به گزارش خبرگزاری ایمنا، هنر در اصفهان، شهر گنبدهای فیروزهای و کاشیهای چندرنگ، مهد تمدن و خاستگاه بسیاری از بزرگان تأثیرگذار، آنچنان تجلیگر است که هر انسانی را انگشت به دهان میکند و هر شیفته هنر را به سمت خود میکشاند تا با چشم خود، چیزهایی را ببیند که نه قلم میتواند بنویسد و نه نقاش میتواند گوشهای از عظمت آن را به تصویر بکشد.
بیسبب نیست که این شهر را نصفجهان میخوانند، هرچند که اگر چشم جسم را ببندی و با دیده دل نگاه کنی، کل جهان در آن هویداست، جهانی زنده به برکت آب زایندهرود، سبز، همچون درختان تنومند چهارباغ، اصیل همچون طرح و نقش گنبد مسجد شیخ لطفالله، شگفتانگیز همچون شمع خواجو که هنوز روشن است و خلاقانه همچون شمع حمام شیخبهایی که سالهاست خاموش شده اما شگفتی ابتکار آن، بر همه روشن است.
چشمانی که نور تمدن در اصفهان را در خود منعکس میکند
ایمان عشقینژاد، استاد دانشگاه و مهندس معماری در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار میکند: درباره تطابق معماری اصفهان با فرهنگ ایرانی اسلامی باید گفت که این شهر از بین سه کلانشهر بزرگ ایران و ۱۴ کلانشهر خاورمیانه با بیش از ۱۰۰۰ سال قدمت فرهنگی و هنری در کل دنیا شناخته میشود؛ اصفهان در قلب ایران، میزبان تمدنها و سلسله پادشاهیهای بزرگ همچون آلبویه، سلجوقیان و صفویان بوده است.
وی میافزاید: اصفهان به واسطه داشتن معماری زیبای ایرانی همچون مساجد، پلهای مسقف و منارههای منحصربهفرد، زبانزد همه دنیاست؛ همچنین میدانهای تاریخی همچون میدان نقشجهان و عتیق و بافت سنتی چهارباغ، به نصفجهان مشهورش کرده است؛ اصفهان از نظر بافت تاریخی و سنتی، جزو معدود شهرهای ایران است که اقوام مختلف با آداب رسوم مختلف را در خود جای داده است؛ در واقع معماری شهری اصفهان به همین دلیل در طول زمان دستخوش تغییرات بزرگی شده است.
استاد دانشگاه و مهندس معماری ادامه میدهد: خانههای قدیمی بازمانده از دوره صفویه و قاجار، همچنان در مرکز شهر اصفهان جای دارند و بسیاری از آنها همچون خانههای بومگردی بهعنوان محلی برای گردشگران و صنعت هتلداری، مورد استفاده قرار گرفته شده است.
عشقینژاد خاطرنشان میکند: در مساجد و خانههای اصفهان که البته نمونههایی از آن در یزد و کاشان وجود دارد، توجه به موضوع محرم و نامحرم در ورودیها بهخوبی دیده میشود که نشاندهنده تأثیر فرهنگ ایرانی-اسلامی روی معماری است.
وی بیان کرد: از لحاظ تاریخی، اصفهان را به سه دسته پیش از اسلام، سلجوقیان و صفویه تقسیم میکنند که هر کدام معماری خاص خود را دارد.
استاد دانشگاه و مهندس معماری با بیان اینکه راز شیر سنگی در پل خواجو، نمونهای از رموز معماری اصفهان است، ادامه میدهد: در دوران صفویه، طوری زاویه دیدگان این شیرها را بنا گذاشتند که با توجه به انعکاس نور مهتاب و چراغهای اطراف پل، اگر پس از غروب آفتاب به چشمان این شیر دقت کنیم، درخشش فوقالعاده و رودررویی در آن میبینیم که حکایت از ظرافت معماری در ساخت آن دارد؛ امروز نیز با توجه به وجود چراغها و پروژکتورهای مختلف، باز هم شاهد درخشش در چشمان این شیرها هستیم؛ بنا به گفتهها، جنس سنگ به کار رفته در چشم این شیرها، متعلق به منطقه بدخشان است.
