به گزارش خبرنگار ایمنا، مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «برنامه سرویسهای غربی برای خرابکاری و ترور» نوشت: نشست امنیتی اسپن که هر ساله در همین روزها در ایالت کلرادو آمریکا برگزار میشود، از روز سهشنبه هفته گذشته آغاز شد و روز پنجشنبه به پایان رسید.
یکی از موضوعات مهم این نشست مواضع کشورهای غربی علیه ایران بود. رئیس سرویس اطلاعاتی بریتانیا (ام آی ۶)، روز پنجشنبه در این نشست مدعی شد تردید دارد که ایران به دنبال احیای برجام باشد. ریچارد مور در عین حال تأکید کرد از نظر او احیای برجام بهترین گزینه برای «محدود کردن» برنامه هستهای ایران است.
رئیس امآی ۶ مدعی شد: «فکر میکنم توافق قطعاً روی میز است و قدرتهای اروپایی و دولت آمریکا درباره این موضوع بسیار شفاف بودهاند و فکر نمیکنم روسها و چینیها مانعی بر سر راه توافق به وجود بیاورند، اما فکر نمیکنم ایرانیها به دنبالش باشند.
ویلیام برنز رئیس سازمان سیا هم درباره برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران گفت که زمان گریز هستهای این کشور حدود چند هفته است ولی ضمن نگرانکننده خواندن این روند افزود که تهران برای نظامیسازی برنامه اتمی خود تلاش نکرده است.
از سوی دیگر بنی گانتس، وزیر دفاع رژیمصهیونیستی نیز در کنفرانس امنیتی اسپن گفت این رژیم بهعنوان آخرین راهحل، اگر لازم شود توانایی نظامی لازم برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای را دارد.
گانتس در این نشست گفت: «آیا ما قادریم اگر لازم شد برای جلوگیری از آن عملیات نظامی انجام دهیم؟ بله. آیا ما در حال ساخت این توانایی هستیم؟ بله. آیا باید بهعنوان آخرین راه به آن متوسل شویم؟ بله و امیدوارم حمایت آمریکا را نیز با خود داشته باشیم.»
او افزود: «ایران در شرایطی که سلاح هستهای ندارد در منطقه اقدامات مخرب انجام میدهد، چه برسد به اینکه به بازدارندگی هستهای هم برسد. به همین دلیل نمیتوانیم به ایران اجازه هستهای شدن بدهیم.»
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «نصف آمریکاییها کابوس جنگ داخلی دارند» نوشت: پنج شنبه شب، کنگره آمریکا شاهد جلسه تحقیق و تفحص درباره حمله ششم ژانویه ۲۰۲۱ به کنگره بود؛ رویدادی بیسابقه که نماد فوران شکافهای سیاسی و اجتماعی در آمریکا است.
در همان روز، نتیجه نظرسنجی محققان دانشگاه کالیفرنیا ذیل «برنامه تحقیقاتی مقابله با خشونت» در رسانههای آمریکا منتشر شد؛ نظرسنجی که نشان میدهد ۱.۵۰ درصد از آمریکاییها با این گزاره موافق هستند که «در چند سال آینده، جنگ داخلی در ایالات متحده رخ خواهد داد.»
یک پژوهش جدید ذیل عنوان «دیدگاهها درباره دموکراسی و جامعه آمریکا و حمایت از خشونت سیاسی» انجام شده که اولین پژوهش از سلسله پژوهشهایی است که به صورت سالانه انجام خواهد شد و نشاندهنده نتایج قابلتوجهی درباره بیثباتی سیاسی در آمریکا است.
بر اساس یک نظرسنجی که در چارچوب این پژوهش از ۸۶۲۰ شهروند آمریکایی که بین سیزدهم می تا دوم ژوئن ۲۰۲۲ انجام شده، حدود دوسوم آمریکاییها (۶۷ درصد) تصور میکنند که دموکراسی در کشورشان در معرض «یک تهدید جدی» قرار دارد.
نکته قابل توجه اینکه بیش از ۴۰ درصد معتقدند که اساساً «داشتن یک رهبر قوی، برای آمریکا مهمتر از داشتن یک دموکراسی» است و تقریباً به همین میزان درصد آمریکاییها معتقدند که مهاجران در حال گرفتن جای سفیدپوستان بومی در این کشور هستند.
نکته قابلتوجه این نظرسنجی در رابطه با نگاه شهروندان آمریکایی به وضعیت دموکراسی در کشورشان اینکه چیزی حدود ۷۰ درصد از بزرگسالان امریکایی با این گزاره که «دموکراسی امریکایی فقط در خدمت منافع ثروتمندان است» موافقند و در این مورد اختلاف نظر چندانی بین دموکراتها و جمهوریخواهان وجود ندارد.
