به گزارش خبرگزاری ایمنا، هنر انقلاب دمیده از روح انقلاب است و به تعبیر امام خمینی (ره) «هنر دمیدن روح تعهد است در کالبد انسانها»، «هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایهداری و کمونیسم خونآشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی و اسلام مرفهین بیدرد و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد.»
مسیر هنر انقلاب با انقلاب ۵۷ در عرصههای مختلف و متنوع شعر، ادبیات، سرود و موسیقی، فیلم و هنرهای تجسمی شروع و گفتمان جدیدی را در عرصه هنر به ارمغان آورد. حمید سبزواری، سید حسن حسینی، قیصر امینپور، محمدرضا لطفی، فرجالله سلحشور، ابراهیم حاتمیکیا، مجید مجیدی، حبیبالله صادقی و کاظم چلیپا از هنرمندان آغازگر هنر انقلاب بهشمار میآیند.

شهریار زرشناس، استاد دانشگاه و پژوهشگر با بیان اینکه تعداد نویسندگان، شاعران، داستاننویسان و هنرمندان ما در عرصههای مختلف پیش و قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست، به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی تعداد زیادی زن هنرمند داریم که هرکدام صاحبنظر، کرسی، تألیف و کتاب هستند.
وی به دستاوردهای انقلاب میپردازد و میافزاید: از نظر تئوریک شاهدیم با انقلاب اسلامی جهش قابل توجهی در تمام حوزهها صورت گرفته است؛ انقلاب به طور کلی دو دستاورد بزرگ دارد؛ نخستین دستاورد، استقلال سیاسی ایران بود؛ چیزی که دو قرن بود، نداشتیم. از آغاز قاجاریه تا حدودی و بهطور مشخص از دوره فتحعلیشاه استقلال سیاسی ما سیستماتیک تضعیف شد و از بین رفت، بنابراین ما از دوران فتحعلیشاه استقلال سیاسی نداریم و سفارتخانهها برای ما تصمیمگیری میکنند و بهطور مداوم در عصر امتیازات و واگذاری به سر میبریم، یعنی یا امتیاز میدهیم یا قسمتی از خاکمان را میدهیم.
استاد دانشگاه ادامه میدهد: پس از مشروطه همه گزارههای سیاسی کلان ما توسط امپریالیسم پیاده میشد، تا پیش از این مقطع حکومتها حاصل ستیز قبایل، ایلات، عشایر و جنگهای داخلی بودند، اما پس از مشروطه، تمام حکومتها با کودتا سرکار آمدند که کودتاهای امپریالیسم بودند. این مسئله نشان میدهد که استقلال از بین رفته بود، یعنی سفارتخانهها برای ما تصمیم میگرفتند که چه کسی سر کار باشد و شاه شود و چه کسی نشود.
زرشناس عنوان میکند: این بحران با انقلاب شکسته میشود. برای نخستین بار در تاریخ دول اخیر، ما صاحب استقلال سیاسی میشویم و تصمیمگیری در داخل صورت میگیرد، یعنی هیچ سفارتخانه و کشوری نمیتواند برای ما تصمیم بگیرد. همین امروز که ائتلاف بینالمللی و انواع تهدیدها بهراه میافتد، موفق نمیشوند و این ما هستیم که تصمیم میگیریم که چه کنیم، مذاکره کنیم یا نکنیم، بنابراین در این مسیر گمشده تاریخ، استقلال ما به دست آمد و این دستاورد کوچکی نیست.

وی استقلال را پیشنیاز هر کشور میداند و تاکید میکند: در تمام کشورهای دنیا از جمله چین، روسیه و ژاپن پیشنیاز هر حرکت پیشروانی در آنها استقلال بوده است. چین و ویتنام پیشنیاز حرکتشان استقلال بود که به دست آوردند؛ استقلال دستاورد اولیه انقلاب بود که ما امروز، چون در آن قرار داریم، بهویژه جوانانی که قبل از انقلاب را ندیدهاند، اهمیت آن را حس نمیکنند.
استاد دانشگاه یادآور میشود: فرح پهلوی در خاطرت خود نوشته است که «من تا قبل از سال ۱۳۳۸ فکر میکردم که شاه هر کاری را میتواند انجام دهد، بعداً فهمیدم برای یک کار کوچک و تغییر یک وزیر باید با سفارتهای مختلف هماهنگ کند!»؛ در خاطرات سفیر انگلستان نوشته شده است که شاه ایران برای هر اتفاقی با ما هماهنگ بود.
زرشناس ادامه میدهد: دومین دستاورد انقلاب حرکت ما به سمت تکوین یک نوع خودآگاهی تاریخی است؛ من نمیگویم امروز ما خودآگاهی تاریخی داریم، بلکه حرکت در این مسیر آغاز شده است؛ چیزی که پیش از انقلاب نداشتیم. پیش از انقلاب یکی از معدود اندیشمندانی که بهعنوان یک دغدغه و درد مسئله فقدان خودآگاهی را مطرح میکرد، داریوش رایگان بود که سال ۱۳۵۶ کتاب «آسیا در برابر غرب» را نوشت و شخصیت دیگر دکتر داوری است که بسیار در این خصوص حرف میزد که فقدان خودآگاهی تاریخی داریم؛ دیگر در این زمینه کسی را نداریم. پس از انقلاب این مسئله به یک مسئله عمومی تبدیل شد و به سطح روزنامهها ما کشیده شد و در حوزههای مختلف حرکت در مسیر خودآگاهی تاریخی و تکوین آن شکل گرفت، البته نظام دانشگاهی ما وحشتناک از این مسئله غافل و دور است، اما این حرکت آغاز شده است.
وی طرح مسئله بازگشت به خویشتن از سوی انقلاب را یک مسئله جدی میخواند و تاکید میکند: با رخداد انقلاب مسئله بازگشت به خویشتن مطرح شد؛ تبلور ظرفیتهای انسان ایرانی-اسلامی در مقابل تجددمآبی تحمیلی بود. وقتی انقلاب توانست پیروز شود، در بسیاری از حوزهها توانست اصل بازگشت به خویشتن را در جاهایی تا حدی ناقص و در جاهای دیگری کاملتر جا بیندازد، در هنر نیز جا افتاد. واقعیت این است که هنری که از دل انقلاب اسلامی درآمد، نه هنر قرون وسطای مسیحی، نه هنر یونانی، نه هنر قرون مدرن و دوران رنسان و نه هنر معاصر است.
به گزارش ایمنا، انقلاب اسلامی ایران با احیای استقلال سیاسی و حرکت به سمت خودآگاهی تاریخی، زمینهساز تحولی عمیق در عرصههای مختلف از جمله هنر شد. این تحول نهتنها به بازتعریف هویت فرهنگی و هنری بر اساس ارزشهای انقلابی و اسلامی انجامید، بلکه مسیر جدیدی را در خلق آثار ادبی، سینمایی، تجسمی و موسیقایی گشود. هنر انقلاب بهعنوان پدیدهای متمایز و برخاسته از آرمانهای این نهضت، توانست با تلفیق سنت و معنویت، گفتمانی نو در عرصه هنر جهانی ارائه و ظرفیتهای خلاقانه هنرمندان متعهد را در خدمت بیان ارزشهای انقلابی قرار دهد.


نظر شما