اشعاری برای ورود به دنیای عرفانی و اشراقی

شعر برای امام خمینی دریچه‌ای بود که می‌توانست از آن به عالم و آدم بنگرد و یا تماشاگران را از این دریچه به دنیای عرفانی و اشراقی خود راه دهد، شعر امام (ره) بارزترین پنجره رو به دنیای عرفانی ایشان است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، من به خال لبت، ای دوست! گرفتار شدم / چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شُدم

فارغ از خود شدم و کوسِ «اناالحق» بزدم / همچو منصور خریدار سر دار شُدم

غم دلدار، فکنده است به جانم شرری / که به جان آمدم و شُهره‌ی بازار شُدم

دَر میخانه گُشایید به رویم شب و روز / که من از مسجد و از مدرسه بیزار شُدم

جامه‌ی زُهد و ریا کَندم و بر تن کردم / خرقه‌ی پیر خراباتی و هُشیار شُدم

واعظ شهر، که از پند خود آزارم داد / از دَم رِند می‌آلوده، مَددکار شُدم

بگذارید که از بُتکده یادی بکُنم / من که با دست بت میکده بیدار شُدم

پس از ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی (ره)، برای بسیاری از مردم باور اینکه غزلی تا بدین حد زیبا و عارفانه، سروده همان عزیزی است که انقلابی‌ترین مرد جهان نام گرفته است، کار بسیار سخت و دشواری بود، چرا که طرفداران و دوستداران امام در ایران و جهان، پیش از این او را تنها به عنوان مرجعی دینی و رهبری سیاسی می‌شناختند. غزلی که در آئینه آن می‌توان سیمای عرفانی امام را به صورت تمام و کمال به تماشا نشست.

واقعیت این است که استقامت و پایمردی حضرت امام در سال‌های سخت انقلاب و مبارزه، بیش‌تر از ایشان چهره‌ای انقلابی و سیاسی ساخته بود و تصویری که مردم از رهبر کبیر انقلاب در ذهن داشتند، تصویر مجاهدی نستوه و سازش ناپذیر بود که با اعلامیه‌ها و سخنرانی‌های انقلابی و آتشین خود، نه تنها آتش در خرمن استبداد و اختناق ستم شاهی زده بود، بلکه روح بیداری و آزادی‌خواهی را در کالبد همه مستضعفان جهان دمیده بود، آن چنان که اصحاب زر و زور و تزویر و پرچم‌داران اسلام آمریکایی وقتی نام امام خمینی (ره) را می‌شنیدند، زانوی غم به بغل گرفته و همچون دیوانگان خود رابه در و دیوار می‌کوبیدند!

از طرفی امام خمینی (ره) که با توکل بر خدا، زنگ مرگ دیکتاتورها را در سراسر گیتی به صدا درآورده بود، در پشت سیمای پرصلابت و استوار خویش به عنوان یک انقلابی بزرگ، سیمای دیگری نیز داشت که کمتر شناخته شده بود. سیمای عاشقی صادق و عارفی واصل که همچون لسان الغیب حضرت حافظ شیرازی فلسفه خلقت هستی و عالم آفرینش را عشق می‌دانست و می‌فرمود: «پیرم، ولی به گوشه چشمی جوان شوم!»، یا هرگاه که دلش از دغل بازی و مقدس مآبی خرقه پوشان زهد فروش به تنگ می‌آمد، رندانه می‌سرود:

واعظ شهر که از پند خود آزارم داد / از دم رند می‌آلوده مددکار شدم

بگذارید که از بتکده یادی بکنم / من که با دست بت میکده بیدار شدم

امام‌خمینی (ره) به‌دلیل تواضع شخصیتی، هیچ‌گاه خود را شاعر ندانستند، چنان‌که در صحیفۀ غرای خویش چنین فرموده‌اند: «باید به حق بگویم که نه در جوانی که فصل شعر و شعور است و اکنون سپری شده و نه در فصل پیری، که آن را هم پشت ِسر گذاشته‌ام و نه در حال ارذل‌العمر که اکنون با آن دست به گریبانم، قدرت شعرگویی نداشتم». بدین جهت اهتمامی به جمع‌آوری و چاپ و نشر اشعار خویش نورزیدند و مجموعه اشعار سروده شده ایشان که دارای شش فصل غزلیات، رباعیات، قصاید، مسمط، ترجیع‌بند و اشعار پراکنده است پس از ارتحال ایشان جمع‌آوری، چاپ و منتشر شد.

