به گزارش خبرنگار ایمنا، حدود ۱۲ سال پس از آنکه نام کشور قطر به عنوان میزبان جامجهانی ۲۰۲۲ قطر مطرح شد، کمتر کسی فکر میکرد کشوری با جمعیت کم و شرایط آب و هوایی خاص موفق به برگزاری این آوردگاه جهانی شود، اما مدیران قطری طی سالها تلاش موفق شدند این مهم را به سرانجام برسانند و در تمام ابعاد از مزایای آن بهره ببرند.
روزهای اخیر خبرگزاری ایمنا میزبان کارشناسان حوزه مختلف ورزش بود و میزگردی با عنوان اثرات فرهنگی، اجتماعی و ورزشی بزرگترین رویداد فوتبال بر ورزش جهان و خاورمیانه برگزار شد که در ادامه گفتوگوی این کارشناسان را میخوانید:
در ابتدا رسول نظری عضو هیئت علمی دانشگاه خوراسگان درخصوص برنامه استراتژیک کشور قطر برای جامجهانی اظهار کرد: به نظرم خروجی این میزگرد میتواند در تغییر نگاه مدیران ما برای آینده و دانشافزایی در بدنه جامعه تأثیرگذار باشد، چراکه دانش قدرت و اطلاعات را به همراه دارد و اطلاعات هم سبب تغییر نگرش شده و به واسطه تغییر نگرش رفتارهای پایدار ایجاد میشود.
براساس فکتها و اعداد و ارقام، ترنور مالی در ورزش دنیا حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیارد دلار یا یورو بودهو سهم فوتبال به تنهایی از این مبلغ نزدیک ۵۰ میلیارد یورو است. قاعدتاً هر کشور و سازمانی که میخواهد سهم خود را از این بازار رقابتی بردارد اولین چیزی که نیاز دارد یک تفکر استراتژیک برای برداشتن این سهم است.
قطر به معنای واقعی سهم ورزش در تولید ناخالص ملی را بالا برد
وی افزود: اتفاقی که مدیران یا حاکمان سیاسی قطر بعد از المپیک ۱۹۹۲ بارسلون رقم زدند، ایجاد نگاه حاکمیتی در ورزش و تعریف مدل حکمرانی ورزشی بود. ما یکی از بزرگترین ایراداتی که از سالها پیش در کشورمان داریم و این ایراد از رقابتهای ۱۹۴۸ لندن جای خود را باز کرده، نداشتن مدل حکمرانی در ورزش است.
وقتی شما مدل حکمرانی نداشته باشید تکلیف خود در محیط درونزا و برونزا و اینکه قرار است به کجا برسید را نمیدانید. پس اگر میبینید قطر امروزه در صدر اخبار رسانهها قرار گرفته به این دلیل است که ابتدا نگاه حاکمیتی ایجاد و پس از آن برای برداشتن سهم خود از این بازار رقابتی تلاش کرده است.
این استاد دانشگاه عنوان کرد: الگوهای حاکمیتی زیاد است اما همین قدر بدانید که الگوی قطر بر اساس چهار الگوی استانداردی که در جهان وجود دارد، الگوی نخبه گرا است، این کشور با چیزی حدود دو میلیون و ۸۰۰ هزار نفر جمعیت، آمار عجیب و غریبی مثل رتبه ۵۶ دنیا در تولید ناخالص را در اختیار گرفته و جا دارد که رتبه ایران را هم اعلام کنم.
کشور ما اکنون در جایگاه ۵۱ ایستاده است اما به واسطه تعداد جمعیت محدود سرانه تولید ناخالص ملی آنها رتبه ۴ دنیا را دارد. یعنی هر قطری در هر سطحی که باشد سالانه ۸۵ هزار دلار درآمد دارد.
این کشور به واسطه آب و هوای خاص و جمعیت کم، مجبور به ایجاد الگوی حاکمیتی بود و در نهایت الگوی نخبه گرا را برگزید. قطر پس از این انتخاب سعی کرد به معنای واقعی سهم ورزش در GDP را بالا ببرد زیرا یکی از شاخصهای مهم در تولید ناخالص ملی، ورزش و گردشگری است.
