به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس یادداشتی که سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس مسائل بینالملل در خصوص «چالشهای نتانیاهو برای تشکیل کابینه» در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده است: «یکی از مهمترین دلایل این نگاه منفیِ واقعبینانه است که سنخیتی که در کابینههای گذشته رژیم صهیونیستی وجود داشت، حالا دیگر وجود ندارد. در حقیقت وجود تندروها که نگاه کاملاً مذهبی به مسائل سیاسی دارند با نگاه سکولار نتانیاهو کاملاً متفاوت بوده و تشکیل کابینه به این شکل بسیار دشوار است.
نتانیاهو نمیتواند همه نظرات و تجربیات و شناختی که از افراد دارد را به میدان بیاورد و کابینه تشکیل دهد. وی نمیتواند تمام نظرات خود را زیر پا بگذارد و با یک نگاه تندرو و یک کابینه کاملاً غیرهمراه، دولت تشکیل دهد.
در واقع نتانیاهو از یک طرف در تفکرات و تجربیات خودش مانده است و طرف دیگر مسئله تندروهایی هستند که باید با این کابینه کار کنند و آن را به رسمیت بشناسند و به آن رأی اعتماد بدهند.
شرایطی که نتانیاهو دارد بسیار شکننده است و به این دلیل افراد واقعبینی که وضعیت داخلی رژیم صهیونیستی و جایگاه خارجی آن را میشناسند، با وجود شناختی که از افرادی که ادعای وزارت جنگ و وزارتخانههای مهم و اساسی دارند، متوجه این مسئله هستند که کابینه احتمالی نتانیاهو نمیتواند موفق باشد و دچار مشکلات خواهد شد. این مشکلات از ابتدا هم برای تشکیل کابینه، هم برای همراه کردن اعضای کابینه و هم برای اقداماتی که در حوزههای مختلف لازم است، قابل تصور بود. یکی از مهمترین مشکلات رژیم صهیونیستی قوامنیافتگی، بیتمدنی، بیپشتوانه بودن و سست بودن اصل وجودی این رژیم جعلی در سرزمینی است که تعلقی به آن ندارد.
در تعریف دولت-ملت گفته میشود که باید ملتی در یک جغرافیا حضور و نسبت به آن تعصب و غیرت داشته باشند و بتوانند این کشور را به توسعه برسانند. امروز در جغرافیای اشغالی فلاشاها و مردمی حضور دارند که تعلق خاطر به این سرزمین، به این تفکر و به این ایدئولوژی ندارند.
در سرزمین اشغالی سهگونه افراد در کنار یکدیگر جمع شدهاند. ابتدا تندروهایی که این خاک و این تفکر را به دلیل مسائل (جعلی) گذشته و تعلقاتی که در حوزه مسائل ایدئولوژی برایشان ایجاد کردهاند، میپرستند. دوم کسانی که هیچ احساس تعلقی به این خاک اشغالی ندارند و سوم کسانی که احساس بیهویتی میکنند. به بیان دیگر در سرزمینهای اشغالی سهگونه مختلف از مردم هستند که قادر نیستند با هم یک هویت مشترک، یک علایق مشترک، یک آرمان مشترک و یک چشمانداز و آینده مشترک در کنار یکدیگر بسازند.
مهاجرت معکوس و تفاوتی که بین قومیتها و نژادهای مختلف در این سرزمین وجود دارد از مشکلات دیگر این رژیم است. در سرزمینهای اشغالی تندروهایی زندگی میکنند که خود را مالک سایر انسانها میدانند و معتقدند اقوام دیگر برده و خدمتکار آنها هستند. یکی از اصلیترین مشکلات رژیم صهیونیستی، حالا تأمین امنیت در سرزمینهای اشغالی است. مؤلفه امنیت که رژیم صهیونیستی سالهای سال به آن افتخار میکرد امروز در گستره این سرزمین اشغالی خدشهدار شده است.
روزی نیست که مشکلات و درگیریهای امنیتی در این گستره خاکی به وجود نیاید. در همین روزهای اخیر در نقاط مختلف در این سرزمین نه چندان بزرگ، اقدامات امنیتی به وجود آمده است که هرکدام شکنندگی و مشکلات داخلی رژیم صهیونیستی را افزایش داده است.