اشعار امام خمینی (ره) برای نخستین بار، ۱۸ روز پس از درگذشت وی در روزنامه کیهان منتشر شد. اولین شعر منتشر شده از وی غزلی هفت بیتی بود با مطلع «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم» که توسط احمد خمینی، فرزند وی در اختیار این روزنامه قرار گرفته بود. برخی از اشعار ایشان در طی حوادث گوناگون روزگار از بین رفته‌اند، اما اشعار موجود در چند دفتر به نام‌های «سبوی عشق»، «بادۀ عشق»، «نقطۀ عطف» و «محرم راز» منتشر شده‌اند، اما کلیات اشعارشان «دیوان امام» است.

اشعار امام خمینی (ره) عمدتاً به سبک عراقی است و گاه صبغه‌هایی از سبک هندی را داراست. شاخصۀ اصلی سروده‌های ایشان «عرفان» است. اندیشۀ عرفانی، مهم‌ترین گرایش شعری امام خمینی (ره) است، اما موضوع‌های اجتماعی نیز در اندیشۀ شعری ایشان جایگاه ویژه‌ای دارد. هم‌چنین موضوع‌های عاشقانه و غنایی و حماسی نیز در دیوان ایشان به‌چشم می‌خورد.

اشعاری برای ورود به دنیای عرفانی و اشراقی

نسبت عالمان دینی با شعر

با بررسی و واکاوی زندگی ادیبان و شاعران نام آور پارسی زبان در می‌یابیم که اکثر این بزرگان پیش و بیش از آنکه شاعر باشند، حکیم، فقیه، فیلسوف، مفسر، و محدث بوده‌اند و شعر و شاعری دغدغه و دل مشغولی اصلی آنان نبوده است، چنان که سعدی در غزلی می‌گوید: «همه قبیله من عالمان دین بودند». حضرت امام خمینی (ره) نیز در پاسخ عروس خویش که از ایشان درخواست شعر می‌کند، فروتنانه می‌گوید: «اینک، چون تو با اصرار خاص به خودت از من شعر خواستی باید به حق بگویم که نه در جوانی که فصل شعر و شعور است و اکنون سپری شده، و نه در فصل پیری که آن را هم پشت سر گذاشته‌ام، و نه در حال ارذل العُمُر (پیری و سالخوردگی) که اکنون با آن دست به گریبانم قدرت شعرگویی نداشتم، گویند کسی گفت که من قوّه‌ام در جوانی و پیری فرق نکرده، زیرا این سنگ را نه در جوانی توانسته‌ام بلند کنم و نه در پیری، من نیز همین را می‌گویم که من در شعر و ادب فرقی نکردم که در جوانی شعر نتوانستم گفتن و نیز در پیری. اینک گویم:

شاعر اگر سعدی شیرازی است / بافته‌های من و تو بازی است

(مصاحبه روزنامه اطلاعات ۶ خرداد ۱۳۶۹ با فاطمه طباطبایی همسر سید احمد خمینی، همچنین صحیفه امام خمینی، جلد ۲۰، صفحات ۱۶۶ و ۱۶۷.)

حال این سوال پیش می‌آید که اگر بزرگان و عالمان برجسته دینی همچون امام دغدغه شعر و شاعری نداشتند، چرا شعر می‌سرودند؟! و راز این گرایش چیست؟ در پاسخ باید گفت که عالمان دین هیچ گاه داعیه شاعری نداشته‌اند و بیش‌تر از این منظر که شعر محملی مناسب برای رمزگشایی از دقایق فلسفی و عرفانی، رسانه‌ای قدرتمند برای ارتباط با مردم، و هنری تأثیرگذار برای تبلیغ و ترویج معارف و آموزه‌های دینی و اخلاقی است، به وادی شعر و شاعری کشیده می‌شدند.

