به گزارش خبرگزاری ایمنا، تحولات پرشتاب فناوری، ناپایداریهای اقتصادی و چالشهای زیستمحیطی، پارادایمهای سنتی توسعه اقتصادی و اجتماعی را با آزمونی سخت روبهرو کردهاند. در این بستر، کارآفرینی نهتنها همچون یک راهبرد اقتصادی، بلکه بهعنوان یک ضرورت ساختاری برای تضمین پویایی جوامع و پاسخگویی به نیازهای نوظهور قلمداد میشود. مطالعات اخیر در حوزه اقتصاد نهادی و نظریه توسعه شومپیتری نشان میدهند که کارآفرینی، با محوریت تخریب خلاقانه و خلق ارزش افزوده، موتور محرکه رشد پایدار، اشتغالزایی و کاهش نابرابریها است. بر پایه گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، اقتصادهای پیشرو بیش از ۴۰ درصد از رشد تولید ناخالص داخلی خود را مرهون اکوسیستمهای کارآفرینی پویا میدانند.
با این حال، گذار به جامعه کارآفرینانه تنها با تأسیس کسبوکارهای جدید محقق نمیشود، بلکه مستلزم تحولی عمیق در ساختارهای شناختی، نهادی و فرهنگی است. کارآفرینی همچون یک «سامانه پیچیده» نیازمند همگرایی سهگانه آموزش مهارتهای نوآورانه، دسترسی به سرمایههای مالی-انسانی و چارچوبهای سیاست حمایتی است، برای نمونه پژوهشهای میدانی در اقتصادهای در حال توسعه (همچون سنگاپور و شیلی) نشان میدهد که تقویت فرهنگ ریسکپذیری و تابآوری در لایههای مختلف جامعه، نقشی کلیدی در کاهش شکاف بین نوآوری و تجاریسازی ایفا میکند. با این وجود، چالشهای پیش روی این گذار را نباید نادیده گرفت، مسائلی همچون تمرکز ناعادلانه منابع، مقاومت نهادهای بوروکراتیک و تنش بین کارآفرینی و پایداری زیستمحیطی، نیازمند بازتعریف مفاهیمی چون «ارزش اجتماعی» و «مسئولیتپذیری جمعی» است.

همگرایی نهادها، فرهنگ و فناوری برای تحقق جامعه کارآفرینانه
میلاد منصوری، کارشناس پژوهشگر حوزه کارآفرینی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به اهمیت کارآفرینی اظهار کرد: باید ذهن افراد به سمت کارآفرینی سوق داده شود و به آنها کمک کنیم متناسب با نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدهای خود و پیرامون آن برنامهریزی کنند، اما جامعه به سمتی پیش رفته که تنها اشتغالآفرینی تبلیغ میشود.
وی افزود: اگر نگاه کارآفرینی بر جامعه حاکم شود افراد میتوانند مسیر خود را پیدا کنند، مسیری که برای آن ساخته شدهاند نه مسیری که به آنها تحمیل شده است؛ در این صورت فرد متوجه میشود باید در چه مسیری قدم گذارد و برای آن وقت و هزینه صرف کند.
کارشناس پژوهشگر حوزه کارآفرینی ادامه داد: در این راستا در جامعه اشتغالزایی رخ میدهد و افراد با انتخابهای صحیح خود در مسیر درست قرار میگیرند و سختیهای آن را میپذیرند و برای رسیدن به موفقیت موانع را پشتسر میگذارند، همچون کوهنوردی که در حال فتح قله از سختیهای مسیر ابراز نارضایتی نمیکند چون به این امر واقف است که این سختی برای رسیدن به قله لازم است.
منصوری گفت: باید تلاش کنیم نگاه خود را به کارآفرینی سوق بدهیم در این صورت است که میتوانیم به خود کمک کنیم و در عینحال به بقیه نیز کمک کنیم؛ کارآفرین کسی است که موفقیت دیگران او را نیز خوشحال میکند با توجه به اصل ایجاد سینرژی در محیط این اصل به این نکته اشاره دارد؛ اگر شما میخواهید به موفقیتی دست پیدا کنید موفقیت تنها پولدار شدن نیست به حال خوب درونی بستگی دارد چهبسا انسانهای ثروتمندی وجود دارند که از زندگی رضایت ندارند و این بخاطر نبود دیدگاه کارآفرینی است.
