همراه با «رضا بدرالسماء» و تابلویی که ایثار و حماسه مردم اصفهان را به تصویر کشید

خالق تابلوی ایثار و حماسه مردم اصفهان در روز ۲۵ آبان سال ۶۱ است، استاد نگارگری که آثارش شهره جهانی دارد و با خودش عهد کرده است که هنرش را خرج انقلاب و نظام جمهوری اسلامی کند. استاد «رضا بدرالسماء» در گفت‌وگو با ایمنا از آثاری می‌گوید که برای نشان دادن راه و سبک زندگی شهدا خلق شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، سال‌ها بود که سرانگشتانش، عشق و ارادت به عترت رسول‌الله (ص) را در به گردش درآوردن خطوط و رنگ‌پردازی‌ها به نمایش گذاشته بود، این بار انتخاب شده بود تا شکوه حماسه مردم نصف‌جهان را در یک روز فراموش‌نشدنی در دوران دفاع مقدس به تصویر بکشد، کاری که هرچند سخت و سنگین به نظر می‌رسید اما شوق اهدای آن به مقام عظمای ولایت، هنرمند اصفهانی را بر آن داشت تا در کمتر از یک ماه تابلوی ایثار و حماسه مردم شهرش را به تصویر بکشد.

استاد «رضا بدرالسماء»، خالق این تابلو را نه تنها در ایران که در جهان به هنرش می‌شناسند، نگارگری که در معرفی خود می‌گوید: پنجم آذر ۱۳۲۸ در خانواده‌ای شلوغ به دنیا آمدم، پنج برادر و دو خواهر هستیم و بیشتر اعضای خانواده به کارهای صنایع دستی و هنر مشغول بودند، دارای درجه یک هنری هستم و نمایشگاه‌های متعددی را در طول زمان داشتم؛ بیش از نیم قرن سابقه کار دارم، قبل از انقلاب فعالیت می‌کردم، اما بعد از انقلاب در آثارم تحول زیادی ایجاد شد، امام خمینی (ره) روح قدسی‌اش را در امت دمید و ملت ایران را بیدار کرد، فکر می‌کنم بعد از انقلاب تولدی دوباره داشتم و مخاطبان استقبال خوبی از آثار دارند و آن را پیگیری می‌کنند.»

فرارسیدن روز ۲۵ آبان، روز بزرگداشت حماسه و ایثار مردم اصفهان بهانه‌ای می‌شود که عصر یک روز پاییزی، در گالری استاد بدرالسماء روبه‌روی او بنشینیم تا ما را با خاطرات ۷۴ ساله عمرش همراه کند، خاطراتی که به دوران مبارزه ملت ایران علیه رژیم شاهنشاهی گره می‌خورد و بعد به دوران جنگ تحمیلی می‌رسد، زمانی که این هنرمند اصفهانی که به او لقب «فرشچیان دوم» هم داده شده است، گاهی به عنوان راننده در ستاد پشتیبانی جبهه خدمت کند و گاهی با هنر زیبایش، شور و نشاط را برای رزمندگان اسلام به ارمغان می‌آورد.

استاد بدرالسماء به‌تازگی از سفر به عتبات عالیات بازگشته بود، سفری که می‌گوید به خاطر حضور در مراسم بزرگداشت «مالک‌اشتر» بوده و در آنجا تابلویی از یار وفادار حضرت امیرالمومنین (ع) را به معرض نمایش گذاشته است.

آنچه می‌خوانید حاصل یک گفت‌وگوی دو ساعته با نگارگری است که مدام تاکید می‌کند که از خدا خواسته است تا زمانی که جان در بدن دارد، هنرش را خرج انقلاب و نظام جمهوری اسلامی کند.

همراه با «رضا بدرالسماء»؛ تابلویی که ایثار و حماسه مردم اصفهان را به تصویر کشید

ایمنا: از چه زمانی به هنر نگارگری روی آوردید؟

بدرالسماء: از همان سنین کودکی به این سمت کشیده شدم، در خانواده پدری به جرئت می‌توانم بگویم که همه جزو هنرمندان بودند و فعالیت هنری داشته‌اند، البته پس از سال‌ها هر کدام سراغ رشته دیگر کاری رفتند و در این میان اعضای خانواده پدری، تنها من این هنر را ادامه دادم، البته برادر بزرگترم در دوران کودکی و نوجوانی کمک و حمایت زیادی از من می‌کرد که بتوانم شوق و استعداد هنری‌ام را پیگیری کنم، برادر بزرگ من در رشته مینا کار می‌کردند و من مدتی زیر نظر او کار می‌کردم، اما از آن جایی که علاقه زیادی به نقاشی ایرانی داشتم کم‌کم به سمت رشته نگارگری روی آوردم.

