۱۶ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۷:۲۲
برگی از تقویم تاریخ فرهنگ و هنر

روزشمار فرهنگ و هنر ایران را در «برگی از تقویم تاریخ فرهنگ و هنر» مطالعه کنید.

به گزارش ایمنا، امروز _سه‌شنبه شانزدهم خردادماه _ هم‌زمان با سالروز تولد و درگذشت برخی از بزرگان ایران‌زمین است.

برگی از تقویم تاریخ فرهنگ و هنر

سالروز درگذشت محمدعلی مولوی

محمدعلی مولوی (زاده سال ۱۳۰۰ تبریز - درگذشته شانزدهم خردادماه ۱۳۹۵ کرمانشاه) پزشک و متخصص ژنتیک و ملقب به پدر علم ژنتیک است.

وی بعد از گذراندن دوره عمومی در دانشکده پزشکی برای مدت چهار سال عازم پاریس شد و به عنوان دستیار خارجی، این مدت را در بیمارستان کودکان پاریس گذراند.

در سال ۱۳۳۲ پس از بازگشت به تهران وارد کادر هیئت علمی دانشگاه تهران شد و تدریس دروس پزشکی را آغاز کرد. در سال ۱۹۶۲ از سوی سازمان بهداشت جهانی برای تکمیل دوران ژنتیک به دانمارک سفر کرد و پس از گذراندن دوره یک‌ماهه عازم آمریکا شد که پس از آن از طرف سازمان بهداشت جهانی به عنوان کارشناس ژنتیک شناخته شد. وی نخستین کسی بود که علم ژنتیک انسانی را در سال ۱۹۳۲ به ایران آورد و آن را به صورت رایگان به مدت سی سال در دانشکده پزشکی تدریس کرد.

مولوی اولین فردی است که علم ژنتیک انسانی را به ایران آورد و در سال ۱۳۸۹ به عنوان چهره ماندگار انتخاب شد.

آثار:

اصول بیماری‌های ارثی انسان دو جلد،

امراض کروموزومی و متابولیک یک جلد،

دیابت و راهنمای بیماران دیابتی یک جلد،

ژنتیک عمومی در دو جلد، بهبود نسل بشر در یک جلد، بیماری‌های عفونی دو جلد،

مسائل گوناگون پزشکی هفت جلد،

رساله به زبان فرانسه راجع به کمبود ویتامین A در ایران، بیماری‌های شایع ارثی و مادرزادی یک جلد.

برگی از تقویم تاریخ فرهنگ و هنر

زادروز احمد منزوی

احمد منزوی (زاده شانزدهم خردادماه ۱۳۰۴ عراق - درگذشته بیستم آذرماه ۱۳۹۴ تهران) ویراستار و فهرست‌نویس است.

وی در سال ۱۳۲۲ در مدارس سپهسالار و دارالفنون به‌تحصیل پرداخت و سال ۱۳۲۷ در رشته معقول از دانشکده معقول و منقول "دانشکده الهیات" با درجه کارشناسی فارغ‌التحصیل شد.

نخستین استادش در زمینه کتاب‌شناسی پدرش بود و در غیاب برادرش، علینقی منزوی، در غلط‌گیری به‌پدرش کمک می‌کرد و بدین‌گونه به‌کار کتاب‌شناسی کشانده شد.

منزوی با نظارت استادان این فن از جمله برادرش، محمدتقی دانش‌پژوه و ایرج افشار، سه کار عمده را انجام داد: فهرست‌نویسی نسخه‌های خطی کتابخانه شخصی مفتاح، فهرست‌نویسی کتابخانه ملک و فهرست‌نویسی نسخه‌های خطی کتابخانه مجلس شورای ملی.

حاصل کار وی، چاپ چند مجلد از ذریعه و فهرست‌هایی از کتابخانه مجلس و ملک همچنین نگارش و چاپ شش مجلد فهرست نسخه‌های خطی فارسی بود.

منزوی برای فراهم ساختن فهرست مشترک از همه نسخه‌های فارسی در سال ۱۳۵۶ سفری به شبه قاره هند کرد. آن‌گاه از سوی دولت پاکستان، در مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان به‌کار تحقیق در نسخه‌های خطی فارسی گمارده شد و نزدیک به ۱۶ سال در پاکستان ماند و در اواخر سال ۱۳۶۹، به‌علت بیماری به‌تهران بازگشت.

