به گزارش خبرنگار ایمنا، اواسط دی‌ماه امسال، مرد جوانی به پلیس آگاهی مراجعه کرد و هنگامی که مقابل ماموران قرار گرفت، گفت: همسرم ۲۰ روز قبل از خانه خارج و به طرز مشکوکی ناپدید شده است. همچنین مکان‌هایی که احتمال دادیم همسرم به آنجا رفته است را گشتیم، اما اثری از او پیدا نکردیم.
پس از اظهارات این مرد جوان، موضوع رسیدگی به این پرونده در دستورکار محمدتقی شعبانی، بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جرایم جنایی، قرار گرفت و خیلی زود اقدامات فنی و مخابراتی آغاز شد. بررسی‌های بیشتر تیم جنایی حکایت از آن داشت که زن گمشده با مرد جوانی در ارتباط بوده و در این چند روزی که فقدان او به پلیس اعلام شد، این مرد جوان را در محله رابط کریم ملاقات کرده است.
تیم جنایی پس از کشف این سرنخ مهم، مخفیگاه مرد جوان را ردیابی و او را در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر کردند. بررسی‌ها در رابطه با زن گمشده ادامه داشت تا اینکه صبح امروز شنبه یکم بهمن، تنها متهم پرونده به شعبه هفتم دادسرای امور جنایی منتقل شد و در تحقیقات ابتدایی با تناقض‌گویی ادعا کرد: با زن جوان ارتباط داشتم و او را به قتل رساندم. روز حادثه با یکدیگر قرار گذاشتیم و با ماشینم به سمت رباط کریم رفتیم که در آنجا با یکدیگر مشاجره لفظی پیدا کردیم. ناگهان زن جوان شالش را روی صورتش گذاشت و اقدام به خودکشی کرد که در این لحظه من هم دستم را روی شال گذاشتم. قصد کشتن او را نداشتم، اما متوجه شدم او به قتل رسیده است.
در ادامه تحقیقات مشخص شد که قاتل پس از به‌قتل رساندن زن جوان، جسد او را داخل یک گونی گذاشته و گونی را در حوالی شهریار رها کرده است. در ادامه نیز مشخص شد ماموران پلیس موفق به کشف جسد مقتوله در محل مدنظر شده‌اند. در این میان، تیم جنایی به خاطر اظهارات ضد و نقیض متهم احتمال دادند که قاتل با زن جوان در خودروی مدنظر به‌صورت لفظی با یکدیگر مشاجره داشتند و در این میان مرد جوان دست به جنایت هولناکی زده است.
با دستور محمدتقی شعبانی جسد مقتول برای معاینات دقیق‌تر به پزشکی قانونی منتقل شد و متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
درگیری مسلحانه دو طایفه
سرهنگ فرشاد کاظمی، فرمانده انتظامی ماهشهر، اظهار کرد: در پی وقوع یک فقره درگیری مسلحانه طایفه‌ای در شهرستان ماهشهر که به مجروح شدن پنج نفر از طرف درگیری منجر شد، موضوع به‌صورت ویژه در دستورکار ماموران پلیس قرار گرفت. ماموران پلیس با اشراف اطلاعاتی و تحقیقات میدانی گسترده، عاملان تیراندازی و طرفین درگیری را شناسایی کردند.
وی افزود: کمتر از ۲۴ ساعت ماموران انتظامی با هماهنگی مقام قضایی طی چندین عملیات منسجم، سه نفر از عاملان اصلی تیراندازی را در مخفیگاه دستگیر کردند. در بازرسی از مخفیگاه متهمان، دو قبضه سلاح شکاری استفاده‌شده در درگیری و یک دستگاه موتورسیکلت سرقتی کشف و متهمان پس از تشکیل پرونده به مراجع قضایی معرفی شدند.
رابطه سیاه و اجباری راننده با پسر دانش‌آموز
افشین خسروی، دادستان عمومی و انقلاب کوهدشت، در ارتباط با ارتکاب آزار و اذیت در این شهرستان اظهار کرد: یک دانش‌آموز هشت‌ساله در کوهدشت هنگام رفتن به خانه و پس از سوار شدن به خودروی فردی ناشناس، به مکانی نامعلوم انتقال داده می‌شود و مورد آزار و اذیت این فرد قرار می‌گیرد.
وی با بیان اینکه متهم راننده سرویس مدارس کوهدشت نیست، افزود: دستگیری متهم با شکایت خانواده قربانی در دستور دادستانی این شهرستان قرار گرفت و با صدور دستورات لازم توسط پلیس آگاهی شناسایی و دستگیر شده است. متهم به اتهام آدم‌ربایی و آزار و اذیت در بازداشت است.