ایمنا: در محضر چه اساتیدی شاگردی کردید؟

بدرالسماء: استاد اولی من که برادر بزرگم بود و مدتی هم از هنرمندی به نام «احمد بیضاوی» استفاده کردم که او روی هنر من خیلی تأثیر گذاشت، اما بخش اعظم مهارتی که من در زمینه نگارگری پیدا کردم به دلیل جو خاصی که در گذشته برای آموزش هنر وجود داشت، حاصل تجربیات شخصی خودم بوده است، بیش‌تر تلاش کردم که خودم بدون استفاده از محضر استاد در این رشته موفق شوم.

ایمنا: دوران جوانی شما مصادف با دورانی شد که مردم ایران به مبارزه علیه رژیم پهلوی پرداختند، از آن روزها برای ما بگویید؟

بدرالسماء: فضای مذهبی حاکم بر خانواده، سمت‌وسوی ما را هم به این سمت کشانده بود، در آن زمان مردم به دنبال نوارهای سخنرانی و اعلامیه‌های امام خمینی (ره) بودند و ما هم از این موضوع مستثنا نبودیم، خوشحالی و شادی مردم در روز ورود امام (ره) به ایران و روز بیست‌ودوم بهمن، روز پیروزی انقلاب اسلامی هیچ‌گاه از یاد نمی‌رود، در آن ایام زیارت خانه خدا هم نصیب من شد و آن بهترین خاطره زندگی‌ام است، همیشه یکی از بزرگترین آرزوهایم این بوده است که به مکه و زیارت ائمه بروم؛ سال ۵۷ با همسرم به خانه خدا مشرف شدیم و آنجا آرزو کردیم بچه‌های سالم و صالح داشته باشیم و اسمشان را هم همان‌جا انتخاب کردیم، سال ۵۹ اولین دخترمان به دنیا آمد که اسمش را اسم مادر پیامبر (ص) یعنی آمنه گذاشتیم.

ایمنا: دو سال بعد از پیروزی انقلاب، سایه جنگ بر سر کشورمان انداخته شد و تب‌وتاب حضور در جبهه در بین جوانان مذهبی و انقلابی پیچید، پای شما هم به خط مقدم باز شد؟

بدرالسماء: جنگ با روحیات هنرمند نمی‌خواند اما کشور در شرایطی بود که نمی‌شد بی‌تفاوت بود، در آن زمان کشور علاوه بر جنگ درگیر تحریم همه‌جانبه هم شده بود و رژیم بعث تمام بنادر از شمال خلیج‌فارس از جمله آبادان، خرمشهر و ماهشهر را بمباران می‌کرد و فقط یک بندر فعال یعنی بندرعباس را داشتیم، زمانی پیش آمده بود که در لنگرگاه بندرعباس بیش از ۱۰۰ فروند کشتی در انتظار تخلیه بود و محموله‌های کارخانجات، مایحتاج عمومی مردم و تدارکات و تجهیزات جبهه‌ها در کشتی‌ها و در انتظار تخلیه بود، در آن زمان به عنوان راننده برای بردن تجهیزات و کالای آنها مورد نیاز رزمندگان به بندرعباس رفتم تا بتوانم خدمتی به جبهه‌ها داشته باشم، مدتی هم به عنوان راننده آمبولانس فعالیت می‌کردم و یک بار حین جابه‌جایی مجروحان، خودم هم مجروح شدم، گاهی هم در واحد تبلیغات حضور پیدا می‌کردم تا با توجه به هنری که داشتم هر خدمتی که از دستم برمی‌آمد برای کمک به رزمندگان انجام دهم.

ایمنا: ۲۵ آبان سال ۶۱ شما کجا بودید؟

بدرالسماء: در اصفهان بودم و از نزدیک شاهد حماسه‌ای بودم که مردم این دیار آفریدند؛ آن روز در کل اصفهان بوی خون شهدا به مشام می‌رسید، هیچ‌کس در خانه‌اش نمانده بود، میدان و خیابان‌های اطراف به حدی شلوغ بود که جای سوزن انداختن هم نبود، هیچ‌کس نمی‌گفت که هوا سرد است یا گرم، هیچ‌کس به این فکر نمی‌کرد که خانواده شهید است یا نه، هرکس آمده بود نه با پای تن، بلکه با پای دلش آمده بود و از اعماق وجودش اشک می‌ریخت.