در واقع عالمان، عارفان، و فیلسوفان شاعری، چون حکیم خیام نیشابوری، میرداماد، سهروردی (شیخ اشراق)، شیخ بهایی، ملأ هادی سبزواری، علامه حلی، ملأ محسن فیض کاشانی، شیخ محمود شبستری، علامه اقبال لاهوری، حکیم فیاض لاهیجی، آخوند لاری، محمدحسین غروی اصفهانی (کمپانی)، میرزا حبیب خراسانی، شیخ علی نقی کمره‌ای، ادیب نیشابوری، علامه جلال‌الدین همایی، علامه سید اسماعیل بلخی، الهی قمشه‌ای، علامه طباطبایی، حضرت امام راحل و… از هنر شعر به عنوان وسیله‌ای در خدمت نشر و اشاعه آموزه‌های اصیل وحیانی و قرآنی، مبارزه با جهل و خرافه و گزافه، و احیای کرامت‌های انسانی در جامعه استفاده می‌کردند. هم چنان که نسل عالمان و عارفان روزگار ما نیز امروز در این مسیر روشن گام بر می‌دارند. عالمان و عارفان بزرگی همچون آیت الله حسن حسن‌زاده آملی، مقام معظم رهبری، و… با مرور و بازخوانی زندگی این چهره‌های ماندگار به روشنی می‌توان دریافت که آوازه و شهرت آنان در سایر علوم عقلی و نقلی بسیار بیش‌تر از شعر و شاعری بوده است، ولی امروز – به هر جهت – صبغه شاعری بعضی از آنان همچون خیام و شیخ بهایی بر سایر وجوه علمی شأن تفوق و برتری پیدا کرده است. آنچه که مسلم است بسیاری از این بزرگان تعلق خاطر جدی به شعر و شاعری نداشته‌اند، تا جایی که در بعضی از تذکره‌ها آمده است که اشعار آنان بعدها توسط مریدان و شاگردان شأن گردآوری و منتشر شده است، چنان که این امر در مورد حضرت امام (ره) نیز صادق است.

آنچه که مسلم است، حضرت امام (ره) به شعر و شاعری نه به عنوان یک هدف، بلکه به عنوان فرصتی برای بیان حقایق و فضائل اخلاقی، لطایف عرفانی و ظرایف روحانی نگاه می‌کرد و بنابر مصالحی شخصاً تمایلی بر چاپ و انتشار این اشعار در زمان حیات خویش نداشت. علت چاپ دیوان اشعار بعد از رحلت شأن نیز مطالبه مردمی و اصرار ارادتمندان ایشان به این کار برای رمزگشایی و پرده برداری از سیمای عرفانی آن عبد صالح خدا بود.

اشعار امام خمینی (ره) از نگاه برخی شاعران برجسته

اشعار امام خمینی (ره) بدون در نظر گرفتن وجهۀ شناخته‌شدۀ ایشان، بلکه به لحاظ فنی مورد توجه و تمجید بزرگان ادب معاصر قرار گرفته است، طوری که حمید سبزواری، عبدالجبار کاکایی، رحیم زریان و محمدعلی بهمنی در طی گفت‌وگویی که بیست‌ودوم خرداد ۱۳۸۷ با روزنامه کیهان داشته‌اند، در این رابطه به شرح زیر صحبت کرده‌اند:

حمید سبزواری: امام نادرۀ روزگار خویش است. اگرچه مقام امام‌خمینی (ره) همیشه فراتر از یک شاعر است، اما نمی‌توان از شعر او که در حوزۀ اندیشه‌های عرفانی در روزگار معاصر نظیر ندارد، چشم پوشید و باید گفت اشعار ایشان سرشار از اصطلاحات و عبارات و کنایه‌هایی است که همگی مفاهیم عمیق عرفانی را در دل خود جای می‌دهند و هرکدام از این واژه‌ها رموزی است که آن حضرت برای بیان عشق و ارادت خود به ذات باری‌تعالی برگزیده است. شعر امام در راستای اهداف متعالی انقلاب اسلامی و بیان مسائل الهی و انسانی است که از خواندن آن‌ها عطر اشعار مولوی و حافظ به مشام می‌رسد. از طرفی دیگر سبک امام، سبک عراقی است و این سبک نیز به نوبۀ خود یادآور بزرگان عرصۀ شعر و شاعری است.‏

عبدالجبار کاکایی: امام، داعیۀ شاعری نداشتند و پایبند انتشار آثارشان نبودند، اشعاری که ایشان در جوانی سروده‌اند از لحاظ زبان و تکنیک و اشعاری که بعد از آن سروده‌اند، از لحاظ محتوایی بسیار قابل اهمیت هستند.