فراموش نکنیم مردمی که حالا در سرزمینهای اشغالی زندگی میکنند، روزی چیزی جز آرامش و آسایش برایشان اهمیت نداشت و امروز میبینید در نقاط مختلف کرانه باختری به صورت دائمی عملیات انجام میشود و در نقاط مختلف آن بمبگذاری میشود. این مشکلات برای رژیم صهیونیستی در جایی رخ میدهد که خیال آنها از بابت آن راحت بود، چرا که در آنجا کسانی زندگی میکردند که در دامان تربیتی آنها رشد یافتند و از آنجا یک گلوله به سمتشان شلیک نمیشود. مسئولین اداره کننده آنجا همراهانی بودند برای رژیم صهیونیستی و امروز اختیارات خود را سست و بیپایه احساس میکنند.
طبق آمار روزانه، صدها عملیات مقاومتی علیه صهیونیستها انجام میشود که بسیاری از آنها مسلحانه است و به نتیجه میرسد و اکنون رژیم صهیونیستی مجبور شده ۶۰ درصد ارتش خود را به همراه پلیس برای تأمین امنیت در کرانه باختری مستقر کند و این به این معنا است که ۶۰ درصد ارتش این رژیم در پادگان نیست و این یعنی افزایش هزینههای این رژیم.
در دوره نخستوزیری جدید نتانیاهو به دلیل حضور تندروها در رأس قدرت و به واسطه شعارهای تندی که وی در انتخابات داد تا به قدرت برسد و به دلیل زیر سوال بردن اقدامات دولت قبل، این حس در جامعه صهیونیستی القا شده است که در مقابل مقاومت بسیار ناتوان شدهاند. برهمین اساس این حس باعث میشود که این رژیم دست به اقداماتی بزند که باعث انسجام بیشتر مقاومت میشود.
جریانهای مقاومت، عملیاتهای خود را در کرانه باختری افزایش خواهند داد. امروز اداره کرانه باختری برای رژیم صهیونیستی یک نقطه بسیار دشوار شده است. علی رغم اینکه در سالهای گذشته احساس میشد که هیچ اقدامی در کرانه باختری به وقوع نخواهد پیوست اما امروز میبینیم عملیاتهای مقاومتی و مسلحانه بزرگی در آن رخ میدهد. طبق گزارش منابع امنیتی رژیم صهیونیستی هر ماه حدود هزار عملیات ضد صهیونیستی در کرانه باختری طراحی میشود که بسیاری از آنها اساساً برای جلوگیری از پیامدهای آن بر افکار عمومی، رسانهای نمیشوند.
ناامنی تا جایی افزایش یافته است که دولت وابسته به رژیم صهیونیستی یعنی تشکیلات خودگردان در آن دیگر کمترین فعالیت و تأثیر را دارد. بیماری و ناتوانی محمود عباس از یک سو و ناتوانی تشکیلات خودگردان در سرکوب مقاومت و بیاعتمادی که این تشکیلات به رژیم صهیونیستی پیدا کرده است از سوی دیگر نشان میدهد که مواضع مقاومت در کرانه باختری و سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ و غزه تقویت بیشتری خواهد یافت. با توجه به شرایط به وجود آمده، اعراب ۱۹۴۸ منسجمتر خواهند شد و تلاش میکنند مطالبات خود را در مقابل اقداماتی که افراد ضدعرب و تندروی دولت آینده اجرا میکنند، افزایش دهند.
عربهای ۱۹۴۸ برخلاف دوره قبل نتوانستند آرای قابل توجهی را در انتخابات کنست به دست بیاورند اما تلاش آنها در حوزه سیاسی و اجتماعی به طور قطع افزایش مییابد. با وجود این کابینه، تنفر عربهای ۴۸ از دولت صهیونیستی بیشتر خواهد شد و مطمئناً مطالبات آنها مطالبات مسالمتآمیزی نخواهد بود و ممکن است اقداماتی انجام دهند که دولت مجبور شود مجدداً پس از دو سال انتخابات برگزار کند.
دولت آینده نتانیاهو بسیار شکننده است؛ چرا که ضد عرب بودن اعضای این کابینه، انسجام عربها و نوع مطالباتشان دولت رژیم صهیونیستی را به مسیری خواهد برد که مشکلات عدیدهای به وجود خواهد آورد.
انسجام بیشتر و حمایتهای کشورهای عربی و اسلامی در نخستوزیری آینده نتانیاهو افزایش خواهد یافت. هر چقدر پشتیبانی مادی و معنوی از مقاومت فلسطین در منطقه افزایش یابد کفه ترازو به نفع مقاومت سنگینی بیشتری خواهد کرد.
اگر به بیانیههای مقاومت پس از انتخاب کنست و انتخاب تندروها در هفتههای اخیر توجه کنیم، انسجام و آمادگی را در این بیانیهها به وضوح مشاهده میکنیم و این نشاندهنده این است جریان مقاومت در داخل آمادگیهای خود را هر روز بیشتر خواهد کرد.»
نظر شما