حاصل کار وی در پاکستان، نگارش و چاپ چهار مجلد فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه گنج‌بخش بود که تنها نسخه‌های فارسی را در بر می‌گرفت.از دیگر کارهای وی در این دوره می‌توان از نگارش و چاپ سعدی برمبنای نسخه‌های خطی پاکستان به‌مناسبت هشتصدمین سالگرد تولد سعدی، نگارش و چاپ ۱۴ مجلد فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان و پایه‌گذاری نگارش فهرست‌واره کتاب‌های فارسی نام برد.

وی پس از بازگشت به ایران، در مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی طرح فهرست‌واره کتاب‌های فارسی را به. مرحله اجرا درآورد.

برخی از تألیفات و تصحیحات:

تصحیح مصطفی المقال فی مصنفی علم الرجال، نوشته آقا بزرگ تهرانی

همکاری در نگارش و چاپ شش مجلد فهرست کتابخانه مجلس شورای ملی

ویرایش و چاپ ۸ مجلد «الذریعه الی تصانیف الشیعه»

تنظیم و تحشیه دو مجلد ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استور

فهرست نسخه‌های خطی مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی

فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی علوم قرآنی در پاکستان

نگارش ۱۳ مجلد «فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان»

نگارش «فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان»

نگارش چهار مجلد «فهرست‌واره کتاب‌های فارسی»

فهرست نسخه‌های خطی فارسی کتابخانه عمومی و آرشیو پتیاله

فهرست نسخه‌های خطی مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، مجلد یکم

فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی علوم قرآنی در ایران، انتشارات پیام آزادی، تهران

فهرست نسخه‌های خطی مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۹، مجلد دوم و سوم

فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی علوم قرآنی در پاکستان، انتشارات پیام آزادی

‎درگذشت فریدون حافظی

فریدون حافظی (زاده یکم بهمن ۱۳۰۵ کرمانشاه - درگذشته شانزدهم خردادماه ۱۳۹۲ تهران) نوازنده تار است.

وی که پدرش از درویشان و دوستان درویش حسن خراباتی، شاعر و ردیف‌دان موسیقی بود، در مجلس سماع درویشان نیز گاهی تار می‌نواخت.

حافظی (زا از دوران کودکی شیفته موسیقی شد و بدون استاد، با گوش دادن به‌گرامافون و با راهنمایی‌های پدر، نوازندگی تار را آغاز کرد و در سال‌های کودکی به آن حد از چیره‌دستی رسید که هر چهارمضراب یا قطعه‌ای را که از گرامافون پخش می‌شد، می‌توانست با تارش اجرا کند؛ از این رو همان‌طور که خودش می‌گفت، باید نخستین استاد وی را «صفحه‌های گرامافون» دانست.

وی در تهران برای تکمیل نوازندگی به‌هنرستان موسیقی رفت و موسی معروفی، استاد سرشناس تار، از او امتحان گرفت و او را تشویق کرد و تارش را به او بخشید. این تار همان «تار یحیی» است که چندسال است دیگر پنجه زبردست او را بر سیم‌های خود احساس نمی‌کند.

حافظی در آذر ۱۳۲۳ نخستین نوازندگی‌اش را در رادیو اجرا کرد و پس از آن نیز در ارکستر مهدی خالدی حضور یافت و به‌نوازندگی پرداخت.

این نوازنده برجسته که در رشته‌های حقوق و اقتصاد نیز درس خوانده بود، نخستین آهنگش را با نام «رقص گیسو» "در دستگاه ماهور" در سال ۱۳۲۸ ساخت و آن را با همان ارکستر خالدی اجرا کرد. او در کنار حضور در ارکستر خالدی، خود نیز ارکستری را متشکل از هنرمندان کرمانشاهی راه‌اندازی کرد که جمعه‌ها در رادیو به اجرا می‌پرداخت.

با راه‌اندازی برنامه «گل‌ها» به‌همت داوود پیرنیا، حافظی نیز به این برنامه بی‌مانند موسیقایی دعوت شد و با خوانندگان بزرگی چون قوامی، خوانساری، ایرج و گلپایگانی همکاری کرد. شماری از قطعه‌هایی را که حافظی در گل‌ها ساخت، با تنظیم و رهبری معروفی اجرا شده است.

وی در کنار آهنگسازی و نوازندگی، همواره خود را ملزم به آموزش شاگردان می‌دید و این آموزگاری را تا واپسین سال‌های زندگی رها نکرد.