شاهی که از قرینهسازی خوشش نمیآمد!
عشقینژاد با اشاره به اینکه راز دوم در معماری اصفهان، راز قرینه نبودن است، میگوید: گفته میشود که یکی از ویژگیهای عجیب شاه عباس این بوده است که از وجود قرینه در ساختار هر بنایی، بیزار بوده که صدق آن با دقت در بناهای واقع در میدان نقشجهان بهخصوص مسجد امام (ره) در ضلع جنوبی میدان، آشکار است؛ این مسجد هیچگونه ستون، ساختار و حتی هیچ کاشی موازی و قرینهای ندارد؛ این موضوع برای یک شاهکار قدیمی، همچون مسجد امام، بسیار عجیب است، زیرا همانطور که میدانیم بحث قرینه در ساخت مساجد، بسیار اهمیت دارد.
وی تصریح میکند: راز سوم، راز شمع در بنای پل خواجو است؛ اگر به پایههای پل خواجو دقت کرده باشیم، در زاویه ۲۷ درجه زاویه دید نسبت به جنوب، میتوان یک شمع پابرجا با ظاهر کاملاً را مشخص دید که حتی شعله هم دارد و معمار آن به خوبی از این موضوع آگاه بوده است؛ طوری که در شب و از فاصله ۱۰۰ متری پل بزرگمهر به پل خواجو، در زاویه ۲۷ درجه، دهانههای پل روی هم میافتد و شمع را تشکیل میدهد.
استاد دانشگاه و مهندس معماری اظهار میکند: راز چهارم، راز عقاب در بنای پل خواجو است که اگر از بالا به برجستگیهای دو طرف پل نگاه کنیم، به صورت عقابی دیده میشود که در حال پرواز است و هیبت این عقاب بسیار واقعی احساس میشود.
راز شمعی که دیگر نتوانستند آن را روشن کنند
عشقینژاد با اشاره به راز حمام شیخبهایی میگوید: گفته میشده روشنایی و گرمای آن حاصل از گاز فاضلابهای مانده و طولانی اصفهان بهصورت مخروطی است که از زیر ساختار زمینی به سمت بالا فشار میآورد و این فشار بیشتر میشود، هنوز هم که هنوز است مردم اصفهان از فاضلابهای بههمپیوسته استفاده میکنند؛ منطقه عبدالرزاق، دارای گودی زمین ویژهای است که این کانال به صورت گسترده از زیر آن هدایت میشود و قسمت مخروطی بزرگی روی این فاضلاب ساخته شده است که سر آن، روی زمین تنگ میشود و گاز را با فشار مناسبی به سطح زمین هدایت میکند که موجب روشن ماندن این شمع میشود.
وی ادامه میدهد: درباره مورد ششم، در نقل قول آمده است که امکان دارد محل دفن ابنسینا در اصفهان و در خیابان ابنسینای فعلی، در قسمتی از آستان درب امام باشد که این محل هماکنون محل استقرار فراشان شده است؛ جالب اینکه اکثر اساتید فرهنگی در اصفهان اجماع کاملی در این باره دارند، اما ابزاری نمیکنند؛ ابوعلی سینا در سفر گز و برخوار بوده است که بنا به دلایلی اجازه حمل جنازه به همدان داده نمیشود و نقطه مذکور را آرامگاه وی بازگو میکنند که دو تن از شاگردانش بهطور غیررسمی او را در آنجا دفن میکنند.
