۵ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۸:۴۵
در سوگ تیغ بران سال ۶۷

سید ابراهیم رئیسی بیش از آنکه سید محرومان و رئیس‌جمهور خدمت و خادم‌الرضا (ع) باشد، تیغ برّان انقلاب علیه مشتی آدم‌کُش است که قدرش دانسته نشد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا و بر اساس یادداشتی که امین فرج‌اللهی، روزنامه‌نگار و پژوهشگر تاریخ معاصر در صفحه شخصی خود قرار داده است: «در این عکس، سی و اندی ساله است، گردهمایی دادستان‌های انقلاب کل کشور، دو سه سال پس از رحلت امام. آقای ری‌شهری به عنوان دادستان کل دارد بالای سن سخنرانی می‌کند و آن کت شلوار پوشی که منتهاالیه سمت چپ بین آقای نیری و یونسی نشسته، سید ابراهیم رئیسی است که در دهه شصت برای رسیدگی به چند پرونده حساس و خاص، از امام حکم و ابلاغ ویژه گرفته است.

در سوگ تیغ بران سال ۶۷

برای من، سید ابراهیم رئیسی بیش از آنکه سید محرومان و رئیس‌جمهور خدمت و خادم‌الرضا (ع) باشد، تیغ برّان انقلاب علیه مشتی آدم‌کُش است که قدرش دانسته نشد. وقتی بحرانی در هر سطحی در کشور اتفاق می‌افتد، بعضی کپ می‌کنند، بعضی ترجیح می‌دهند پیدایشان نشود تا آب‌ها از آسیاب بیفتد و بعضی مردانه وسط میدان می‌ایستند و هزینه می‌دهند. تابستان ۶۷ و ماجرای منافقین با حکم امام، یکی از آن مقاطع است.

هجمه رسانه‌ای ضدانقلاب نباید ما را دچار لکنت کند، بی تعارف در تابستان ۶۷ پس از عملیات مرصاد، منافقینی را حذف کردیم که اعتقاد داشتند اگر بیاییم بیرون، ملت را می‌کُشیم. چه زمانی؟ کمی پس از سلاخی مجروحین بیمارستان اسلام‌آباد غرب وسط حیاط بیمارستان در عملیات فروغ جاویدان. چه کسانی؟ آنهایی که همین چندسال گذشته با اسلحه و در خانه تیمی دستگیر شده بودند.

چندسال قبل در یک برنامه تلویزیونی گفتم ما باید از آقای رئیسی و دست‌اندرکاران سال ۶۷ به عنوان تلاشگر حقوق‌بشر تشکر کنیم، چون اگر منافقین روزگاری بر کشور مسلط می‌شدند، فاجعه بیمارستان اسلام‌آباد را در سطح یک کشور انجام می‌دادند و رسماً نسل‌کشی می‌کردند.

بگذریم. حالا سید ابراهیم رئیسی دارد شهر به شهر روی دست مردم تشییع شد و در ادامه هم در قبری کوچک در حرم امام هشتم آرام گرفت. خدایی که همه کارهایش روی حساب و کتاب است و ارادت ابراهیم رئیسی نسبت به امام‌رضا (ع) را به ما نشان داده بود، رفتنش را در شب ولادت حضرت مقدر کرد. در نگاه بعضی‌، ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور مردمی بود. برای بعضی، سال‌های تولیت آستان قدسش پررنگ است و برای برخی سال‌های قاضی القضاتی‌اش. اما من برای مردی فاتحه می‌خوانم که روزگاری بر اساس وظیفه شرعی و حکم امام‌خمینی، ایران و ایرانیان را از شر منافقین راحت کرد و سه دهه بعد وقتی در مناظرات انتخاباتی فحشش را از نامردها خورد، دم برنیاورد؛ و وقتی از دنیا رفت، منافقین و جلادها به نشانه شادی رقص و پایکوبی کردند.

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار / که رحم اگر نکند مدعی، خدا بکند»

کد خبر 756089

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.