به گزارش ایمنا و براساس چکیده یک مقاله، سرعت رشد در جهان مدرن در کنار تغییر الگوی ساختار مراکز شهری، باعث بروز نابسامانیهایی در سازمان ادراکی و فضایی شهرها به خصوص در هسته تاریخی آنها شده است. در این راستا خلق فرصتهای قدم زدن آنهم با ایجاد مسیرهای پیاده، رویکرد تازهای است که شهرها در مواجهه با این تغییرات در پیش گرفتهاند.
از دهه ۱۹۶۰ جنبش پیادهمدارسازی و ایجاد محدودیتهای ترافیکی بهطورگستردهای توسط مقامات شهرداریها در سراسر اروپا به عنوان ابزاری برای کاهش اثرات ترافیک موتوری در مناطق مرکزی با حجم بالایی از عابران پیاده، برای بهبود کیفیت محیطهای شهری و تشویق به تغییر رویکرد به سمت سفرهای پایدارتر و بهره بردن از مشاغل خردهفروشی به کار گرفته شد.
در همین راستا جنبش پیادهمدارکردن که هدف آن بازیابی و توسعه فضاهای پیاده در سطح شهرها و به رسمیت شناختن و اولویت قائل شدن برای عابران پیاده بهعنوان عناصر درجه اول شهری است، به یکی از محورهای برنامهریزی و طراحی شهری تبدیل شده است.
طی دهههای اخیر، بافتهای مرکزی و قدیمی شهرها به حال خود رها شده و بر اثر بیتوجهی و رسیدگی نکردن، دچار مسائل متعدد شدهاست. تغییرات به وجود آمده در قرن اخیر، چه در ساختار کالبدی شهر و چه در نحوه زندگی اجتماعی شهروندان، جذابیت خیابانهای مراکز شهر و بافتهای تاریخی را برای شهروندان و گردشگران کاهش داده است.
برجستهسازی مکانهای تاریخی، تولید و بازتولید خاطرات جمعی و کانونهای تعلق خاطر، نخستین قدم برای کشش ذهنی به سمت محیطهای تاریخی است که مقولهای وسیع و پدیدهای به نام گردشگری شهری را مطرح میسازد که از طریق بالفعلسازی پتانسیلهای بالقوه گردشگری شهری، بافت و هویت تاریخی در ارتباط با گردشگری شهری، حیات واقعی و مدنی شهری را تضمین میکند.
یکی از مواردی که به بازسازی این بافتها کمک میکند، توجه به عابر پیاده و انسانمدارکردن محیط است تا از سلطه خودرو به محیط زندگی انسان کاسته شود. از طریق پیادهمدارسازی میتوان مناطق شهری رقابتپذیر اقتصادی و قابل سکونت ایجاد کرد، درحالیکه امنیت و جذابیت مراکز شهری به طور قابل توجهی توسط دسترسیهای ایجاد شده افزایش مییابد؛ ازاینرو جامعه شهری امروز به مطالعاتی نیازمند است که گذر پیاده در شهر را تحلیل و موشکافی، موانعی که بر سر راه قرار دارد را شناسایی و شهرنشینان را به یافتن تعادلی نوین بین روشهای مختلف حرکت در شهر تشویق کند.
بافتهای تاریخی که عمدتاً هسته اولیه شهرها را تشکیل میدهند، یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری در ایران هستند؛ ازاینرو تجدید حیات و احیای بافت تاریخی علاوه بر ارتقای کیفیت محیط و برقراری دوباره زندگی اجتماعی در آن، موجب رونق گردشگری میشود.
با وجود اینکه امروزه گردشگری بهعنوان گستردهترین صنعت خدماتی با سرعتی بیش از پیش در حال گسترش است، بسیاری از شهرهای تاریخی ایران علیرغم دارا بودن توانها و جاذبههای گردشگری شهری در بافت تاریخی و مرکزی، حداقل گردشگران را در خود تجربه میکنند.
گردشگر و توسعه گردشگری شهری به عنوان مؤلفهای از توسعه اقتصادی ناتوان بوده است، ازاینرو برنامهریزی برای فضاهای گفته شده جهت جذب گردشگر و گذران اوقات فراغت برای نظام مدیریت شهری جهت بهرهمندی استفادهکنندگان از فضا، واجد اهمیت بسزایی در توسعه این شهر است. از سوی دیگر بافت کهن و تاریخی مرکز شهر در طول سالیان متمادی غبار زمان گرفته و دچار فرسودگی کالبدی_فیزیکی و گاه اجتماعی و اقتصادی شده است که مناسبسازی محیط شهری برای حرکت عابرپیاده جهت استفاده از محیط و نیز ارتقای کیفیت فضاهای عمومی و محیط شهری آنهم در زندگی ماشینی امروزی، جهت احیا و بازگرداندن زندگی امری ضروری به نظر میرسد.
نظر شما