به گزارش خبرنگار ایمنا، جود بلینگهام پس از سه فصل عالی در بروسیا دورتموند، قرار است با چالش بعدی خود رو به رو شود. گزارش شده است که این بازیکن ۱۹ ساله در آستانه توافق با رئالمادرید بوده و سران لوس بلانکوس مطمئناند با تیم آلمانی بر سر قراردادی بین ۱۰۰ میلیون یورو (۸۸.۳ میلیون پوند / ۱۱۰.۴ میلیون دلار) تا ۱۲۰ میلیون یورو (۱۰۶.۰ میلیون پوند / ۱۳۲ میلیون دلار) به توافق میرسند.
بلینگهام همچنین مورد توجه منچسترسیتی و لیورپول بوده است، اما گفته میشود که این بازیکن فکر میکند که سانتیاگو برنابئو بهترین مکان برای پیشرفت او است. رئال مطمئناً در زمینه پرورش استعدادهای جوان، تاریخچه قوی دارد، ادواردو کاماوینگا، اورلین شوآمنی و فده والورده همگی زیر نظر کارلو آنچلوتی در این فصل شکوفا شدند.
بلینگهام با مثلثی از ستارگان، برای یک پیداکردن جایگاهی ثابت در خط هافبک، رقابت خواهد کرد، او قبلاً ثابت کرده است که میتواند در بالاترین سطح، برای دورتموند و انگلیس بازی کند، اما تاریخ نشان میدهد که دستیابی به موفقیت برای بلینگهام در پایتخت اسپانیا آسان نخواهد بود. تنها پنج بازیکن انگلیسی قبل از او برای رئال بازی کردهاند و همه آنها نتوانستند انتظارات را در محیطی برآورده کنند که اگر اوضاع خوب پیش نرود، میتواند به سرعت تبدیل به جهنم شود.
لوری کانینگهام
خیلی قبلتر از دوران کهکشانی، که رئال برای بازیکنانی مانند لوئیز فیگو، زین الدین زیدان و رونالدو هزینههای هنگفتی را پرداخت کرد، لوری کانینگهام با پیوستن به وستبروم با مبلغ ۹۵۰ هزار پوند، به گرانترین خرید باشگاه تبدیل شد.
پس از انجام این انتقال در سال ۱۹۷۹، شایعات حاکی از آن است که او در یک جدال، وینگر با استعدادی مثل خوزه آنتونیو کاماچو را در اولین جلسه تمرینی خود شکست داد، که همین اتفاق، راه را برای آیندهای روشن باز کرد. کانینگهام، پنج سال آینده دوران حرفهای خود را در برنابئو گذراند و در ۶۲ بازی ۱۹ گل به ثمر رساند.
رئال در اولین فصل کانینگهام، به دو قهرمانی لیگ و جامحذفی دست یافت، زیرا او با سرعت و مهارت فوقالعاده خود، تأثیری عالی بر تیم گذاشت. بارسلونا در آن سال یکی از قربانیان او بود، زیرا لوری، در شب پیروزی دو بر صفر خارج از خانه، برای رئال درخشید تا تماشاگران نیوکمپ این ستاره رقیب را تشویق کنند، شاهکاری که هیچ بازیکن دیگری از بلانکوس در تاریخ درخشان خود، موفق به انجام آن نشده است.
یک مصدومیت در نهایت منجر به قرض دادن کانینگهام به منچستریونایتد و اسپورتینگ خیخون شد، درست قبل از اینکه به طور کامل به مارسی فروخته شود. کانینگهام در ادامه برای لسترسیتی و رایو وایکانو بازی کرد و همچنین در طول دوران حرفهای خود ۶ بازی ملی برای انگلیس انجام داد.
او در سال ۱۹۸۹ در ۳۳ سالگی طی یک سانحه رانندگی، به طرز غمانگیزی کشته شد، اما میراث این بازیکن پابرجاست و همیشه جایگاه ویژهای در قلب هواداران رئال خواهد داشت.
استیو مک منمن
رئال تا نزدیک شدن به هزاره جدید، برای استعدادهای جدید به لیگ انگلیس توجهی نکرد، استیو مک منمن پس از ۹ سال حضور در خاطر لیورپولیها، توجه آنها را به خود جلب کرد. او در دوران حضورش در آن فیلد، جام حذفی و جام اتحادیه را به دست آورد، اما کیفیت بازیهایش شدیداً مورد توجه قرار گرفت، زیرا او در تیم از هم گسیخته قرمزها بازی میکرد که از منچستریونایتد و آرسنال عقب افتاده بود.
