به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ریلگذاری در امیرآباد» نوشت: عارف در قامت معاون اول رئیسجمهوری با اعلام راهبرد «اقدام در برابر اقدام» از یک سیاست جامع، کدبندیشده و هدفمند در بطن یک ابتکار عمل جدید در روند تعامل با جهان سخن گفته، اما ناگفته پیداست برداشتن گامهای روشن و پایدار در این مسیر جز از طریق آنچه طراحان سیاست خارجی دولت چهاردهم «مدیریت تخاصم با غرب» خواندهاند، نمیگذرد. چه، تردیدی وجود ندارد که دستمایه اصلی و صحنهگردان هرگونه رخداد از جنس مصالحه، تعامل، معامله و مخاصمه در روابط ایران و جهان غرب بیاعتمادی است که دیوار آن را انبوهی از رویدادهای چنددههای بلندتر کرده است. بدون تردید در اطلس سیاست خارجی دولت پزشکیان در نسبت با غرب، ایالات متحده آمریکا اصلیترین بازیگری است که تجربه بدعهدی آن در برجام یکی از دشوارترین گرههای تاریخی را در رابطه با ایران ایجاد کرد.
تجربه تاریک برجام که ضرورت رسیدن به آن، تابوی گفتوگوی مستقیم تهران و واشنگتن را با گفتوگوی تلفنی چند دقیقهای باراک اوباما و حسن روحانی، رؤسایجمهوری وقت دو کشور شکست و برای اولینبار مناسبات مستقیم دو طرف را از زمزمه گفتوگوهای پنهانی خارج کرد، ادامه بیاعتمادیهایی بود که حتی فراز و نشیبها در روابط پرماجرای ایران و آمریکا در پی استقرار دولتهای جمهوریخواه و دموکرات در کاخ سفید نتوانسته تغییری در آن ایجاد کند. با این حال پرسش کلیدی این است که چرا بهرغم آنکه ایران و آمریکا مذاکرات محرمانه عمان در آغاز دولت روحانی را بهعنوان اقدامی استراتژیک در کاهش تنش رو به تزاید در پرونده هستهای و روابط آسیبدیده و بحرانی دو کشور ارزیابی کرده بودند، مولود آن یعنی برجام تنها سه سال بعد از نفس افتاد؟ آیا توافق هستهای یک فرصت برای ترمیم روابط ایران و آمریکا بود؟ یا تنها یک اتفاق برخاسته از نیاز تاکتیکی در بزنگاهی بود که تهران و واشنگتن به آن نیاز داشتند؟ چرا این اتفاق نتوانست از عمق بیاعتمادیهای ریشهکرده در روابط دو کشور بکاهد؟

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «روزهای سیاه سوریه از غارت و ناامنی تا اشغال مناطق جنوبی» نوشت: با تسلط تروریستهای چندملیتی بر سوریه-که قطعاً با حمایتهای پیدا و پنهان آمریکا، رژیم صهیونیستی، ترکیه و دیگرانی - که به سرعت برق اتفاق افتاد- شاید بتوان گفت که، تاریکی وحشتناکی طلوع کرده است. چنانکه سقوط «معمر قذافی» لیبی را نجات نداد، بلکه از چاهِ دیکتاتوریِ قذافی به چاهِ هرج و مرج انداخت، نمیتوان آینده چندان روشنتری را برای سوریه متصور شد. وقتی بیش از ۳۰ گروه با ایدئولوژیهای مختلف و چه بسا متضاد ذیلِ کسوتِ کذاییِ «اپوزیسیون» برای «آزادی سوریه» اقدام کردهاند، میتوان منتظر بود خیلی زود اختلافات درونی اینها بالا بگیرد و سوریه را جنگ تمام عیار داخلی فراگیرد؛ بگذریم از اینکه تا همین حالا هم شواهدی از این اختلافات عیان شده است. این گروهها که بسیاری از اعضایشان بیشتر به «انسانهای بدوی» شبیه هستند تا «معترضینِ مدنی»، تا همین حالا نیز هرج و مرج اساسی در سوریه به راه انداختهاند، از تاراج اماکن مقدس، بانکها، اماکن دولتی و سفارتخانهها تا....
به هر حال، گروه تروریستی «هیئت تحریرالشام»، به سرکردگیِ «محمد الجولانی»، سالها پس از سرکوب شدنهای متعدد و پس از تحولات منطقهای و بینالمللی بزرگی چون همهگیریِ کرونا، جنگ اوکراین، طوفانالاقصی، آتشبس در جنوب لبنان و… به صحنه حوادث منطقهای بازگردانده شد و بلوایی را از روز چهارشنبه (۷ آذر ۱۴۰۳) در شمال سوریه آغاز کرد و بالاخره روز یکشنبه (۱۸ آذر) کنترل دمشق، پایتخت سوریه، را در دست گرفت. این ظاهر شدنِ سریع و پیشرویِ سریعتر نشان میدهد که این چند گروه تروریست به رهبری تحریرالشام سر در آخور دیگری دارند و از جای دیگری هدایت و حمایت میشوند و جاده صافکُنِ منافع دیگرانی هستند. بارها در این صفحه از شواهدی که نشان میدهد آمریکا، اسرائیل و ترکیه صحنهگردانِ اصلی این بلوا هستند، خواندهاید؛ در گزارش پیشِ رو نیز اخبار متعددی خواهد آمد که هر کدام نشان میدهد این رژیمها در سوریه و بلوای آنچه نقشی دارند. نتانیاهو ساعاتی پس از سقوط دمشق گفت، به تحریرالشام کمک کرده است.