اما جدای از آهنگسازی، نوازندگی و آموزگاری، خدمت بزرگ دیگری که او به‌موسیقی ایرانی و علاقه‌مندان آن کرد، ثبت فیلم‌هایی ارزشمند از اجراهای خصوصی هنرمندان در محفل‌های دورهمی است که به‌یاری آنها، امروز می‌توانیم اجراهای خصوصی استادان اسداله ملک، فضل‌اله توکل، ایرج و گلپایگانی را به‌تماشا بنشینیم.

برگی از تقویم تاریخ فرهنگ و هنر

سالروز درگذشت نادر ابراهیمی

نادر ابراهیمی (زاده بیست و چهارم فروردین ۱۳۱۵ تهران -- درگذشته شانزدهم خردادماه ۱۳۸۷ تهران) نویسنده، مترجم، فیلمساز و روزنامه‌نگار است.

وی که فرزند عطاءالملک ابراهیمی، فرزندِ آجودان حضور قاجار و از نوادگانِ ابراهیم‌خان ظهیرالدوله، حاکم نامدارِ کرمان در عصر قاجار بود، در رشته زبان و ادبیات انگلیسی لیسانس گرفت. فهرستی از مشاغلی که داشته، در دو کتاب «ابن مشغله» و «ابوالمشاغل» شرح داده است. از جمله کارهای او کمک تعمیرگاه سیار، حسابداری و تحویلداری بانک، کار در چاپخانه و صفحه‌بندی روزنامه، منشی حجره فرش در بازار، مترجمی و ویراستاری، ایران‌شناسی و چاپ مقاله‌های ایران‌شناختی، فیلمسازی مستند و سینمایی، مصور کردن کتاب‌های کودکان، مدیریت کتاب‌فروشی، خطاطی، نقاشی و تدریس در دانشگاه‌ها است.

ابراهیمی در سال ۱۳۴۲ نخستین کتابش را با عنوان «خانه‌ای برای شب» به‌چاپ رسانید که در آن داستان «دشنام» مورد استقبال و چشمگیر بود. تا سال ۱۳۸۰ علاوه بر صدها مقاله تحقیقی و نقد، بیش از ۱۰۰ کتاب از او چاپ و منتشر شد که دربرگیرنده داستان بلند و کوتاه، کتاب کودک و نوجوان، نمایشنامه، فیلمنامه و پژوهش در زمینه‌های گوناگون بود، ضمن آن‌که چند اثرش به‌زبان‌های مختلف دنیا برگردانده شد.

وی چندین فیلم مستند و سینمایی و همچنین دو مجموعه تلویزیونی را نوشت و کارگردانی کرد و آهنگ‌ها و ترانه‌هایی برای آنها ساخت. او همچنین توانست نخستین مؤسسه غیرانتفاعی غیردولتی ایران‌شناسی را تأسیس کند که هزینه و زحمت‌های فراوانی برای سفر، تهیه فیلم و عکس و اسلاید از سراسر ایران و بایگانی کردن آنها صرف کرد، ولی چنان‌که باید، شناخته و به‌کار گرفته نشد و با فرارسیدن انقلاب و جنگ، متوقف شد.

ابراهیمی فعالیت حرفه‌ای‌اش را در زمینه ادبیات کودکان، با تأسیس «مؤسسه همگام با کودکان و نوجوانان» با همکاری همسرش در آن مؤسسه متمرکز کرد.«همگام» عنوان «ناشر برگزیده آسیا» و «ناشر برگزیده نخست جهان» را از جشنواره‌های آسیایی و جهانی تصویرگری کتاب کودک دریافت کرد.

وی در زمینه ادبیات کودکان، جایزه نخست براتیسلاوا، جایزه نخست تعلیم و تربیت یونسکو، جایزه کتاب برگزیده سال ایران و چندین جایزه دیگر را هم دریافت کرد همچنین عنوان «نویسنده برگزیده ادبیات داستانی ۲۰ سال بعد از انقلاب» را به‌خاطر داستان بلند و هفت جلدی «آتش بدون دود» به‌دست آورده است.

ابراهیمی همچنین رشته‌های مختلف ورزشی را نیز تجربه کرد و یکی از قدیمی‌ترین گروه‌های کوهنوردی به‌نام «اَبَرمرد» را بنیان نهاد و در توسعه کوهنوردی و اخلاق کوهنوردی، تأثیرگذار بود.