رئال نیز در زمان پیوستن او، باشگاه باثباتی نبود، رائول، اسطوره لوس بلانکوس نیز، به محض ورود به اسپانیا هشداری جدی به همتیمی جدیدش داد. او گفت: «اتاق رختکن، گودالی از دروغ، خیانت و نجوا است. "من برای بازیکنان جدیدی مانند استیو مک منمن که به باشگاه آمدهاند متأسفم. اگر مک منمن فکر میکند که به یکی از باشگاههای برتر جهان میآید، اشتباه بزرگی مرتکب شده است."
وینگر رئال، زندگیاش را در پایتخت اسپانیا، با یک پاس گل و یک گل در دو بازی اول خود آغاز کرد، اما آنها نتوانستند ثباتی در لیگ ایجاد کنند و جان توشاک بهای این کار را پرداخت. وینسنته دل بوسکه برای جایگزینی او در تیم به خدمت گرفته شد و مک منمن سپس نقشی حیاتی در درخشش لوس بلانکوس و راهیابی به فینال لیگ قهرمانان داشت.
رئال در نهایت در لالیگا ناکام ماند، اما پس از پیروزی سه بر صفر مقابل والنسیا در یک نمایش تماماً اسپانیایی، هفتمین جام اروپایی خود را بالای سر برد. مک منمن، دروازه حریف را باز کرد و برتری رئال را با یک ضربه والی عالی از بیرون محوطه جریمه، دو برابر کرد، قبل از اینکه رائول در اواخر بازی به میدان بیاید.
از آن لحظه به بعد، وضعیت مک منمن به عنوان یکی از اعضای کلیدی تیم دل بوسکه، امن بود. او پیش از رفتن به منچسترسیتی در سال ۲۰۰۳، به رئال کمک کرد تا دو قهرمانی لالیگا و یک جام اروپایی را کسب کند.
دل بوسکه طی مصاحبهای در سال ۲۰۱۵، دلیل تبدیل شدن مک منمن به یک اسطوره در برنابئو را اینطور خلاصه کرد: «او یک جنتلمن، یک مرد شگفتانگیز بود. استیو همیشه لبخند میزد، هرگز شکایت نمیکرد، او عالی بود، مانند یک رهبر تلاش میکرد، او با همه ارتباط خوبی داشت. او مردم را متحد کرد.»
دیوید بکام
دوران کهکشانی رئال، در تابستان ۲۰۰۳ در اوج بود و فلورنتینو پرز برای تکمیل یک تیم پر ستاره و پر از استعدادهای کلاس جهانی، یک بار دیگر دست به کار شد. او دیوید بکام را وارد تیم کرد، دیود، کسی بود که پس از کسب ۶ عنوان قهرمانی لیگبرتر و لیگ قهرمانان طی ۱۱ سال درخشان در منچستریونایتد، با ۲۵ میلیون پوند به برنابئو رفت.
رئیس رئال در مراسم رونمایی از بکام گفت: «او مرد زمان ما و نماد ستاره شدن امروزی است، و آنچه مسلم است این است که رئالمادرید بکام را به خدمت گرفته است زیرا او یک فوتبالیست بزرگ و یک حرفهای بسیار فداکار است.
بکام به اندازه زیدان نبوغش در کار با توپ و توانایی گلزنی رونالدو و رائول به رخ نمیکشید، اما او با سبک بازی و درخشش خود در ضربات ایستگاهی، به سرعت در دل هواداران مادریدی جا باز کرد.
با این حال، همانطور که معلوم شد، نامهای بزرگ جوایز بزرگی برای رئال به ارمغان نیاوردند. دوران حرفهای بکام در رئال با موفقیت در سوپرکاپ اسپانیا آغاز شد، اما او پس از آن، فقط یک جام دیگر به دست آورد. والنسیا در فصل ۰۴-۲۰۰۳ قهرمان لالیگا شد، قبل از اینکه بارسلونا تحت هدایت فرانک رایکارد، به قدرت برتر فوتبال اسپانیا تبدیل شود.