استاد دانشگاه و مهندس معماری با بیان اینکه بحث کمتر مطرح شده دیگر، موضوع مسجد شیخ لطفالله است که متعلق به عهد صفوی است، میگوید: مسجد شیخ لطفالله در شرق میدان نقشجهان است که روبهروی عالیقاپو قرار دارد؛ این مسجد به زنان دربار اختصاص داشته و معروف است که راهرویی زیرزمینی از عمارت عالیقاپو تا این مسجد وجود داشته است که زنان از آن عبور کنند و گفته میشود که این راهرو اکنون مسدود است.
معماری دوره صفویه، یک معماری خاص و تکرار نشدنی
عشقینژاد میافزاید: از دیگر راز و رمزها میتوان به مسجد جامع عباسی اشاره کرد که آن هم به عهد صفوی برمیگردد و در جنوب میدان نقشجهان قرار دارد؛ این مسجد، اوج ۱۰۰۰ سال مسجدسازی در ایران را به تصویر میکشد؛ از شگفتیهای معماری در آن میتوان به این موضوع اشاره کرد که اگر فردی زیر سقف گنبدی یکی از شبستانهای آن بایستد و یک اسکناس تکان دهد، صدای مورد نظر با شدت تقویت میشود به گوش همه میرسد، البته نقل است که تا مدتها بر سر قبله این مسجد، اختلاف وجود داشت تا اینکه شیخبهایی، دانشمند مشهور زمان عهد صفوی که طومار هوشمندانه تقسیم آب زایندهرود هم از اوست و حرم رضوی را هم طراحی کرده است، توانست با روشی دقیق، قبله آن را پیدا کند. یکی دیگر از رمز و رازهای اصفهان، آتشکده کوه آتشگاه است که در آن همیشه آتش، روشن بوده است و به دوران عیلامیها برمیگردد و از قدیمیترین مراکز تجمع انسانهاست؛ مشهور است که چندین قرن بهطور دائم نگهبانی و مراقبت از آن صورت میگرفته است تا این آتش، خاموش نشود.
وی خاطرنشان میکند: معتقدم که با وجود پیشرفت تکنولوژی، معماریهای شاهکاری همچون مسجد شیخ لطفالله، مسجد امام و میدان نقشجهان، قابل مقایسه با هیچچیز نیست؛ امروزه میبینم که برای ساخت گنبد کوچکی برای مسجد از سازه، شاسیکشی، آهنکشی و نقشهکشی استفاده میشود، با این وجود در آن زمان توانستهاند این گنبدهای شاهکاری همچون مسجد امام (ره) و شیخ لطفالله را بدون هیچ سازهای بنا کنند؛ بهطور کلی معتقدم که شاهکار معماری را تنها در دوران صفویه و آلبویه داشتیم.
معماری که تجلی فرهنگ یک تمدن است
محبوبه عشوریان، مدرس دانشگاه و کارشناس پژوهش هنر در معماری نیز در گفتوگو با ایمنا با تاکید بر اینکه تطابق معماری با فرهنگ ایرانی اسلامی موضوعی مهم و قابل بحث است، اظهار میکند: باید بدانیم معماری ما از چندین مکتب هرات، شیراز، تبریز اول و دوم، قزوین و اصفهان تشکیل و در این زمان سبکهایی نیز در معماری ما ایجاد شده که پیش از اسلام شامل سبکآذری، خراسانی، رازی و صفوی است.
وی با اشاره بحث مکتب اصفهان و سبک صفوی ادامه میدهد: تطابق معماری اصفهان با فرهنگ ایرانی باید مورد بررسی قرار بگیرد، چرا که مجموعههایی که در اصفهان ساخته شده، مجموعههای زیستی و کاربردی است و همه آنها برای کارهای مردمی ساخته شده و بر همین اساس نیاز است که معماری با فرهنگ مردم عجین باشد، چراکه تجلی فرهنگ مردم است که به معماری نقش اساسی میدهد.
مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه معماری اصفهان به سادهسازی دقت داشته و از هندسه قوی استفاده کرده است تا انواع تاقها را بزند، تصریح میکند: بنا به حس و حالی که در اصفهان وجود دارد، کاشیهای هفترنگ ساخته شده و شکوه مسجدها از آن نشئت گرفته است؛ فضاها و معماری ایجاد شده مفهومی منسجم از فضایی و کاربردی دارد، اما در چند دهه اخیر معماری مدرنیته داشتیم که بازهم شاهدیم معماران در فضای داخلی و بیرونی همان معماری سبک اصفهان و صفوی را اعمال میکنند، چرا که چشمنواز و شگفتانگیز است.
وجود ۴۷۴ نوع تاق در یک مسجد
عشوریان با اشاره به رمز و رازهای معماری سنتی اصفهان میگوید: اگر دقت کنیم در مسجد جامع عباسی و مسجدسید از دالانی مارپیچ وارد صحن اصلی میشویم و علت آن است که چون صحن اصلی بر حسب قبله ساخته میشد، نمیتوانستند ساختمان و زمین را جابهجا کنند، به همین علت دالانی مارپیچ میساختند تا شکست زاویه داشته باشد و قبله درست تعیین شود.
وی با بیان اینکه در مسجد جامع عتیق ۴۷۴ نوع تاق داریم که هرکدام هنر دست یک معمار است، همچنین گفته شده عمر خیام بر پشتبام این مسجد، هشت سال تحقیق میکرده است تا تقویم و ساعت را ایجاد کند، عنوان میکند: درباره پلها نیز باید گفت که پل شهرستان اتاق کی داشته که گمرک بهحساب میآمده و پل چوبی نیز محل عبور شاهان برای رفتن به باغهای هفتدست بوده است.
مدرس دانشگاه و کارشناس پژوهش هنر در معماری با یادآوری اینکه از دیگر نقاط قابل توجه آن است که در طبقه بالای بازار قیصریه یک نقارهخانه داشتیم که در حال حاضر تخریب شده است، کنار مسجد شیخ لطفالله نیز ساعتی بزرگ قرار داشته است و در مجموع باید گفت تمام میدان امام (ره) پر از رمز و رازها است، توضیح میدهد: معماری سبک اصفهان شاهکاری بوده که هنوز بعضی رمز و راز آن مشخص نشده است، بهعنوان مثال در گنبد مسجد جامع عباسی ارتفاع از سطح زمین ۵۲ متر و قطر آن ۲۳.۵ متر است که این امر یک شاهکار است.
عشوریان تاکید میکند: کاشیهای معرق نیز یک تکنیک سخت است و زمانی که طرحهای اسلیمی کشیده میشود، باید با تیشه آنها را شکست که این موضوع سخت، اما زیبا است و جالب این است که میان کاشیها نقطه درزی نداریم؛ در این مسیر و امروزه هرچند تکنولوژی به تسریع امور کمک میکند، اما نمیتوانیم شبیه به چیزی که در گذشته ایجاد شده است، چیزی ایجاد کنیم.
وی با تاکید بر اینکه اصفهان را باید دید، لمس و مطالعه کرد، چرا که جلوهگاه هنر است، اضافه میکند: شکوه و شور اصفهان در واژهها نمیگنجد و اصفهان شعر، هنر و تلفیقی از رمز و رازها است.
به گزارش ایمنا، اصفهان، شهری که گنبدهای فیروزهایش تا دل آسمان آبی قد برافراشته است، همشهریان حتی گردشگران را فرامیخواند تا رازهای کشفنشده سالها آن را کشف کنند، از حمام تاریخی شیخبهایی که آب آن تنها با یک شمع گرم میشده است و هنوز کسی راز روشن ماندن دائمیاش را بهطور قطعی کشف نکرده است تا منارجنبانی که با تکان خوردن یک مناره، مناره دیگرش همراه با ساختمان آن تکان میخورد؛ تمام این موارد جلوهای از رخنمایی فرهنگ، هنر و تمدن در این خطه از ایران زمین است.
نظر شما