وی افزود: اگر بتوانید با دیدگاه کارآفرینانه به مسائل پیرامون خود نگاه کنید به رضایت درونی و موفقیت بیرونی دست پیدا میکنید، یعنی به لحاظ مالی بینیاز میشوید و از لحاظ درونی به اقناع درونی میرسید.
کارشناس پژوهشگر حوزه کارآفرینی گفت: در جامعه افرادی هستند که تنها روی یک بعد خاص تمرکز دارند، به عنوان مثال بازیگری که فقط شهرت دارد و به ابعاد دیگری از زندگی نپرداخته است به نقطه افسردگی میرسد و خودکشی میکند بخاطر اینکه ذهن خود را تک بعدی رشد داده است.
منصوری با اشاره به دیدگاه کارآفرینانه گفت: باید شخصیت فرد به صورت T شکل باشد؛ یک خط افقی در بالا و یک خط عمودی در پایین. خط افقی یعنی شما باید در حوزههای مختلف اطلاعات عمومی داشته باشید اما خط عمودی به این معنا است که شما در برخی مسائل دیدگاه تخصصی داشته باشید و مثل یک دریا به عمق نیمسانتی متر نباشید.
وی افزود: اگر این نگاه را در جامعه ترویج دهیم لطف بزرگی به جوانان و نوجوانان کردهایم و فشار مدرکگرایی از دوش این قشر برداشته میشود و ممکن است در این میان فردی با توجه به استعدادهایش در مسیر موردعلاقه خود قدم بردارد و پیشرفت کند؛ خیلی از استعدادها در جامعه ما به واسطه فشار بیش از حد خانواده به روی مشاغل خاص از بین میرود.
کارشناس پژوهشگر حوزه کارآفرینی با اشاره به پژوهشهای خود در این زمینه گفت: نگاه کارآفرینانه مبتنی بر اسلام است؛ اسلام موید همین قضیه است که ما اجباری به افراد برای رفتن به سمت خاص نداشته باشیم و تاکید دین اسلام بهروی خودشناسی است، وقتی به خودشناسی رسیدیم به صورت خودکار به سمت خودساختگی پیش میرویم.
به گزارش ایمنا، کارآفرینی محوری برای تابآوری اجتماعی، کاهش شکافهای ساختاری و پاسخگویی به چالشهای قرن بیستویکم شناخته میشود، یافتههای پژوهشها نشان میدهد که تحقق جامعه کارآفرینانه مستلزم همگرایی سهگانه میان نهادها، فرهنگ و فناوری است. از یک سو، بازطراحی چارچوبهای سیاستی مبتنی بر اقتصاد نهادی (همچون تسهیل دسترسی به سرمایههای خطرپذیر و اصلاح قوانین مالکیت فکری) و از سوی دیگر، تقویت زیرساختهای شناختی از طریق آموزش چند سطحی (از مدارس تا دانشگاهها) برای پرورش مهارتهای نوآوری و تفکر انتقادی، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
گذار به جامعه کارآفرینانه را باید فرایندی تکاملی و مشارکتی دانست که تنها با همکاری نهادهای دولتی، بخش خصوصی، دانشگاهها، و جامعه مدنی ممکن میشود. پژوهشهای آتی میتوانند بر تحلیل هزینه-فایده سیاستهای حمایتی، نقش فناوریهای دیجیتال در کاهش نابرابریهای فرصتی، و تأثیر سرمایه اجتماعی بر اکوسیستمهای کارآفرینی متمرکز شوند. آنچه مسلم است، در جهانی که پیچیدگی و نبود قطعیت به قاعده تبدیل شده، کارآفرینی نه یک انتخاب، بلکه تنها راهبرد بقا و پیشرفت جمعی است.


نظر شما