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مقاومت راهها را باز میکند» نوشت: «آیا اگر محمد (ص) بمیرد یا کشته شود، شما به عقب برمیگردید؟» یک آرمان قدرتمند که در جانها ریشه دوانده است، بر این چنین مبنایی استوار است که در قالب یک استفهامانکاری در قرآن مجید بیان شده است و مرگ و کشته شدن رهبر آن، پیروان را به عقب برنمیگرداند. زمان نزول این آیه هم جنگ احد است که مسلمین در برابر کفار شکست خوردهاند، شکستهایی که قرار نیست و نباید راه را بر حرکت عمیق آن آرمان ببندد.
سرنوشت مقاومت چه میشود؛ این اصلیترین سوالی است که در هفتهها و ماههای اخیر در ذهن ملتهای منطقه و از جمله ملت ایران وجود داشته و با هر حادثهای، جدیتر و شاید با امیدواری کمتر پرسیده میشود. با سقوط دولت سوریه این سوال پررنگتر هم شد. چه آنکه سوریه، هم خود یکی از اضلاع محور مقاومت بود و هم آنکه از قدیم راه اتصال ایران و حزبالله لبنان به عنوان دو عضو اصلی محور مقاومت بهشمار میرفته است. ترورهای متعدد رهبران مقاومت و در بالاترین سطح ترور شهیدان هنیه، نصرالله و سنوار بر این فضای پر ابهام افزود. سرعت وقایع هم در این منطقه غرب آسیا چنان بالا رفته که کمتر فرصت صحبت و مباحثه و واکاوی اتفاقات رخ میدهد و همین امر هم با انباشت سوالات روزافزون بر روی هم، بر شبهات دامن میزند.
در جنگ احد وقتی شایعه شد که پیامبر کشته شدهاند، انس ابن نضر فریاد برآورد و جملهای را بر زبان راند که تا قیامت میتواند مانیفست ادامه راه یک جریان اسلامی پس از مرگ رهبران خود باشد: «اِنْ کانَ مُحَمَّد قَدْ قُتِلَ، فَاِنَّ رَبّ مُحَمَّد لَمْ یقْتَل؛ اگر محمد کشته شده، خدای محمد که کشته نشده است.» او این جملات را در حالی گفت که خود جای دهها زخم بر بدن داشت و شاید برای آنکه ناامید شود، از خیلیها شایستهتر بود! اما ایستاد و پیام امیدش را به همه، از رزمندگان احد در صدر اسلام تا ملتهای مقاومت در صدها سال آنسوتر رساند و در تاریخ جاودانه کرد، گرچه خود ساعتی پس از همین جملات در نبردی دلاورانه شهید شد.

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «فتح یا فاتحه؟» را برگزید و نوشت: طی ۲ هفته اخیر در پی پیشروی تروریستهای تکفیری در مقابل ارتش بیعمل سوریه و به دنبال سقوط دومینووار شهرهای سوریه در برابر گروههای مسلح متعدد تکفیری و تروریستی، تصاویری از آزادسازی بیحساب و کتاب زندانیان از زندانها در شهرهای مختلف سوریه مانند حلب، حماه، حمص و در نهایت دمشق در فضای مجازی منتشر شد. گروههای تکفیری و تروریستی و مسلحان سوریه با آزادی بدون حساب و کتاب و گسترده زندانیان از زندانهای سوریه خطراتی را برای آینده این کشور رقم میزنند که با وعدههای آنها درباره برقراری حکومت، نظم و امنیت در این کشور در تناقض است؛ خطراتی همچون رونق گرفتن گروههای تکفیری و ارهابی که تا چند سال پیش سوریه را به بهشت تروریستهای جهان تبدیل کرده بودند. تنها در یک نمونه سال ۲۰۱۱ و در پی آزادی ۳ زندانی به نامهای زهران علوش، حسان عبود و احمد ابوعیسی از زندان صیدنایای دمشق ۳ گروه تروریستی جیشالاسلام، احرارالشام و صقورالشام تأسیس شد که ناامنی و تروریسم را در سوریه گسترش دادند. اقدام به آزادسازی این افراد در آن سال جزو اشتباهات مهلکی نامیده شد که منجر به جنگ داخلی سوریه و گسترش تروریسم و ناامنی در این کشور شد؛ وضعیتی که تنها به سوریه محدود نشد و منجر به گسترش ترور و ناامنی به سایر کشورهای منطقه همچون عراق، اردن، لبنان و حتی ترکیه شد. ظهور داعش در ترکیه نیز در بستر همین اتفاقات رقم خورد و خاورمیانه را وارد دوران تاریکی از تروریسم و خشونت کرد. در ابتدای حضور و فعالیت گروههایی همچون داعش، برخی کشورهای منطقه همچون ترکیه نیز برای پیشبرد اهداف خود در خاک سوریه و علیه سایر گروهها همچون کردهای سوریه، از داعش و سایر گروههای تکفیری و تروریستی استفاده ابزاری کردند اما این اقدام تبعاتی را برای آنها به همراه داشت و ناامنی داعش به خاک ترکیه نیز کشیده شد.