زمانی که تابوت‌ها را برای تشییع آوردند، مردم گلریزان به پا کردند، هوا پر بود از گل‌های پرپر شده؛ صحنه زیبایی بود گویی مردم گل را با گل تشییع کردند، همین‌طور که اشک می‌ریختند، شعار هم می‌دادند، در طول مسیر هم هرکس به اندازه وسعش نذری پخش می‌کرد، در تمام خانه‌ها باز بود و هرکس خسته می‌شد، صبر می‌کرد استراحت کند یا اگر آب و خوراکی می‌خواست مردم با کمال میل به او می‌دادند.

جمعیت بسیار زیادی برای حضور در میدان امام (ره) آمده بودند، اکثر خانواده‌های شهدا تا روز تشییع به مادر شهید خبر نداده بودند و همان روز متوجه شدند پسرشان هم در بین شهداست، مادرانی می‌آمدند که هم در چهره‌شان، غم را می‌شد، دید و هم شادی، با لبخند برای گل پرپر شده‌شان اشک می‌ریختند.

همراه با «رضا بدرالسماء»؛ تابلویی که ایثار و حماسه مردم اصفهان را به تصویر کشید

ایمنا: چه شد که تصمیم گرفتید اثری راجع به حماسه ایثار مردم اصفهان کار کنید؟

بدرالسماء: در سال ۱۳۸۹ به مناسبت بزرگداشت حماسه ایثار مردم اصفهان فرصت دیدار با مقام معظم رهبری برای مردم این دیار فراهم شد که در همان زمان به من پیشنهاد شد که درباره این حماسه اثری را خلق کنم و خدا را شکر این توفیق نصیبم شد تا بتوانم اثری در این رابطه کار کنم که در همان دیدار به رهبری اهدا شد و از آن جایی که حضرت آقا آثاری که به ایشان هدیه داده می‌شوند را به موزه امام رضا (ع) اهدا می‌کنند، هم‌اکنون این اثر در این موزه نگهداری می‌شود، در دومین دیدار مردم اصفهان با رهبر انقلاب هم اثری مربوط به «شهدای فاجعه منا» به ایشان اهدا شد.

ایمنا: نظر رهبر انقلاب راجع به این آثار چه بود؟ توصیه‌ای هم برای شما داشتند؟

بدرالسماء: من چندین بار تاکنون این توفیق را داشتم که با رهبر انقلاب دیدار داشته باشم و ایشان هم آلبوم آثار من و کتاب‌هایی را که این آثار در آن‌ها چاپ شده است، دیده‌اند و ضمن تحسین این آثار، توصیه‌هایی نیز به من داشته‌اند و من هم در یکی از این دیدارها از ایشان خواهش کردم که دعا کنند تا من بتوانم اثری درباره مدافعان حرم داشته باشم که مقام معظم رهبری هم دست ولایتی بر سر من کشیدند و خدا را شکر بعد از شهادت شهید «محسن حججی» اثر «فرزند ایران» را کار کردم.

ایشان از من خواستند که آثار بیشتری با مضامین انقلابی داشته باشم تا خدا را شکر تاکنون کارهای زیادی در این زمینه انجام داده‌ام، من حتی درباره اقتصاد مقاومتی که توصیه رهبری بوده است، هم کار کرده‌ام و در همین راستا طرح‌های کاربردی برای هنرمندان صنایع دستی آماده کردم و کتابی هم در این زمینه چاپ شده است، طرح‌های این کتاب از نمادهای ایرانی الهام گرفته شده و جلدهای دیگری از این کتاب هم آماده شد.

ایمنا: چه مدت زمانی طول کشید که اثر مربوط به حماسه ۲۵ آبان آماده شد؟

بدرالسماء: در همان روز یادم است که یکی از افرادی که برادرش جزو این شهدا بود، گفت: «یعنی کسی پیدا می‌شود که بتواند این حماسه را به تصویر بکشد.» و من همیشه دوست داشتم که اثری راجع به این موضوع کار کنم، اما از آن‌جا که خلق چنین اثری که بتواند آن ایثار و حماسه را به خوبی به تصویر بکشد، واقعاً سخت است این اتفاق صورت نگرفت تا اینکه به مناسبت دیدار مردم اصفهان با مقام معظم رهبری پیشنهاد این کار به من داده شد، زمانی که به من پیشنهاد مربوط به این کار را دادند، کمتر از یک ماه فرصت بود، اما خداوند کمک کرد که بتوانم این اثر را کار کنم، در این اثر سعی شد در صحنه بودن مردم و بصیرت آن‌ها و اینکه دشمن اصلی شأن را می‌شناختند با شعارهایی که به کار رفته است نشان داده شود و مردمی که خودشان جنگ را اداره و حمایت می‌کردند و پشت صحنه بودند و حتی خانم‌ها که نیمی از جمعیت بودند در این تصویر نشان داده شود و با توجه به اینکه تشییع در اصفهان بود، من سعی کردم نشانی از این شهر هم در تابلو کار شود برای همین قسمتی از مسجد امام (ره) به تصویر کشیده شد.