سهم کشور ما در تولیدناخالص ملی تنها ۶ صدم درصد است
وی ادامه داد: به طور متوسط در جهان ۳/۵ درصد تولید ناخالص ملی مربوط به ورزش است که بالاترین سهم با رقم ۵/۵ درصد کشور آمریکا و پس از آن چین با ۳/۵ درصد در اختیار دارد و سهم کشور ما تنها ۶ صدم درصد است.
این یعنی ما حتی به یک درصد هم نرسیدهایم. کشور قطر با توجه به همین موارد صنعت ورزش را به صورت یک پکیج درنظر گرفت. در این صنعت و الگوی حاکمیتی یکی از محورهای اساسی ثروتآفرینی از طریق ورزش در الگوی نخبه گرا که همان تولید برگزاری رویداد بیشتر است را در پیش گرفتند و به عنوان مثال مرکز اسپایر را تأسیس کردند یا یکی دیگر از اقداماتشان ساخت بیمارستان بود و همانطور که شاهد هستید درحالحاضر اگر بازیکنی در کشوری مثل آلمان دچار مصدومیت شود برای درمان به این مرکز مراجعه میکند زیرا بهترین متخصصان اروپایی در آن مشغول به کار هستند نتیجه آن نیز یک آورده مالی بزرگ است.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوراسگان خاطرنشانکرد: وقتی این کشور میخواهد سهم ورزش خود را افزایش دهد نیاز به گسترش زیرساختها دارد. از سال ۲۰۱۰ به بعد قطر حدوداً ۲۲۰ میلیارد دلار برای فراهم کردن بستر و زیرساختهای سخت افزاری خود هزینه کرد.
۲۲۰ میلیارد دلار به صورت غیرمستقیم برای زیر ساختها هزینه میشود و پس از جامجهانی برای مردم میماند و همین ماندگار بودن GNH یا تولید ناخالص شادی را به همراه دارد. کشور قطر حدود ۸ میلیارد دلار را به فوتبال و پکیجهای جامجهانی اختصاص داد و علاوه بر آن ۲۲۰ میلیاردی که برای آنها باقی میماند مبلغی بالغ بر ۹ میلیارد دلار در آمد کسب خواهد کرد.
در هر حال از اینکه رشوه دادهاند یا نه و ماجرای سپ بلاتر و دستگیری از سوی FBA میگذریم و مهم این است که آنها کاملاً هوشمندانه امتیاز مسابقات جهانی را گرفتند و در آمد هنگفت را کسب کردند.
در جامجهانی و در کشور قطر به ازای هر پنج گردشگر یک نفر شغل پایدار ایجاد میشود!
وی افزود: فراموش نکنید حدود ۳ میلیارد نفر فقط از طریق مدیا بازیها را دنبال میکنند و این میزان تماشا در معرفی قطر نقش آفرینی زیادی دارد. اگرچه کشته شدن ۴ هزار کارگر در طول یازده سال لکه سیاه میزبانی قطر است و یکی از مواردی است که سازمانهای حقوق بشری دست روی آن گذاشتتند این بود که چرا باید ۴ هزار کارگر مهاجر برایجامجهانی کشته شوند اما فراموش نکنید یک میلیون نفر از لحظه آغاز رقابتهای جامجهانی تا یک ماه بعد که روز استقلال قطر است و فینال در ورزشگاه البیت برگزار خواهد شد در قطر رفتوآمد خواهند کرد که به ازای هر پنج گردشگر یک نفر شغل پایدار ایجاد میکند. ضمن اینکه یکی از محورهای مهم تولید ناخالص ملی، گردشگری است و امروزه شاهد هستیم برخی از کشورها همانند ترکیه بیش از پنجاه درصد GDP خود را مدیون صنعت گردشگری هستند. همچنین متوسط سهم گردشگری از تولید ناخالص در جهان عدد ۱۰ میباشد و آمار ایران ۶/۸ است و برآورد کشور قطر این بوده که با ایجاد شغل پایدار میتوانند از متوسط جهان عبور کنند.