دادستان عمومی و انقلاب کوهدشت تصریح کرد: پرونده مجرم که ۲۵ساله بوده در حال سیر مراحل قانونی و تحقیقات است و به محض تکمیل شدن برای صدور حکم نهایی به دادگاه اعلام می‌شود.
اجاره دادن دختر توسط مادر
بردستانی، سرپرست اداره بهزیستی سیرجان، اظهار کرد: طی برنامه شناسایی تکدی‌گرانی که کودک به همراه دارند، یک دختر خردسال ایرانی چهارساله در برنامه شناسایی توسط عوامل اورژانس اجتماعی پیدا شد و پرسنل اورژانس اجتماعی سیرجان به مدت سه هفته این کودک را در حین تکدی‌گری در چهارراه مکی‌آباد سیرجان زیر نظر داشتند.
وی افزود: این دختر خردسال که توسط مادر معتادش برای تکدی‌گری به سایر افراد معتاد واگذار می‌شد، پس از شناسایی به مرکز مداخله فوریت‌های اجتماعی سیرجان منتقل شد. درآمد کودکان متکدی به‌طور معمول صرف اعتیاد افراد بزرگسال می‌شود، به همین علت این نوع کمک نه‌تنها جنبه سازنده‌ای ندارد، بلکه موجب افزایش تعداد کودکان اجاره‌ای و گسترش اعتیاد خواهد شد.
حمله خونین عروس به مادرشوهر
چندی قبل مردی جوان راهی اداره پلیس تهران شد و گفت سارقی به مادرش حمله کرده و او را به کما فرستاده است.
وی توضیح داد: پس از فوت پدرم، مادرم به‌تنهایی در خانه‌اش زندگی می‌کرد، اما امروز (روز حادثه) که برای سر زدن به او به خانه‌اش رفتم با پیکر نیمه‌جان مادرم مواجه شدم. سر و صورتش خون‌آلود بود و از هوش رفته بود.
وی را به بیمارستان رساندم، اما پزشکان گفتند که وی به‌دلیل ضربه سنگینی که به سرش اصابت کرده به کما رفته است. پس از بررسی خانه متوجه شدم که طلاهای مادرم سرقت شده و ظاهرا سارقی وارد خانه او شده و پس از ضرب و شتم مادرم دست به سرقت از آنجا زده است.
با اظهارات این مرد، پرونده‌ای در شعبه پنجم دادسرای ناحیه ۳۴ تهران تشکیل و تحقیقات کارآگاهان پلیس برای شناسایی سارق آغاز شد. در حالی که تحقیقات ادامه داشت، زن سالخورده به هوش آمد و از خطر مرگ نجات یافت. او در تحقیقات اسرار سرقت خونین از خانه‌اش را فاش کرد و گفت که سارق، عروسش بوده است.
وی توضیح داد: روز حادثه عروسم که از سال‌ها قبل با او اختلاف داشتم به خانه‌ام آمد. بحث اختلافات قدیمی را پیش کشید و مشاجره‌مان شد و او مرا کتک زد و در آخر با مجسمه ضربه‌ای به سرم زد که از هوش رفتم. وقتی چشمانم را باز کردم در بیمارستان بودم و فهمیدم حدود سه هفته در کما بوده‌ام. عروسم پس از این ماجرا طلاهایم را سرقت کرده و با قیچی النگوهایم را بریده و فرار کرده بود.
با اظهارات این زن، عروس وی تحت تعقیب قرار گرفت، اما فراری شده و به یکی از شهرستان‌ها گریخته بود که در ادامه، مخفیگاهش شناسایی و دستگیر شد. او تصور می‌کرد که مادرشوهرش را به قتل رسانده و برای همین پا به فرار گذاشته بود. وی پس از دستگیری گفت: مادرشوهرم از همان ابتدا مخالف ازدواج من و پسرش بود و خیلی مرا اذیت می‌کرد.
حتی یک بار مرا کتک زد و باعث شد به‌شدت مصدوم شوم. برای همین از او کینه به دل داشتم تا اینکه روز حادثه برای انتقام‌جویی به خانه‌اش رفتم. آن روز مادرشوهرم را به باد کتک گرفتم و طلاهایش را سرقت کردم و وقتی از خانه‌اش خارج شدم فکر می‌کردم که او را کشته‌ام. به همین دلیل با شوهرم یک دعوای صوری راه انداختم و به حالت قهر خانه را ترک کردم و به یکی از شهرها گریختم و در این مدت تصور می‌کردم قاتل هستم و عذاب وجدان داشتم تا اینکه دستگیر شدم و فهمیدم او زنده است.
براساس این گزارش، عروس انتقام‌جو با قرار قانونی بازداشت شده و در اختیار ماموران اداره آگاهی تهران قرار گرفته است.
نظر شما