن امتیازات را به دست آوریم، یعنی هر دو طرف با دریافت امتیاز لازم به تعهدات خود برسند.
وی ابراز کرد: بهطور قطع مذاکرات باید با حفظ برنامه هستهای ایران انجام شود، زیرا حفظ این برنامه از اولویتهای جمهوری اسلامی ایران است، بنابراین تیم مذاکرهکننده ایران باید تمام تلاش خود را بهکار گیرد تا غنیسازی اورانیوم در چارچوبی که برای مراکز علمی و تحقیقاتی و موضوعات متعارف به آن نیاز داریم، حفظ شود؛ حالا تا چه میزان این موضوع جا بیفتد و بر چه اساسی با بازرسیها و سایر مسائل مرتبط باشد، از جمله مسائلی است که در ادامه مذاکرات به آن پرداخته خواهد شد، اما تاکید بر این موضوع بسیار مهم است.




نظر شما