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «بشار در سایه پوتین» را برگزید و نوشت: با وجود آنکه مخالفان مسلح بر پایتخت سوریه تسلط پیدا کردهاند، اما کماکان تحولات مربوط به این کشور مورد توجه رسانههای منطقهای و جهانی است. در همین زمینه پس از گمانه زنیها درباره سرنوشت نامعلوم بشار اسد و حتی مطرح شدن شائبه مرگ او، نهایتاً مشخص شد که رئیس جمهور سابق سوریه هم مانند خانوادهاش به روسیه پناه برده است. در همین زمینه میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه نزد سازمانهای بینالمللی در وین، در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس با اشاره به وضعیت بشار اسد پس از تحولات سوریه، خبر داد «بشار اسد و خانوادهاش در مسکو هستند». نماینده روسیه نزد سازمانهای بینالمللی در وین ادامه داد «روسیه در شرایط سخت به دوستان خود خیانت نمیکند. این تفاوت بین روسیه و آمریکا است». قبل تر و روز یکشنبه بود که شبکه یک تلویزیون روسیه به نقل از کاخ کرملین اعلام کرد «بشار اسد، رئیس جمهور سوریه و اعضای خانواده او در مسکو هستند.»
در این بین نکته جالب توجه ۲۴ ساعت گذشته مربوط به انتشار تصاویر و اخباری از سقوط زندان صیدنایا در دمشق است که جهان را شوکه کرد. زندانیان در زندان را میتوان از طریق دوربینها دید، اما آنها نمیدانند چه اتفاقی در سوریه افتاده است. طبق برخی گزارشها، تیمهای نجات هنوز نتوانستهاند به آنها برسند، زیرا ساختمانها مخفی هستند، با کد محافظت میشوند و محل دروازهها ناشناخته است. البته «فرماندهی اتاق عملیات مرکزی سوریه» (تحت فرماندهی ابومحمد الجولانی) دیروز در اطلاعیهای دستورالعملهای جدیدی را صادر کرد و گفت که هیچ زندانی در سوریه باقی نمانده که درهای آن باز نشده باشد. با این حال سازمان موسوم به «دفاع مدنی سوریه» موسوم به «کاله سفیدها» در بیانیهای اعلام کرد که برای فردی که بتواند اطلاعاتی از زندانهای مخفی ارائه دهد، سه هزار دلار پاداش در نظر گرفته است. «فرماندهی اتاق عملیات مرکزی سوریه» همچنین اعلام کرد که تعرض به اهالی رسانه ممنوع است و هر کسی که به کارمندان سازمان رادیو و تلویزیون سوریه تعرض بکند، به مدت یک سال زندانی خواهد شد.

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «ترمز ماشین اقتصاد» را برگزید و نوشت: عباس آخوندی، وزیر پیشین راه و شهرسازی در گفتوگویی موانع اصلاحات اقتصادی در ایران را تشریح کرد. از نگاه او، اقتصاد ایران نیازمند تسریع در پیشبرد اهداف اقتصادی است و این امر به سرمایه اجتماعی بالا نیاز دارد؛ اما کاهش سرمایه اجتماعی در سالهای اخیر، موفقیت اصلاحات اقتصادی را با چالش مواجه کرده است. به همین دلیل نیاز است که برای تقویت سرمایه اجتماعی، نگاه امنیتی در حوزه اقتصاد کاهش یابد و مأموریت نهادهای امنیتی بازتعریف شود. این صاحبنظر اقتصادی در بخش دیگری از صحبتهای خود به اهمیت حاکمیت قانون اشاره میکند و معتقد است که سرمایهگذاران باید احساس امنیت داشته باشند. آخوندی همچنین بر ضرورت ایجاد بستر رقابت در حوزه کسبوکار تاکید کرد و این امر را مستلزم تدوین برنامهای دانست که به تدریج نهادهای عمومی غیردولتی را از اقتصاد خارج کند؛ زیرا تا زمانی که این نهادها در اقتصاد نقش اصلی را ایفا کنند، رشد اقتصادی پایدار دور از دسترس خواهد بود. ویدئوی کامل گفتوگوی عباس آخوندی در «اکو ایران» قابل مشاهده است.
![]()




نظر شما