برگی از تقویم تاریخ فرهنگ و هنر

سالروز درگذشت هوشنگ گلشیری

هوشنگ گلشیری (زاده بیست و پنجم اسفندماه ۱۳۱۶ اصفهان - درگذشته شانزدهم خردادماه ۱۳۷۹ تهران) نویسنده است.

وی از تأثیرگذارترین داستان‌نویسان معاصر زبان فارسی دانسته‌اند. وی با نگارش رمان کوتاه شازده احتجاب در اواخر دهه ۴۰ به‌شهرت فراوانی رسید و این کتاب را یکی از قوی‌ترین داستان‌های ایرانی خوانده‌اند.

گلشیری از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ به‌دعوتِ بهرام بیضایی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران استادی کرد. پس از انقلاب با تشکیل جلسات هفتگی داستان‌خوانی و نقد داستان از سال ۱۳۶۲ تا پایان زندگی، نسلی از نویسندگان را پرورش داد که در دهه ۷۰ به‌شهرت رسیدند. او عضو کانون نویسندگان ایران و سردبیر مجله کارنامه بود.

وی که در کودکی همراه با خانواده به آبادان رفت، دوران زندگی در آن‌شهر را در شکل‌گیری شخصیتش بسیار مؤثر می‌دانست. در سال ۱۳۳۸ تحصیل در رشته ادبیات فارسی را در دانشگاه اصفهان آغاز کرد. آشنایی با انجمن ادبی صائب در همین دوره نیز اتفاقی مهم در زندگی او بود. وی کار ادبی را با جمع‌آوری فولکلور مناطق اصفهان در سال ۱۳۳۹ آغاز کرد، سپس مدتی شعر می‌سرود اما خیلی زود دریافت که در این زمینه استعدادی ندارد، آن را کنار گذاشت و به‌نگارش داستان پرداخت. پس از چندی همراه شماری از نویسندگان نواندیش مانند ابوالحسن نجفی و محمد حقوقی جلسات یا حلقه ادبی جُنگ اصفهان را پایه گذارد. در سال ۱۳۵۸ با فرزانه طاهری که مترجم است ازدواج کرد. احمد گلشیری برادر وی مترجم و سیامک گلشیری برادرزاده او نیز نویسنده و دیگر برادر زاده‌اش سیاوش گلشیری نویسنده و منتقد است.

کارگاه داستان‌خوانی:

یکی از اقدامات تأثیرگذار و مهم او تشکیل کارگاه‌های داستان و پرورش نسل تازه‌ای از نویسندگان ایرانی بود. وی جلسات هفتگی داستان‌خوانی و نقد داستان را از سال ۱۳۶۲ تا پایان زندگی ادامه داد.

در اواسط سال ۱۳۶۲ جلسات هفتگی داستان‌خوانی را که به‌جلسات پنج‌شنبه‌ها معروف شد، با شرکت نویسندگان جوان در خانه‌اش برپا می‌کرد که تا اواخر سال ۱۳۶۷ با حضور نویسندگان: یارعلی پورمقدم، محمدرضا صفدری، محمد محمدعلی، آذر نفیسی، عباس معروفی، منصور کوشان، شهریار مندنی‌پور، منیرو روانی‌پور، قاضی ربیحاوی، ناصر زراعتی، حسین مرتضاییان آبکنار و ابوتراب خسروی ادامه داشت.

در سال ۱۳۶۸ در اولین سفر به‌خارج از کشور پس از انقلاب، برای سخنرانی و داستان‌خوانی به‌هلند و شهرهای مختلف انگلستان و سوئد رفت. در سال ۱۳۶۹ نیز برای شرکت در جلسات خانه فرهنگ‌های جهان در برلین به آلمان سفر کرد. در این سفر در شهرهای مختلف آلمان، سوئد، دانمارک و فرانسه سخنرانی و داستان‌خوانی کرد. در بهار ۱۳۷۱ به آلمان، آمریکا، سوئد، بلژیک و در بهمن ۱۳۷۲ هم به آلمان، هلند، بلژیک سفر کرد.

گلشیری همکاری‌اش را با مطبوعات از جوانی آغاز کرد و برخی آثارش را در نشریات پیام نوین، کیهان هفته و فردوسی به‌چاپ رساند. پس از راه‌اندازی جُنگ اصفهان نیز شاخص‌ترین چهره و به گفته منتقدی سخنگوی پرنفوذ این جریان به‌شمار می‌رفت.

هوشنگ گلشیری در ۶۳ سالگی درگذشت و در امامزاده طاهر کرج به‌خاک سپرده شد.

کد خبر 665469

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.