با این حال، بکام از آخرین فصل خود در لذت برد، زیرا لوس بلانکوس برای ربودن عنوان قهرمانی از سرسختترین رقبای خود در ۰۷-۲۰۰۶، دست به هر کاری زدند. فابیو کاپلو در ابتدای فصل فقط از کاپیتان انگلیس به اندازه کافی استفاده کرد. پس از اینکه در ژانویه اعلام شد که او با انتقال به تیم ال ای گلکسی در لیگ MLS آمریکا موافقت کرده، به نظر میرسید که او آخرین فصل خود را در اسپانیا سپری کرده است.
اما بکام به مبارزه خود ادامه داد و یکی از نیروهای محرکه رئال برای رسیدن به سی امین عنوان قهرمانی در لالیگا بود، که آنها به لطف برتری بر بارسا در بازی رودررو، جام آن دست یافتند.
طبق گزارشها، رئال در دوران حضور بکام در باشگاه، بیش از ۶۰۰ میلیون دلار از فروش کالاهای تجاری به دست آورد و او تا به امروز یک چهره محبوب در مادرید باقی مانده است.
مایکل اوون
یک سال پس از آمدن بکام، رئال تصمیم گرفت که او را با هم تیمی خود در انگلیس یعنی مایکل اوون، که در لیورپول به یکی از بهترین مهاجمان اروپا تبدیل شده بود، در ترکیب جا بیاندازد. این مرد، ۱۵۸ گل در ۲۹۷ بازی در تمام رقابتها برای قرمزها به ثمر رساند و تنها چهارمین بازیکن انگلیسی شد که توانسته توپ طلا را پس از ارائه یک نمایش فوقالعاده در ۰۱-۲۰۰۰ برنده شود.
این زمانی بود که رئال در ابتدا شروع به ردیابی اوون کرد، درست زمانی که او در اوج قدرت خود بود، یک مهاجم برق آسا سریع و پویا با خونسردی که کمترین اشتباه را در مقابل دروازه حریفان مرتکب میشد. وقتی سرانجام رئال موفق شد با او قرارداد ببندد، افول اوون شروع شد. مصدومیتهای شدید، او را در آخرین فصل حضورش در لیورپول با مشکلات زیادی رو به رو کرد و به نظر میرسید که از بهترین فرم خود، فاصله گرفته است.
مبلغ ناچیز ۸ میلیون پوندی که رئال برای جذب اوون پرداخت کرد، این موضوع را منعکس کرد و او چند ماه اول خود را در برنابئو روی نیمکت گذراند. مایکل، در شش بازی اول خود برای این باشگاه موفق به گلزنی نشد، اما در نهایت موفق شد رئال را به پیروزی یک بر صفر مقابل دینامو کیف در لیگ قهرمانان اروپا در اکتبر آن سال برساند که به او اعتماد به نفسی بیش از حد، تزریق کرد.
اوون در هشت بازی بعدی خود ۶ گل به ثمر رساند و در نهایت با ثبت آمار ۱۶ گل در تمام رقابتها، فصل را به پایان رساند. او با وجود تنها ۲۰ بازی، دومین گلزن رئال در لالیگا پس از رونالدو بود، اما هرگز در اسپانیا نتوانست جا بیافتد و ورود روبینیو و خولیو باپتیستا در تابستان، بازگشت مایکل به لیگبرتر را اجتناب ناپذیر کرد.
اوون در سال ۲۰۱۳ به رسانه Off the Ball گفت: "خانواده من سختی زیادی کشیدند. میتوانستم کتابی در مورد آن سال بنویسم. از فوتبال لذت میبردم اما خانوادهام میخواستند به خانه برگردند." (یعنی بازی برای منچستریونایتد و استوک سیتی قبل از بازنشستگی در ۳۳ سالگی پس از تجربه مصدومیتهای جدی که واقعاً آزار دهنده بود.
جاناتان وودگیت
اندکی پس از جدایی اوون، رئال برای جذب ستاره انگلیسی دیگر، به لیگبرتر رجوع کرد و جاناتان وودگیت را با ۱۳ میلیون پوند از نیوکاسل گرفت. سر بابی رابسون، رئیس باشگاه، پس از رفتنش گفت: "هیچکس از جدایی او خوشحال نیست، زیرا ما میدانیم که چه کسی را از دست دادهایم. در بهترین حالت، او بهترین ستاره در کشور است."
