به گزارش خبرگزاری ایمنا، حدود دو سه هفته پیش بود که مراسم اختتامیه چهلوسومین دوره جشنواره فیلم فجر برگزار شد و یکی از نکات قابل توجه در بین اسامی برندگان، کسب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن توسط «لیندا کیانی» برای بازی در فیلم «۱۹۶۸» بود.
«کیانی» در این فیلم تنها یک سکانس حضور دارد، اما همان سکانس فرصتی را برای او فراهم کرد تا بتواند بازی خود را به بهترین شکل نشان دهد و سیمرغ جشنواره را از آن خودش کند.
جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل در همه جشنوارههای جهان یکی از جایزههای قابل توجه است. چون این انگیزه را به بازیگر میدهد که حتی در یک نقش کوتاه در حد یک سکانس، میتواند بازی خوبی از خود ارائه دهد تا دیده شود و مورد تقدیر قرار بگیرد.
در جشنواره فیلم فجر هم چندین بار این اتفاق افتاده است. به همین بهانه نقشهای کوتاهی را که به زنان بازیگر فرصت نشان دادن قدرت بازیگریشان را در فقط یک سکانس داده مرور کردهایم؛ بازی درخشان «رؤیا نونهالی» در فیلم «بوی کافور عطر یاس» و همچنین بازی معمولی «لیندا کیانی» در فیلم ۱۹۶۸ که رهاورد آن کسب سیمرغ تک سکانسی بود در این مطلب بازخوانی شده است.
«ماهایا پطروسیان» برای فیلم «هفت پرده»
«هفت پرده» داستان چهار جوان است که برای رسیدن به مقصودی دست به دزدی میزنند اما در این میان رفت و برگشتهایی به زندگی خصوصی آنها هم وجود دارد. در این فیلم، «فرزاد موتمن» نقشی بسیار کوتاه در حد یک سکانس را به «ماهایا پطروسیان» داد. اما او این نقش را آن قدر تأثیرگذار بازی کرد که برایش سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به همراه داشت. «پطروسیان» در این فیلم در نقش زنی بازی میکرد که در یک سکانس سوار خودروی یکی از شخصیتهای اصلی فیلم میشود. او شخصیتی دو قطبی دارد؛ اول مغموم و ناراحت است و از زندگی شکایت میکند و پس از مدتی و با خوردن قرصهایش شخصیتش تغییر پیدا میکند.
«رؤیا نونهالی» برای فیلم «بوی کافور عطر یاس»
اولینبار در تاریخ جشنواره فیلم فجر، جایزه برای بازی در تنها یک سکانس به «رؤیا نونهالی» برای بازی در فیلم «بوی کافور عطر یاس» رسید. «نونهالی» در این فیلم در نقش زنی جوان بازی میکرد که مستأصل و ترسیده در جاده سوار خودروی «بهمن فرجامی» شخصیت اصلی فیلم میشود. او پس از مدتی از خودرو پیاده میشد و به دنبال زندگی خودش میرفت اما همان سکانس کوتاه که «نونهالی» در گوشه خودرو نشسته است، نظر داوران جشنواره فیلم فجر را جلب کرد و جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به او رساند.
«بهناز جعفری» برای فیلم «خانهای روی آب»
در این فیلم، دکتر «سپیدبخت» طی اتفاقاتی دیدگاهش به زندگی تغییر پیدا میکند. یکی از افرادی که به او طعنه میزند و باعث میشود او با نگاهی دیگر به زنان و جوانان بنگرد، دختری است که برای یک مشکل به او مراجعه کرده است. «بهناز جعفری» در نقش «مژگان واحدی» سکانسی را بازی میکند که روی تخت بیمارستان دراز کشیده و پس از جراحیاش، درباره مشکلات روز جوانان ایران با دکتر صحبت میکند. این سکانس بعدها به یکی از سکانسهای تأثیرگذار و وایرال شده در فضای مجازی هم تبدیل شد. در بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن به «جعفری» رسید.
«مریلا زارعی» برای فیلم «سربازهای جمعه»
تنها همکاری «مریلا زارعی» با «مسعود کیمیایی» در فیلم «سربازهای جمعه» رقم خورد. او تنها در یک سکانس وقتی برادرش از سربازی بر میگردد بازی میکند. او از مرگ عزیزی ناراحت است و در چند پلان موضوع مرگ و دردی را که میکشد بیان میکند.
اما بازی «مریلا زارعی» در این فیلم بسیار مورد توجه هیئت داوران بیست و دومین جشنواره فیلم فجر قرار گرفت و توانست جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل را بگیرد. بازی «زارعی» در این سکانس آن قدر درخشان و قابل توجه بود که در ادامه توانست تندیس بهترین بازیگر مکمل زن را از جشن خانه سینما هم بگیرد و مورد توجه انجمن منتقدان و نویسندگان هم واقع شود. تک سکانس «زارعی» جزو سکانسهای ماندگار آثار «کیمیایی» است.
«لیندا کیانی» برای فیلم «۱۹۶۸»
داستان فیلم «۱۹۶۸» در سال ۱۳۴۷ در زمان بازی ایران در مسابقات آسیایی میگذرد. عدهای جوان قرار است از اسرائیلیها انتقام بگیرند اما یکی از دلایل اصلی این انتقام، کشته شدن «زینب» خواهر «مرتضی»، شخصیت اصلی فیلم است. «زینب» در فیلم تنها در یک سکانس حضور دارد؛ سکانسی که با استیصال توأمان حاصل از نگرانی از سرنوشت برادر و همچنین بارداری، با برادرش در یک کشتارگاه دیدار میکند و بازی معمولی دارد.
این کاراکتر پس از مرگ هم به صورت معنوی در فیلم حضور دارد و بیشتر قصه فیلم برای انتقام از شرایطی است که برای او به وجود آمده است. بازی «لیندا کیانی» در نقش «زینب» در این فیلم، مورد توجه هیئت داوران چهل و سومین دوره جشنواره فیلم فجر قرار گرفت و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برای او به ارمغان آورد.
«شبنم مقدمی» برای فیلم «نفس»
داستان فیلم «نفس» درباره دختری خیالپرداز است که قصه زندگیاش را در دل روزهای انقلاب و جنگ میبینیم. خانواده این دختر از قشر بسیار پایین جامعه هستند. آنها در سفری به اصفهان به خانه عموی او میروند. زن عمویش از زندگی با همسرش شکایت دارد. این زن تنها یک سکانس در فیلم حضور دارد، اما در همان یک سکانس با لهجه غلیظ اصفهانی به صورت ممتد از زندگی و همسرش شکایت میکند. میمیکهای صورت و طرز دیالوگگویی «شبنم مقدمی» در این فیلم و در همان یک سکانس باعث شد که او در سال ۱۳۹۴ به سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن در جشنواره فیلم فجر برسد.
نظر شما