قطر ۲۲۰ میلیارد دلار برای زیرساختهای جام جهانی هزینه کرد
در ادامه مهدی سلیمی عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان درخصوص سود ایران از جامجهانی اظهار کرد: میزبانی قطر برای جامجهانی خیلی برای اهالی فوتبال خوشایند نبود. به شیوههای دریافت این میزبانی کار نداریم اما کشور قطر از ۱۲ سال پیش برنامه بلندمدتی را اجرا کرد تا یک میزبانی خوب را داشته باشد؛ این دوره از رقابتها اولین بار است که به دلیل شرایط آب و هوایی این کشور در زمستان برگزار میشود.
وی ادامه داد: درهرحال نمیتوان انکار کرد که قطر به عنوان یک کشور کوچک و با جمعیت سه میلیون نفری از امتیازات عجیبی که شاید برای کشورهای خاورمیانه قابل تکرار نباشد، برخوردار است.
این کشور ۲۲۰ میلیارد دلار برای زیرساختها هزینه کرد که شامل اماکن، هتلداری، حملونقل است و پیشبینی شده ۲۰ میلیارد دلار تنها سود کوتاهمدت آن خواهد بود و سود بلندمدت آن با توجه به گردشگرهایی که به این کشور رفت و آمد دارند میتواند بیشتر باشد.
رقابتهای جامجهانی در هشت ورزشگاه برگزار میشود و از هر لحاظ مدرنترین ورزشگاههایی هستند که وجود دارند و بعضاً قابلیت جابهجایی دارند و درواقع تکنولوژی عجیبی دارد.
ایران و بحرین فرصت همسایگی با قطر را از دست دادند!
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با اشاره به سود ایران از برگزاری جامجهانی در کشور قطر افزود: ایران هیچ بهرهای از این رقابتها نخواهد برد، طبیعتاً در میزبانیهای جامجهانی کشورهای همسایه برنامهای اجرا میکنند تا بتوانند از ظرفیتهای گردشگری آن استفاده کنند. مخصوصاً در این دوره چراکه کشور قطر کوچک است و به لحاظ مناسبات سیاسی هم ارتباط خوبی با کشورهایی مثل عربستان، بحرین و حتی مصر ندارد.
خیلی از این کشورها به ویژه امارات و عربستان در سه سال اخیر از این میزبانی قطر بهره بردند و سعی کردند از مزایای آن استفاده کنند. امارات از طریق مرز آبی ۴۵ دقیقه با قطر فاصله دارد و هماکنون با ایجاد یک سری قوانین مثل مشاغلی که مالکیت صددرصد دارند، گردشگرهای زیادی را به خود جذب کرده است اما ایران و بحرین هیچ سودی در آینده نخواهند برد. فیفا به ازای هرروز و هر بازیکن روزانه ۱۰ هزار دلار پرداخت میکرد و همین که ما با یک بازیکن کمتر به این کشور رفتیم ۶ میلیون دلار ضرر کردیم و این نشان میدهد ما از هر نظر نتوانستیم از این پتانسیل استفاده کنیم.
سلیمی درخصوص کمپ اسپایر عنوان کرد: کمپ اسپایر یک آکادمی ورزشی است که تنها به فوتبال اختصاص ندارد و با استفاده از مدیریت متخصصان اسپانیایی و پرتغالی تأسیس شد. پس از مدتی کشور قطر استعدادهای مختلفی که در رشتههای ورزشی مختلف به ویژه فوتبال وجود داشتند را جذب کرد و در تمام حوزههای متفاوت از آنها استفاده کردند. حتی از ایران هم مربیانی مثل علی ربانی در آنجا فعالیت داشتهاند و درهر حال توانستند با علم روز دنیا و هزینه برای زیر ساختها، تیمهای باشگاهی و ملی خود را غنی کنند و نتیجهاش هم کسب جام ملتها بود و این موارد ثابت کرد قطر به لحاظ استراتژیک و برنامهریزی بلندمدت مسیر درستی را طی کرد و با توجه به شرایطی که ما به لحاظ تکنولوژی و زیرساختی داریم، فکر میکنم فاصله ما روز به روز با کشورهایی مثل قطر در حال افزایش است.