رحیم زریان: اشعار امام خمینی (ره)، متأثر از حافظ و مایه‌های عرفانی اشعار اوست. غزلیات و رباعیات ایشان قوی، ناب و تأثیرگذارند و مضامین عرفانی و مذهبی در اشعار ایشان وجود دارند. امام خمینی (ره) قبل از آن‌که به‌عنوان سیاست‌مداری توانا شناخته شوند، شخصیتی صاحب نظر در فقه، فلسفه و عرفان بودند که توانایی ایشان در شعرسرایی، پس از رحلت‌شان آشکار شد.

محمدعلی بهمنی: باید با توجه به جایگاه امام، بعضی از شعرها از دیوان ایشان حذف و استواری اشعارشان حفظ شود. چراکه بعضی از اشعار، ممکن است برای زمان کوتاهی با ارزش باشند و پس از آن اهمیت خود را از دست بدهند. این نکته دربارۀ همۀ شاعران صدق می‌کند و هرگز از ارزش سایر اشعار نمی‌کاهد و چه بسا باعث توجه بیش‌تر به قوت سایر اشعار نیز شود، اما در کل، غزلیات امام خمینی (ره) از پختگی و استواری خاصی برخوردارند.

مصطفی محدثی خراسانی نیز در گفت‌وگویی که سیزدهم خرداد ۱۳۹۸ در روزنامه خراسان به چاپ رسیده چنین گفته است: حضرت امام (ره) در کنار این‌که رهبر سیاسی مقتدر و توانمندی بوده‌اند، وجهۀ شاعرانه و لطیف هم داشته‌اند که شاید برای خیلی‌ها سوال باشد که چگونه این دو وجه به‌ظاهر متضاد می‌تواند در یک‌نفر جمع شود. قلۀ شعر فارسی، عرفان است و اگر از این منظر بخواهیم نگاه کنیم حضرت امام (ره) هم به عنوان کسی که اهل عرفان است، ارتباطش با شعر چیز غریبی نیست‌. از وجوه و مضامین خیلی برجستۀ شعر حضرت امام (ره) می‌توان به وجه عرفانی آن اشاره کرد، عرفان ایشان همان عرفان اسلامی است. خیلی مهم است توجه کنیم که عرفان ایشان از جنس عرفانی که مردم‌گریز باشد و زاویه‌نشینی اختیار کند نیست، بلکه عرفانی فعال و اجتماعی است که به‌دنبال اصلاح جامعه و بشریت است. عرفانی است که با مظاهر زهدفروشی و ریاکاری مبارزه می‌کند. همین نگاه را اگر بررسی کنیم در شعر حافظ بسیار متجلی است. از این منظر می‌توانیم بگوییم به شعر حافظ نزدیک‌تر است.

اشعاری برای ورود به دنیای عرفانی و اشراقی

اشعاری از امام خمینی (ره) که تبدیل به موسیقی شد

چهره‌های برجستۀ موسیقی کشور نیز بخشی از اشعار امام (ره) را با طنین صدای خویش در دنیای موسیقی، ماندگار کرده‌اند. باتوجه به این نکته که قالب غزل دربردارندۀ عاطفی‌ترین مضامین شعری است، عمدۀ اشعاری که در عرصۀ اجرا مورد توجه موسیقی‌دانان و خوانندگان قرار گرفته، غزلیات رهبر کبیر انقلاب است. برخی از آلبوم‌ها و قطعه‌های موسیقی که اشعار امام خمینی (ره) در آن‌ها به‌کار رفته است به شرح زیر است.

قطعۀ حدیث دل: آلبوم «سایۀ دوست» با صدای عبدالحسین مختاباد و موسیقی ارکستر سمفونیک تهران به یاد امام‌خمینی (ره) اجرا شده است. این آلبوم در سال ۱۳۹۰ از سوی مؤسسۀ فرهنگی‌هنری عروج منتشر شد. «حدیث دل» عنوان قطعه‌ای از این آلبوم است که براساس شعری از امام‌خمینی (ره) به همین نام خوانده شده است.

بر سر کوی تو ای می‌زده! دیوانه شدم / عقل را راندم و وابستۀ میخانه شدم

دور آن شمع دل‌افروز، چو پروانه شدم / به هوای شکن گیسوی تو شانه شدم

درد دل را به که گویم که دوایی بدهد؟ / ای گل باغ وفا! درد مرا درمان کن

جرعه‌ای ریز و مرا بندۀ نافرمان کن / راز می‌خوارگیم از همه‌کس پنهان کن

گوشۀ چشم به حال من بی‌سامان کن / باشد آن شاهد دلدار سرایی بدهد

قطعه‌ای از آلبوم یاد یار: «یاد یار» آلبوم موسیقی است که با صدای حسام‌الدین سراج اجرا شده است. قطعه‌ای از این آلبوم در سوگ امام خمینی (ره) ساخته شده است. این آلبوم در سال ۱۳۶۹ به وسیلۀ مرکز فرهنگی‌هنری عروج و مؤسسۀ فرهنگی‌هنری فجر انتشار یافت. رباعی «هم‌راز» در این قطعه خوانده شده است.

