نقش شهرهای دانش‌بنیان در توسعه شهری و منطقه‌ای

"تأثیر کریدور علم و فناوری و مناطق دانشی بر شاخص‌های اقتصادی مناطق شامل رشد اقتصادی، ساختار فعالیت‌های اقتصادی منطقه، اشتغال‌زایی و بهره‌وری نیروی کار، جذب سرمایه داخلی و خارجی و سرمایه مخاطره‌پذیر، بهبود سرمایه انسانی و پیشرفت تکنولوژی بر اساس تجربیات بین‌المللی مشهود است."

به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس چکیده یک مقاله، مطالعات و بررسی‌های مختلف در خصوص آسیب‌شناسی نبود توسعه‌یافتگی شهری و منطقه‌ای حاکی از آن است که یکی از عوامل مؤثر درون‌زا در این خصوص نبود درآمدهای پایدار به میزان کافی در شهرها و مناطق آنها به دلیل نبود مولدهای مالی مکفی است، لذا سوالی مطرح می‌شود که توسعه شهری و منطقه‌ای درون‌زا از چه روش‌هایی بر اساس تجربیات موفق دیگر شهرها و مناطق توسعه یافته دنیا قابل حصول است، که باید مورد توجه همه‌جانبه برنامه‌ریزان و تصمیم‌گیران در سطوح ملی، منطقه‌ای و شهری قرار گیرد.

در دو دهه گذشته، اهمیت اطلاعات موجب انقلاب فناوری و ارتباطات شده است؛ با این وجود در دهه گذشته این مفهوم به تدریج جایگزین یک مفهوم جامع‌تر به نام شهر دانش‌بنیان شده است.

در حال حاضر تمام جوامع تولید، اشکال متنوعی از دانش را برای بهبود رقابت، کیفیت زندگی، عدالت اجتماعی و پایداری به عنوان یک هدف اولویت‌دار در نظر می‌گیرند؛ توسعه اقتصادی در یک جامعه دانش‌بنیان با فرایندهای یادگیری فردی و گروهی، قادر به گسترش دانش صریح، ضمنی و دانش کدگذاری می‌شود؛ بنابراین می‌توان چنین گفت، برنامه‌ریزی شهری نقش قابل توجهی در جامعه برای توسعه به سمت به یک جامعه دانشی را دارد. این نوع برنامه‌ریزی جنبه‌ها و دیدگاه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی را پوشش می‌دهد.

به اعتقاد "لیف ادینسون" شهر دانش‌بنیان شهری است که در پی خلق ارزش در تمامی حوزه‌های خود، باعث افزایش استانداردهای زندگی، پشتیبانی فرهنگی و توسعه اقتصادی می‌شود در برخی از تحقیقات نیز شهر دانش‌بنیان به صورت اقتصاد منطقه‌ای ناشی از صادرات با ارزش افزوده بالا حاصل از تحقیق و پژوهش، فناوری و قدرت هوش و ذکاوت تعریف شده است این نوع شهرها در مقایسه با سایر انواع شهرهای دارای اقتصاد پیشرفته، بیشتر بر آموزش و پرورش و تحقیق و پژوهش سرمایه گذاری می‌کنند.

نوآوری منطقه‌ای

در بعد منطقه‌ای حاصل ایجاد شهر یا منطقه‌های دانشی، نوآوری منطقه‌ای است؛ به عبارتی دیگر، مطالعات در خصوص نوآوری منطقه‌ای نشان می‌دهد مناطق نوآور و خالق در ارتقای شاخص‌های توسعه منطقه‌ای نقش به‌سزایی دارند که به تبع آن این آثار در توسعه کیفی شهرهای این مناطق و دیگر نقاط آن متبلور خواهد شد.

دیدگاه نظام نوآوری منطقه‌ای در درون نگرش‌های نظام‌مند نوآوری شکل گرفته است ولی در واقع تکمیل‌کننده نگرش‌های سنتی توسعه منطقه‌ای مانند قطب‌های صنعتی، خوشه‌ها و مناطق صنعتی است که بر یک اصل اساسی استوارند و نزدیکی منطقه‌ای و مجاورت شرکت‌ها در یک منطقه منجر به افزایش هم‌افزایی و توسعه در منطقه می‌شود.

نوآوری، عامل اساسی در توسعه و رشد اقتصادی است؛ این واقعیت مدت‌ها است که مورد توافق پژوهشگران و کارآفرینان بوده و شواهد نشان می‌دهد میان مناطق مختلف جغرافیایی، توزیع نامتوازنی در سطح نوع رفتار نوآورانه وجود دارد.

این مسائل، پژوهشگران را بر آن داشت تا توجه خود را به «سطح منطقه» به عنوان مرکز نوآوری و رقابت‌پذیری در اقتصاد جهانی معطوف و بر روابط متقابل فناوری، نوآوری و منطقه صنعتی تأکید کنند.

حال با توجه به مسئله نبود درآمدهای پایدار در شهرها و مناطق، نیازمندی شهرها و مناطق به کمک‌های دولت از طریق تزریق بودجه‌های عمرانی و نبود ثبات و پایداری منابع اعتباری بودجه‌های عمرانی به دلیل وابستگی به یک منبع درآمدی بخش اصلی درآمدهای کشور را به خود اختصاص می‌دهد.