میتوانیم از داراییهای ناملموسی که بخشی از صنعت ورزش است کسب درآمد و افتخار کنیم
پس از مهدی سلیمی، دکتر داوود نصر مدرس دانشگاه در رابطه با موضوع بازاریابی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر اظهار کرد: لازم میدانم در ابتدا به جوان خلاق و هنرمندی مانند «اجاقی» تبریک عرض کنم. او کسی بود که مسقات جامجهانی را طراحی کرد و امیر قطر مسقات بازیها را از ایشان پذیرفت و این نشان میدهد کشور ما میتواند در زمینه بازاریابی از داراییهای ناملموسی که بخشی از صنعت ورزش است کسب درآمد و افتخار کند.
اگر حساب کنیم از حدود چهل، پنجاه سالی که در المپیک از عروسکهای خوششانسی استفاده میشود و به عنوان یادبود نیز تقدیم قهرمانان میشود، یک نفر از کشور ما پیدا شده که طرح و ایده این کار را ارائه داده است؛ نکتهای که وجود دارد بحث شعار رویداد است که ازجمله عوامل پکیج بازاریابی است که جامجهانی براساس پروتکل فیفا مطرح میشود.
وی ادامه داد: سازمان فیفا بر اساس پروتکل، شعارهای بازاریابی را کلمه به کلمه کار میکند و از میزبان خود انتظار دارد همه را بی کم و کاستی به اجرا در بیاورد. شعار اکنون همه چیز هست این گونه القا میکند کشور قطر در حال حاضر کمبودی ندارد و این شعار با این نگاه ترسیم شده که قطر در هیچ زمینهای با مشکل و کمبود مواجه نیست.
عمده تمرکز همیشگی ما روی حامیان مالی است و به پشتیبانها توجه نمیکنیم!
این مدرس دانشگاه افزود: از طرفی قطر شرایطی را فراهم کرده که با یک برنامه بلندمدت برای کسب منابع مالی و اقتصادی از رویدادهایی که یک زمان اشاره میشد تفریحی و سرگرمی هستند، اما هماکنون شکلی ترویجی و درآمدی دارند بهره میبرد.
اگر در پلتفرم بازاریابی حرکت کنیم لازم است چند نکته را ذکر کنم، در ایران برای حق پخش به دنبال حق پخش تلویزیونی هستیم اما اینجا حق پخش رادیویی، موبایلی و تراکنشهایی که از طریق جامجهانی هستند چه سرانجامی دارد؟
درواقع دید مدیران ما این است که بحث را ببندند، در ادامه درباره بازاریابی پنهانی یا کمینی صحبت خواهم کرد که در دنیا مطرح است و شرکت هایکوچک و بزرگ از آن کسب سود میکنند. هرسال آئیننامه توسط کمیته ملی المپیک با فدراسیون جهانی فوتبال به روز میشود یعنی راهکارها دیده میشوند و سعی بر آن است که از حداکثر ظرفیتها استفاده شود.
مدرس دانشگاه عنوان کرد: نکته دیگری که در خصوص ورزش ما وجود دارد بحث حامیان مالی و اسپانسرها است. در صورتی که در قطر شرکای مالی یا پارتنرها و پس از آن بخشی با عنوان اسپانسر وجود دارد.
یعنی آنها بحث اسپانسرینگ، شرکای مالی و پشتیبانها را در جای خود مطرح میکنند و جامجهانی در حال حاضر هشت اسپانسر دارد که دوتای آن مربوط به کشور میزبان است، یکی شرکت هواپیمایی و انرژی قطر که در قالب پارتنر حمایت میکنند. شش حامی هم که میتوان گفت سرآمد آنها مک دونالد است و حدود ۲۰ پشتیبان این مسابقات را حمایت میکنند. درحالی که در کشور ما عمده تمرکز روی حامیان مالی است و پشتیبانها را اصلاً نمیبینیم.
میتوانیم نیرویهای متخصص را آموزش دهیم نه آنکه پیدا کنیم!
