بازخوانی یک جنایت

«دولت‌مردان ایران که معمولاً در رابطه با رسانه‌های غربی همکاری کمی نشان می‌دادند. این بار ده‌ها خبرنگار و عکاس را با بالگرد به حلبچه بردند تا به گفته یکی از مقام‌های ایرانی به دنیا نشان دهند که صدام و رژیم او تا چه اندازه بی‌رحم و شیطان صفت است».

به گزارش خبرنگار ایمنا و براساس یادداشتی که مصطفی سجاد، پژوهشگر دفاع مقدس در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده است: «‌این یک همچون حیوانی است که مملکت خودش را، افراد خودش را، اشخاصی که مربوط به خودش هستند، آن‌ها را بمباران می‌کند، بمباران شیمیایی می‌کند. (پیام نوروزی حضرت امام خمینی (ره) ۱۳۶۷)

در آن زمان به ندرت اتفاق می‌افتاد که خشم مقدس امام خمینی (ره) در خارج از جهان تشیع نیز گوش شنوایی داشته باشد و مخاطبی را در جهان پیدا کند، اما این موقعیت که باعث شد مجله اشپیگل آلمان و روزنامه گاردین انگلستان به آن واکنش نشان دهند را دشمنی پدید آورد که زمامدار جنایتکار آن صدام بود.

اما ماجرا چه بود؟ در بیست‌وپنجم اسفندماه سال ۱۳۶۶ و طی روزهای پایانی جنگ ایران و عراق، بمباران شیمیایی، توسط نیروهای تحت امر صدام در شهر حلبچه کردستان عراق اتفاق افتاد. این بمباران بخشی از عملیات گسترده‌ای به نام عملیات انفال بود که بر ضد ساکنان مناطق کردنشین عراق انجام گرفت.

توقف پیشروی نیروهای ایرانی و پیشمرگه‌های کرد از دیگر اهداف این عملیات بود. در پی عملیات والفجر ۱۰ و تصرف بخش‌هایی از کردستان عراق به دست رزمندگان ایرانی در اواخر سال ۱۳۶۶ که منجر به استقبال مردم این مناطق از نیروهای ایرانی شد، صدام حسین به پسر عمو و معاون خود، علی حسن‌المجید معروف به علی شیمیایی، دستور بمباران شیمیایی این مناطق را داد.

در پی این حمله حدود پنج هزار تن از مردم حلبچه که عموماً غیرنظامی بودند، کشته شدند. بر اساس بررسی‌های سازمان ملل متحد، در این حمله، از گاز خردل و چند ماده شیمیایی عامل اعصاب نامعلوم، استفاده شده است. این حمله از سوی دادگاه عالی کیفری عراق به صورت رسمی به‌عنوان نسل‌کشی مردم کرد عراق شناخته شد.

فرمانده این عملیات توسط دادگاه عراق، به دلیل صدور فرمان انجام عملیات، گناهکار شناخته و در سال ۲۰۱۰ اعدام شد. حمله شیمیایی به حلبچه، همچنان به عنوان بزرگترین حمله شیمیایی مستقیم به یک منطقه مسکونی در تاریخ باقی مانده است.

پیش از حملات شیمیایی، شهر به مدت دو روز با بمب‌های متعارف و آتش‌زا بمباران شد. ظاهراً علی حسن‌المجید می‌خواست شیشه ساختمان‌های شهر شکسته شود، تا امکان مقاومت در مقابل گازهای سمی به حداقل برسد.

این حمله ۴۸ ساعت پس از تصرف حلبچه توسط رزمندگان ایرانی، انجام شد. در این عملیات از هواپیماهای میگ، میراژ و بالگرد استفاده شد و به گفته مقامات پیشمرگه و شاهدان عینی، در طول این عملیات پنج ساعته، مناطق مسکونی شهر، بارها و طی چندین مرحله، بمباران شده‌اند. دود حاصل از این حملات، در ابتدا سیاه، سفید و سپس زرد و با ارتفاعی تا ۵۰ متر، توصیف شده است.