چنین تصویر مغشوشی در ذهن شهروندان امریکایی باعث شده که درصد قابلتوجهی از آنها به وقوع جنگ داخلی معتقد باشند به طوری که ۱.۵۰ درصد گفتهاند با این گزینه آیندهپژوهانه موافقند که «در چند سال آینده، جنگ داخلی در ایالات متحده رخ خواهد داد.»
۶۷۶۸ نفر از پاسخدهندگان به این نظرسنجی که محققان دانشگاه کالیفرنیا آن را انجام دادهاند، گفتهاند که عقیده دارند خشونت حداقل گاهی برای دستیابی به یک یا چند هدف سیاسی خاص «موجه» است و ۲.۱۲ درصد نیز گفتهاند که خودشان شخصاً مایل هستند برای «برای تهدید یا ارعاب یک فرد» دست به خشونت بزنند.
۴.۱۰ درصد گفتهاند مایلند خشونت را تا مرحلهای که منجر به «مجروح کردن یک فرد» شود انجام بدهند و ۱.۷ درصد هم گفتهاند ممکن است خودشان برای کشتن یک فرد دست به خشونت بزنند.
۵.۱۸ درصد شرکتکنندگان در نظرسنجی گفتهاند اگر در چند سال آینده در شرایطی قرار بگیرند که از نظر آنها اعمال خشونت موجه باشد «به اسلحه مسلح» خواهند شد.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دریاچه ارومیه در عطش حقابه» نوشت: دولت سیزدهم در جلسه چهارشنبه گذشته هیئت وزیران، با برکناری عیسی کلانتری و انتصاب دبیر جدید کارگروه ملی احیای دریاچه ارومیه و اختصاص ۲۱۵ میلیارد تومان اعتبار، نشان داد که در حمایت از این دریاچه حیاتی کشور کاملاً جدی است و میتوان به نتایج آن امیدوار بود؛ اگرچه بررسیهای خراسان و پیگیری ما از کارشناس ستاد ملی احیای دریاچه نشان میدهد که حداقل برای امسال نمیتوان امیدی به تغییر وضعیت نگران کننده این دریاچه داشت و باید تا زمستان صبر کرد.
در هفتههای اخیر با کاهش سطح تراز دریاچه ارومیه و اعلام هشدار درباره خشک شدن جنوب آن در تابستان امسال، باز هم افکار عمومی زودتر از برخی مسئولان پای کار آمد؛ مردم با هشتگهای #دریاچه_ارومیه این مطالبه را مطرح کردند و بسیاری از چهرهها هم به این پویش پیوستند، مثل علی دایی که با انتشار تصویری از خود با لباسی که روی آن نوشته شده بود «ستاد احیای دریاچه ارومیه»، نوشت: «هفت سال پیش با تیم ملی ۹۸ برای اطلاع رسانی به مردم و مسئولان از وضعیت اسفناک دریاچه ارومیه در بازی نمادینی شرکت کردیم اما متأسفانه تا به امروز هیچکدام از وعدهها عملی نشده است».
بی توجهیها به دریاچه ارومیه، حتی صدای جناب خان را هم در آورد تا با لهجه شیرین جنوبیهای خونگرم، داد مردم غیور شمال غرب کشور را به گوش همه برساند و بگوید: «دریاچه ارومیه سرمایه این کشور است، ولش کردهاید؟ آدم گریهاش میگیرد.»
در این بین، نمایندگان مجلس هم در کنار تقدیر از دستورات ویژه رئیس جمهور در سفر استانی و تاکید آیتالله رئیسی بر احیای دریاچه ارومیه، از کمکاری برخی دستگاهها گلایه کردند و طرح تحقیق و تفحص از ستاد ملی احیای این دریاچه را هم به تصویب رساندند.
علاوه بر آن، وحید جلالزاده، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس در نامهای خطاب به رئیس جمهور خواستار تشکیل جلسه کارگروه ملی دریاچه ارومیه شد و دیگر نمایندگان هم با نطق در صحن علنی یا انتشار توئیت، این مطالبه را مطرح کردند؛ از جمله «مسعود پزشکیان» که اعلام کرد: «فقط ۵۰ متر نهایی تونل ۳۷ کیلومتری انتقال آب به دریاچه باقی مانده، اما با وجود دستور رئیسجمهور، اعتباری اختصاص داده نشده و ۱۷۰ میلیون مترمکعب آب پشت سد، به دریاچه نرسیده است.»
وقتی در سال ۹۸، تصاویر زیبای بازگشت فلامینگوها به دریاچه ارومیه را دیدیم، احساس کردیم که حداقل برای یک بار هم که شده، یک ستاد ملی کار خودش را درست انجام داده و دریاچه ارومیه را از مرگ به حیات رسانده است.
اما اینکه چرا ۸ سال پس از تشکیل این ستاد، اوضاع این دریاچه دوباره رو به وخامت گذاشته، پاسخش را باید در جزئیات برنامههای ستاد ملی جستوجو کرد که مهمترین آن، چگونگی تأمین حقابه دریاچه است.
نظر شما