آن شب که همه میکده‌ها باز شوند / یاران خرابات هم‌آواز شوند

فارغ ز رقیب، در کنار محبوب / طومار فراق بسته، هم‌راز شوند

قطعۀ شِکوه: آلبوم «فاصله» با صدای محمد اصفهانی است که در سال ۱۳۷۸ ساخته و از سوی شرکت فرهنگی‌هنری پیام منتشر شد. «شِکوه» نام هشتمین قطعۀ این آلبوم است. غزل «انتظار» از امام‌خمینی (ره)، برای اجرا در این قطعه انتخاب شده است.

از غم دوست، در این میکده فریاد کشم / دادرس نیست که در هجر رُخش داد کشم

داد و بیداد که در محفل ما، رندی نیست / که برش شکوه برم، داد ز بیداد کشم

شادیم داد، غمم داد و جفا داد و وفا / با صفا منّت آن را که به من داد، کشم

عاشقم، عاشق روی تو نه چیز دگری / بار هجران و وصالت به دل شاد کشم

در غمت ای گل وحشی‌ِ من، ای خسرو من / جور مجنون ببرم، تیشۀ فرهاد کشم

مُردَم از زندگی بی تو که بامن هستی / طرفه‌سرّی است که باید بَرِ استاد کشم

سال‌ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید / انتظار فرج از نیمۀ خرداد کشم

قطعۀ دیدار: آلبوم شکوه در سال ۱۳۹۳ از سوی مؤسسۀ آوای هنر منتشر شد. «دیدار» عنوان قطعه‌ای از این آلبوم است که براساس غزل «جلوۀ دیدار» از امام‌خمینی (ره) خوانده شده است.

پرده برگیر که من یار توأم / عاشقم عاشق رخسار توأم

عشوه کن، ناز نما، لب بگشا / جانِ من! عاشق گفتار توأم

بر سر بستر من پا بگذار / منِ دل‌سوخته بیمارِ توأم

با وصالت، ز دلم عقده گشا / جلوه‌ای کن که گرفتار توأم

عاشقی سربه گریبانم من / مستم و مردۀ دیدار توأم

گر کُشی‌، یا بنوازی‌، ای دوست / عاشقم، یار وفادار توأم

هرکه بینیم خریدار تو است / من، خریدارِ خریدارِ توأم

قطعۀ شمع وجود: «حضور» آلبومی پرخواننده است. در این آلبوم که در رثای امام خمینی (ره) ساخته شده، یازده قطعه با حضور چهره‌های موسیقی کشور اجرا شده است. خواننده‌هایی نظیر محمد اصفهانی، مجید اخشابی، حمید غلامعلی، حسین زمان، بیژن خاوری، مهدی سپهر، امید سیاره، حسین بهادری، پرویز طاهری در این آلبوم خوانده‌اند. قطعۀ «شمع وجود» با صدای محمد اصفهانی و غزلی از حضرت امام (ره) به همین نام خوانده شده که مطلع آن چنین است:

آید آن روز که من هجرت از این خانه کُنم؟ / از جهان پر زده، در شاخ عدم لانه کُنم؟

آلبوم دیدار دوست: دیدار دوست، ساختۀ مهدی نظری و حسین زندی است. این آلبوم به مناسبت بیست‌وسومین سالگرد ارتحال ملکوتی بنیان‌گذار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) تولید شده است و سه خواننده به نام‌های مهدی نظری، مسعود نوریان و علی‌رضا وکیلی‌منش در آن به اجرا پرداخته‌اند. امتیاز این آلبوم موسیقی در این است که نه یک یا چند قطعۀ انتخابی، بلکه تمام قطعه‌های آن براساس اشعار امام ساخته شده است. این آلبوم از سوی دفتر موسیقی معاونت امور هنری و توسط انجمن موسیقی ایران تولید و منتشر شده است.

کد خبر 665150

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.