نیروی هوایی عراق در این حمله، انواع مواد شیمیایی از جمله گازهای اعصاب مانند وی ایکس، سارین و تابون، و گاز خردل، را به‌کار برد. افراد حاضر در منطقه اظهار داشته‌اند که در ابتدا بویی شبیه بوی سیب تازه احساس کرده‌اند و قربانیان حملات به شکل‌های متفاوتی آسیب دیده یا جان باخته‌اند. برخی از قربانیان، به سرعت جان باخته و برخی نیز پس از گذشت چند دقیقه درگذشته‌اند. عوارضی همچون خنده ممتد، تاول، سوختگی، تنگی نفس، سرفه، کوری و استفراغ سبز رنگ در قربانیان، مشاهده شده که این موضوع، احتمال استفاده همزمان از چندین عامل شیمیایی را تقویت می‌کند. آسیب دیدگان و مجروحان، عمدتاً برای درمان به تهران فرستاده شدند و بر اساس نشانه‌ها، عموم آنها در معرض گاز خردل قرار گرفته بودند.

صدام حسین در واقع ساکنان کرد حلبچه را مجازات کرد، زیرا به گفته یکی از سخنگویان دولت بغداد این مردم نه تنها در برابر «اشغال شهر توسط نیروهای ایرانی» مقاومت نکردند بلکه «از اشغالگران با هلهله و شادی» استقبال کرده بودند و البته این همدلی مردم حلبچه با ایران تعجبی نداشت، چرا که این نیروهای تحت امر حضرت امام خمینی (ره) و رزمندگان کرد بودند که ساکنان حلبچه را از شر آن حاکم جلاد عراق آزاد کردند.

یک مقام بلندپایه عراقی با کمال وقاحت در فروردین‌ماه سال ۱۳۶۷( قبل از پایان جنگ) در دیدار خود با خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل سازمان ملل، به صورت رسمی اعتراف به استفاده عراق از سلاح شیمیایی کرد.

این حمله حدود ۳۲۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر را کشت و نزدیک به ۷۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ نفر را زخمی و مصدوم کرد که اکثراً از غیرنظامیان بودند؛ صدها تَن دیگر هم در سال‌های بعد بر اثر عوارض و بیماری کشته شده و یا با نقص عضو به‌دنیا آمدند. پیش از حمله شیمیایی حلبچه، دست‌کم ۲۱ حمله شیمیایی دیگر توسط حکومت بعث عراق، علیه کردها انجام گرفته بود که هیچ‌یک از آنها با واکنشی جدی از سوی جامعه جهانی مواجه نشده بود.

روزنامه گاردین چاپ لندن گزارش این جنایت فجیع را همراه با عکس‌هایی به چاپ رساند و نوشت: «هیچ جراحتی و خونی و اثری، از انفجار روی اجساد دیده نمی‌شود. اجساد ده‌ها مرد، زن، کودک و حیوانات دست‌آموز در سطح منازل و خیابان‌های این بخش دورافتاده در کردستان عراق تحت اشغال ایران را پوشانیده‌اند. پوست این اجساد به طرز عجیبی تغییر رنگ داده و چشم‌هایشان باز و خیره، چرک خاکستری رنگی از دهانشان بیرون زده و انگشتان دست آنها به طرز عجیبی کج و کوله است. این طرف، مادری بچه‌اش را برای آخرین‌بار در آغوش فشرده و آن طرف پدری خود را سپر نوزادی، از آنچه نمی‌دانستند چیست، کرده است.»

همچنین خبرگزاری فرانسه نوشت: «حلبچه شهری از کردستان عراق گویی شهری منجمد شده است و ساکنان در خوابی عمیق فرو رفته‌اند.»

این شدیدترین عملیات از نوع جنگ شیمیایی به شمار می‌فت که از زمان جنگ اول جهانی انجام گرفته بود. در جنگ اول جهانی نیز جبهه‌های غرب گرفتار چنین حملاتی شده و ده‌ها هزار آلمانی، فرانسوی و بریتانیایی کشته و یا نابینا شدند و یا تا آخر عمر از پیامدهای مسمومیت گازی رنج کشیدند. تصاویر جسدهای مچاله شده و نوزادان مرده در آن خیابان‌های خاکی شهر به همه دنیا ارسال شد.

دولت‌مردان ایران که معمولاً در رابطه با رسانه‌های غربی همکاری کمی نشان می‌دادند. این بار ده‌ها خبرنگار و عکاس را با بالگرد به حلبچه بردند تا به گفته یکی از مقام‌های ایرانی به دنیا نشان دهند که صدام و رژیم او تا چه اندازه بی‌رحم و شیطان صفت است. آن تصاویر دلخراش از پدر و مادرانی که برای حفاظت از فرزندانشان خود را به روی آنها انداخته بودند و البته همه آنها جان خود را از دست داده بودند، دنیا را تکان داد.

کد خبر 648237

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.