۳۱ فروردین ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۷
آقایِ گل

جنگ که شروع شد، بعد از دوره آموزشی به دهگلان کردستان و در ادامه به خوزستان، محمدیه، سلمانیه و البته خط شیر رفت. در ابتدا فرمانده گردان و بعد هم عضو شورای فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین(ع) بود. با وجود اینکه از همان ابتدای جنگ دارای مسئولیت بود، کسی متوجه نبود که «شهید قربان‌علی عرب» چه‌کاره است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، بنایی بلد بود و از بنیان‌گذاران مسجد چهارده معصوم لشکر ۱۴ امام حسین (ع) شد. به ماشینی که مصالح می‌آورد، می‌گفت ماشین ثواب. بچه‌ها خالی‌اش می‌کردند و ساخت‌وساز شروع می‌شد. هرکس هم که نمی‌خواست کار کند، وقتی می‌دید عرب چه طور در آن گرما بعد از کلی آموزش نظامی بنایی می‌کند، خجالت می‌کشید، برای کمک می‌آمد.

حاج حسین خرازی را خیلی دوست داشت، می‌گفت: «آقای خرازی هر کاری بگوید، انجام می‌دهم، حتی اگر بگوید به عنوان نظافت‌چی، آشغال‌ها را جمع کن.» البته بدون اینکه حاج حسین چیزی بگوید، عرب آشغال‌ها را جمع می‌کرد، کارش این قدر قشنگ بود که عضو فرهنگی لشکر ۱۴ امام حسین (ع) شد.

«آقایِ گل» تکیه کلام همیشگی او خطاب به بسیجی‌ها و هر شخص ناشناس بود. شهید خرازی در این خصوص گفته بود: «آقای گل، تکیه کلام عرب در صدا کردن افراد بود، من باب مثال یک بسیجی را می‌خواست، صدا بزند یا هرکس را که می‌خواست صدا بزند و اسمش را نمی‌دانست یا اگر هم می‌دانست، می‌گفت: آقای گل»

در بیمارستان بستری شده بود، استاندار اصفهان با یک هیئت همراه برای ملاقاتش آمده بودند، از عرب خیلی تعریف کردند. زمانی که رفتند، شروع کرد به گریه، گفت: «با چشم خودم، شجاعت‌ها و رشادت‌های رزمندگان را در عملیات‌ها دیدم، کار اصلی را آنها انجام دادند، آن وقت نام و افتخارش برای من باشد؟ فردای قیامت، جواب شهدا را چه بدهم؟»

چهره عرب، قبل از عملیات بدر، دیدنی شده بود، خودش می‌گفت: چند سالی بود که برای سرپناه خانواده‌اش نگرانی داشته، اما خدا را شکر اخیراً مشکلش حل شده استو حالا آماده است، صددرصد آماده.

شهید قربان‌علی عرب، یکی از مرواریدهای گمنام در صدف اقیانوس بیکران ایثار بود که در برنامه «۲۳ هزار جان» به معرفی او پرداخته شد.

کد خبر 569739

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.