نقش کریدورهای فناوری در اقتصاد منطقه

کریدورهای علم و فناوری، چارچوب شناخته شده‌ای برای ایجاد این ارتباطات و هم‌افزایی بوده و در کنار دیگر قابلیت‌ها و توانایی‌ها با دارا بودن زیر ساختارهای فیزیکی کلان‌شهرهای دارای سابقه علم و فناوری و صنعت، بستر لازم برای تحقق اهداف توسعه مبتنی بر دانایی را فراهم می‌کند.

شکل گیری کریدورهای علم و فناوری در مناطقی از جغرافیای کشور که در اسناد توسعه ملی و آمایشی، مأموریت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای به عهده گرفته‌اند، زیرساخت لازم برای توسعه حوزه اقتصاد دانایی‌محور از یک سو و ارتباط این حوزه اقتصادی با حوزه اقتصاد و فناوری جهانی از سوی دیگر این موضوع را رقم می‌زند..

بررسی‌ها از ادبیات موجود نشان می‌دهد که تعدادی جز برای تشکیل یک شهر دانش وجود دارد که هر شهر دانش به کیفیت‌های مختلفی از دانش برای رشد نیاز دارد اما برخی از این ویژگی‌ها در تمام شهرهای دانش مشترک هستند؛ برای مثال در بخشی از طرح راهبردی شهر بارسلونا فهرستی از ویژگی‌های عمده یک شهر دانش همچون دسترسی، تکنولوژی‌های مدرن و به‌روز، نوآوری، امکانات فرهنگی و خدمات، آموزش با کیفیت و فرصت‌های اقتصادی در سطح جهانی آمده است که شهر در بردارنده تنوع و فرهنگ، فضاهای مدنی برای فعالیت‌های اجتماعی و انجمن‌ها و پرورش روابط چهره به چهره است.

نتیجه‌گیری

به طور کلی، توجه به ایده شهر دانش‌بنیان نه تنها به اطلاعات و دانش اقتصادی مرتبط می‌شود بلکه به فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی پویا با حفاظت محیط طبیعی غنی، کیفیت محیط ساخته شده، پذیرش چند فرهنگی، حکومت دموکراتیک و شفاف و نقش کلیدی سرمایه انسانی در این حوزه مربوط می‌شود؛ با این حال می‌توان چنین استنباط کرد که یک شهر دانش‌بنیان به سادگی و از طریق تدوین استراتژی نمی‌تواند توسعه داده شود بلکه نیاز به فرهنگی قوی برای ایجاد یک شالوده قوی اقتصادی و سرمایه انسانی برای کمک به پرورش شهر دانش دارد.

بر اساس یافته‌های موجود به نظر می‌رسد برای تحلیل تجربه توسعه شهری دانش‌بنیان باید به بررسی دقیق و باز تعریف نظام برنامه‌ریزی و تدقیق طرح‌های فرهنگی، علمی، فناوری، نوآوری و سیاسی در شهر و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پرداخته شود.

با توجه به تجربیات موجود، منطقه‌های موفق در عرصه ایجاد دانش و نوآوری و با توجه به نظریات و دیدگاه‌های اندیشمندان این حوزه مشخص شد که ایجاد شهرهای دانشی و نوآور در ارتقای توسعه شهری و منطقه‌ای به‌دلیل ایجاد درآمد و منابع مالی پایدار تأثیر به‌سزایی دارد؛ البته جدای از تولید ثروت همانگونه که در سطح طراحی شهری نیز مشخص است این مناطق نقش مثبتی در ارتقا کیفیت محیطی شهرها و نقاط پیرامونی ایفا خواهد کرد.

طراحی مناسب فضاهای شهری و اجزای دربردارنده آن می‌تواند زمینه را برای ایجاد شهر دانشی فراهم آورد؛ به عنوان یک نتیجه‌گیری از تجربیات جهانی می‌توان چنین گفت که ساخت یک شهر دانش‌بنیان یک روند طولانی و پیچیده در مسیری برای رسیدن به توسعه پایدار شهری است.

با این حال هر شهر و منطقه دارای مشخصه‌های منحصر به فرد جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و سیاسی خاص خود است؛ بنابراین استراتژی‌های توسعه مبتنی بر دانش باید متناسب با شرایط منحصر به فرد شهر، شایستگی، فرصت‌ها و چالش‌های آن شهر باشد با بررسی تجربیات جهانی مشخص شد که پس از احداث و ایجاد مناطق و کریدورهای دانشی، رشد اقتصادی این مناطق نسبت به قبل و سایر نقاط آن کشورها تفاوت محسوسی دارد.

لذا می‌توان نتیجه گرفت که تأثیر کریدور علم و فناوری و مناطق دانشی بر شاخص‌های اقتصادی مناطق شامل رشد اقتصادی، ساختار فعالیت‌های اقتصادی منطقه، اشتغال‌زایی و بهره‌وری نیروی کار، جذب سرمایه داخلی و خارجی و سرمایه مخاطره‌پذیر، بهبود سرمایه انسانی و پیشرفت تکنولوژی بر اساس تجربیات بین‌المللی مشهود است.

کد خبر 558362

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.