در حقیقت، وودگیت هرگز واقعاً این شانس را نداشت که کیفیت خود را در ورزشگاه سنت جیمز پارک نشان دهد. او در لیدز یونایتد خود را به عنوان یک مدافع برجسته ثابت کرد، اما دوران ۱۸ ماهه چنین بازیکنی، در نیوکاسل تحت الشعاع مصدومیت قرار گرفت.
منتقدان نمیتوانستند بفهمند که چرا رئال به وودگیت علاقه دارد، کسی که حتی بخش بزرگی از رسانههای اسپانیایی قبل از انتقالش به برنابئو هم او نمیشناختند. این چیزی شبیه به معجزه بود که جاناتان حتی نتوانست مراحل پزشکی خود را پشت سر بگذارد، زیرا در اسپانیا به دلیل پارگی عضله ران خود، در تستها رد شد، اما پرز اصرار داشت که "او تا سه هفته دیگر بازی خواهد کرد". وودگیت پس از ناکامیهای متعدد، با کسب بهبودی خود، در کل فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۵ بازی کرد.
وودگیت سرانجام در تابستان به آمادگی کامل خود بازگشت و اولین بازی خود را برای رئال در ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۵ در برابر اتلتیک بیلبائو انجام داد، آن هم درست وقتی که حدود ۱۷ ماه از آخرین حضورش در مسابقات میگذشت. قرار گرفتن در کنار فرانسیسکو پاوون در قلب دفاع در مقابل دیدگان تماشاگران برنابئو، مطمئناً برای وودگیت عالی بود، اما تعداد کمی از آنها انتظار داشتند که این بازیکن تا این حد تماشایی و آماده بازی کند.
وودگیت تنها در ۱۳ بازی دیگر برای رئال حضور داشت زیرا مصدومیت همچنان آزارش میداد و پس از خروجش در سال ۲۰۰۷، توسط خوانندگان روزنامه اسپانیایی مارکا به عنوان بدترین خرید قرن بیست و یکم انتخاب شد.
میراث بلینگهام چه خواهد بود؟
کانینگهام و بکهام خیلی در اوج برای رئال بازی نکردند، اما هر دو اثری ماندگار در برنابئو بر جای گذاشتند. برای اینکه بلینگهام همین کار را بکند، این بازیکن نمیتواند اجازه دهد که هیاهوی اطرافش روی او تأثیر بگذارد.
ستاره دورتموند در تمام مدت حضورش در آلمان و تیم ملی انگلیس به دلیل سنش، بلوغ خوبی از بازیاش نشان داده است و باید در هنگام ورود به برنابئو، سطح خود را حفظ کند. رئال زیر ذرهبینترین باشگاه در فوتبال جهان است و وقتی بلینگهام آن پیراهن معروف سفید را به تن میکند، کانون توجهات به شدت روی او متمرکز خواهد شد. به ازای مبلغی که باشگاه قرار است برای او بپردازد، انتظار میرود که جود برای تیمش بدرخشد.
اگر بلینگهام نتواند این کار را انجام دهد، رسانههای اسپانیایی مانند ادن هازارد، لوکا یوویچ و جیمز رودریگز، به سرعت به سراغ بلینگهام خواهند رفت. او برای دورتموند هم در بوندسلیگا و هم در لیگ قهرمانان اروپا فوقالعاده بود و در جام جهانی ۲۰۲۲ بازیکن برجسته انگلیس بود.
صعود به یک سطح بالاتر فقط به بلینگهام کمک میکند تا پیشرفت کند و برخلاف بکهام، او در شرایطی عالی به تیم رئال میپیوندد. با یک یا دو بازیکن دیگر در تابستان، رئال شانس برتری بر بارسلونا در لالیگا را برای فصل آینده خواهد داشت و میتواند در لیگ قهرمانان اروپا نیز همچنان درخشان ظاهر شود.
بلینگهام کیفیت و اعتماد به نفس لازم را برای رهبری تیم خود دارد. انگار او برای این چالش متولد شده است و اگر به مسیر فعلی خود ادامه دهد، تبدیل به یکی از بزرگترین هافبکهای نسل خود خواهد شد.
نظر شما