ایمنا: شما ارتباط خاصی هم با آن تصویر برقرار کردید؟

بدرالسماء: کار کردن درباره این حماسه واقعاً توفیق می‌خواست که این توفیق به این راحتی حاصل نمی‌شد، جز با دعای خاص همین شهدا و آن‌ها خودشان کمک کردند، من خوشحالم که در این راه قدم برداشتم تا بتوانم اهداف این شهدا را نشان دهم چرا که به فرموده مقام معظم رهبری نشر سیره شهدا کم از شهادت نیست و اجر خود شهید را دارد، سخن معروفی در این ارتباط است که «آن‌هایی که رفته‌اند کار حسینی کردند و آنهایی که ماندند، باید کار زینبی انجام دهند.»

همراه با «رضا بدرالسماء»؛ تابلویی که ایثار و حماسه مردم اصفهان را به تصویر کشید

ایمنا: گفتید که در دومین دیدار مردم اصفهان با رهبر انقلاب تابلوی «شهدای فاجعه منا» را به ایشان تقدیم کردید، راجع به این کار هم توضیح دهید؟

بدرالسماء: فاجعه منا به عنوان یکی از تلخ‌ترین حادثه‌های تاریخ جهان اسلام، ذهن هر انسانی را درگیر خود کرده بود، از این‌رو ارائه آثار هنری به سبب تأثیرگذاری ویژه می‌توانست گامی مهم در جهت نمایان ساختن بی‌کفایتی آل‌سعود و مظلومیت مسلمانان جهان باشد و من در این اثر تلاش کردم فاجعه منا به زبان هنر نیز ثبت و ماندگار شود، در این تابلو که یک سال زمان برد و یکی از پرکارترین تابلوهایی بود که من تا به حال کار کرده‌ام، آیه «۱۰۰ سوره نساء» با موضوع اجر و پاداش شهادت در راه هجرت به خانه خدا در حاشیه تابلو کار شده است، همچنین آیه ۲۵ سوره حج در حاشیه خانه خدا نوشته شده است که بیانگر وجود عذابی دردناک برای کسانی است که در سرزمین خانه خدا دست به ستم علیه زائران و مسلمانان می‌زنند، این دو آیه دو سمت از فاجعه منا را به تصویر می‌کشد.

ایمنا: پس از شهادت شهید مدافع حرم «محسن حججی» نیز تابلویی از شما به عنوان «فرزند ایران» به نمایش در آمد درباره این اثر هم توضیح دهید؟

بدرالسماء: تابلوی «فرزند ایران» با سبک نگارگری ایرانی اسلامی که هنر ملی میهنی ما است، به تصویر کشیده شده است که می‌تواند منشأ تحول در این هنر اصیل و سرآغازی بر مکتب نگارگری نوین در جمهوری اسلامی ایران باشد، این اثر از قیام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و جمله آخر حضرت، «هل من ناصر ینصرنی» آغاز می‌شود و تلاش شده است تا در کنار خود شهید خانواده این شهید نیز به تصویر کشیده شود، گل‌ها و شکوفه‌های لاله و شقایق که از خون شهدا روییده نمادی از زنده بودن شهدا و طراوتی است که به وسیله خون شهید به جامعه تزریق می‌شود، همسر شهید با اقتدا به حضرت فاطمه زهرا (س)، همچون حضرت زینب (س) سرو قامت ایستاده است و پیام ادامه راه شهیدان را که همان پیاده شدن پرچم لااله‌الاالله در سراسر کره زمین است، به فرزند خویش و نسل‌های آینده انتقال می‌دهد، محراب، نشانه‌ای از معماری اسلامی بوده و بیانگر آن است که شهید حججی و خانواده ایشان نماد و الگوی شاخصی از یک خانواده ایرانی اسلامی هستند.