جلیل شیخسجادیه کارشناس گردشگری نیز در ادامه اظهار کرد: اگرچه در این میزگرد محور اصلی ما کشور قطر است اما ابتدا به کشور خودمان اشاره میکنم. قوانین براساس سیستم موجود، تفکر و بیان، تصویب، مکتوب و اجرا میشود. آنچه هر قانونی را در هرکجای دنیا زمینگیر میکند، روابط است نه ضوابط؛ در پس هر رابطهای در سطح بینالمللی و ملی، مافیایی وجود دارد که سبب میشود قوانین در حد مکتوبات باقی بماند.
وی ادامه داد: لذا در مرحله اول و در کلیات حتی ایدئولوژیترین قوانین هم اگر با ضوابط اجرا شوند نفع آن بیش از زیانش است. در حوزه گردشگری نیز سخنان مسئولان در دورههای قبل کارساز نخواهد بود.
در علم روانشناسی مبحثی با عنوان تئوری انتخاب وجود دارد که میگوید: هر چیز که بگذرد خارج از کنترل ما است. این تئوری میگوید ما میتوانیم بعد از آنکه چیزی اتفاق افتاده انتخاب کنیم که اتفاق را چطور مدیریت کنیم. میتوانیم زانوی غم بغل بگیریم یا خودمان را احیا، داشتههایمان را جمعآوری، نقاط قوت و ضعف را ارزیابی و متخصصانمان را آموزش، تاکید میکنم نیروهای متخصص را آموزش دهیم نه پیدا کنیم.
اندک قوانین گردشگری اجرا نمیشوند!
وی افزود: میگویند کشور کوچکی مثل قطر چگونه به این مهم دست یافته سخنوران زیبا نفت را بهانه کرده و دلیل پیشرفتش میدانند اما متخصصان دارای علم میگویند قطر انتخاب کرده بیست سال تلاش کند تا تنها ثروت موجودش را در مسیر ضابطه قرار دهد.
حال برای شمردن ثروتهای ایران دست به کار میشویم، هرچند قابل شمارش نیست، دم از قوانین گردشگری میزنیم و همان اندک قوانین را هم اجرا نمیکنیم درواقع زیرساخت جذب گردشگر چه در خارج و چه در داخل، کجا تدوین شده که انتظار بهرهبرداری داریم!
موقعیت جغرافیایی ایران، بار یکی از غنیترین فرهنگها را به دوش میکشد. آینده از آن گذشتگان از دست رفته نیست، بلکه در اختیار کسانی است که انتخاب میکنند چگونه بهتر زندگی کنند. آنچه به وضوح دیده میشود میزان زیادی طرح اجرا نشده است و آنچه به چشم نمیآید، پافشاری بر شکستهاست. دقیقاً ۲۰ سال تلاش علمی و عملی در حوزه صنایع دستی و گردشگری را تجربه کردم و مشاهدات من در چهار دوره حضور دولتها فاجعهآور بوده است.
شیخسجادیه خاطرنشان کرد: با یک جستوجوی ساده در اینترنت متوجه رقمهای هولناک میشوید. بحرانهای مختلف و تأثیر آن بر ورود توریست که کماکان ادامه دارد، تکمحوری بودن صادرات که متکی به نفت بوده و یکی از موارد مهم در بازاریابی عرضه کالا و خدمات به مشتری است.
این درحالی اتفاق افتاده که ما مرزهای خود را به روی توریست بستهایم. کشور قطر از بعد مساحت از بسیاری استانهای ایران کوچکتر است اما هزینههای زیادی برای ایجاد ساختارهایی مانند هتل و ناوگانهای حمل و نقل در نظر گرفته است.
همه مسئولان میگویند نفت عامل اصلی درآمد کشور است ولی تورمی که شامل افزایش قیمت آن بوده چند دلاری بیش نیست. ورود هر توریست به کشور دگرگونی فراوانی ایجاد میکند، منظور از توریست مسافران کشورهای عراق، پاکستان و افغانستان نیست بلکه منظور کسانی است که علم به موقعیت تاریخی ایران دارند.
نظر شما