یعنی این لودر می‌خواهد چه کند؟

خرازی چند نفر را برای انهدام سنگر تیربار جلو فرستاد، اما حریفش نشدند. طرحچی تصمیم گرفت با لودر به مقابله با آن تیربارچی برود. بیل لودر را پر از خاک کرد و راه افتاد. خط‌شکن‌ها متوجه او شدند و در ناباوری به حرکاتش چشم دوختند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، جهادگران در دوران دفاع مقدس در شرایط بسیار سخت و زیر آتش توپ خمپاره در جبهه‌ها درخشیدند و حضرت امام اسم جهادی‌ها را «سنگرسازان بی‌سنگر» گذاشت‌.

در بخشی از کتاب «سنگرساز بی‌سنگر» به عملکرد شهید محمد طرحچی در دل آتش اشاره شده است: «با اولین رگبار مسلسل دشمن، وضعیت منطقه عوض شد. نیروها خودشان را به خط دشمن رساندند و درگیر نبرد سختی شدند. طرحچی به راننده‌ها دستور حرکت داد. باید در فاصله خاکریز اول و دوم عراقی‌ها خاک‌ریزی می‌زدند. پیشروی تانک‌های عراق که هر لحظه به تعدادشان اضافه می‌شد، توجه همه را به خود جلب کرد. یک عراقی با کالیبر ۵۰ دیواری از آتش ایجاد کرده و مانع از پیشروی آنها می‌شد.

خرازی دستور حمله به خاکریز دوم را داد. اولین تانک که منفجر شد، نیروها جان تازه‌ای گرفتند و با خیز بعدی به خاکریز دوم نزدیک شدند. طرحچی در زیر حجم زیاد آتش شروع به احداث سنگرهای موضعی کرد. در هر پنج متر خاک‌ها را به عمق یک متر بیرون می‌آورد و به این ترتیب، نیروها در پناه این سنگرهای موقت بهتر از خود دفاع می‌کردند.

خرازی به طرحچی گفت: شما خاکریز را از همین جا شروع کنید. ما تا قبل از سپیدی صبح به خط پدافندی نیاز داریم.

طرحچی زیر آتش تانک‌ها از نقطه‌ای که خرازی نشانش داده بود، شروع کرد. چند گلوله متوالی به سمت اولین بلدوزر شلیک شد. تانک‌ها متوجه موقعیت این دستگاه شده و تلاش می‌کردند جلوی کار آنها را بگیرند.

اولین راننده لودر با اصابت ترکش شهید شد و طرحچی خودش پشت فرمان نشست. هنوز آن تیربارچی نیروها را هدف می‌گرفت و آنها را زمین‌گیر می‌کرد. تیربارچی به دشت تسلط داشت و هر جنبنده‌ای را به رگبار می‌بست. خرازی چند نفر را برای انهدام سنگر تیربار جلو فرستاد، اما حریفش نشدند. طرحچی تصمیم گرفت با لودر به مقابله با آن تیربارچی برود. بیل لودر را پر از خاک کرد و راه افتاد.

خط‌شکن‌ها متوجه او شدند و در ناباوری به حرکاتش چشم دوختند. طرحچی بیل لودر را به حدی بالا آورده بود که از گلوله‌های تیربارچی در امان بود. گلوله‌ها پس از اصابت به بیل پر از خاک کمانه می‌کردند.

طرحچی مصمم جلو رفت. به سنگر که رسید بیل را تا بالای سر عراقی بالا کشید. وقتی خاک‌ها را روی سرش می‌ریخت. دیگر خبری از شلیک کالیبر ۵۰ نبود و تنها فریاد او بود که از زیر آوار خاک به گوش می‌رسید. طرحچی لودر را عقب کشید و یک بار دیگر بیل را پر از خاک کرده و آن را روی سنگر ریخت. دیگر نه اثری از مسلسل بود و نه آن عراقی طرحچی دستگاه‌ها را از خط دوم عبور داد و قبل از سپیده صبح خاکریز بلندی در برابر عراقی‌ها شکل گرفت.»

کد خبر 673097

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.