همراه با «رضا بدرالسماء»؛ تابلویی که ایثار و حماسه مردم اصفهان را به تصویر کشید

ایمنا: هرکسی که آثار هنری شما را مرور کند، متوجه می‌شود که شما آثار فاخر دینی بسیاری انجام داده‌اید، برای تهیه آثار هنری در بخش مذهبی، از ابتدای فعالیت هنری‌تان برنامه‌ای داشتید که وارد هنر معنوی شوید یا اینکه بعد از مدتی شروع شد؟

بدرالسماء: ورود به عرصه هنر دینی، جز اهداف اصلی من بود و خواسته و آرزویی بود که از اول داشتم، همیشه از خداوند هم می‌خواستم در این راستا قدم بردارم، اما تحقق این آرزو مستلزم این بود که کار کنم و تجربه کسب کنم، البته همین نمایشگاه‌هایی که داشتیم و مخاطب‌هایی که می‌دیدند، بسیار باعث تشویق بودند، من به همین‌ها دلگرم شدم که مردم این آثار را دوست دارند، همین موضوع باعث شد روز به روز بیشتر بتوانم در این زمینه فعالیت بکنم تا اینکه به مرور هنرم قوامی به دست آورد که توفیق خادمی قرآن کریم و اهل بیت (ع) را به دست آوردم.

ایمنا: شما در کارگروه طراحی و ساخت چندین ضریح ائمه اطهار و امام‌زاده‌ها (ع) اماکن متبرکه نیز شرکت داشته‌اید، درست است؟

بدرالسماء: همین‌طور است، این توفیق را خداوند به من عنایت کرده است تا در روند تهیه و ساخت چند ضریح متبرکه حضور داشته باشم، البته در تمام موارد من در بخش میناکاری فعالیت کرده‌ام، نخستین‌بار، من را برای شرکت در کارگروه ضریح حضرت مسلم بن عقیل (ع) دعوت کردند و میناکاری این ضریح متبرک را انجام دادم، همچنین میناکاری ضریح جدید حضرت حبیب بن مظاهر (ع) که در حرم مطهر حضرت اباعبدالله الحسین (ع) قرار دارد، به عهده من بوده و یکی از توفیقات بزرگ زندگی‌ام محسوب می‌شود. میناکاری ضریحی هم که در مقام حضرت ابوالفضل‌العباس (ع) در خیمه‌گاه در شهر کربلا وجود دارد، من توفیق انجام آن را داشتم، در تهیه باب الرأس‌الشریف حرم حضرت ابوالفضل (ع) هم شرکت داشتم، مدتی بعد هم کتیبه میناکاری ضریح امام موسی‌بن‌جعفر (ع) و امام جواد (ع)، همچنین میناکاری درِ حرم این دو امام بزرگوار در کاظمین را انجام دادم، میناکاری پنجره فولاد حرم مطهر حضرت معصومه (س) در شهر قم نیز سعادت بزرگ دیگر زندگی‌ام بوده است.

ایمنا: این روزها آثار هنری شما در برخی موزه‌ها نگهداری می‌شود. ممکن برای آشنایی بیشتر ما تعدادی از این موزه‌ها را نام ببرید؟

بدرالسماء: یکی از موزه‌ها، موزه حضرت امام رضا (ع) در مشهد است که تعدادی از آثار را به خصوص آثار دینی را نگهداری می‌کند، موزه حضرت امام علی (ع) در تهران، موزه هنرهای معاصر تهران، موزه هنرهای معاصر اصفهان، موزه هنرستان هنرهای زیبای اصفهان، گنجینه دانشگاه اصفهان، موزه جماران تهران، موزه نگارستان امام خمینی (ره) اصفهان، موزه هدایای مقام معظم رهبری در مشهد از دیگر موزه‌هایی هستند که آثاری در آنها نگهداری می‌شود، در خارج از کشور هم موزه هنرهای زیبای الجزیره در کشور الجزایر، موزه هنر اسلامی شارجه در امارات متحده عربی و مؤسسه فرهنگی اکو دارای آثاری از من هستند.

ایمنا: مردم چه واکنشی به آثار شما داشته‌اند؟

بدرالسماء: خدا را شکر همیشه مردم نسبت به من لطف داشته و از من همیشه خواسته‌اند که در ایران باقی بمانم و آثار بیشتری کار کنم، در یکی از نمایشگاه‌هایی که آثار من به نمایش آمده بود، پیرمردی که برای تماشای تابلوها آمده بود، به من گفت: خدا را شکر کرده‌ام که به من این اندازه عمر داد که بتوانم امروز چنین تابلوهایی را ببینم.

کد خبر 704033

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.